🔴ناجی، خبرنگار BBC در تل آویو: بعضی از مردم اسرائیل از ترس حمله ایران تا صبح خواب ندارند و نگرانند؛ خیابانها روز به روز خلوتتر میشود
•°•°ره رو عشق°•°•
﷽ ═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═ #پارت۱۲۹ رسول:به کمک اقاجون که دستم رو گرفته بود و امیرعلی که طرف دیگه ام
﷽
═آغـ ـوـش اܩن بـراבر2═
#پارت۱۳۰
سما سلطانی:این مدت توی بازداشتگاه بودم.شنیدم فردا قراره برم دادگاه. پوزخندی روی صورتم نشست و توی دلم گفتم:میدونم چیکارتون کنم.
در باز شد و سیما وارد شد.با دیدنم اخمی کرد و ظرف غذا رو روی میز گذاشت.خواست بیرون بره که گفتم:خانم یه لحظه صبر کن.
سیما :با شنیدن صدای سما ایستادم.نگاهی بهش انداختم که لب زد.
سما:شنیدم فردا قراره برم دادگاه درسته؟؟؟
سیما :نه دیگه نه .ای خدا چرا باید این اتفاقات بیوفته .سری تکون دادم که اهانی گفت و پشت میز نشست.بدون اینکه دیگه نگاهش کنم از سلولش بیرون اومدم.رفتم بالا و بعد از اینکه مرخصی دوساعته گرفتم از سازمان بیرون اومدم.
...........
(محل :برج میلاد)
سیما:طبق گفته اونا توی برج میلاد یه رستوران هست .سیم کارتی دست مسئول اونجا هست که باید ازش بگیرمش.داخل رفتم و بعد از اینکه سیم کارت رو گرفتم سریع از اونجا بیرون اومدم.سیم کارت رو توی گوشیم گذاشتم و منتظر موندم تا خودش زنگ بزنه .با صدای گوشی نگاهم بهش گره خورد.تلفن رو جواب دادم که صدای یه مرد به گوشم خورد.چشمام رو بستم .دندونام از حرص روی هم سابیده میشد.
(محتوای تماس)
سیما:بله
ناشناس:چه خبرا؟چیشده؟
سیما:سما گفت شنیدم فردا قراره برم دادگاه درسته؟
ناشناس:خیلی خب. اوکیه.مراقب باش کسی نفهمه با ما حرف زدی.
سیما:خیلی خب.بچم کجاست؟
ناشناس:جاش امنه. البته تا موقعی امنه که مادرش مارو دور نزنه.
سیما:نامرد بیشرف بگو بچم کجاس؟؟😭
ناشناس:گفتم که جاش امنه
سیما:خواستم حرفی بزنم که صدای بوق توی گوشم پیچید و تماس قطع شد.روی چمن های محوطه سقوط کردم.اشک هام دوباره شروع به ریختن کرده بود .اون نامردا معلوم نیست با بچم چیکار کردن که حتی نمیزارن صداش رو بشنوم😭
دلم برای مامان گفتنش تنگ شده.دلم برای خنده های قشنگش یه ذره شده.به چه جرمی باید از بچم دور باشم.به جرم خواهر بودن با مجرم.به جرم اینکه اگر خواهرم رو آزاد نکنم بچم رو از دست میدم؟؟؟این بدترین ترین دو راهیه.این سخت ترین انتخابه زندگیمه.
..........
علی سایبری:داشتم شنود سلول سلطانی رو چک میکردم.حرفایی که با خانم صادقی میزد تعجب بر انگیز بود.از جام بلند شدم به سمت میز خانم قطبی رفتم.رو بهشون گفتم:خانم صادقی کجا هستن؟؟
قطبی:نمیدونم.حدودا یه ساعت پیش مرخصی گرفت و رفت.
علی سایبری:اخمام توی هم رفت.این خیلی عجیبه.سریع به طرف میز رفتم و مشغول بررسی دوربین ها شدم.خانم صادقی حدودا یک ساعت پیش از سایت خارج شده.انگار عجله داشته و دست و پاش رو گم کرده.یه خیابون پایین تر تاکسی میگیره.دوربین ها نشون میداد دم مترو پیاده شده.دوربین های مترو رو دنبال کردم .حدودا ده دقیقه بعد از مترو خارج شد و نگاهی به اطرافش انداخت.سوار تاکسی شده و رفته .دوربین های کنترل ترافیک رو چک کردم. خانم صادقی رفته برج میلاد.داخل شده .دوربین رو جلو تر زدم .حدودا یک ربع بعد از برج میلاد خارج شد و به طرف محوطه ای چمنی رفت.از توی تمام حرکاتش میشه فهمید که هول شده و ترسیده.انگار تلفنش زنگ خورد که شروع به صحبت کرد و بعد از چند دقیقه روی زمین افتاد و داشت گریه میکرد.
همه ی این اتفاقات نمیتونه به صورت تصادفی اتفاق افتاده باشه.
تمام شواهد و فیلم هارو برای سیستم اقا محمد ارسال کردم و سریع به طرف اتاق اقا محمد رفتم.در زدم و داخل شدم.
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
پ.ن.پرونده بدجور داره قاطی میشه😬
پ.ن.اخ اخ نفوذی اونم خواهر مجرم🤦♀
https://eitaa.com/romanFms
https://harfeto.timefriend.net/17098941770514
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
لینک ناشناس جهت ارسال نظرات زیباتون در مورد رمان 😊
•°•°ره رو عشق°•°•
https://harfeto.timefriend.net/17098941770514 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ لینک ناشناس ج
https://eitaa.com/romanmfm
رفقا حتما حتما عضو زاپاس باشید تا اگر مشکلی برای این کانال پیش اومد فعالیتمون توی زاپاس ادامه پیدا کنه
تمام پارت های فصل اول تا اینجای رمان به صورت پشت سر هم بدون تبلیغ اضافه ای در کانال زاپاس ارسال شده
هدایت شده از آقایاباعبــداللّٰــہ...
در حرم آقا اباعبدالله به یاد تکتک ممبرهای آقای اباعبدالله ،و چنل های
طلبه۱۲۸:)،ثائب،معقل قلب،ماه نویس،شاید شهید بشیم،ایالت متعهد هشتادی جماعت،شاه نجف،سعیدنا،صاحبنا،مجنون الحسین ،مداحیام،یه دهه هشتادی،ره رو عشق، تسنیم،میعاد،بچه شیعه۳۸۵،بوی حرم،اسدالله نجف،چریک رمان
و تمام کسایی که ناخواسته از قلم افتادن:)
فور کنید برسه به دستشون؛))
•°•°ره رو عشق°•°•
ممنونم ازتون که به یادمون بودید
انشاالله جبران کنیم🌱❤️🩹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عموزاد: من کاملا نقی معمولی را درک کردم😂
https://eitaa.com/romanFms