فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_هشت🖤🥀
دلتنگ توام ....🤲😔
السلام علیک یاعلی بن موسی الرضاالمرتضی..💚
#فاطمیه🕊🖤🌙
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صبح را آغاز می کنیم
✨با نام دوست
🌷جنبش عالم همه
✨با یاد اوست
🌷آن خدایی
✨که عشق را در ما نهاد
🌷مهر و محبت
✨هرچه زیبایی در اوست
🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم 🌷
﷽
سـ⛄️ـلام
روزتون پراز خیر و برکت💐
امروز سه شنبه
❄️همرنگ سپیده و سپیدار شوید
🌲مشتاق سلام و مست دیدار شوید
❄️روشن شده چشم آسمان، صبح بخیر!
🌲در می زند آفتاب بیدار شوید...
❄️سـلام
🌲صبحتون بخیر و شادی
❄️سه شنبه تون
🌲سراسر عشق و نیکبختی
🖤🖤
#فاطمیه🕊🖤🌙
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#دم_اذانی🖤🥀
✍امام صادق علیه السلام فرمودند:
تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها
در هر روز پس از هر نماز
نزد من محبوب تر از
هزار رکعت نماز در هر روز است.
📚 کافى، ج۳ ، ص ۳۴۳
✅ تسبیحات حضرت زهرا (س)⇩
❶ ۳۴ بار گفتن «الله اکبر»
❷ ۳۳ بار گفتن «الحمدلله»
❸ ۳۳ بار گفتن «سبحان الله»
#نماز_اول_وقتش_میچسبه😍👌
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🌸روز خود را
🌷معطر می کنیم به
🌸عطر دل نشین صلوات
🌷بر محمد و آل محمد(ص)
🌷اللّهُمَّ
🌸🌷صَلِّ
🌸🌸🌷عَلَی
🌸🌸🌸🌷مُحَمَّدٍ
🌸🌸🌸🌸🌷وَ آلِ
🌸🌸🌸🌸🌸🌷 مُحَمَّدٍ
🌸🌸🌸🌸🌷وَ عَجِّلْ
🌸🌸🌸🌷فَرَجَهُمْ
🌸🌸🌷وَ اَهْلِکْ
🌸🌷اَعْدَائَهُمْ
🌷اَجْمَعِین
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هر_روز_یک_آیه💚🌹
✨لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ
✨لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ
✨اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ
✨لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱﴾
✨اگر این قرآن را بر کوهی نازل می کردیم
✨قطعاً آن را از ترس خدا فروتن
✨و از هم پاشیده می دیدی
✨و این مثل ها را برای مردم می زنیم
✨تا بیندیشند(۲۱)
📚سوره مبارکه الحشر
✍آیه ۲۱
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_هشت💚🌹💚
💗 ضامن آهو رضا...🌹💚
اومدم امام رضا خونه به دوش تو باشم
مادرم گفته باید حلقه به گوش تو باشم
کمکم کن تا منم آقا، غلام تو باشم
بار عشق تو را همش به روی دوشم بکشم
#قدیمی🍃🌸
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
قسمت 33 بخش دوم
حلقه ی صالح را گرفتم
دلم فشرده شد. انگار جای حلقه تا ابد مشخص شد.
دستی نبود که جای گیرد. حلقه میهمان گردن آویزم شده بود صالح را که توی حیاط دیدم چشمم تار شد. اشک از گونه ام سرازیر شد😭 و اتاق روی سرم خراب شد.
آستین دست چپش خالی بود و آستین لباس اش تاب می خورد.
گونه اش زخم بود
و لبش ترک عمیقی داشت.
چهره اش تکیده و زرد شده بود.
لبه ی تخت نشستم و چند نفس عمیق کشیدم.
🙏"یا حضرت زینب تو را به جان مادرت یه قطره، فقط #یه_قطره از صبر خودت رو به من عطا کن. یا خدا کمکم کن"🙏
بلند شدم و روسری ام را مرتب کردم و از اتاق بیرون رفتم.
دسته گل نرگس🌼 را به دستم گرفتم و نزدیک درب ورودی ایستادم. سلما و زهرا بانو هم کنار من بودند.
وارد که شدند لبخند زدم. ☺️صالح که مرا دید، ایستاد.
به چشمانم خیره شد و لبش لرزید. دلم آتش گرفت. لبش را به دندان گزید و لبخندی کج و کوله روی لبش نشاند و اشکش سرازیر شد.😊😢
به هر ترتیبی شد خودم را کنترل کردم و به سمتش رفتم. دسته گل را به طرفش گرفتم. گل را از دستم گرفت.
آستین خالی را بلند کردم و به لبم چسباندم.😭😘 آنرا بوسیدم و اشکم سرازیر شد. همه گریه می کردند. صالح از شدت گریه شانه اش می لرزید. خودم را کنترل کردم و گفتم:
ــ خوش اومدی عزیزم.. پدر جون، بابا، آقای ما رو سر پا نگه ندارید. می خوای بشینی یا دراز می کشی؟
چیزی نگفت و همراهم راهی پذیرایی شد و روی مبل نشست. با آبمیوه تازه از آنها پذیرایی کردم و کنار صالح نشستم.
دلم نمی آمد نگاهش کنم اما چاره چه بود؟
"از این به بعد باید صالحو اینجوری ببینی😠 محکم باش مهدیه. 😠 #دست که چیزی نیست. #تموم_زندگیت فدای خانوم زینب بشه."😠☝️
نگاهش کردم و گفتم:
ــ خوبی؟☺️
چشمش را روی هم فشرد.😍
ادامه دارد...
🖇نویسنده👈 #طاهره_ترابی
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓
📚Sapp.ir/roman_mazhabi
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی کانال مجاز است❤
#حدیث_روز💚🌹
🕊🏴حضرت فاطمه علیهاالسلام:
🕋فَرَضَ اللّه ُ. الصَّلاةَ تَنزِیها مِنَ الکِبرِ؛
🌸خداوند #نماز را براى دورى از کبر واجب کرد.
📚 بحار الأنوار، ج ۸۲، ص ۲۰۹
🌹 #سلام_اربابم🌹
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊در این شب زیبا
⭐️دعا میکنم
🕊مرغ آمین
⭐️بیاید و بر آرزوهایتان
🕊آمین بگوید
⭐️دلواپسی درخیالتان نماند
🕊و آرام باشید
⭐️چه چیز ازآرامش ناب خوشتر
🕊شبتون بخیر
-------------------
#عاشــــــــــــــــــــقانہ😍👌💚
هَمیشه تو خونه صِدام میزد:
"همسرِ شهید نوروزے ...
هَمسرِ شهید جان..."🍃
وقتی زُل میزد بهم
میگفتم باز چیشُده ؟!
میگفت: سِنت کوچیکتر از اونیہ
کہ بِهت بگن همسرِ شهید...
هَنوز بچہ اے آخہ! 🙁
عَوضش میشے کوچیکتَرین همسرِ شهید💌☺️
بہروایتهمسر↓
#شهید_مهدی_نوروزی🌸
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
1_773521968.attheme
116.4K
• #شهید_بابک_نوری_هریس
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم😍
درخواستی اعضا😊
🔰تنوع حق شماست👇👇
با ما خاص باشید😌😎👇🏻👇🏻
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#به_وقت_حاج_قاسم💚🌹
✨ شعر و دکلمه جدید ✨
🥀 سرباز اگر او بوده ، ما ؟! 🥀
✍ &🎙️ #مهدی_براتی
پیشنهاد دانلود👌👌👌
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ اگه میخوای اوضاع درست بشه باید درست انتخاب کنی...
درس فاطمیه اینو میگه...
"استاد پناهیان"👌👌👌
#بصیرت🌹
#انتخاب_درست👆👆👆
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿
💞 #ازســـوریہ_ٺامنـــا🕊
💞 قسمت #سی_وچهار
روی صورتش زوم شدم و زخم هایش را از نظر گذراندم. خندیدم و گفتم:
ــ شیطونی کردی پَسِت فرستادن؟😜
بغض کرد و گفت:
ــ آره... تازه دستمم گم کردم... می بخشی؟😢
سرم را پایین انداختم و بغض کردم. 😢😔نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
_این یه بار رو می بخشم اما دیگه تکرار نشه... حالا بلند شو برو تو اتاق استراحت کن.
بلند شد و همراه با من به اتاق آمد. انگار تازه با صالح آشنا شده بودم.
نسبت به جای خالی دستش شرم داشتم. صورتش را که از نظر گذراندم، زخم های چهره اش واضح تر به نظر رسید. خنجری شد که انگار قلبم را شکافت. بی صدا و بدون حرفی لبه ی تخت نشست. انگار او هم از این اتفاق هنوز شوکه بود و روی برخورد با من را نداشت. انگار مهر سکوتی بود که زده بود بر لبهای زخمی و ترک خورده اش.
ــ چیکار کردی با خودت؟😒
سرش را بلند کرد و به چشمانم زُل زد. دستم را روی لبش کشاندم و آرام زخمش را لمس کردم.
ــ می خوای استراحت کنی؟
ــ نه...😢
صدایش بغض داشت. اشکش هم در تلاش بود برای سرازیر شدن. دستم را حلقه کردم دور شانه اش و آستین خالی اش را فشردم.
ــ مهدیه😢
ــ جانم...😢
ــ می خوام بگم... می خوام حرف بزنم...
ــ چی می خوای بگی؟ چرا صدات می لرزه؟😥
بغضش را فرو داد و گفت:
ــ دارم خفه میشم... باید باهات حرف بزنم. دلم... دلم خیلی گرفته...😭
اشکش سرازیر شد و کمی صدایش بلند شد و سعی در کنترلش داشت. با گوشه ی روسری ام اشکش را پاک کردم و بغض من هم ترکید. 😭
نمی دانستم چه می خواهد بگوید اما از دل رنجورش غمگین شدم.
🙏"خدایا... صالح هنوز از بچه خبر نداره. خودت صبر بده...🙏"
ــ بگو عزیزم... هر چی دلت می خواد بگو. مهدیه ت کنارت نشسته، جُم نمی خوره تا صالحش آروم بشه. الهی فدای دل پر بغضت بشم.😭
ــ چهار نفر بودیم. شهیدی که آوردن تو گروه ما بود... گیر افتاده بودیم. #تکون می خوردیم می زدنمون. کاریش نمی شد کرد. یا باید اونقدر می موندیم که #اسیر اون پست فطرتا بشیم یا می رفتیم و...
اشکش از گوشه ی چشمش افتاد و گفت:
ــ هر سه شون شهید شدن.😭 این همشهری مونم که شهید شد، خودشو سپر من کرده بود که از عرض یه کوچه رد بشم. من نفهمیدم اونم با من اومده. قرار شد یکی یکی بریم اما... اونم با من اومده بود که حداقل من رد بشم و موقعیتو گزارش بدم. تو اون شلوغی سرمو که چرخوندم دیدم غرق خون افتاده رو زمین😭 دست خودمم حسابی تیربارون شده بود. جسد اون دو تا موند اما این بنده خدا رو به هزار بدبختی کشون کشون آوردمش عقب.😭 فقط یه کوچه با بچه های خودمون فاصله داشتیم. #فقط_یه_کوچه...😭☝️
گریه می کرد و تعریف می کرد.
انگار لحظه به لحظه با آنها بودم. لرز عجیبی به تنم پیچید و کمی از صالح فاصله گرفتم.
توی حال و هوای خودش بود. کمی که به خودم مسلط شدم، گفتم:
ــ حالا تونستی موقعیتو گزارش بدی؟😢
ــ آره... بچه های خودمون از قبل پیداشون کرده بودن فقط جای اون چند نفر که مخفیانه شلیک می کردن رو نمی دونستند. من جاشونو گفتم به دَرَک فرستادنشون.😡😭
دستش را گرفتم و گفتم:
ــ پس مزد شهدا رو دادی عزیزم. گریه نکن.😢
ــ مهدیه...!😓
به چهره ی رنجورش خیره شدم. گفت:
ــ #فقط_من شهید نشدم. لیاقت نداشتم؟!😔😭
از لبه تخت بلند شدم و از اتاق بیرون رفتم.
"خدایا شکرت که دارمش... حتی با یه دست... خدایا شکرت که به دعاهام نظر داری🙏"
ادامه دارد...
🖇نویسنده👈 #طاهره_ترابی
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓
📚Sapp.ir/roman_mazhabi
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی کانال مجاز است❤
#رهبــــــــــــــــــــرانہ🌹💚
#فرماندهِ_جانم🕊
ما هستـي خويش به ولــي مي بازيم
عشقي که به عشق ازلــي مي بازيم😍
ايݩ بار امانـــــٺ کہ خـــــــدا داد به ما
جانۍاسٺ که برسيدعلۍ
مۍبازيم🌙
#اللهم_احفظ_قائدناالامام_خامنہ_ای♥
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطره_بازی😍👌👌
🌹قدیما یادش بخیر...
چه حال و هوایی داشتیم،
چه صفایی بود...
#دهه_شصتی😅
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
✨پروردگارا!
🌼جهانیان به شوق تو در این
✨پگاه زیبا ،چشم می گشایند
🌼و سبحان الله می گویند.
✨با توکل به اسم اعظمت﷽
🌼روزمان را آغاز میکنیم
✨خدایا!!
🌼امروز چشم و زبان ما را
✨به خیر و نیکی بگشا
🌼 آمین...
﷽
سـ⛄️ـلام
روزتون پراز خیر و برکت💐
امروز چهارشنبه
🌷سلام صبح بخیر
☃️چهار شنبه تون
🌷پراز معجزه عشق
☃️دعامی کنم امروز
🌷لحظه،لحظه زندگیتون
☃️خداوندکنارتون باشه
🌷ودستتون در دست خدا
☃️وقدمتون در راه خداباشه
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#دم_اذانی🌹💚
#بـوقتدلدادگى♥️✨
پاشیدپاشیدخدامنتظرمونہ✨
بشتاببہسوےنماز😍📿
بشتاببہسوےبهترینعمل🌱
#نماز_بخوان_با_مهر_تربت_حسین💖
#التماس_دعا🌹
#نماز_اول_وقتش_میچسبه😍👌
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#شهیــــــــــــــــــــدانہ💚🌹
منمیدانم
بهشتهمکهرفتـی
اینگونهدرآغوشـتکشیـدند
چونتو
جـآنِهمهبودی...
راهیست راه عشق،
ڪہ #هیچش ڪناره نیست
آنجا جز آنڪہ جان بسپارند چاره نیست...
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
❤️ #یااباعبدالله❤️🌹💚
این چہ حرفیست
کہ در عالَمِ بالاست بهشت
هرڪجا نام حسین است
همان جاست بهشت
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
اَلسَلامُ عَلَی اَلْحُسَینْ
وَعَلْی عَلِی اِبنِ اَلحُسَینْ
وَعَلْی اُلادِ اَلحُسَینْ
وَعَلیْ اَصْحابَ اَلحُسَینْ
🌹 #سلام_اربابم🌹
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
°°🍋💛]
منمیدانم
بهشتهمکهرفتـی
اینگونهدرآغوشـتکشیـدند
چونتو
جـآنِهمهبودی...
..
🌷🍃
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
✿❀بِسمِـ الرَّبِّ الشُّهداء والصِّدیقین❀✿
💞 #ازســـوریہ_ٺامنـــا🕊
💞 قسمت #سی_وپنج
ناهار خورده و نخورده خوابش برده بود. از فرصت استفاده کردم و به دکتر رفتم. دکتر هم توصیه های لازم را گفت و اینکه حداقل تا شش ماه آینده حق بارداری مجدد ندارم.😞
اصلا به این چیزها فکر نمی کردم. تمام هَم و غَمم #صالح بود و #رسیدگی به او...☺️😍
به خانه که بازگشتم تازه بیدار شده بود. نگران بود از نبودم و شاکی از اینکه چرا تنها رفته ام؟!
ــ تو مگه استراحت مطلق نبودی؟ چرا تنها رفتی؟ چرا بیدارم نکردی باهات بیام؟ 😒
ــ نگران نباش عزیزم... چیز مهمی نبود.یه چکاپ ساده و معمولی بود.☺️
ــ هر چی باشه... وقتی من خونه م نباید تنها بری. اگه اتفاقی برات بیفته من چه غلطی بکنم؟😠
صدایش را برده بود بالا.
صالح من😳 صالح مهربان و آرامم چرا اینطور پرخاشگر شده بود؟! 😞سری تکان داد و با اخم به اتاقمان رفت و درب را به هم کوبید. سردرگم به سلما نگاه کردم و چانه ام از بغض لرزید.😢 پدر جون بلند شد و به سمتم آمد. پیشانی ام را بوسید و گفت:
ــ دلخور نشو عروسم...😔 صالح تا #موقعیت_جدیدشو پیدا کنه طول می کشه. مدام نگرانت بود و همش می گفت بلایی سرش نیاد. سلما هم که از پایگاه برگشت کلی باهاش دعوا کرد که چرا تنهات گذاشته. باید #درکش کنیم. مطمئنم اگه از وضعیت فعلی تو باخبر بود هرگز بد برخورد نمی کرد. خودت باید صالحو بشناسی دخترم.😊
اشکم سرازیر شد 😭و به آشپزخانه رفتم. دو استکان چایی ریختم و باخود به اتاق بردم. صالح روی تخت دراز کشیده بود و دست راستش را روی چشمش گذاشته بود. آستین خالی هم، کج و کوله روی تخت افتاده بود. چایی را روی زمین گذاشتم و کنار صالح لبه ی تخت نشستم.
دستش را از روی چشمش برداشتم و لبخندی زدم.
ــ قهری؟!☺️
ــ لا اله الا الله... مگه بچه م؟😠
ــ والا با این رفتاری که من دارم میبینم از بچه هم بچه تری...☹️
اخم کرد و گفت:
ــ اصلا تو چرا اینجوری نشستی؟😠
بلند شد و به اصرار مرا وادار کرد روی تخت استراحت کنم.
ــ مگه تو استراحت مطلق نیستی؟! به چه حقی رعایت نمی کنی؟😠
بدون چون و چرا اوامرش را انجام دادم و دلم برای اینهمه نگرانی اش می سوخت "خدایا چطور بهش بگم؟!!!؟😭"
ــ یه چیزی میگم آویزه ی گوشت کن😠
ــ اینجوری باهام حرف نزن😢
چشمش را بست و چند نفس عمیق کشید.
ــ ببخشید... نمی دونم چرا اعصابم خُرده؟😞
دستش را لای موهایش کرد و گفت:
ــ درسته که یه دست ندارم و نقص عضو شدم اما... من هنوز همون صالحم. هنوز مرد خونه هستم و شوهر تو... پس دوست ندارم دیدت نسبت بهم عوض بشه.😠☝️
از حرفش بغض کردم.
صالح چه فکر می کرد و دل پر بغض من چه رازی در خود داشت💔😭💔
ــ گریه نکن. این وضعیتیه که... که باید از این به بعد تحمل کنی😠
دیگر تحمل این حرفها را نداشتم. صالح برای من همان صالح بود. چیزی تغییر نکرده بود. نباید اجازه می دادم روحیه اش را ببازد و خودش را ناقص بداند. بغضم را توی آغوشش سبک کردم و با صدای آخ صالح به خودم آمدم. دستم را روی زخم بازوی قطع شده اش فشرده بودم.😰
ادامه دارد...
🖇نویسنده👈 #طاهره_ترابی
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━┓
📚Sapp.ir/roman_mazhabi
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱┛
❤کپی فقط با ذکر نام نویسنده و آیدی کانال مجاز است❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آرامش آسمان شب
سهم قلبتان باشد
و نور ستاره ها
روشنى ِ بى خاموش ِ
تمام لحظه هایتان
خدایا نور شبمان باش
و ستاره هاى آسمانت را
سقف خانه دوستانم کن
تا زندگیشان مانند ستاره
بدرخشـد ..
شـــب زیــــباتون بخیر 🌙
-------------------
📸 #همسرداری💚🌹
به شیوه حضرت زهرا سلاماللهعلیها
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️
مهربانا 🙏
قسم به روزها و شبهای نورانیت✨
نمیدانم چقدر زنده ام
نمیدانم چقدر فرصت دارم
نمیدانم چقدر توفیق استفاده از این
فرصتها را دارم ..
🌟اما تو ای مهربان بنده نواز
یاریم کن تا قدر بدانم، یاریم کن تا بندگی کنم
یاریم کن مهربان بمانم و مهربان بمیرم🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
حالاکه دستهایم نمیرسند✨
تاستاره آرزوهای محال رابراتون بچینم،🌟
ازچیدن ستاره برایم🌟
مهم تر رویای ناب آرامش شماست✨
براتون آرزومیکنم 🙏
به آرزوهای قشنگ قلبهای مهربونتون برسید...✨🙏✨
شبتــون ستاره بارون ✨🌟✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼امروز برای تعجیل در فرج و سلامتی مولایمان
💚حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه
🌼صلواتی ختم کنیم
🌼اللّهُمَّصَلِّعَلي
💚مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🌼وَعَجِّلفَرَجَهُــم
─┅─═इई 🌼💚🌼ईइ═─┅─
روزتون مهدوی💚
┏━━✨✨✨━━┓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به ارواح مطهر شهدای گمنام
😭😭
شهیدان بر شهادت خنده کردند
شهیدان راه حق را زنده کردند
به روی لب چنین می گفت لاله
شهیدان لاله را شرمنده کردند
#یادشهداباصلوات
#پنجشنبه_های_شهدایی🖤🥀
#فاطمیه🕊🖤🌙
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
🌸صبح را با شکر گذاری،
💫با یک لبخند،
🌸و آرامش خیال،
💫و قلبی سرشار از قدر دانی
🌸از خدای رحمان شروع میکنیم..
💫خدای عزیز و مهربان،
🌸تو را بخاطر همه نعمتهای
💫بیکرانت شکر میکنیم..
الهی به امید تو 🌸🙏
﷽
سـ⛄️ـلام
روزتون پراز خیر و برکت💐
امروز پنجشنبه
سلام😊✋🍃
براتون روزےپراز نشاط🌷🍃
شادےوخوشبختے آرزو میکنم🙏
امیدوارم آخرهفته روباشادے وآرامش🌷🍃
درکنارخانواده ودوستانتون سپرے كنيد🌷🍃
🌼 #صبح_آخر_هفتهتون_زیبا🌷🍃
#فاطمیه🕊🖤🌙
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#شهید_سیدمجتبی_علمدار:
دوست داریم که از آنجا صدایی بیاید...
صدایی آشنا؛
صدایی از حلقوم یکی از شماها...
صدایی که به انتظارها پایان دهد...
پ.ن: همه از خان طومان برگشتند...
تو نمیخوای بیایی آقا رحیم؟!...
#شهید_حاج_رحیم_کابلی🌷
#خانطومان
#قهرمانان_وطن
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
#خُـــدآیــے_شـــو 🌺
💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙