eitaa logo
رمانکده زوج خوشبخت ❤️
522 دنبال‌کننده
232 عکس
309 ویدیو
4 فایل
کانالهای ما در ایتا @mostagansahadat @zojkosdakt @skftankez @romankadahz @aspazyzoj @bazarkandah تبلیغات 👇 @hosyn405
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊رمان قسمت دو روز از مهمونی خونه عطیه میگذره. هی از محسن میپرسم مهمون امسال کاروان ما کیه میگه سوپرایزه برای تو😐😅 بالاخره روز 28 فروردین شد واقعا شدیدا سوپرایز شدم مهمان ویژه ما خانواده 🌷 بودن. ✨جوان دهه هفتادی که اول اسفند96 در همین تهران خیابان پاسداران به درجه رفیع شهادت رسید. فرقه ای به ظاهر عرفانی ولی در واقع ضد دینی به نام "درآویش" درگلستان هشتم خیابان پاسداران به طرز وحشتناکی به شهادت رسید😔 مادر وپدر شهید خیلی صبوری بودن.. بعد از شهادت این جوان دهه هفتادی یا بهتره بگم هفتاد وچهاری فهمیدم برای یک بسیجی سوریه، عراق، تهران فرقی ندارد هدف فدایی شدن است🌹 شهید حدادیان رو اربا اربا کردن با اتوبوس😭 اول به شهادت رسید بعد قوم حرمله به پیکر نازش حمله کردن مادر شهید برامون گفتن : زمانی که محمد حسین رو در قبر گذاشتیم خون تازه از سرش به محاسنش ریخت چیزی که همیشه آرزویش بود😍😭✨ چهار روز بودن در کنار خانواده شهید حدادیان عالی بود وقتی از سفر برگشتیم از یگان با محسن تماس گرفتن که هفتم فروردین باید اعزام بشه مرز.😞 محل ماموریت شهر سراوان بود دوروز بعد متوجه شدم تو این مأموریت آقا مهدی و آقا سید هم هستن فقط یک روز به رفتن محسن مونده بود.. محسن: زینب جانم لطفا بیا چند لحظه بشین کارت دارم😊 _ بفرمایید من در خدمتم☺️ محسن نشست کنارم و دستم رو گرفت تو دستش و شروع کرد حرف زدن : زینبم هنوز یه سال نشده که همسرم شدی من همش مأموریت بودم زینبم اگه تو مأموریت اتفاقی برام افتاد مواظب خودت و پسرمون باش من همیشه مواظبتون هستم😊 _چرا این حرفا رو میزنی میخوای تنهام بذاری؟😢😭 محسن: گریه نکن😔 زینبم این یه سی دی از عکس های منه اگه چیزی شد همینا رو بده به فرهنگی یگانمون اشکات رو پاک کن😢 من باید برم خونه مادر اینا باهاشون کار دارم _باشه مواظب خودت باش😭 ادامه دارد... نام نویسنده؛بانومینودری رمانکده زوج خوشبخت ❤️ https://eitaa.com/joinchat/1420559197Cbc586d52af