🍃کسـی را حقــیر نشمــار
🍃امام باقرعلیه السلام می فرمایند:
🌱[هیچ کس را حقیر نشمار،
شاید همان شخص،
محبوب و دوست خدا باشد.]🌱
📗بحارالانوار؛17:166
#تحقیر
#محبوب_خدا
🍃پسری که پدرش را از عذاب قبر نجات داد
👈رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
حضرت عيسی علیه السلام از كنار قبری عبور كردند، ديدند كه صاحب آن قبر را عذاب میكنند. سپس در سال آينده از كنار آن قبر عبور نمودند، ديدند كه صاحب آن قبر را عذاب نمیكنند.
🍃گفت: بار پروردگارا! من سال قبل که از اينجا عبور میكردم، ديدم صاحبش معذّب است، ولی الان ديدم عذاب از او برداشته شده است. خداوند فرمود: ای روحالله! از اين مرد يك فرزندی به بلوغ رسيده، آن فرزند صالح و نيكوكردار است که راهی را برای مردم هموار نمود و يتيمی را مسكن داد،
🍃پس من به بركت عمل فرزندش از گناه او درگذشتم و اورا بخشیدم و عذابش برداشته شد.
📚امالی صدوق ،مجلس ۷۷، صفحه ۳۰۶
#متن_نوشت
#عذاب_قبر
#برکت_عمل
تفسیر سوره ی کوثر
🍃شأن نزول آیه ی اِنّاأَعطَیناکَ الکوثر
پیتمبر اکرم از خدیجه سه دختر پیدا کردند:زینب واُمِّ کلثوم وکوچکترین آنها فاطمه
ودوپسر قاسم وعبدالله۰
پسرهای خدیجه مردندودخترها ماندند ۰
هنوز دوران مکّه است ۰
دشمنها خوشحال شدند ، گفتند به طور کلی نسل پیامبر قطع شد، آدمی که پسر ندارد دیگر کسی بعداز او نیست که نام اورا حفظ کند ودینش را پنگهداری کند 🍃۰اولاد پسر از او نمانده پس او ابتر است ۰
خداوند درپاسخ انها این ایه را نازل کرد۰↘️
🍃ما به تو چیزی دادیم که از او خیر کثیر برمی خیزد ۰
مقصود شخص حضرت زهراست که منبعِ همیشه جوشان است۰
تواز این دختر انقدر فرزند پیدا می کنی ، آن هم چه فرزندانی !امامان از ذریه ی او پیدا می شوند ،
➖ که هیچ صاحب پسری اینطور نیست۰
➖ ۲۰ ➖➖➖➖➖➖
کتاب آشنای قران،ج۱۴، شهید مطهری
هدایت شده از ▫
🌼🕊°•.
-الهـے ،
-فراقـشـ ؛
-عظمـالبلاستــ🥀'-
-’الٰهـےعَظـُمَـالبــَلاء‘-
-اللّهُمَّعجِّللِوَلیِّکَالفَــرَج:)
عظمتِـ’علےبنابیطالب‘رامیشناسے؟
پیغمبرخُدا،بهشونـمیگفتن:فداتـبشمـ !
فاطمهزهراۜ مثلـِپروانہ فداےِمولاشُـد؛
ودورمولاگشتـ،بھ خاطرمولاڪتڪخورد
ومیگفتـ جونونفسمـ فداےِعلے🥀'؛
مولامونـ ’امیرالمومنین‘دربارهےِ
امامزمانِـمانـ میدونےچےفرمودنـ ؟
دستـِ مبارڪرو میذاشتنـ روےِسینھ ،
مےگفتنــ : آھ #شُوقاًاِلےٰرُؤیَتِه
چقدردوستـدارمـ’مهدےامـ‘راببینمـ !
-آقاجان تو ڪے هستے ؟
-با دلها چھ ڪردے ؟
-اللّٰهُمـَارْزُقنٰے
-مَحبَّتـِالمَهدےٖفيقَلْبٖے
-وَشَهٰادَتِفٖےرِڪٰابِالمَهدے
-بِحـَقـِـ حَضـرَتــِ زینَبــْــۜـ🌿 :)
هدایت شده از ▫
#نهج_البلاغه
🍀مردم و دو گونه نگرش به دنیا🍀
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمودند:
🌹مردم در دنیا دوگونه عمل میکنند: یکى در دنیا، براى دنیا کار مى کند دنیا او را را از آخرت مشغول داشته است و مى ترسد که بازماندگانش گرفتار فقر شوند ولى (از فقر معنوى اخروى) خویش را در امان میداند چنین کسى عمر خود را براى سود دیگران نابود مى کند و آن (گروه) دیگر در دنیا براى پس از دنیا کارمى کند پس بى آنکه کار کند بهره وى از دنیا پیش او میآید پس هر دو بهره (دنیا و آخرت) را با هم میبرد و مالک هر دو سرا میشود و در درگاه خداوند آبرومند خواهد بود از خدا چیزی نمیخواهد که او را از آن منع کند.
📕نهج البلاغه، حکمت ۲۶۹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
📚💠 رمانکده مذهبی (عُِاُِشُِقُِاُِنُِهُِ مُِذُِهُِبُِیُِ) 💠📚
🌸🌿🦋🌿 🌿🌸🌿 🦋🌿 🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿 🌸نویسنده: میم بانو🌸 🌿 #قسمت_صد_هجدهم #بخ
🌸🌿🦋🌿
🌿🌸🌿
🦋🌿
🦋 #رمان_لبخند_بهشتی 🦋 🌿
🌸نویسنده: میم بانو🌸
🌿 #قسمت_صد_هجدهم
#بخش_دوم
بهاره سریع میگوید
_کجا میرید ؟
شهروز بدون اینکه برگردد میگوید
_یه کار کوچیک باهم داریم . برمیگردیم .
زودتر از من وارد اتاق میشوم .
آخرین چیزی که قبل از ورود به اتاق میبینم لبخند روی لب های پدرم است .
خوشحال است ؟ چرا ؟
از اینکه زندگی دخترش نابود شده ؟
وارد اتاق میوم و شهروز در را پشت سرم میبندد .
به تخت اشاره میکند و میگوید
_بشین
چادرم را جلو میکشم و روی تخت مینشینم .
دستی به موهای مرتب شده اش میکشد و با فاصله کمی کنارم مینشیند .
سرم را پایین میاندازم و گوشه ای از چادرم را مشت میکنم .
دستش را زیر چونه ام میگزارد و صورتم را بالا می آورد .
با برخورد دستش به صورتم انگار بنزین روی آتش وجودم ریخته اند .
محکم روی دستش میکوبم .
با صدای بلند میگویم
+یه بار دیگه دستتو به من بزنی پا میشم جیغ و داد راه میندازم آبروت بره .
پوزخند میزند
_چرا انقدر حرص میخوری ؟ راستی برای چی بغض کردی ؟ مثلا تو عروسی مراسم عقدته .
صدایم بلند تر میشود
+میخوای حرص نخورم ؟
نکنه میخوای بخندم ؟
زندگیمو نابود کردی . من داشتم لا سجاد ازدواج میکردم .
الان باید بجای تو اون کنار من میشست .
سر لج و لج بازی منو نابود کردی ...
میان حرفم میپرد
_ولی من دوست دارم
بغضم میترکد . با گریه میگویم
+دروغ میگی .
اصلا اگه راستم بگی به من چه ؟
به درک که دوستم داری .
آره تو راست میگفتی من سجاد رو دوست دارم .
آره آره آره تو راست گفتی .
چرا با این که میدونستی دوستش دارم نزاشتی باهاش ازدواج کنم ؟
چزا زندگیمو نابود کردی ؟
چرا نزاشتی به خواستم برسم ؟
قطره های داغ اشک یکی پس از دیگری روی گونه هایم سر میخورند .
شهروز با دلسوزی نگاهم میکند .
حتی دل سنگی او هم برایم آب شد .
دستش را دور شانه ام حلقه میکند .
با تمام توان هلش میدهم .
با نفرت نگاهش میکنم و میگویم
+گفتم به من دست نزن
یک تای ابرویش را بالا میدهد و لبخند کجب میزند
_نمیتونی بهم امر و نهی کنی .
هنوز نیم ساعت نشده عاقد از خونمدن رفته .
همین یک ساعت قبل بهم بعله رو گفتی دیگه نمیتونی کاری کنی .
دیگه به من محرمی .
لباساتو نگاه کن ، لباس سفید پوشیدی .
نماد عروسی و ازدواج .
تو الان عروسی ، عروس من .
مال منی .
دستم را روی گوش هایم میگزارم و فشار میدهم بلکه بتوانم حرف هایش را نشنوم
+بسه ، بسه بیشتر از این ادامه نده .
دیگه بیشتر از این آتیشم نزن .
با صدای بدی در باز میشود .
سجاد در چهارچوب در نمایان میشود .
چند نفری پشت سرش هستند و اورا گرفته اند ، انگار میخواستند مانع ورود او به اتاق بشوند .
چشم هایش سرخ و رنگش پریده است .
شهروز بلند میشود و آهسته به او نزدیک میشود .
لبخند پیروزمندانه ای حواله اش میکند و میگوید
_به به ، ببین کی اینجاست . بهم گفته بودی نمیای چی شد که اومدی ؟
با صدای گرفته میگوید
_اومدم همه چیزو از نزدیک ببینم تا باور کنم که خواب نیست .
بدنم بی حس میشود و میافتد و سرم محکم با تخت برخورد میکند
&ادامه دارد ...
🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿🦋🌿🌸🌿
📚 @ROMANKADEMAZHABI ❤️
eitaa.com/joinchat/1928331276C0b0ef4cbc1
❌❌ کپی رمانهای کانال رمانکده مذهبی بدون اجازه اشکال دارد❌❌
↪️ کانال رپلای(دسترسی آسان به قسمت اول دیگر رمان ها وpdf رمان های ما)👇🏻👇🏻
@repelay
هدایت شده از 🗞️
❣#سلام_امام_زمانم❣
🍂به اين يقين رسيدهام که ديدنت ملاک نيست...
🍂جهان مگر نديده بود يازده امام را...
🍂تو روزی عدل و داد را اقامه میکنی و من...
🍂ز نام قائمت فقط بلد شدم قيام را...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✅ #تلنگر
✍وقتی متولد می شویم دَرْ گوشمان اذان می گویند. وقتی از #دنیا میرویم بر پیکرمان #نماز میخوانند. اذان روزِ تولدمان را برای نماز روزِ وفاتمان می گویند. زندگی، تعبیر کوتاهی است میانِ آن اذان تا آن نماز، اختیار هیچ کدامشان را نداریم... خوشا به حال آنانکه بجای دل بستن به زمان، به «صاحب الزمان» دل می بندند.
#قیامت نزدیکه #مرگ نزدیکتر
⚰ #یاد_مرگ
هدایت شده از 🗞️
🌿 الهی 🌿
🍃🍂 از تو شرمنده ام که بندگی نکردم
و از خود شرمنده ام که زندگی نکردم
از خودم شرمنده ام که اثر وجودی ام برای ایشان هیچ بود .
🍃🍂 اگر پیام خدا را خوب دریافت نکردید به « فرستنده » دست نزنید
« گیرنده ها » را تنظیم کنید
اشکال از گیرنده است .
#علامه_حسن_زاده_آملی