برگی از تاریخ #استعمار
قسمت پنجم
"#پاپ زمین را تقسیم میکند"
در قسمت های گذشته خواندیم که پرتغال و اسپانیا دو کشوری بودند که تمام تلاش خود را معطوف کشورگشایی کردند و این رقابت برای این دو کشور اختلافاتی را ایجاد می کرد تا این که... ادامه داستان:
پرتغالی ها در اکتشاف سرزمین های جدید پیش قدم شده بودند و اسپانیایی ها هم با دیدن پیروزی های آنها در هند و سواحل شرقی آفریقا ، فـوری دست به کار شده و کلمب را به اقیانوس اطلس فرستاده بودند.
حالا هر دو کشور کشتی هایی را روی آب داشتند و هر لحظه ممكـن بود بر سر جزیره یا قاره جدیدی به جان هم بیفتند .
وقتی کریستف کلمب قاره جدید را کشف کرد .
پادشاه اسپانیا از پاپ الکساندر ششم خواست تصرف این سرزمین ها توسط اسپانیا را تأیید کند.
پاپ هم مالکیت پادشاه اسپانیا بر قاره جدید را تأیید کرد .
پادشاه پرتغال با دیدن اعلامیه پاپ به جنب و جوش افتاد و از او خواست حمایتش را از پرتغال نیز اعلام کند و تعلق بسیاری از مناطق آفریقا و جزایر اقیانوس اطلس به پرتغال را به رسمیت بشناسد .
پاپ که می دانست ماجرا به همین جا ختم نمی شود و این دو قدرت دریایی مدتی بعد پشتیبانی او را برای تصرف و تسلم بر یک سرزمین مشخص خواهند خواست ، تصمیم گرفت تکلیف هر دو را برای همیشه و به شکلی واضح روشن کند .
راه حل نهایی پاپ این بود ؛ روی نقشه ، نقطه ای در صد فرسنگی غرب #جزایر_آزور ، که در اقیانوس اطلس قرار داشت و پیش از این توسط پرتغال کشف شده بود ، مشخص شود .
سپس یک خط فرضی از شمال به جنوب رسم شود که از این نقطه بگذرد .
بنا به اعلام پاپ ، تمام سرزمین هایی که در شرق این خط قرار می گرفتند ، در محدوده فعالیت اکتشافی پرتغال و تمام مناطق کشف شده در غرب این خط به اسپانیا متعلق بودند .
ظاهراً اختلافات دو کشور #کاتولیک این طور حل میشد .
بعدها خواهیم دید که تصمیم پاپ چه قدر در حل اختلاف های احتمالی مؤثر بوده است.
#ادامه_دارد
#مهدی_میرکیایی
📚سرگذشت استعمار جلد اول ص71
┄┅═✧♡💠♡✧═┅┄
🇮🇷#انتشار_حداکثری_با_شما
🌐به #روشنای_تبیین بپیوندید
|عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/421855536C8e8ea64bc4
💢برگی از تاریخ #استعمار
قسمت ششم
"جایی که همه ما مست و سرخوشیم"
دیدیم که اسپانیایی ها در آغاز تلاش کردنـد بـا ملایمت و مهربانی با سرخپوست ها رودررو شوند.
شیره قند از خوراکی های دلپذیری بود که سرخپوست ها پیش از آن مـزه آن را نچشیده بودند و ظرف های آن را با اشتیاق و اشتهای فراوان از دست اسپانیایی ها می گرفتند ؛
اما جذاب ترین سوغات سفیدها برای سرخپوستها « #شراب » بود .
بومی ها که تا پیش از ورود سفیدپوستان با #مشروبات_الکلی آشنا نبودند،
با نوشیدن اندکی از آن به سرعت مست و سرخوش می شدند و برای نوشیدن اندکی بیشتراز آن دنبال سفیدها به راه می افتادند .
اعتـیـاد ســـرخپوست ها به الکل باعث شکستن مقاومتشان در برابر سفیدها می شد و بعضی از قبایل آنها آن قدر در نوشیدن این
« #آب_عجیب » افراط کردند که رو به از هم پاشیدگی و انقراض گذاشتند .
ورود سفیدها به بعضی مناطق ، در حالی که شیشه های شراب را برای توزیع در میان سرخپوست ها در دست داشتند ، باعث
نامگذاری خـاص این نواحی شـد .
« مان هاتان » ، منطقه ای که امروز بخشی از شهر #نیویورک است
چنین معنی می دهد : « جایی که همه ما مست و سرخوشیم . سفیدها می توانستند معامله های پرسودی با سرخها بکنند .
آنها گاهی در برابر یک شیشه مشروب ، یک گاری پر از پوست از سرخپوست ها می گرفتند .
#اسپانیایی ها روبه رو شدن با بومی ها در آن روزها را اینگونه توصیف کرده اند :
در یک دست #انجیل داشتیم و در دست دیگر یک بطری #شراب ؛ تفنگی را هم به پشت انداخته بودیم .
#ادامه_دارد
#مهدی_میرکیایی
📚سرگذشت استعمار جلد اول ص128
┄┅═✧♡💠♡✧═┅┄
🇮🇷#انتشار_حداکثری_با_شما
🌐به #روشنای_تبیین بپیوندید
|عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/421855536C8e8ea64bc4
💢برگی از تاریخ #استعمار
قسمت هفتم
"جنون طلا"
جنون طلا که بسیاری از اسپانیایی ها را مبتلا کرده بود، باعث می شد نه تنها #سرخپوستان را غارت کنند ، بلکه قبرهای مردگان آن ها را بشکافند تا اشیای گران قیمتی را که همراه آن هـا دفـن شـده بـود پیدا کنند.
ستایش مردگان از آیین هایی بود که در میان بسیاری از سرخپوست ها رایج بود ؛ اما آنها که در آغاز سفیدها را به نام « پسران آسمان » و « نجات بخش هایی که از قعر اقیانوس برای رهایی آن ها آمده بودند » می شناختند،
اکنون با شگفتی آنها هم رحم نمی کنند و به چیزی جز طلا نمی اندیشند.
می دیدند که این « رنگ پریده ها » حتی به اجساد مردگان سرخپوست ها برای کاویدن زمین و سینه کوه ها در پی طلا به بردگی کشیده می شدند؛
اما گاه نیز مرگ را به اسارت به دست اسپانیایی ها ترجیح می دادند و دیده می شـد در یک قبیله زنان ، مردان و کودکان به خودکشی جمعی دست می زنند .
گاهی نیز مشاهده می شد که یک قبیله سرخپوست پیروزی کوچکی در برابر سفیدها به دست می آورد.
در این وضع ، برای انتقام گیری از اسپانیایی ها و طعنه زدن به حـرص و ولع آنها به طلا ، طلای مذاب را به حلق اسیران می ریختند.
تب طـلا باعث شد اسپانیایی ها در یک و نیم قرن ۱۸۰,۰۰۰ کیلو #طلا را از سرزمین سرخپوستان به اروپا منتقل کنند.
پس از آن ، کشف معادن نقره در پرو ، آرژانتین و نقاط دیگر موجب شد شانزده میلیون کیلو نقره به اسپانیا ارسال شود .
نام هایی که اسپانیایی ها روی مناطق تازه کشف شده می گذاشتند ، همچون پرتغالی هایی که پیش از این ساحل عاج و ساحل طلا را یافته بودند ، نشان از نیت اصلی آنها در فتح این سرزمین ها داشت
آرژانتین یعنی سرزمین نقره
کاستاریکا یعنی ساحل غنی و
پورتوریکو ساحل نیرومند.
موفقیت های #اسپانیا و #پرتغال در آن سوی دریاها باعث شد بقیه کشورهای اروپایی هم به فکر یافتن و فتح سرزمین های جدید بیفتند . هلند ، فرانسه و انگلستان نیز کشتی های خود را به سوی اقیانوس ها فرستادند .
ورود این کشورها فصلی تازه را در #تاریخ_استعمار آغاز کرد ؛ فصلی که آن را با نام « #رقابتهای_استعماری » می شناسیم .
داستان استعمار ج1ص131 (پایان جلد اول)
#مهدی_میرکیایی
#ادامه_دارد
#باماهمراهباشید
🛑به کمپین بزرگ روشنگران بپیوندید🛑
┄┅═✧♡💠♡✧═┅┄
🇮🇷#انتشار_حداکثری_با_شما
🌐به #روشنای_تبیین بپیوندید
|عضو شوید
https://eitaa.com/joinchat/421855536C8e8ea64bc4