🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀
🌾▪️🥀 اشعار 🌹شب_هفتم_محرم
🌾▪️🥀حضرت_علی_اصغر
بخواب ای کودک بیشیر اصغر
مرا با گریه کردی پیر اصغر
گلویت پاره شد از گوش تا گوش
مگر خورده ز آن شمشیر اصغر
شدی کشته وگرنه دشمن پَست
تو را میبست با زنجیر اصغر
لب خشک و گلوی تو نکرده
به قلب حرمله تأثیر اصغر
نمیفهمم سهشعبه معنیاش چیست
چه کرده با گلویت تیر اصغر
دگر بعد از تو ای پاره گلویم
کند لقمه گلویم گیر اصغر
نمیدانم چرا آنروز ارباب
تو را آورد با تأخیر اصغر
تنت را چون میان خاک دیدم
شدم از زندگانی سیر اصغر
به همراه پدر بر نیزه رفتی
تو را اینگونه شد تقدیر اصغر
برای تو ز قرآن روضه گویم
بخوانم سورۀ تکویر اصغر
کجایی طفلک معصوم مادر
درون سینه دارم شیر اصغر
@rooshanfekr
🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀🌾▪️🥀
🌟«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»❤️
💎اسـتـادی می فـرمـود :🤔
ایـن آیــه معـنـایـش ایـن نـیـست کــه
💎 بـا ذکـر خـدا دل آرام می گـیـرد
این جـمـلــه یـعنی خــدا می گـویـد :
💎جوری سـاختــه ام تـو را کــه جـز بـا یـاد من آرام نـگیـری !!!
⊰⊰ تـفـاوت ظـریـفے است!!!!
اگر بیقـرارے ؛ اگر دلتـنـگے ؛ اگر دلگیرے ؛
گیـر کـار آنجـاست کـه هـزار یـاد ، جـز یـاد او، در دلـت جـولـان میدهد.
✅نکته های ناب
@rooshanfekr
💎ثواب یک قطره اشک بر اباعبدالله الحسین صلوات الله علیه به روایت اهل سنت (از مصدر فضائل الصحابه)
@rooshanfekr
🌟امیرمومنان(ع):
.
💎بی رغبتی به دنیا بزرگترین آسایش است.
.
💎الزهد فی الدنیا الراحه العظمی.
.
(تصنیف غرر، ح6077)
.
💎بهترین آسودگی بی توقعی از مردم است.
.
(کافی، 8/243)
@rooshanfekr
🔶برخی از عوامل نابودی اعمال در روایات
🔴 پیامبر ص : به درستى كه شخص ریاكار در قیامت به او خطاب مىشود اى نیرنگ باز، عمل تو گم شد و مزد تو باطل گشت، بنابراین مزد خود را از كسى طلب كن كه براى اوكار مىكردى (بحار / 72 / 303)
🔷امام علی ع : پس عبرت بگیرید به آنچه را كه خداوند درباره شیطان انجام داد، او شش هزار سال خداوند را عبادت كرد. نابودى عمل او به خاطر یك لحظه كبر و غرور بود. (بحار / 63 / 214)
🔴پیامبر ص: حسد نورزید كه اعمال شما نابود مىشود . (بحار/ 37 / 210)
🔷پیامبر ص: كسى كه به اجیر خود در مزدش ستم روا دارد، خداوند عمل او را نابود مىكند. (بحار/76/ 332)
🔴پیامبر ص : به درستى كه خداوند اجر كسى كه در عطا كردن منّت مىگذارد را نابود مىكند. (بحار/ 77 / 145)
🔷پیامبر ص :كسى كه نمازش را بدون عذر ترك كند كه از او فوت شود، عملش نابود مىگردد . (بحار/82/202)
🔴پیامبر ص : هركس خدا را بدون ولایت و محبت علی ع ملاقات كند، عمل او نابود مىشود . (بحار/24/65)
@rooshanfekr
ماهيان از آشوب دريا به خدا شكايت بردند، دريا آرام شد و آنها صيد تور صيادان شدند!
آشوب های زندگی حكمت خداست. ازخدا، دل آرام بخواهيم، نه دريای آرام...
@rooshanfekr
۞ شب هفتم محرّم که اعلام شد آب را بر اصحاب و اهل بیت اباعبدالله علیه السّلام بستهاند، اهل حرم هول کردند. حالا هم شبهای هفتم محرّم که میگویند امشب آب بر اهل حرم بسته شد، شیعه هول میکند. هول غیر از خوف و ترس است. در خوف و ترس شخص کمی دوام میآورد، ولی وقتی هول آمد، بلافاصله از پا میافتد.
۞ همه چیز از آب آفریده شده است. ماهی که از آب آفریده شده و غذایش آب است و در آب غوطهور است، دائم میگوید: آب، آب. جویبارها رودها را میجویند و رودها دریا را و دریاها اقیانوس را. اقیانوسها هم آب آب میکنند و سر به آسمان برمیدارند. مخلوق که هستیای جز هستی خالق ندارد، یکپارچه عطش به خالق است.
۞ در کربلا هم قحط آب بود، هم قحط محبّت.
▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️
📗 مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی
@rooshanfekr
🌹 *حکایتی بسیار زیبا و تکان دهنده*
که خودش یک روضه است اگه دلتون شکست من حقیر رو هم دعا کنید
از سید علی اکبر کوثری
( از روضه خوان های قدیم قم و از پیرغلام های مخلص اباعبدالله علیه السلام)
🔹در ظهر عاشورای یک سالی برای روضه خوانی به یکی از مساجد قم رفتم.
بچه های آن محله به رسم کودکانهٔ خود بازی میکردند
و به جهت تقلید از بزرگترها با چادرهای مشکی و مقنعه های مشکی مادرانشان حسینیه و تکیه ی کودکانه و کوچکی در عالم کودکی در گوشه ای از محله برای خودشان درست کرده بودند
🔹 بعد از اتمام جلسه آمدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟
گفتم:دخترم روز عاشوراست. و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم
و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم
هر چه دختربچه اصرار کرد، توجهی نکردم
تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت: مگه ما دل نداریم!؟
چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟
🔹 پیش خودم گفتم دل این بچه رو نشکنم. قبول کردم
و باعجله به دنبالش رفتم
تا رسیدیم به حسینیهٔ کوچک و محقری که به اندازه سه چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند
🔹 سر خم کردم و وارد شدم.
روی خاکهای محله نشستم و بچه های قد و نیم قد
روی خاک دور و اطرافم نشستند.
سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم
السلام علیک یاابا عبدالله...
دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر
از آب هم مضایقه کردند کوفیان...
دعائی کردم و آمدم بلند بشم باعجله برم
که یکی از بچه ها گفت تا چای روضه رو نخوری
امکان نداره بزاریم بری.
🔹رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون
برام چای ریخت ، چائی سرد که رنگ خوبی هم نداشت
با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا
و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن، بی سر و صدا از پشت سر چای رو ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم...
🔹شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته آمدم منزل. از شدت خستگی فورا به خواب رفتم
وجود نازنین حضرت زهرا صدیقهٔ کبری علیهاالسلام
در عالم رویا بالای سرم آمدند. طوری که متوجه حضور ایشان شدم
به من فرمودند:
آسید علی اکبر مجالس روضهٔ امروز قبول نیست
گفتم: چرا خانوم جان؟
🔹فرمودند:
نیتت خالص برای ما نبود. برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی. فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمان در آنجا حضور داشتیم.
و آن روضه ای بود که برای اون چند تا بچهٔ کوچک،
دور از ریا و خالصانه، گوشهٔ محله خواندی....
آسید علی اکبر ، ما از تو گله و خورده ای داریم!
🔹گفتم جانم خانوم، بفرمائید چه خطایی ازم سر زده؟
خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند:
اون چایی را من بادست خودم ریخته بودم
چرا نخوردی و روی زمین ریختی!!؟
🔹از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم
که توجه و عنایت آن بزرگواران
به مجالس بااخلاص و بی ریاست
و بعد از آن هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود
قبول میکردم
و اندک صله و پاکتی که از آنها عاید و حاصلم میشد
برکتی فراوان داشت. و برای همهٔ گرفتاری ها و مخارجم کافی بود.
🔹 *بنازم به بزم محبت که در آن*
*گدایی و شاهی برابر نشیند...*
📚 خاطرات مرحوم کوثری
♻ جهت تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) منتشر کنید.
التماس دعا
@rooshanfekr
🌾 برکات پخت نان در خانه
✳️ متن روایت
عَنْ أَبِی الصَّبَّاحِ الْکِنَانِیِّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا أَبَا الصَّبَّاحِ شِرَاءُ الدَّقِیقِ ذُلٌّ وَ شِرَاءُ الْحِنْطَةِ عِزٌّ وَ شِرَاءُ الْخُبْزِ فَقْرٌ، فَنَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْفَقْرِ.
ترجمه:
اى ابوالصباح! خرید آرد گندم، ذلت است، خرید گندم، عزت است و خرید نان، فقر است. پس پناه میبریم به خدا از فقر!
(اصول کافی،ج۵ ص۱۶۷)
👤تجربه یکی از مومنین :
از آن روزی که شروع کردم به پخت هر روزه ی نان به دست آوردهای چشم گیری رسیدم:
👈برکت در مال (رهایی از فقر مالی)
👈 قدرت بدنی بیشتر در جسم به هنگام خوردن نان مقوی(رهایی از فقر جسمی)
👈برکت در زمان(رهایی از فقر زمان)
👈شادی و نشاط فرزندان و خودم به هنگام پخت نان(رهایی از فقر روحی)
👈آموزش صبوری کردن روزانه به هنگام خمیر کردن تا پخت نان
👈آموزش تلاش جهت رسیدن به خواسته
👈لذت خوردن هرروزه ی نان تازه
👈بهره مندی از نان با گندم کامل که سبوس آن جدا نشده و رهایی از نان های مضر با آرد سفید بدون سبوس
👈و...
✅ این تنها یکی از روش های عملیاتی مکتب و علوم اسلامی در میدان واقعی بود.
@rooshanfekr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اکثر آموزشهای دینی ما به درد نمیخورد!
⚠️تربیت دینی ما در آموزش و پرورش، مساجد و منابر اکثرا صحیح نیست
👈🏻 با اعتقاد به بهشت و جهنم نمیشود حجاب را درست کرد
➕سخن ۵۰سال قبل #نابغه_ناشناخته_قرن در اینباره
#مسئولیتپذیری و #استقلال
@Panahian_ir
@rooshanfekr
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
____________________
#امام_حسین #مناجات_امام_حسین
#مناجات_اول_مجلس
درد داریم از ازل،دنبالِ تسکینیم ما
شب به شب در کوچه می گردیم،مسکینیم ما
مثل پروانه در آتش هم مطیع کامِلیم
شمع می داند که خیلی اهل تمکینیم ما
سوختن را لابهلای گریه معنا کرده ایم
در میان آب می سوزیم ما..،اینیم ما
عالم ذَر پیرُهَن مشکی تن ما کرده اند
قرن ها قومی عزاداریم،غمگینیم ما
خاک ما را با گِل فرهاد توام کرده اند
بی قراران دو قطره اشکِ شیرینیم ما
ظاهراً تعبیر خواب هر شبِ ما کربلاست...
پس نیازی نیست،یک پا اِبن سیرینیم ما
فرشِ روضهخانه ها را روز جارو می زنیم
با کتیبه نیمه شب سرگرم تزئینیم ما
دستگرمی است این شبگریه های هفتگی...
تا محرم ماهها مشغول تمرینیم ما
روضه خوان لب وا کند،ما گریه را سر می دهیم
آنقَدَر شبهای عاشورا دهن بینیم ما!
سال ها در عمق آن گودال گیر افتاده ایم
سال ها گریه کن آن جسم خونینیم ما
بیشتر از شمر،خولی را خدا لعنت کند...
باخبر از ماجرای راس و خُرجینیم ما
داغدار روضه ی بزم شراب و خیزران
داغدار روضه ی آن تشت زرّینیم ما
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
خانواده آسمانی ۳.mp3
12.63M
#خانواده_آسمانی ۳
شما همین دختر یا پسر ،
همین همسر،
همین مادر یا پدر نیستیـــد ⛔️!
تا وقتی خود را در دایرهی این الفاظ معنا میکنید؛
هــرگز قادر به فتحِ قلّهای که مورد نظر خداوند، برای شخصِ شماست؛ نخواهید بود!
💥 پس من چه کسی هستم؟
و چه کسی نیستم؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_فاطمی_نیا
#حجهالاسلام_فرحزاد
@Ostad_Shojae
@rooshanfekr
⚜️🍂⚜️ذکر توسل و روضۀ جانسوز _ شب هشتم محرم 95 _حضرت علی اکبر
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَّآلِ مُحَمَّدٍ وَّعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أَعْدَائَهُمْ اَجْمَعِيْن
اَللَّهُمَّ کُن لِولیِّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ و عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ .....
یابقیة الله ... به عاشورای امام حسین نزدیک میشیم همه امیدِ شیعیان دوستانِ شما به این ایامه به ما فرمودید : گریه بر امام حسین حیات قلب می آورد،گریه برامام حسین طهارتِ نفس می آورد،گریه برامام حسین کِیدِ شیطان و دشمنان رو خنثی میکنه .
یابقیه الله! ای کاش می دانستیم این شبها کجا حلقه ماتم دارید؟ما می آمدیم گرد شما حلقه می زدیم با شما عزاداری می کردیم ... حالا آقاجان ما محرومیم؛شما که دستتون بازه تقاضایِ ما اینه یه عنایت به مجلس ما کنید من نمیگم قدم رو چشم مابگذارید،شما همه جای عالم حاضرید ...
گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم
نفس شمرده زدم و از پیت پیاده دویدم
محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم
گهی به خاک فتادم گهی ز جای پریدم
دلم به پیش تو،جان در قفات ،دیده به قامت
خدا داند و دل شاهد است که من چه کشیدم
دوچشم خود بگشای وسوال کن که بگویم
زخیمه تا سرنعش تو من چگونه رسیدم؟!
ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه
زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم
(علی جان!)
نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی
زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم
أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ ... یاوقتی ازبالای اسب نگاه کرددید ... فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً .. رگ دلش پاره شد ...
نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه خولی
زمانه کشت مرا لحضه ای که داغ تو دیدم
هنوز العطشت میزد آتشم که زمیدان
صدای یا ابتای تو را دوباره شنیدم
سزدبه غربت من هرجوان وپیر بگرید
شد به خون جوانم خضاب موی سپیدم
باعلی خداحافظی کرد، یه نگاه به قد و بالاش انداخت،دنبال سرش حرکت کرد،محاسنشو تو دست گرفت ،اشکش جاری...خدایا تو میدانی چه کسی رو به میدان فرستادم ... هر وقت دلم برا رسول خدا تنگ می شد،به قد و بالاش نگاه می کردم،آینه تمام نمای پیغمبر تو بود ... رفت میدان، جنگ نمایانی کرد...
برگشت محضرامام حسین، آقا تشنگی منو از پا انداخته ... چرا آمدحرف چی بود؟اینجا دیدید اهل مقتل،اهل مرثیه ، شعرای بزرگوار، شعرای شعر آیینی،لطائفی روگفتند ، چرا برگشت آب خواست؟ مگه نمی دونست امام حسین آب نداره؟! امام حسین این جور اقدامی بودکرد، علی جان زبانتو در دهانم بگذار، انگشتر در دهان علی گذاشت ، اینابرای چی بود؟بعضی ارباب معرفت گفتند : یه ودائعی بود امام حسین تو لحظه آخر باید به علی میداد ، باید کاملا مهیا می شد برا دریافت این حقایق ...
رفت میدان با همه وجود،آماده شد برگشت حضرت اون ودایع روبهش دادند، شهادتش رو امضا کردند،فرمودند:علی جان برو امیدوارم به زودی از دست جدم سیراب بشی ... لذاطولی نکشید ندای علی ازمیدان آمد«اَبتا عَلیکَ مِن السَلام»به سرعت خودش رو به میدان رسانید ولی وقتی رسید که دیگه کار از کار گذشته بود ... نوشتند با زانوها خودش رو تا به کنار بدن علی رسانید،رو خاک ها نشست "فبکت بکائاََ عالیا ..." بلند بلند تو میدان گریه کرد ... سپس سر علیش رو به دامن گرفت؛ از پردۀ دل صداش زد : ولدی علی ...
پسرم سخنی گوی ودلم راخوش کن
تو که آتش زده ای خاموش کن
وقتی جواب نشنید،دیدن صورت علی رو،رو سینه چسبانید، آرام نشد..."وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلى خَدِّهِ ..." دیدند خم شد ... صورت رو صورت علی گذاشت ... "علی! علی الدُنیا بَعدَک العَفا..."
وقتی صورت ازصورت علی برداشت دیدندخون تازه ازمحاسنش جاریِ ... "السلام علی شیب الخضیب..."
چندجاصورت خودش روخضاب کرده... یکی اون لحظه ای بودکه با تیر سه شعبه قلبشو هدف گرفتن،دست برد زیر خونها سر و صورت خودش روخضاب کرد،یکی همون لحظه ای که خون ازگلوی علی اصغرجاری بود، دست برد زیر خونها به آسمان پاشید...سروصورتش رو خضاب کرد...یکیم کناربدن علی وقتی صورت ازصورت علی برداشت صورتش، محاسنش غرق درخون شده بود...
جوانان بنی هاشم بیایید
علی رابردرخیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم
#حجت_الاسلام_میرباقری
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_هشتم_محرم
@rooshanfekr
#غزل_امام_حسین_ع
#اول_مجلسی
بایدبرای روضه ی تودست و سرشکست
یا بهتر اینکه پای تو از هر نظر شکست
چیزی نداشتم سر بازار جز همین
شرمنده ام بیا دل من را بخر شکست
میخواستی برای کسی جز تو نشکند!؟
اصلاً فدای خواستنت دل اگر شکست
هرکس برای سفره ی تو خرج می کند
هرگز نمیشود همه ی عمر ور شکست
ماها چگونه از غم داغ تو نشکنیم ؟
وقتی برای درک تو کوه از کمر شکست
یک لحظه دست و پا زدنت جبرئیل دید
آنقدر بال وپر به زمین زدکه پرشکست
بالا سر ضریح تو قلبم شکسته بود
پایین پات آمدم و بیشتر شکست
امشب چه قدر مثل جگر پاره ها شدی
مثل کسی که از غم مرگ پسر شکست
پپیغمبرانه بود معجزه ی بین علقمه
قدّ تو از نهایت شق القمر شکست
تو با خبر شدی و توانت گرفته شد
با دیدن تو زینب تو بی خبر شکست
از چه عمود خیمه ی سقّا نزول کرد؟
آقا ستون حرمت زن ها مگر شکست؟
حالا خودت نشان بده یک راه چاره را
از دخترت بگیر خودت گوشواره را
@rooshanfekr
#حدیث_روز
🖤 هزار حج و عمره
🕋🔳🕋🔳🕋🔳🕋
▪️امام باقر علیه السلام بعد از آموختن زیارت عاشورا به علقمه فرمودند:
▪️هر کس این زیارت را بخواند (از دور یا نزدیک) و بر حسین (ع) ناله کند و امر کند اهل خود را که بدون تقیه بر حسین (ع) گریه کنند و اقامه کند عزا را در خانه اش به اظهار جزع و همدیگر را بر مصیبت حسین (ع) تعزیت گویند؛ من ضامن او مى شوم نزد خدا که ثواب هزار حج، هزار عمره و هزار غزوه براى او بنویسند.
📚الکسیر العبادات فى اسرار الشهادات ص۹۱
@rooshanfekr
"دعا کردن برای تعجیل فرج باعث آشفتگی و ناراحتی شیطان ملعون و دوری او از دعاکننده می شود."
📚 مکیال المکارم جلد1 صفحه
@rooshanfekr
✅ دو تذکر مهم شهید مطهری به اهل منبر: عظمت کربلا به جنبه معنویت و روحانیت آن است نه فاجعه بودن آن / قهرمانان اصلی کربلا سیدالشهداء(ع) و یاران ایشاناند نه شمر و ابن زیاد!
🔹معمولاً اهل منبر وقتی که میخواهند قضیه کربلا را بزرگ کنند جنبه فاجعهبودن و ظلم و ستمها را بزرگ میکنند، در جستجوی پیدا کردن و حتی جعل کردن فاجعههایی هستند؛ با بیانهای مختلف و تشبیهات و مجسمساختنها جنبه فاجعه بودن را تقویت میکنند و حال آنکه ما باید از خود بپرسیم: بزرگی حادثه کربلا از چه نظر است؟ آیا از نظر فجیعبودن است؟
🔸قطعاً این فاجعه، فاجعه کمنظیری است ولی فاجعه عظیم و شاید عظیمتر از این در دنیا زیاد بوده. عظمت مطلب از لحاظ سیدالشهداء(ع) و یاران آن حضرت است، نه از لحاظ ابن زیاد و ابن سعد و اتباع و اشیاع آنها؛ عظمتِ سعادت است نه عظمتِ شقاوت.
🔹کربلا بیش از آن اندازه که نمایشگاه شقاوت و بدی و ظهور پلیدی بشر باشد، نمایشگاه روحانیت و معنویت و اخلاق عالی و انسانیت است ولی اهل منبر کمتر به آن جنبه توجه دارند؛ و به عبارت دیگر در این قضیه از آن جنبه باید نگاه کرد که اباعبدالله(ع) و اباالفضل(ع) و زینب(س) قهرمان داستانند نه از آن جهت که شمر و سنان قهرمان داستانند.
📝 استاد مطهری، حماسه حسینی، ج2، ص47
#گزیده_کتاب
@rooshanfekr
فهمیدن محرم
#شبهه
💢امام به گریه نیاز نداره!!!
عده ای با ژست روشنفکر دینی می گویند:
امام حسین(ع) شهید نشد که ما گریه کنیم و توی سر وکله بزنیم باید راه حسین را شناخت حسین به این عزاداریها نیاز نداره
پاسخ
این حرف درستی است که امام حسین(ع) به گریه ما نیاز ندارد.
خداوند هم به نماز و عبادت ما احتیاجی ندارد پس انجام ندهیم؟
اصلا اینجا حرف از نیاز امام حسین(ع) به عزاداری ما نیست. این شبهات با حرفهای قشنگ دینی مخلوط میشود.
کسانی که ادعای روشنفکردینی دارند.
به این سوال جواب دهند، چرا امام موسی کاظم(ع) که خودشان امام معصوم هستند برای امام حسین(ع) عزا داری میکردند؟
امام رضا(ع): هر گاه ماه محرم فرا می رسید، پدرم (موسی بن جعفر علیه السلام) دیگر خندان دیده نمی شد و غم و افسردگی بر او غلبه می یافت تا آن که ده روز از محرم می گذشت، روز دهم محرم که می شد، آن روز، روز مصیبت و اندوه و گریه پدرم بود.
📚امالی صدوق، ص 111
یا چرا امام صادق(ع) از قول پدرشان میفرمان:
امام صادق(ع):
پدرم امام باقر(ع) به من فرمود: ای جعفر ! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحه خوانان کن که به مدت ده سال در «منا» در ایام حج، بر من نوحه خوانی و سوگواری کنند.
📚بحار الانوار، ج 46، ص .220
گریه بر حسین(ع)، گریه اعتراض به ظلم است.
گریه بر محبت حسین(ع)
مگر در زیارت عاشورا نمی خوانیم که با محبت حسین(ع) به خدا نزدیک میشویم؟
با حرفهای به ظاهر قشنگ، دنبال تحریف و تخریب روضه امام حسین(ع) هستند و تازه خود را اسلام شناس و امام شناس هم معرفی میکنند.
@rooshanfekr
⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61
☑️ در روز هشتم محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛
بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند.
💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد.
💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند.
🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من مسلمان نیستم؟
🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟
🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟
⚡️ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟
💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند.
🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت.
عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد.
🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم.
🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم.
🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
⚡️ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.
💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛
چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم.
♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند...
📒کشف الغمه،ج2،ص47
📘بحارالانوار،ج44،ص388
📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
@rooshanfekr