eitaa logo
مجله دینی نکته‌های ناب مهدوی
2.9هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
8.8هزار ویدیو
441 فایل
💎معجزه کلام را در خوب‌شدن حالتان را دراین کانال ببینید. 💎کم‌کردن #حسرت #یوم‌الحساب مد نظر است. 💎غذای روحتان راازاین کانال دریافت کنید. 💎بامداومت برعمل نورانی #اهلیت و #علاقه به این مباحث ایجاد می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2906521606C41e5b9fe8b
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺سلام؛ من در جمع شما هستم ...🌺 به روایت ؛‌ فرمانده لشکر 41 ثارالله (ع) در دوران دفاع مقدس و فرمانده فعلی سپاه قدس نقل شده است؛ وقتی که والامقام را پس از شهادتش در خواب می‌بیند و چنین روایت می‌کند: «هیجان‌ زده پرسیدم: آقامهدی مگه شما همین چند وقت پیش شهید نشدی؟ حرفم را نیمه‌ تمام گذاشت. مکثی کرد و بعد با خنده گفت: من در جمع شما خواهم بود و در جلسه‌ها شرکت می‌کنم. مثل اینکه هنوز باور نکرده ای شهدا زنده هستند! عجله داشت و می‌خواست برود. یک بار دیگر چهره‌ درخشانش را کاویدم. کلامی با بُغض و شاید گریه از گلویم بیرون پرید: پس حالا که می‌خواهی بروی، لااقل یک پیغامی بده تا به بچه‌ها برسانم. گفت: قاسم، من خیلی کار دارم، باید بروم. هر چه می‌گویم زود بنویس. سریع دنبال یک کاغذ گشتم و برگه کوچکی پیدا کردم. خودکارم را هم از جیبم در آوردم و گفتم: بفرما برادر؛ بگو تا بنویسم. گفت: بنویس سلام، ‌من در جمع شما هستم... همین چند کلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی که چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ بی‌ زحمت زیر نوشته ر ا هم امضا کن. برگه را گرفت و امضا کرد. کنارش نوشت: سید مهدی زین ‌الدین. نگاهی بهت ‌زده به امضا و نوشته‌ زیرش انداختم و با تعجب پرسیدم: چی نوشتی آقا مهدی؟ تو که سید نبودی. گفت اینجا مقام سیادت هم به من داده‌اند. از خواب پریدم. موج صدای آقا مهدی هنوز توی گوشم هست: سلام، من در جمع شما هستم. ☘ ناگفته پیداست که این اتفاق، بیش و پیش از آن که یک رؤیا باشد؛ یک واقعیت است. این واقعیت به وضوح در آیاتی مانند آیه 154 سوره مبارکه بقره و آیه 169 سوره مبارکه آل عمران مورد اشاره قرار گرفته که خداوند از ما می‌خواهد تا شهیدان را نه در ذهن و نه در گفتار، مُرده نپنداریم؛ چراکه آنان رزق و روزی دارند و البته این حقیقت ممکن است در درک و فهم ما نگنجد☘
🌺سلام؛ من در جمع شما هستم ...🌺 به روایت ؛‌ فرمانده لشکر 41 ثارالله (ع) در دوران دفاع مقدس و فرمانده فعلی سپاه قدس نقل شده است؛ وقتی که والامقام را پس از شهادتش در خواب می‌بیند و چنین روایت می‌کند: «هیجان‌ زده پرسیدم: آقامهدی مگه شما همین چند وقت پیش شهید نشدی؟ حرفم را نیمه‌ تمام گذاشت. مکثی کرد و بعد با خنده گفت: من در جمع شما خواهم بود و در جلسه‌ها شرکت می‌کنم. مثل اینکه هنوز باور نکرده ای شهدا زنده هستند! عجله داشت و می‌خواست برود. یک بار دیگر چهره‌ درخشانش را کاویدم. کلامی با بُغض و شاید گریه از گلویم بیرون پرید: پس حالا که می‌خواهی بروی، لااقل یک پیغامی بده تا به بچه‌ها برسانم. گفت: قاسم، من خیلی کار دارم، باید بروم. هر چه می‌گویم زود بنویس. سریع دنبال یک کاغذ گشتم و برگه کوچکی پیدا کردم. خودکارم را هم از جیبم در آوردم و گفتم: بفرما برادر؛ بگو تا بنویسم. گفت: بنویس سلام، ‌من در جمع شما هستم... همین چند کلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی که چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ بی‌ زحمت زیر نوشته ر ا هم امضا کن. برگه را گرفت و امضا کرد. کنارش نوشت: سید مهدی زین ‌الدین. نگاهی بهت ‌زده به امضا و نوشته‌ زیرش انداختم و با تعجب پرسیدم: چی نوشتی آقا مهدی؟ تو که سید نبودی. گفت اینجا مقام سیادت هم به من داده‌اند. از خواب پریدم. موج صدای آقا مهدی هنوز توی گوشم هست: سلام، من در جمع شما هستم. ☘ ناگفته پیداست که این اتفاق، بیش و پیش از آن که یک رؤیا باشد؛ یک واقعیت است. این واقعیت به وضوح در آیاتی مانند آیه 154 سوره مبارکه بقره و آیه 169 سوره مبارکه آل عمران مورد اشاره قرار گرفته که خداوند از ما می‌خواهد تا شهیدان را نه در ذهن و نه در گفتار، مُرده نپنداریم؛ چراکه آنان رزق و روزی دارند و البته این حقیقت ممکن است در درک و فهم ما نگنجد☘ @rooshanfekr