eitaa logo
مجله دینی نکته‌های ناب مهدوی
2.4هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
340 فایل
💎معجزه کلام را در خوب‌شدن حالتان را دراین کانال ببینید. 💎کم‌کردن #حسرت #یوم‌الحساب مد نظر است. 💎غذای روحتان راازاین کانال دریافت کنید. 💎بامداومت برعمل نورانی #اهلیت و #علاقه به این کانال ایجاد می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2906521606C41e5b9fe8b
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡برشهای یازدهم فروردین⚡ 💠 حدیث روز 💠 ❇️ در چه صورت به دینداری خود بدگمان باشیم؟ 🔹قَالَ (ع): إِذَا صَلَحَ أَمْرُ دُنْيَاكَ فَاتَّهِمْ دِينَكَ. 🔻امام‌صادق‌عليه‌السلام‌فرمود: هرگاه كار دنيايت آباد شد، به دينداری ات بدگمان باش. 📗تحف العقول، النص، ص: 359. ____________ @rooshannfekr ✔️ آیت الله فروغی: حیرانی تو از بی خدایی توست. کسی که خدا دارد حیران نیست. شیطان انسان را حیران می کند!!! @rooshanfekr 🔶چرا عده ای به مخالفت با عرفان برخاسته و در این راه به احادیث نیز استناد می کنند ؟ 🔸واژه "عرفان" در لغت به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژهاى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت باطنى حاصل مىگردد. و از آنجا که چنان کشف و شهود هایى معمولا متوقف بر تمرین ها و ریاضت هاى خاصى است، روشهاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز "عرفان" نامیده اند. 🔸پس عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه هاى عملى خاصى به معرفت شهودى و حضورى نسبت به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد. 🔸آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی در باره درستی و نادرستی عرفان و روش های سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در اسلام چیزى به نام عرفان اسلامى وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته و وارد دین کرده اند؟ 🔸در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعتآمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانستهاند که مانند سایر بخشهاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است. 🔸کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان پیامبر اکرم و اهلبیت طاهرینش (ع) را با دقت مورد توجه قرار دهد بىشک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعملهاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مىتوان به آیات مربوط به توحید ذات و صفات و افعال در سوره توحید و ابتداى سوره حدید و آخر سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و سجده تکوینى همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد. هم چنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژهاى وجود دارد که مىتوان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى، سحرخیزى و شب زندهدارى، روزهدارى، سجده و تسبیح طولانى در شبها، خضوع و خشوع، گریه کردن، اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر عشق و محبت به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و ادعیه و مناجاتهاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست. در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهلبیت (ع) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفتهاند: 🔸گروه اول تنگ نظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کردهاند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان" در متون اسلامى شدهاند. 🔸گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شدهاند که نمىتوان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کردهاند یا از فرقههاى غیر اسلامى وام گرفتهاند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شدهاند. 🔸اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشته اند، بر این عقیده اند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیقتر و لطیفترى از آن است و اگر اصطلاح "شریعت" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم : 🔸 طریقت در طول شریعت یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى نماز را تعیین مىکند و عرفان عهده دار راههاىتمرکز حواس و حضور قلب در آن است 🔸البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد. منبع : محمد تقی مصباح عرفان و حکمت اسلامی ؟ @rooshanfekr نبخشیدن باعث کوچک شدن افق نگاهت و پر شدن فضای ذهنت از چیزهایی می‌شود که هیچ نیازی به آن‌ها نداری می‌بخشی چون به اندازه کافی قوی هستی که درک کنی همه آدم ها ممکن است خطا کنند... "بخشیدن" هدیه‌ای است که تو به خودت می‌دهی... به خاطر بسپار که آدم‌های ضعیف هرگز نمی‌توانند ببخشند، بخشیدن خصلت...
🔶چرا عده ای به مخالفت با عرفان برخاسته و در این راه به احادیث نیز استناد می کنند ؟ 🔸واژه "عرفان" در لغت به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژهاى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت باطنى حاصل مىگردد. و از آنجا که چنان کشف و شهود هایى معمولا متوقف بر تمرین ها و ریاضت هاى خاصى است، روشهاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز "عرفان" نامیده اند. 🔸پس عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه هاى عملى خاصى به معرفت شهودى و حضورى نسبت به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد. 🔸آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی در باره درستی و نادرستی عرفان و روش های سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در اسلام چیزى به نام عرفان اسلامى وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته و وارد دین کرده اند؟ 🔸در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعتآمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانستهاند که مانند سایر بخشهاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است. 🔸کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان پیامبر اکرم و اهلبیت طاهرینش (ع) را با دقت مورد توجه قرار دهد بىشک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعملهاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مىتوان به آیات مربوط به توحید ذات و صفات و افعال در سوره توحید و ابتداى سوره حدید و آخر سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و سجده تکوینى همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد. هم چنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژهاى وجود دارد که مىتوان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى، سحرخیزى و شب زندهدارى، روزهدارى، سجده و تسبیح طولانى در شبها، خضوع و خشوع، گریه کردن، اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر عشق و محبت به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و ادعیه و مناجاتهاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست. در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهلبیت (ع) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفتهاند: 🔸گروه اول تنگ نظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کردهاند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان" در متون اسلامى شدهاند. 🔸گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شدهاند که نمىتوان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کردهاند یا از فرقههاى غیر اسلامى وام گرفتهاند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شدهاند. 🔸اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشته اند، بر این عقیده اند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیقتر و لطیفترى از آن است و اگر اصطلاح "شریعت" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم : 🔸 طریقت در طول شریعت یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى نماز را تعیین مىکند و عرفان عهده دار راههاىتمرکز حواس و حضور قلب در آن است 🔸البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد. منبع : محمد تقی مصباح عرفان و حکمت اسلامی ؟ @rooshanfekr
🔶چرا عده ای به مخالفت با عرفان برخاسته و در این راه به احادیث نیز استناد می کنند ؟ 🔸واژه "عرفان"‏ در لغت‏ به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژه‏اى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت ‏باطنى حاصل مى‏گردد. و از آنجا که چنان کشف و شهود هایى معمولا متوقف بر تمرین ‏ها و ریاضت‏ هاى خاصى است، روش‏هاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز "عرفان‏" نامیده اند. 🔸پس عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه ‏هاى عملى خاصى به معرفت‏ شهودى و حضورى نسبت‏ به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد. 🔸آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی در باره درستی و نادرستی عرفان و روش های سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در اسلام چیزى به نام عرفان اسلامى وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته‏ و وارد دین کرده اند؟ 🔸در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعت‏آمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانسته‏اند که مانند سایر بخش‏هاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است. 🔸کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان پیامبر اکرم و اهل‏بیت طاهرینش‏ (ع) را با دقت مورد توجه قرار دهد بى‏شک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعمل‏هاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مى‏توان به آیات مربوط به توحید ذات و صفات و افعال در سوره توحید و ابتداى سوره حدید و آخر سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و سجده تکوینى همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد. هم چنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژه‏اى وجود دارد که مى‏توان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى، سحرخیزى و شب زنده‏دارى، روزه‏دارى، سجده و تسبیح طولانى در شب‏ها، خضوع و خشوع، گریه کردن، اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر عشق و محبت‏ به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و ادعیه و مناجات‏هاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست. در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهل‏بیت (ع) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفته‏اند: 🔸گروه اول تنگ ‏نظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کرده‏اند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان‏" در متون اسلامى شده‏اند. 🔸گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شده‏اند که نمى‏توان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت ‏به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کرده‏اند یا از فرقه‏هاى غیر اسلامى وام گرفته‏اند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شده‏اند. 🔸اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشته اند، بر این عقیده اند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیق‏تر و لطیف‏ترى از آن است و اگر اصطلاح "شریعت‏" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم : 🔸 طریقت در طول شریعت ‏یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى نماز را تعیین مى‏کند و عرفان عهده‏ دار راه‏هاى‏تمرکز حواس و حضور قلب در آن است 🔸البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد. منبع : محمد تقی مصباح عرفان و حکمت اسلامی ؟ @rooshanfekr
🔶چرا عده ای به مخالفت با عرفان برخاسته و در این راه به احادیث نیز استناد می کنند ؟ 🔸واژه "عرفان"‏ در لغت‏ به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژه‏اى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت ‏باطنى حاصل مى‏گردد. و از آنجا که چنان کشف و شهود هایى معمولا متوقف بر تمرین ‏ها و ریاضت‏ هاى خاصى است، روش‏هاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز "عرفان‏" نامیده اند. 🔸پس عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه ‏هاى عملى خاصى به معرفت‏ شهودى و حضورى نسبت‏ به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد. 🔸آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی در باره درستی و نادرستی عرفان و روش های سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در اسلام چیزى به نام عرفان اسلامى وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته‏ و وارد دین کرده اند؟ 🔸در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعت‏آمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانسته‏اند که مانند سایر بخش‏هاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است. 🔸کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان پیامبر اکرم و اهل‏بیت طاهرینش‏ (ع) را با دقت مورد توجه قرار دهد بى‏شک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعمل‏هاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مى‏توان به آیات مربوط به توحید ذات و صفات و افعال در سوره توحید و ابتداى سوره حدید و آخر سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و سجده تکوینى همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد. هم چنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژه‏اى وجود دارد که مى‏توان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى، سحرخیزى و شب زنده‏دارى، روزه‏دارى، سجده و تسبیح طولانى در شب‏ها، خضوع و خشوع، گریه کردن، اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر عشق و محبت‏ به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و ادعیه و مناجات‏هاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست. در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهل‏بیت (ع) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفته‏اند: 🔸گروه اول تنگ ‏نظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کرده‏اند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان‏" در متون اسلامى شده‏اند. 🔸گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شده‏اند که نمى‏توان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت ‏به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کرده‏اند یا از فرقه‏هاى غیر اسلامى وام گرفته‏اند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شده‏اند. 🔸اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشته اند، بر این عقیده اند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیق‏تر و لطیف‏ترى از آن است و اگر اصطلاح "شریعت‏" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم : 🔸 طریقت در طول شریعت ‏یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى نماز را تعیین مى‏کند و عرفان عهده‏ دار راه‏هاى‏تمرکز حواس و حضور قلب در آن است 🔸البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد. منبع : محمد تقی مصباح عرفان و حکمت اسلامی ؟ @rooshanfekr
🔶چرا عده ای به مخالفت با عرفان برخاسته و در این راه به احادیث نیز استناد می کنند ؟ 🔸واژه "عرفان"‏ در لغت‏ به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژه‏اى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت ‏باطنى حاصل مى‏گردد. و از آنجا که چنان کشف و شهود هایى معمولا متوقف بر تمرین ‏ها و ریاضت‏ هاى خاصى است، روش‏هاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز "عرفان‏" نامیده اند. 🔸پس عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه ‏هاى عملى خاصى به معرفت‏ شهودى و حضورى نسبت‏ به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد. 🔸آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی در باره درستی و نادرستی عرفان و روش های سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در اسلام چیزى به نام عرفان اسلامى وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته‏ و وارد دین کرده اند؟ 🔸در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعت‏آمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانسته‏اند که مانند سایر بخش‏هاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است. 🔸کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان پیامبر اکرم و اهل‏بیت طاهرینش‏ (ع) را با دقت مورد توجه قرار دهد بى‏شک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعمل‏هاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مى‏توان به آیات مربوط به توحید ذات و صفات و افعال در سوره توحید و ابتداى سوره حدید و آخر سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و سجده تکوینى همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد. هم چنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژه‏اى وجود دارد که مى‏توان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى، سحرخیزى و شب زنده‏دارى، روزه‏دارى، سجده و تسبیح طولانى در شب‏ها، خضوع و خشوع، گریه کردن، اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر عشق و محبت‏ به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و ادعیه و مناجات‏هاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست. در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهل‏بیت (ع) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفته‏اند: 🔸گروه اول تنگ ‏نظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کرده‏اند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان‏" در متون اسلامى شده‏اند. 🔸گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شده‏اند که نمى‏توان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت ‏به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کرده‏اند یا از فرقه‏هاى غیر اسلامى وام گرفته‏اند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شده‏اند. 🔸اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشته اند، بر این عقیده اند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیق‏تر و لطیف‏ترى از آن است و اگر اصطلاح "شریعت‏" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم : 🔸 طریقت در طول شریعت ‏یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى نماز را تعیین مى‏کند و عرفان عهده‏ دار راه‏هاى‏تمرکز حواس و حضور قلب در آن است 🔸البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد. منبع : محمد تقی مصباح عرفان و حکمت اسلامی ؟ @rooshanfekr
🔶چرا عده ای به مخالفت با عرفان برخاسته و در این راه به احادیث نیز استناد می کنند ؟ 🔸واژه "عرفان"‏ در لغت‏ به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژه‏اى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت ‏باطنى حاصل مى‏گردد. و از آنجا که چنان کشف و شهود هایى معمولا متوقف بر تمرین ‏ها و ریاضت‏ هاى خاصى است، روش‏هاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز "عرفان‏" نامیده اند. 🔸پس عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه ‏هاى عملى خاصى به معرفت‏ شهودى و حضورى نسبت‏ به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد. 🔸آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی در باره درستی و نادرستی عرفان و روش های سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در اسلام چیزى به نام عرفان اسلامى وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته‏ و وارد دین کرده اند؟ 🔸در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعت‏آمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانسته‏اند که مانند سایر بخش‏هاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است. 🔸کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان پیامبر اکرم و اهل‏بیت طاهرینش‏ (ع) را با دقت مورد توجه قرار دهد بى‏شک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعمل‏هاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مى‏توان به آیات مربوط به توحید ذات و صفات و افعال در سوره توحید و ابتداى سوره حدید و آخر سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و سجده تکوینى همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد. هم چنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژه‏اى وجود دارد که مى‏توان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى، سحرخیزى و شب زنده‏دارى، روزه‏دارى، سجده و تسبیح طولانى در شب‏ها، خضوع و خشوع، گریه کردن، اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر عشق و محبت‏ به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و ادعیه و مناجات‏هاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست. در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهل‏بیت (ع) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفته‏اند: 🔸گروه اول تنگ ‏نظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کرده‏اند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان‏" در متون اسلامى شده‏اند. 🔸گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شده‏اند که نمى‏توان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت ‏به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کرده‏اند یا از فرقه‏هاى غیر اسلامى وام گرفته‏اند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شده‏اند. 🔸اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشته اند، بر این عقیده اند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیق‏تر و لطیف‏ترى از آن است و اگر اصطلاح "شریعت‏" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم : 🔸 طریقت در طول شریعت ‏یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى نماز را تعیین مى‏کند و عرفان عهده‏ دار راه‏هاى‏تمرکز حواس و حضور قلب در آن است 🔸البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد. منبع : محمد تقی مصباح عرفان و حکمت اسلامی ؟ @rooshanfekr
🔶چرا عده ای به مخالفت با عرفان برخاسته و در این راه به احادیث نیز استناد می کنند ؟ 🔸واژه "عرفان"‏ در لغت‏ به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژه‏اى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت ‏باطنى حاصل مى‏گردد. و از آنجا که چنان کشف و شهود هایى معمولا متوقف بر تمرین ‏ها و ریاضت‏ هاى خاصى است، روش‏هاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز "عرفان‏" نامیده اند. 🔸پس عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه ‏هاى عملى خاصى به معرفت‏ شهودى و حضورى نسبت‏ به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد. 🔸آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی در باره درستی و نادرستی عرفان و روش های سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در اسلام چیزى به نام عرفان اسلامى وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته‏ و وارد دین کرده اند؟ 🔸در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعت‏آمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانسته‏اند که مانند سایر بخش‏هاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است. 🔸کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان پیامبر اکرم و اهل‏بیت طاهرینش‏ (ع) را با دقت مورد توجه قرار دهد بى‏شک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعمل‏هاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مى‏توان به آیات مربوط به توحید ذات و صفات و افعال در سوره توحید و ابتداى سوره حدید و آخر سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و سجده تکوینى همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد. هم چنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژه‏اى وجود دارد که مى‏توان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى، سحرخیزى و شب زنده‏دارى، روزه‏دارى، سجده و تسبیح طولانى در شب‏ها، خضوع و خشوع، گریه کردن، اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر عشق و محبت‏ به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و ادعیه و مناجات‏هاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست. در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهل‏بیت (ع) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفته‏اند: 🔸گروه اول تنگ ‏نظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کرده‏اند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان‏" در متون اسلامى شده‏اند. 🔸گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شده‏اند که نمى‏توان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت ‏به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کرده‏اند یا از فرقه‏هاى غیر اسلامى وام گرفته‏اند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شده‏اند. 🔸اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشته اند، بر این عقیده اند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیق‏تر و لطیف‏ترى از آن است و اگر اصطلاح "شریعت‏" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم : 🔸 طریقت در طول شریعت ‏یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى نماز را تعیین مى‏کند و عرفان عهده‏ دار راه‏هاى‏تمرکز حواس و حضور قلب در آن است 🔸البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد. منبع : محمد تقی مصباح عرفان و حکمت اسلامی ؟ @rooshanfekr
🔶چرا عده ای به مخالفت با عرفان برخاسته و در این راه به احادیث نیز استناد می کنند ؟ 🔸واژه "عرفان"‏ در لغت‏ به معناى شناختن است، ولى در اصطلاح، به شناخت ویژه‏اى اختصاص یافته که از راه شهود درونى و یافت ‏باطنى حاصل مى‏گردد. و از آنجا که چنان کشف و شهود هایى معمولا متوقف بر تمرین ‏ها و ریاضت‏ هاى خاصى است، روش‏هاى عملى یا آیین سیر و سلوک را نیز "عرفان‏" نامیده اند. 🔸پس عارف حقیقى کسى است که با اجراى برنامه ‏هاى عملى خاصى به معرفت‏ شهودى و حضورى نسبت‏ به خداى متعال و صفات و افعال او نایل شده باشد. 🔸آن چه باعث به وجود آمدن اختلافات زیادی در باره درستی و نادرستی عرفان و روش های سیر و سلوک عرفا شده است جوابی است که هر کس به این سؤال داده است که آیا در اسلام چیزى به نام عرفان اسلامى وجود دارد یا مسلمانان آن را از دیگران گرفته‏ و وارد دین کرده اند؟ 🔸در پاسخ به این سؤال، برخى مطلقا منکر وجود عرفان در اسلام شده و آن را امرى بدعت‏آمیز و مردود شمرده و عرفا را گمراه دانسته اند و گروهى عرفان را جزئى از اسلام، بلکه به منزله مغز و روح آن دانسته‏اند که مانند سایر بخش‏هاى اسلام از قرآن کریم و سنت نبوى سرچشمه گرفته است. 🔸کسى که آیات کریمه قرآن و سخنان پیامبر اکرم و اهل‏بیت طاهرینش‏ (ع) را با دقت مورد توجه قرار دهد بى‏شک، مطالب بسیار بلند و ژرفى در قلمرو عرفان و نیز آداب و دستورالعمل‏هاى فراوانى در ارتباط با سیر و سلوک عرفانى خواهد یافت. به عنوان نمونه، مى‏توان به آیات مربوط به توحید ذات و صفات و افعال در سوره توحید و ابتداى سوره حدید و آخر سوره حشر اشاره و هم چنین آیاتى که بر حضور الاهى در سراسر عالم هستى و بر احاطه او به تمام موجودات و تسبیح و سجده تکوینى همه مخلوقات براى خداى متعال دلالت دارد، اشاره کرد. هم چنین آیاتى مشتمل بر آداب و سنن ویژه‏اى وجود دارد که مى‏توان آنها را آیین سیر و سلوک اسلامى نامید؛ مانند: آیات تفکر و تامل، ذکر و توجه دایمى، سحرخیزى و شب زنده‏دارى، روزه‏دارى، سجده و تسبیح طولانى در شب‏ها، خضوع و خشوع، گریه کردن، اخلاص در عبادت و انجام کارهاى نیک از سر عشق و محبت‏ به خدا و به انگیزه رسیدن به قرب و رضوان الاهى و نیز آیات مربوط به توکل، رضا و تسلیم در پیشگاه پروردگار و آن چه در بیانات پیامبر اکرم و ائمه اطهار (ع) و ادعیه و مناجات‏هاى ایشان درارتباط با این مطالب آمده قابل احصا و شمارش نیست. در برابر این آیات و بیانات رساى پیامبر اکرم و اهل‏بیت (ع) گروهى راه تفریط و گروه دیگرى راه افراط در پیش گرفته‏اند: 🔸گروه اول تنگ ‏نظرانه و ظاهربینانه، آنها را بر معانى ساده پیش پا افتاده حمل کرده و آیات و روایات را از محتواى بلند و والاى خودشان تهى کرده‏اند. اینان همان کسانى هستند که به طور کلى، منکر وجود چیزى به نام "عرفان‏" در متون اسلامى شده‏اند. 🔸گروه دیگرى به عنوان عرفان، امورى را معتقد شده‏اند که نمى‏توان آنها را برخاسته از متون دینى و مضامین کتاب و سنت ‏به حساب آورد، بلکه شاید بعضى از آنها مخالف نصوص صریح و غیر قابل تأویل نیز باشد. هم چنین در مقام عمل از یک سو، آداب و رسومى از پیش خود وضع کرده‏اند یا از فرقه‏هاى غیر اسلامى وام گرفته‏اند و از سوى دیگر، به سقوط تکلیف از عارف واصل قایل شده‏اند. 🔸اما گروه دیگری که خود را از افراط و تفریط نگاه داشته اند، بر این عقیده اند که سیر و سلوک عرفانى راه مستقلى در کنار راه شرع نیست، بلکه بخش دقیق‏تر و لطیف‏ترى از آن است و اگر اصطلاح "شریعت‏" را به احکام ظاهرى اختصاص دهیم باید بگوییم : 🔸 طریقت در طول شریعت ‏یا در باطن آن قرار دارد به عنوان مثال، شریعت احکام ظاهرى نماز را تعیین مى‏کند و عرفان عهده‏ دار راه‏هاى‏تمرکز حواس و حضور قلب در آن است 🔸البته معنای این سخن، آن نیست که هرچه به عنوان عرفان عرضه می شود مورد تایید است بلکه عرفانی که اسلام عرضه کرده شاخصه ها و ویژگی هایی دارد. منبع : محمد تقی مصباح عرفان و حکمت اسلامی ؟ @rooshanfekr