eitaa logo
مجله دینی نکته‌های ناب مهدوی
2.4هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
340 فایل
💎معجزه کلام را در خوب‌شدن حالتان را دراین کانال ببینید. 💎کم‌کردن #حسرت #یوم‌الحساب مد نظر است. 💎غذای روحتان راازاین کانال دریافت کنید. 💎بامداومت برعمل نورانی #اهلیت و #علاقه به این کانال ایجاد می‌شود. http://eitaa.com/joinchat/2906521606C41e5b9fe8b
مشاهده در ایتا
دانلود
سنوار، روح تازه مقاومت یحیی سنوار را بیشتر بشناسیم👆 @rooshanfekr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸😭به سنوار افتخار می کنم! فرمانده ای که در خط مقدم نبرد با دشمن با بدنی بی‌جان و دست قطع شده و پای خرد شده‌ تا آخرین دقیقه تسلیم نمی‌شود! این الگوی من است… تاریخ به احترامت می ایستد که در مقابل ظلم، با تمام توان ایستادی… @rooshanfekr
🔴 سکانس پایانی قهرمان 🔹آن‌طور که دشمن گفته و تصاویر نشان می‌دهند، سکانس پایانی قهرمانِ قصه ما این‌گونه بوده: پیرمرد، تنها بود و بی‌کس و البته شجاع و نترس. جوان‌های دشمن محاصره‌اش کردند ولی قهرمان، تا آخرین گلوله جنگید. نیروهای تیپ ویژه، از او ترسیدند و با تانک به سمت او شلیک کردند. زانوی چپش کاملا خرد شد، ساعد دست راست هم شکست، انگشت سبابه دست چپ هم قطع شد؛ اما او تسلیم نشد. فرمانده نیروهای ویژه تلاش کرد با نیروهایش از پله‌ها بالا رفته و بر قهرمانِ زخمی و بی‌رمق، پیروز شود؛ اما او با نارنجک این‌ها را عقب راند. 🔹شکستگی استخوان‌ها و خون‌ریزی‌، رمق از قهرمان ربوده بود. کوادکوپتر وارد ساختمان شد تا بدانند این مرد تسلیم ناپذیر کیست؟ اما او در تنهایی و جراحت هم کاملا باهوش و زرنگ بود: چهره‌اش را با چفیه‌ای پوشانده بود و با همان درد شدید، کوادکوپتر را فراری داد. 🔹تک‌تیرانداز دشمن به پیشانی‌اش شلیک کرد اما خونی بر صورتش نریخته، یعنی خون‌ریزی خیلی شدید بوده و خونی در بدن نداشته. در نهایت مجددا تانک دشمن گلوله دیگری شلیک کرد و طبقه دوم آوار شد. نیروهای ویژه، هنوز جرأت نزدیک شدن به قهرمان در طبقه دوم را نداشتند و او را رها کردند. یک روز بعد و پس از تمام شدن همه چیز، بالاخره بالا رفتند و قهرمانی را دیدند که در کنار سلاح و کتاب دعایش به شهادت رسیده است. 🔹فیلمنامه و دکوراسیون صحنه، عجیب سورئال است. قهرمان قصه، یک کلاشینکف خراب دارد که ناگزیر شده با چسب برق، قطعات آن را به هم بچسباند. تا آخرین فشنگ و آخرین قطره خون جنگیده. پیکرش نه روی زمین، که روی مبل افتاده و زیر تونل‌ها نیست؛ بلکه در یک منزل مسکونی عادی است. 🔹عجب دکوراسیون عجیبی برای پایان‌ بندی فیلم! قهرمان، خانه، مبل، اسلحه و البته کتاب دعا... حتی وقتی سربازان دشمن بالای پیکر او هستند، هیچ نشانه‌ای از خوشحالی در آن‌ها نیست؛ چهره‌هایشان بهت‌زده است. 🔹ابوابراهیم شهید شده و اکنون، منتظر ابراهیم‌هایی هستیم که قرار است بت بزرگ را بشکنند و بساط نمرود و نمرودیان را جمع کنند. آتش بر این ابراهیم‌ها، گلستان است و خوشا به حال اینان. 🔹همیشه، خورشید در سپیده‌دم خود، از میان خون برمی‌خیزد. آنان که سرخی شفق را می‌بینند، منتظر سپیدی خورشید هم هستند. @rooshanfekr
پایان خوش گفته بودند که در منطقه پنهان بودی همه دیدند ولی در دل میدان بودی مثل یحیی که سرش رفت ولی عهدش نه آخرین ثانیه هم بر سر پیمان بودی همه دیدند که سربند شهادت بستی در دل معرکه آماده ی طوفان بودی پیکر پاک تو را کفر به غارت می برد غافل از اینکه تو مهمان شهیدان بودی همه دیدند سرت تیر قساوت خورده غرق در خون دلت، با تن بی جان بودی جامه ی رزم تو هم بوی شهادت می داد به گمانم که در اندیشه ی باران بودی قهرمان بوده ای و هستی و هم می مانی حامی واقعی غزه و لبنان بودی پیکر غرق به خون تو گواهی می داد که نه در زیر زمین بلکه نمایان بودی سنگرت روی زمین بود نه در زیر زمین شیر مردی تو هم فرقه ی مردان بودی مصحفی را که به همراه تو پیدا کردند شاهد اینکه که شما قاری قرآن بودی مانده بودی چه کنی با غم یاران شهید چقدر منتظر لحظه ی پایان بودی و چه پایان خوشی داشت جهادت با کفر شاد و بی واهمه در سنگر ایمان بودی نه فقط غزه و لبنان، به تو ایران نازد ای که همواره عزیز دل ایران بودی با سلیمانی و سید حسن و اسماعیل وصلتت باد مبارک که شتابان بودی @rooshanfekr