🏴 #متن_ادبی 🔴 چهل روز پیش... برادر چهل روز پیش #تو در این صحرا بی کس و بی یاور و تنها ماندی و صدای "هل من ناصر ینصرنی" تو را هیچ کس پاسخ نداد. چهل روز پیش، تو در این #دشت_غریب، در گودالی همه خون، زیر تیغ و تیر و نیزه و شمشیر، پاره پاره و چاک چاک، بر زمین افتادی. چهل روز پیش در علقمه بر بالین برادرت #عباس حاضر شدی و دست‌های ساقی‌ات را به پاس ادبش، به احترام مردانگی اش و به حرمت تشنه لبی‌اش بوسه زدی. چهل روز پیش #اکبرت، میوه جانت، پیامبر زیبای کربلایت پیش چشمانت قطعه قطعه شد. چهل روز پیش زیر دستان بی رحم #شمر، زیر سُم ستوران، زیر آفتاب سوزان، بی غسل و کفن و عریان، زیر نیزه شکسته ها و تیرها و چوب ها و سنگ ها افتاده بودی و من به دنبالت می گشتم تا تو را پیدا کنم تا #گل_گمگشته‌ام را میان خارهای بیابان بیابم و به جای پیامبر، به نیابت از پدر و بنا بر وصیت مادر، بر رگ های بریده ات بوسه زنم. چهل روز پیش .... ▪️▪️▪️ادامه دارد 🏴کانال #روزدهم واتساپ۳ https://chat.whatsapp.com/CjAw5lrnoqS9ZVzKHDiW2G ایتا http://eitaa.com/joinchat/1790640141C1372ba36fc تلگرام http://T.me/roozedahom