eitaa logo
روشنا _ ازنا @roshana_azna
253 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
476 ویدیو
134 فایل
پویش فعالان شبکه فرهنگی روشنگران فرهنگی انقلاب اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) 🔸بعد ديگر از زندگی اميرالمؤمنين (ع) در ميدان حکومت است. آن‌ وقتی که اين انسان بزرگ انديش، بالاخره بر مسند قدرت و حکومت دست پيدا کرد، در آن دوران کوتاه، کاری کرد که اگر سالهای سال، مورخان و نويسندگان و هنرمندان، بنويسند و تصوير کنند، کم گفته‌اند و کم تصوير کرده‌اند. وضع زندگی اميرالمؤمنين در دوران حکومت، قيامتی است. اصلا علی (ع) معنای حکومت را عوض کرد. او ، در ميان مسلمين، و بود. 🔸او فقرا را به خود نزديک مي‌کرد و ضعفا را مورد رعايت خاص قرار مي‌داد. برجستگانی که با پول و زور و بقيه وسايل مطرح شدن، خودشان را به ناحق مطرح کرده بودند، در نظر علی با خاک يکسان بودند. آن‌چه در چشم و دل او ارزش داشت، ، ، ، و بود. با اين مبانی با ارزش، اميرالمؤمنين کمتر از پنج سال حکومت کرد. قرنهاست که درباره اميرالمؤمنين مي‌نويسند و کم نوشته‌اند و نتوانسته‌اند درست تصوير کنند و بهترينها، معترف به عجز و تقصير خودشان هستند. 📚۲۵۰ساله
(ع) بعد از مدت كوتاهى از رحلت پيغمبر (ص) بعضى از قبایل عرب گفتند: حالا که پيغمبر نيست، خوب است كه يك ايرادى و اشكالى درست كنند و جنگ و دعوایى راه بيندازند و شايد هم منافقين تحريكشان مى‌كردند. بالاخره جريان «» يعنى ارتداد عده‌اى از مسلمين پیش آمد. اميرالمؤمنين ديد نه اينجا ديگر جاى كنار نشستن نيست، بايد برای دفاع از حکومت وارد ميدان شد. لذا مى‌فرمايند: بعد ازآنى‌كه قضيه‌ی خلافت پيش آمد و ابوبكر خليفه‌ی مسلمين شد، من دست كشيدم و نشستم كنار. اين حالت كناره گزينى بود، اما ديدم عده‌اى از مردم دارند از اسلام برمى‌گردند، مى‌خواهند اسلام را ازبين ببرند، اين‌جا ديگر وارد ميدان شدم. اميرالمؤمنين به صورت فعال وارد ميدان شد و در همه‌ی قضاياى مهم اجتماعى اميرالمؤمنين حضور داشت که خود آن حضرت از حضور خودش در دوران بیست وپنج ساله‌ی خلافت خلفای سه گانه به تعبير مي‌کند. حضرت بعد از قتل عثمان که مردم برای خلافت به ایشان مراجعه کردند، فرمود: «من وزير باشم بهتر از اين است که امير باشم؛ همچنان‌که در گذشته بودم. بگذاريد وزير باشم؛ يعنی حضرت در طی آن بیست و پنج سال، دائما در خدمت اهداف و در موضعِ کمک به مسئولين و خلفایی که در رأس امور بودند، فعالیت می‌کرد. اين هم ايثارفوق‌العاده بزرگی بود که انسان وقتی فکرش را می‌کند، واقعا گيج می‌شود که چقدر گذشت در کار امیرالمؤمنین وجود دارد. در تمام اين بیست وپنج سال به فکر قيام و کودتا و معارضه و گرفتن قدرت و قبضه کردن حکومت نيفتاد. 📚۲۵۰ساله
(ع) اميرالمؤمنين شاخص حكومت در يك جامعه پيشرفته، وسيع، متمدن و ثروتمند، مثل زمان ايشان نسبت به زمان پيغمبر را معين كرد. اميرالمؤمنين با رفتار خود خواست اثبات كند كه در اين وضعيت هم مى‌شود همان اصول را زنده كرد. اين، كار بزرگ اميرالمؤمنين است. اميرالمؤمنين مى‌خواهد به دنيا نشان دهد كه اين اصول اسلامى در همه‌ی شرايط قابل پياده شدن است. واقع قضيه هم همين است. عبارتست از عدالت، توحيد، انصاف با مردم، ارج‌نهادن‌ به‌ حقوق‌ مردم، رسيدگى‌ به‌ حال‌ ضعفا، ايستادگى‌ در‌ مقابل‌ جبهه‌هاى ‌ضداسلام و دين، پافشارى‌ بر مبانى حق و اسلام و دفاع از حق و حقيقت. اميرالمؤمنين الگو و قله و جهت حركت را نشان داد و شاخص را معين كرد؛ حالا به هرجا توانستيم برسيم. ، نظام عدل و انصاف و رسيدگى به مردم و احترام به حقوق انسان‌ها و مقابله با ظلم قوى به ضعيف است. مشكلات مهم بشر در طول تاريخ اين‌هاست. اسلام و منطق اميرالمؤمنين ومنطق حكومت علوى مقابله با اين چيزهاست؛ چه در داخل يك جامعه كه زورمندى بخواهد ضعيفى را ببلعد، چه در سطح جهانى و بين المللى. 📚۲۵۰سال
(ع) 🔸تفاوت عمده‌ی دوران حكومت امیرالمؤمنین با زمان پيامبر اكرم، اين بود كه در زمان پيامبر، صفوف مشخص وجود داشت؛ صفِ ايمان و كفر. منافقين مى‌ماندند كه دائما آيات قرآن، انگشت اشاره را به سوى آنها دراز مى‌كرد، يعنى در نظام اسلامى زمان پيامبر، همه چيز آشكار بود. صفوف مشخص در مقابل هم بودند. 🔸اما در زمان اميرالمؤمنين، صفوف مشخص نبود؛ به خاطر اينكه ناكثين، چهره‌هاى موجهى بودند. هر كسى در مقابله با شخصيتى مثل جناب زبير يا جناب طلحه، دچار ترديد مى‌شد چون جزء شخصيتهای برجسته‌ بودند. حتى زبیر بعد از دوران پيامبر هم جزء كسانى بود كه براى دفاع از اميرالمؤمنين، به سقيفه اعتراض كرد. 🔸 گاهى اوقات حكم مستورى دنياطلبى، آنچنان اثرهايى مى‌گذارد، آنچنان تغييرهايى در برخى از شخصيتها به وجود مى‌آورد كه انسان نسبت به خواص هم گاهى اوقات دچار اشكال مى‌شود؛ چه برسد براى مردم عامى. بنابراين، آنروز واقعا سخت بود. آنهايى كه حامی اميرالمؤمنين بودند و ايستادند و جنگيدند، خيلى بصيرت به خرج دادند. معلوم است كه با وجود چنين درگيريهايى، مشكلات اميرالمؤمنين چگونه بوده. 🔸يا آن كج رفتارهايى كه با تكيه بر ادعاى اسلام، با اميرالمؤمنين مى‌جنگيدند و حرفهاى غلط مى‌زدند. در صدر اسلام، افكار غلط خيلى مطرح مى‌شد؛ اما آيه‌ی قرآن نازل مى‌شد و صريحا آن افكار را رد مى‌كرد؛ چه در دوران مكه و چه در دوران مدينه. اما در زمان اميرالمؤمنين، همان مخالفان هم از قرآن استفاده مى‌كردند. لذا كار اميرالمؤمنين به مراتب از اين جهت دشوارتر بود. 📚۲۵۰ساله
🔸ما بايد خودمان را به اين مركز نور نزديك كنيم که لازمه و خاصيت این نزدیکی، نورانی شدن است. بايد با عمل و نه با محبت خالی، نورانی بشويم؛ عملی كه همان محبت، ولايت و ايمان آن را به ما املاء می‌كند و از ما می‌خواهد. با عمل، بايد جزء اين خاندان و وابسته به اين خاندان بشويم. اينگونه نيست كه «سلمانٌ منّا اهل البيت» شدن، كار آسانی باشد. ما شيعيان اهل‌بيت از آن بزرگواران توقع داريم كه ما را جزء خودشان و از حاشيه نشينان خودشان بدانند؛ دلمان می‌خواهد كه اهل‌بيت درباره‌ی ما اينطور قضاوت كنند؛ اما اين آسان نيست؛ اين فقط با ادعا به دست نمی‌آيد؛ عمل، گذشت، ايثار و تشبّه و تخلّق به اخلاق آنان را لازم دارد. 🔸شما ملاحظه كنيد، اين بزرگوار در چه سنی اين‌ همه فضايل را دارا شد؟ در چه مدت عمری اين‌ همه درخشندگی را از خود بروز داد؟ در عمر كوتاهی؟! اين‌ همه فضائل، بيهوده به دست‌ نمى‌آيد؛ «امتحنکِ الله الّذي خَلَقك....» خداى متعال، زهراى اطهر، اين َ بنده‌ی برگزيده را آزمود... دستگاه خداى متعال، دستگاه حساب و كتاب است؛ آنچه مى‌بخشد، با حساب و كتاب مى‌بخشد. او گذشت و ايثار و معرفت و فدا شدنِ اين بنده‌ی خاصِّ خود را در راه اهداف الهى مى‌داند؛ لذا او را مركز فيوضات خود قرار مى‌دهد. 📚۲۵۰ساله
ببينيد آن حضرت چگونه زندگى كرده است! تا قبل از ازدواج كه دختركى بود، با آن پدر به اين عظمت، كارى كرد كه كنيه‌اش را «ام‌ابیها» یعنی مادرِ پدر، گذاشتند. در آن زمان، پيامبر رحمت و نور، پديدآورنده‌ی دنياى نو و رهبر و فرمانده‌ی عظيم آن انقلاب جهانى‌ـ ‌انقلابى كه بايد تا ابد بماند ‌ـ‌ در حال برافراشتن پرچم اسلام بود. بى‌خود كه نمى‌گويند ... ناميدن آن حضرت به اين كنيه، به دليل خدمت و كار و مجاهدت و تلاش اوست. آن حضرت چه در دوران مكه، چه در دوران شعب ابی‌طالب ‌ـ‌ با آن‌همه سختيها كه داشت ‌ـ‌ و چه آن هنگام كه مادرش خديجه از دنيا رفت و پيغمبر را تنها گذاشت، در كنار و غمخوارِ پدر بود. دل پيغمبر در مدت كوتاهى با دو حادثه‌ی وفات حضرت خديجه و وفات جناب ابوطالب شكست. به فاصله‌ی كمى اين دو شخصيت از دست پيغمبر رفتند و پيغمبر احساس تنهايى كرد. فاطمه‌ی زهرا (س) آن‌روزها قد برافراشت و با دستهاى كوچك خود غبار محنت را از چهره‌ی پيغمبر زدود. ام ابيها؛ تسلی بخش پيغمبر بود و این کنیه از آن ايام نشأت گرفته است. 📚۲۵۰ساله
💯 👌 🧐 نقطه‌ی درخشان زندگی حضرت فاطمه‌ی زهرا (س) رو میدونی⁉️ در صحنه‌ی تعريف معنوی فاطمة زهرا (س) وارد نمی‌شويم؛ ليکن در زندگی معمولی اين بزرگوار، يک نکته‌ی مهم است و آن جمع بين زندگى يك زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظايفش در خانه از يك طرف و بين وظايف يك انسان مجاهد غیور خستگى‌ناپذیر در برخوردش با حوادث سياسی مهم بعد از رحلت رسول اكرم (ص) در طرف دیگر است؛ كه به مسجد مى‌آيد و سخنرانى و موضع‌گيرى و دفاع مى‌كند و حرف مى‌زند؛ و يك جهادگر به تمام معنا و خستگى‌ناپذیر و محنت‌پذير و سختى‌ تحمل‌كن است. همچنين از جهت سوم يك عبادت‌گر و بپادارنده‌ی نماز در شبهای تار و قيام‌كننده‌ی لِلّه و خاضع و خاشع براى پروردگار است و در محراب عبادت، اين زن جوان مانند اولياى كهن الهى، با خدا راز و نياز و عبادت مى‌كند. این سه بعد را با هم جمع كردن، نقطه‌ی درخشان زندگى فاطمة زهرا (س) است. آن حضرت، اين سه جهت را از هم جدا نكرد. 📚۲۵۰ساله س
زندگى فاطمه‌ی زهرا، اگر چه كوتاه بود و حدود بیست سال بيشتر طول نكشيد؛ اما اين زندگی، از جهت جهاد و مبارزه و تلاش و كار انقلابى و صبر انقلابى و درس و فراگيرى و آموزش به اين و آن و سخنرانى و دفاع از نبوت و امامت و نظام اسلامی، درياى پهناورى از تلاش و مبارزه و كار و در نهايت هم شهادت است. اين، زندگى فاطمه‌ی زهراست که بسيار عظيم و فوق العاده و حقیقتا بى‌نظير است و یقینا در ذهن بشر ‌ـ‌ چه امروز و چه در آينده ‌ـ‌ يك نقطه‌ی درخشان و استثنايى است. س 📚۲۵۰ساله