#تلنگر_و_تفکر
🌺شهید مطهری حجاب را مایه افزایش محبوبیت زن در برابر مرد دانسته و می گوید:
«حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبهاکردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است.
زن، با هوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که نقطه ضعف مرد در همان نیازی است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است، بنابراین زن نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب مرد را تیزتر کند و درنتیجه مقام و موقع خود را بالا برد».
📚مجموعه آثاراستادشهیدمطهری ج ۱۹، ص ۴۲۱.
#قدر_خودتو_بدون #دستمال_کاغذی_نباش #بیت_المال_نباش #عروسک_پشت_ویترین_نباش #طلا_باش_حلبی_نباش_خودت_باش_بدلی_نباش #حجاب_ارزش #حجاب_آزادی #حجاب_شخصیت #حجاب_احترام #حجاب_وقار #حجاب_عزت #حجاب_آبرو
#غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
@ala_allah
#تلنگر_و_تفکر
📝داستان عبرت آموز و واقعی
💧من دختری در مقطع دانشگاه هستم، در تحصیل و اخلاقم ممتاز بودم. یک روز از دانشگاه خارج شدم، جوانی را دیدم که به من نگاه می کند، گویی مرا می شناسد، سپس پشت سر من به راه افتاد و سخنان بچه گانهای تکرار می کرد، سپس گفت: من می خواهم با تو ازدواج کنم، مدتی است که مراقب توام و با اخلاق و آداب تو آشنا هستم.
من بر سرعت راه رفتنم افزودم، پریشان شدم، عرق از سر و صورتم سرازیر شد. خسته به خانه ام رسیدم و آن شب از ترس نخوابیدم. مزاحمت هایش برایم تکرار شد.
در آخر یک کاغذ جلوی در خانه ام انداخت. بعد از تردید در حالی که دستانم می لرزید آن را برداشتم، از اول تا آخر سخن از عشق و عذرخواهی بود.
بعد از چند ساعت به من تلفن کرد و گفت: نامه را خواندی یا نه؟
به او گفتم: اگر ادب نشوی به خانواده ام خبر می دهم و در آن صورت وای بر تو.
یک ساعت بعد دوباره به من زنگ زد و با ابراز عشق و علاقه می گفت که هدفش شریف است، او ثروتمند و تک فرزند است و تمام آرزوهایم را برآورده می کند. دلم خالی شد و به گفت و گو با او ادامه دادم.
منتظر تماس هایش شدم، وقتی از دانشگاه بیرون می آمدم دنبالش می گشتم، یک روز او را دیدم، خوشحال سوار ماشینش شدم و در شهر به گشت و گذار پرداختیم. سخنانش را تائید می کردم وقتی به من می گفت من شاهزاده اش هستم و همسرش خواهم شد.
یکروز مثل گذشته با او خارج شدم. مرا به یک آپارتمان برد. با او داخل شدم و با هم نشستیم. دلم را پر از سخنان زیبا کرد. او به من نگاه می کرد و من به او نگاه می کردم، پوششی از عذاب جهنم ما را در برگرفت، متوجه نشدم مگر بعد از این که شکار او شدم و عزیزترین گوهر گرانبهایم که همان گوهر عفت بود را از دست دادم، مثل دیوانه برخواستم.
گفتم: با من چکار کردی؟
گفت: نترس من شوهرت هستم.
گفتم: چگونه تو که با من عقد نکردی؟
گفت: به زودی با تو عقد خواهم کرد.
تلو تلو خوران به خانه ام برگشتم. به شدت گریستم و تحصیل را رها کردم. خانواده ام نتوانستند علت را بفهمند و به امید ازدواج دل بستم.
بعد از چند روز به من زنگ زد تا با من ملاقات کند. خوشحال شدم، گمان میکردم که می خواهد با من ازدواج کند.
با او دیدار کردم. ناراحت بود. به من گفت: هرگز در مورد ازدواج فکر نکن. می خواهیم بدون هیچ قید و بندی با هم زندگی کنیم.
ناخود آگاه دستم را بالا بردم و به صورتش سیلی زدم. به او گفتم: گمان می کردم که اشتباهت را اصلاح میکنی، ولی دریافتم که تو انسان بی ارزشی هستی.
گریه کنان از ماشین پایین آمدم. گفت: خواهش میکنم صبر کن. زندگی ات را با این نابود می کنم.
یک نوار ویدئو در دستش بود. گفتم: این چیست؟
گفت: بیا تا آن را نگاه کنی.
با او رفتم، نوار حاوی اتفاقات حرامی بود که بین ما رخ داده بود.
گفتم: چکار کردی ای ترسو، ای پست فطرت؟
گفت: دوربین مخفی کار گذاشته بودم که تمام حرکات و رفتار ما را فیلم برداری می کرد. این به عنوان یک سلاح در دست من است که اگر از دستوراتم اطاعت نکنی از آن استفاده کنم.
شروع به گریه کردم ، فریاد می زدم، مساله به خانواده ام مربوط بود، ولی او اصرار کرد. اسیرش شدم. مرا از مردی به مرد دیگر منتقل می کرد و پول می گرفت.
در حالی که خانواده ام نمی دانستند به زندگی روسپی گری منتقل شدم.
نوار منتشر شد و به دست پسر عمویم افتاد. پدرم باخبر شد و رسوایی در شهر پخش شد و خانوادهی ما با ننگ آلوده شدند.
فرار کردم تا خودم را نجات دهم. دانستم که پدر و خواهرم از ترس ننگ و بی آبرویی هجرت کرده اند.
در میان روسپی ها زندگی می کردم و این خبیث مثل عروسک مرا حرکت می داد. او بسیاری از دختران را نابود و بسیاری از خانه ها را ویران کرده بود، تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.
یک روز در حالی که خیلی مست بود نزدم آمد. از فرصت استفاده کردم و با چاقو به او ضربه زدم و او را کشتم، مردم را از شرش راهت کردم و خودم پشت میله های زندان قرار گرفتم.
پدرم در حالی که با حسرت این جملات را زمزمه می کرد مرد: حسبنا الله و نعم الوکیل. من تا روز قیامت از تو ناراحتم.
[چه سخن دردناکی...]
#قدر_خودتو_بدون #عروسک_پشت_ویترین_نباش #طلا_باش_حلبی_نباش_خودت_باش_بدلی_نباش #بیت_المال_نباش #دستمال_کاغذی_نباش #غیرت_علوی #حجاب_فاطمی #تقوای_مجازی
@ala_allah
#تلنگر_و_تفکر
🍃حجاب سنگری است محکم که زن را از نگاه مردان شیطان صفت مصون ومحفوظ نگه می دارد.
🍃حجاب واکسن مقابله با تیر نگاههای آلوده.
🍃حجاب، سپری در برابر رهزنان گوهر عفاف است و موجب کمانه کردن تیر زهرآلود چشم ناپاکان.
🍃حجاب سپری است قوی در برابر شمشیرهای تهاجم فرهنگی.
🍃حجاب تضمینی برای تداوم خط زیبای شرافت است
🍃حجاب یعنی به همه ی نا محرمان و ظاهر بینان “نه” گفتن.
#قدر_خودتو_بدون #عروسک_پشت_ویترین_نباش #طلا_باش_حلبی_نباش_خودت_باش_بدلی_نباش #بیت_المال_نباش #دستمال_کاغذی_نباش #حجاب_ارزش #حجاب_آزادی #حجاب_احترام #حجاب_عزت #حجاب_وقار #حجاب_شخصیت #حجاب_امنیت #حجاب_محافظ #حجاب_مصونیت #حجاب_آرامش #حجاب_آسایش #حجاب_سلامت #حجاب_اصالت #حجاب_شرافت #غیرت_علوی #حجاب_فاطمی #تقوای_مجازی
@ala_allah
34.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹حجاب_غلیظ
❌اولین حجاب استایل جهان که آخرش استعفا داد!!!
❌ماجرای حجاب استایل ها تا برهنگی!
یک مستند کوتاه از یک اتفاق عجیب!
#قدر_خودتو_بدون #عروسک_پشت_ویترین_نباش #طلا_باش_حلبی_نباش_خودت_باش_بدلی_نباش #بیت_المال_نباش #دستمال_کاغذی_نباش
#مدگرایی #حجاب_استایل #مذهبی_صورتی #تبرج #خودنمایی #شبیخون_فرهنگی #غیرت_علوی #حجاب_فاطمی #تقوای_مجازی
#پیشنهاد_دانلود 👌👌👌👌👌
👆👆👆👆👆👆👆
👌👌👌👌👌👌👌
✅✅✅✅✅✅✅
@ala_allah