eitaa logo
روشنای ویگل
120 دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
31.2هزار ویدیو
783 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
💠كنيز يزيد و غيرت يزيد نسبت به او خانواده ها! دختر دارها! زن دارها! خانواده دار باشيد. آنهايى كه بايد بشنوند كه نيستند بشنوند، كه يزيد سر مبارك ابى عبدالله عليه السلام را مى خواست با چوب خيزران مورد حمله قرار بدهد، يك چوب كنار تختش بود و گاهى برمى داشت و براى سرگرمى مى چرخاند و مى گرداند، بعد هوسش گرفت كه با نوك اين چوب لب و دندانى كه بوسه گاه پيغمبر و فاطمه و اميرالمؤمنين عليهم السلام بود، مورد حمله قرار بدهد. يكى از كنيزهاى يزيدِ شراب خورِ سگ بازِ ميمون بازِ قمار باز، پدرش معاويه و مادرش مسيحى بود. زن معاويه، يك دختر جوان مسيحى از مسيحى هاى شام و سوريه بود، چون آن منطقه مسيحى نشين بود، در بيابان چشمش به اين دختر افتاد، او را خواست، پدرش گفت: من مسيحى هستم، گفت: من به دين او كارى ندارم، دختر را مى خواهم، دختر را به او فروخت و يزيد از اين ازدواج به وجود آمد. يزيدِ بى دينِ ميمون بازِ سگ بازِ كافرِ قاتل سيدالشهداء عليه السلام وقتى كه با چوب مى خواست حمله كند، كنيزش در خواب ديد كه فاطمه زهرا عليهاالسلام دارد فرياد مى كشد، كه مگر جگر گوشه من چكار كرده كه با چوب مى خواهد به او حمله كند؟ كنيز از هولش، چادر سر نكرده به قسمت مردها دويد و صدا زد: يزيد! نزن! جگر زهرا🌹 دارد مى سوزد. يزيد نگفت: مى زنم يا نمى زنم، فقط بلند شد و آن لباس و عباى عربى اش كه رسم قديم بود و همه داشتند، برداشت و روى سر كنيز انداخت و گفت: اى پست لا مذهب، چرا با موى برهنه در مجلس مردان آمدى؟ آنهايى كه بايد بشنوند، نيستند كه بشنوند. اقلاً از يزيد ياد بگيريد، به حرف خدا و پيغمبر صلى الله عليه و آله و امام حسين عليه السلام كه گوش نمى دهيد، از فاطمه🌹 زهرا عليهاالسلام كه قبول نمى كنيد، پس اى بدحجاب ها! آرايش كرده ها! شما مردهايتان بيايند از يزيد ناموس دارى را ياد بگيرند، آن هم نه زن و دخترش، كنيزش. 📚منبع : پایگاه عرفان @ala_allah
🦋حـجـــاب؛ تــاج بـــنــــدگــی🦋    🌷تضمین سلامتی افراد🌷 ✨در شأن نزول آیات حجاب✨ از امام_باقر (علیه السلام) چنین نقل شده است که جوانی در مسیر خود با زنی روبه رو شد. چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد تا این که وارد کوچه تنگی شد باز همچنان به پشت سر خود نگاه می کرد ناگهان به دیوار خورد و صورتش شکافت! 🔹آنچه که از این روایت به دست می آید آن است که یکی از فلسفه های پوشش و حجاب در تمام ابعاد ارتباطات، تضمین سلامت روانی و جسمی و جنسی جامعه می باشد @ala_allah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ویلیام جیمز یه جمله ی معروفی داره میگه خانم ها به خوبی فهمیده بودن که دست و دلبازی باعث تحقیر میشه باعث پایین اومدن ارزش اونها میشه به همین خاطر به دختراشون توصیه میکردن که بهترین سلاح برای شکار مردها اینه که خود نگه داری کنن به این خاطر که...... 👌👌👌👌👌 👆👆👆👆👆👆👆👆 👌👌👌👌👌👌👌👌 ✅✅✅✅✅✅✅✅ @ala_allah
🌺شهید مطهری حجاب را مایه افزایش محبوبیت زن در برابر مرد دانسته و می گوید: «حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن  با یک نوع الهام  برای گرانبهاکردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن، با هوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که نقطه ضعف مرد در همان نیازی است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است، بنابراین زن نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب مرد را تیزتر کند و درنتیجه مقام و موقع خود را بالا برد». 📚مجموعه آثاراستادشهیدمطهری ج ۱۹، ص ۴۲۱. @ala_allah
🖼اگه مانتوی تنگ و کوتاه بپوشی و چادرتو چارتاق باز بذاری! ✘اگه چادر سرت کنی و دستت تا آرنج معلوم باشه! ✘اگه چادر سرکنی و روسری جیغ و زرق و برقی سر کنی! ✘اگه چادر سر کنی و ولو یه نمه موهاتو بیرون بریزی! ✘اگه چادر سر کنی و رژ قررررمز بزنی و یه کیلو آرایش رو خودت خالی کنی! ✘اگه چادر سر کنی و کفش هایلایت بپوشی! ✘اگه چادر سر کنی و ساپورت بپوشی و چادرو کلا جمع کنی ببری بالا! ✘اگه چادر سر کنی و زل بزنی تو چشم نامحرم! ✘اگه چادر سرکنی و قهقهه بزنی جلو چشم نامحرم! ✘اگه چادر سر کنی و برق النگوهات تا دو فرسخ اونورترو بگیره! ✘اگه چادر سر کنی و لاک رنگوارنگ بزنی! خلاصه اینکه اگه چــــادر سرکنی ولی عفــــیــــف نباشی ↶حضرت زهـــرا شـــفاعتت که نمی کنه هیــــــچ شــــکایت هم می کنه! میگه این رسم امانتداری نیستا لطفا حرمت نگه دار 👆👆👆👆 @ala_allah
📝داستان عبرت آموز و واقعی 💧من دختری در مقطع دانشگاه هستم، در تحصیل و اخلاقم ممتاز بودم. یک روز از دانشگاه خارج شدم، جوانی را دیدم که به من نگاه می کند، گویی مرا می شناسد، سپس پشت سر من به راه افتاد و سخنان بچه گانه‌ای تکرار می کرد، سپس گفت: من می خواهم با تو ازدواج کنم، مدتی است که مراقب توام و با اخلاق و آداب تو آشنا هستم. من بر سرعت راه رفتنم افزودم، پریشان شدم، عرق از سر و صورتم سرازیر شد. خسته به خانه ام رسیدم و آن شب از ترس نخوابیدم. مزاحمت هایش برایم تکرار شد. در آخر یک کاغذ جلوی در خانه ام انداخت. بعد از تردید در حالی که دستانم می لرزید آن را برداشتم، از اول تا آخر سخن از عشق و عذرخواهی بود. بعد از چند ساعت به من تلفن کرد و گفت: نامه را خواندی یا نه؟ به او گفتم: اگر ادب نشوی به خانواده ام خبر می دهم و در آن صورت وای بر تو. یک ساعت بعد دوباره به من زنگ زد و با ابراز عشق و علاقه می گفت که هدفش شریف است، او ثروتمند و تک فرزند است و تمام آرزوهایم را برآورده می کند. دلم خالی شد و به گفت و گو با او ادامه دادم. منتظر تماس هایش شدم، وقتی از دانشگاه بیرون می آمدم دنبالش می گشتم، یک روز او را دیدم، خوشحال سوار ماشینش شدم و در شهر به گشت و گذار پرداختیم. سخنانش را تائید می کردم وقتی به من می گفت من شاهزاده اش هستم و همسرش خواهم شد. یکروز مثل گذشته با او خارج شدم. مرا به یک آپارتمان برد. با او داخل شدم و با هم نشستیم. دلم را پر از سخنان زیبا کرد. او به من نگاه می کرد و من به او نگاه می کردم، پوششی از عذاب جهنم ما را در برگرفت، متوجه نشدم مگر بعد از این که شکار او شدم و عزیزترین گوهر گرانبهایم که همان گوهر عفت بود را از دست دادم، مثل دیوانه برخواستم. گفتم: با من چکار کردی؟ گفت: نترس من شوهرت هستم. گفتم: چگونه تو که با من عقد نکردی؟ گفت: به زودی با تو عقد خواهم کرد. تلو تلو خوران به خانه ام برگشتم. به شدت گریستم و تحصیل را رها کردم. خانواده ام نتوانستند علت را بفهمند و به امید ازدواج دل بستم. بعد از چند روز به من زنگ زد تا با من ملاقات کند. خوشحال شدم، گمان میکردم که می خواهد با من ازدواج کند. با او دیدار کردم. ناراحت بود. به من گفت: هرگز در مورد ازدواج فکر نکن. می خواهیم بدون هیچ قید و بندی با هم زندگی کنیم. ناخود آگاه دستم را بالا بردم و به صورتش سیلی زدم. به او گفتم: گمان می کردم که اشتباهت را اصلاح میکنی، ولی دریافتم که تو انسان بی ارزشی هستی. گریه کنان از ماشین پایین آمدم. گفت: خواهش میکنم صبر کن. زندگی ات را با این نابود می کنم. یک نوار ویدئو در دستش بود. گفتم: این چیست؟ گفت: بیا تا آن را نگاه کنی. با او رفتم، نوار حاوی اتفاقات حرامی بود که بین ما رخ داده بود. گفتم: چکار کردی ای ترسو، ای پست فطرت؟ گفت: دوربین مخفی کار گذاشته بودم که تمام حرکات و رفتار ما را فیلم برداری می کرد. این به عنوان یک سلاح در دست من است که اگر از دستوراتم اطاعت نکنی از آن استفاده کنم. شروع به گریه کردم ، فریاد می زدم، مساله به خانواده ام مربوط بود، ولی او اصرار کرد. اسیرش شدم. مرا از مردی به مرد دیگر منتقل می کرد و پول می گرفت. در حالی که خانواده ام نمی دانستند به زندگی روسپی گری منتقل شدم. نوار منتشر شد و به دست پسر عمویم افتاد. پدرم باخبر شد و رسوایی در شهر پخش شد و خانواده‌ی ما با ننگ آلوده شدند. فرار کردم تا خودم را نجات دهم. دانستم که پدر و خواهرم از ترس ننگ و بی آبرویی هجرت کرده اند. در میان روسپی ها زندگی می کردم و این خبیث مثل عروسک مرا حرکت می داد. او بسیاری از دختران را نابود و بسیاری از خانه ها را ویران کرده بود، تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم. یک روز در حالی که خیلی مست بود نزدم آمد. از فرصت استفاده کردم و با چاقو به او ضربه زدم و او را کشتم، مردم را از شرش راهت کردم و خودم پشت میله های زندان قرار گرفتم. پدرم در حالی که با حسرت این جملات را زمزمه می کرد مرد: حسبنا الله و نعم الوکیل. من تا روز قیامت از تو ناراحتم. [چه سخن دردناکی...] @ala_allah
🍃حجاب سنگری است محکم که زن را از نگاه مردان شیطان صفت مصون ومحفوظ نگه می دارد. 🍃حجاب واکسن مقابله با تیر نگاههای آلوده. 🍃حجاب، سپری در برابر رهزنان گوهر عفاف است و موجب کمانه کردن تیر زهرآلود چشم ناپاکان. 🍃حجاب سپری است قوی در برابر شمشیرهای تهاجم فرهنگی. 🍃حجاب تضمینی برای تداوم خط زیبای شرافت است 🍃حجاب یعنی به همه ی نا محرمان و ظاهر بینان “نه” گفتن. @ala_allah
34.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹حجاب_غلیظ‌ ❌اولین حجاب استایل جهان که آخرش استعفا داد!!! ❌ماجرای حجاب استایل ها تا برهنگی! ‌ یک مستند کوتاه از یک اتفاق عجیب! ‌ ‌ 👌👌👌👌👌 👆👆👆👆👆👆👆 👌👌👌👌👌👌👌 ✅✅✅✅✅✅✅ @ala_allah