eitaa logo
روشنای ویگل
120 دنبال‌کننده
25.1هزار عکس
31.2هزار ویدیو
783 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️وقتی دولت از سایه جنگ می‌ترسد... 🔴پرونده ویژه دهم آذر؛ شهادت آیت الله سیدحسن مدرس 🔸حدود شش سال پیش برخی مسئولین ،که از شجاعت کافی برخوردار نبودند سایه جنگ را بهانه تصویب برجام کردند. برخی گمان کردند حربه جدیدی است که سلطه‌گران علیه به کار برده‌اند و به همین خاطر دچار تشویش ذهنی و سیاسی شدند و در فضایی غیرعاقلانه را تصویب کردند. حال آن‌که این حربه؛ کند و قدیمی بود و زمان مرحوم نیز علیه ملت ایران استفاده شده بود. ◀️خاطره امام اعلی الله مقامه الشریف را مرور می‌کنیم: 🔸«در يك مجلس از مجالس سابق كه مرحوم «مدرس»،- مرحوم آسيد حسن مدرس- در آن مجلس بود، التيماتومى از دولت روس آمد به ايران كه اگر فلان قضيه را انجام ندهيد ما از فلان جا- كه قزوين ظاهراً بوده است- مى‏آييم به تهران و تهران را مى‏گيريم. 🔹دولت ايران هم فشار آورد به مجلس كه بايد اين را تصويب كنيد. يكى از مورخين، مورخين امريكايى، مى‏نويسد كه يك روحانى با دست لرزان آمد پشت تريبون ايستاد و گفت: 🔸آقايان، حالا كه بناست ما از بين برويم چرا به دست خودمان برويم. رد كرد. به خاطر مخالفت او جرأت پيدا كرد و رد كرد و هيچ غلطى هم نكردند. 🔹روحانى اين است. يك روحانى توى مجلس بود نگذاشت آن را، روسيه سابق را، يك دولت را- پيشنهاد التيماتومش را- يك روحانى ضعيف، يك مشت استخوان رد كرد! آنها مى‏بينند نبايد روحانى باشد؛ قطع يد روحانى بايد بكنند تا به آمال و آرزوى خودشان برسند.»(صحیفه امام ج1 ص422) @Bonyadtarikh بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی-قم.
🔴هاشمی رفسنجانی و نامحرم دانستن مردم درسالگرد فوت آقای ♦️با مطالعه خاطرات آقای هاشمی مشخص می‌شود که نویسنده آن در این خاطره‌نویسی‌ها با بی‌پرده، صاف و شفّاف سخن نگفته است و حتی در مواردی عادی و پیش‌پا افتاده با پرده‌پوشی، ، سربسته و آهسته گذاشته و گذشته است، گویی را كه امام قدس سره الشریف با همه وجود به آن‌ها عشق می‌ورزید و آن‌ها را محرم راز می‌دانست، نامحرم می‌داند! 🔸جناب در جایجای خاطرات خود تلاش كرده است پیرامون رویدادها و جریان‌های تاریخی دوران انقلاب اسلامی با پرده‌پوشی و پنهان‌كاری قلم بزند و سخن بگوید. البته آوردن برخی از موضوعات و رویدادهای سیاسی شاید در یک برهه زمانی به امنیت كشور و نظام نباشد و برای بازگو كردن آن به گذر زمان نیاز باشد، لیكن جناب هاشمی در خاطرات خود برخی از جریان‌ها و رویدادها را سربسته گذاشته و گذشته است كه نه‌تنها جنبه اسرار و امنیتی نداشته، بلكه توضیح آن برای مردم می‌توانست یک سلسله واقعیت‌های تاریخی را روشن كند تا برای نسل امروز و نسل‌های آینده درس عبرت باشد. 🔹از این دست جریان، دستگیری و مرگ شیخ در سال ١٣۶٠ است كه در پرده ابهام مانده و تاكنون نیز كسی برای مردم توضیح نداده است كه نامبرده چرا دستگیر شد و چگونه درگذشت؟! در آن روزها این خبر را كه لاهوتی بر سر هواداری از »! با امام و نظام مشكل پیدا كرده و در صف مخالفان قرار گرفته است همگان دریافتند، لیكن علت دستگیری و بازداشت او از سوی و مرگ او در زندان در همان ساعت‌های اولیه‌ای كه بازداشت شده بود، تاكنون برای ملّت ما روشن نشده و در پرده ابهام مانده است. 🔸انتظار می‌رفت كه جناب هاشمی رفسنجانی چون با این جریان از نزدیك درگیر بوده است، بی‌پرده و واقعیت‌ها را آشكار سازد و مردم را در متن این رویداد تاریخی قرار دهد. بی‌تردید شرح و بیان موضع سیاسی آقای لاهوتی و این‌كه چرا دادستان انقلاب اسلامی او را بازداشت كرد و آیا مرگ او به علت یا سكته بود، از مسائل مهم امنیتی و اطّلاعاتی نیست كه بازگو كردن آن به مصلحت نظام جمهوری اسلامی نباشد لیكن جناب هاشمی در خاطرات خود این جریان را به گونه‌ای سربسته، پیچیده و با پرده‌پوشی و نهان‌كاری مطرح می‌كند و می‌گذرد كه جز رازداری برای یک خطاكار و در تاریكی نگاه داشتن مردم، نامی نمی‌توان بر آن نهاد.(برگرفته از کتاب روایت‌های ناروا، فصل دوم) ⁉️خاطرات هاشمی؛ تاریخ یا معرفی‌نامه خانوادگی؟! 🔹آقای هاشمی رفسنجانی در خاطره‌نویسی‌های خود تلاش کرده كه با مناسبت یا بی‌مناسبت از افراد و اعضای خانواده سخنی به میان آید! گویا انگیزه اصلی از این خاطره‌نویسی‌ها مطرح كردن و معرفی كردن ، ، نزدیكان و بستگان بوده است، نه روشن و آشكار كردن زوایایی از و انقلاب اسلامی. در خاطرات ایشان آمده است: 🔸«... مهدی و یاسر از این‌كه در صف اول نماز [جمعه] دیده می‌شوند خیلی خوشحال بودند... 🔹... و از مدرسه آمدند، مقداری خوابیدند خسته بودند... 🔸...مهدی و یاسر به برف‌بازی در باغچه مشغول‌اند، گاهی هم دعوا می‌كنند... 🔹... یاسر به درد گوش مبتلا شد و بیدارمان كرد، قرص خورد و خوابید... 🔸... بچه‌ها عفت و مهدی را با لباس در آب انداختند... 🔹... من و عفت و فاطی و مهدی و یاسر برای روزه گرفتن سحری خوردیم!... 🔸... عفت و فاطی و محسن برای مراسم احیا به جامعة‌الصادق رفتند... 🔹... برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم... عفت و بچه‌ها هم آمدند. مهدی و یاسر از این‌كه در فیلم و در صف اول نماز دیده می‌شدند خیلی خوشحال بودند... 🔸... عفت به خانه فائزه رفت... 🔹...دیروقت به خانه آمدم. محسن و عفت بیدار بودند... 🔸...تلفنی با جبهه تماس گرفتم و خبر رفتن فرزندم محسن را به قرارگاه كربلا دادم... وقتی داشتم به مجلس می‌رفتم محسن را دیدم كه لباس بسیجی پوشیده آماده حركت است. لذت بردم...» ◀️جناب هاشمی رفتن به جبهه را با آب و تاب روایت كرده و از خویشتنداری همسرش در برابر به جبهه رفتن فرزندشان چنین بالیده است: «... جالب است كه هم با صبر و منطق برخورد می‌كند و با این‌كه معمولاً غیبت خیلی كوتاه بچه‌هایش را متحمّل نمی‌شود، در این مورد اظهاری نمی‌كند. این روحیه در بسیاری از مادران مسلمان كه فرزندانشان داوطلبانه به جبهه می‌روند وجود دارد...» لیكن به نظر می‌رسد این رفتن به جبهه جنبه داشته و بازدیدی از بوده است؛ ثانیاً بنابر آنچه در خاطرات جناب هاشمی آمده مهندس محسن در تاریخ ١٠/مرداد/۶١ رهسپار شده است، مشخص نیست چند روز یا چند ساعت در مناطق جنگی گذرانده است 📚بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی.