eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
14.8هزار ویدیو
71 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
6.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آزادی یعنی این 👆 #انسانیت یعنی این 👆 #فرهنگ یعنی این👆 #تمدن یعنی این👆 #حقوق_زن یعنی این👆 #کرامت #انسان یعنی این👆 #حجاب #بیحجاب #زن #مرد #کربلا #اربعین #ایرانی #عراقی #صیغه #تهمت #زائر #جنسیت #اخلاق_جنسی #اخلاق #پاکی #دختر #پسر #حیا #اسلام 👉 @roshangarii 🌹
مسابقه #شیطان با یک #حرامزاده.. #گناه #دزدی #نطفه #حرام #زنا #زن #مرد #عفت #فحشا #حجاب #بیحجابی #دزدی #کفر #الحاد #آتئیسم #دروغ #تهمت #غیبت #دختر #پسر #مسیح_علینژاد #آمریکا #فتنه #سکس #نامشروع #رابطه_جنسی 👉 @roshangarii 🌹
💚 اجر #شهید.. #گناه #یوسف #حضرت_یوسف #دروغ #غیبت #سوءظن #زنا #ربا #دزدی #تهمت #گرانفروشی 👉 @roshangarii 🌹
🔶 آیا دکتر #شریعتی ضد #روحانیت و #آخوند بود؟👆 #دکتر_شریعتی #دکتر_علی_شریعتی #انقلابی #استعمار #فرنگ_برگشته #حقوقدان #دکتر #مهندس #روحانی #حوزه_علمیه #تکفیر #تهمت #نهضت #جنبش #ضداستعماری #مشروطه #انقلاب_اسلامی #امام_خمینی #نجف #پاک #پوک #پلید 👉 @roshangarii 🌹
🌸 روز روز تولد مبارک : من شاگرد هستم 🌸 طبق بعضی روایات دعا در نماز جماعت یا نماز جمعه، زودتر مستجاب میشه.. بخاطر 👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶 افشاگری بی سابقه همسر #قرائتی: از ثروت شوهرش و فسادهای دامادش و .. #حجت_الاسلام_قرائتی #ملا #آخوند #روحانی #شایعه #شایعات_تاکسی #راننده_تاکسی #راننده #اسنپ #دروغ #تهمت #کاشان #کاشانی #برانداز #منوتو #بی_بی_سی #ایران_اینترنشنال #خیابان_پاسداران 👉 @roshangarii 🌹
✍️ 💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و می‌خواست قصه را فاش کند. باور نمی‌کردم حیدر اینهمه بی‌رحم شده باشد که بخواهد در جمع را ببرد. اگر لحظه‌ای سرش را می‌چرخاند، می‌دید چطور با نگاه مظلومم التماسش می‌کنم تا حرفی نزند و او بی‌خبر از دل بی‌تابم، حرفش را زد:«عدنان با تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.» 💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثی‌ها؟! به ذهنم هم نمی‌رسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد. بی‌اختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمی‌زدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم. 💠 نمی‌فهمیدم چرا این حرف‌ها را می‌زند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم. وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگی‌ها به کسی بچسبد، یعنی می‌خواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من می‌شناختم اهل نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بی‌غیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!» 💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثی‌ها شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود. عباس مدام از حیدر سوال می‌کرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسش‌های عباس را با بی‌تمرکزی می‌داد. 💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره پدرم بی‌تابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوال‌پیچش می‌کرد و احساس می‌کردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم. به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دست‌هایی که هنوز می‌لرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم می‌خواست هرچه‌زودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمی‌دانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم. 💠 یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم. احساس می‌کردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید. 💠 صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونه‌های من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را به‌خوبی حس می‌کردم. زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بی‌نهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه می‌درخشید و همچنان سر به زیر می‌خندید. 💠 انگار همه تلخی‌های این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حالا با خیال راحت می‌خندید. چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم. 💠 زن‌عمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند. حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لب‌هایش که با چشمانش می‌خندید. واقعاً نمی‌فهمیدم چه‌خبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه می‌خوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمی‌کنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک می‌گیرم و این روزهای خوب ماه و تولد علیه‌السلام رو از دست نمیدم!» 💠 حرف‌های عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاه‌مان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم. هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خنده‌های امشبش را یک‌جا فهمیدم که دلم لرزید. 💠 دیگر صحبت‌های عمو و شیرین‌زبانی‌های زن‌عمو را در هاله‌ای از هیجان می‌شنیدم که تصویر نگاه حیدر لحظه‌ای از برابر چشمانم کنار نمی‌رفت. حالا می‌فهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانه‌ای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت. عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم. در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتی‌تر از همیشه همچنان سرش پایین است... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
هدایت شده از باستان نامه
14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 بررسی سریال 6 آیا کورش هخامنشی، حیله‌گر بود؟ در ، و به طمع یک قرارداد نجومی فوتبالی، با شخصی به نام دیدار می‌کنند که شخصیتی سیاست‌باز، مدعی دروغین و است. همین باعث شد برخی از پیروان فرهنگ در پیج‌های اینستاگرامی عوامل سریال پایتخت اقدام به و کنند. که چرا برای یک کاراکتر منفی، از نام استفاده کردید! اما به راستی، کورش هخامنشی حیله‌گر و سیاست‌باز نبود؟ ☑️ پاسخ: ماتیاس شولتس: امروزه حقیقت روشن شده و می‌دانیم که کوروش یک حیله‌گر سیاست‌باز بود، نه مدافع . 🔸 عنوان مقاله: فرمانروای دروغین صلح (Der Falsche Friedensfurst) 🔸 نویسنده: ماتیاس شولتس (Matthias Schulz) 🔸 مشخصات نشر: اشپیگل (Spiegel) آلمان، 28 آگوست 2008 نیل مک‌گرگور Neil MacGregor رئیس موزه پس از تعریف و تمجیدهای اغراق‌آمیز درباره کورش، اقرار می‌کند: و دیگر سیاستمداران حیله‌گر، به کوروش علاقه‌مند بودند. 🔸 مطالعه متن کامل گزارش سخنان نیل مک گرگور: w57.ir/mg1 Xenophon مورخ یونانی می‌نویسد: کوروش از پدرش یاد گرفته بود که گفتن، زدن و کردن، برای رسیدن به هدف کاری درست و نشانه‌ی مردان بزرگ است. 🔸 مشاهده اسکن از متن کتاب: w57.ir/xen1 و w57.ir/xen2 @ir_bastan
🔶 جریان یک تهمت.. قسمتی از کتاب سه دقیقه در قیامت.. داستان زندگی پاسداری که سه دقیقه دنیای پس از مرگ را تجربه میکند.. این کتاب زیبا و آموزنده را از کانال روشنگری بخوانید https://eitaa.com/roshangarii/11058 👉 @roshangarii 🚩
هدایت شده از  محمد عبدالهی
🔴نامزدهای تکراری ✍محمد عبدالهی 🔰در انتخابات 76 با شناخت کافی از شرایط عمومی جامعه که در فضای خفقان رسانه های منتقد و له شدن زیر چرخ سیاست های تعدیل اقتصادی و تبعیض و اختلاف طبقاتی به نقطه جوش رسیده بود، با گفتمان و در مردم امید رهایی را به وجود آورد و پیروز شد. 🔰در سال 84 مرحوم با احتساب امتیاز فراموشکار بودن جامعه، تصمیم گرفت با چهره ای متفاوت از قبل وارد میدان انتخابات شود. سابقه اقبال مردم به شعار آزادی در سال های قبل، او و مشاورانش را به این محاسبه رساند که می توان از طریق رد کردن خطوط قرمز اعتقادی و سنتی با تظاهر افکار نزدیک به سکولارها و نمایش هایی نظیر کاروان دختران اسکیت سوار بدحجاب با پیشانی بندهای هاشمی 2005 پایگاه اجتماعی از دست رفته را بازیابی کرد. غافل ازینکه مردم پس از 16 سال سیاست های اقتصادی تکراری و نگاه تک بعدی به سیاست به ویژه در سال های دولت اصلاحات، تشنه گفتمان و توجه به هستند و شعارهای تکراری دولت اصلاحات برایشان دافعه دارد. عدم شناخت اولویت ها و دغدغه های جامعه، مرحوم هاشمی را به شدت زمین زد. 🔰روحانی در سال 92 به خوبی فهمید مردم به چه چیزی نیاز دارند. با رونمایی از قفل های اقتصاد شده و ادعای حل مشکلات از طریق در سال 92 و ترساندن مردم از رقیبی که اگر بیاید می شود و دوبرابر و قیمت های نجومی در انتظار کشور است در سال 96 اقبال مردم را جلب کرد. دستاویز کردن رای مردم با و و و ترساندن از آینده موهوم دستاورد 96 روحانی را ساخت. 🔰حال در 1400، زهر دروغ های روحانی در عمق جان مردم نفوذ کرده؛ آنان از تحمیق خود با دروغ های او و حامیانش خشمگینند. مشکلات چنان فشار آورده که بخشی از جامعه به نقطه سر شدن رسیده. یعنی نه تنها از آینده بلکه بی تفاوت است. نقش نوع تعامل روحانی و دولتمردانش با مردم طی هشت سال گذشته مهمترین عامل چنین وضعی ست. 🔰امروز نظرسنجی های تمایل به مشارکت در انتخابات به خوبی این بی تفاوتی و ناامیدی را اثبات می کند. حتی نمی توان با اطمینان گفت ظهور یک کاندیدا در قامت سوپرقهرمان با کاریزمایی نظیر خاتمی 76 یا احمدی نژاد 84 می تواند این امید را احیا کند. 🔰در این شرایط امید داشتیم اول تنور انتخابات را قدری گرم کند و جرقه های امید را در آرای خاموش ایجاد نماید. اما مردم در این رقابت 3 ساعته چه دیدند؟ آن ها مشاهده کردند برخی کاندیداها عاری از هرگونه خلاقیت می خواهند با تکنیک های نخ نمای حسن روحانی در 96 نظرشان را جلب کنند. 🔰تهمت زنی ها و رقیب هراسی ها و ادعاهای دروغ به قدری برای بینندگان مهوع بود که اصلا سخنان چند نفری که برنامه و راهکارهایی برای برون رفت از وضع فعلی کشور ارائه دادند اصلا به چشمشان نیامد. شاهد این ادعا نتیجه نظرسنجی های پس از مناظره است که می گوید نه میزان آراء تغییری کرده نه میزان اقبال به نامزدها تکان قابل توجهی خورده. مردم با تکرار حسن روحانی در مناظرات کابوس های سال های گذشته برایشان تداعی شد و امیدی که باید با دیدن و برخی نامزدهای دست پر احیا می شد، تحت الشعاع این تداعی بی فروغ گشت. 🔰 که سابقه شان نشان می دهد همواره فاصله زیادی از مردم داشته اند، امروز هم با عدم شناخت جامعه در حال از جا کندن معدود ریشه های هستند. ☑️ @abdollahy_moh
🔶 یکی از همسران پیامبر، در یکی از جنگها از قافله عقب افتاده بود. ، آن همسرشان را به میدان جنگ برده بودند، در بین مسیر او جاماند. حالا به هر جهتی، یا آن مخدره خواب مانده بود و یا به دنبال حاجتی رفته بود. مسلمانها آمدند، و دیدند همسر پیامبر در میان آنها نیست. مردی از مسلمانها پیدا شد و همسر پیامبر را به مدینه آورد. حالا آن زن، کدامیک از همسران پیامبر بوده، بین اهل سنت و شیعه اختلاف است. شیعه در روایاتشان می‌گویند «ماریه‌ قبطیه» بوده و اهل سنت می‌گویند «عایشه» بوده است. بعد از آن‌که این مخدره به مدینه برگشت، بعضی از افراد هرزه‌گو و یاوه‌گو، زمزمه‌ ای را میان مردم انداختند که این خانم کجا بود و چرا عقب‌ماند و این شخصی که او را آورد، چه کسی بود؟! بدون این‌که تصریح کنند و مشخصی را متوجه بکنند، زمزمه و شنیعی را در میان مردم پخش کردند. و تهمت زشتی به همسر پیامبر و آن مرد زدند.. ناگهان آیات توبیخ کننده ای از سوره نور نازل شد. که معروف به آیات «افک» است. (افک یعنی تهمت)💥 ✅خداوند فرمود: چرا وقتی که شما مسلمانها این شایعه را شنیدید، به یکدیگر حسن‌ظن نشان ندادید و به طور قاطع نگفتید که این دروغ است؟ چرا وقتی‌که این شایعه را شنیدید، نگفتید که ما حق نداریم این شایعه را تکرار کنیم؟ این، یک بهتان بزرگ است. هر کس آن تهمت یا بخشی از آن را تکرار کرده، برایش عذابی بزرگ است. چون 4 شاهد برای آن نداشتید و [ آن تهمت بزرگ را] زبان به زبان از یکدیگر می گرفتید و با دهان هایتان چیزی می گفتید که هیچ معرفت و شناختی به آن نداشتید و آن را [عملی] ناچیز و سبک می پنداشتید و در حالی که نزد خدا بزرگ بود. و در ادامه قرآن میفرماید: گمان نکنید این حادثه شر بود، خیر بود و اگر ایمان دارید، هرگز دوباره چنین تهمتی را برای کسی تکرار نکنید. خداوند نفرمود چرا به همسر پیامبر احترام نگذاشتید یا به آن بانوی مخدره؟ خداوند فرمود چرا تا یک شایعه شنیدید، حسن ظن نداشتید؟ چرا یک شایعه و تهمت را تکرار کردید؟ 💚 خداوند ما را با و قلب پاک دوست دارد.. خداوند زبان ما را طاهر و بدون لغزش دوست دارد.. 💚 •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• کپی همه مطالب آزاد است روشنگری = گسترش آگاهی 👇👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩