eitaa logo
کانال روشنگری‌🇵🇸
19.3هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
13.6هزار ویدیو
71 فایل
🔶پاسخ شبهات(اعتقادی-تاریخی-سیاسی) 🔶تحلیلهای ضروری روز 🔶روشنگرانه ها پیج انگلیسی: @Enlightenment40 عربی: @altanwir40 عبری: @modeut40 اینستا instagram.com/roshangarii5 سروش Sapp.ir/roshangarii توییتر twitter.com/tanvire12 نظرات: @Smkomail کپی آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 پیامبر عظیم الشان اسلام، #حضرت_محمد(ص) از دید محققان غربی غیرمسلمان؛ #آرمسترانگ 👆 🍀 #پیامبر(ص) یک #صلح طلب واقعی و نیاز بشر غربی امروز به پیامبری او 👍 #جهاد #محمد #محقق #راهبه #مسیح #انجیل #عیسی 👉 @roshangarii 🌹
اسلام ستیزان کدام حقایق را درباره های (ص) و آیات در سانسور میکنند؟ @roshangarii 🌹
⛔️ آیا اسلام گفته، همه #کفار و #غیرمسلمانان را باید کُشت؟! 😳👆 دروغی به اسم #اسلام، به کام دشمنان اسلام👆 #جهاد #آیات_جهاد #قرآن #مهربانی #نیکی #عدالت #کافر #کافر_حربی #کافر_غیرحربی 👉 @roshangarii 🌹
⛔️ پاسخ شبهه رایج اسلام ستیزان درباره آیات جهاد در قرآن👆قرآن دستور جنگ با کدام کفار را میدهد؟! وقتی بخش مهمی از حقیقت، را به عمد سانسور میکنند👆 #جهاد #کافر #الحاد #داعش #کافرحربی 👉 @roshangarii 🌹
⛔️ آیا چنانکه بی بی سی میگوید، داعش، اسلام را اجرا می کند؟😕 کدام اسلام؟! #دجکاافتو✍ اطلاعات بیشتر: http://yon.ir/MD2A 👉 @roshangarii ŸŸ
🔴 هر وقت ازت پرسیدند، چرا #ایران از #فلسطین و #لبنان و #سوریه و #یمن و.. حمایت میکنه؟ بگو: میدونی خسارت #جنگ 8ساله چقدر بود؟! #غزه #اسرائیل #حزب_الله #انصارالله #حشدالشعبی #بشاراسد #جنگ #متحد #بازو #حماس #جهاد_اسلامی #جهاد #مقاومت #سلیمانی #سپاه_قدس 👉 @roshangarii 🌹
⛔️ آمار تکاندهنده از نرخ #زادوولد #کشور #شیعه #ایران: رکورد کمترین #تولد و #نوزاد در دنیا و #یهودی ها و #وهابی ها، رکورد بیشترین نرخ تولد نتیجه سالها #بمباران_تبلیغاتی برای #فرزند کمتر + تاخیر سن #ازدواج + #دارو و #واکسن های #عقیم کننده #رهبر #جهاد #بچه #زن #کودک #فرزندآوری #بچه_داری #خانه #آرامش #جمعیت #فرهنگ #بحران #پیری #زندگی #فرزند_بیشتر_زندگی_شادتر 👉 @roshangarii 🌹
🔶 کار #فرهنگی و #جهادی و #روشنگری در #فضای_مجازی = #نماز_مستحب 👌 #رهبر #آتش_به_اختیار #آیت_الله_خامنه_ای #فرهنگ #رسانه #جنگ_رسانه #مستحب #نماز #عبادت #جهاد #هنر 👉 @roshangarii 🌹
🚩🏴 چرا ائمه نمیکردند؟ چرا (عج) ظهور نمیکند؟ 🍃يکي از یاران عليه السلام است - حکايت میکند: در منزل آن حضرت بودم، که شخصي به نام سهل بن حسن خراساني وارد شد و سلام کرد و پس از آن که نشست، با حالت اعتراض به حضرت اظهار داشت: -ياابن رسول اللّه! شما بيش از حد عطوفت و مهرباني داريد، شما اهل بيت امامت و ولايت هستيد، چه چيز مانع شده است که نمي کنيد و حق خود را از غاصبين و ظالمين باز پس نمي گيريد، با اين که بيش از يک صد هزار شمشيرزن آماده و فداکاري در رکاب شما هستند؟! -امام صادق عليه السلام فرمود: آرام باش، خدا حق تو را نگه دارد و سپس به يکي از پيش خدمتان خود فرمود: را آتش کن. همين که آتش تنور روشن شد و شعله هاي آتش زبانه کشيد، امام به آن شخص خراساني خطاب نمود: برخيز و برو داخل تنور آتش بنشين. -سهل خراساني گفت: اي سرور و مولايم! مرا در آتش، عذاب مگردان، و مرا مورد عفو و بخشش خويش قرار بده، خداوند شما را مورد رحمت واسعه خويش قرار دهد. در همين لحظات شخص ديگري به نام هارون مکي وارد شد و سلام کرد. حضرت امام صادق(س)، پس از جواب سلام، به او فرمود: اي هارون! کفش هايت را زمين بگذار و حرکت کن برو درون تنور آتش و بنشين. هارون مکي کفش هاي خود را بر زمين نهاد و بدون چون و چرا و بهانه اي، داخل تنور رفت و در ميان شعله هاي آتش نشست. آن گاه امام عليه السلام با سهل خراساني مشغول مذاکره و صحبت شد و پيرامون وضعيت فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و ديگر جوانب شهر و مردم خراسان مطالبي را مطرح نمود مثل آن که مدت ها در بوده و تازه از آن جا آمده است. پس از گذشت ساعتي، حضرت فرمود: اي سهل! بلند شو، برو ببين در تنور چه خبر است. همين که سهل کنار تنور آمد، ديد هارون مکي چهار زانو روي آتش ها نشسته است، پس از آن امام(ع) به هارون اشاره نمود و فرمود: بلند شو بيا؛ و هارون هم از تنور بيرون آمد. بعد از آن، حضرت خطاب به سهل خراساني کرد و اظهار داشت: در خراسان شما چند نفر مانند اين شخص - هارون که مطيع ما مي باشد - پيدا مي شود؟ سهل پاسخ داد: هيچ، نه به خدا سوگند! حتي يک نفر هم اين چنين وجود ندارد.😞 امام جعفر صادق عليه السلام فرمود: اي سهل! ما خود مي دانيم که در چه زماني خروج و قيام نمائيم؛ و آن زمان موقعي خواهد بود، که حداقل پنج نفر هم دست، مطيع و مخلص ما يافت شوند، در ضمن بدان که ما خود آگاه به تمام آن مسائل بوده و هستيم. (بحارالانوار: ج 47، ص 123، ح 176، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب). 👉 @roshangarii 🌹
🍀 پیامبر عظیم الشان اسلام، #حضرت_محمد(ص) از دید محققان غربی غیرمسلمان؛ #آرمسترانگ 👆 🍀 #پیامبر(ص) یک #صلح طلب واقعی و نیاز بشر غربی امروز به پیامبری او 👍 #جهاد #محمد #مسیحیت #محقق #راهبه #مسیح #انجیل #عیسی 👉 @roshangarii 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 #دختر ی که یک لحظه دلش لرزید.. وقتی اسم #قرآن آمد.. با دیدن این مصاحبه میتونیم درک کنیم که چرا دشمنان ما از اشاعه اسلام هراس دارند. . برخلاف آنچه که #هرزه های جسمی و فکری مثل #مسیح_علینژاد از جامعه #ایران میگویند اما اکثریت قریب به اتفاق مردم ما نسبت به اعتقادات دینی پایبندند. گاهی ممکن است برخی خلاف آنچه که دین حکم کرده رفتار کنند و این بدلیل آن است که در فهم دین دچار اشتباه شدند و یا دین را درست برایشان نگفته اند. ما درست نگفته ایم.. ما .. ما #جهاد امروز = گسترش_آگاهی 👉 @roshangarii 🌹
🔴 قلع و قمع شدید #انقلابی ها در #اینستاگرام ملعون دوستان! #اکانت_دوم بسازید.. مخصوص #روشنگری و حمایت از #مقاومت و مبارزه با #اسرائیل این هدف و رسالت اصلی ما بچه مسلمانهاست.. آنها از جهاد #رسانه ای ما بیش از جهاد #نظامی ما میترسند.. آنها از #فکر های ما بیش از #تفنگ های ما میترسند.. دقیقا بهمین دلیل اولین کارشان بعد از #تروریستی نامیدن #سپاه، بستن و #فیلتر پیج ها بود. پس اگر آرزوی #مدافع_حرم شدن دارید، آرزوی #شهادت دارید، آرزوی جهانی بهتر و #انسانی تر دارید، روشنگری کنید.. روشنگری #جهاد اصلی است💚 #حذف #دیکتاتوری #تروریسم #تروریسم_رسانه_ای #تروریسم_رسانه #سپاه #حزب_الله #صهیونیسم 👉 @roshangarii 🌹 ___ پیج دوم روشنگری 👉 @roshangarane 🌹
هدایت شده از روشنگری انگلیسی
WHAT IS #JIHAD? #Smiling in tough times, is Jihad. Keeping #patience in hard times, is Jihad. Struggling for #good deeds, is Jihad. Taking care of old #parents in a #respectful way, is Jihad. #Forgiving is Jihad. Jihad is not what #media shows, but what #Quran says. #MUSLIMS ARE NOT #TERRORISTS. #CNN #BBC #FOXNEWS #جهاد چیست؟ #لبخند زدن در سخت ترین شرایط زندگی ، جهاد است. #صبوری در دشوارترین مراحل حیات، نوعی جهاد است. جنگیدن جهت کسب #نیکی ها، جهاد است. مراقبت از #والدین سالخورده به نحو پسندیده و نیکو، نوعی جهاد است. #بخشش نیز پله ای از پلکان جهاد است. آنچه که #رسانه های جمعی به تصویر میکشند، قطعا جهاد نیست؛ آنچه که #قرآن کریم توصیف مینماید، جهادست. 🍃 @Enlightenment40 🍃
🔶 سوال: آیا هر #غیرمسلمان #جهنمی است؟!! 🔷 آیا طبق #قرآن، ما مجازیم هر #کافر را بکشیم؟! 🤔 🔶 آیات #جهاد برای چه کفاری است؟👆 #کفار #کافر_حربی #اهل_کتاب #مسلمان #اسلام #شبهات_قرآنی #ملحد #زرتشتی #مسیحی #صهیونیست #جنگ #کشتار #خشونت #جهنم #بهشت #عدالت #نیکی #قیامت #خدا #حضرت_محمد #دین 👉 @roshangarii 🌹
🚩 هر کدام از #شهدا ی همراه #شهید_سلیمانی خودشون اسوه های #تقوا و #اخلاص و #جهاد بودند.. هر کدام یک #ابرقهرمان به تقاص خون پاک تک تک شان تا نابودی #اسرائیل و رژیم #آمریکا، ذکر روز و شب مون هست: #مرگ_بر_آمریکا #شهید_حسین_پورجعفری #دستیار_ویژه #شهید #مدافع_حرم #مسئولین #جمهوری_اسلامی #نظامی #قهرمان #اسطوره #پاک #جنایت #ترور #آمریکا #ایران #ایرانی #امنیت #پدر 👉 @roshangarii 🚩
✍️ 💠 و صدای عباس به‌قدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس می‌کردم فکرش به‌هم ریخته و دیگر نمی‌داند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفس‌هایش را می‌شنیدم. انگار سقوط یک روزه و و جاده‌هایی که یکی پس از دیگری بسته می‌شد، حساب کار را دستش داده بود که به‌جای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :«نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!» 💠 و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بی‌تابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :«منتظرت می‌مونم تا بیای!» و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید! این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را می‌سوزانَد. 💠 لباس عروسم در کمد مانده و حیدر ده‌ها کیلومتر آن طرف‌تر که آخرین راه دسترسی از هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد. آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از چنگ گریخته و به چشم خود دیده بود داعشی‌ها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریده‌اند. 💠 همین کیسه‌های آرد و جعبه‌های روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بسته‌شدن جاده‌ها آذوقه مردم تمام نشود. از لحظه‌ای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای در اطراف شهر مستقر شده و مُسن‌ترها وضعیت مردم را سر و سامان می‌دادند. 💠 حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش می‌گرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب می‌فهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمی‌تواند با من صحبت کند. احتمالاً او هم رؤیای را لحظه لحظه تصور می‌کرد و ذره ذره می‌سوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بلاخره تماس گرفت. 💠 به گمانم حنجره‌اش را با تیغ بریده بودند که نفسش هم بریده بالا می‌آمد و صدایش خش داشت :«کجایی نرجس؟» با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :«خونه.» و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت می‌کرد تا نفس‌های خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :«عباس میگه مردم می‌خوان کنن.» به لباس عروسم نگاه کردم، ولی این لباس مقاومت نبود که با لب‌هایی که از شدت گریه می‌لرزید، ساکت شدم و این‌بار نغمه گریه‌هایم آتشش زد که صدای پای اشکش را شنیدم. 💠 شاید اولین بار بود گریه حیدر را می‌شنیدم و شنیدن همین گریه غریبانه قلبم را در هم فشار داد و او با صدایی که به‌سختی شنیده می‌شد، پرسید :«نمی‌ترسی که؟» مگر می‌شد نترسم وقتی در محاصره داعش بودم و او ترسم را حس کرده بود که آغوش لحن گرمش را برایم باز کرد :«داعش باید از روی جنازه من رد شه تا به تو برسه!» و حیدر دیگر چطور می‌توانست از من حمایت کند وقتی بین من و او، لشگر داعش صف کشیده و برای کشتن مردان و تصاحب زنان آمرلی، لَه‌لَه می‌زد. 💠 فهمید از حمایتش ناامید شده‌ام که گریه‌اش را فروخورد و دوباره مثل گذشته مردانه به میدان آمد :«نرجس! به‌خدا قسم می‌خورم تا لحظه‌ای که من زنده هستم، نمی‌ذارم دست داعش به تو برسه! با دست (علیه‌السلام) داعش رو نابود می‌کنیم!» احساس کردم از چیزی خبر دارد و پیش از آنکه بپرسم، خبر داد :«آیت‌الله سیستانی حکم داده؛ امروز امام جمعه اعلام کرد! مردم همه دارن میان سمت مراکز نظامی برای ثبت نام. منم فاطمه و بچه‌هاشو رسوندم و خودم اومدم ثبت نام کنم. به‌خدا زودتر از اونی که فکر کنی، محاصره شهر رو می‌شکنیم!» 💠 نمی‌توانستم وعده‌هایش را باور کنم که سقوط شهرهای بزرگ عراق، سخت ناامیدم کرده بود و او پی در پی رجز می‌خواند :«فقط باید چند روز مقاومت کنید، به مدد (علیه‌السلام) کمر داعش رو از پشت می‌شکنیم!» کلام آخرش حقیقتاً بود که در آسمان صورت غرق اشکم هلال لبخند درخشید. نبض نفس‌هایم زیر انگشت احساسش بود و فهمید آرامم کرده است که لحنش گرم‌تر شد و هوای به سرش زد :«فکر می‌کنی وقتی یه مرد می‌بینه دور ناموسش رو یه مشت گرگ گرفتن، چه حالی داره؟ من دیگه شب و روز ندارم نرجس!» و من قسم خورده بودم نگذارم از تهدید عدنان باخبر شود تا بیش از این عذاب نکشد... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
✍️ 💠 بدن بی‌سر مردان در هر گوشه رها شده و دختران و زنان جوان را کنار دیوار جمع کرده بودند. اما عدنان مرا برای خودش می‌خواست که جسم تقریباً بی‌جانم را تا کنار اتومبیلش کشید و همین که یقه‌ام را رها کرد، روی زمین افتادم. گونه‌ام به خاک گرم کوچه بود و از همان روی زمین به پیکرهای بی‌سر شهر ناامیدانه نگاه می‌کردم که دوباره سرم آتش گرفت. 💠 دوباره به موهایم چنگ انداخت و از روی زمین بلندم کرد و دیگر نفسی برای ناله نداشتم که از شدت درد، چشمانم در هم کشیده شد و او بر سرم فریاد زد :«چشماتو وا کن! ببین! بهت قول داده بودم سر پسرعموت رو برات بیارم!» پلک‌هایم را به سختی از هم گشودم و صورت حیدر را مقابل صورتم دیدم در حالی که رگ‌های گردنش بریده و چشمانش برای همیشه بسته بود که تمام تنم رعشه گرفت. 💠 عدنان با یک دست موهای مرا می‌کشید تا سرم را بالا نگه دارد و پنجه‌های دست دیگرش به موهای حیدر بود تا سر بریده‌اش را مقابل نگاهم نگه دارد و زجرم دهد و من همه بدنم می‌لرزید. در لحظاتی که روح از بدنم رفته بود، فقط حیدر می‌توانست قفل قلعه قلبم را باز کند که بلاخره از چشمه خشک چشمم قطره اشکی چکید و با آخرین نفسم با صورت زیبایش نجوا کردم :«گفتی مگه مرده باشی که دست به من برسه! تو سر حرفت بودی، تا زنده بودی نذاشتی دست داعش به من برسه!» و هنوز نفسم به آخر نرسیده، آوای صبح در گوش جانم نشست. 💠 عدنان وحشتزده دنبال صدا می‌گشت و با اینکه خانه ما از مقام (علیه‌السلام) فاصله زیادی داشت، می‌شنیدم بانگ اذان از مأذنه‌های آنجا پخش می‌شود. هیچگاه صدای اذان مقام تا خانه ما نمی‌رسید و حالا حس می‌کردم همه شهر حضرت شده و به‌خدا صدای اذان را نه تنها از آنجا که از در و دیوار شهر می‌شنیدم. 💠 در تاریکی هنگام ، گنبد سفید مقام مثل ماه می‌درخشید که چلچراغ اشکم در هم شکست و همین که موهایم در چنگ عدنان بود، رو به گنبد ضجه زدم و به حضرت التماس می‌کردم تا نجاتم دهد که صدای مردانه‌ای در گوشم شکست. با دست‌هایش بازوهایم را گرفته و با تمام قدرت تکانم می‌داد تا مرا از کابوس وحشتناکم بیرون بکشد و من همچنان میان هق هق گریه نفس نفس می‌زدم. 💠 چشمانم نیمه باز بود و همین که فضا روشن شد، نور زرد لامپ اتاق چشمم را زد. هنوز فشار انگشتان قدرتمندی را روی بازویم حس می‌کردم که چشمانم را با ترس و تردید باز کردم. عباس بود که بیدارم کرده و حلیه کنار اتاق مضطرّ ایستاده بود و من همین که دیدم سر عباس سالم است، جانم به تنم بازگشت. 💠 حلیه و عباس شاهد دست و پا زدنم در عالم خواب بودند که هر دو با غصه نگاهم می‌کردند و عباس رو به حلیه خواهش کرد :«یه لیوان آب براش میاری؟» و چه آبی می‌توانست حرارت اینهمه را خنک کند که دوباره در بستر افتادم و به خنکای بالشت خیس از اشکم پناه بردم. صدای اذان همچنان از بیرون اتاق به گوشم می‌رسید، دل من برای حیدرم در قفس سینه بال بال می‌زد و مثل همیشه حرف دلم را حتی از راه دور شنید که تماس گرفت. 💠 حلیه آب آورده بود و عباس فهمید می‌خواهم با حیدر خلوت کنم که از کنارم بلند شد و او را هم با خودش برد. صدایم هنوز از ترس می‌تپید و با همین تپش پاسخ دادم :«سلام!» جای پای گریه در صدایم مانده بود که از هم پاشید، برای چند لحظه ساکت شد، سپس نفس بلندی کشید و زمزمه کرد :«پس درست حس کردم!» 💠 منظورش را نفهمیدم و خودش با لحنی لبریز غم ادامه داد :«از صدای اذان که بیدار شدم حس کردم حالت خوب نیس، برای همین زنگ زدم.» دل حیدر در سینه من می‌تپید و به روشنی احساسم را می‌فهمید و من هم می‌خواستم با همین دست لرزانم باری از دلش بردارم که همه غم‌هایم را پشت یک پنهان کردم :«حالم خوبه، فقط دلم برای تو تنگ شده!» 💠 به گمانم دردهای مانده بر دلش با گریه سبک نمی‌شد که به تلخی خندید و پاسخ داد :«دل من که دیگه سر به کوه و بیابون گذاشته!» اشکی که تا زیر چانه‌ام رسیده بود پاک کردم و با همین چانه‌ای که هنوز از ترس می‌لرزید، پرسیدم :«حیدر کِی میای؟» 💠 آهی کشید که از حرارتش سوختم و کلماتی که آتشم زد :«اگه به من باشه، همین الان! از دیروز که حکم اومده مردم دارن ثبت نام می‌کنن، نمی‌دونم عملیات کِی شروع میشه.» و من می‌ترسیدم تا آغاز عملیات تعبیر شود که صحنه سر بریده حیدر از مقابل چشمانم کنار نمی‌رفت... ✍️نویسنده: ✍️ کانال @dastanhaye_mamnooe
🍀 پیامبر عظیم الشان اسلام، #حضرت_محمد(ص) از دید محققان غربی غیرمسلمان؛ #آرمسترانگ 👆 🍀 #پیامبر(ص) یک #صلح طلب واقعی و نیاز بشر غربی امروز به پیامبری او 👍 #جهاد #محمد #مسیحیت #محقق #راهبه #جنگ #مکه #مسیح #انجیل #عیسی #بعثت #مبعث #اسلام #مسلمان #مسلمانان #Muslim #Islam #Muhammad #ProphetMuhammad 👉 @roshangarii 🌹
سلام نمی‌دونم چرا رادیو و تلویزیون این ایام این‌قدر برای دکترا و پرستارهایی که توی بیمارستان‌های کار می‌کنن، تبلیغ و تشکر و قدردانی می‌کنن؟! 🔻دلتون خیلی براشون نسوزه! چون اولاً این کار وظیفه‌ شونه، ثانیاً بابتش، حقوق و اضافه‌کار می‌گیرن، ثالثاً به بعضی‌هاشون وعده استخدام دادن. پس خیلی ذهنتون رو درگیرشون نکنید! اینها برای کار ‌می‌کنن، مزدشون رو هم می‌گیرن! 🔹 دیدین جمله‌های بالا چقدر حال به‌هم‌زن و انزجارآور بود.👆 هم‌وطن گرامی! 🔹 همین حس رو خانواده‌های شهدای مدافع حرم داشتن، وقتی بعضیا می‌گفتن "مدافعان حرم حقوق دلاری میگیرن و برای پول می‌جنگن" 🔻 واقعاً کسی حاضره برای پول، بره جلوی گلوله؟! یا از بیماران ‌کرونایی کنه؟! این بخشی از تبلیغات مسموم علیه مدافعان حرم بود. ✍ مدافعان و مدافعان ، دکترا و پرستاران عزیز، خدمه بیمارستان و نیروهای جهادی، دم تون گرم! همه‌ شما، مشغول ازخودگذشتگی و بودین و هستین و قطعاَ مرگ در این راه به‌منزله شهادته 👈 همه میگن کاش جلوی رو توی چین‌ میگرفتن‌ تا وارد کشورمون نشه 👈 حالا بهتر درک میکنیم که چرا جلوی داعش رو توی همون سوریه و عراق گرفتن تا وارد کشورمون نشه؟ 🌹🌹 شادی روح شهدای مظلوم به ویژه سردارشهید ، شهدای امنیت و شهدای خط مقدم درمان، درود و صلوات. 🇮🇷 👉 @roshangarii 🚩
🚩 تفاوت ریزی وجود داره بین جهاد و شهادت.. امام حسین شهادت را برگزید.. جهادی که میدانست پایان آن شهادت است حسین (ع) نه یار داشت، نه نیرو. او به خوبی میدانست با 72 نفر نمیتوان بر لشکر 30 هزار نفری پیروز شد. اما آخرین سلاح او بود.. و جز این راه، راهی برای محکوم کردن حکومت فاسق یزید نداشت (ع) 👉 @roshangarii 🚩
🔺یکی پست گذاشته بود اگر توی اسرائیل بدنیا میومدید یهودی میشدید! عربستان، مسلمون! آمریکا، مسیحی و.. کامنتها خیلی جالب بود.. کامنتها را دستکم نگیرید.. و اگه نتونستید پیجهای ملحد و برانداز را هک کنید، ریپورت کنید و توی کامنتها دروغ دلنگاشونو برملا کنید.. خیلی ها اول با دیدن پستها حرفهاشونو باور میکنن و با دیدن کامنت شما نظرشونو تغییر میدن👌😊 👉 @roshangarii 🚩
ما جوانان انقلابی، از مجلس و قوه قضاییه میخواهیم نماینده متکبر و قانون گریز مجلس، را اخراج و مجازات کنند، تا مردم بدانند و لمس کنند که همه در برابر قانون مساوی هستیم.. تا همه بدانند فرقی بین مردم عادی و وکیل آنها نیست.. قانون گریزی مجازات دارد.. ____ کانال روشنگری را به دوستان خود معرفی کنید. 👇👇 👉 https://eitaa.com/joinchat/1244856320Ccc8cd009b9 🚩
🍀🚩 پیامبر عظیم الشان اسلام، (ص) از دید محققان غربی غیرمسلمان؛ 👆 🍀 اسلام یک طلب واقعی بود که همه عمرش برای جلوگیری از جنگ و کشتار تلاش کرد 👍 متن کامل کتاب آرمسترانگ در پست بعد👇 👉 @roshangarii 🏴🚩
🍀🚩 پیامبر عظیم الشان اسلام، (ص) از دید محققان غربی غیرمسلمان؛ 👆 🍀 اسلام یک طلب واقعی بود که همه عمرش برای جلوگیری از جنگ و کشتار تلاش کرد 👍 متن کامل کتاب آرمسترانگ در پست بعد👇 👉 @roshangarii 🚩