May 11
ویروس شبهه علیه الاهیات شیعه
گزیده ای از #پرونده_ویژه #روزنه پیرامون بررسی «فعالیت رسانههای معاند علیه الاهیات شیعه در ماجرای #کرونا در ایران (از 1اسفند 1398 تا 5اردیبهشت1399)
[صفحه 2 از 3]
باید توجه داشت که این رسانهها از یک طرف کیفیت بسیار بالایی در القاء پیام های مختلف ضددینی دارند و از طرف دیگر کمیت و ضریب نفوذ بالایی در اقشار مختلف جامعه دارند. به طور مثال کانال اینستاگرامی بیبیسی فارسی بیش از 8 میلیون دنبال کننده دارد و در تلگرام نزدیک یک میلیون و پانصد هزار عضو دارد.
بررسی رسانه های مکتوب در جبهه دشمن نشان می دهد که سه محور اساسی برای مخدوش کردن عقائد رسمی و شیعی در دستور کار است:
- القای دوگانه کاذب بهداشت و مذهب
- نامقدس سازی، خرافهپنداری و انکار آثار عقائد شیعه
- تضعیف نهاد های دینی
1. دوگانه بهداشت و مذهب
این خط رسانهای به دنبال این است که دین، مذهب تشیع، روحانیت شیعی و قشر مذهبی و انقلابی را در مقابل توصیهها و هشدارهای بهداشتی و پزشکی نشان دهد. رسانههای معاند از این راه مسئله قدیمی تعارض علم و دین را در سطح تخصصی و عمومی برجسته میکنند و مذهبیها و روحانیت شیعه را متحجر، متعصب، خطرناک، منفعت طلب و به دور از عقلانیت معرفی می کنند.
این محور خود به ریز موضوعاتی در رسانه های معاند تبدیل شده است:
1.1. مقاومت روحانیت انقلابی در برابر توصیه های بهداشتی:
رسانه های دشمن به دروغ قم را مرکز شیوع کرونا و حرم مطهر حضرت معصومه علیها السلام یکی از مهمترین مکانهای شیوع بیماری معرفی میکنند و با این پیش فرض، ادعای دروغ دیگری را مطرح میکنند و عدم قرنطینه قم را به روحانیت نسبت میدهند و بسته نشدن حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام را مقابله روحانیت با علم جلوه میدهند.
1.2. مذهب علت تشدید بیماری:
این رسانهها با برجسته کردن بسته نشدن حرمها در ابتدای شیوع، قرنطینه نشدن شهر قم و برگزاری بعضی از مناسک مذهبی به دنبال القای این مطلبند که مذهب علت اصلی یا مهم تشدید بیماری در ایران بود. آنها با مطرح کردن خبر کذب شیوع بیماری در ایران از طریق طلاب چینی المصطفی و انتقال آن از قم به دیگر کشور ها به این مطلب دامن می زنند.
1.3. تقابل قشر مذهبی جامعه با دستورات پزشکی:
انتشار پرحجم کلیپهای لیس زدن ضریح، دعوت به تجمعات مذهبی، شلوغی اماکن مذهبی و مسافرت به شهرهای مذهبی یا از شهر های مذهبی، قشر متدین جامعه را بی توجه به دستورات پزشکی نشان دادند.
1.4. تقابل طب اسلامی و سنتی با پزشکی جدید:
گزینش بعضی از دستورات طب قدیم و برجستهسازی انتقادهای تند بعضی از اطبای سنتی به نحوه عملکرد پزشکی جدید که قابل هضم برای مخاطب عام نیست چهرهای جاهل و متجر از طب قدیم ارائه میدهد و جالبتر آنکه این رسانهها طب قدیم را مورد حمایت کامل حکومت و محصول رسمی حوزه علمیه نشان میدهند.
1.5. بزرگنمایی افراطی نسبت به جایگاه شعائر دینی:
رسانههای معاند و دنبالههای قلم به دست آنان با افراط در بزرگ نشان دادن جایگاه مناسک دینی؛ و همچنین تضعیف عمق دینی و معرفتی به عنوان پشتوانه مناسک درصدد بودند که مناسک را از فرع یا حاشیه به اصل و متن دین بدهند و در نتیجه تعطیلی یا تغییر آنها را به منزله تعطیلی و تسلیم دین در برابر علم سکولار تلقی کنند.
فرهیختگان را به روزنه دعوت فرمائید:
@rozaneebefarda
ادامه👇
ویروس شبهه علیه #الاهیات_شیعه
[صفحه 3 از 3]
2. نامقدس سازی اماکن مذهبی، خرافه پنداری عقائد مرسوم شیعی و آثار آنها
رسانه های مروج بی دینی و روشنفکران التقاطی و وهابیت، شیوع کرونا و تعطیلی اماکن مذهبی را بهترین فرصت تاریخی برای حمله به عقائد مرسوم شیعی دانستند و آن را به شیوه های مختلف مورد هجمه قرار دادند. به عناوینی که از بررسی فعالیت این رسانهها بدست آمده است اشاره می کنیم:
2.1. شکست الهیات شیعی با شیوع کرونا:
قلم به دستان معاند به دنبال جااندازی این مطلب هستند که بسته شدن حرم ها، مساجد، هیئات و شعائر مذهبی مساوی با شکست الاهیات شیعی است. تعطیلی این اماکن؛ عقائد شیعی مثل قداست حرمها و مساجد، شفابخشی قبور مطهر و مجالس مذهبی را در ذهن مردم و ناظران به شدت زیر سوال می برد.
2.2. قدسیزدایی از شهر قم
این رسانهها از طرفی چهره بسیار منفی از شهر مذهبی و انقلابی قم به کشور و جهان مخابره کردند و از طرف دیگر با بازخوانی روایات مدح شهر قم ادعای ضعف و مجعول بودن این روایات را عنوان کردند.
2.3. مخدوش کردن مقام شفاعت و ولایت تکوینی ائمه اطهار و قداست مضجع شریف آنها
می توان ادعا کرد پرحجم ترین موضوعی که رسانههای ضدمذهب به آن پرداختهاند همین موضوع است. آنها بیشتر فضائل ائمه اطهار علیهم السلام را مجعولات غالیان شیعه معرفی میکنند، بعضی ولایت تکوینی بر رفع حاجات و قدرت شنیدن صدای زائران را از ائمه اطهار علیهم السلام سلب میکنند و مضجع داشتن آنها را بدون سابقه در اسلام میپندارند، بعضی بیفایده بودن مضاجع شریف برای دین و دینداری را مطرح می کنند و برخی دیگر اثبات خرافه بودن شفابخشی اماکن مقدس را با شیوع کرونا ادعا می کنند. بعضی نیز شفابخشی را اسطورهای قدیمی و البته سبب سرایت ویروس معرفی می کنند و شفابخشی مضاجع شریف را بیسند و رفع حاجات مومنین را به دلیل تاثیرات روانی دعا و نیایش قلمداد می کنند و البته بخشی از رسانههای معاند نیز پا را فراتر گذاشته و - معاذالله - با اهانت به ائمه اطهار علیهم السلام و مضاجع آنها به مخدوش کردن چهره تفکر شیعی می پردازند. آتئیستها، ضد انقلاب و وهابیها با تعبیرهایی مشابه در این میدان دوشادوش یکدیگر به مبارزه پرداختند.
2.4. کارساز نبودن دعا و توسل برای شفای بیماران:
دعا را ابزاری برای آرامش روانی نه شفای امراض جسمی معرفی می کنند و میپندارند که نباید خداوند ابزاری برای رفع حاجات قرار داده شود. بعضی وسیله مبارزه با کرونا را صرفا علم می پندارند و دعا، توسل، زیارت عاشورا، حدیث کسا، آیت الکرسی ، تربت مقدس امام حسین علیه السلام و ... را برای مقابله با کرونا بی فایده و نوعی ارتجاع تلقی می کنند.
2.5. غیر عاقلانه نشان دادن توصیههای دینی :
شیوع کرونا فرصتی است برای بازخوانی تاریخی توصیه های دینی برای رفع امراض، مشکلات و حوائج. گزاره های شبهدینی در این موضوع گزینش می شود که بیشتر وجهه جاهلانه و خرافی بودن توصیههای دینی را نشان دهد و برای تثبیت این پندار به برخی رفتارهای اثبات شد یا نشده نیز اشاره میکنند همچون:
آتش زدن کتاب هاریسون، ادعای کتابسوزی در حمله مسلمانان به کشور های دیگر، خشونت و تعصبات گروههایی مثل طالبان و داعش،
بی نیازی از کتب دیگر با وجود کتب آسمانی، استنادِ بلاها به بد حجابی زنان، ادعای مقاومت روحانیون بر غسل شرعی در نهضت "خزینه" و در نهایت عقب نشینی آنها از غسل ارتماسی به غسل ترتیبی!، نگرانی ها درباره مقاومت روحانیون برای غسل شرعی اجساد مبتلا به کرونا، فوت یکی از شخصیتهای دینی بر اثر کرونا بعد از اینکه اعلام کرد که با تربت سید الشهدا شفا یافته است،
ادعای مخالفت تاریخی روحانیون نسبت به تعطیلی مناسک دینی در شیوع بیماری های واگیر دار و ... .
از طرف دیگر با بزرگنمایی توصیه های علما بر دعا و استغاثه به درگاه الهی و همچنین سانسور سخنان ایشان در مورد لزوم توجه به توصیههای بهداشتی، ایشان را نسبت به خطر این بیماری و اقدام متناسب با دستورات بهداشتی مثل بستن حرم ها بیتوجه نشان میدهند تا تصویری ضد علم و عقل از آنها به مخاطب القا کند.
2.6. نفی ربوبیت الهی و تقلیل خداوند به معشوق قلبی:
برخی از شبهروشنفکران از فرصت پیش آمده سوءاستفاده کرده و به تثبیت اسلام شبهرحمانی دست زدند و عنوان کردند که خداوند برای معاشقه و تنهایی روح است نه برای دخالت در امور دنیوی ما. خدا به هر دردی نمی خورد و آن خدا از اول غایب بوده و خرافه حضور آن در ذهن عوام باقی مانده است. خدا را نباید در عرض علل طبیعی بپنداریم و پای او را وسط هر حادثه ای وسط بیاوریم.
2.7. مخدوش کردن رابطه ظهور منجی و شیوع بیماری همه گیر
بعضی، به بهانه ربط دادن شیوع کرونا به ظهور منجی توسط برخی از حوزویان اصل ظهور را زیر سؤال بردند و آن را عقیدهای خرافی نامیدند.
@rozaneebefarda
#تذکر_مهم
آنچه در اینجا خواندید، تنها گزیده ای است از پرونده تفصیلی روزنه در موضوع تهاجم معاندان علیه #الاهیات_شیعه
محتوای #گزارش_تفصیلی متضمن مطالب موهن و شبهه ناک است و از این رو انتشار عمومی آن محل تردید تحریریه روزنه قرار گرفت.
اما از آنجا که اطلاع متخصصان امر و مدیران ارشد حوزه مقدسه قم از محتوای شبهات الاهیاتی کرونا، در برخورد سازمان یافته با آن قطعا مؤثر است، این امکان وجود دارد که فایل کامل گزارش برای این عزیزان ارسال شود.
لذا صرفا این دسته از عزیزان می توانند برای دریافت فایل اصلی، به ادمین کانال پیام دهند.
در آینده نزدیک گزارش مشابهی، پیرامون عملکرد نهادهای حوزوی در مقابله با شبهات الاهیاتی کرونا، در روزنه منتشر خواهد شد لذا از هم اکنون از همه فعالان این عرصه درخواست می شود، فعالیت های خود را برای انعکاس در گزارش تفصیلی برایمان ارسال فرمایند.
🔸کانال نخبگانی روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر:👇
https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
برکناری وزیر صمت، دکترین شوک و محمود معمم!
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
دولت روحانی درست برعکس مطالبه صریح و حکیمانه رهبر معظم انقلاب در ابتدای استقرار، عمل کرده است؛ آقا فرموده بودند نقاط قوت دولت قبل را حفظ و از نقاط ضعف آن برکنار بمانند اما روحانی در این 7 سال نشان داد دقیقا هرآنچه نقطه قوت بوده(مثل پرکاری، مردم مداری، ظرفیت تحمل مخالف، مسکن مهر، هوشمندسازی مسکن و اجناس در بازار، مدیریت مصرف سوخت و هدفمندی واقعی یارانه ها و....) این نقاط قوت را ضایع کرده یا اطرافیانش مزخرف خوانده اند(مثل زنگنه در مورد کارت سوخت یا آخوندی در مورد مسکن مهر) اما از آن سو، تقریبا تمام نقاط ضعف دولت احمدی نژاد و شخص او را داشته، بعلاوه تعداد زیادی نقطه ضعف دیگر!
یکی از نقاط ضعف دولت احمدی نژاد، گرایش خواسته یا ناخواسته او به #دکترین_شوک در اداره کشور بود. بی ثبات سازی اقتصاد و برهم زدن امنیت روانی مردم، کمترین نتیجه این نحو مدیریت است که متاسفانه در دولت روحانی این نقیصه به نحو تصاعدی افزایش یافته است.
فعلا در دنیا، بیش از همه، #ترامپ از این راهبرد کلان استفاده می کند و امثال روحانی به دلیل ضعف مفرط مدیریتی و وجود برخی کنش گران مقتدر و متعهد در عرصه سیاسی/اقتصادی کشور، چندان در پیاده سازی دکترین شوک، بسط ید ندارد اما به همین میزان که می تواند، اقدام می کند و فعلا دولت امید، در سایه بحران سازی های مصنوعی و شوک های آنی، روزگار می گذراند و همه کارشناسان متعهد، اذعان دارند که این روش بیش از هر چیز، اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی و زیرساخت های اقتصادی کشور را بر باد می دهد و کار را برای رئیس جمهور آتی به نحو فوق العاده ای دشوار خواهد کرد.
انشاءالله طراحان این سناریوی پرمخاطره، زودتر دست بردارند و روحانی نیز اگر نادانسته در این راه قدم گذارده(که بعید می نماید) زودتر تغییر رویه دهد.
یکی دیگر از نقاط ضعف احمدی نژاد، عدم مراعات اقتضائات و آداب حکمرانی بود؛ #برکناری_سنگالی وزیران نمود این ضعف بزرگ بود که متاسفانه در دولت روحانی نیز بارها تکرار شد.
اگر تیم روحانی با #اجبار_به_استعفا کار را کلید می زنند اما برکناری ناگهانی و بی وجه وزیر صمت، آن هم در شرایطی که بازار بحران زده دوران کرونا، بیش از هر زمان دیگر به ثبات نیاز دارد، هیچ توجیهی ندارد!
در بهترین حالت، طراحان سناریوی حذف آنی وزیر صمت، به دنبال ایجاد یک شوک به بازار صنعت بوده اند، که به نظر می رسد، بدون توجه به عواقب سیاسی و آثار منفی اجتماعی آن، دست به چنین اقدامی زده اند!
این روزهای دشوار خواهد گذشت اما امیدواریم در 1400 کسی سکاندار قوه مجریه این کشور شود که ثبات اقتصادی و امنیت روانی و مراعات اقتضائات و آداب حکمرانی را جزو اصول لایتغیر سیره مدیریتی خود قرار دهد تا این مردم نجیب و عزیز، کمتر به دلیل نقطه ضعف های شخصی رئیس جمهوران، متضرر گردند و خدمات گسترده ای که مستحق آن هستند، در حق شان انجام گیرد.
@rozaneebefarda
در این شب عزیز، امام و شهیدان را فراموش نخواهیم کرد.
#شهدای_انقلاب_اسلامی
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدای_دفاع_حرم
#حاج_قاسم
#شهدای_کنارک
@rozaneebefarda
پیام تسلیت فرمانده معظم کل قوا درپی شهادت جمعی از پرسنل نیروی دریایی ارتش
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران
حادثهی دردناک شناور کنارک که به شهادت جمعی از دریادلان نیروی دریائی ارتش انجامیده برای اینجانب بسیار تلخ و تاسف آور است. گرچه کارکنان زحمتکش که در هنگام خدمتی دشوار و با افتخار جان باختهاند از پاداش و ثواب الهی برخوردارند انشاءالله، ولی غم از دست دادن عزیزان برای خانوادههای آنان و خسارت فقدان جوانان صمیمیِ پرتلاش برای نیرو بسی بزرگ و سنگین است. اینجانب به آن خانوادههای داغدار تسلیت عرض میکنم و صبر و تسلای آنان و شفای آسیبدیدگان را از خداوند مسألت مینمایم و از مسئولان ذیربط میخواهم که ابعاد این حادثه را به درستی روشن کرده، ضمن شناسائی مقصران احتمالی، تدابیر لازم برای عدم تکرار چنین پیشامدهای خسارتبار و تلخ را اتخاذ نمایند.
سید علی خامنهای
۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
@rozaneebefarda
نقد سیدمحمود خسروشاهی بر کتاب پراشکال #هادی_نامه جعفریان
باید هادی را شناخت؛ سپس به نگارش هادی نامه اقدام کرد!!
[صفحه 1 از 2]
💥بسیار_مهم
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
بسم الله الرحمن الرحیم
چنان خشک سالی شد اندر دمشق
که یاران فراموش کردند عشق
غم خشکسالی فروکش کرده و غم بیماری فراگیر شده است. در این ماههای پر ملال، والد معظم آیت الله خسروشاهی نیز رخ در نقاب خاک کشید. در این مدت، بسیاری از عزیزان و فرهیختگان همت کردند و جنبه ای از شخصیت ایشان را به تصویر کشیدند. در این میان کتابی به بهانه ی ارج نهادن به مقام مرحوم والد منتشر شد. این اثر "هادی نامه" نام داشت و آقای رسول جعفریان آن را گردآوری کرده بود. از زحمتشان سپاس گزارم، اما این مجموعه را چندان در راستای دغدغه ها و تاملات مرحوم والد نمی بینم.
ابتدا می باید استاد را شناخت و بعد ...
◀️ این کتاب پر حجم که بیش از هزار صفحه است و تصویری از آیت الله خسروشاهی بر جلد آن نقش بسته است، مخاطب را مجاب می کند که با خرید آن ، می تواند به زوایای پیدا و پنهان شخصیت ایشان واقف شود. مبلغ 150 هزار تومان را هزینه می کند و به امید شناخت بیشتر، کتاب را به مطالعه می گیرد. غافل از اینکه این اثر به اندازه ی کتابچه ای هم در خصوص استاد خسروشاهی به سخن نپرداخته است.
شاید بتوان جفایی که در حق خریدار این کتاب می شود را در ذیل حکمی شرعی در آورد و یکی از احکام فقهی را بر چنین عملی مترتب دانست. اینچنین هم اگر نباشد اما این را می دانیم که این خلاف اخلاق است.
این هم از معایب تحقیق در سرزمین ماست که کمیت را ملاک و معیاری برای برتری می دانیم و پای کیفیت را چندان به میان نمی آوریم. وقتی که این کتاب پر حجم منتشر شد، برخی به همین کمیت بالای آن توجه دادند و آن را ملاکی برای برتری قلمداد کردند. گفته شده که پیش از چهلم آیت الله خسروشاهی کتاب در این حجم بسیار منتشر شده است. از همین رو حضرت آقای جعفریان را مورد تکریم قرار دادند. اما این حجم بالا اگر نکته ی حسنه ای هم باشد، مرحوم والد ابدا به آن توجهی نداشت. اینگونه تلاشها را کشکول می دانست. به دفعات شاهد بودم که ایشان برای انتشار یک متن مختصر پانزده تا بیست بار آن را مورد ویرایش و بازبینی مکرر قرار می داد.
بارها از ایشان شنیدم و به عینه می دیدم که کارهای با حجم بالا را تورقی می کردند و به کناری می گذاشتند. همیشه به این نکته اشاره می کردند که در بسیاری موارد ، کیفیت فدای کمیت شده است.
◀️ اما اینک اثری به بهانه ارج گذاری ایشان !! منتشر می شود که صرفا به حجم عظیم آن تاکید شده و به مدت کوتاه بیست روزه ی آن توجه می شود. این موعدهای بیست روزه و چهل روزه بعضا یاد آور وعده های صد روزه است!! وعده ی آب است اما جز سرابی به ارمغان نمی آورد.
به این نکته، نیک واقفم که ارج نامه و یادنامه ها به همراه مقالات بسیار و پژوهشگران فعالی تهیه می شود. این رویّه ی مقبول و مرسومی است.
◀️اما در نظر بگیرید مجموعه هایی را که استاد دکتر مهدی محقق و سپس جناب دکتر بلخاری در انجمن آثار و مفاخر ایران منتشر کرده و میکنند. نه حتی این نهادهای برگزیده که حتی محققین کوشای دیگری را در نظر بگیرید که چگونه به معرفی فرهیختگان این دیار می پردازند. از آن جمله است آقای علی دهباشی. مجموعه های بخارا که به همت ایشان منتشر میشود هر کدام به تنهایی برای شناخت یکی از فرهیختگان کفایت می کند و هر کدام برای ثبت در تاریخ فرهنگی ایران بسنده است. در عرصه ی روحانیت و علما نیز آثاری که حضرت استاد رضا مختاری در موسسه کتابشناسی شیعه و استاد ناصرالدین انصاری قمی یا جناب حاج آقا محمد تقی انصاریان از بزرگان عرصه نشر معارف اهلبیت علیهم السلام به انتشار می رسانند، می تواند نمونه و الگویی نیک در معرفی شخصیتهای فرهیخته قلمداد شود.
اما وقتی که ملاک سرعت و کمیت بالا و افزون بود، پشت پا به اصول و اسلوب تحقیق زده می شود و بعضا آثاری کم مایه منتشر می گردد و هادی نامه نیز از این کم مایگی رنج می برد ، واقعیتی که در تنظیم و چینش مطالب می توان این را به خوبی دریافت.
@rozaneebefarda
ادامه 👇
نقد سیدمحمود خسروشاهی بر کتاب پراشکال #هادی_نامه جعفریان
◀️ کتابی که در ارج و منزلت مرحوم والد نگاشته شده با مقاله ای انتقادی از آیت الله #استادی آغاز می شود.
آیت الله استادی متنی را در نقد کتاب "خاندان علم و تقوا، فقاهت و سیاست" نوشته و در آن به برخی ایرادهای ویرایشی و ارجاع دهی پرداخته اند. البته تاریخ نگارش این مقاله را نمی دانم اما انتظار از آیت الله استادی بیش از این بود. باید اشاره کنم که اندک زمانی بعد از چاپ کتاب در سال 1395 شمسی و به سفارش والد رحمت الله علیه نسخه ای را خدمت حضرت آقای استادی حفظه الله ارسال داشتیم. حال چه شد که ایشان پس از سه سال از زمان چاپ و توزیع کتاب، به این ایرادهای ویرایشی نه چندان مهم دست یافته و بدان تمسک می کنند؟ انتظار این بود که اگر نکته ای نیز داشتند در این مدت با مرحوم والد در میان می گذاشتند تا پاسخ ایشان را هم دریافت کنند نه این که بعد از رحلت والد ...
در ثانی در کتابی که به بهانه ی ارج نامه ی آیت الله خسروشاهی چاپ شده است، چنین متنی چرا می باید در سر فصل کتاب قرار گیرد؟ این غفلت گردآورنده ی اثر را می رساند.
◀️ آقای جعفریان، مجموعه ای از پژوهشگران را برای انتشار این ارج نامه به همکاری طلبیده اند. برخی از محققین حاضر در این مجموعه، کمتر شناختی از مرحوم استاد خسروشاهی دارند. کمتر به مرام ایشان واقفند. این را می توان با مطالعه بعضی مقالات این مجموعه دریافت. البته وقتی که ملاک و معیار جمع آوری مطالب، مدت زمان چهل روزه باشد، انتظاری بیش از این هم نمی رود.
الغرض این نحوه مواجهه را تکریم استاد خسروشاهی نمی دانیم. به قول یکی از فضلای حوزه علمیه این ارج نامه بود یا نقص نامه ⁉️
◀️ و شگفت و تاسف آور اینکه استاد مهدوی راد هم در این میان ترجیح داده اند که وظیفه ی تحقیق در آثار مرحوم والد را به محققین تبریزی محول کنند و آنها را به چاپ یادنامه تشویق کنند. نمی دانم از چه زمانی مرسوم شده که بر اساس محل تولد محققین، اولویت بندی صورت می پذیرد؟!!
کسی که کمترین آشنایی با شخصیت بین المللی مرحوم والد داشته باشد و حتی برخی آثار ایشان را خوانده باشد به خوبی در می یابد که ایشان نه نگاهی قومی را می پسندیدند، نه رویکردی ناسیونالیستی؛ نه نگاهی صرفاً وطن پرستانه و نه حتی نگاههای جناحی در کارنامه ی ایشان برجا مانده است. نه تفاوت بین حوزوی و غیر حوزوی را باور داشتند و نه حتی فقط بر اساس مذهب شیعه به قضاوت می پرداختند. این امور کمتر جایگاهی در نظر مرحوم پدرم داشت.
◀️ایشان کسی بود که از بیست سالگی با شخصیتهای جهان اسلام مکاتبه و رابطه ای دیرین با اکثر سران حرکتهای اسلامی داشت. با افرادی مراوده داشت که شاید بعضی از دوستان وزارت خارجه نیز هنوز نام و نسبشان را نشنیده باشند.!!
ایشان کسی بود که از سالها قبل از انقلاب به عنوان یک شخصیت بین المللی مطرح بود. رابطه ی ایشان با الازهر مصر را کمتر شخصیت ایرانی داشته است.
ایشان کسی بود که امضایش پای دهها بیانیه علمای بلاد اسلامی در دفاع از حق مسلمانان و آزادی فلسطین و... بوده اما هیچگاه حاضر نشد که نامش در دسته بندیهای موهوم قرار بگیرد.
◀️حال پس از رحلت ایشان بیاییم و نگاهی صرفا قومی را ترویج دهیم و از محققان تبریزی بخواهیم تا قدر همشهری!! خود را بدانند و قدمی در معرفی ایشان بردارند؟ این سخن نشان از عدم اطلاع دقیق نسبت به سیره ی مرحوم والد دارد و متاسفانه این عدم شناخت، در هادی نامه ! نیز رخ نمایی می کند. برخی مقالات این مجموعه، گویی مدح شبیه به ذم را تداعی می کند. در برخی خاطره گوییها از مرحوم خسروشاهی، رعایت انصاف نشده و بعضا از سر غفلت از مرام آن مرحوم سخنی گفته شده است. به عنوان نمونه ای کوچک، در ذکر خاطره ای گفته شده که آیت الله خسروشاهی به دلیل کدورتی که با بیت امام خمینی داشت به تشییع جنازه حاج سید احمد خمینی نرفت. این سخن، از عدم آشنایی کافی با منش مرحوم والد حکایت می کند چرا که ایشان در کمتر مجلس تشییعی حضور مییافتند و عدم حضورشان قاعده بود و نه استثناء.
◀️ بنای بنده بر اتلاف وقت خود و سایر عزیزان نبوده و نیست. اما بر خود فریضه می دانم که هر کجا بزرگوارانی خواسته یا ناخواسته به تحریف یا تقلیل شخصیت ایشان و یا مصادره به نفع جریان و گروهی خاص بپردازند، پاسخی را بر اساس مسلک و مشی ایشان عنوان کنم. ممکن است که در این میان، برخی رنجیده خاطر شوند و یا دلی مکدر شود، اما این رنجش را بر تحریف واقعیت ترجیح می دهم. این مرامی است که در تمام 25 سالی که توفیق خدمت به ایشان در مرکز را داشته ام، دیده ام و به آن پایبند خواهم بود . البته در این مدت سخنان غیر دقیق دیگری نیز به ایشان منتسب شده که در وقت مناسب و توسط مرکز پاسخ داده خواهد شد.
شرح این هجران و این خون جگر
این زمان بگذار تا وقت دگر
مرکز بررسی های اسلامی قم
سید محمود خسروشاهی
23اردیبهشت 1399
روزنه
نقد سیدمحمود خسروشاهی بر کتاب پراشکال #هادی_نامه جعفریان ◀️ کتابی که در ارج و منزلت مرحوم والد نگاش
#شریعتمدارنامه یا #هادی_نامه؛ مسئله این است!
#تلنگر
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
انتشار کتاب هادی نامه در آستانه چهلمین روز درگذشت جناب استاد خسروشاهی، از نظر سرعت عمل، اقدام قابل تقدیری بود اما....
محتوای کتاب که با هدایت شخص آقای #رسول_جعفریان گردآوری شده، از جهات متعدد قابل خدشه و نقد علمی است.
انشاءالله به زودی نقد مستند و تفصیلی تحریریه تاریخ روزنه بر محتوای این کتاب منتشر خواهد شد اما در این یادداشت کوتاه، اجمالا قابل عرض آنکه:
اولا بخش معظم از محتوای کتاب کاملا بی ربط به جناب استاد خسروشاهی و مصداق بارز #کتاب_سازی است که البته متاسفانه جناب جعفریان ید طولایی در این باب دارند و در پیشینه و کارنامه ایشان به وفور آثاری با عناوین متکثر و محتوای تکراری را شاهدیم که خود موضوع مقالات مجزاست(صد البته این نقیصه، نافی زحمات و ابتکارات و تولیدات علمی ایشان نیست)
ثانیا اغلاط و تحریفات تاریخی در این اثر کم نیست و وجود چنین تحریفاتی در ارج نامه استاد منصف، متتبع و مدققی چون مرحوم خسروشاهی، بی مهری و بی انصافی به تاریخ معاصر و به شخص مرحوم خسروشاهی است. ضمن آنکه از جهت #مخدوش_سازی_حافظه_تاریخی_ایرانیان نیز بسیار خسارت بار است.
ثالثا این اثر از یک پی رنگ تاریخی نامرئی برخوردار است که گاه نشانه های آن آشکار شده است. و آن اینکه، در موارد متعدد به تجلیل و تمجید از #شریعتمداری و جریان #دارالتبلیغ پرداخته و در حقیقت نوعی عقده گشایی تاریخی علیه جریان انقلاب اسلامی محسوب می شود که مستندات آن در حال تجمیع و در قالب مقاله ای مفصل ارائه خواهد شد.
از همین رو این اثر بیش از آن که هادی نامه باشد، شریعتمدارنامه است!
رابعا هادی نامه در واقع از شبکه مرتبطین با جعفریان رونمایی کرده(جز موارد معدود از آقایان مستقل) و از این جهت بسیار واجد اهمیت است. این شبکه در دو دهه گذشته در اتوبان فرهنگ و تاریخ ایران از قم تا تهران و نجف و برخی مراکز اروپائی، فعال بوده، از امکانات جمهوری اسلامی به غایت برخوردار و در عین حال کارنامه قابل دفاعی در پی گیری دیدگاه های امام و رهبری در عرصه تاریخ، سیاست و فرهنگ ندارد که در جای خود قابل نقد و ارزیابی جدی است.(این گزاره البته در مورد همه نویسندگان هادی نامه صدق نمی کند؛ عمومیت دارد اگرچه کلیت ندارد)
توجه به این نکته ما را با نوعی تاریخ نگاری جناحی و جریانی مواجه می کند، که معلوم نیست در بازخوانی تاریخ، تا چه میزان به واقعیت ها توجه دارد و تا چه اندازه مسائل جناحی را ردیابی می کند.
رسول جعفریان اگرچه در دوران گذشته در میان برخی طیف ها تا حدودی به حریت و استقلال شناخته می شد اما اکنون به واقع باید او را از #تاریخ_نگاران_اعتدال بازشناسیم. امری که در موضع گیری ها و پروژه های علمی اخیر او واضح است و صدالبته این لقمه بسیار بزرگتر از گلوی خرده جریان اعتدال بود و جا داشت جناب جعفریان تا این پایه خود را قربانی مطامع سیاسی خرده جریان اعتدال نکند، اما چه می توان گفت که فعلا چنین طریقه ای پیش گرفته است.
@rozaneebefarda
نقد #هادی_نامه/بخش نخست
مروری بر غلطهای تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا
نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادینامه»
[صفحه 1 از9]
💥اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
کتاب هادینامه با عنوان ارجنامه مرحوم سیدهادی خسروشاهی در بهار 1399 منتشر شد.این کتاب توسط آقای رسول جعفریان گردآوری شد. در ضمن این کتاب مقالهای از آقای #سیدعباس_صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد و عضو هیئت امنای #دفتر_تبلیغات_اسلامی) نیز درج شد و 150 نسخه از آن نیز با حمایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در مجموع 200 شمارگان چاپ شد.
یکی از 52 مقاله این مجموعه توسط آقای #محمد_مهاجری نوشته شده بود. عنوان مقاله وی «مروری بر رفتار محافل و چهرههای مذهبی در دهههای 30 تا 50» بود.
با توجه به جایگاه مرحوم خسروشاهی و همچنین تمرکز گردآورنده بر مسائل تاریخی انتظار میرفت یادداشتهای این مجموعه از طراز علمی لازم برخوردار باشند اما با مشاهده اشتباهات و تحریفات تاریخی یادداشت آقای مهاجری این انگاره مخدوش شد.
شروع یادداشت علاوه بر اینکه ضابطههای علمی را نداشت؛ بوی تمجید از خود نیز میداد.(واقعا تعریف از کتابخوان بودن خود نویسنده و پدرش؛ چه ارتباطی با ارجگذاری مقام علمی مرحوم خسروشاهی دارد و چه نسبت منطقی با موضوع مقاله دارد؟)
غیر از این اشکال ساختاری و فنی؛ محتوای یادداشت آقای مهاجری نیز خدشههای غیرقابل انکاری داشت که بهتر بود آقای #جعفریان به عنوان مسئول و گردآورنده کتاب؛ برای پاسداشت از شخصیت علمی و فرهنگی مرحوم حجتالاسلام والمسلمین خسروشاهی این اشکالات را برطرف کرده و مطلبی لااقل در طراز متوسط علمی در کتاب بگنجانند و یا اگر اصرار بر انتشار چنین مطالبی دارند در پاورقی به خطاهای آن اشاره کنند تا ذهن تاریخی مخاطب به این راحتی آلوده نگردد.
با وجود اینکه نویسنده یادداشت هماکنون نیز سردبیر سایت شبه دولتی #خبرآنلاین(رسانه نزدیک به #علی_لاریجانی و از حامیان دوآتشه دولت) است اما از پیشینه و عملکرد سیاسی وی اطلاعات چندانی در دسترس نیست.
البته محمد مهاجری در توییتر نیز فعال است و با هشتگ زدن (مااصولگراها) علاقه دارد خود را اصولگرا نشان بدهد تا تخریبهای خود به به این طیف را درونگروهی نشان دهد که البته این اقدام نخ نما به شدت در حال حاضر دستمایه طنز کاربران و فعالان سیاسی قرار گرفته است.
در ادامه به برخی از اشکالات یادداشت محمد مهاجری در هادینامه اشاره خواهیم کرد:
1. تقسیمبندی ناقص و #تحریفآمیز
همانطور که از موضوع این یادداشت برمیآید نویسنده قرار بود «مروری بر رفتار محافل و چهرههای مذهبی در دهه های 30 تا 50» داشته باشد و باید مهمترین چهرهها و محافل مذهبی را، لااقل به صورت اجمالی و مختصر، بیان کند. او در یک تقسیمبندی؛ جریانات مذهبی را به دو گروه تقسیم میکند: «جریانات مذهبی سنتی و جریانات مذهبی روشنفکری». سنتی در فضای حوزه علمیه و فضای تاریخی و جریانشناسی و... تعاریف و شاخصههای مختلفی دارد و منطق نویسنده و تعریفش از این کلیدواژه مشخص نیست. اما در هر صورت؛ آقای نویسنده این تقسیمبندی را ارائه میکند و آن را اینگونه بیان میکند:
« یک: #فدائیان_اسلام و #هیئتهای_موتلفه اسلامی دو گروه شاخص مذهبی بودند که روحانیت در شکل دهی ساختار فکری آن ها نقش اساسی داشت...[که مشی مسلحانه داشتند و] پایگاه خود را در میان متدینان سنتی ،بازاریان، کسبه و پیشه وران می جستند و شاید تلاش چندانی برای جذب دانشگاهیان به خرج نمی دادند.
دو : جریان روشنفکری مذهبی که عمده آن ها را تحصیل کردههای دانشگاهی تشکیل می دادند.»
این تقسیمبندی ناقص و جهتدار نمونهای جالب از انواع تحریفات است که در ادامه نسبت به آن توضیحاتی خواهیم داد:
1.1. حذف جریان امام قدس سره الشریف
پیامی که این تقسیمبندی به مخاطب ارائه میدهد این است:
الف) جریانات مذهبی که #روحانیت در شکلدهی ساختار فکری آنها نقش اساسی داشته اولا اهل کار سیاسی چارچوبمند نبوده و دست به اسلحه بودند؛ ثانیا طرفدارانشان محدود به عوام و کسبه و... بوده است.
ب) ارکان و عمده جریان مذهبی اهل فکر و روشنفکر؛ دانشگاهی بودند و نه حوزوی. البته جناب نویسنده لطف نموده و #شهید_مطهری و #شهید_بهشتی و... را نیز به همین طیف ملحق کرده است.
@rozaneebefarda
ادامه 👇
مروری بر غلطهای تاریخی یک ژورنالیست اعتدالگرا
نقد یادداشت محمد مهاجری در کتاب «هادینامه»
[صفحه 2 از9]
امّا سؤال اینجاست که جناب روزنامهنگار چرا مهمترین و تأثیرگذارترین جریان مذهبی سیاسی غیرمسلح را حذف نمود؟ چرا آقای محمد مهاجری هیچ نامی از جریان مذهبی به رهبری #امام_خمینی قدس سره الشریف نیاورد؟ امام و جریان تابع او (که طیف وسیعی از دانشگاهیان و مردم عادی را شامل میشود) یا باید سنتی باشند یا غیرسنتی و به اصطلاحِ ایشان روشنفکر. اما ایشان هیچ نام و نشانی از ایشان نمیآورد و این نمونهای آشکار از تحریف به نقیصه است. اما دلیل این کار چیست؟
به طور خلاصه باید گفت که آقای مهاجری نمیتواند امام قدس سره الشریف را همعرض شخصیتهای معلومالحالی مثل #سحابی و #سنجابی و #بازرگان بیاورد بنابراین خود به خود ایشان ذیل جریانِ به اصطلاح سنتی قرار میگیرد. بهترین فرض برای تحریفگران تاریخ این است که جریان تابع امام را به عنوان یک جریان تندرو با مشی خشن مسلحانه معرفی کنند و برای این منظور؛ تنها کاری که لازم است این است که جریانات مسلح به عنوان نمادِ جریانات مذهبی انقلابی و متعهد به سنت معرفی شوند و از آن به بعد هرکس که گرایشی به جریانات مذهبی متعهد داشته باشد با برچسب «مسلح و #تروریست» رانده میشود. این حربه پوسیدهای است که مدتها علیه جریان انقلابی به کار گرفته میشود و بارها و بارها پاسخ علمی آن داده شده است. اما به صورت خلاصه باید گفت:
اولا مهمترین جریان مذهبی دهه چهل و پنجاه، جریان امام خمینی قدس سره الشریف بود.
ثانیا امام خمینی به هیچ عنوان مشی مسلحانه را تأیید نمیکردند بلکه قائل به مبارزات سیاسی و غیرمسلحانه برانداز بودند. که البته آقای نویسنده نیز نتوانست این مسئله را بپوشاند و به صورت جزئی؛ صدور فتوای ترور توسط امام را نفی کرد.
بنابراین باید گفت که تقسیمبندی نویسنده یادداشت ناقص و غیرگویاست. جریان انقلابی امام؛ به عنوان بزرگترین و مهمترین جریان اجتماعی و سیاسی دهه چهل و پنجاه را نه میتوان ذیل گروه اول تعریف کرد و همعرض #فدائیان_اسلام و مؤتلفه دانست؛ نه میتوان آن را در کنار امثال بازرگان و سحابی گذاشت.
1.2. همطراز قرار دادن شهید مطهری و بازرگان
شهید مطهری و بازرگان گرچه در برخی فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی همکاریهایی داشتند اما هیچگاه نمیتوان این دو شخصیت را در یک گروه دانست.
شهید مطهری عالمی متعهد و برجسته و دقیق دینی بود که بر اساس تشخیص اجتهادی خود حرکت میکرد و کوچکترین التقاط و انحرافی را نمیپذیرفت و اگر با مجموعههای فرنگیمآب ارتباطاتی داشت تنها از سر دلسوزی اسلامی و وظیفه تبلیغی و ارشادی بوده است به علاوه ایشان استفاده از پرورشیافتگان غرب را تنها با نظارت دقیق و جدی روحانیت جایز میدانسته و بدون این نظارت استفاده این شخصیتها دارای مضرات فراوان عنوان نموده بود. در این زمینه به متن زیر توجه کنید:
«در حال حاضر خوشبختانه طبقهای به وجود آمدهاند که از طرفی در فرهنگ جدید غربی پرورش یافتهاند و از طرف دیگر مطالعات و علایق اسلامی دارند و اسلام را با معیارهای جدید عرضه میدارند و طبعا مورد استقبال نسل جوان که بالفطره مسلمانند و از طرف دیگر مجذوب معیارهای غربی میباشند، قرار می گیرند. درباره این طبقه که در حال تکثیر و افزایشاند، نظریات افراطی و تفریطی ابراز میشود و مکرر نظر مرا در این موضوع خواستهاند. این بنده لازم میدانم نظر خود را درباره این موضوع از نظر روابط حسینیه [ارشاد] با این طبقه ابراز دارم، زیرا این طبقه امروز به صورت یک مسئله اجتماعی درآمدهاند.
من با استفاده از این طبقه موافق مشروطم. در گذشته موسسه حسینیه ارشاد با پیشنهاد و موافقت اینجانب از وجود این طبقه استفاده کرده است. این طبقه میتوانند حلقه ارتباط فرهنگ غربی و فرهنگ اسلامی واقع شوند ولی مشروط به اینکه برنامههایی که به وسیله این طبقه اجرا میشود تحت نظارت و کنترل دقیق افرادی باشد که در فرهنگ اسلامی پرورش یافتهاند و در علوم اسلامی اعم از تفسیر و فقه و اصول و کلام و فلسفه و ادبیات تخصص یافتهاند و اگر این نظارت دقیق و جدی صورت نگیرد زیان اینگونه افراد و برنامههایی که اجرا میکنند از سودش بسی بیشتر است. #مرتضی_مطهری»
دامنه عملی این مرزبندی دینی با جریان غربزده و به اصطلاح روشنفکر پس از پیروزی #انقلاب_اسلامی و در شورای انقلاب نیز نمود داشت. در بحبوجه تجزیهطلبی حزب دموکرات در غرب کشور، مهدی بازرگان در شورای انقلاب طرح تسلیم در برابر خواستههای نامشروع تجزیهطلبها را کلید میزند اما شهید مطهری و شهید بهشتی با تسلیمطلبی وی، که از شاخصههای سیاسی غربزدگان نیز هست، به شدت برخورد میکنند. خاطره سرلشکر رحیمصفوی گویای این مطلب است:
@rozaneebefarda
ادامه 👇