eitaa logo
روزنه
6.3هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
2.1هزار ویدیو
257 فایل
دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر ارتباط با ادمین @M_shahidani
مشاهده در ایتا
دانلود
روزنه
عقل عرفی از سروش تا #مهدی_نصیری! جعفر بحرینی 💥اختصاصی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸روشنفکران دینی بعد از
💥بازنشر یادداشت روزنه با عنوان «عقل عرفی؛ از سروش تا » در ▫️متن یادداشت:👇 https://rasanews.ir/fa/news/664340/ 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر. فرهیختگان را به دعوت فرمائید: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 1 از 3] 💥حاشیه های حوزوی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️در پی حاشیه نگاری کانال حوزوی روزنه بر توییت آقای پیرامون با موضوع (https://eitaa.com/rozaneebefarda/4955 )، وی در تاریخ 30شهریور جوابیه‌ای در کانال خود منتشر کرد و پس از تردید در اصلاح طلبی خود با این جمله که: «گمان نمی کردم اصلاح طلب باشم!»، ضمن استفاده از تعابیر نامناسب در مورد هیئت تحریریه روزنه(که البته در جای خود قابل پیگیری است)، کلامش را با به پایان برد! در هر صورت فضای به وجود آمده فرصت بسیار مناسبی است برای بازخوانی بخشی از سوابق و مواضع ایشان تا زمینه برای قضاوت فرهیختگان فراهم گردد. ▪️اما پیش از ورود به موضوع اصلی، توجه به این نکته حائز اهمیت است که نامبرده که از و دم می زند و مدعی فهم و تفسیر سلوک سیاسی امثال است، از چه رو نتوانسته اند، یک حاشیه نگاری ساده را که نویسنده اش ایشان را بنا به دلائلی(که نمونه ای از آن خواهد آمد) اصلاح طلب می داند، تحمل کند و به جای توضیح و تذکر و جوابیه محترمانه و نرم، راه تندگویی و اتهام زنی بدون دلیل و تهدید را برگزیده است؟! آیا معنای تحمل قول مخالف و سعه صدر و رواداری و این قبیل مفاهیم خوش نما، در چنین برخوردهایی تجلی می یابد؟! نکته دیگر آنکه، قضاوت پیرامون سیره و اندیشه سیاسی افراد، بر اساس بروندادهای آنان انجام می گیرد و لزوماً اینطور نیست که سوژه های مطالعاتی از نتیجه بررسی ها راضی باشند! این طبیعی است که نارضایتی کیس های مورد بررسی، لزوما توسط محققان محل نظر قرار نمی گیرد و البته این رویه در میان کسانی که با جناب لک زایی قرابت فکری و سیاسی دارند، امری رایج و عادی است. چه اینکه بعد از داغ شدن موضوع آقای ، سایت اعتدالگرای (که از قضا خاستگاهش همین بوده)، سخنان رادیکال ده سال قبل جناب علیه آقای پناهیان را تیتر کرد؛ سخنانی که خالی از تحقیر و تصغیر و نسبت های خلاف شأن طلبگی نبود. دیدیم که آب از آب تکان نخورد! از آن گذشته، همین چند روز پیش جناب هنگامی که در یادداشت خود از به عنوان یاد کرد، بلافاصله چنین نوشت که: «[مهدی نصیری] یک شیعه اخباری عاقل است که ممکن است از این عنوان چندان ، اما .» صدالبته تحریریه روزنه از اظهار برائت افراد از اصلاحات(با آن سابقه سیاه سیاسی) بسیار خشنود است و حتما از این جهت اقدام جناب لک زایی در اظهار برائت هرچند فی الجمله از اصلاح طلبان را شایسته قدردانی می داند. البته نباید از نظر دور داشت که اطلاق عناوینی چون و و... به افراد و جریان ها و مجموعه های مختلف، فاقد ملاک و شاخصه های غیرقابل صحت سنجی نیست. بدین معنا که می توان بررسی کرد که چرا و با کدامین مستمسک، یک فرد یا جریان را اصلاح طلب یا اعتدالی می نامند و طبعا در تطبیق شاخصه ها بر مصادیق هم، همیشه امکان مناقشه و تغییر نگرش وجود دارد. ناگفته پیداست که به دلیل فقدان نظام معنایی و سازواره حزبی شفاف در فضای سیاسی کشور، تشخیص و تبرئه افراد از این عناوین، آسان نیست اما حتماً ممکن است. 🔲بعد از توضیحات پیشین، در ادامه به مرور برخی مواضع سیاسی جناب لک زایی می پردازیم تا خوانندگان محترم روزنه پیرامون قرابت فکری/گفتمانی ایشان به جریان اصلاحات و اعتدال(که می توان از آنان به عنوان یاد کرد) به قضاوت بنشیند: ◽️جناب آقای شریف لکزایی(متولد 1352)، بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی در زابل، از مهر 1368 وارد حوزه علمیه قم شد اما معلوم نیست تا چه حد برای تمحض در علوم حوزوی زمان صرف نموده و به گزارش تارنمای رسمی صدا و سیمای زاهدان با اتمام مقطع دبیرستان، تحصیلات دانشگاهی‌اش را آغاز کرده است. در این یادداشت اجمالا برخی شاخصه‌های فکری و سیاسی وی را در چند برش ارائه خواهیم کرد: ◽️ارائه تصویری سیاه از ملت ایران و جمهوری اسلامی 🔻القای علائق سیاسی و فکری بر آثار و سیره برخی بزرگان، که در قید حیات نیستند و توان دفاع از خود در برابر تحریفات را ندارند، یکی از امور غیرقابل قبول در عرصه مکتوبات سیاسی است لذا در مواردی افراد منویات و افکار شخصی یا برداشت های غیردقیق خود را از زبان دیگران بیان می کنند و بدین وسیله نواعا از پذیرش مسئولیت اجتماعی آن شانه خالی می‌کنند. @rozaneebefarda
حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 2 از 3] 🔻جناب آقای شریف لکزایی در یادداشت 5تیر1386 در سخنانی که مشابه آن در برخی رسانه های مخالف دیده می شود، نه تنها شعار را در جمهوری اسلامی تحقق‌نیافته تلقی می‌کند بلکه ادعا می‌کند که حتی ساز و کار آن نیز فراهم نشده است و شوربختانه تمام این مضامین را از زبان (که 26سال پیش از این یادداشت عروج کرده اند) بیان می‌کند: « آیت الله بهشتی با این پرسش مواجه است که آیا شعارهایی که در قبل انقلاب و یا در اوج انقلاب مطرح شده، در انقلاب اسلامی محقق شده است یا خیر. پاسخ ایشان این است که خیر. آزادی های مورد نظر که مطرح شده و شعارشان داده شده است تحقق نیافته؛ زیرا سازوکارهای لازم برای آن فراهم نیامده است.» او در ادامه این یادداشت پا را فراتر می‌گذارد و با کاربست عباراتی نامناسب، ملت ایران اسلامی اینچنین قضاوت می کند: «روشن است که ، است و ذهنیت استبداد زده، خود به خود، در هر نظام سیاسی، را می کند.» اکنون ایشان خوب است توضیح دهند که بین این سخنان او با آنچه در رسانه های اصلاح طلب پیرامون جمهوری اسلامی و مردم ایران می نویسند،چه تفاوتی وجود دارد؟ مردم انقلابی و مبارز ایران که به رهبری امام عزیز، سلطنت 2500 ساله را برانداخته و نظام دینی با محوریت ولی فقیه جامع الشرایط تاسیس کرده اند، اغلب شان استبدادزده اند و در فکر بازتولید استبداد اند؟! یاللعجب از این قضاوتها! ◽️ درادبیات لک زایی 🔻اغتشاشات آبان 98 که به دلیل بی‌تدبیری محض دولت محبوب جناب شریف لکزایی و اعتدالیون و اصلاح‌طلبان به وجود آمده بود، خسارتهای مادی و معنوی زیادی در پی داشت. در آن روزها دشمنان و بیگانگان، نظام اسلامی را به نشنیدن صدای مخالف و برخورد خشونت‌آمیز با مخالفان متهم می‌کردند و سازمان آدمکش منافقین نیز با تیتر «سی و دومین روز قیام سراسری» تلاش می‌کرد در آتش فتنه به وجود آمده بدمد. در این شرایط جناب لکزایی در گفت و گو با ایکنا یکباره به حامی مخالفان حکومت و مخالف خشونت تبدیل می‌شود: 🔸«در طول تاریخ ثابت شده و محروم کردن آن‌ها از هیچ‌وقت مؤثر نبوده است. در دنیای معاصر که کسی که مخالف و منتقد وضعیت و حکومتی است با مواجه شود.» وی در ادامه بر ایجاد احزاب رسمی مخالفان نظام (شاید به عنوان یک راه حل سیاسی!) تاکید می کند: «کسی که مخالف سیاسی است باید بتواند در قالب یک حزب قانونی عمل کند.»(ایکنا 25آذر98) ◽️فشار به حوزه علمیه و بازتولید ادبیات 🔻یکی از حربه‌های دولت تدبیر و امید برای انتقام‌گیری از حوزه علمیه قم و به صورت خاص، ، بازجویی و یقه‌گیری بابت چند قران بودجه محدود حوزه علمیه است. حتما هجمه‌های و اصحابش به حوزه را خاطرتان هست! شریف لکزایی نیز پس از ماجرای «کشتی مطلا» و بازتاب گسترده آن، فرصت را مغتنم شمرد و لباس شفافیت‌طلبی و مطالبه‌گری به تن پوشید و گفت: ▪️«امروز وضعیت و میزان بودجه‌های نهادهای مذهبی و دینی، نوع مصارف آنها و خروجی این نهادها زیر و سؤال افکار عمومی است و لازم است آن پاسخگویی و مطلوب اتفاق بیفتد. »(ایکنا 1بهمن96) و در ادامه تیغ خود را به صورت واضح برکشید و گفت: «مؤسسه‌ای دینی که بودجه دریافت می‌کند خودش باید مسئول و پاسخگو باشد و حوزه نمی‌تواند از طرف آن پاسخ دهد. حوزه علمیه بهتر است همان بودجه‌ای باشد که دریافت می‌کند.»(همان) البته او در بخشی از سخنانش به رپرتاژ (عمدی یا ناخواسته) شعار انحرافی پرداخت و گفت: «البته برخی از بزرگان معتقدند که حوزه علمیه نباید هیچ بودجه دولتی دریافت کند.»(پیشین) ◾️عجیب و جالب آنکه با گذشت سه سال از این سخنان، آیا مدیران بالادستی و همکاران جنابعالی نسبت به هزینه بودجه پُر و پیمان شفاف‌سازی نموده‌اند؟ آیا به سخن «برخی از بزرگان» عمل کرده و تمهیدی برای استقلال دفتر از دولت اندیشیده‌اند یا این قبیل ایده پردازی ها فقط برای مصرف رسانه ای و خدای ناکرده همدستی در اعمال فشار به بدنه مدیریتی حوزه است؟ ورای مسئله دفتر تبلیغات و پول‌های هزینه شده، آیا ایشان حاضرند نسبت به پولی که از بیت‌المال برای سفر ایشان به و (به نمایندگی «پگاه حوزه») در خرداد1388 خرج شد، شفاف‌سازی کنند و فراتر از یک سفرنامه معمولی، کارکردهای عینی آن را تشریح کنند؟ حقیقتا آن سفر چه دستاوردی برای نشریه‌ای به اسم «پگاه حوزه» داشت؟ امروز این نشریه کجاست و چه مخاطبی دارد؟ @rozaneebefarda
حاشیه بر حاشیه! مروری بر مواضع فکری/سیاسی آقای شریف لکزایی [ص 3 از 3] ◽️ارائه تفسیرهای متشابه از اندیشه امام خمینی(قدس سره الشریف) 🔻شاید کم‌تر کسی بتواند انکار کند که شاخصه اسلام «عبودیت» و «بندگی محض در برابر پروردگار متعال» است. البته اختیار و حق انتخاب نیز یکی از ویژگی‌های انسانی است اما «بندگی خالصانه» از اساسی‌ترین ارزشهای انسانی در آموزه های اسلام ناب است چنان‌که بزرگان در تعلیل تقدم «عبودیت» بر «رسالت» در هنگام شهادات صلاة، اهمیت بندگی در برابر سایر ویژگی‌ها را برشمرده‌اند. با این وجود از دوران اصلاحات به بعد، تفسیرهای ناروا از مفهوم آزادی خواهی(به تبع روشنفکران صدر مشروطه)، در رسانه های ایران باب شد و آزادی خواهان نه تنها به تقابل سازی بین دین خواهی و آزادی خواهی پرداختند که دامنه آزادی را تا «راهپیمایی علیه خدا» نیز پیش بردند! حال جناب لکزایی سالها بعد از فراموشی این نوع نگاه، با کاربست ادبیاتی متشابه، ادعا می کند امام خمینی طرفدار بوده است! این اطلاق در مقابل کدام قیود است و آیا شامل قیدهای مذهبی و معنوی هم هست یا نه؟ اگر شامل نیست، دیگر تعبیر آزادی مطلق بر آن روا نیست، هست؟! وی با تاکید بر این نکته که «به باور امام بنیاد و اساس اسلام بر آزادی استوار شده است» معتقد است امام خمینی آزادی را روشی برای رسیدن به سعادت می‌داند و در ادامه مدعی می شود امام در این راستا قائل به آزادی مطلق بوده‌اند: ▪️« در آرای امام خمینی، آزادی روشی است برای دست‌یابی به هدفی دیگر که همانا رسیدن به کمال و سعادت و قرب الاهی است. از این رو است که امام خمینی برای دست‌یابی به این هدف متعالی، . انسان با آزادی مطلق در راه رشد استعدادهای متعالی تلاش می‌ورزد و سعی می‌کند به قله‌های تعالی و کمال دست یابد. » (خبرگزاری مهر/ 13خرداد1399) ایشان توضیح نداده است چگونه می‌توان آزادی را برای سعادت خواست و از طرف دیگر آن را مطلق دانست؟ آیا از دیدگاه جناب لکزایی آزادی مطلق انسان را به سعادت می‌رساند؟ ◽️حمایت صریح از مشی 🔻جناب آقای لکزایی گرچه در جوابیه کوتاه و تندش تلاش می‌کند خود را چهره‌ای غیرحزبی و غیرهمسو با اصلاح‌طلبان نشان دهد اما ظاهرا حمایت‌های خود از را فراموش کرده است. وی در ابتدای مسیر دولت به اصطلاح «تدبیر و امید» تصریح کرد: ▪️« افراط و تفريطی كه در سه دوره گذشته رياست جمهوری وجود داشت، در اين زمينه مؤثر بوده است و اكنون كه بحث اعتدال مطرح شده، مورد اسقبال مردم قرار گرفته است؛ بايد اذعان كرد كه در يك نگاه كلی در چندين سال گذشته نگاه اعتدالی كمتری در دولت‌ها وجود داشته است.»(ایکنا/12شهریور1392) وی پس از برجسته کردن کلیدواژه «اعتدال» به عنوان گفتمان دولت حسن روحانی، پرچم تعامل با جهان را بلند کرده می‌گوید: ▪️« بايد جای را بگيرد، البته اين تعامل به معنای دست برداشتن از اصول نيست، كسی كه اعتدال را رعايت می‌كند به اصول نيز توجه بيشتری دارد، كسی كه افراط و تفريط می‌كند بخشی از اين اصول را نيز از دست داده است.»(ایکنا/12شهریور1392) تریبون‌دارانی که به اسم اعتدال دولت کذایی را به مردم تحمیل کردند و در ستایش آن قافیه ها ساختند، امروز ثمره اعتدال ادعایی‌شان را مردم چشیده اند. هرچند بخش قابل توجهی از این طایفه با درآمدهای میلیونی ماهانه(به واسطه هیئت علمی در مراکز همسو و مسئولیت ها و پروژه های مختلف) درد چندانی را در این روزها متحمل نمی‌شوند. 🔳بازخوانی مواضع سیاسی جناب شریف لکزایی و برخی دیگر از همفکران او و به طور مرور کارنامه و عملکرد دفتر تبلیغات اسلامی(که صدالبته کارهای قابل تقدیر و نیروهای شایسته انقلابی کم ندارد)، در این مختصر نمی گنجد. ایشان به جای پرخاش و کاربست تعابیر اهانت آمیز نسبت به طلاب و فضلای انقلابی که به لطف خدا با تقید به اصالت های طلبگی، به هیچ نهاد و مرکزی متصل نیستند و از حمایت و رانت دولتی نیز برخوردار نیستند، بهتر است پاسخگوی عملکرد چندین ساله خود در برخی نهادهای بودجه‌‌بگیر از بیت‌المال (که در کنار حمایت های حاکمیتی، سالانه بودجه زیادی از دریافت می کنند) باشند. و ضمناً اگر حقیقتاً با اصلاح طلبان و خرده جریان اعتدال و استاد مشاور پایان نامه شان جناب ، قرابت فکری و سیاسی ندارند، صریحاً شفاف سازی کنند و با صدای رسا بگویند تا موضوع بر همگان روشن شود و سوء تفاهم ها برطرف شود. این یادداشت را با ذکر صلواتی بر امام و شهیدان و از جمله حاج حبیب عزیز به پایان می بریم. انشاءالله خداوند همه ما را هدایت و عاقبت به خیر کند. @rozaneebefarda
تیپ سیاسی در قاب تصویر اگر می خواهید تیپ یک کارگزار سیاسی اعتدالی را در قالب تصویر ببینید، قسمت 14 (سکانس مصاحبه تلویزیونی آقای وزیر) را از دست ندهید! @rozaneebefarda
واگذاری پروژه براندازی به عناصر داخلی نگاهی نو به ماجرای پیرامون / قابل تامل||علی ثقفی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ◽️کسانی که بازتاب رسانه ای خارجی را در خصوص مناظره حجاب شبکه چهار رصد کردند، دیدند آنچه در اذهان نشست، اعلام یک آمار از یک دستگاه دولتی از سویی یک فرد وابسته به نظام در رسانه رسمی نظام بود. بدین مضمون که اکثر مردم ایران خواهان حجاب اختیاری هستند. ◽️کسانی که از ضرورت این مناظره همچنان دفاع می کنند، به موضع کسی مثل مسیح علینژاد در مخالفت با این مناظره استناد می‌کنند و سرخوشانه اعلام می‌کنند که ما این ابزار را از دست امثال مسیح علینژاد بیرون آوردیم. ◽️قبل از این در مواردی ضد انقلاب اعلام کرده بود که آزادی حجاب قدم اول برای گام‌های بعدی است و معلوم است هدف غایی ضد انقلاب از طراحی این گام ها چیست... ◽️یادمان است در ماجرای فتنه ۸۸ یک شعار از سوی ضد انقلاب با برآورد اشتباهی که از صحنه داشتند، آنها را لو داد. آنها گفتند انتخابات بهانه است اصل نظام نشانه است. ◽️ای کاش طرفداران مناظره توجه می‌کردند که حجاب اختیاری بهانه است و اصل نظام نشانه است. ◽️ کاش آنها به جای اینکه وقتشان را صرف این کنند که حجاب الزامی درست است یا حجاب اختیاری، دست دشمن را برای مردم رو می کردند. ◽️امید دانا که مانند علی علیزاده مدتی با طرفداری از نظام برای خود در میان نیروهای کم‌توجه انقلاب جایی باز کرده‌است، با خوشحالی زیاد و تعریف فراوان از طرفدار حجاب اختیاری در این مناظره با تعابیری بسیار تند اپوزیسیون ضد انقلاب را سرزنش می کند که شما چرا با این مناظره مخالف هستید. او می‌گوید تغییر یک شبه نمی شود. صبر کنید، به تدریج این اتفاق خواهد افتاد. او سپس به روند تغییر الگوی حجاب از دهه ۶۰ تاکنون اشاره می کند و می گوید در نظام جمهوری اسلامی افراد عاقلی مانند این فرد طرفدار حجاب اختیاری در این مناظره هستند که خودشان اهداف شما را عاقلانه و به تدریج تامین خواهند کرد. ◽️ می گویند ما حربه را از دست امثال گرفتیم. با این توضیحات واقعیت آن است که شما بخشی از پروژه براندازی را داوطلبانه از ضد انقلاب تحویل گرفتید. آنچه در سیما انجام شد نه یک مناظره آزاد اندیشانه برای روشنگری و پاسخ به شبهات افکار عمومی بلکه واگذاری قطعه ای از پروژه براندازی به سیما بود. ◽️این کار شبیه رفتار هیئت حسن نیت در کردستان بود که برای حل مشکل کردستان، استانداری کردستان را به واگذار کرد. @almottaqin @rozaneebefarda
و نظریه پردازی بر اساس و با استدلال های نصیری، حتی را نیز نمی توان تعطیل کرد، چه رسد احکام شرعی! [ص 1 از 5] / @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ▫️در این مناظره آقای مهدی نصیری در مقام مخالف الزام و آقای حسین سوزنچی به‌عنوان مدافع الزام حجاب، مباحثی را طرح کردند. نگارنده همان شب طی توئیتی دیدگاه خود را درباره اظهارات آقای نصیری اینچنین بیان کردم: «امشب، مناظره آقای مهدی نصیری با آقای سوزنچی در برنامه زاویه پیرامون الزام حجاب را دیدم. متاسفانه کاملا حرف می‌زد و صریحا بر نظر می‌داد که این حرف است. . همچنان حرف می‌زند و در تندروی تغییر نکرده است.» خوشبختانه این توئیت بازخورد داشت و پاسخ‌های مهربانانه و نامهربانه، گاه منطقی و اغلب غیرمنطقی توام با و شبیه موعظه به همراه داشت. جالب آنکه اکثریت پاسخ‌دهندگان از آقایان بودند و به ندرت، خانم‌ها نظر می‌دادند. 🔻با وصف این، به نظرم رسید که برخی نکات را با توضیح بیشتر در یادداشتی بیان کنم. ◽️اساس سخن این است که یا به اجرای قوانین وضع شده از سوی هستند. مرجع قانونگذاری در ، پارلمان یا مجلس شورای ملی است و در مانند جمهوری اسلامی ایران، علاوه‌بر پارلمان، است. بنابر این، حکمرانی دینی به همان اندازه که موظف به اجرای قوانین وضعی مجلس است، بلکه بیشتر، مکلف به اجرای قوانین شرعیه است. در غیر این صورت، دینی بودن حکمرانی بی‌معنا خواهد بود و از آنجا که حکم حجاب که از واجبات مسلم و اجماع نظر فقهای امامیه و اهل سنت است، از احکام اجتماعی و بلکه سیاسی است و حاکم شرع مکلف به اجرای احکام اجتماعی مانند پوشش اسلامی است. البته در نحوه اجرای این حکم، مباحثی وجود دارد که باید در جای خود به آن پرداخت. ▪️ آقای نصیری در این مناظره هیچ‌گونه بر به الزام پوشش ذکر نکرده است. بلکه در اقامه دلیل بر پایه هم ناکام بود. وی در این مناظره بیشتر بر مناقشات و کاستی‌های عملی مجری قانون و شرایط اجتماعی غیرمسلم استناد می‌کرد، مثل اینکه حکمرانی دینی در ترویج حجاب موفق نبوده است یا الزام حجاب، جامعه را دوقطبی می‌کند یا در فلان بیمارستان با افراد غیرچادری برخورد خوبی نشده است یا در ترکیه که الزام حجاب نیست، افراد محجبه بیشتر شده‌اند (مادربزرگ محجبه، دختر بی‌حجاب و نوه محجبه) یا نظرسنجی‌ها نشان‌دهنده کاهش اقبال عمومی به حجاب است یا اینکه حکمرانی مسائل مهم‌تری مانند فقر را رها کرده و به مساله کم‌اهمیت‌تر سرگرم شده است. نتیجه کلی که نصیری از این دلایل می‌گیرد، نفی الزام حجاب است. یعنی حکومت دینی مکلف به الزام واجب شرعی حجاب نیست. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، هیچ یک از این گفته‌ها، برای را هم ندارند تا چه رسد به . ▪️قانون الزام به‌طور کلی از قوانین بالادستی است و به خاطر بد عمل کردن کارگزار حکومت، تعطیل بردار نیست. عرف عقلایی می‌گوید اگر امر دائر بین کنار گذاشتن قانون خوب یا کارگزار بد باشد، مسلما کارگزار بد کنار گذاشته می‌شود و نه قانون خوب چون قانون به امر واجب تعلق گرفته است و هر واجبی حَسَن است. اگر قانونی موجب تبعیض ناعادلانه میان آحاد جامعه شود، آن قانون مذموم است اما اگر موجب دوقطبی میان قانونگذار و شهروند مخالف قانون شود؛ آن دوقطبی مسموع نیست. مثل دوقطبی پلیس راهنمایی و راننده خاطی که در آن باید جانب کارگزار قانون را گرفت. خطای اساسی دلیل دو قطبی‌سازی این است که گمان می‌کند اگر الزام نباشد، دیگر دوقطبی‌ای در کار نخواهد بود درحالی که به یقین چنین نیست. مطلب منقول از جامعه ترکیه از اساس غلط است. نصیری به گفته‌های شخصی استناد می‌کند که معلوم نیست آن شخص کیست و چقدر حرفش درست و مستند است و می‌تواند در اینجا حجیت داشته باشد. ◽️به‌ویژه که شواهد و گفته‌ها، خلاف این مطلب را نشان می‌دهد. مسلما بسیاری از مسافرت‌های تفریحی به سواحل ترکیه برای ملاحظه حجاب زنان آنجا نیست. مضافا اینکه حکمرانی فعلی ترکیه دغدغه اجرای احکام اسلامی را ندارد. چون دولتمردان فعلی ترکیه ماهیت سکولار بودن (غیردینی) حاکمیت که اصل تغییر‌ناپذیر قانون اساسی آنجاست را پذیرفته‌اند. @rozaneebefarda
و نظریه پردازی بر اساس و داوود مهدوی زادگان [ص 2 از 5] ◽️اینکه مسائل اقتصادی و فقر مهم‌تر از حجاب است، ظاهرا سخن درستی است اما نافی اهمیت احکام دیگر نیست و دلیل تعطیلی سایر احکام هم نمی‌تواند باشد. اینکه چون مسائل مهم‌تری در کار است پس باید از تمام مسائل با اهمیت کمتر چشم‌ پوشید، سخن بی‌وجهی است. منشأ خطا در این ادعا، اتمی و پاره‌پاره دیدن احکام است و این خیال که احکام با یکدیگر هیچ ربط ارگانیکی ندارند. بحث در این‌باره مجال وسیع‌تری می‌طلبد ولی همین اندازه باید گفت که اجرای حکم حجاب، حتی نقش بسزایی در کاهش فقر و فحشا تواند داشت و عدم اجرای آن موجب تضعیف دیانت و به‌تبع آن موجب تضعیف تقیّد - یعنی تضعیف راستی و امانت و صدق و انفاق و ایثار و فداکاری و مجاهدت در سبیل‌الله و مستضعفین- خواهد بود. ◾️اما اینکه در مقطعی از زمان، نظرسنجی‌ها بیانگر کاهش اقبال مردم به حکم حجاب شده است، دلیل قانع‌کننده‌ای برای تعطیل حکم نیست. این وضعیت لزوما به‌دلیل خود این حکم نیست و در اثر خوب عمل کردن حکمرانی دینی یا مشاهده نتایج بی‌حجابی ازسوی مردم دستخوش تغییر تواند شد. همان‌طور که ملاحظه می‌کنید، سستی این استدلال‌ها به‌قدری است که نمی‌توان با استناد به آن، حتی قوانین عرفی را تعطیل کرد تا چه رسد به اینکه بخواهیم حکم خدا را تعطیل کنیم! ◽️حکم شرعی تعطیل‌بردار نیست. تعطیلی حکم شرع به دو معنا است؛ نخست، تعطیلی تکلیف حکمرانی دینی به الزام است و دوم، تعطیلی حکم واجب شرعی حجاب است. در اینجا، هر دو معنا منظور است. منتها معنای نخست «بالمطابقه» است، چون مستقیما با تکلیف الزام مخالفت می‌شود، ولی معنای دوم «بالملازمه» است، زیرا لازمه بی‌تفاوتی حکومت، ترک واجب شرعی حجاب است. البته استدلال به اصل اختیار و انتخاب، موجب تعطیلی بالمطابقه حکم شرع می‌شود. وقتی امری واجب شده باشد، اختیار ترک آن ممنوع است و معصیت خواهد بود و اگر باور به این اختیار پیدا کند، به‌رغم اینکه می‌داند واجب است، چنین باوری بدعت است. به هر روی، در گفته‌های نصیری هر دو معنای تعطیلی حکم شرع وجود داشت، چون هم می‌گوید حکمرانی دینی مکلف به الزام حجاب نیست. درحالی‌که مکلف است، و هم اصل اختیار را در واجب شرعی را دخالت داده است. ◽️اصل «عدم اکراه در دین» که از آیات مختلف قرآن کریم استنباط شده است، در بحث الزام، زیاد استدلال می‌شود. مباحث زیادی درباره این اصل می‌توان پیش کشید که مجال پرداختن به آنها اینجا نیست. همین اندازه عرض می‌کنیم که این اصل -آن‌طور که غالبا و به‌اشتباه به آن استناد می‌کنند- اطلاق دارد و هر حکمی را می‌تواند شامل شود. درنتیجه، با همین اصل می‌توان تمامی احکام شرع را تعطیل کرد. کسی می‌تواند بگوید که تمام شریعت بر من اجبار و اکراه است، پس من ملزم به انجام یا ترک واجبات و محرمات نیستم و بدین ترتیب، با اصلی دینی در نفی دین اقدام کرده است و این خلاف عقلی وشرعی است. ارکان و آموزه‌های دین نمی‌تواند دین را به تعلیق درآورد. پس باید حدود و شرایط این اصل را معلوم کرد و سپس در استنباط حکم از آن بهره گرفت. قلمرو این اصل، وضعیت‌های غیرعادی و شخصی است و حوزه عمومی یا حیات روزمره را شامل نمی‌شود. لا اکراه، اصل ثانوی است و نمی‌توان در بَدو امر، آن را به‌کار بست؛ یعنی فله‌ای و غیرعلمی نمی‌توان از این اصل استفاده کرد. لکن این سخن در فرض آن است که «لا اکراه فی‌الدین» را اصلی فقاهتی بدانیم. چون یک نظر هم این است که اساسا، لا اکراه فی‌الدین، اصل کلامی است و در توصیف دین یا احکام شرع استعمال شده است. 🔻یعنی احکام شریعت اسلامی از تمام امکانات شهری مثل آب و برق و تلفن و خدمات شهری استفاده می‌کند ولی حاضر نیست مالیات پرداخت کند و از قواعد زیست‌شهری تبعیت کند. در چنین حالتی، او اصل التزام را از کار انداخته است. کار فیلسوف سیاسی از همین‌جا آغاز می‌شود و ایده «حکمرانی» به‌مثابه «یگانه راه‌حل» را مطرح می‌کند. حکمرانی شهروند خاطی را الزام به التزام می‌کند. ◽️بنابراین، اصل الزام حمایت‌گر و معاضد یا ضامن اصل التزام است و رابطه تقابلی بین‌شان برقرار نیست. البته آنارشیست‌های علمی بر این باورند که التزام برای اداره اجتماع کفایت می‌کند و هیچ نیاز یا ضرورتی برای حکمرانی وجود ندارد. لکن آنان هیچ راهکار تضمینی برای اینکه شهروند خاطی را ملتزم به قواعد اجتماعی کنند، ارائه نمی‌کنند. گفته‌های آقای نصیری در این مناظره، آشکارا با همین رویکرد آنارشیستی پیش رفته است. او هیچ تضمینی به جامعه ایرانی نمی‌دهد که اگر 10درصد عریان فرضی او، 70درصد یا بیشتر شود، چه باید کرد، بلکه می‌گوید کار حکومت دینی تمام است. حال آنکه در آن صورت کار جامعه ایرانی تمام است. چون عریان‌خواهی اساسا در ستیز با انسجام اجتماعی عمل می‌کند و به همین دلیل است که عریان‌گرایی در غرب هم به‌شدت ضابطه‌مند است. @rozaneebefarda
و نظریه پردازی بر اساس و داوود مهدوی زادگان [ص 3 از 5] ◽️التزام در حکمرانی دینی همانند دیگر حکمرانی‌ها، به همان وجه عملی اکتفا شده است و منوط به التزام عقیدتی یا ایمانی نیست. چنانکه در سیره حکمرانی رسول‌الله صلی‌الله علیه وآله اصرار بر التزام ایمانی دیده نمی‌شود و به همین سبب، حتی با شهروندی منافقین هم-درصورت التزام عملی به احکام حکمرانی اسلامی- مخالفت نورزیدند. لذا الزامات حکمرانی پیامبر به همین التزام عملی تعلق می‌گرفت. خصوصا در احکام توصلی که به مانند احکام تعبدی، قصد قربت لازم نیست. مانند حکم حجاب که از احکام توصلی است و در آن صرف التزام عملی شهروندان، کفایت می‌کند. گرچه جامعه مطلوب دینی، التزام ایمانی علاوه‌بر التزام عملی است. ولی این امر دشوار و موجب تکلف است و از اختصاصات دوره حکمرانی حضرت حجت(عج) است. ◾️حکمرانی دینی از جهت الزام حکومتی با حکمرانی‌های غیردینی یا سکولار تفاوت نظری ندارد. همان‌طور که در حکومت‌های سکولار، امر الزام حکومتی، لازم و ضروری است و برای اعمال آن از همه‌گونه ابزار‌های انسانی و ماشینی و روش‌های تشویقی و تنبیهی بهره‌برداری می‌کنند؛ در حکمرانی اسلامی نیز اصل الزام، مسلم و قطعی است. احکام جزائی اسلام و مواعظ اخلاقی و توبیخ‌های دینی تماما در جهت اعمال اصل الزام است. بنابراین، الزام حکومتی، از اختصاصات نظام اسلامی نیست و در دیگر حکمرانی‌ها -با هرگونه فلسفه سیاسی که باشند- هم دیده می‌شود. اما اختلاف حکمرانی اسلامی بر پایه روایت ولایت‌فقیه با دیگر نظریه‌های سیاسی-به‌ویژه حکمرانی سکولار و دنیوی- در مراجع قانونگذاری است. حکمرانی‌های سکولار با دین‌زدایی از سیاست و نفی وحی به‌مثابه مرجع تشریع احکام مدنی، مرجع قانونگذاری را محدود به عرف ساختند. در این‌گونه حکمرانی‌ها فقط مراجع عرفی مانند مجالس ملی و شوراهای شهری و محلی و اتحادیه‌ها و انجمن‌های صنفی و مردم‌نهاد از جهت قانونگذاری اعتبار دارند و باقی مراجع قانونگذار به‌ویژه مرجع وحی کنار گذاشته شده است. اما در حکمرانی دینی ولایت‌فقیه علاوه‌بر مراجع عرفی، شریعت اسلامی به‌عنوان مرجع قانونگذار اعتبار پیدا کرده است. البته رابطه این دو مرجع، طولی است و نه عرضی. به همین دلیل، قوانین عرفی نمی‌توانند در تعارض با قوانین شرعی وضع شوند. 🔹براین اساس، اگر قانونی در نظام اسلامی ماخوذ از مرجع وحی باشد؛ نمی‌توان به‌دلیل عدم توافق اقلیتی از مردم، آن قانون را کنار گذاشت. حکم حجاب واجب شرعی است و مردم ایران با وضع این قانون در مجلس شورای اسلامی مخالفت نکردند و از روی التزام ایمانی و عملی به آن عمل کردند. لذا نمی‌توان این حکم شرعی را به صرف مقاومت و مخالفت جماعتی تعطیل کرد مگر اینکه ولی‌فقیه حکم حکومتی جدید -که نافی اصل حکم شرعی هم نباشد- صادر کند که آن‌هم مقتفی به‌دلیل شرعی و احیانا ناظر به تزاحم احکام خواهد بود و نه من‌عندی. البته در حکمرانی‌های عرفی نیز قانون عقلانی را به صرف مخالفت‌های سلیقه‌ای تغییر نمی‌دهند. @rozaneebefarda
و نظریه پردازی بر اساس و داوود مهدوی زادگان [ص 4 از 5] –به‌معنای ادخال چیزی که در دین نیست یا اخراج و تعطیل کردن امری که در دین است- لزوما به‌معنای کفر نیست. بدعت طیفی از اعمال است که از خبط‌های کوچک معصیت‌آمیز شروع می‌شود تا به کفر می‌رسد. در اغلب دینداری‌ها باورهایی وجود دارد که از دین نیست ولی دینی تلقی می‌شود و یا آنکه دینی است ولی غیردینی تلقی می‌شود، مانند فریضه حجاب که در نظر برخی دینی نیست و یا باور به اختیاری بودن حجاب دارند، درحالی‌که این باور غیردینی است. ◽️اصولا نقد‌های دینی که انجام می‌شود برای معلوم ساختن امور دینی و غیردینی است. تنها برخی دینداران معصوم و مخلص هستند که تماما از کنش بدعت به دور می‌مانند و سایرین حظی از گفتار و اعمال بدعت‌آمیز را برده و می‌برند. این‌گونه بدعت‌ها را می‌توان «بدعت‌های عرفی» نامید ولی نمی‌توان به‌سادگی آنها را کفر دانست. در این صورت، باید اغلب مسلمانان را تکفیر کرد. چنانکه جریان‌های تکفیری، با رویکرد حداکثری، تمام مسلمانان را بر همین اساس که اهل بدعت هستند، تکفیر می‌کنند. و حال اینکه چنین رویکردی خود بدعت بزرگی است. قرآن کریم برخی مردم مدینه را که هنوز ایمان در دل‌هایشان جاری نشده بود ولی دعوی ایمان داشتند، تکفیر نکرده است بلکه می‌فرماید نگویید ایمان آوردم بلکه بگویید اسلام آوردم: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْإیمانُ فی قُلُوبِکُمْ وَ إِنْ تُطیعُوا اللهَ وَ رَسُولَهُ لا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمالِکُمْ شَیْئاً إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحیمٌ»؛ اعراب بادیه‌نشین گفتند: «ایمان آورده‌ایم.» بگو: «شما ایمان نیاورده‌اید، ولى بگویید اسلام آورده‌ایم، هنوز ایمان وارد قلوب شما نشده است؛ و اگر از خدا و پیامبرش اطاعت‌کنید، چیزى از پاداش کارهاى شما را فروگذار نمى‌کند، خداوند، آمرزنده و مهربان است(حجرات: 14). تکفیرِ سخن بدعت‌آمیز، شرایطی دارد که ازجمله این شرایط علم به بدعت‌آمیز بودن سخن و اصرار بر آن است. بنابراین، وقتی گفته می‌شود فلان سخن بدعت‌آمیز است؛ نباید چنین برداشت شود که صاحب سخن را کرده‌ایم. ◽️درباره لزوم فرهنگ‌سازی برای اجرای احکام شرعی و عرفی زیاد سخن به میان می‌آید. لکن اغلب این سخن‌ها هنگام «اجرای حکم شرعی» است. همین که حکمرانی تصمیم جدی به اجرای حکم شرعی یا حتی برخی احکام عرفی می‌گیرد، بحث لزوم فرهنگ‌سازی از ناحیه جماعتی پیش کشیده می‌شود و درنتیجه حکمرانی بعضا از تصمیم جدی خود عقب‌نشینی می‌کند و به‌دنبال آن، بحث فرهنگ‌سازی از ناحیه همان منتقدان-که دستی در فرهنگ‌سازی هم دارند- به فراموشی سپرده می‌شود. همین امر، این ذهنیت را تقویت می‌کند که ایده فرهنگ‌سازی صرفا ابزاری برای منفعل ساختن حکمرانی دینی از اجرای احکام شرعی است. @rozaneebefarda
و نظریه پردازی بر اساس و داوود مهدوی زادگان [ص 5 از 5] ◽️قطع‌نظر از این نگاه ابزارانگارانه و با حفظ اهمیت مباحث عمیق فرهنگ‌سازی، نکته اساسی این است که فرهنگ‌سازی مردم برای پدید آمدن التزام و اجرای صحیح قانون، شکل واحدی ندارد، بلکه به‌اقتضای موضوع و شرایط زمانی و مکانی و دیگر مقتضیات امر، شکل‌های مختلفی پیدا می‌کند و نمی‌توان شکل واحدی از فرهنگ‌سازی را در همه‌جا تجویز کرد. ◽️گاه نفس الزام به اجرای قانون، موجب فرهنگ‌سازی است؛ یعنی تا این الزام عملی نشود، فرهنگ‌سازی هم اتفاق نمی‌افتد. مگر برای بستن کمربند ایمنی هنگام رانندگی، چقدر فرهنگ‌سازی شد، بلکه غالبا نسبت به این قانون بی‌اعتنایی می‌کردند. اما از وقتی قانون بستن کمربند ایمنی -که به‌رغم دشواری رعایتش حافظ جان سرنشینان است- از سوی حاکمیت جدی گرفته شد، فرهنگ بستن کمربند ایمنی هم در میان رانندگان جا افتاد. در صدر اسلام، اجرای برخی فرایض شرعی تا زمان تاسیس حکومت اسلامی به تاخیر افتاده بود. مانند نماز جمعه که پیامبر هنگام ورود به مدینه در منطقه قبا اولین نماز جمعه را برگزار کرد. حکم جهاد در دوران بعثت پیامبر خدا صلی‌الله علیه و آله در مکه تشریع نشد، بلکه حکم هجرت مسلمانان به حبشه و سپس مدینه تشریع شد، اما پس از تاسیس حکومت نبوی و قدرت یافتن مسلمانان، حکم جهاد که فریضه استقامت برابر تهاجم کفار و مشرکین است، تشریع شد و یا به‌دنبال فتح مکه و استیلا بر شهر، فرمان منع انجام مناسک حج به شکل عریان و داخل شدن کفار و مشرکین در مسجدالحرام توسط حضرت وصی علی(ع) بر مردم مکه ابلاغ شد و در این ابلاغ‌ها منتظر فرهنگ‌سازی نشدند، بلکه تنها مانع اجرای حکم، عدم استیلا بوده است. 🔸بر همین اساس، به‌نظر می‌رسد در جمهوری اسلامی ایران همزمان با الزام حکومتی حجاب، فرهنگ‌سازی حجاب هم پدید آمده است، بلکه این فرهنگ‌سازی درحال عبور از مرزهای جمهوری اسلامی است. درحال حاضر فیلم‌های ایرانی با حفظ حجاب ساخته می‌شود و مخاطبان زیادی هم دارد و سلبریتی‌های صنعت فیلم و سریال هم به‌رغم الزام حجاب، شهرت پیدا کرده‌اند و دستمزدهای نجومی می‌گیرند. برخی از همین فیلم‌ها به جشنواره‌های بین‌المللی راه یافته و موفق به دریافت جایزه اسکار شده‌اند. پس، این گفته که حکمرانی دینی با گذشت 40سال موفق به فرهنگ‌سازی حجاب نشده است، تمام واقعیت نیست. به عقیده نگارنده، زنان و دختران ایرانی شریف‌ترین و باعفت‌ترین مردمان جهان هستند و به‌عنوان الگوی زن محجبه مسلمان شناخته می‌شوند. به‌همین خاطر است که زنان ایران برابر رضاخان مقاومت خونینی از خود نشان دادند، ولی در جمهوری اسلامی به غیر از اقلیتی، از حکم الزام حکومتی حجاب استقبال کردند. ◾️آیا اگر الزام حجاب برداشته شود، بی‌حجابی و عریان‌گری اشاعه پیدا نمی‌کند؟ نصیری بر این عقیدهاست که رویگردانی 70درصدی از حجاب، به‌خاطر الزام حکومتی آن است و اگر الزام برداشته شود، این رویگردانی متوقف می‌شود و فقط اقلیت 10 درصدی باقی می‌ماند که باید با آنها برخورد کرد. با فرض درست بودن آماری که وی داده است –چون اساسا این و است و نمی‌توان با آن استدلال کرد– ایشان، لااقل به‌طور ضمنی پذیرفته است که باید با آن 10درصد مخالف، مقابله کرد. به‌علاوه، ایشان بر چه اساس و چه پایشی چنین جزم‌اندیشانه پیش‌بینی می‌کند. چه تضمینی برای گفته خود دارد که می‌گوید تمایل به بی‌حجابی متوقف می‌شود. آیا بی‌حجابی و عریان‌گری در کشورهای غربی روزبه‌روز کمتر می‌شود؟ شدت این امر را از مقایسه وضعیت فعلی این کشور‌ها حتی با وضعیت پوشش مردم آنها در پیش از جنگ جهانی دوم می‌توان دریافت. ◽️متن کامل یادداشت را اینجا بخوانید: http://fdn.ir/46006 🔘 روزنه؛ دریچه ای به تاریخ، سیاست و اندیشه دینی معاصر. فرهیختگان را به دعوت فرمائید: https://eitaa.com/joinchat/2032861191C0a0a43a053
مدیر تذکر جدی دریافت کرد؟ / در حال بررسی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸طبق ادعای برخی رسانه های غیر رسمی(که تا کنون اغلب اخبارشان دقیق بوده)، تذکر سنگینی نسبت به مناظره هفته گذشته شبکه ۴ پیرامون موضوع حجاب به مدیر این شبکه داده شده است. 🔻در این تذکر از بی تدبیری های صورت گرفته در روند محتوایی شبکه ۴ انتقادات جدی صورت گرفته و تصریح شده است: «آنچه در شبکه ۴ می گذرد محض است و در قضیه هم مسئول شبکه بوده و هم مجری کوتاهی کرده است.» 🔹یکی از مهمانان این مناظره به صراحت گفته بود: «جمهوری اسلامی نباید از آغاز به موضوع حجاب به صورت حکومتی نگاه می کرد.» 🔻در تذکر به مدیر شبکه ۴ آمده است: «یعنی امام حکیم ما در زمینه حجاب اشتباه کرده اند؟!» 🔹مدیر شبکه ۴ بعد از این تذکر به شدت از اتفاق رخ داده متاثر شده و در محفلی گفته است: «من احساس می کنم یک در شبکه ام حضور دارند که باید آنها را شناسایی کنم.» 🔶حاشیه روزنه هنوز مدیر شبکه چهار و روابط عمومی صدا و سیما و سایر نهادها و افراد مرتبط، در این زمینه رسما شفاف سازی نکرده‌اند لذا باید منتظر تایید تا تکذیب این خبر باشیم. ظاهرا حواله به ، مستمسک جدید برخی مدیران صدا و سیما برای فرار از پاسخگویی است؛ چه اینکه پیشتر، جناب علی عسگری نیز به جای پذیرش اشکالات و تلاش برای جبران در موضوع ۶، در ضمن اظهاراتی شعاری، همه خطاهای واضح را به (که بعدا هرگز پیدا و مجازات نشدند) حوالت داد! @rozaneebefarda
توئییت جالب فرید ابراهیمی در واکنش به اظهارات جدید روحانی: 👇
هدایت شده از فرید ابراهیمی
‏باشه آقای روحانی! صد لعنت به واشنگتن دی سی اما هزار لعنت به هر چی واشنگتن دی سی پَرسته. یَک یَکشون! @faridebrahimi62
حتی لوگوی وزارت خارجه هم خارجی و کپی کاری است! 🔹چندی وزارت امور خارجه در آستانه دویستمین سال تاسیس از نشان و پرچم جدیدش رونمایی کرد. 🔹این لوگو واکنش‌های منفی و انتقادهای بسیاری به همراه داشت اکنون مشخص شده که دقیقا شبیه لوگوی دو شرکت خارجی است. @rozaneebefarda
هدایت شده از مدرسه اقتصاد
لیست کتب رسانه،تبلیغات،عملیات رسانه‌ای و روانی، فقه رسانه،اقناع، سینما.pdf
700K
🔷🔸 لیست کتب و مقالات فقه رسانه، سواد رسانه، ارتباطات، افکار عمومی، تبلیغ و پروپاگاندا، سینما، عملیات روانی، شیوه‌ها و مؤلفه‌های تأثیرگذاری و اقناع رسانه‌ای؛ به همراه معرفی اجمالی برخی منابع @feghherasane 👌 دوستان عزیز اقتصادی! برای فهم عمیق و و نبردهای شناختی در این حوزه، خواندن منابع بالا توصیه می‌گردد. با تشکر از کانال فقه رسانه،ارتباطات و فضای مجازی. @schoolofeconomics
💥آیا این تیتر به معنای القای ضرورت است؟ اگر نیست (که به نظر ما هم چنین نیست و این امر از آقایان دور از انتظار است) اصلاح شود اما اگر احیانا کسانی به دنبال این امر هستند؛ از انحصار خبری چه کسانی سود می برد؟ انتظار تقدیر و تجلیل از کسی ندارند اما بستن فضا و تنگ کردن بستر فعالیت نخبگان مستقل و انقلابی، به صلاح بانیان انحصارگرایی نیست. تنوع و تکثر فعلی، موجب انعکاس صدای طیف های مختلف حوزوی و مجموعا زمینه ساز بالندگی و تکاپو در حوزه است و صد البته که رسانه ها به میزان صداقت و صراحت و شهامت در بیان حقائق حوزوی، مورد اقبال یا ادبار مخاطبان فرهیخته حوزوی قرار می گیرند، و طبعا به صورت دستوری و فرمایشی یا سایر روش های نامتعارف(!)، نه می توان رسانه ای را محبوب القلوب کرد و نه حذف! @rozaneebefarda
ماجرای مصاحبه با @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔹جعفر شیرعلی نیا که روزگاری به برکت و ارتباطات توانست پله های ترقی را طی کند، در فرایند نگارش دایره المعارف مصور آقای ، توسط او و اطرافیانش با وسائط مختلف شد و کسی که در کتاب زندگانی مقام معظم رهبری، تصویری نسبتا دقیق و منصفانه ارائه داده بود، ناگهان قلم را بنا به علائق و سلایق نوپدید چرخاند و ضمن تلاش برای روایت تعارضات فکری و سیاسی هاشمی و مقام معظم رهبری، روایتی مطلقا جانبدارانه از هاشمی ارائه داد.(مقایسه دو کتاب، میزان زاویه روایت او را نشان می دهد) 🔸بعد از این، او ضمن بازگشت مجدد به عرصه دفاع مقدس، به جرگه کسانی پیوست که روایتی غیرمقدس و زمینی از جنگ تحمیلی ارائه می دهند و در مواردی بدان تصریح کرده اند(ر.ک: گفتگوی مهدویان و شیرعلی نیا با مهرنامه) کانال شیرعلی نیا با مطرح کردن برخی نکات خاص، گرچه موجب نقد برخی منابع تاریخی دفاع مقدس را در پی داشت که در جای خود بسیار هم لازم است، اما ضمنا با طرح برخی نکات چالشی و برجسته سازی رسانه ای بعضی موضوعات خاص که بعضا با شواهد و مستندات همخوانی نداشت و تکذیب برخی بزرگان و شاهدان عینی را دنبال داشت، این کانال را به بنگاه شبهه پراکنی پیرامون مشهورات تاریخ دفاع مقدس تبدیل کرد. شیرعلی نیا اکنون افشا کرده که اخیرا از او به عنوان کارشناس تحولات دفاع مقدس دعوت به گفتگو کرده و حالا احتمالا به دلیل حواشی مربوط به ، از پخش آن امتناع کرده اند و این موضوع شیرعلی نیا را عصبانی کرده و طلبکارانه در یادداشتی با عنوان《لوطی‌خور نخواهد شد||نتوانستند کمتر از یک ساعت گفتگو را پخش کنند》، با همان روحیه طلبکارانه همیشگی اش، با استفاده ابزاری از برخی بیانات امام خمینی، چنین نوشته است: 👇 🔲حالا تلویزیون یک نفر متولد بهمن ۱۳۵۷ را خودش دعوت کرده و کمتر از یک ساعت از با او گفتگو کرده است. به قول امام برنامه‌اش را هم خودش نوشته، سوال پرسیده و رسما در منابع خبری‌اش اعلام کرده برنامه را پخش می‌کند. اما نتوانست... من تشنه‌ حضور در تلویزیون نیستم اما عزیزانی که در این سال‌ها برای روایتِ ایرانی از جنگ زحمت کشیده‌اند می‌توانند نگران باشند و حرفی بزنند، چرا که این روش‌ها در امروز و فردایِ تاریخ، مخاطب را درباره‌ی تمام زحماتِ آن‌ها دچار تردید می‌کند. از مخاطبان عزیزم که با دعوتِ من پای تلویزیون منتظر نشستند، عذرخواهی می‌کنم. نباید به وعده‌ی آن‌ها اعتماد می‌کردم. محرومیت از تریبون‌های ملی را تحمل می‌کنم و همین‌جا در فضای مجازی خواهم نوشت. به امید خدا جعفر شیرعلی‌نیا ششم مهر ۱۳۹۹ 🔶حاشیه تکلیف با شیرعلی نیا که در سایه تسامح کاری برخی افراد و اعتماد زودهنگام برخی مجموعه های انقلابی، رشد پفکی داشته، تقریبا روشن است. حرفهایی دارد که گرچه با هیاهوی ژورنالیستی، بیش از حد لازم برجسته سازی می کند، اما اهلش باید در فضای تخصصی بدان بپردازند. اما تکلیف با معلوم نیست؛ واقعا بعد از فاجعه که در آن با مشتی آمار تکذیب شده، به طرح ادعاهای عجیب و غریب پیرامون پرداخت، چگونه مسئولان این شبکه رضایت داده اند که از فردی با پیشینه شیرعلی نیا که کانالش بنگاه شبهه پراکنی پیرامون تاریخ دفاع مقدس است، به عنوان کارشناس تاریخ جنگ دعوت شود؟!! @rozaneebefarda
نفوذ یک خانواده یهودی مخفی گیلانی در عرصه ورزش 💥قابل تامل @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔶 ، فرزند کیومرث بیات، اهل رشت است که خودش و پدرش تا کنون به دروغ تظاهر به اسلام میکردند و خودشان را مسلمان معرفی میکردند و به جاهای مختلفی در عرصه ورزشی، کرده بودند. 🔶کیومرث بیات مالک و مدیرعامل سابق باشگاه فوتبال سپیدرود رشت بود که در خرداد 1398 استعفا داد. او همچنین مدت 12 سال، رئیس هیئت شطرنج گیلان بود و در خرداد 1399 برکنار شد. 🔶شهره بیات به قدری اعتماد مدیران ورزشی کشور را به جلب کرده بود که مدتها دبیر فدرسیون شطرنج کل کشور بود که در مهرماه 97 از این مسئولیت کناره گرفت. اوسال گذشته به بهانه داوری مسابقات روسیه، از کشور خارج شده و کرد و سپس اعلام کرد که دیگر نمیخواهد به ایران برگردد. 🔶 شهره بیات به تازگی در مصاحبه با روزنامه دیلی تلگراف (The Daily Telegraph)، چاپ ، در تاریخ 26 سپتامبر 2020م، اعتراف کرده که تمام طول عمرش یهودی مخفی بوده است!! 🔻متن مصاحبه را اینجا بخوانید:👇 https://www.telegraph.co.uk/news/2020/09/26/iranian-chess-judge-hijab-controversy-reveals-secret-preventing/ 🔲عدم توجه به جریان شناسی و تسامح در مواجهه با پدیده ، خسارتهای زیادی برای کشور به دنبال داشته است. اکنون با جماعتی مواجهیم که در عین بی اطلاعی محض از برخی واقعیتها، در مقابل هر نوع روشنگری و مستندنگاری هم زمان پیرامون دگراندیشان و معاندان داخلی موضع گیری می کند و اندیش وران متعهد را به (که خود حاصل تئوری پردازی مغرضانه استعمارگران است) متهم می سازد و نتیجه همین است که می بینیم؛ پیش روی آسان و آرام نفوذی ها در مناصب مهم و وارد کردن ضربات بهنگام بر ملت و نظام اسلامی. @rozaneebefarda
در چه می گذرد؟ @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻 | قره‌‌باغ نام منطقه‌ای در همسایگی ایران در ناحیه شمالی است که به دلایل مختلف از دیرباز تاکنون همواره مورد توجه بوده است. قره‌‌باغ (به ترکی آذربایجانی) یا آرتساخ (به زبان ارمنی)  نام منطقه‌ای کوهستانی در همسایگی شمال ایران است. 🔹 این نام برگرفته از دو کلمه قره و باغ است؛ بر خلاف تصور عموم کلمه «قره» در ترکی علاوه بر معنای سیاه، به معنای بزرگ نیز هست و کلمه «باغ» نیز به همان معنی مصطلح در فارسی است. از این‌رو، قره‌ باغ به منطقه یا محلی گفته می‌شود که در آنجا باغ‌های وسیع و انبوه وجود داشته و رنگ سبز درختان نیز متمایل به سیاه است 🔻 : 🔹 منطقه قره‌‌باغ در همسایگی شمال‌غرب ایران و در شمال رود ارس قرار دارد. قلمرو این منطقه از رشته‌کوه‌ قفقاز کوچک شروع شده و تا اراضی واقع در میان رودهای ارس و کر ادامه می‌یابد. این منطقه کوهستانی مساحتی بالغ بر ۴،۳۷۸ کیلومترمربع دارد و بر اساس آخرین سرشماری انجام گرفته در سال ۱۹۸۹، شمار جمعیتی آن در حدود ۱۸۹۰۲۹ نفر بوده است. 🔻 : منطقه قره‌‌باغ در دوران صفویه جز قلمرو ایران محسوب می‌شد، اما پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمنچای به روسیه تزاری واگذار شد. روس‌ها پس از انعقاد این دو قرارداد، ارامنه ایرانی را به مناطق تحت تسلط خود کوچانده و مناطق مسلمان‌نشین ایروان و قره‌‌باغ را برای اسکان ارامنه تازه‌وارد در نظر گرفتند. به دنبال وقوع جنگ‌های عثمانی و روسیه، جمعیت ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی با روس‌ها متفق شده و علیه دولت عثمانی وارد جنگ شدند. به دنبال پیروزی‌های ارامنه در این جنگ، مجبور به مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خان‌نشین ایروان و قره‌باغ را به نفع ارامنه تغییر دادند. 🔹 پس از این واقعه، قره‌‌باغ به منطقه‌ای عمدتا ارمنی‌نشین تبدیل شد، ولی با استقلال ارمنستان و آذربایجان از امپراطوری روسیه در سال ۱۹۱۸ اختلاف بر سر حاکمیت این منطقه آغاز شد. با تثبیت سلطه و قدرت اتحاد جماهیر شوروی، این حکومت در سال ۱۹۲۳ اوبلاست (استان) خودمختار قرهباغ کوهستانی را درون جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی ایجاد کرد. 🔻 🔹 امروزه نیز مقام‌های این منطقه خودمختار خود را کشوری مستقلی می‌دانند، ولی با این وجود سازمان ملل نیز هنوز این ناحیه را بخشی از خاک جمهوری آذربایجان می‌داند و در مکالمات رسمی و غیر رسمی در جهان (از جمله ایران) در هنگام نام بردن از این ناحیه یا رهبران آن، با لفظ «خودمختار» بیان می‌شود. @zamanehh @rozaneebefarda
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥قابل تامل @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 ↙️ فیلم کامل گفت و گوی ایشان با گروه اقتصادی تجارت فردا(اکو ایران) را اینجا ببینید:👇 https://www.ecoiran.com/fa/tiny/news-2105 🔶حاشیه روزنه الف) این مصاحبه از دو جهت اهمیت و ارزش دیدن دارد: 1- حاوی نکاتی است که روشنگر مرام سیاسی و مسلک فکری گوینده است و از آنجا که در صادر شده، زین پس می تواند مورد استشهاد منتقدان ایشان واقع شود. 2- خلط و خطا، در سه عرصه دین، تاریخ و سیاست، در آن کم نیست لذا جای نقد و بررسی جدی دارد. ب) ایشان بدون توجه به اسناد و شواهد متقن، و همگام با برخی تاریخ جویان معمم معاصر، تلاش کرده تمام چهره های انقلابی انقلابی و خاصه روحانیان مبارز را (اعم از سوسیالیست و مائوئیست و....) معرفی نماید؛ از تا ، از فدائیان اسلام تا کارگزاران روحانی نظام اسلامی در دهه شصت(گرچه بدون ذکر نام، اما مصادیقش مشخص است!) حال باید ایشان یا اطرافیان شان برای مدعای تحلیلی خویش مستندات تاریخی قابل قبول و محکمه پسند ارائه دهند. ج) ارائه تصویری التقاطی از فعالان نهضت امام خمینی، یکی از مهم ترین خلط ها و خطاهای این گفتگوست؛ آنجا که نخشب و شریعتی و امثالهم را که فرسنگ ها با راه و اندیشه امام فاصله داشتند، با انقلابیون اصیل و پیروان مکتب امام، یک کاسه می کند و از این راه، به جریان انقلاب اسلامی، برچسب و احیانا می زند! د) مسئله عجیب در طرح بحث مصاحبه شونده محترم، شباهت عجیب ادبیات و گفتمان سیاسی وی با گفتمان پهلوی (و خاصه شخص شاه معدوم) است؛ چه اینکه شاه و رسانه های مزدورش در یادکرد انقلابیون و طرفداران امام مدام از تعبیر استفاده می کردند. تعبیری که تاریخ نگاران زاویه دار(مکلا-معمم) نیز به صورت نامرئی به نشر آن دامن زدند! یک روز با طرح دوگانه فدائیان/ بروجردی، از زعیم عظمای قم چهره ای غیرمبارز و العیاذ بالله طرفدار رژیم طاغوت ساختند، و روز دیگر فدائیان را عناصری وهابی زده و سوسیالیست شمرده، در عین حال نماد معرفی نمودند. غافل از آنکه نماد حوزه انقلابی، همان آیت‌الله العظمی بروجردی بود که به دلیل اقدام برای به خواست مراجع نجف، هشتاد و اندی روز را در زندان پهلوی به سر برد و شاه بزدل دوم نیز مثل موش از او حساب می برد و اگر نبود کارشکنی های برخی و ، و نامهربانی های همرهان سست عناصر، او مرد اقدام و قیام و شهادت بود؛ چنانکه به روایت آیت الله گلپایگانی، از ناکام ماندن در اقدام علیه رضاشاه و دست نیافتن به شهادت، تا پایان عمر حسرت بر دل داشت. نماد حوزه انقلابی شخص و شاگردان فاضل و مجاهدش(همچون ربانی شیرازی ها و مشکینی ها) هستند که برچسب های مکاتب مادی و خاصه چپ زدگی، بر دامن کبریایی شان نمی چسبد و گویندگان اینچنین (عامدانه باشد یا از سر بی اطلاعی) در دنیا و آخرت باید پاسخگو باشند. 🔻این چند حاشیه کوچک، در است؛ این نیازمند بحث های علمی/استدلالی تفصیلی است که انشاءالله متخصصان رشته های مرتبط (از فقه تا و سیاست و تاریخ و تراجم) بدان پاسخ خواهند گفت و احساس مسئولیت همه عزیزان در واکنش بهنگام و تخصصی به این سنخ سخنان را ارج می نهند و به سهم خود بسترساز بازنشر نقدهای احتمالی خواهد بود. انشاالله. @rozaneebefarda
روزنه
سخنان چالش برانگیز و عجیب جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی درباره قلمرو دین و علم و نسبت آن با سیاست! 💥ق
واکنش حوزویان به سخنان آقای /۱ جناب آقای احمدحسین شریفی(عضو هیئت علمی ) برای گفتگوی علمی با جناب آقای علوی، اعلان آمادگی کرد! 💥ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻متن آقای شریفی به قرار ذیل است: آمادگي براي اقناع: پاسخي به درخواست جناب استاد سيدجواد علوي بروجردي 🔸با تقديم سلام به محضر استاد سيدجواد علوي 🔸حضرتعالي در تاريخ 29/ شهريور 1399 با «اکوايران» (رسانه تصويري تخصصي اقتصاد ايران) مصاحبه‌اي دربارة اقتصاد اسلامي انجام داده‌ايد [البته بنده همين امروز 7/ 7/ 1399 از آن مطلع شدم]. 🔻جنابعالي در ضمن اين مصاحبه به صراحت مقوله‌هايي مثل « »، «جامعه‌شناسي اسلامي» و «روان‌شناسي اسلامي» و به طور کلي «علوم انساني اسلامي» را انکار مي‌کنيد و ابراز ناراحتي مي‌کنيد که چرا مراکزي در حوزه علميه تأسيس شده است که دنبال جامعه‌شناسي و روان‌شناسي و اقتصادند! 🔻افزون بر اين، با صراحت پيامبر اکرم(ص) را صرفاً به عنوان يک «مرشد معنوي» معرفي مي‌کنيد که براي ارتقاي اخلاق و معنويت مردم آمده است و هرگز کاري به علم و اقتصاد و سياست و امثال آنها نداشته است! و در نهايت ايدة «علوم انساني اسلامي» را يک «شوخي» مي‌دانيد و در عين حال اعلام آمادگي مي‌کنيد که اگر کسي از اين ايده‌ها دفاع مي‌کند و توانايي قانع کردن شما را دارد حاضريد که با او بحث و گفتگو کنيد و مي‌فرماييد: « ». 🔸پيرو اين درخواست حضرتعالي، اين کمترين طلاب که سالياني است در فعاليت دارم، اعلام آمادگي مي‌کنم که و در که حضرتعالي صلاح بدانيد آماده‌ام که به محضر شما شرفياب شوم و در اين زمينه با شما گفتگو کنم. 🔸البته طبيعي است که چون درخواست حضرتعالي به صورت عمومي و رسانه‌اي مطرح شده است، اين بنده نيز اجابت آن را به و رسانه‌اي و همچنين اين انتظار را داشته باشم که ما و باشد تا مخاطبان و علاقمندان به اين مباحث در جريان قرار گيرند. 🔸بنده که چنين گفتگوهايي مي‌تواند بزرگي به فضاي علمي و فرهنگي کشور داشته باشد و اميد واثق دارم که مورد رضايت خداي متعال هم قرار خواهد گرفت. در انتظار اذن حضرتعالي هستم. 🌹ارادتمند شما/ احمدحسين شريفي/ حوزه علميه قم/ هفتم مهر 1399 @ahmadhoseinsharifi 🔶حاشیه روزنه گذشته از ادبیات فاخر و متین جناب آقای شریفی، ورود متعهدانه در میدان مناظره علمی در نقد سخنان جناب آقای علوی، شایسته قدرشناسی ویژه است. امید است سایر متخصصان رشته های مختلف (اعم از ، و...) که در گفتگوی مذکور به طور بنیادین انکار شده اند، وارد میدان شوند. نظر به برخی آثار و حوزه فعالیت علمی، از میان معاریف فعلی، می توان از آقایان ، ، ، و انتظار داشت که به ترتیب از منظر ، (ص) و ، ، و به سخنان جناب آقای علوی پاسخ دهند. 🔹با اعلان نظر مثبت آقای علوی نسبت به پذیرش گفتگوی علمی با جناب آقای شریفی، مخاطبان حوزوی در اسرع وقت با استدلالهای طرفین، آشنا خواهند شد. انشالله @rozaneebefarda