هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦•یه حرفی بزن منم حسنت..
#روضه و توسل به حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها _ حاج میثم مطیعی•✾•
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
یه حرفی بزن منم حسنت
پاشو کسی نیست بزنه باز لگد به تنت
*مادر بلند شو .. مادر بلند شو ..*
قسم به همین چشایِ پر آب
دیگه نمیذارم بسوزوننت ..
بگو چی شده؟!
آخه چرا سرده همه بدنت
مادر ..
اگه میشه یه بارِ دیگه برگرد
چه جوری میشه بی تو زندگی کرد؟!
بی خداحافظی رفتی و هر روز
می میرم از این درد ..
*آره زهرا بی خداحافظی رفت .. روز آخر کار خونه کرده بود .. موهای زینبش رو شونه کرده بود .. به زحمت تو خونه راه می رفت ، جارو میکرد .. بچه ها خوشحال بودن مادر از جا بلند شد ..
وقتی فاطمه زهرا به شهادت رسید ، کسی منزل نبود بچه هاش بیرون بودن فقط اسما بود امیرالمومنین هم که مسجد بود.. تنهایی جان داد ..
بچه هاش اومدن گفتن اسماء مادر ما این ساعت نمیخوابه.. یه مرتبه عرضه داشت :"یَابْنَیْ رسول الله لَیسَت اُمُّکُما نائمَه..." مادر که نخوابیده.. "قد فارقَتِ الدُّنیا...."مادرتون از دنیا رفته..*
من بی تو نمی مونم
من رازِ مگو دارم ، پریشونم..
نگاهی بکن با مهر چشات
حسینِ با گریه گذاشته سر کفِ پات
*اسما میگه نگاه کردم دیدم رفته پایین پای مادر صورت گذاشته کف پای مادر ..*
یه چیزی بگو با مِهرِ صدات
یه حرفی بزن تا حسین نمرده برات
تو رو جون من بمون پیشمون
ای حسین به فدات ..
مادر. ..
می بینه زینب با گریه من رو
توو بغلش داره سه تا کفن رو
میگه بهش دادی یادگاری، یه پیرُهن رو
الان کف پاتم اما..
توو قصّه ی عاشورا
رو دامن تو میشه سرِ من جدا..
*صدای مادر پهلو شکسته بلند شد: بُنَیَّ ... بُنَیَّ ...
اجازه بدید روضه م رو اینجوری بگم .. تو گودیِ قتلگاه اون حول و حوش چندتا صدا شنیده شد؛ اول صدای اون ملعون بود صدا زد:"ما تَنتَظِرونَ مِن رَجُل.."
منتظر چی هستید ؟ برید راحتش کنید ..
یه صدا ، صدای خواهرش بود ، از خیمه ها بیرون آمد .. می دوید ، می نشست ، می افتاد ، بلند میشد ، دوباره با صورت به زمین می افتاد .. شروع کرد با پیغمبر حرف زدن .. یه هم صدا ، صدایِ منادی بود از آسمان صدا زد : "قُتِلَ الحُسَین بالحَجَرِ والعصا والخَشَبِ والسَّنان.." یه صدا هم صدای مادرش بود .. صدا میزد:
"بُنَیَّ..." یه صدایی هم از حلقوم بریده بلند میشد. .. صدا میزد :"اُخَیَّ .. اِلیَّ .. " بیا .. بیا ..
یه صدای دیگه هم بلند شد .. فرماندۀ لشگر صدا زد : اسب سوارا بیاید .. اونا که اسبشون رو نعل تازه زدن بیان .. امونش ندید .. زینب از قتلگاه برو بیرون ..*
نغمه پرداز: اکبر شیخی
شاعر: سید مهدی سرخان
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#حاج_میثم_مطیعی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
✓اینستاگرام↶
http://instagram.com/babolharam__net
هدایت شده از کانال متن روضه
|⇦•رسیده دیگه وقت جهاد اکبر..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت علی اکبر علیه السلام اجرا شده شب هشتم محرم۱۴۰۰ به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
رسیده دیگه وقت جهاد اکبر
برو میدون ای آیینهی پیغمبر
خواهرها دورتو میگیرن
میگن به غربت ما رحم کن
*آخه زنها آمدند دورش رو گرفتند...
*اِجتَمَعتِ النساء حولَهُ کَالحَلقَه..." همه اومدند دورش رو گرفتند، بچه ها دستش رو گرفتند گوشه لباسش رو گرفتند...همه با هم یه جمله گفتند:
"اِرحَم غُربَتَنا .." علی به غربت ما رحم کن ..*
خواهرها دورتو میگیرن
میگن به غربت ما رحم کن
میگن بابارو تنها نگذار، به بابا رحم کن
تو اولین دلیل لبخندامی
فرماندهی سپاهِ فرزندامی
خدا به همرات ..
با ناامیدی به تو چشم میدوزم
تو داری دور میشی و من میسوزم
خدا به همرات ..
«علی علی علی علیِ اکبر، عزیزِ بابا»
*یه نگاهی انداخت،
"ثُمَّ نَظَرَ علیه،نَظرَةَ آیِسٍ مِنه .." یه نگاه از سر ناامیدی به پسر انداخت"و اَرْخا عَینَیه وَ بَکاء" شروع کرد های های گریه کردن ..
دلش راضی نشد، دست به آسمان بلند کرد...
صدا زد:
"اَللّهُمَّ اشْهَدْ فَقَد بَرَز اِلیکَ اَشبَهُ النّاس خَلقاً و خُلقاً و مَنطِقاً بِرَسولِک .."
خدا شاهد باش شبیه ترین خلق تو به پیغمبر به میدان میره ..
"و کُنّا اِذا اشتَقْنا اِلی نبیِّک نَظَرنا الیک"
(من از خودم میگم:خدا هر وقت دلم برا مادرم تنگ میشد حسنم رو نگاه می کردم .. هر وقت دلم برا علی مرتضی تنگ میشه، عباس رو نگاه می کنم ..) هر وقت دلم برای پیغمبر تنگ میشد علی رو نگاه می کردم...
"و کُنّا اِذا اشتقنا اِلی نبیِّک نَظَرنا الیه"
دلش آروم نشد،شروع کرد نفرین کردن...
"یَابنَ سعد قَطَعَ الله رَحِمَک کَما قطعْتَ رَحِمی.."
خدا لعنتت کنه ..
از پسر دل برید .. پسر وارد میدان شد .. رجز خوند " َانا علیُّ بنُ الحسینُ بنُ علی"
"فَتَقَدَّم نَحوَ القَوم" اومد مقابل لشگر ..
"َفَقَتَلَ قِتالاََ شدیدا...
"وَ هَلَکَ مِنه کثیراََ...
ثُمُّ رَجَعَ اِلی ابیه..."
برگشت مقابل پدر صدازد :
"یا ابَ العطش قَد قَتَلَنی..."
پدر! تشنگی من رو کشت...
ببین با علی اصغر چه کرد؟ با دخترها چه کرد؟
با عباس چه کرد؟
بابا تشنگی من رو کشت .. سنگینی زره من رو خسته کرد .. یه سوالی پرسید آقا در جوابش چه کرد؟صدا زد "فهل شربتَ ماءٍ مِن س"
جرعه آبی اگر هست من بخورم قدرت بگیرم برم جهاد کنم ..
"فَبَکَت حسین علیه السلام..." آقای ما شروع کرد گریه کردن... "وا غوثاه یا بُنَیَّ مِن اَین آتی الماء..." پسرم از کجا آب بیارم؟
"قاتِل قلیلا..."
یه ذره دیگه بجنگ...
" أسرع الملتقى بجدّك محمّد صلّى اللّه علیه و آله و سلّم..."
چیزی نمونده پیغمبر رو زیارت کنی..
"فیسقیك بكأسه الأوفى شربة لا تظمأ بعدها أبدا..." پیغمبر یه آب گوارایی از کاسه های بهشتی به تو بده که دیگه تشنه نشی .. ولی من میدونم خیلی برای تو سخته...*
میدونم جنگیدن خیلی بی آب سخته
با این جوشن توو گرمای آفتاب سخته
اما آبی نمونده دیگه
حتی یک قطره واسه اصغر
برو میدون که سیراب میشی، از حوض کوثر
یه عده گفتن اومده پیغمبر
دلهرهای افتاد میون لشکر
فدات شه بابا
اما همین که اسمتو فهمیدن
برای کشتن تو نقشه چیدن
چه بُغْضی دارن!
*پسرم! اینا علی رو دوست نداشتن...
علی رو دوست ندارن و دوست نخواهند داشت.. هر چی بهشون گفتم چرا من رو میکشید؟ آخرش گفتند:
"بُغضاً لِابیک.."
ما بابات رو دوست نداریم...*
اگه زخمی برداشتی بیا سمت من
*علی از خدمت بابا برگشت میدان...*
"خَرَجَ الی مَوضِعِ النِّزاع وَ قاتَلَ اَعظَم القِتال.فَرَماهُ
تیری زدند .. علی بیهوش شد روی یال های اسب افتاد .. فقط یک جمله شنیده شد...
"یا ابَتا علیکَ منی السلام"
بابا خداحافظ...
"هذا جدّی یُقرِئکَ السلام"
پیغمبر بهت سلام می رسونه...
پیغمبر یه پیغامی داره...
"وَ یَقولُ لک، عَجّلِ القُدومَ عَلَینا..."
حسین زودتر بیا..
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#hardrevenge
#انتقام_سخت
#مرگ_بر_آمریکا
#روضه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حاج_میثم_مطیعی
#شب_هشتم_محرم
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓ سروش ↶
http://sapp.ir/babolharam_net
✓ ایتا ↶
https://eitaa.com/babolharam_net
✓ تلگرام ↶
https://t.me/babolharam_net
|⇦•فاطمه تنها طرفدار....
#سینه_زنی وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱به نفس حاج میثم مطیعی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
درپی حفظ حریم خویشتن
مردباید پشت درآید نه زن
هیچ دانی دختر خیر البشر
ازچه جای حیدر آمد پشت در
دیدمولایش علی تنها شده
خانه اش محصور دشمن ها شده
بر دفاعِ شوهرش فردی ندید
بین آن نامردها مردی ندید
گفت بایدپیش امواجِ خطر
یار بهر یار خود گردد سپر
من که تنها دختر پیغمبرم
پشت این درپیش مرگ حیدرم
فاطمه تنها طرفدار علیست
در هجوم دشمنان یار علیست
آن که باشد مردِ این سنگر منم
اولینِ قربانی حیدر منم
چشم پوشیدم زِ جان خویشتن
ای مغیره هرچه میخواهی بزن
این درِ کاشانه این پهلوی من
این غلافِ تیغ این بازوی من
کافران دست خدا را بسته اید
بازوی مشکل گشا را بسته اید
هرچه هتک حرمت از حیدر کنید
هرچه بر او ظلمِ افزونتر کنید
هرچه زان مظلوم گردانید رو
هرچه مانَد استخوانش درگلو
من امیرالمومنین میخوانمش
پیشوای مسلمین میدانمش
گر شود پرپر زِجور قاتلش
غنچه ی نشکفته در باغِ دلم
گر رود ازضرب سیلی هوش من
گوشواره بشکند در گوش من
گر شوم با دود و آتش روبرو
یا رود مسمار درقلبم فرو
گر شوم در لحظه ی سقط جنین
از جفای دشمنان نقش زمین
گر رسد در پشت دَر جان برلبم
افتم از پا پیش چشمِ زینبم
هرچه آید پیش زهرا باعلیست
اول و آخر کلامش یا علیست
فاطمه ما را هدایت میکند
رهبری سوی ولایت میکند
دید دشمن فاطمه جانِ علیست
بلکه با جانش نگهبان علیست
دید جانِ مرتضی پشت در است
از امام خویش هم تنهاتر است
پای تا سر بغض و خشم و کینه بود
کینه هایش کینه ی دیرینه بود
بغض حیدر شعله ور در سینه داشت
سنگ بود و جنگ با آیینه داشت
وای من شد در حریم کبریا
آیه ای از سوره ی کوثر جدا
↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』
ــــــــــــــــــ
‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در #سایت و #کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال #جایز نبوده و مصداق بارز #حق_الناس می باشد.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_میثم_مطیعی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
↜ وب سایت↶
www.babolharam.net
✓