#متن روضه حضرت معصومه سلام الله علیها
🥀🥀🥀
@roze_daftari
روی قبرم بنویسید که خواهر بودم
سال ها منتظر روی برادر بودم
روی قبرم بنویسید جدایی سخت است
این همه راه بیایم، تو نیایی سخت است
یوسفم رفته و از آمدنش بی خبرم
سال ها می شود از پیرهنش بی خبرم
روی قبرم بنویسید ندیده رفتم
با تنی خسته و با قد خمیده رفتم
بنویسید همه دور و برم ریخته اند
چقدر دسته ی گل روی سرم ریخته اند
چقدر مردم این شهر، ولایی خوبند
که سرم را نشکستند، خدایی خوبند
بنویسید در این شهر سرم سنگ نخورد
به خداوند قسم بال و پرم سنگ نخورد
چادرم دور و برم بود و به پایی نگرفت
معجرم روی سرم بود و به جایی نگرفت
من کجا شام کجا زینب بی یار کجا؟
من کجا بام کجا کوچه و بازار کجا؟
بنویسید که عشّاق همه مال هم اند
هر کجا نیز که باشند به دنبال هم اند
گر زمانی به سوی شاه خراسان رفتید
من نبودم به سوی مرقد جانان رفتید...
روی قبرش بنویسید برادر بوده
سال ها منتظر دیدن خواهر بوده
*زیاد معطلت نكنم،الحمدلله حرارت ِ روضه و گریه و عشقت بالاست، عمه جان خوش اومدی، سادات اومدن دور ِ محمل عمه جان رو گرفتند،گفتند :دختر ِ موسی بن جعفر ِ، آی نوكرا،سادات،دل تو دلش نبود، دیدی یه خواهر می خواد برادر رو ببینه اگه با خانواده باشه، هی میگه زود باشید.هی به اطرافیانش به زن و بچه ها می گفت:صبر كنید اگه داداشم رو ببینم، صورت ِ ماهش رو می بوسم ، دلم برا داداشم تنگ شده، هی می گفت: صبر كنید من داداشم رو ببینم"من یه اشاره می كنم اما ادامه نمیدم ببینم تو چه طوری عرض ادب می كنی"دل تو دلش نبود هی به دخترها و زن های ِ اطرافش می گفت:صبر كن داداشم رو ببینم ببین چه جوری اون رو بغل می گیرم، ببین اون وقت داداشم من ِ معصومه رو نوازش میكنه، اگه یه بار دیگه داداش رضام رو ببینم بهش میگم خیلی دلم برات تنگ شده دست رو صورت ِ ماهش می كشم، اما آی مردم یه خانمی هم جلوی خیمه می گفت:بذار یه بار دیگه برم صورتش رو ببوسم، بهش بگم اگه حلقومت رو بوسیدم عوض ِ مادرم بود، این خواهر خودش رو رسوند دوان دوان رو گودال، اما آی رفقا دیر رسید زینب، موقعی رسید ، دید:*
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
*این دست های گدایی بالا بیاد با تمام وجودت بگو: حسین
🥀🥀🥀
@roze_daftari
#دو خواهر در جهان مظلومه باشند
یکی زینب یک معصومه باشند
یکی دخت امیرالمومنین است یکی معصومه محنت غمین است
یکی عصمت همیشه پرده دارد یکی عفت بود آئینه دارد
یکی آئینه شرم و حیا بود
یکی ناموس ذات کبریا بود
یکی نور دل زهرای اطهر
یکی دسته گل موسی بن جعفر
یکی ریحانه بستان زهراست
یکی جان علی جانان زهراست
یکی گل بوسه زد مادر به رویش
یکی چون گل پدر می کرد بویش
یکی نام حسین ورد زبانش
یکی هجر رضا آرزده جانش
🌴🌾🌴🌾🌴
🥀🎤روضه حضرت معصومه. س
@roze_daftari
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
عین عمه جانش،بلا دید ،هفده نفر از بنی هاشم و مقابل چشم مبارك خانم معصومه سلام الله علیها،كشتند و سر بریدند،خانم مریض شد، عرض كردند خانم جان شهری در این نزدیكیه،نامش قمه،اگه دستور بدید،خیلی محب شما و اهلبیتند،تشریف ببرید قم،خانم فرمود،قم و می شناسه،روایت شنیده،مگه امام صادق نفرمود،حرم تمام ما اهلبیت قمه، دختری از من در قم دفن می شه،اسمش فاطمه است ،هركی زیارتش كنه ،بهشت براش واجب می شه،یاد حدیث جدش اُفتاد،فرمود بریم قم ،پیش قراولا رفتند، داد می زدند تو كوچه ها ،مردم قم از چه نشستید،وقت و اقبال به شما رو كرده،مردم قم پاشید گل و شیرینی بدید،خواهر امام رضا علیه السلام داره می یاد،مردم قم هركی قربونی می خواد بده بیاره،مردها همه دروازه شهر ایستادند،یه عده جلوتر،جمعیتی اُمد،از قم و اطراف،زنها رو بامها هلهله می كردند،هر كی می گفت چه خبره، می گفت: مگه نمی دونی دختر موسی بن جعفر داره می آد،خواهر امام رضاعلیه السلام داره می آد پیش ما بمونه،دیدند،ماشاءالله با چه جمال و جبروتی،محملی از دور داره می آد،همه می گن الله اكبر،فاطمه داره می آد،محمل و گل باران كردند،بوی گل و گلاب همه جا رو گرفت،بنا به دستور خود بی بی دم در خونه موسی بن خضرج ، محمل ایستاد،همه مردها از كوچه رفتند بیرون، تملم زنهای با كمال، مجلله ،زنهای متدینه،همه چاكر و نوكر ایستادند،كنیزها ایستادند،ناقه زانو زد،همچین آرام پا گذاشت رو زمین،سكینه و آرامش خاطری به دل و وجود اهل قم داد،تا پا اُمد رو زمین،صدا زدند صلوات بفرستید،با مشغله ای ،دختر موسی بن جعفر رو می خوان ببرند داخل خونه ،خوب مردم می ریزند دورش،چندین نفر دورش و گرفتند،خانم كسالت داره،برید كنار،همه ایستادند،هی نگاه می كنند،خانم جان منزل ما میاید،قربونی آوردند بكشند،بی بی فرمود این كارو نكنید،با یك عزت و احترامی،خواهر امام رضا علیه السلام آمد تو قم،آقا در مثل مناقشه نیست،امام راحل اُمد چقدر شلوغ بود،حالا عمه جان امام خمینی آمده،كسی كه برا ما حضرت زهرا سلام الله علیهاست،خود بی بی فرمود:هرچی از من می خواهید،سر قبر دخترم معصومه برید،دنبال قبر من نگردید،با عزت و احترام وارد شد،چیه كجا می خوای بری،این داستان قبلاًهم تكرار شده،یه شهر دیگه سراغ دارم،مثل قم آذین بستند،مثل قم مردم جمع شدند،مثل قم زنها هلهله كردند،مثل قم دروازه های شهر آدم ایستاد،اما یه فرقایی داشت،آه،تو قم ،رو پشت بومها گل بردند،تو شام تو پشت بومها سنگ بردند،گلم بردند،اینقده از اون بالا گل آتیش می ریختند،امون از دل زینب،امشب مجلس زنونه است برا،حضرت معصومه گریه می كنی باید،مثل زنها گریه كنی،آی خواهر امام رضا،برگردیم قم،اینقده حال بی بی خراب شد،آخه آدمی كه،بترسه به یارش نرسه،دیگه از غذا خوردن می افته،دیگه لبخند رو لبش نمی آد،داغ دیده نیست كه هست،یكی یه دونه خواهر امام رضا علیه السلام نیست كه هست،عزیز همه ی اهلبیت نیست هست،وسط راه مونده،خدا نیاره كسی وسط راه بمونه،آی جوونایی كه وسط راه موندید،آی اونایی كه دنبال گره گشا می گردید،آروم آروم حالش رو به وخامت رفت،لحنش عوض شد،
@roze_daftari
به شوق دیدن یار از دیار آمده ام،
به اشك چشم و دل بی قرار آمده ام
هوای روی برادر مرا كشید اینجا
چه می شود به من او را نشان دهید اینجا
غریبه ای به هوای غریب آمده است
مریض عشق به شوق طبیب آمده است
خودم میان قم و نبض جان من در طوس
میان آتش هجران نشست این ققنوس
رسیده وقت سفر جان به دوست بسپارم
رضا كجاست سرم را به پاش بگذارم
بیا برادر از جان عزیز تر به سرم
كه زهر هجر تو سوزانده گوشه ی جگرم
تمام قوت من جمع در صدا شده است
به دست وپا زدنم اشهدم رضا شده است
دیشب یه حرفی ،یكی برام زد،دیروز خیلی باهاش گریه كردم،فرمود:مگه نیست هر كسی به پابوس امام رضا علیه السلام بیاد،امام رضا دم مردن بدادش می رسه،چرا خودش فرموده،مگه نیست الاعمال و به نیات،كسی نیت زیارت كنه ،انگار رفته،پس امام رضا بالا سر اون كسی كه نیت داره بره مشهد،میاد،مگه نیست این بی بی داشت می رفت،مشهد،وسط راه موند،پس باید لحظه ی آخر امام رضا اُمده باشه، و اُمده، اُمد بالا سرش،سر خواهرشو به دامن گرفت،گذشت وقتی می خوان غسل بدن،دستای میت و باز می كنن،امام رضا علیه السلام دید یه كاغذی تو دست خواهره،دست و باز كرد،دید همون نامه ای است كه نوشته،خواهر یه سری به من بزن،
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
▪️🎤روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ شهادت اُختُ الرضا حضرت فاطمۀ معصمومه (س)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اَلا ای زینبِ آل پیمبر
@roze_daftari
اَلا ای دخترِ موسی بن جعفر
الا ای آشنایِ درگه حق
چراغِ روشنِ ما در ره حق
تو ما را قبله ی حاجات هستی
گُل حق، عمه ی سادات هستی
*امشب علی ابن موسی الرضا در ماتمِ خواهرش گریانِ،امشب خدا بهت خیلی عنایت کرده،شب جمعه،شب رحلت دختر موسی ابن جعفر و خواهر امام رضا ،اومدی مجلس روضه دعوت شدی، خیلی ها دلشون می خواست امشب رو کنار حرم حضرت معصومه می بودند،امشب بگیم:آقاجان امام رضا!سرت سلامت،امشب خواهرت معصومه، از دنیا میره،امشب اومدیم بگیم: آقا جان! تسلیت عرض می کنیم، داغ خواهر دیدی امام رضا..."
تو هستی جلوه ی زهرایِ اطهر
تو هستی زینبِ کبریِ دیگر
ز تو نور خدا را می توان دید
ز اشک تو رضا را می توان دید
*امشب یه جوری برا خواهر امام رضا گریه کن، که شب جمعه امام رضا،یه دعا در حقت کنه،خدا از سر تقصیراتت بگذره،امشب یه جوری برا خواهر امام رضا گریه کن،که به زودی ِ زود کربلا قسمتت بشه... شب جمعه است شب زیارتی ِ آقامون حسینِ،اجازه بدید روضه ی من دو سه جمله باشه، ان شاءالله زن و مرد برا امام حسین گریه کنید. یا حضرت مصومه!*
اگر چه محنت بسیار دیدی
شبیهِ عمه ات آزار دیدی
برادر را ندیدی نقش بر خاک
ندیدی مُصحفِ خود را تو صد چاک
اگرچه در جوانی جان سپردی
ولی از دشمنت سیلی نخوردی
*مثل چند روز پیش وارد شهر قُم شد، علماء،بزرگان،سادات،همه دمِ دروازه ی شهر قم با شاخه هایی از گُل اومدن استقبال حضرت معصومه، با چه عزتی،با چه شوکتی، با چه اُبُهَّتی، دختر موسی بن جعفر قدم به خاک قم گذاشت، چه استقبال با شکوهی کردند، حق هم همینه، خواهر امام ِ، دختر امامِ،باید هم چنین استقبال بشه، ولی آی گریه کُنا! من یه بانو سراغ دارم، هم دخترِ امام ِ، هم خواهر ِ امام ِ، ولی با دستای بسته، سر بریده ی برادرش رو بالای نیزه زده بودن،"یا اباعبدالله"شب جمعه است،ببینم ناله ات کربلا میرسه یا نه؟ دختر امیرالمؤمنین رو با دستای بسته شهر به شهر، دیار به دیار، هر جا می بردن می گفتند: مردم! خارجیا رو دارن میارن.....
فقط یه جمله ی دیگه و یا علی مدد: کار زینب به جایی رسید که عوض اینکه با شاخه های گل ازش استقبال کنند، دختر کبری ِ علی، زینب رو با سنگ استقبال کردن،هر جا نشستی سه مرتبه ناله بزن : یا حسین....*
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه_دفتری 👇
@roze_daftari
Z0000352.MP3
3.74M
نوحۂ حضرت معصومه(س)
سلامٌ علی فاطمه معصومه(2)
الا بانوی آب و آئینه ها
که داغت فتاده روی سینه ها
که امشب هوایت زده بر سرم
بده لطف و احسان زِ بهرِ کرم
سلامٌ علی فاطمه معصومه(2)
تو سرچشمۂ عصمت و معرفت
فدای کمالات بیش از حَدَت
غمِ جانگدازت به روی دلم
بکن بانو امشب حلِّ مشکلم
سلامٌ علی فاطمه معصومه(2)
که امشب توچشم از جهان بسته ای
شفیعه تو چون فاطمه گشته ای
حرم داری زهرا ندارد حَرَم
به اهلِ عزا می نمایی کَرَم
سلامٌ علی فاطمه معصومه(2)
زِ داغت دلم خیمۂ غم زده
تمامِ جهان را چو ماتم زده
رضا در خراسان گرفته عزا
که افتاده دل یاد کربُ بلا
سلامٌ علی فاطمه معصومه(2)
شدم من گدای درت معصومه
من امشب به یادت کنم زمزمه
که(هستی)زَنَد نقش غمنامه را
که(پرویزی)خوانَد غمت با نوا
سلامٌ علی فاطمه معصومه(2)
التماس دعای فرج🤲🏻
👈🏻اجرای سبک: استاد پرویزی🎙️
👈🏻سراینده شعر: علیمحمدی📝
@roze_daftari
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
#متن_روضه_حضرت_معصومه
در این روزگاری که دل بیقرارست
گدایِ کریمه شدن افتخارست
ثوابِ زیارت برایم نوشتند
خودم نه دلم سویِ تو ره سپارست
دوباره حرم قسمتم نه نشد آه
چقدر این دلِ بی نوا بدبیارست
چنان گنبدت جلوه دارد در عالم
که صحنِ تو در آسمان ها مدارست
کسی که قدم میزند در حیاطت
رویِ فرشِ بالِ ملائک سوارست
نگاهت مرا از غریبی درآورد
ببین خنده رویِ لبم آشکارست
همین هم نشان از کرم خانه دارد
گدا زاده ای با شما هم جوارست
کریمه کرم کن گدایِ خودت را
گدایی که در ماتمت سوگوارست
چکید اشک تو بر زمین بعد از آن بود
که از ساوه تا قم درختِ انارست
دلم خون شد از این غم و ماجرایت
دلت تنگ بوده برایِ رضایت
🔹وارد شد در این شهرِ مقدس .. تمام مردم به استقبالش اومده بودن .. همه گل دستشون بوده .. آخه برا اولین بارِ دخترِ امام داره میاد .. مرد و زن احترام گذاشتن .. بارها شنیدید ..
🔸ولی چون در ساوه به بی بی زهر داده بودن ، مریض احوال بود و خانه ای براش آماده کردن .. هفده روز در آن خانه زندگی کرد و مهمان بود .. مردم قم حتی نزاشتن مردی واردِ محله بشه .. بمیرم برات خانم .. من از نیمۀ شعر میخونم صدا ناله ت بلند بشه ...
تفسیر کن دوریِ خواهر از برادر را
تعبیر کن خوابِ حرم بوسیِ مادر را
جاری بکن در قم کمی از حوضِ کوثر را
ماتمکده کن کشورِ موسی ابن جعفر را
ای زینبی که از حسینِ خود جدا ماندی
با ما بگو آیا به زیرِ نیزه ها ماندی؟
آیا زِ تو کس هتک حرمت کرد نه هرگز
در قم دلِ تو حسِ غربت کرد نه هرگز
کس خنده در اوجِ مصیبت کرد نه هرگز
کس غارتِ خلخالُ و زینت کرد نه هرگز
اینها که گفتم یک به یک آمد سرِ زینب
ای وای سوغاتِ سفر شد معجرِ زینب
قم با سلام و تهنیت دنبالِ تو آمد
با سر به طوفِ کعبۀ آمالِ تو آمد
با شاخه هایِ گل به استقبالِ تو آمد
دستِ محارم زود زیرِ بالِ تو آمد
زینب ولی با خیل نا محرم کجاها رفت
پیشِ دو چشمش خیزران پایین و بالا رفت.. 😭
#روضه_دفتری
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه
#روضه دفتری حضرت زینب (س)
#گریز حضرت معصومه (س)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن یا رحیم
لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیر،
أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ
اول مجلس دعای سلامتی امام زمان را زمزمه می کنیم
اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.
یا صاحب الزمان
⬅️اجرومزده شما برادران و خواهران وعزاداران با بی بی زینب کبری انشاالله درهر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته اید حاجت روا بشید شفای همهی مریضها انشاالله
امروز دلها را ببریم حرم زینب ، انشاء الله یک روزی کنار حرمش اشک بریزید .
امروز از چشمانت بخواه برای زینب گریه کند ، زینب اُم المصائب است ، پیغمبر بشارت داده برای آن چشمی که برای زینب گریه کند . فرمود : پاداش او همچون کسی است که برای حسن و حسین گریه می کند .۲
هر وقت دلش می گرفت سر از محمل بیرون می آورد ، می شنید از بالای نیزه یک آقایی دارد قرآن
می خواند هی صدا می زند : «وَسَیَعلَمُ اَلَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ»۳
گاهی هم صدا می زند : «أَم حَسِبتَ أَنَّ أَصحابَ الکَهفِ وَ الرَّقیمِ کانُوا مِن آیاتِنا عَجَباً»۴
قربان قرآن خواندنت برادر ، برادر با قرآن خواندنت رفع تهمت از ما کر دی ، آخر به ما خارجی می گفتند .
آی گریه کنندگان امام حسین ، دلها بسوزد یک وقت هم سر از محمل بیرون آورد دید یک نا نجیبی با سنگ پیشانی برادرش را می زند یاحسین …
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند گریزی به روضه حضرت معصومه داشته باشیم همه اموات کسانی که بین من و شما بودند جایشان خالیست فیض ببرند اما عزیزان
حضرت معصومه به طرف خراسان حرکت کرد که بیاد کنار برادر اما نرسید به داداش
حضرت معصومه شاید ذکر لبش این بوده
خدایا دلم واسه داداش رضا تنگه خدا ، دلم میخواد داداشم رو ببینم اخه من خواهرم طاقت دوری داداشم رو ندارم
کاش یه خواهر دیگری هم نمیرسید کربلا
امان از دل زینب ۲
حضرت معصومه به امام رضا نرسید کاش زینبم با امام حسین نمیومد کربلا
راوی میگه یه وقت دیدم یه خواهری دستا رو روی سر گذاشته بالای گودی قتلگاه میگه وا محمدااا وا علیاا واا اماه ...........
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روضه(2)
#روضه دفتری شب جمعه
#روضه امام حسین(ع)
بسمالله الرحمن الرحیم
یارحمن یارحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلـسَّــلامُ عَـلـَـى الْحُـسَـیْـنِ
وَ عَلى عَـلِـىِّ بْـنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَــلـى اَوْلادِ الْــحُــسَـــیْـنِ
وَ عَلى اَصْـحـابِ الْحُـسَیْنِ
🔸چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
🔸با زبان اشک های بی صدا گفتم حسین
🔸یاد تو شرط قبولی نمازم بوده است
🔸در قنوت خویش بعد از ربنا گفتم حسین
🔸ماند هل من ناصرت بی پاسخ اما بارها
🔸آمد از کرب و بلا لبیک تا گفتم حسین
🔸نام زهرا را شنیدم هر کجا گفتم علی
🔸نام زینب را شنیدم هر کجا گفتم حسین
🔸در مناجات شب جمعه نمی دانم چه شد
🔸با دلی غم بار گفتم کربلا، گفتم حسین
حالا به یاد قدیمی ها هر کی بلده:
شب های جمعه فاطمه، با اضطراب و واهمه
آید به دشت کربلا، گردد به دور قتلگاه
گوید حسین من چه شد؟ نور دو عین من چه شد؟
⬅️اجرو مزده شما عزیزان با فاطمه زهرا (س) انشاالله درهرگوشه ای از این مجلس و محفل نشسته اید حاجت روا بشید شب جمعه شب زیارتی ابا عبدالله الحسین است
امشب بی بی فاطمه ی زهرا خودش میاد دست میکشه رو سرِ عزادارِ حسینش، اما امان از لحظه ای که حسین تکیه بر نیزه ی بی کسی زده ، دیگه هیچ یاری براش نمونده خدایا امان از غریبی، اومد به میدان با اینکه داغ دیده همه لشکر رو پراکنده میکرد، صدا زد لا حول و لا قوة الا بالله یعنی خواهرم زینب هنوز بی برادر نشدی، هنوز سایه م رو سرته، اما امان از اون لحظه ای که اومدن دوره حسینِ زهرا رو گرفتن، خدایا یکی با نیزه میزنه یکی با شمشیر میزنه هر کی وسیله نداشت با سنگ میزد
اماناز دل زینب(این روضه خیلی حق داره عزیزان خودتو ببر یه لحظه کربلا ببین حسین و زینب چی کشیدن)ای وای سنگی بر پیشانیِ مولا اثابت کرد الله اکبر خون جلوی چشمای آقا رو گرفت پیراهن عربی شو بالا گرفت خونه پیشانیشو پاک کنه اما یه وقت تیر سه شعبه ای بر قلبِ آقا زدن ای وای این تیر دیگه امید زینب رو ناامید کرد
اما زینب حالا منتظره خدایا چرا دیگه صدای لا حول ولای برادرم نمیاد الله اکبر کربلا به لرزه در اومده زینب دوید بالای تل زینبه ای وای خدایا آنچه زینب دید هیچ خواهری نبینه یه وقت دید شمر رو سینه ی برادرش نشسته(اونی که کربلا رفته میدونه تلِ زینبیه با حرم زیاد فاصله نیست)بی بی زینب چی کشید خدایا یه وقت دید شمر هر کاری کرد خنجر از جلو گلوی حسین رو نمی برید (وای میدونی چرا؟) آخه جایی که پیغمبر بوسه زده، تا یه لحظه پیش زینب اون جا رو بوسه زده، زهرا بوسه زده
یه وقت شمر خدا لعنتش کنه بدن حسین رو برگردوند، سجده بر خاکِ کربلا گذاشت، لحظات آخر میگه دیدم زینب اومد بالای تل زینبیه ، حسین صدا زد زینب برگرد به خیمه نمی تونی ، طاقت نداری این صحنه رو ببینی
برو خواهر جون مادر ، نبینی بریدنِ سر
بروخواهر جون مادر نبینی خنجر وحنجر
برو خواهر ، یه وقت بمیرم زینب دستاش رو رو سرش گذاشت خدا لعنت کنه شمرو با ضربه ی شمشیر سر حسین رو از بدن جدا کرد، آی امان از دل زینب
🔸او می بُرید و من می بریدم
🔸او از حسین سر من از حسین دل
🔸یه وقت دید سری به نیزه بلند است در برابر زینب
🔸خدا کند که نباشد سرِ برادرِ زینب
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
1403/7/12