eitaa logo
روضه دفتری
24.4هزار دنبال‌کننده
215 عکس
10 ویدیو
8 فایل
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها بااستفاده از جملات عامیانه و کاربردی ، همراه صوت با متن مداحی نوحه با توجه به مناسبت های پیش رو لینک کانال در ایتا👇 #روضه_دفتری @roze_daftari https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 گروه👆 •✾•🌿🌺🌿•✾
مشاهده در ایتا
دانلود
بهشت رفتن اگر مایلی ز باب نجات بفرست بهر حسین شاه کربلا صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 رخسار شهید کربلا را صلوات سالار قیام نینوا را صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 جان ها به فدای نام والای حسین آن نور دو چشم مصطفی را صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 بر میوه ی قلب و جان زهرا رخسار حسین یار والا صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 دم به دم بر همه دم بر حسین تشنه لب به دو بازوی ابوالفضل به علی اصغر لیلا صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 هر که جا نوش کنی آب روان بر لب خشک حسین شاه شهیدان صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 با نام حسین آن شه دین به دلها برات به جمالش به خصالش به جلالش صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 هر که دارد به دلش آرزوی کربلا یا شود زائر دشت بلا از سه ساله ی حسین گیرد برات گوید به لب خشک حسینی صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 بر روی حسین نور داور صلوات بر موی ابوالفضل دلاور صلوات میلاد حسین است و ابوالفضل رشید بفرست تو بر این دو برادر صلوات 🌷🌷🌷🌷🌷 مظلوم دگر امام در خون خفته افتاده به خاک حسین کربلا را صلوات @roze_daftari
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی شهادت امام محمد باقر علیه‌السلام دارد جگرِ پاره‌یِ من می‌سوزد این آخرِ روضه سینه‌زن می‌سوزد با چشمِ خودم خدا تماشا کردم تا لحظه‌یِ دست‌وپا زدن می‌سوزد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم رباعی شهادت امام محمّد باقر علیه السلام ده سال مِنا از غمِ تو آه کشید می‌گفت به کودکی چه غمها که ندید از دور نگاهِ او به گودال افتاد اِی وای حسین خنجری سخت برید @roze_daftari
شهادت امام جواد.mp3
7M
🎙روضه خوانی و سینه زنی شهادت علیه السلام 🔻حجت الاسلام خانی
دشمنانت یک طرف، آن آشنا از یک طرف بی وفایی یک طرف، زهر جفا از یک طرف کل عالم خون بگرید در عزای تو کم است ارضیان از یک طرف، اهل سما از یک طرف إرباً إرباً شد دلت از فتنه و نامردی اش زهر کاری یک طرف، رقاصه ها از یک طرف تشنه ای و طالبِ آبی و این ها یک طرف بر زمین می ریزد آب، آن بی حیا از یک طرف می کشد جسم تو را تا بام خانه، پیکرت می خورد بر کنج پله، بی هوا از یک طرف خاطرات کوچه و گودال پیرت کرده اند داغ مادر یک طرف، کرب و بلا از یک طرف تشنگی تاب و توانش را ربود و ناگهان بر زمین افتاد از زین شاه ما از یک طرف پیر مردان آمدند و بهر قربت می زدند با لگد از یک طرف، چوب عصا از یک طرف کربلا بال کبوتر نیست، جانم را گرفت باد داغ از یک طرف، زلف رها از یک طرف روزی ماه محرم از شما خواهم گرفت رزق اشک از یک طرف، سوز و نوا از یک طرف از سوی قم یا خراسان یا که از عبدالعظیم راهی ام کن اربعین کرب و بلا از یک طرف محمد جواد شیرازی
روضه دفتری
🎙روضه خوانی و سینه زنی شهادت #امام_جواد علیه السلام 🔻حجت الاسلام خانی
ارسالی از ذاکر اهل بیت اعضای محترم کانال ⬆️⬆️⬆️⬆️⬆️
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
نماز پر فضیلت دهه اول ذی الحجه برای برخورداری از ثواب حجاج بیت الله الحرام. از امشب به مدت ده شب، بین نماز مغرب و عشاء. *بُعدِمَنزل نَبُوَد در سَفرروحانی* کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
❣﷽❣ ⚫️ 🔘 ⚫️ @roze_daftari ✨برجلوه روي ماه مهدی صلوات ✨بر جذبهٔ هر نگاه مهدی صلوات ✨مارا نَبود چوهدیه‌ای درخور او ✨بفرست به‌پیشگاه مهدی‌صلوات ⚡️✨⚡️✨ ⚡️ماروی به کشتی نجات آوردیم ⚡️امیـد به سـاحل نجات آوردیم ⚡️در ایـام شهــادت امام باقــر ع ⚡️ماهدیه برایش صلوات آوردیم 💥() (( ه‌اناتوجهناواستشفعناوتوسلنابک‌الی‌الله‌وقدمناک‌بین‌یدی‌حاجاتنایاوجیهاعندالله‌اشفع‌لناعندالله)) 🌾من ذاکر انا الیه الراجعونم 🌾من خاطرات جانگداز دشت خونم 🌾در کربلا بودم صغیری 5 ساله 🌾همراه بابایم مرا بردند اسیری 🌾دیدم پرستوهای دین را پر بریدند 🌾در قتلگه جدم حسین را سر بریدند ⬅️روز شهادت امام باقرع دلتو راهی کن مدینه، امروز بقیع خلوته، فدای اون آقایی که امروز عزادار نداره، قربون قبر بی شمع و چراغت آقا، خیلی امام باقر غریبه ، خیلی مظلومه... ◀️زائرا وقتی میرن مدینه،،، شب و روز شهادت امام باقر ع که میشه مدینه یه زائر نداره،، روز شهادت آقا مدینه خلوته همه میرن مکه،، یه نفر نیست پشت پنجره های بقیع براش گریه کنه.. اما این روزها غربت ائمه مون بیشتر حس میشه... بیایید امروز غریب نوازی کنیم ،،آقا رو از غریبی در بیاریم.،، قربون مظلومیتت برم آقا جان .. قربون غربتت بشم آقا... ▪️تو از کودکی دایم محنتُ بلا دیدی ▪️با دو چشم معصومت ظلم برملا دیدی ▪️راه شام طی کردی، دشت کربلا دیدی ▪️اهل بیت عصمت را زارو مبتلا دیدی ⬅️امروز هم ناله شید با امام صادق ع کنار بستر بابا اشک میریزه ، [ان شا الله وعده من و شما کنار قبرستان بقیع] ⏪امروز امام زمان عزاداره... مادرش زهرا عزاداره... 🍁از کربلا تو یادگاری 🍁چون خون حسین پایداری 🍁بر نیزه سر حسین دیدی 🍁بارغم او به جان خریدی 🍁پرپر زخرابه لاله دیدی 🍁بی جان دل شب 3 ساله دیدی ⬅️امام باقر از بچگی مصیبت دیده، تو کربلا همراه بابا بوده، همه مصیبت های کربلا، سختی های اسارت رو دیده.. بدنهای غرق به خون دیده... 40 منزل سر بریده جدش حسینو بالای نیزه دیده.. شام غریبان دیده... آخ اون شبی که خیمه هارو آتش زدن . خرابه شام دیده.. اون موقعی که نازدانه امام حسین صدا زد عمه جان من بابامو میخوام... ⚫️🔘⚫️🔘⚫️🔘 (.گریز به روضه حضرت رقیه س) ✨ آخ دیدنی گوشه ویرانه شدی ✨جمع شمع و گل و پروانه شده ✨امشبی را که تو مهمان منی ✨بخدا خوبتر از جان منی ✨بابا که به پیشانی تو سنگ زده ✨که ز خون بر رخ تو رنگ زده ✨ای پدر کاش بجای سر تو ✨می بریدند سر دختر تو یه وقت دختر علی زینب دید رقیه آرام شد دیگه حرفی نمیزنه، دید کنار سر بریده بابا جان داده 🔘⚫️🔘⚫️🔘⚫️ (بگم و التماس دعا ) ⬅️وقتی امام باقر به شهادت رسید مدینه یک پارچه ضجه و ماتم شد .. دوستان،، شیعیان حضرت اومدن،، شاگردان امام باقر عقب جنازه وااماما میگفتن،،، امام صادق ع به بدن بابا نمازخوند،،، نازنین بدن امام باقر ع رو بردن داخل بقیع،،، کنار قبر پدرش امام زین العابدین دفن کردند احترام کردند... ( اما بگم و نالشو بزنی... ) ⬅️آقا جان بدن شما رو شیعه ها،، دوستان،،،محبین شما بردند داخل بقیع با احترام دفن کردند... ☑️اما... اما.. اما.. [آی کربلاییا دل عالمی بسوزه برا جد غریبش حسین ...] ⬅️به فدای اون بدنی که سه روز و دوشب بدنش رو خاک گرم کربلا، بنی اسد وقتی اومدن بدنها رو دفن کنند نشناختند، یه وقت امام سجاد فرمود بنی اسد صبر کنید من این بدنها رو خوب میشناسم این بدن بریره، این بدن ظهیره، این بدن عموم ابالفضله،،، این بدن بابای غریبم حسینه،، یه وقت آقا فرمود بنی اسد برید یه قطعه حصیر بیارید... بدن بابا رو میان حصیر گذاشت.... همینکه بدن رو گذاشت داخل قبر دیدن آقا بیرون نمیاد،،، بنی اسد نزدیک شدن دیدن آقا لبها رو گذاشته به رگهای بریده بابا،،، هی میگه بابای غریبم حسین... بابای مظلومم حسین... 🔸سوغات ما از کربلا دردو محن بود 🔸پژمردگی لاله های در چمن بود 🔸من تشنگی در خیمه را احساس کردم 🔸یاد از د ودست خونی عباس کردم 🔸من کودکی بودم که آهم را شنیدند 🔸دیدم سر جدم حسین را که بریدند 🔸من دیده ام در وقت تشییع جنازه 🔸اسبان دشمن را که خورده نعل تازه بدم المظلوم بکربلا صدای نالتو بلند کن سه مرتبه بگو یا حسین... ⬇️خواهشا صلوات حذف نشه⬇️ 🌾هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌾 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال نوحوا علی الحسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دعا کنید که سقا پاش برسه به دریا مشکُ پر از آب کنه، بیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل ... ▪️میخوای بشنوی؟نمیتونی بشنوی،تازه عمو عمو گفتنشونم نمیشنوی چه برسه به واعطشا...اگه واعطشاشون رو بشنوی بیچاره میشی ... دعا کنید که سقاپاش برسه به دریا مشکُ پر از آب کنه،ربیاره تو خیمه ها عمو عمو ابالفضل ... ابی عبدالله هرجوری بود اجازه داد قمر بنی هاشم بره میدان؛ اما تعبیر حسین اینه"اُطلُب لهذه الاطفال الماء" ▪️حالا که میخوای بری،برو فقط برای این بچه ها آب بیار،یه جمله هم بهش فرمود،!فرمود:عباس من! تو پرچمدار منی! "لَقَد مَضَیتَ تَفَرَّقَ عسکری"یعنی اگه تو زمین بخوری لشگرم از هم می پاشه،فهمیدی چی گفتم؟ من نمیدونم این جمله رو لشگر دشمن شنید یا نه! جایی ننوشتن اما همه حسین رو رها کردند،دنبال عباس رفتند،یه جا گیرش بندازند... ▪️رفت تو شریعه،مشکُ پر از آب کرد،با چه هیبت و غروری آبی که تو دستش پر کرده بود مرکبش بنوشه،مرکبش نوشید؛"فذکر عطش الحسین فرمی الماء علی الماء"آب رو روی آب ریخت که همه بدونند من این آقام رو که "ماء العَذب علی الظَمئا"ست برا آب فرات و آب دنیا نمی فروشم،کی گفته که من میخواستم آب بنوشم؟! "فرمی الماء"آب رو پرتاب کرد،که اگه آب هم به خیالش این توهم رو کرد،از این دستا یه سیلی بخوره، ▪️تو هنوز عباس رو نشناختی! نانجیب تو مهریه ی مادر حسینی! تو معرفت نداشتی اما من که مثل تو نیستم! تا قیامت این آب از خجالت و شرمندگی حول قبر آقام اباالفضل میگرده، تو سرداب اونایی که رفتن میدونن؛تا قیامت طواف میکنه،آقا مرا ببخش من نشناختم تورو؛یه توجهی به من کن!سوار مرکب شد،یا صاحب الزمان! ▪️نوشته اند چهار هزارتیرانداز کمین کردند؛اگر یک صدم این تیرها بهش خورده باشه تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل..." ▪️دستاشو که قطع کردند،مرحوم علامه مجلسی می نویسد:مشکُ به دندان گرفت؛هنوز داره به سمت خیمه ها میاد... یارب مکن امید کسی را تو ناامید... تا تیر به مشک آب خورد نوشته اند: "فَوَقَف متحیرا" سرگردان،متحیر... دست نداره که بجنگه،آب نداره که به خیمه ها برگرده...یا صاحب الزمان! ▪️بذار من روضه رو از زبان خودش بخوانم:مرحوم آشیخ محمدعلی خراسانی واعظ تو حرم خود عباس منبر رفت فقط یه گوشه از روضه رو اشاره کرد،اون گوشه ای که فرمود:تیر به چشمش زدند،اومد پایین مرحوم آسید ابراهیم قزوینی امام جماعت حرم عباسه گفت:آشیخ محمدعلی اشکم رو درآوردی؛دلم رو آتش زدی،اما این روضه ای که سندش ضعیفه رو نخون؛ اومد منزل شب تو عالم رویا خود حضرت رو زیارت کرد، حضرت فرمود:آسید ابراهیم مگه تو کربلا بودی که بفهمی ضعیفه یا نه! ▪️حالا روضه رو خود عباس خوند؛فرمود:آسید ابراهیم!دستامُ که بریدن،به مشکم که تیر زدن؛یه تیر به چشمم زدن؛هر کاری کردم دست نداشتم تیرُ در بیارم ،سرمُ تکون دادم این تیر از چشمم بیرون نیامد عمامه از سرم افتاد؛این زانوم رو آوردم بالا،تیرُ بین زانوهام بذارم بلکه بتونم بیرون بیارم،چنان با عمود آهن به فرقم زدن...آی حسین...😭 اومد کنار بدن برادر(فاطمه جان شاهد باش اینا همونایین که پیغمبر فرمود: مثل مادر بچه مرده زار میزنند)سی هزار نفر دارن نگاه میکنند؛دیدند حسین"فَوَقَفَ مُنحَنیا..."زبون حال بگم: تو مثل جون عزیزی،اگر که برنخیزی رقیه مو می بره عدو برا کنیزی... آی حسین...
◾نوحه ی سینه زنی ◾شهادت حضرت مسلم (ع) ◾سبک سنتی ◾بنداول مسلم بن عقیلم غم به دل دارم امشب من به جرم غم عشق بر سر دارم امشب کوفه شد قتلگاهم کن حسینجان نگاهم (۲) یاحبیبی حسینجان (۳) ◾بنددوم من سفیر حسینم یار و یاور ندارم سر به زانوی غربت نیمه شب میگذارم کوچه گرد غریبم غصه گشته نصیبم(۲) یاحبیبی حسین جان (۳) ◾بندسوم کودکانم اسیر و من اسیر تو هستم عهد و پیمان به خون حنجرم با تو بستم راس من را بریدن پیکرم را کشیدن (۲) یاحبیبی حسینجان (۳)
@majmaozakerine آقا چه شد كه حج شما نيمه كاره ماند شبهاي شهر مكه چرا بي ستاره ماند بار سفر مبند، دلم شور مي زند گويا قيامت است،مَلك صور مي زند من خواب ديده ام، سرتان را به ني زدند گرگان تشنه، زوزه كشان لب به مِي زدند ديدم نسيم شانه به گيسوت مي زند مَرهم به زخم گوشه ي ابروت مي زند ديدم تو را به نيزه شه ميگسارها هو مي كشند دوروبرت ني سوارها آقاي من،شما كه مسيح عشيره اي در كوفه متهم به گناهي كبيره اي اينجا بمان كه حرمت كعبه تويي حسين آقا مرو، كه عزت كعبه تويي حسين ديدم كه حاجيان منا لنگ مي زدند شيطان پرست ها به خدا سنگ مي زدند حالا كه مي روي سفري پرخطر حسين پس لااقل سه ساله ي خود را مبر حسين پاشيدم آب پشت سر محمل رباب با ظرف اشك ديده ي خونين جگر حسين فكري به حالِ روز مباداي ايل كن چندين قواره چادر ديگر بخر حسين اين ساربان به درد مسيرت نمي خورد يك ساربان اهل نظر را ببر حسين او نقشه ها كشيده كه دور وبر شماست چشمش مدام خيره به انگشتر شماست با بردنش نمك به جگر مي خورد حسين شش ماهه ي تو زود نظر مي خورد حسين با اينكه مست ذكر خوش يارب توأم اما هنوز مضطرب زينب توأم يعقوب چشم آينه ها پير مي شود اين شهر بي حضور تو دلگير مي شود دارد ز ديده قافله ات دور مي شود كم كم بساط روضه ي ما جور مي شود 🔸شاعر: ___________________ 🔹