🏴#نوحه_شهادت_حضرت_زینب_س)
🏴سبک شور
🎤مداح :کربلایی نریمان پناهی👌 👌😭
♠️♠️♠️♠️♠️
امونمو برید
همونکه معجر دخترت رو کشید
دیدم خودم حسین
جلو چشم مادرت تنت رو درید
چیا که نیومد سرم
بگم از غم معجرم
بعد رفتن تو داداش
کیا بودن دور و برم
ای اخا
محاله دیگه بخدا
یادم بره کربلا
اونجا زدی تو دست پا
سرتو رفت رو نیزه ها
حسین واآآی
بند۲
قلب منو شکست
همونیکه یه روز روی سینت نشست
دخترت رو می زد
داداش دیدم که دندون شیریش شکست
دیگه بریدم از همه
ببین دلم پر از غمه
آخه کی میشه باورش
منم دختره فاطمه
مادرت
دید چیا اومده سرت
شنید صدای غربتت
داره سوالی خواهرت
چی شد داداش انگشترت
حسین وآآاای
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
شاعر : رضا بیگی
♠️♠️♠️♠️♠️
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
4_5994566166620669770.mp3
5.3M
🏴شهادت حضرت زینب (سلام الله علیها)
🏴سبک #شور
🎤مداح :کربلایی نریمان پناهی
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
روضه حضرت زینب (س) و کاروان اسرا - غم عشقت بیابان پرورم کرد - حسن خلج.mp3
8.18M
#متن روضه حضرت #زینب سلام الله علیها و کاروان اسرا #غم عشقت بیابان پرورم کرد #حسن خلج
▪️▪️🌾▪️▪️🌾▪️▪️
غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوایِ وصل بی بال و پرم کرد
به من گفتی صبوری کن صبوری
صبوری ترفه خاکی بر سرم کرد
آی ..
خدایا زینبم تنها و بی کس
کَسِ بی کس به فریادِ دلُم رس
خدایا من همان محمل نشینم
من همونی ام که وقتی نسیم پردۀ محملُ کنار زد ، گوشۀ چادرم پیدا شد . حسینم برا عباسم اخم کرد ( زبانِ حال ) عباس مگه نمی بینی نسیم پردۀ محملُ کنار زده .. حالاببین به چه روزی افتادم .. حالا ببین به چه روزی افتادم .. معجرم اینطرف .. خِماره ام اون طرف ..
چنان در خیمه ها آتش به پا شد
که دامن ها پناهِ شعله ها شد
به عمقِ جانِ من این غم چنان شرار افروخت
در آن دیار دلِ خیمه ها برایم سوخت ...
ایام هفتۀ دفاعِ مقدس ، یادی کنیم از همۀ گذشتگان ، شهدا ، امام شهدا ..
خیمه ها میسوزد و شمعِ شبِ تارِ عزاست
کربلا .. ماتم سراست ..
مجمعِ پیغمبران در قتلگاهِ کربلاست
کربلا .. ماتم سراست
@rozeh_daftari1
روضه اربعین حسینی (ع) زبان حال حضرت زینب (س) - نگاه گریه داری داشت زینب - حاج محمود کریمی.mp3
2.87M
#روضه اربعین حسینی علیه السلام زبان حال #حضرت زینب سلام الله علیها#نگاه گریه داری داشت زینب #حاج محمود کریمی
🍁🍁▪️🍁🍁▪️🍁🍁▪️
نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
مگر چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسین منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
@rozeh_daftari1
#روضه اربعین حسینی علیه السلام زبان حال #حضرت زینب سلام الله علیها#نگاه گریه داری داشت زینب #حاج محمود کریمی
🍁🍁▪️🍁🍁▪️🍁🍁▪️
نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
مگر چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسین منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
ندیدم زینب کبری تر از این
ندیدم زینت باباتر از این
ندیدم دختر زهرا تر از این
حسینی مذهبی غوغا تر از این
اگر چه غصه دارد آه دارد
به پایش خستگی راه دارد
پس از آنکه زمین را زیر و رو کرد
سپاه کوفه را بی آبرو کرد
به سمت کربلا خوشحال رو کرد
کمی از خاک را برداشت بو کرد
رسیدم کربلا ای داد بی داد
حسین سر جدا، ای داد بی داد
چهل روز است گریانم حسین جان
چو موی تو پریشانم حسین جان
چهل روز است می خوانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین جان
به غم ها با جلالت سر ندادم
به دست هیچکس معجر ندادم
همین جا دور اکبر را گرفتند
ز ما شبه پیمبر ما را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
به تو گفتم که ای افتاده از پا
ز جا بر خیز ورنه معجرم را...
همین جا بود که سقای ما رفت
همچین که ناقه ها رسید مثل برگ خزون خودشون انداختن رو زمین، تنها کسی که میدونه قبرها کجاست، امام سجاده، دور آقا را گرفتن، یکی میگه قبر آقامون کجاست، اول همه دنبال قبر حسین می گشتن، نشونشون داد، گریه هاشون کردن، یکی گفت: آقا جان قبر قاسمم کجاست؟ علی اکبر کجاست؟ رباب گفت: آقا جان علی اصغرم و کجا دفن کردی؟ گفت: بلند نشو تو بغل بابامه... آخر سر همه بلند شدن طرف علقمه رفتن، آخه وداع با عباس نکردن عاشورا....
همین جا بود که سقای ما رفت
به سمت علقمه دریای ما رفت
پناه عصمت کبرای ما رفت
پی او گوشواره های ما رفت
فقط از علقمه یک مشک برگشت
حسین بن علی با اشک برگشت
همین جا بود که دلها گرفت و
کسی روی تن تو جا گرفت و
سرت را یک کمی بالا گرفت و
و از پشت سرت سر را گرفت و
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدای ناله ی زهرا در آمد
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد بدن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
سکینه می کند زاری اباالفضل
چه قبر کوچکی داری اباالفضل
همین جا بود الف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سم مرکب چال کردند
همین جا بود گیسو می کشیدند
هر سو دخترانت می دویدند
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
سکینه معجر از من خواست اما
خودم هم بودم آنجا مثل آنها
@rozeh_daftari1
fadaeian-muharam96-03 (6).mp3
11.34M
🏴#نوحه_شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله _علیها
🏴سبک #واحد
🎤مداح :کربلایی سیدرضا نریمانی👌👌👌😭😭
♠️♠️♠️♠️♠️
نمیذاریم که به این حرم جفا شه
قصهی سوریه مثل کربلا شه
مگه بچه شیعهها مرده باشن که
حرم سه ساله آماج بلا شه
یازینب، بانوی محترم
یازینب، ای صاحب کرم
یازینب، نذر توئه سرم
ما همه مدافعان حرم تو
همه مدیون عطا و کرم تو
بیبی جان ما همه عباس تو هستیم
روی دوش نوکراته علم تو
"یازینب، کلنا عباسُکِ" 🔃🔃
🍁┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄🍁
افتخارمه شدم نوکر زینب
سینهزن شدم پای منبر زینب
یه روزم شبیه محسن حججیها
سر من میشه فدای سر زینب
آتیشِ تو سینه حس میشه
پس بیبی کی نوبتم میشه
شهادت رزق منم میشه
منم آرزومه که لحظهی مردن
سرمو رو پای اربابم بذارم
برا من پرچم گنبدت کفن شه
از تو سوریه جنازهمو بیارن
"یازینب، کلنا عباسُکِ" 🔃🔃
🍁┄┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄🍁
بعد عمری که گدای خونهتونم
بعد عمری که بیبی دیونهتونم
برا من سخته بشینم و ببینم
رفیقام برند و من اینجا بمونم
از چشمام حرفم رو میخونی
درمون دردم رو میدونی
بیتابم من واسه قربونی
هرشب جمعه میخونم از تو هیئت
با چشای خیس و بارونی و حسرت
کی میشه منم بیام به زینبیه؟
کی میشه رزق منم بشه شهادت؟
"یازینب، کلنا عباسُکِ" 🔃🔃
♠️♠️♠️♠️♠️
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری تلگرام وایتا👇👇
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
روضه وداع حضرت زینب (س) - رفتم از کوی تو و پیش تو جامانده دلم - حاج حسن خلج.mp3
2.91M
#متن روضه وداع #حضرت زینب سلام الله علیها#رفتم از کوی تو و پیش تو جامانده دلم #حاج حسن خلج
🍁🍂▪️🍁🍂▪️🍁🍂▪️
رفتم از کوی تو و پیش تو جامانده دلم
پیش تو مانده و از سینه جدا مانده دلم
گفتم اسباب سفر جمع کنم با دقت
زینب جان مگه چیزی مونده بود جمع کنی؟ هر کی یه چیزی زده زیر بغلش داره از یک جایی فرار میکنه،تو کوفه وقتی زن خولی نصف شب از خواب بلند شد دید خونه اش نورانیه،اومد توی مَدبَخ سر ابی عبدالله رو پیدا کرد دیوونه شد سر ابی عبدالله و بغل کرد ،دوید تو خیابون و کوچه،هی داد میزد میگفت:مردم شوهرم برام سر بریده آورده،یه مرتبه دید از هرخونه ای یه نفر بیرون اومد یکی یه پیراهن خون آلود دستش گرفته،یکی یه جفت گوشواره دستش گرفته،زنهای کوفه داد میزنند،چرا این سوغاتی ها اینقدر خون آلوده؟از همه جانسوزتر یه وقت دیدن یه خانمی دوید،یه گهواره چوبی زیر بغلشه
گفتم اسباب سفر جمع کنم با دقت
راه افتادم و ای وای که جا مانده دلم
میخوام آتیشت بزن،حاضری یانه؟
خداحافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
خداحافظ ای برادر زینب
همه رفتند و شدم تک و تنها
خدا را چه سازم در این دل صحرا
خداحافظ ای برادر زینب
ببین دشمن
غیرت الله بلند شو،بلند شو
ببین دشمن حرمت تو شکسته
خیمه هات رو بردن حسین..،خوابیدی؟
ببین دشمن حرمت تو شکسته
ببین دست خواهر تو ببسته
چون چاره نیست میروم و میگذارمت
ای پاره پاره تن به خدا میسپارمت
خداحافظ ای برادر زینب
@rozeh_daftari1
#روضه شب عاشورا زبان حال حضرت زینب سلام الله علیها#حدود ساعت سه، من عقیله دختر حیدر#حاج مهدی سلحشور
🌾🌾🍂🌾🌾🍂🌾🌾
آی بمیرم، ای کاش یکی به جای دستای زینب چشمای زینب و می بست، این منظره ها رو نمی دید، آخ تا رسید کنار گودال قتلگاه، هر چی صدا زد، دادش جواب زینب و بده، حسین چشما رو باز نکرد، تا قسم داد حسین جان، جان مادرم، چشمای خون گرفته رو باز کرد، زینب برگرد برو به خیمه، می گه دیدم زینب داره می ره، اما عقب عقب می ره، هی به سر می زنه، هی فریاد می زنه، حسینم و دارن می کشند، أَمَا فِیکمْ مُسْلِمٌ؟ یه مسلمون بین شما پیدا نمی شه؟ آی بمیرم، نانجیب روی زینب و زمین زد، گفت:مگه نمی بینی حسین و دارن می کشند، گفت :کار حسین و زودتر تموم کنید، یه وقت زینب ببینه، سری به نیزه، اگه این روضه یه شب در سال جا داشته باشه بخونی امشبه، وقتی شام غریبانیه، بی بی زینب زیر این خیمه نیم سوخته ها خوابش برد، عجب خوابیدنی، خواب به چشمش اومد یا نه، بی بی بیهوش رو زمین اوفتاد، این بچه ها سرشون رو دامن بی بی، همه از حال رفتند، یه وقت در عالم رؤیا حضرت زهرا سلام الله علیها رو در خواب دید، مادر اومدی، اما دیر اومدی، یه جمله رو می خوام عرض کنم، گفت زینب جان، من از صبح اینجا بودم، خودم همه ی منظره ها رو دیدم، اونوقتی که می خواست سر از بدن حسین جدا کنه، سر رو دامن خودم، هر چی فریاد زدم، بُنَیَّ،
حدود ساعت سه، من عقیله دختر حیدر
چنان مرغی که پرپر می زند، بر خاک و خاکستر
حدود ساعت سه، من پریشان آمدم با سر
ولی مثل همیشه باز از من زودتر مادر
حدود ساعت سه، دیدمت بر خاک و خاکستر
ولی عریان نه پیراهن نه عمامه، نه انگشتر
آنطرف از دور دیدم سارقی کرده کمین
چشم دارد او به انگشتر به خیلی چیزها
جا گرفته روی سینه آن سگ حار از قفا
می زند هی ضربه بر حنجر به خیلی چیزها
کاش تنها آن حرامی با گلویت کار داشت
می خورد این تیزی خنجر به خیلی چیزها
با قد خم مادرت آمد عیادت کرده ای یاد پهلو
یاد میخ در به خیلی چیزها
داخل گودال حالش را رعایت می کنی
چون که حساس است مادر به خیلی چیزها
صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
شب عاشوراست امشب، کربلا غوغاست امشب
چه خبره امشب تو خیمه ها، آی، نوکرا، فدایی های ابی عبدالله، بیاید بریم تو خیمه، با حضورمون با ناله زدنمون، با گریه کردنمون امشب تسلای دل زینب باشیم، اینقدر زینب از دیدنتون خوشحال می شه، اینقدر سکینه خوشحال می شه، آخه صدای پای اسب ها می اومد می گفت عمه، لشکر برا کی داره می آد، تا صدای پای دو تا مرکب اومد، مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر، تا این دو تا اومدند به زینب خبر دادند، برا حسینت لشکر اومده، اینقدر زینب خوشحال شد، به حبیب که گفتند بی بی زینب از اومدن شما اینقدر خوشحال شده، شروع کرد گریه کردن، گفت:مگه من کیم؟ الحمدالله من باعث خوشحالی زینب شدم، آی کربلایی ها با ناله تون امشب دل زینب و خوشحال کنید، ناله بزنید یاحسین..........
که ای خفته خوش به بستر خون دیده باز کن
احوال ما ببین و سپس خواب ناز کن
ای وارث سریر امامت، به پای خیز
ما را سوار بر شتر بی جحاز کن
دلی در خون نشسته دوست داری
بگو قلبی شکسته دوست داری
تو را ای عشق بی سر دوست دارم
مرا با دست بسته دوست داری
نه تنها تیر و تیغ وسنگ بوده
سر پیراهنت هم جنگ بوده
ولی شرمنده زینب دیر فهمید
که انگشتر به دستت تنگ بوده
@rozeh_daftari1
روضه زبان حال حضرت زینب (س) - نمیشه باورم که وقته رفتنه - محمود کریمی.mp3
1.44M
#روضه زبان حال #حضرت زینب سلام الله علیها#نمیشه باورم که وقته رفتنه #محمود کریمی
🍂🍂▪️🍂🍂🍂▪️
نمیشه باورم که وقته رفتنه
تموم این سفر بارش رو شونه ی منه
داداش، کجا میخوای بری
چرا منو نمی بری
حسین، این دم آخری
چقدر شبیه مادری
قرارمون چی شد که بی قرار هم باشیم
داداش، هر چی که پیش اومد باید کنار هم باشیم
تشنه رفتن برا تو
تو خیمه موندن برا من
برنگشتن برا تو
مرثیه خوندن برا من
قمرامون برا تو
هرچی که اختر برا من
پسرامون برا تو
این همه دختر برا من
زخم های شمیشر برا تو
زخم زبون ها برا من
@rozeh_daftari1