eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.6هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
329 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
973.3K
شعر جدید ۱۴۰۲ در فراق امام زمان (عج ) در سبک عمه بو ویرانسراده 🌹🌹💐💐 ای گول باغ جنان گل پادشاه انس وجان گل یوسف زهرا قوجالدیق صاحب عصر وزمان گل دردیمیزه ایله درمان گل گلن یولوا قربان مهدی یا بقیه الله ۴بار🌹🌹💐💐 عشقیوه مستانیوک بیز شمعیوه پروانیوک بیز هر گوزلدن سن گوزل سن ادیوه   دیوانیوک بیز دردیمیزه ایله درمان گل گلن یولوا قربان مهدی یا بقیه الله ۴بار🌹🌹💐💐 نور چشم مصطفا سن بند  قلب    مرتضاسن بخششی سائله دریا آقا اوغلوی سن اقاسن دردیمیزه ایله درمان گل گلن یولوا قربان مهدی یا بقیه الله ۴بار🌹🌹💐💐 شهر عشقین شهریاری شیعه نون دارو و نداری هارداسان ادیوه قربان گل   جهانین   افتخاری دردیمیزه ایله درمان گل گلن یولوا قربان مهدی یا بقیه الله ۴بار🌹🌹💐💐 مفخر  آدم   سن  آقا وارث خاتم سن   آقا یوخ نظیرون یر یوزونده قبله ی   عالم سن  آقا دردیمیزه ایله درمان گل گلن یولوا قربان مهدی یا بقیه الله ۴بار🌹🌹💐💐 آقا گل ظهور ایله سن عالمی پر نور ایله سن ظلمی گل گوتور آرادان ظالمی رنجور ایله سن دردیمیزه ایله درمان گل گلن یولوا قربان مهدی یا بقیه الله ۴بار🌹🌹💐💐 نور امامت کجایی شمس هدایت کجایی جان به قربان تو مهدی    💐فارسی💐 سایه رحمت کجایی سرور  دنیا     کجایی وای آقا از این جدایی                                  دردیمیزه ایله درمان گل گلن یولوا قربان مهدی یا بقیه الله ۴بار🌹🌹💐💐 ✍ شاعر ؟؟؟؟ اجرا : احسن دهقان 💚
4_5825839780851615815.mp3
6.08M
بانوای حاج ___________ خاک پای زائراتم هر شب جمعه به یاد کربلاتم بدترینه نوکراتم هر شب جمعه به یاد کربلاتم بازم از راه دور سلام داد از دوری مدام کی میشه بازم بیام ای آقا ای تنها عشق زندگیم رویای همیشگیم دوست دارم از قدیم ای آقا یا امام حسین رو سیاهیمو نگاه نکن با هم اومدیم سوا نکن دست خالیمو رها نکن **** با تو بوده خاطراتم هر شب جمعه به یاد کربلاتم تشنه آب فراتم هر شب جمعه به یاد کربلاتم دنیا و آخرت حسین خیر عاقبت حسین خوشبختی فقط حسین ای آقام من از تو دل نمیکنم حتی وقت مردنم بازم سینه میزنم ای آقا یا امام حسین رو سیاهیمو نگاه نکن با هم اومدیم سوا نکن دست خالیمو رها نکن ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ _.__.______________________
🌼 السلام علیک یا بقیه الله 🍁در تمنای ✨نگاهت بی قرارم تابیایی 🌼من ظهور ✨لحظه ها را می شمارم 🍁تا بیایی ✨خاک لایق نیست 🌼تا به رویش پا گذاری ✨درمسیرت 🌼جان فشانم گل بکارم ✨تا بیایی 🌼
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1372.mp3
11.15M
|⇦غَسِّلنِی بِاللَّیل..... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه به نفس استاد میر باقری ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حجت الاسلام شهاب مرادی: امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا یکی از مهم‌ترین علل ذلت ناپذیری خود را پرورش در دامن‌پاکی که در آن تربیت شده عنوان می‌کنند و می‌فرمایند که پرورش در دامان پاک حضرت زهرا سلام‌الله علیها موجب ذلت ناپذیری و استکبارستیزی ایشان است؛ بر همین اساس حضرت زهرا سلام‌الله علیها الگوی مقاومت و مبارزه با طاغوت در اعصار مختلف هستند. کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma02092510.mp3
20.2M
|⇦آه مظلوم ..... وتوسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام زمان(عج) در نامه خود می‌فرمایند«دختر پیامبر(ص) برای ما اهل‌بیت و ائمه(ع) الگو و اسوه هستند و من با اقتدا به حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) قیام کرده و به پا خاستم؛ بنابراین حضرت زهرا سلام‌الله علیها اسوه شجاعت و قیام امام عصر(عج) هستند. |⇦•آه مظلوم ... و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده فاطمیه ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ آه مظلوم تو را می خواند اًلا که روح خدایی خدا کند که بیایی تو مروه ای تو صفایی خدا کند که بیایی تو مشعری عرفاتی تو زمزمی تو فراتی تو رمز آل بقایی خدا کند که بیایی شب فَراق تو جانا خدا کند به سر آید سر آید و تو برآیی خدا کند که بیایی تو را به حضرت زهرا بیا ز غیبت کبری دگر بس است جدایی خدا کند که بیایی یابن الحسن کجایی؟ من آمدم گدایی امان از این جدایی خدا کند که بیایی .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1
درد دل امیر المومنین علیه السلام با زهرای مرضیه سلام الله علیها سبک می گذرد این کاروان فاطمه من حیدرم//گورنجه دیده تَرم شهریده بی یاورم//گیتمه بیله فاطمه س باخ پوزولان گلشنه//تزدی بو ئولماق سنه رحم ایله زهرا منه // گیتمه بیله فاطمه س اُلفَت رَختین سویما فاطمه حیدری تک قویما فاطمه عم اوغلووام زهرا ای شَرف اوصیا // سَروَر اهل ولا اَشکیوه زهرا فدا  // گیتمه لیم یا علی ع موسم هجران گلور //گوزلریم اشکین اَلور ثانی داخی دینجَلور // گیتمه لیم یا علی ع جامه ی وفانی سویمادیم عم اوغلی سندن من دویمادیم علی علی مظلوم ای ایویمون کوثری // ظلموله سینمیش پَری آتما بیله حیدری  // گیتمه بیله فاطمه س دوشدی مَحاقه قَمر // اینجیموسن پُشتِ دَر یوردی سنی سیلی لر // گیتمه بیله فاطمه س سالدی اَیاقدان ثانی سنی یاندیردی یخیلماقون منی عم اوغلووام زهرا گَلدی خزان گلشنه // آغلاما چوخ سن منه منکی کَنیزم سنه  // گیتمه لیم یا علی ع دوزدی منی دویدولر // محسنی ئولدوردولر شأنیوی زهرا بولر // گیتمه لیم یا علی ع فخریمدور یولوندا جان ویرم عشقیمی سنه اعلان ویرم علی علی مظلوم گیتمه بالالار سولار // قلبیلری قان اولار زلفونی زینب یولار // گیتمه بیله فاطمه س اینجیموسن غصّه دن //درد و غمِ کوچه دن آز قالور ئولسون حَسن // گیتمه بیله فاطمه س درده دوشدون غم  کوچه دن مندن اوز دوتدون زهرا ندن؟ عم اوغلووام زهرا قالدی مَلَر دوت بالام // اولمادی حقّون آلام قویمادی غملر قالام // گیتمه لیم یا علی ع ✍ شاعر ؟؟؟ اجرا : احسن دهقان 💚 @rozeh_daftari1
🍃🏴 به نیت سلامتی و ظهور امام زمان(عج) 🍃🏴 خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا(س) بگو بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا(س) بگو تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا(س) بگو در میانِ سجده حاجت کن! ولیکن پیش از- ذکرِ یا اللهُ یا ربّاه؛ یازهرا(س) بگو توبه ات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین(ع) تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا(س) بگو با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا(س) بگو دلبری کن از علی(ع) در زیرِ ایوانِ نجف هر سحر با نغمه ای دلخواه؛ یازهرا(س) بگو در میان روضه هر چه از فراق کربلا- گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا(س) بگو إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا(س) بگو روی تلّ زینبیه مثل زینب(س) بیقرار... خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا(س) بگو! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅   @rozeh_daftari1
🍃🏴 به نیت سلامتی و ظهور امام زمان(عج) 🍃🏴 خسته و مضطر شدی هرگاه؛ یازهرا(س) بگو بسته شد وقتی به رویَت راه؛ یازهرا(س) بگو تا که مِهرش در وجودت بیشتر جاری شود با دلی از عاشقی آگاه؛ یازهرا(س) بگو در میانِ سجده حاجت کن! ولیکن پیش از- ذکرِ یا اللهُ یا ربّاه؛ یازهرا(س) بگو توبه ات تا که قبول افتد بگو: جانم حسین(ع) تا شوَد کوهِ گناهَت کاه؛ یازهرا(س) بگو با دعایش دور خواهد کرد از عصیان تو را تا نباشی لحظه ای گمراه؛ یازهرا(س) بگو دلبری کن از علی(ع) در زیرِ ایوانِ نجف هر سحر با نغمه ای دلخواه؛ یازهرا(س) بگو در میان روضه هر چه از فراق کربلا- گریه کردی و کشیدی آه؛ یازهرا(س) بگو إذنِ پابوس پسر بی واسطه با مادر است کربلا رفتی اگر گهگاه؛ یازهرا(س) بگو روی تلّ زینبیه مثل زینب(س) بیقرار... خیره بر گودالِ قتلگاه؛ یازهرا(س) بگو! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅    @rozeh_daftari1
1_917056964.mp3
1.39M
شهید باکری.. به افق دلهای بیقرار دلتون شکست التماس دعا🤲🤲 حی علی الصلاه التماس دعا🌹 به به به به منظور خدا از این اذان چیست…  مقصود نبی در این اذان کیست… از عرش خدا نوا بلند است … بی نام علی اذان اذان نیست…
«بسم ربّ المهدی عج» ❤️ 🖤 ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─ ای مــاه ترین مــاه شب تار ، سلام ای یوسف زهــرای دل افگار، سلام شد خیمهٔ کاشــــانهٔ دل ای صاحب روضه های غمبار ، سلام ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۳/۸/۲۴ 🤲
4_5951677147188824709.mp3
644.1K
کشتی صبر مرتضی چرا پهلو گرفتی؟ چرا پهلو گرفتی؟ مگه شدم، مگه نامحرمت شدم از منم رو گرفتی، از منم گرفتی بی تو تو شهر مصطفی سلامم بی جوابه همه میگن بی فاطمه علی خونه خرابه الهی بعد فاطمه، الهی بعد از فاطمه علی زنده نمونه، علی زنده نمونه بشینه بالا 😭 تو شبا بخونه ، شبا قرآن بخونه بعد تو میده شب و روز مدینه هرکس که بی زهرا میشه حال روزش همینه ، حال روزش همینه وای از دل داغدار اول مظلوم عالم مولا امیرالمومنین😭😭😭😭😭😭😭 😭😭😭😭 🤲💔
|⇦•ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دو سه جمله میخوام مقتل بگم.این از اون مقتلاییه که باید باهاش آروم آروم گریه کرد"یُغشی عَلَیها ساعة بَعدَ ساعة"هی از هوش می رفت هی به هوش می آمد" یُغشی عَلَیها ساعة بَعدَ ساعة فی کل ساعة "دیگه کار به جایی رسید که در هر ساعت بارها به هوش می آمد؛از هوش می رفت"و حینَ تَذکُرُهُ و تذکُرُ ساعاتِ الَّتی کان یَدخُلُ فیها علیها فیَحزَنُ خُزنُها"هی یاد پیغمبر می افتاد،زمانی رو که آن حضرت برآن ها وارد می شد رو به یاد می آورد،وقتی به هوش می آمد"وَ تَنظُرُ اِلَیها الی الحسن و مَرَّةً اِلی الحُسَین"یه نگاه به حسن می انداخت یه نگاه به حسین،" وَ هما بَینَ یَدَیها" این دوتا پسر همه ش کنار مادر بودند؛نمیدونم این رو از خودم میگم؛شاید بعد از شهادت مادر،امام حسن به امام حسین گفته باشند:حسین! برادر! دیدی ما همه اش کنارش بودیم ولی لحظه ای که جان داد ما نبودیم.ما وارد شدیم،گفتیم:اسما !مادر کجاست؟ حجره رو نشون داد رفتیم نگاه کردیم،دیدیم خوابیده پارچه سفیدی روی صورت کشیده بودگفتیم:اسماء! "مایُنیم أمُّنا فی هذه الساعة "مادر ما هیچ وقت این ساعت نمی خوابید.اسماء گفت: "یَاابْنَیْ رَسولِ الله! لَیسَتْ اُمُّکما نائمه"مادر که نخوابیده" قَد فارَقَتِ الدُّنیا"همچین که امام حسن و امام حسین رو نگاه میکرد؛"فَتَقول این ابیکماالذی کان یُکرِکُما" کجاست پیغمبر،کجاست اون پدر شما که شما رو احترام می کرد؟" وَ یَحمِلُکُما مَرّة بَعدَ مَرّة "شما رو روی دوش خودش سوار می کرد" اَینَ ابوکُمَاالَّذی کانَ أشَدَّالنّاس شَفَقَةً علیکما"داشت برا پسراش روضه می خوند..کجاست پیغمبر که از همه بر شما مهربان تر بود.‌‌" فَلایَدَعکما ماشیانِ علی الارض"نمیگذاشت شما روی زمین راه برید همه ا ش شما رو در آغوش می گرفت؛ حالا شما ببینید این دوتا پسربچه چه حالی بهشون دست داد.یک وقت فاطمه زهرا صدا زد:"انا لله و انا الیه راجعون"آیه استرجاع رو خوند..راوی میگه:" وَ قَدْ صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام صَلَاةَ الظُّهْرِ"امیرالمومنین نماز ظهر رو در مسجد خوند."وَ أَقْبَلَ يُرِيدُ الْمَنْزِلَ"اراده منزل کرد؛" إِذَا اسْتَقْبَلَتْهُ الْجَوَارِي بَاكِيَاتٍ حَزِينَاتٍ"زن ها،کنیزها گریه می کردند،غصه دار بودند "فَقَالَ لَهُنَّ مَا الْخَبَرُ ؟!امیرالمومنین تا زن ها رو مشاهده کرد؛این ها از کنار بستر زهرا بلند شده بودند. به این ها فرمودند:چی شده؟ چه خبر؟"وَ مَا لِي‏ أَرَاكُنَ‏ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ ؟! "شما چرا رنگاتون پریده؟!" فَقُلْنَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ..."علی! اگه میخوای یه بار دیگه زهرا رو زنده ببینی،عجله کن!بعد یه حرف زدند،دل علی سوخت "وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا"بعیده بهش زنده برسی...بعیده زنده زهرا رو ببینی " فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُسْرِعاً "آقا با عجله وارد منزل شد..."حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا"تا وارد منزل شد؛" وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا " فاطمه زهرا در بستر افتاده بود"وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالًا"هی از شدت درد به خودش می پیچید.‌یه بار به سمت راست میشد یه بار به سمت چپ." فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ "امیرالمومنین عبا رو از دوش برداشت،"وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ "عمامه از سر برداشت."وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ "دکمه های لباسش رو باز کرد." وَ أَقْبَلَ "آمد جلو"حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ "سر را آرام بلند کرد،به دامان گرفت." وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ..."صدا زد:زهرا " فَلَمْ تُكَلِّمْهُ"جوابشو نداد" فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ"ای دختر پیغمبر!جواب نداد..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دو سه جمله میخوام مقتل بگم.این از اون مقتلاییه که باید باهاش آروم آروم گریه کرد"یُغشی عَلَیها ساعة بَعدَ ساعة"هی از هوش می رفت هی به هوش می آمد" یُغشی عَلَیها ساعة بَعدَ ساعة فی کل ساعة "دیگه کار به جایی رسید که در هر ساعت بارها به هوش می آمد؛از هوش می رفت"و حینَ تَذکُرُهُ و تذکُرُ ساعاتِ الَّتی کان یَدخُلُ فیها علیها فیَحزَنُ خُزنُها"هی یاد پیغمبر می افتاد،زمانی رو که آن حضرت برآن ها وارد می شد رو به یاد می آورد،وقتی به هوش می آمد"وَ تَنظُرُ اِلَیها الی الحسن و مَرَّةً اِلی الحُسَین"یه نگاه به حسن می انداخت یه نگاه به حسین،" وَ هما بَینَ یَدَیها" این دوتا پسر همه ش کنار مادر بودند؛نمیدونم این رو از خودم میگم؛شاید بعد از شهادت مادر،امام حسن به امام حسین گفته باشند:حسین! برادر! دیدی ما همه اش کنارش بودیم ولی لحظه ای که جان داد ما نبودیم.ما وارد شدیم،گفتیم:اسما !مادر کجاست؟ حجره رو نشون داد رفتیم نگاه کردیم،دیدیم خوابیده پارچه سفیدی روی صورت کشیده بودگفتیم:اسماء! "مایُنیم أمُّنا فی هذه الساعة "مادر ما هیچ وقت این ساعت نمی خوابید.اسماء گفت: "یَاابْنَیْ رَسولِ الله! لَیسَتْ اُمُّکما نائمه"مادر که نخوابیده" قَد فارَقَتِ الدُّنیا"همچین که امام حسن و امام حسین رو نگاه میکرد؛"فَتَقول این ابیکماالذی کان یُکرِکُما" کجاست پیغمبر،کجاست اون پدر شما که شما رو احترام می کرد؟" وَ یَحمِلُکُما مَرّة بَعدَ مَرّة "شما رو روی دوش خودش سوار می کرد" اَینَ ابوکُمَاالَّذی کانَ أشَدَّالنّاس شَفَقَةً علیکما"داشت برا پسراش روضه می خوند..کجاست پیغمبر که از همه بر شما مهربان تر بود.‌‌" فَلایَدَعکما ماشیانِ علی الارض"نمیگذاشت شما روی زمین راه برید همه ا ش شما رو در آغوش می گرفت؛ حالا شما ببینید این دوتا پسربچه چه حالی بهشون دست داد.یک وقت فاطمه زهرا صدا زد:"انا لله و انا الیه راجعون"آیه استرجاع رو خوند..راوی میگه:" وَ قَدْ صَلَّى أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ علیه السلام صَلَاةَ الظُّهْرِ"امیرالمومنین نماز ظهر رو در مسجد خوند."وَ أَقْبَلَ يُرِيدُ الْمَنْزِلَ"اراده منزل کرد؛" إِذَا اسْتَقْبَلَتْهُ الْجَوَارِي بَاكِيَاتٍ حَزِينَاتٍ"زن ها،کنیزها گریه می کردند،غصه دار بودند "فَقَالَ لَهُنَّ مَا الْخَبَرُ ؟!امیرالمومنین تا زن ها رو مشاهده کرد؛این ها از کنار بستر زهرا بلند شده بودند. به این ها فرمودند:چی شده؟ چه خبر؟"وَ مَا لِي‏ أَرَاكُنَ‏ مُتَغَيَّرَاتِ الْوُجُوهِ وَ الصُّوَرِ ؟! "شما چرا رنگاتون پریده؟!" فَقُلْنَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ أَدْرِكْ ابْنَةَ عَمِّكَ الزَّهْرَاءَ..."علی! اگه میخوای یه بار دیگه زهرا رو زنده ببینی،عجله کن!بعد یه حرف زدند،دل علی سوخت "وَ مَا نَظُنُّكَ تُدْرِكُهَا"بعیده بهش زنده برسی...بعیده زنده زهرا رو ببینی " فَأَقْبَلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ مُسْرِعاً "آقا با عجله وارد منزل شد..."حَتَّى دَخَلَ عَلَيْهَا"تا وارد منزل شد؛" وَ إِذَا بِهَا مُلْقَاةٌ عَلَى فِرَاشِهَا " فاطمه زهرا در بستر افتاده بود"وَ هِيَ تَقْبِضُ يَمِيناً وَ تَمُدُّ شِمَالًا"هی از شدت درد به خودش می پیچید.‌یه بار به سمت راست میشد یه بار به سمت چپ." فَأَلْقَى الرِّدَاءَ عَنْ عَاتِقِهِ "امیرالمومنین عبا رو از دوش برداشت،"وَ الْعِمَامَةَ عَنْ رَأْسِهِ "عمامه از سر برداشت."وَ حَلَّ أَزْرَارَهُ "دکمه های لباسش رو باز کرد." وَ أَقْبَلَ "آمد جلو"حَتَّى أَخَذَ رَأْسَهَا وَ تَرَكَهُ فِي حَجْرِهِ "سر را آرام بلند کرد،به دامان گرفت." وَ نَادَاهَا يَا زَهْرَاءُ..."صدا زد:زهرا " فَلَمْ تُكَلِّمْهُ"جوابشو نداد" فَنَادَاهَا يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى، فَلَمْ تُكَلِّمْهُ"ای دختر پیغمبر!جواب نداد..." ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Shab4Fatemieh2-1402[04].mp3
14.03M
|⇦•ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی..... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج‌میثم‌مطیعی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو ستون استحکام عرشی بانو! این‌گونه بر زمین نیفت‎!‎ برخیز؛ وگرنه آسمان بر زمین سقوط خواهد کرد. برخیز و چنین رنجور به دیوار تکیه نده که تمام عالم به تو اتکا دارد‎. ‎
Shab4Fatemieh2-1402[04].mp3
14.03M
|⇦•ابْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی..... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج‌میثم‌مطیعی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ تو ستون استحکام عرشی بانو! این‌گونه بر زمین نیفت‎!‎ برخیز؛ وگرنه آسمان بر زمین سقوط خواهد کرد. برخیز و چنین رنجور به دیوار تکیه نده که تمام عالم به تو اتکا دارد‎. ‎
|⇦•چه زود بین زهرا و... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روایت داره اسماء آب می ریخت؛علی غسل میداد...به بچه هاش گفته بود:آروم گریه کنید،مردم مدینه صدامون رو نشنوند.نمیدونم! شاید بچه هاش آستین به دهن گرفته بودند...بی بی وصیت کرده بود: علی! من رو از روی پیراهن غسل بده." فَاِنّی طاهِره مطهَّرَه..."شروع کرد غسل دادن...بچه هاش نگاه می کردند،گریه می کردند.خدایا هیچ مردی جلوی بچه هاش گریه نکنه...فقط بچه هاش گریه برای اهلبیت رو ببیننند ازش...هیچ مردی جلوی بچه هاش گریه نکنه...یک دفعه دست از غسل کشید.برگشت، زد به دیوار...بلند بلند گریه می کرد. یه جمله ای حاج آقای قرائتی تو روضه ها گفتند... گفتند ای کاش با شمشیر کشته بودنت،اینطور کمتر دلمون می سوخت...اما مجروحت کردند، زجرکشت کردند..."مازالَت بَعدَ ابیها مُعَصَّبَه الرَّاس..."مادرم سردرد داشت،همیشه سرش رو می بست."ناحله الجسم..."مادرم نحیف شد..‌."باکیه العین..."همه اش گریه می کرد.اینقدر آب شد"حتّی صارَت کَالخَیال..."مادرم مثل یک شبهی شد... خودمونیش میدونی یعنی چی؟مادرم مرده متحرک شد..علی! خدا صبرت بده داری این بدن رو غسل میدی..."فَلَمّا هَمَمت أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ "همچینکه می خواستم بندهای کفن رو ببندم،" نادَیتُ یازَینَب! یا امَّ کلثوم! "اول دختراش رو صدا کرد..."یا حسن! یا حسین! هَلُمّوا تَزَوَّدوا مِن اُمِّکُم..‌"بیاید از مادر توشه برگیرید"هذاالفراق واللقاء فی الجنَّه..."شب خداحافظی رسید.دیگه دیدار به بهشت...مگه اول دختراشو صدا نکردچرا اول پسراش دویدند؟خودشون رو روی این بدن مجروح و خسته انداختند،ناله می زدند..."و اِذا بهاتفِِ نودیَ مِن السَّماء"منادی از آسمان ندا در داد:"یا ابالحسن! اِرفَعهُما عَنها" علی پسرات رو بلند کن..."فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ..."علی! فرشته های آسمون دارن گریه می کنند.بچه هاشو با احترام بلند کرد.حسنم دیگه گریه نکن بابا کنارت هست...روی سر حسینش دست کشید...دختراشو در آغوش گرفت،نوازش کرد.این طرف یک مرد تنها ایستاده،چهارتا بچه خردسال کنارش...اون طرف بدن کفن شده آماده هست...یاعلی!بچه هات رو با احترام بلند کردی.چرخ روزگار چرخید...شبها وروزها در پی هم آمد، سال ها گذشت...عصر روز دهم محرم الحرام شد. یه بابای مظلومی رو قطعه قطعه کردند. سیدبن طاووس نوشته:دخترش آمد کنار بدن پاره پاره." ثُمَّ اِنَّ سُکَینَه اِعتُنَقَت جَسَدَالحُسَین" این دختر آمد این بدن پاره پاره رو در آغوش کشید،یه عده جمع شدند گفتند:بی بی خدا بهت صبر بده؟! نه گفتند: بی بی بلند شو! اسبا میان زیر دست و پا لهت می کنند؟ نه ! "فَاجتَمَعَت عِدَّه مِنَ الاعراب "زبون نفهماشون اومدند...بیابونباشون اومدن..."حَتّی جَرّوحا عنه"اینقدر به این دختر لگد زدند...اینقدر بهش اهانت .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•چه زود بین زهرا و... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ روایت داره اسماء آب می ریخت؛علی غسل میداد...به بچه هاش گفته بود:آروم گریه کنید،مردم مدینه صدامون رو نشنوند.نمیدونم! شاید بچه هاش آستین به دهن گرفته بودند...بی بی وصیت کرده بود: علی! من رو از روی پیراهن غسل بده." فَاِنّی طاهِره مطهَّرَه..."شروع کرد غسل دادن...بچه هاش نگاه می کردند،گریه می کردند.خدایا هیچ مردی جلوی بچه هاش گریه نکنه...فقط بچه هاش گریه برای اهلبیت رو ببیننند ازش...هیچ مردی جلوی بچه هاش گریه نکنه...یک دفعه دست از غسل کشید.برگشت، زد به دیوار...بلند بلند گریه می کرد. یه جمله ای حاج آقای قرائتی تو روضه ها گفتند... گفتند ای کاش با شمشیر کشته بودنت،اینطور کمتر دلمون می سوخت...اما مجروحت کردند، زجرکشت کردند..."مازالَت بَعدَ ابیها مُعَصَّبَه الرَّاس..."مادرم سردرد داشت،همیشه سرش رو می بست."ناحله الجسم..."مادرم نحیف شد..‌."باکیه العین..."همه اش گریه می کرد.اینقدر آب شد"حتّی صارَت کَالخَیال..."مادرم مثل یک شبهی شد... خودمونیش میدونی یعنی چی؟مادرم مرده متحرک شد..علی! خدا صبرت بده داری این بدن رو غسل میدی..."فَلَمّا هَمَمت أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ "همچینکه می خواستم بندهای کفن رو ببندم،" نادَیتُ یازَینَب! یا امَّ کلثوم! "اول دختراش رو صدا کرد..."یا حسن! یا حسین! هَلُمّوا تَزَوَّدوا مِن اُمِّکُم..‌"بیاید از مادر توشه برگیرید"هذاالفراق واللقاء فی الجنَّه..."شب خداحافظی رسید.دیگه دیدار به بهشت...مگه اول دختراشو صدا نکردچرا اول پسراش دویدند؟خودشون رو روی این بدن مجروح و خسته انداختند،ناله می زدند..."و اِذا بهاتفِِ نودیَ مِن السَّماء"منادی از آسمان ندا در داد:"یا ابالحسن! اِرفَعهُما عَنها" علی پسرات رو بلند کن..."فَلَقَدْ أَبْكَيَا وَ اللَّهِ مَلَائِكَةَ السَّمَاوَاتِ..."علی! فرشته های آسمون دارن گریه می کنند.بچه هاشو با احترام بلند کرد.حسنم دیگه گریه نکن بابا کنارت هست...روی سر حسینش دست کشید...دختراشو در آغوش گرفت،نوازش کرد.این طرف یک مرد تنها ایستاده،چهارتا بچه خردسال کنارش...اون طرف بدن کفن شده آماده هست...یاعلی!بچه هات رو با احترام بلند کردی.چرخ روزگار چرخید...شبها وروزها در پی هم آمد، سال ها گذشت...عصر روز دهم محرم الحرام شد. یه بابای مظلومی رو قطعه قطعه کردند. سیدبن طاووس نوشته:دخترش آمد کنار بدن پاره پاره." ثُمَّ اِنَّ سُکَینَه اِعتُنَقَت جَسَدَالحُسَین" این دختر آمد این بدن پاره پاره رو در آغوش کشید،یه عده جمع شدند گفتند:بی بی خدا بهت صبر بده؟! نه گفتند: بی بی بلند شو! اسبا میان زیر دست و پا لهت می کنند؟ نه ! "فَاجتَمَعَت عِدَّه مِنَ الاعراب "زبون نفهماشون اومدند...بیابونباشون اومدن..."حَتّی جَرّوحا عنه"اینقدر به این دختر لگد زدند...اینقدر بهش اهانت .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Shab5Fatemieh2-1402[02].mp3
16.67M
|⇦چه زود بین زهرا و...... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج‌میثم‌مطیعی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عمر بلندی نداشت. پیراهن مادرانگی اش جوان از خاک کوچید، ولی در آن مختصر زندگی، به قدر بلندای آفرینش از خود یادگار به جا نهاد.
Shab5Fatemieh2-1402[02].mp3
16.67M
|⇦چه زود بین زهرا و...... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج‌میثم‌مطیعی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ عمر بلندی نداشت. پیراهن مادرانگی اش جوان از خاک کوچید، ولی در آن مختصر زندگی، به قدر بلندای آفرینش از خود یادگار به جا نهاد.
|⇦•او ناتوان نبود... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ افتاده روی خاک وسرش را گرفته بود از بس که درد دور وبرش را گرفته بود او زنده مانده بود علی را کمک کند اما ز درد بال و پرش را گرفته بود او ناتوان نبود ولی ضربه سخت بود تیزی میخ در پسرش را گرفته بود *مادرمون رشیده بود...مادرم سالم بود...اصلا مریض هم نبود..حاج آقا قرائتی فرمودند: ای کاش با شمشیر شهیدت کرده بودند،مجروحت کردن، مریضت کردن...ذره ذره آبت کردن "حتّی صارَت کالخَیال..."کار به جایی رسید،مادرم مثل مرده متحرک شد...* بعد از هجوم ،فضه به دادش رسیده بود ای خاک بر سرم، کمرش را گرفته بود با رخت های بچه ی نوزاد گریه داشت لابد که ماتمِ پسرش را گرفته بود دیگر صدای نافله هایش نمیرسید وقتی که ناله ها سحرش را گرفته بود یک لحظه سیر چهره ی اولاد خود ندید اشکش امانِ چشمِ ترش را گرفته بود با حرفهاش ریخت دلِ کودکانِ او وقتی بهانه ی پدرش را گرفته بود :سید محمد حسینی *بچه ها دست بلند کنید مادر میخواد دعا کنه...خوشحال شدند...گفتند:ممکن نیست دعای مادرمون قبول نشه...الان غصه هامون تموم میشه...اگه مادر دعا کنه، بابا دیگه مظلوم نمی مونه...اگر مادر دعا کنه خونه ی ما اینقدر ساکت وسرد نمیمونه اگه مادر دعا کنه صدای خنده دوباره خونه ی ما رو پر میکنه،اگه مادر دعا کنه دیگه کسی بعد از پیغمبر ما رو اذیت نمی کنه...یک مرتبه صدا زد:"اللهم عجل وفاتی سریعا..."بچه هاش با یک ناامیدی دستا رو پایین انداختند...مادر نمیخواد بمونه...* اگر می توانی بمانی،بمان عزیزم تو خیلی جوانی،بمان.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
|⇦•او ناتوان نبود... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج میثم مطیعی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ افتاده روی خاک وسرش را گرفته بود از بس که درد دور وبرش را گرفته بود او زنده مانده بود علی را کمک کند اما ز درد بال و پرش را گرفته بود او ناتوان نبود ولی ضربه سخت بود تیزی میخ در پسرش را گرفته بود *مادرمون رشیده بود...مادرم سالم بود...اصلا مریض هم نبود..حاج آقا قرائتی فرمودند: ای کاش با شمشیر شهیدت کرده بودند،مجروحت کردن، مریضت کردن...ذره ذره آبت کردن "حتّی صارَت کالخَیال..."کار به جایی رسید،مادرم مثل مرده متحرک شد...* بعد از هجوم ،فضه به دادش رسیده بود ای خاک بر سرم، کمرش را گرفته بود با رخت های بچه ی نوزاد گریه داشت لابد که ماتمِ پسرش را گرفته بود دیگر صدای نافله هایش نمیرسید وقتی که ناله ها سحرش را گرفته بود یک لحظه سیر چهره ی اولاد خود ندید اشکش امانِ چشمِ ترش را گرفته بود با حرفهاش ریخت دلِ کودکانِ او وقتی بهانه ی پدرش را گرفته بود :سید محمد حسینی *بچه ها دست بلند کنید مادر میخواد دعا کنه...خوشحال شدند...گفتند:ممکن نیست دعای مادرمون قبول نشه...الان غصه هامون تموم میشه...اگه مادر دعا کنه، بابا دیگه مظلوم نمی مونه...اگر مادر دعا کنه خونه ی ما اینقدر ساکت وسرد نمیمونه اگه مادر دعا کنه صدای خنده دوباره خونه ی ما رو پر میکنه،اگه مادر دعا کنه دیگه کسی بعد از پیغمبر ما رو اذیت نمی کنه...یک مرتبه صدا زد:"اللهم عجل وفاتی سریعا..."بچه هاش با یک ناامیدی دستا رو پایین انداختند...مادر نمیخواد بمونه...* اگر می توانی بمانی،بمان عزیزم تو خیلی جوانی،بمان.... ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
Shab1Fatemieh2-1402[03](1).mp3
8.78M
|⇦ او ناتوان نبود...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج‌میثم مطیعی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت زهرا(س) با دفاع از ولایت نقشه شیطان را باطل کرد.
Shab1Fatemieh2-1402[03](1).mp3
8.78M
|⇦ او ناتوان نبود...... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج‌میثم مطیعی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حضرت زهرا(س) با دفاع از ولایت نقشه شیطان را باطل کرد.
‍ *صاحب عزای حضرتِ ..... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده  اللهُمَّ الْعَنْ أوّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، وَآخِرَ تَابِع لَهُ عَلَى ذلِكَ اللهُمَّ الْعَنْ الْعِصَابَةَ الَّتِي جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شَايَعَتْ وَ بَايَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلیٰ قَتْلِهِ اَللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِيعاً. صاحب عزای حضرت خیرالنساء بیا ای بانیِ شکسته دلِ روضه ها بیا دردِ فراق تو به خدا میکُشد مرا رحمی نما به حالِ دلِ این گدا بیا ما در میانِ بحرِگنه غوطه میخوریم آقا نجاتمان بده از این بلا بیا مشغول خویش و بنده ی دینار و درهمیم فکری به حال نوکرِ زهرا نما بیا ای سُفره دارِ واسعه ی هَل أتی بیا ای آخرین نگارِ دل آرای فاطمه بیا آقا بحقِ چادرِ خاکیِ مادرت آقا بحقِ داغِ دلِ مرتضی بیا *چه خبره خونه ی امیرالمومنین ؟گفت: زهرا...!* خرمایِ نخلستانِ من خرمایِ ختمت شد همسایه ها خوردند وخندیدند و رفتند آخرَش شرح غمم روی زبانها افتاد همه گفتند که خیبرشکن از پا افتاد زهراجان! رفتی و تمام بدنم می‌لرزد پهلوانِ تو زمین خورد و از نا افتاد غسل جسم تو بُوَد سخت تر از هر کاری کوه پاشیده شد و بر روی دریا افتاد دوسه ماه است که رخسارِ تو با پوشیه است چشمِ من بر رخ نیلیِ تو حالا افتاد محرمت بودم و نامحرمِ زخمِ بدنت این چه زخمی ست که بر بازویِ تو جا افتاد با یتیمانِ تو هم ناله شده جَبرائیل ولوله در وسطِ عرشِ مُعلیٰ افتاد با چه رویی بدنت را بدهم بر پدرت لبم از شرم زِ هر صحبت و نجوا افتاد *امیرالمؤمنین میومد بالای قبر زهرا، زهراشو صدا میزد..میگفت: زهرا جان! چرا جواب سلام علی رو نمیدی؟زهراجان !هر موقع سلام میکردم تو به من جواب می‌دادی. بعد خود مولا می فرمود: چطور جواب بدی وقتی بدنت زیر خروارها خاک دفن شده. ابن عباس میگه با امیرالمومنین میومدم سر مزار زهرا ،علی اونقدر گریه میکرد که بیهوش میشد یه شب دیدم سریع بلند شد. گفتم آقا چی شد؟ فرمود: خوابیدم، خوابِ زهرا رو دیدم ..گفت: زودتر برو خونه حسینم بیدار شده بهانهٔ مادر گرفته‌.. چه کنه علی با این بچه ها؟ میومدخونه میدید چادرنماز مادرشونو گذاشتن دارن گریه میکنن صدا میزد.. اسماء این وسایلا رو جمع کن بچه هام دارن دق میکنن. اسماء همه وسایل زهرا رو جمع کرد.علی دوباره اومد دید بچه ها یه گوشه نشستن دارن گریه میکنن.. گفت: چی شده ؟ اسماء گفت: آقا! وسایلا رو جمع کنم در و دیوار و چه کنم ؟همین جا بود که مادرشون رو بین در و دیوار شهید کردند... زهرای مرضیه به امیرالمؤمنین فرمود:بیا بالا سر قبرم برام قرآن بخون من با صوت قرآن تو به آرامش می رسم.. زهرا سلام الله با صوت امامش به آرامش رسید ..اما من به خانمی رو‌ هم میشناسم. تا صدای قرآن خوندن حسین از بالای نیزه ها بلند شد یه وقت دیدن زینب پریشان شد ...به خدا اون لب ودندانی که دارین سنگ میزنید پیغمبر بوسیده..به خدا مزد قرآن خوندن چوب وسنگ نیست...حسین....!
شفاعت‌کننده.... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ *اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى صِدِّیقَةُ شَهِیدَة، ‏ذَاتِ الْأَحْزَانِ الطَّوِيلَةِ فِي الْمُدَّةِ الْقَلِيلَةِ، الْمَجْهُولَةِ قَدْرُها وَ الْمَخْفِيَّةِ قَبْرُها، الْمَدْفُونَةِ سِرُّها وَ ‏ الْمَمْنُوعَةِ اِرثُهِا، وَ الْمَکْسُورَةِ ضِلْعُهَا، المَقتُولَةِ وَلَدُهَا...* ای شفاعت کننده فردا السلَّام علیکِ یا زهرا فاطمه ای حبیبه ي داور فاطمه ای بهشت پیغمبر بانوی بانوان هر دو جهان مفتخر از کنیزی‌ات هاجر ای که معنای لیلةالقدری درک کرده فقط تو را حیدر به حسین و به زینبین و حسن بهترین، مهربان ترین مادر ای به وصف تو سوره ي انسان ای به مدح تو سوره ي کوثر من گناهکارم و پشیمانم ای که هستی شفیعه محشر نَفَسِ پاک توست انسان‌ساز چادرت می‌شود مسلمان‌ساز ای کرامت همیشه عادتِ تو ای به کون و مکان سیادتِ تو به نمازت خدای فخر کند عرشیان عاشقِ عبادت تو ای تو تنها مدافع مولا جان فدای تو و رشادت تو بدست تو بوسه زد نبی و زنی کور شد چشمش از حسادت تو من سیه‌پوش ماتمت هستم آمدم تا که در شهادت تو بر غروب مدینه گریه کنم بر جراحات سینه گریه کنم یاس بودی و ارغوان گشتی ای بهار علی خزان گشتی ای رخت ماهِ آسمان علی پشت ابر سیه نهان گشتی از اثرِ ضربه های قنفذ بود که تو در کوچه نیمه جان گشتی قدر تو خاکیان ندانستند عازم روضه ي جنان گشتی صبر مبهوت مانده از صبرت سینه ي عاشقان بود قبرت *مي خوام برات روضه بخونم بدوني اين مادرِ جَوُون رو چه جوري زدن، سادات منو ببخشن...* گیر کرد و به خانه راه نداشت وسط کوچه‌ها پناه نداشت او سَرِ جنگ با مدینه نداشت بین نامحرمان پناه نداشت بر روی خاک بی‌صدا افتاد مادر ما مجالِ آه نداشت غیر دیوار کوچه‌ها آن روز فاطمه هیچ تکیه‌گاه نداشت به چه جرمی چرا کتک خورده به خدا مادرم گناه نداشت کاشکی به مغیره می‌گفتیم که زمین خوردنش نگاه نداشت کاش می‌شد غلاف کاری با زن تنهای پا به ماه نداشت در خانه مانده عطر خوشِ ربنای تو امروز زنده‌ام به هوای دعای تو همسایه ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همين دو سه تا بچه هاي تو خيلي به مجتباي تو بر خورد فاطمه فامیل کم گذاشت برای عزای تو جاي تمام شهر خودم گريه مي كنم از بس که خالی است در این خانه جای تو مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختمِ با شکوه بگیرم براي تو از دست گریه های تو راحت شدند این محل شکوه نمی‌کنند به من از صدای تو دیگر به تیغ فتنه کوفه نیاز نیست خون مرا نوشته مدینه به پای تو اگر می‌توانی بمانی بمان عزیزم تو خیلی جوانی بمان *امام حسن ميگه: دستم تو دستِ مادرم بود، خوشحال مي اومديم، يه وقت يه نانجيبي جلوي مادرم ايستاد، كجا داري ميري؟ امام حسن ميگه: تا چشمام رو بستم و باز كردم ديدم مادرم رويِ زمين افتاده... عجب دست سنگيني داشت نامرد، ديدم  مادرم هي به خودش ميپيچه، اينقدر نامرد دستش سنگين بود ديدم گوشواره هاي مادرم شكست روي زمين افتاد...
4_6028484876271882053.mp3
22.54M
‍ |⇦•گرفت راهِ زنی را... وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ گرفت راهِ زنی را به کوچه راهزنی در آن محله که بسیار رهگذر دارد بگو به دشمن مولا مرام ما این نیست زمان جنگ بیاید اگر هنر دارد کشید و برد...زد و رفت من نمیدانم .. حسن دقیق تر از این ماجرا خبردارد شبا سر به سجده میذارم فقط تا این سِر بمونه بازم سَر به مُهر غرورِ من و حرمتِ تو شکست از اون کوچه اون ضربه اون وقتِ ظهر به ما کاش اون روز نمی رسید نامرد اصلاً انگار من و ندید چون ترسیده بود از قیامِ تو جوری سیلی زد که قدت خمید اگر چه داغِ این جسارت می مونه تو دلِ من همیشه نمیدونست با این کبودی نور خدا خاموش نمیشه «آی مادر...مادر....» دلیل دارد اگر ضربه سخت و سنگین بود عفیفه بود و سرش بین کوچه پایین بود *مادر ما رو بی هوا زدند.. یه آقایی صدا می زد:...* تمام غصه ام این است پشت پا بخوری تو هم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری *بریم علقمه...یه پهلوونی زمین خورده.... بریم علقمه....یه آقایی صورت به خاک گذاشته...هی صدا می زد: آقا !بی هوا زدنم آقا! من فکرم پیش خیمه هات بود...‌ گفت: اباالفضل....!* خیلی گران تمام شد این آب خواستن یک مشک از قبیلهٔ ما یک عمو گرفت از آن به بعد بود صداها ضعیف شد از آن به بعد بود که راه گلو گرفت صدا بزن:حسین....*
1_917056964.mp3
1.39M
شهید باکری.. به افق دلهای بیقرار دلتون شکست التماس دعا🤲🤲 حی علی الصلاه التماس دعا🌹 به به به به منظور خدا از این اذان چیست…  مقصود نبی در این اذان کیست… از عرش خدا نوا بلند است … بی نام علی اذان اذان نیست…
4_5965380622598805815.mp3
4.13M
‍ |⇦الا مادر... وتوسل ویژهٔ وفات حضرت أُم البَنین سلام الله علیها اجرا شده به نفس  حاج امیر عباسی✾ |⇦ الا مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت عباس من شنیدم کام عطشان جان سپردی ... *خیلی چیزا به من گفتن ، یه دونه اش این بود ، عباسم ...* شنیدم کام عطشان جان سپردی گُل اُم البنین شیرم حلالت شنیدم دست هایت را بُریدن شنیدم چشم نازت را دریدن چو طفلان این خبرها را شنیدن همه از هم خجالت میکشیدن *شاید گفته باشه، بشیر، باورم نمیشه عمود به فرق عباس زدن ؟! مگه میتونستن به این راحتی این کار رو کنن ؟! اول گفت،  خانم، دستاشو جدا کردن کنار علقمه ... بعد یه نانجیبی تیر به چشمش زد ... وای ... اما یه وقت یه نانجیبی صدا زد، اونی که از صبح همه ی لشگر کوفه رو در رعب و وحشت نگه داشته، تویی ؟؟ صدا زد نانجیب الان که دست ندارم اومدی ؟؟ الان که تیر به چشمم زدن اومدی ؟ ... عباس من که دست دارم، ... یه وقت چنان با عمود آهنین به فرق عباس ... صدای نالش بلند شد، داداش ... داداش دیگه برادرت رو دریاب... این صدا رو به کربلا برسون همه با هم.... ان شاالله شهدا ، گذشتگان امام راحل فیض ببرن صدا رو به کربلا برسان بگو یا حسین ...*
‍ ‍ |♻️•می نویسم از زنی... و توسل به حضرت ام‌کلثوم سلام الله علیها می‌نویسم از زنی از جنس نوری بی‌کران دختر زهرا و حیدر برتر از هفت آسمان زینب صغریٰ‌ همان که نور چشم حیدر‌است شیر دخت دیگری از آیه‌های کوثر است زینبی دیگر برای اهل بیت مصطفی زینتی دیگر برای جلوه‌ی حق، مرتضی جلوه‌ای از کوثر و طه و انسان بود و بس دختر یس و الرحمن و فرقان بود و بس مثل زینب مو به مو آیینه‌ی زهراست او مثل زهرا برتر از دنیا و ما فیهاست او او که از هر رجس و ناپاکی یقینا دور بود جرعه‌ای از آیه‌ی تطهیر بود و نور بود نورِ مستوری که از جنس کلام الله بود جز مطهرها مگر کس را به سویش راه بود؟ ظلمت و عصیان کجا و همنشینی با گلاب؟ پنبه دانه‌ را شتر بیند مگر تنها به خواب! بی نماز و کعبه؟ این فرض محالی بیش نیست! بت پرست و بت شکن؟ بی‌شک خیالی بیش نیست! دختری که بوده شاگرد کلاس فاطمه(س) خطبه خوانده پیش دشمن بی هراس و واهمه ام کلثوم است بانوی شهادت پروری ام کلثوم است در فضل و شجاعت حیدری مکتب او مکتب ایمان و عزت بوده‌ است مثل زهرا مکتب خون و شهادت بوده‌است مکتب زهراست الگوی همه آزاده‌ها راه زهرا می‌برد ما را به سوی کربلا شیعه تا امروز هم مدیون لطف مادر است هر کسی شاگرد زهرا شد از این عالم سر است مکتب زهرا شهادت را به ما آموخته جان و قلب شیعه را بر عشق حیدر دوخته تشنه‌ کامان را نگاهش غرق باران می‌کند چادر زهرا یهودی را مسلمان می‌کند نسل سلمانیم ما سرباز زهراییم و بس چون سلیمانی اسیر موج دریاییم و بس مکتب سرخ سلیمانی به غیر از عشق چیست؟ مکتبش جز مکتب اولاد حیدر نیست، نیست! حاج قاسم مکتبش دلدادگی بود و جنون دم به دم در آرزوی پر زدن در خاک و خون او که مصداق الشداء علی الکفار بود بین مردم مهربان و ساده و غمخوار بود روضه‌دار و روضه‌خوان و غصه‌دار روضه بود او همیشه هر کجا در سایه‌سار روضه بود سوخت عمری با غم زهرا و آخر پر کشید مثل زهراسوخت در آتش بلا را سرکشید غصه‌دار روضه‌ها بود و مدافع از حرم آه از شام و خرابه، آه از مشک و علم یک شب جمعه پرید و زائر ارباب شد بعد از او بار دگر اهل حرم بی‌تاب شد رسم او را در نگاه نسل فردا دیده‌است دشمن از راه سلیمانی ما ترسیده‌است ام کلثوم است بانوی شهادت پروری ام کلثوم است در فضل و شجاعت حیدری داغ مادر دیده او در کودکی های خودش یاس پر پر دیده او در کودکی های خودش آتش و دود و در و دیوار را دیده‌ است او سیلی و خون ِروی مسمار را دیده‌ است او غصه‌های حضرت مولا امانش را برید  فرق مجروح و پر از خون امامش که دید خط به خط روضه را با چشم تر دیده‌ست او در مدینه مجتبی را خون‌جگر دید‌ه‌ست او مثل زینب، غرق خون، خون خدا را دیده‌ است مثل زینب، روضه‌ی کرببلا را دیده‌است مثل زینب، گیسویی در دست قاتل دیده‌ است مثل زینب، او سری را در مقابل دیده‌ است درد بسیار است اما ماجرایی آشنا می‌برد ذهن مرا تا خیمه‌های کربلا دختری با گوشواره های قلبی غرق خون این عبارت می‌کشد دل را به صحرای جنون ماجرای گوشواره قلب را سوزانده‌ است روضه‌ای که داغ آن بر جان شیعه مانده‌ است مجتبی و کوچه و دستی که بر صورت رسید گوشواره روی خاک افتاد و شد مویی سپید سیلی و نامحرم و روی کبود مادری شد لگد مال حرامی‌ها گل پیغمبری آه از این غصه از این روضه چگونه بگذرم پیش نامحرم زمین افتاد روزی مادرم *اما حرف من اینجا تموم نمیشه گوشواره روضه دارد بازهم با من بیا* از مدینه می‌روم اینبار دشت کربلا تا علم افتاد،ترسی در حرم افتاد و بعد از غم اهل حرم عباس جان می‌داد و بعد شمر با خنجر سوی گودال رفت زینب از این غصه‌ها از حال رفت گوشواره، عصر عاشورا، هجوم و خیمه‌ها گوشواره، دست نامحرم، عزیزان خدا گوشواره، تازیانه، دختری را پیر کرد گوشواره، عمه‌ را از زندگانی سیر کرد
🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ فرموده تو اوج مصیبت ما رایت الا جمیلا جوری بین مردم تشر زد ابن مرجانه شده ذلیلا چادرش روزی عالمو مرتب داده چقده خدا بهش مقام و منصب داده از طنین خطبه هاش یه عده فهمیدن که ابوفاضل علمو به دست زینب داده خواهر اباالفضل همسفر اباالفضل میگیره همش زیر بال و پر اباالفضل باور اباالفضل سایه سر اباالفضل یه تنه زینبه کل لشکر اباالفضل 🔺️عمه جان یا زینب🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ در ظاهر زن اما یه مرده رو منبر مشغول نبرده جوری خطبه میخونه زینب کوفه و شامو قبضه کرده هر کی با حسینه با عقیله بیعت کرده کسی که علمشو صرف این جماعت کرده پیر مردا وسط همهمشون میگفتن مثل اینکه فاتح خیبره رجعت کرده کوثره عقیله یه گوهره عقیله واسه‌ی رقیه نثل سپره عقیله رهبره عقیله دلاوره عقیله چقدر صداش شبیه حیدره عقیله 🔺️عمه جان یا زینب🔻 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️