eitaa logo
کانال روضه دفتری ایتا وتلگرام
4.9هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
331 فایل
بروزترین کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام ••✾•🌿🌺🌿•✾•• @rozeh_daftari1 ارتباط با مدیران کانال👈 @msoghandi@y_a_m_h 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
اظهار درد دل به زبان آشنا نشد دل شد زخون لبالب واین غنچه وانشد آن جان ازآن زمان که جداازتنم شده ست یکدم سر من از سر زانو جدا نشد باآنکه دست دشمن دون بازویم شکست دیدی که دامن تو ز دستم رها نشد شرمنده ام،حمایت من بی نتیجه ماند دستم شکست وبند زدست تووانشد بسیاردیده اند که پیران خمیده اند امایکی چومن به جوانی دو تا نشد از ما کسی سراغ ندارد غریب تر در این میانه درد ز پهلو جدا نشد
منِ بیمار، مداوا نکند خشنودم غم طبیبم شده ومرگ شده بهبودم هیچ کس نیست که باری زدلم بردارد عاقبت داغ و غم و درد کند نابودم لحظه ای نیست که بی اشک بوددیده ی من سروبشکسته ی خم گشته کناررودم! گه زحق مرگ طلب میکنم وگه گویم کاش می ماندم وغمخوارعلی می بودم زیراین چرخ علی دوست‌تر ازفاطمه نیست! سند مستندم، بازوی خون آلودم! من نفس میزدم و اوکف افسوس به هم من چسان گویم و اوچوُن شنود؟بدرودم ای اجل بهرعیادت برِبیماربیا جزتوکس نیست که ازلطف کندخشنودم
نه تنها روز، کس بر دیدن زهرا نمی‌آید که بردیدارچشمم خواب هم شبهانمی‌آید مریز اینقدرپیش چشم زهرااشک مظلومی ببین ای دست حق دستم دگر بالا نمی‌آید نگوید کس چرا بانو گرفته دست بر زانو به روی پا ستادن دیگر از زهرا نمی‌آید چو می‌بینندحال مادرخود، کودکان گویند که می‌سوزیم وغیر ازسوختن ازمانمی‌آید چراغ عمرکوتاهم،کندسوسو ولی افسوس که هستم چشم بر راه اجل اما نمی‌آید 🔹
شده هلالی مه منیرم کمانِ قدّش، زند به تیرم اگر روَد همسر جوانم کند برایِ، همیشه پیرم برای گریه، بهانه دارم که چار کودک، به خانه دارم پرستوی من، اگر کند کوچ سراغ او از کجا بگیرم کتاب عشقم، ورق ندارد نماز شب را، رمق ندارد برای عمرم، نمانده عمری بدون او من زعمر سیرم به گوش او تا صدایم آید به زحمت آید که در گشاید خدا کند بیش از این نمانم خدا کند پیش از او بمیرم مرا اگر دست بسته دیدی به کنج خانه نشسته دیدی امیر صبرم نه من اسیرم اسیر یارم ولی امیرم 🔹
من شبنمم به ماندنِ مهمان مرا ببین فرصت بسی کم ست، فراوان مرا ببین این خشت وگِل‌ سرای تو بوده بهشت من راهی به سوی وادی هجران مرا ببین طفلان من اگر چه به کنجی نشسته‌اند صد طفل اشک، گوشۀ دامان مرا ببین ای آینه‌یْ تمام قد قامت رسول بر روی خود چو‌ آینه حیران مرا ببین 🔹
چه غم گرهرکسی ازمن بجزغم روبگرداند مبادا از سرم رو کاسه‌ی زانو بگرداند رهین منّت دردم که بنشسته به پهلویم به بستر،اومرا زین سوی،برآن سو بگرداند نگاه همسر تنهای من این راز می‌گوید که دیده؟همسری ازهمسر خود رو بگرداند زبس بیزارم ازدشمن عیادت چون کندازمن کمک از فضّه گیرم تا رخم از او بگرداند دلم را مژده دادم تا اجل آید به امدادم کجا بیمار رو، از کاسه‌ی دارو بگرداند پرستاری ندارم بر سر بالین بیماری مگر آهم ازین پهلو به آن پهلو بگرداند فدایی علی هستم پی حفظش دلم خواهد اجل دست مرا گیرد به دور او بگرداند
991025-Babolharam-mohamadreza-taheri-zemzemeh.mp3
3.38M
محمدرضا طاهری فاطمیه عبدالله پای امام حسن داره میگه:…* ✨🏴✨🏴✨🏴✨🏴✨ از تو کوچه ها بگو زِ غصه هات برای ما بگو بذار یکم دلت سبک بشه چرا تو ساکتی؟ چرا بگو؟ از تو کوچه ها بگو بگو چرا موهات سفید شده چرا همش به زیر لب میگی تو کوچه مادرم شهید شده بگو تو کوچه چی دیدی؟ کی راهتون رو سد کرده؟ بگو که کی غرورت رو لگد کرده ؟ وای مادرم! بمیرم برات … *یهو بغض امام حسن وا شد گفت : داداش!…* بد به مادرم گذشت می دونی چی برابرم گذشت دیدم که دستِ سنگینش اومد یه دفعه از روی سرم گذشت خیلی سخت گذشت داداش نشد که هیچ کاری کنم براش با غیظ و کینه هی لگد میزد می گفتم هی با التماس یواش مسیر خونه رو با اشک به مادرم نشون دادم خاکای چادرش رو من تکون دادم وای مادرم! بمیرم برات … *دید ابی عبدالله خیلی مضطره ..خیلی داره گریه میکنه… هر کی گریه می کرد هیچ اعتراضی نکرد اما تا دید حسین داره گریه میکنه… گفت : من فدات بشم حسین فدای آهِ غرقِ سوزِ تو تو کوچه خیلی سخت گذشت ولی نمیشه روزی مثلِ روزِ تو رویِ زمینِ پیکرت میان برا بریدنِ سرت داره می بینه غارتِ تو رو رو تلِ زینبیه خواهرت یکی اومد برایِ سر یکی برایِ انگشتر پیروهنش رو هم بردن پیشِ مادر غریب مادر، حسینم!… حسین… .@nohevarozechahardahmasomsoghandi
زهرا سلام الله علیها 🥀🏴🥀شهادت ▪️▪️🥀🏴▪️▪️🥀🏴 هر کس به عیادت من آمد بگریست پرسید زحال من نپرسید ز چیست زنها ز عیادتم چو بر می‌گشتند گفتند که این فاطمه آن فاطمه نیست شاعر: @nohevarozechahardahmasomsoghandi
‍ . 〰〰〰〰〰〰 سلام اى خداى كريم و خطاپوش بديهامو بازم تو كردى فراموش سلام اى هميشه با قلبم صميمى سلام اى حبيبم رفيق قديمى خودم رو شكستم كه از نو بسازم نميخوام دوباره توو اين ماه ببازم يعنى ميشه با اين كه توبه شكستم بازم حس كنم كه توو آغوشت هستم الهى الهى ۴ 〰〰〰〰〰〰 شب قدره دارم عجب حس و حالى پشيمون رسيدم با دستاى خالى يعنى ميشه من رو دوباره ببخشى با اين بارونى كه مى باره ببخشى ميخوام كه از امشب ديگه سربه راشم از اين كوله بار بديها جداشم ميخوام اين دقايق كنار تو سرشه با ذكر حسينت شب من سحرشه الهى الهى ۴ 〰〰〰〰〰〰 حسين عشق قلبم حسين زندگيمه و تنها دلیل همه بندگيمه حسين راه رفع همه مشكلاته حسين بهترين راه براى نجاته حسين توى عالم يه قلب تپنده است حسين توو شب قدر يه برگ برنده است خدا داره منت به اين قلب بى تاب خدا سيئاتو مى بخشه به ارباب حسين جان حسين جان ۴ ............... . علیه السلام 〰〰〰〰〰〰 شب آخره كه توى كوفه مولا داره ميره بازم كنار يتيما روى شونه داره بازم كيسه ى نون تا خالى نمونه شبا سفره هاشون برا بار آخر غريبونه مولا حلاليت امشب گرفت از يتيما بميرم الهى چقدر غم كشيده از اين خونه ها آه و نفرين شنيده على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 يه عمره كه از دل داره مى كشه آه نداره يه همدم به جز سينه ى چاه با اينكه از احمد سفارش شنيدن جواب سلام على رو نميدن يه عمره كه قلبش اسير عذابه هنوزم رو دستش رد يک طنابه اونايى كه اشک چشاشو نديدن در خونشونو به آتيش كشيدن على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 خودش ديد كه كوچه چطور غرق مِه شد گل ياس حيدر به زير پا لِه شد ايشالا چيزايى كه ديده نبينى شنيده غريبونه فضه خذينى آقايى كه هيچ جا خودش رو نمى باخت چى ديد كه عباشو روى زهرا انداخت وجودش آتيشه تا مى بينه كابوس يه عمره مى سوزه با روضه ى ناموس یا زهرا یا زهرا ۴ ..................... . علیه السلام 〰〰〰〰〰〰 (زبانحال حضرت زینب) دلم بى قراره پر از اضطراره حال و روز چشمات چقدر گريه داره ببين كه دل من براتو گرفته يه موج پر از خون چشاتو گرفته گرفته نفسهات لبات خشک و سرده مى دونم وجودت توو آشوب درده نفس مى كشى دل مى سوزه مى سازه بازم از سر تو ميره خون تازه باباى غريبم ۴ 〰〰〰〰〰〰 بازم خاطرات غم انگيز بستر بازم مرهم اشک، بازم داغ مادر ميشه كه چشاتو روى من نبندى ميشه توى اين حال به زينب بخندى نذار باورم شه توو بستر تو بندى تو بابا ز خيبر در قلعه كندى بايد پاشى بابا توو شهر دورنگى دوباره بدون زره باز بجنگى باباى غريبم ۴ 〰〰〰〰〰〰 (زبانحال حضرت مولا) يتيماى كوفه به من دل سپردن مى بينى با حسرت برام شير آوردن ميگن تا هميشه كه اين غم رو دل هست چون همبازيشونو دارن ميدن از دست همينها كه هستن از اين غصه دلگير يه روز راهتونو ميگيرن با شمشير مسير فراتو به روتون مى بندن بميرم به اشک حسينم مى خندن امون از غريبى ۴ 〰〰〰〰〰〰 يه روز پيش چشم ترت دختر من ميشه فرق اكبر شبيه سر من هميشه سزاى على بودن اينه بايد كه مثه من توى خون بشينه تنش قطعه قطعه ميشه پيش بابا الهى بميرم ميشه پخش صحرا با شادی دشمن ميشه مات و مبهوت مياره عباشو حسين جاى تابوت امون از غريبى ۴ .................... . 〰〰〰〰〰〰 شب قدره هستم هوايى حيدر هوايى ايوون طلايى حيدر شب قدره و من همين آرزومه ببينم ضريح على روبرومه ميخوام حاجتم رو از اين در بگيرم ايشالا كه قرآن، نجف سر بگيرم دارم حس خوبى توى صحن آقام ميذارم سر انگار رو زانوى بابام على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 به حالم نيگا كن اسير گناهم شبيه يتيما بده باز پناهم به آه حسينت به اشكاى زينب خدا رو به اسمت قسم ميدم امشب آقا عشقتون توو دلم مى درخشه بديمو خدا به گل روت مى بخشه تموم اميدم تويى سرور من بكش دست رحمت به روى سر من على جان على جان ۴ 〰〰〰〰〰〰 شب قدره شد دل دوباره هوايى اجازه ميدى كه بشيم كربلايى شنيدم حسينت غريب غريبه شب جمعه صحنش پر از عطر سيبه شنيدم نديدن چشاى ترش رو ز دستش گرفتن على اصغرش رو شنيدم حرم رو به آتيش كشيدن حسين تو رو از قفا سر بريدن حسین جان حسین جان ۴ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💚🥀💚🥀💚 .
دستی به پهلو دارد و دستی به دیوار داده‌ست تکیه مادر هستی به دیوار هر لحظه دردی تازه داغی تازه دارد در چشم خود غم‌های بی‌اندازه دارد مثل شبی تیره‌ست دنیای مقابل تنها هلالی مانده از آن ماه کامل گاهی که بر دیوار و در دارد نگاهی آهی به لب می‌آورد از درد آهی لبریز از درد است اما غرق احساس دستی به پهلو دارد و دستی به دستاس آه این نسیم با محبت، مادرانه دستی کشیده بر سر و بر روی خانه شرمندۀ احساس او شد خانه‌داری با هر نفس آه از در و دیوار جاری :: شب، نیمه‌شب، خسته شکسته، مات، مبهوت دستی به سر می‌گیرد و دستی به تابوت از خانه بیرون می‌رود ناباورانه جان خودش را می‌برد بر روی شانه خورده گره با گرد غربت سرنوشتش در خاک پنهان می‌شود پنهان بهشتش «نفسی علی...» آه از دل پر درد او آه «یا لیتها...» آه از دل پر درد او آه :: این روزها دستی به سمت ذوالفقار است... @rozeh_daftari1
بی تو من غم را به این کاشانه دعوت میکنم روز را با خویش و شب با چاه صحبت میکنم گاه می‌گریم کنار آسیاب خانه ات گاه با دیوار و در ذکر مصیبت میکنم تو به بابای خودت از غربت من شکوه کن من هم از بی فاطمه بودن شکایت میکنم گفتم امشب درد پهلویت اذیت میکند یک تکان خوردی و گفتی آه عادت میکنم غصه‌ی همسایه‌های بی وفایت را نخور من خودم جای همه از تو عیادت میکنم از در این خانه بیرون میکشم مسمار را گرچه یک کم دیر دارم رفع زحمت میکنم بی تو زهرا جان نماز من فرادا میشود بی تو در محراب هم احساس غربت میکنم ای ضریح لطمه خورده میروی از خانه ام کربلا اما تو را روزی زیارت میکنم بر سر جسم مقطع ، بین گودال حسین با بنیَّ های تو ذکر مصیبت میکنم تو‌ کمک بر رأس های رفته بر نی میکنی من کمک بر دختران در اسارت میکنم @rozeh_daftari1
4_5915987974708794915.mp3
1.46M
زبان حال امیرالمومنین علیه السلام با صدیقه طاهره سلام الله علیها  داره دل جوون تو یک دنیا آرزو درد و دلاتو این دم آخر بهم بگو حتی رمق نداری که از من بگیری رو  از این شکستنت ، جونم بدم کمه زخم تومرهمی نداشت ای مرهم همه ای زخمیه  غلاف،  کارم کشید به آه درده بگن که زهرا رو زد یه غلام سیاه دستای یه حوریه مگه چقد تاب داره یکی نگفت ای قنفذ ، زدن هم آداب داره شرمنده ی چشات شده این صورت کبود اگه تو بستر افتادم تقصیر من نبود شرمنده ام دل می کنم از خونه ی تو زود گریه نکن علی ، به گریه هام بخند من سر به زیر شدم که تو باشه سرت بلند شرمنده ام اگه اشک تو آتیشه آقا سر غسل تنم ،موهات سپید میشه میگم به پیغمبر که توو کوچه تنها بودی با دستای بسته ت هم پناه زهرا بودی @rozeh_daftari1