2. زمینه.mp3
زمان:
حجم:
5.63M
#شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
( مادر مادر مادر مادر) تکرار
این اجر رسالت بود
یا حُرمت حیدر بود
یک چادر خاک آلود
بر قامت مادر بود
( مادر مادر مادر مادر) تکرار
#بند_دوم
با آنکه نمیگفتی ،
در کوجه چه ها رخ داد
اما به سئوال من ،
رخسار تو پاسخ داد
این اجر رسالت بود
یا حُرمت حیدر بود
یک چادر خاک آلود
بر قامت مادر بود
( مادر مادر مادر مادر) تکرار
#بند_سوم
ذکر لبِ زهرا بود
حیدرحیدرحیدر
وِردِ لبِ زینب بود
مادر مادر مادر
( وای مادرم ، وای مادرم ...
وا اُما ، وا اُ ما ...
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
به همت جواد افشانی
#شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
ای مزار مخفیات ،
کعبه ی جان علی
با غمت زمزم شده ،
چشم گریان علی
( ای همه هست علی ،
رفته از دست علی .. ) تکرار
#بند_دوم
آمدم یک «یاعلی»
از زبانت بشنوم
نالهای از تربت ،
بینشانت بشنوم
( ای همه هست علی ،
رفته از دست علی .. ) تکرار
#بند_سوم
دخت پیغمبر کجا ،
حمله ی دشمن کجا
سینه ی قرآن کجا ،
صدمه ی آهن کجا ؟
( ای همه هست علی ،
رفته از دست علی .. ) تکرار
#بند_چهارم
خاک قبرت شسته شد
با سرشک جاریام
تا ابد شرمندهام
زین امانتداریام
( ای همه هست علی ،
رفته از دست علی .. ) تکرار
#بند_پنجم
بر تو از خون جگر
دسته گل آوردهام
تا ابد شرمنده از
روی سیلیخوردهام
( ای همه هست علی ،
رفته از دست علی .. ) تکرار
#بند_ششم
من سیهپوش توام
تو کفنپوش علی
ناله ی یا فضهات
مانده در گوش علی
( ای همه هست علی ،
رفته از دست علی .. ) تکرار
#بند_هفتم
ای همیشه در برم
قبر بیزوار تو
مانده شبها تا سحر
چشم من بیدار تو
( ای همه هست علی ،
رفته از دست علی .. ) تکرار
🔆از_کتاب_صدف_نبوت
🍁استاد_سازگار
🔰بعد_از_شهادت
.
#روضه_متنی
وداع حضرت زهرا با مولا
شب #شهادت_حضرت_زهرا
💠
عجیبه به خدا این زن و شوهر زندگیشون رو با حسین شروع کردن، زندگیشونم با گریه ی بر حسین تموم کردن ،گفتم و التماس دعا ، وقتی پیغمبر همه رو مرخص کرد اسماء بنت عمیس کنار امیر المومنین و حضرت زهرا بود پیغمبر اسماء رو هم مرخص کرد دست فاطمه ش رو داد تو دست علی ، فرمود : "هذه بقیه الله و بقیه رسوله" این امانت خداست اینو نمیخوام بگم ، هنوز دست فاطمه تو دست علی بود یه وقت دیدن پیغمبر تو گوش علی و فاطمه جمله ای فرمود این زن و شوهر شب اول زندگیشون تا صبح گریه می کردن ،چی فرمود؟!! فرمود علی جان، فاطمه جان ، خدا به شما یه حسینی میده ، کربلا تشنه لب سر از بدنش جدا می کنن ، فهمیدی چی گفتم ؟هنوز ابی عبدالله به دنیا نیامده بودا" ای اونایی که می خواید زندگیتونو تازه شروع کنید از این آقا درس بگیرید" بهار زندگی که با ابی عبدالله شروع بشه با اونم حفظ میشه
این شروع زندگی این زن و شوهر بود، پایان شم بگم ، اومد کنار بستر فاطمه ش، دستشو برد زیر سر خانمش ، این خانمی که مدت هاست تو بستر بیماری افتاده ، دیگه حتی دست به دیوارم نمی تونست راه بره ، چه کرد؟ با زحمت بسیار سر فاطمه شو بالا آورد، دید خانمش داره اذیت میشه ، علی خم شد. این نگاه ها به هم گره خورد تا نگاه به صورت زهرا کرد "فبکی ابوالحسن" شروع کرد گریه کردن ،صدیقه ی طاهره هم تا نگاش به امیر المومنین افتاد فرمود: :"ابکنی یا اباالحسن وبکن الیتاما" علی جان گریه کن ،بر یتیمان منم گریه کن ، اما یکی از یتیما رو بیش از همه سفارش کرد ، فرمود:"و لاتنس قتیل العدا بطف العراق" اون شهید دشت کربلا رو فراموش نکن ، چی میخوای بگی حالا ؟به امیرالمومنین عرضه بداریم آقا جان تا قیامت ما حسینتو فراموش نمی کنیم ، همینطورم شد ، اگر چه سفارش فاطمه به علی بود حسینمو فراموش نکن اما کربلا جلوتر از همه زهرا به سینه میزد ، ان شاالله مادر ندیده باشه ،چیو ؟؟؟
والشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ.......
حسین .......
#حجت_الاسلام #میرزامحمدی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#وداع
💠
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار راس بریده خدا نگهدارت
.
بروزترین
کانال مداحی اهلبیت ع 👇 ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
زمان:
حجم:
219.1K
.
#نوحه_سنتی
#زمزمه
#شهادت_حضرت_زهرا
امشب كبوترم از لانه ميپرد
با خود دل مرا از خانه ميبرد
ماتم كشيده است رنگش پريده است
قدش خميده است، قدش خميده است
مظلومة علي. مظلومة علي
يا رب جوان من از غصّه گشته پير
جان مرا بگير عشق مرا مَگير
بي او شكستهام، غمگين و خستهام
در غم نشستهام، در غم نشستهام
مظلومة علي. مظلومة علي
ديشب حسين من، دلدادة تو را
ديدم كه بوسه زد، سجادة تو را
خونين جگر شده، خيره به در شده
بي بال و پر شده، بي بال و پر شده
مظلومة علي. مظلومة علي
زينبم دختر من، شمع و پروانه تويي
من دگر رفتنيم، بانوي خانه تويي
گر حسن كرد سؤال، تو جوابش بدهي
آب اگر خواست زتو، زود آبش بدهي
مظلومة علي. مظلومة علي
#فاطمیه
.بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری👇ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
5cd82e792a4b751f3adfa089_-7835027926110041497.mp3
زمان:
حجم:
4.46M
.
#شهادت_حضرت_زهرا (سلام الله علیها)
روایت شده که آن حضرت بعد از پدرش ...مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِيهَا مُعَصَّبَةَ اَلرَّأْسِ نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ مُنْهَدَّةَ اَلرُّكْنِ بَاكِيَةَ اَلْعَيْنِ مُحْتَرِقَةَ اَلْقَلْب، یُغشی عَلیها ساعَة بَعدَ ساعَة...
...دستمال مصیبت بر سر بسته در حالی که بدن او لاغر شده، دیگر توانی برایش نمانده، چشمش گریان و سوزش دل او زیاد و ساعتی بعد از ساعتی غش میکرد...
و به دو فرزند خود میگفت: کجا رفت پدربزرگ شما که از همۀ مردمان بیشتر به شما مهربان بود و نمیگذاشت روی زمین راه روید؟و دیگر هرگز نمیبینیم او را که این در را بر روی شما باز کند و شما را برگردن خود سوار کند، چنانچه همیشه این کار را با شما میکرد. .»(میرجهانی طباطبایی، 1392، 651)
میرجهانی طباطبایی، سیدمحمدحسن، (1392). جُنّة ُالعاصمة، در تاریخ ولادت و حالات حضرت فاطمه(سلام الله علیها)چاپ سوم، تهران:شمس الضحی.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#مقتل_فاطمیه
#استاد_مجید_طاهری 🎤
بروزترین
کانال نوحه و روضه دفتری👇ایتا
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@nohevarozechahardahmasomsoghandi
.
#فاطمیه
#زمزمه
#شهادت_حضرت_زهرا
#امیر_حسین_الفت 🎤✍
#سبک_حالا_که_میروی_همراه_جاده_ها
_
اتش زبانه زد
از خانهء علی
در بین شعله سوخت
پروانهء علی
زینب به سر زنان
سوی که میدود
از پای در چرا
خونابه میرود
معجر خونین
سینه و پهلوی مادر
خونین
دیوار و میخ در خونین
در شعله
کاشانه
میسوزد
پروانه
مادر مادر
مادر مادر مادر مادر
مادر مادر مادر
وا اما (۴)
_
چون بار شیشه داشت
همسنگر علی
یک ایه شد جدا
از کوثر علی
هر چه مقیره خواست
با هر بهانه زد
هم با غلاف تیغ
هم تازیانه زد
حیدر تنها
مانده در بین موج
غمها
بر زمین افتاده زهرا
میسوزد
کاشانه
در اتش
پروانه
مادر مادر
مادر مادر مادر مادر
مادر مادر مادر
وا اما (۴)
_
گریز کربلا ( خونین حسین ع)
___
شد قلب خواهری
کنده ز بیخ و بن
ان لحظه ای که دید
الشمر و جالس،
بر روی سینه اش
قاتل نشسته بود
ای کاش که بی حیا
دستش شکسته بود
حنجر خونین
در دست قاتلش خنجر
خونین
زخمی ، عریان ، بی سر ، خونین
افتاده
در گودال
بر صحرا
شد پامال
ای وای ای وای
ای وای ای وای ای وای ای وای
ای وای ای وای ای وای
واویلا (۴)
#حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا(س)
روز آخر شانه زد بر گیسوان دخترش
*می دونم دلت دیگه اینجا نیست،همه دل ها رو ببریم پشت در خونه ی حضرت صدیقه ی طاهره،چه خبرِ توی این خونه این شب ها؟حال بی بی دوعالم فاطمه رو نوشتن این روزها اینطوری بوده،" مَا زَالَتْ بَعْدَ أَبِیهَا مُعَصَّبَةَ الرَّأْس، نَاحِلَةَ الْجِسْم، بَاكِيَةَ الْعَيْن" شما اگر گریه کنید هیچ کسی به شما اعتراض نمی کنه،اما این شب ها می اومدن درِ خونه ی امیرالمؤمنین می گفتند:علی! به فاطمه بگو یا روز گریه کنه یا شب...*
روز آخرشانه زد بر گیسوان دخترش
شست با دست لباس کودکانِ دیگرش
تا نماند کودکی آنجا گرسنه بعد از او
در تنورِ خانه نان می پخت دل خاکسترش
کارهای خانه اش را یک به یک انجام داد
دستِ آخر ماند کارِ همیشه برترش
جامه ی روشن به تن کرد و سوی محراب رفت
تا بماند یادگار از او نماز آخرش
*جامه ی روشن بر تن می کرد فاطمه، اما این لباس بر تنِ فاطمه ساعتی نمی ماند،آخه از جای سینه ی آزرده خونِ تازه می آمد*
در اتاقی رفت و اندکی آرام ماند
تا شود کم کم محقق مژده ی پیغمبرش
خادمش وقتی صدا زد پاسخی نشنید از او
بر سر و روی خودش زد زآنچه آمد بر سرش
*داره صدا میزنه بی بی رو،یه مرتبه دید در باز شد...*
کودکان وارد شدند و صحنه را شاهد شدند
هر یکی رفت تا آسمان فریادِ مادر مادرش
*جوانها! راه عاقبت به خیری رو اربابتون ابی عبدالله به شما نشان داده،تا در باز شد،بچه ها اومدن خودشون رو روی بدن انداختن،امام حسن صورت روی سینه ی مادر گذاشت،اما دیدن ابی عبدالله راهش رو کج کرد،اومد پایین پایِ مادر،صورت کف پای مادر گذاشت،صدا زد:مادر! من حسینم،با من حرف بزن...*
آن یکی صورت نهاده بر کف پایش چرا
دیگری بر سینه ی مادر چرا باشد سرش
*اسما صدا زد: آقازاده ها! زود بروید باباتون رو خبر کنید بیاد...*
مرتضی در مسجد از این ماجرا شد با خبر
باورش سخت است،باور کن نمی شد باورش
آنکه با هشتاد زخمش در اُحد بر پای بود
آنکه زانویش نشد خم وقتِ فتحِ خیبرش
*آی گریه کن ها! تا حسنین دویدن گفتند: بابا! مادرمون از دستمون رفت،یه وقت دیدن...*
زانویش لرزید و افتاد و دگر از هوش رفت
چیست این داغی که گشته اینچنین ویرانگرش
*همه دشمنا توی مدینه منتظر بودن یه روز زنوهای علی بلرزه،اینجا روایت نوشت:بارها تو این مسیرِ کمِ مسجد تا خونه، بارها علی امیرالمؤمنین رو زمین افتاد...
گریه کن ها! این یه سردار بود همه منتظر بودن خم شدنِ زانوانش رو ببینند،یه سردار هم من سراغ دارم،کربلا،تا اومد کنار بدنِ اباالفضل،یه وقت دیدن خم شد، دست به کمر گرفت،صدا زد: "الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری"...
مدینه امیرالمؤمنین نوشتن "فبُكی بُكاءً عالیا" بلند بلند گریه می کرد،ابی عبدالله هم کنار بدن اباالفضل نوشتن "فبكی بُكاءً عالیا"...تا صدای گریه ی حسین بلند شد،یه مرتبه همه هلهله کردن،همه کف زدن..حسین..*
#روضه_حضرت_زهرا(س)
#گریز_حضرت_ابالفضل ع
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
نماهنگ امتحان شیعه.mp3
زمان:
حجم:
3.61M
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
🎙 #محمد_حسین_پویانفر
#️⃣ #شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه
#️⃣ #استودیویی
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
به ریشه های چادر زهرا
به خدا اون نفس خسته خیلی قیمت داره
دعای اون دست شکسته خیلی قیمت داره
خود مادر صدامون کرد
که به نام علی باشیم
تو قنوتش دعامون کرد
که غلام علی باشیم
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
به ریشه های چادر زهرا
دخیلم از برکت چشم ترم
به ریشه های چادر مادرم
از کرم و لطفشه که شیعه حیدرم
مادری هنوزم منتظره
التیام زخم میخ دره
امتحان شیعه فاطمیه است
انتقام مادر با پسره
خود مادر عنایت کرد
که براش سینه زن باشیم
کاش روز انتقامش با حجت بن الحسن باشیم
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
به ظهور منتقم زهرا
به خدا اون نفس خسته خیلی قیمت داره
دعای اون دست شکسته خیلی قیمت داره
.
.
#فاطمیه
#در_و_دیوار
همدست شد مسمار با دیوار، با در
در بین دود و شعله گیر افتاد، مادر
حال و هوای خانه یکباره عوض شد
افتاد روی مادر ما بیهوا در
باید بسوزد در هوای شمع اما...
این بار سوزانده پَرِ پروانه را در
در پیشِ رو زهرا نبود؟ ای بی حیا میخ
در پشتِ سر زهرا نبود؟ ای بی حیا در
از آن زمان که مادر ما را زمین زد
ما بچههای فاطمه قهریم با در
از پا درآوردند آخر مرتضی را
دیوار، آتش، کوچه و همسایهها، در
مسمار شد سر نیزه و تیر سه شعبه
در کربلا باقی چوبش شد عصا، در
در کربلا زینب گلی گم کرده بود و
میگشت در گودال دنبال برادر
#شهادت_حضرت_زهرا
.کانال روضه دفتری👇 ایتا وتلگرام
••✾•🌿🌺🌿•✾••
@rozeh_daftari1
Haaj Mahmoud Karimi1_2058373604.mp3
زمان:
حجم:
6.3M
#شهادت_حضرت_زهرا ( سلام الله علیها )
بریز آب روان اسما ، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا ، ولی آهسته آهسته
بریز آب روان تا من ، بشویم مخفی از دشمن
تنش از زیر پیراهن ، ولی آهسته آهسته
ببین بشکسته پهلویش ، سیه گردیده بازویش
تو خود ریز آب بر رویش ، ولی آهسته آهسته
همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته
حسن ای نورچشمانم ، حسین ای راحت جانم
بنالید ای عزیزانم ، ولی آهسته آهسته
بیا ای دخترم زینب ، به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب ، ولی آهسته آهسته
روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او
کنم زاری ز داغ او ، ولی آهسته آهسته
#حاج_غلامحسین_سازگار✍
#حاج_محمود_کریمی
15.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری🎬
#زمینه
الهی بمیرم این روزا تب داره مادر🥀
الهی بمیرم این شبا تا صبح بیدار مادر🥀
🎤 حاج مهدی رسولی
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا
@rozeh_daftari1
.
.
#زمینه
#فاطمیه
#تشییع_جنازه
#مهدی_میرداماد 🎤
لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...
محمد است رسول الله . علیا ولی الله...
(تشییع جنازه حضرت زهراست همه بگن...)
(فکر کن الان مدینه ای)
لا اله الا الله / لا اله الا الله / لا اله الا الله
به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2)
لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...
محمد الرسول الله ... علیا ولی الله...
لا اله الا الله / لا اله الا الله / لا اله الا الله
به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2)
وآی / وای از دل حیدر...
وآی / وای از دل حیدر...
ای یار علی خدا نگهدار
غمخوار علی خدا نگهدار
من ماندم این بستر خالی
بیمار علی خدا نگهدار (2)
باور نکنم من / ای شمع خموشم
تابوت تو باشد/ امشب سر دوشم (2)
من بی تو غروب آفتابم
من بی تو دگر چاره ندارم
دگر نکند کسی ز من یاد
من بی تو سلام بی جوابم (2)
لا اله الا الله ... لا اله الا الله ...
محمد الرسول الله ... علیا ولی الله...
لا اله الا الله / لا اله الا الله / لا اله الا الله
به زیر تابوت زهرا / علی غریب است و تنها (2)
وآی / وای از دل حیدر...
وآی / وای از دل حیدر...
هم پیکر خسته را بشویم
هم دیدۀ بسته را بشویم
با اشک دو دیدۀ خود امشب
من دست شکسته را بشویم(2)
دستی به سوی خدا گرفتی
بیمار علی شفا گرفتی
با رفتنت ای رفته ز دستم
حآجت خود از خدا گرفتی
اما بخدا فاطمه جانم
تو دلخوشی مرا گرفتی
وآی / وای از دل حیدر...
وآی / وای از دل حیدر...
#تشییع_شبانه #حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#ذکر_یافاطمه_سربند_سلیمانی_هاست