#متن_روضه #مادر_سادات
بنفس
#میثم _مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️#فاطمیه #فاطمیه
#فاطمیه #فاطمیه
عشق یک روز پشت در می سوخت
از تب کینه و شرر می سوخت
دیگه #فاطمیه است مقدمه چینی نمیخواد...
یک #کبوتر میان #میخ و در است
پشت #دیوار... بال و پر می سوخت
خودش فرمود...
والنارو تصعور. .#اتش زبانه میکشید....#صورت منو میسوزوند
در #اتیش گرفته بود...
یک #کبوتر میان #میخ و در است
پشت دیوار... بال و پر می سوخت
نمی خوام به این راحتی رد بشم
تاب جون هممون بشینه
عشق یک روز همه #عشق میسوخت
#مادرم داره #میسوزه..
خدایا ممنونتم...بهم عمر دادی یه فاطمییه دیگه رو هم ببینم
حال مریض #علی خوب نیست
#مادرم حالش خرابه....دیدن #مریض ثوابه...
اسمان
آسمان #شعله می کشید از درد
مادر یازده قمر می سوخت....
خودش فرمود در #اتش گرفت..
در نیم #سوخته روی من افتاد..
واناحامل...من حامله بودم.
چه خبره امشب...
اگه نگاه میکنی به این جلسه خانومی میکنی..بزرگی میکنی
بمیرم برات فرمود ....
فسقط اللوجهی..من با #صورت به زمین افتادم..
اه....اه......
#مادر یازده قمر #می_سوخت....
یا صاحب الزمان عج منو ببخش
#دست_سنگین و #سیلی و #کوچه
#چادری #خاکی و پسر می سوخت
منو بزنید مادرمو نزنید...
اه.......اه.......آه.......
همه ی لشکر #علی #زهراست
و سپاهش چه #شعله ور می سوخت
رفقا جوونا گریه کنای #حضرت #زهرا.....
ماجرای #فدک مفصل بود
یاس و باران #زخم و #آتش و #دود
یاس را با تبر نمی چینند😭
با #لگد #پشت_در نمی چینند😭
یازهرا.....#روضه ام رو جمع کنم..خودمم طاقت ندارم..
#یاس را با #تبر نمی چینند😭
با #لگد پشت #در نمی چینند😭
#وسط #کوچه با #غلاف ستم
پیش چشم پسر نمی چینند😭
#یاس #پهلو #شکسته را مردم
این چنین بال و پر نمی چینند
لای #دیوار و #در نهالی را
ناگهان بی ثمر نمی چینند
#یاس طاقت ندارد ای نامرد
از در #خانه #علی برگرد....
ای کاش حیا میکردند برمیگشتن.یه وقت.زهرا.نگاه کرد.دید.دارن.ولی.الله.العظم.رو.میبرند.دستهاشو.بسته.اند.به.هر.زحمتی.بود.بلند.شد.یه.یا.علی.گفت.یا.صدتا.یا.علی.گفت.نمیدونم.اما.بلاخره.بلند.شد.با.چه.وضعیتی.دنبال.حیدر.میدوید.ازسینه.اش.خون.میچکید.اه......
شاعر: امامی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #امام_حسن #کوچه
خواستم یاری کنم اما در آن غوغا نشد
خواستم من هم بگیرم دست بابا را، نشد
مادرم آن را گرفت و تازیانه پشت هم،
هی فرود آمد ولی دستان مادر وا نشد
دست مادر آخرش وا شد، نمیگویم چطور
اینقدَر گویم که زهرا دیگر آن زهرا نشد
من فقط میدانم آن روز و در آن کوچه، چه شد
من فقط دیدم چرا افتاد مادر، پا نشد
حال و روزش فکر میکردم که بهتر میشود
هرچه ماندم منتظر، فردا و فرداها... نشد
هرچه گشتم کوچه را، فردا و فرداها... نبود
هرچه گشتم، گوشواره آخرش پیدا نشد...
آخرش خم شد به درگاه علی، ماه علی
آری آن قامت بهجز در پای یکتا، تا نشد...
چشم امید یتیمان! چشم را وا کن ببین
ناله هم سهم یتیمان تو از دنیا نشد
#قاسم_صرافان
@rozeh_daftari1
4_5913736174895109748.mp3
1.19M
#حضرت_زهرا_زمزمه
#کوچه
از ما گذشت
وقتی شکسته گوشواره
از ما گذشت
خدا برا کسی نیاره
وقتی می رفت ، قدش رشیده بود
وقتی اومد ، ولی خمیده بود
چادرشو رو خاک کشیده بود... آه
تو سینه یه بغض بی حد داریم ...
از کوچه خاطره ی بد داریم ...
یکی زدی
ولی اومد صدای چندتا
من جون دادم
دستای تو نرفته بالا
با زدنت سیاهی رفت چشاش
برگ گلم ، ضرر داره براش
بسه نزن ، آخه می مونه جاش آه
راه میره با چشمایی که تاره
این سیلی تقاص سختی داره
#ناصر_دودانگه
@rozeh_daftari1