هدایت شده از روضه حاج عباس طهماسب پور
⬅️چهل حدیث زیبا درباره عزاداری برای اهل بیت(علیهم السلام)
http://www.ahadise-shia.blogfa.com/post/54
shab 3 (1)-2-TAFAHOS - BABOL[Track 2].mp3
14.04M
💠 #روضه(بحر طویل)
دختری داشت شه دین که رقیه…
❣#حضرت_رقیه_سادات
🎙#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
♨️#آرشیو_محرم
دختری داشت شه دین، که رقیه بُدیَش نام
ز بی مهری گردون، رخ بختش شده سیلی خور ایام
ز هجر پدرش روز، عیان در نظرش شام
جفا دیده و رنجیده هم از کوفه هم از شام
بسی سنگ ستم بر سر او ریخته از بام
زکعب نی وسیلی ز تنش رفته برون طاقت و آرام
ز خونین جگری دربدری بی پدری تلخ وِرا کام
به شیرین سخنی گشت شبی گرم نوا نوحه سرا گفت که ای عمّه چه شد تاج سرم، کو پدرم؟
زینبش آورد به پاسخ که ای نور دو چشمان ترم
باب عزیزت بسفر رفته، که از فرقت آن شاه مرا هوش
ز سر رفته
پس آن طفل در آن گوشه ی ویرانه غریبانه بنالید و بزارید
چو بلبل به پریشانی احوال چو سنبل پس از آن سرو سهی قامتش از پا بفتادی
سر خود بر سر خشتی بنهادی و ز رخ شاهد بختش ز وفا پرده گشودی و ورا خواب ربودی
غم بیداریش از دل بزدودی و بدیدی که در آن واقعه خوش سایه ی اقبال به سر دارد و در برج شرف، زهره صفت
جای به دامان قمر دارد و مأوای در آغوش پدر دارد و بنمود بَیان درد دل خویش و برآورد زدل شور و نوا را
بابا...
حالا تو عالم رویا باباشو دیده
خواب دیده بغل باباش نشسته
گفت که ای جان پدر، جای تو خالی...
چه عجب یاد نمودی ز اسیران
چه عجب آمدی امشب، تو بسر وقت یتیمان
پی دلجویی ویرانه نشینان
زگل روی تو شد کلبه احزان
به صفا رشک چمن غیرت بستان
چه دهم شرح پدر جان
که ز خونخواری و بیرحمی عُدوان
من غمدیده و نالان
بدویدم به بیابان
به سر خار مغیلان...
منم آن نور دو چشمت که ز شفقت به کنارم بنشاندی
به رُخَم آب عنایت بفشاندی
دلم از قید مشقت برهاندی
همه دم بود به دامان تو ام جای و در آغوش توام منزل
و مأوای و کشیدی زوفا دست عطا بر سر من
گاه زدی بوسه به رُخ بهر تسلای دل مضطر من
پدرجان مگر از من غمدیده چه دیدی
که یک بار دل از من ببریدی
زِ سَرم پا بکشیدی که نبودی و نه دیدی
چقدر شمر بزد بر رخ من سیلی و
بنمود زسیلی رخ من نیلی و
جز سنگ جفا کس نکشیدی ز وفا دست محبت بسرم بعد تو شد قوت من از خون جگر آب من از چشم ترم
گو چه کند عمّه خونین جگرم
یا چه کند عابد بیمار
همان بی کس تب دار
که گردیده به زنجیر گرفتار
و در این شهر غریبی نه وِرا هست طبیبی
نه دوایی نه غذایی نه به جز ناله ی شبگیر، انیسش
نه به جز حلقه ی زنجیر، جلیسش
غرض آن طفل به دامان پدر گرم نوا بود
و زدرد دل خود نوحه سرا بود
و همی کرد بیان شرح جفا و ستم فرقه ی بی شرم و حیا را
تو عالم رویا، تو خوشی بوده...
تو بغل باباش بوده
چشم بیدار فلک بین که ز شومی نتوانست ببیند که بخواب آن دُر نایاب
ببیند رخ باب و دمی از غصّه دلش شاد شود
ساعتی از درد و غم آزاد شود
آه و دو صد آه که ناگاه شد آن غمزده بیدار
و به اطراف نظر کرد که با دیده ی خونبار
به بالین، نه پدر دید و نه از واقعه ی خواب اثر دید
نه از باب سراغی و نه از غصّه فراغی و نه فرشی نه چراغی
به همان گوشه ی ویرانه،،، غریبانه مکانش
به همان آتش غم سوخته پر مرغ روانش
به فلک رفت فغانش
رخ افسوس خراشید و خروشید
که ای عمّه دگر باب من زار کجا رفت
بیامد ز سفر باز چرا رفت؟؟
چه دید از من بی دل که ز من چهره نهان کرد
مرا باز گرفتار خسان کرد
بشد زینب از آن واقعه آگاه
کشید از دل سوزان به فلک آه
بدانست که آن شاه فلک جاه،
بخواب آمده آن طفل حزین را
فلک افزوده غم و محنت آن زار غمین را
عرض از نالۀ آن بلبل بستان عزا آل پیمبر
همه گشتند مکدر
همه کردند فغان سر
یکی از فرقت اکبر
یکی از دوری اصغر
که از آن شورش بی مَر
دل افواج ملک کاست
ز ویرانه فغان تا به فلک خاست
چنان آه اسیران شرر افروخت
که در خلد برین سوخت
دل شیر خدا و جگر خیر النساء را
💢ادامه ی بحر طویل
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
گشت بیدار یزید، آن سگ مردود و بپرسید خبر
گفتنش ای بدگهر...
این آه یتیمان حسین است
نوای حرم پاک رسول ثقلین است
که چون صید به دام تو اسیرند و بچشم تو حقیرند و به اندوه قریبند و بویرانه مکینند
یکی طفل سه ساله
که نهادی بدلش داغ چو لاله
بخیال پدر افتاده
ز افغان وی این غُلغُله در بحر و بر افتاده
پس آن کافر بی شرم و حیا
از ره بیدادو جفا
خواست زنو داغ نهد بر دلشان
روشن از آن شمع کند محفلشان
رأس شه تشنه فرستاد بویرانۀ غم خانه
دوصد آه از آن گاه که آن خیل اسیران
همه بودند در افغان
گه به ناگه سر سالار شهیدان
به میان طبقی چون گل و از گل ورقی بر سرش افکنده نهادند به بالای زمین
روشن از آن عرش برین
گفت رقیه که آیا عمّه ی مضطر
من از این فرقه ی ابتر
طلب نان ننمودم
به خدا جز به تمنّای پدر لب نگشودم
از غمش زینب غمدیده برآشفت و چنین گفت که منظور تو این است و مراد تو همین است
چو آن غمزده از روی طبق پرده انداخت، به مقصود دل خود نظر انداخت
درخشنده رخی همچو قمر دید
به خون غرقه سر پاک پدر دید
به حسرت سوی او نیک نظر کرد و چو مُصحف به سر دست برآورد و ببوسید و ببوئید
بگفت از چه به خون روی تو گلگون شده و موی تو پرخون شده
آن گه لب خود بر لب آن سر بنهادی
زغم از پا بِفِتادی و شد از زمزمه خاموش و برفت از سر او هوش
ز تن مرغ روانش سوی گلزار جنان گشت روان...
#حسیــــــــــــــــــن
بابا...
در کوفه سوالی از سرت پرسیدم
رفتی و جوابی از لبت نشنیدم
پاسخ مده دیگر که در این شام،پدر
معنای یتیم را که خودم فهمیدم
😭😭😭
خودم فهمیدم یتیمی چیه
اینجا هرکی یتیمه کتکش میزنن بابا..
😭😭😭
اینجا هرکی یتیمه، بهش ناسزا میگن بابا
اینجا هرکی یتیمه، از رو پشت بوم، سنگش میزنن
بابا...
انگاری از قبل تمرین کردن سنگ زدنو
انگاری از قبل انقده آزمایش کردن این کارو
تا پیرزن سنگُ برداشته،،، با این سنّش
چنان سنگُ به هدف زده بابا...
بابا قربون پیشونیه شکستت برم بابا...
😭😭😭😭😭😭😭😭
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
هدایت شده از نوای حاج عباس طهماسب پور
1403-3-24 (3).mp3
16.36M
💯#شاهکار
🗓#خرداد1403
#زمینه(جدید)
اگه یه وقت تا محرم زنده نموندم
🎤#حاج_عباس_طهماسب_پور
🔻#هیئت_معظم_محبان_الزهرا
🍃#بابل
🆔http://eitaa.com/navayehajabbas
💠﷽💠
اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج
#جلسههفتگی
#بدرقه_زائران_اباعبدالله_الحسین
┄┅─═◈═─┅┄
سخنران
حجت الاسلام تقی پور
با نوای:
#حاجعباسطهماسبپور
┄┅─═◈═─┅┄
🗓#پنجشنبه14تیرماه1403
🕣#ساعت20:30
مکان:
#بابل_۳راهفرهنگ_حسینیهالمهدی
.
#هیئتمحبانالزهراسلاماللهعلیها
#شهرستان_بابل
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
هدایت شده از نوای حاج عباس طهماسب پور
45.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چاووشی
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
🎤#حاج_عباس_طهماسب_پور
❣#هیئت_معظم_محبان_الزهرا
💠#بابل
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
Untitled ++--3-2-[Track 2].mp3
12.82M
✅#استقبال از محرم1402
💠 #زمزمه
ای جانِ مسیح را، مسیحا
🎙#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
💠ای جان مسیح را مسیحا
💠خیر المثل خدای اعلی
💠یک جلوهی عزت تو امروز
💠صد جلوهی عزت تو فردا
💠خادم به تو انبیا یکایک
💠زائر به تو ایزدِ تعالی
💠هر دل به ولای تو مبارک
💠هر خانه به نور تو معلی
💠از خون بشود نماز باطل
💠از خون تو شد نماز احیا
💠اسلام محمد و علی شد
💠با خون گلوت مهر و امضا
💠دستی که ز تو جداست مسکین
💠دستی که گدای توست دارا
💠هر غصه کند فسرده مارا
💠غیر از غم تو که ساخت بر ما
💠سینه زن تو عزیز زینب
💠گریه کن تو عزیز زهرا
#حسیــــــــــن
😭😭
🍃جز گریه برای غربت تو
🍃خیری بخدا نداشت دنیا
🔥هرخاک حرام باد مارا
🔥جز تربت کربلات آقا
🔰#چیزی_که_نمانده_تا_محرم
🔰یک کرببلا ببر تو ما را!
🌾لبهای تو تشنه ی فرات و..
🌾لب تشنهی تو، هزار دریا
🍂ای وای درآن غروب دلگیر
🍂با خواهر تو نشد، مُدارا
🔻بانوی قبیله را کشاندند
🔻اوباش میان جنگ و دعوا
🔺آن دیده ی خون گرفته ی تو
🔺خیره طرف خیامِ زنها
🔵آنقدر سنان فرود آمد
🔵تا رفت تنت به نیزه بالا
💥خنجر ز تو میگرفت اجازه
💥گفتی که ببُر! برید درجا..
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍂🍂🍂🍂🍂🍂
🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا
🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم
واویلا حسین واویلا
🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم
واویلا حسین واویلا
🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم واویلا حسین واویلا
💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم
💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم
😭
😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اَسبا شد
آنقدر نیزه زدن پیکرت از هم وا شد
🔹واویلا واویلا واویلا بلا به دور بلا به دور
🔹پاشو دارن میبرنم منو به زور، بلا به دور
🔹آخه کیه جزتو واسم سنگ صبور
ای غریب حسیــــــــن
😭😭
قربون اون آقایی برم که نگران کشتنش
خیلی نگران خواهر بود
خیلی نگران اهل خیام بوده
داغت چه کرده با دل زینب، حسین من
بی سر شدی مقابل زینب، حسین من
سایه بکش به محمل زینب،حسین من
بی معجریست مشکل زینب، حسین من
😭😭
#حسیـــــــــــــن
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
Siahpoushan 1402.04.25 (2).mp3
38.33M
🔰#استقبال_از_محرم1402
#روضه
فرار میکنم از نفس خود به سوی حسین
#حاج_عباس_طهماسب_پور
کربلایی مجید رضانژاد
کربلایی محمد عطایی نیا
🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🚩#هیئت_علمدار_حسین_علیه_السلام
💎#بابل