eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
425 دنبال‌کننده
314 عکس
522 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
😔عزیز مادر من دیگه شیرندارم تشنته آخه ،،،، ازکجا آب بیارم?? 🔸چشمات که باز و بسته میشه 🔸مادر از عمرش خسته میشه 🔹عموت تومیدون ان شاالله 🔹غرق آب شکسته میشه 🔻خشکیده لبات ،،،کم شده صدات 🔺 روی صورتم جای ناخُنات 🟤چشماتو واکن، ببین الان کجایی 🟤میری به میدون… همچین که صدای حسین رو شنید خودشو انداخت ازگهواره پایین زنها شروع کردن به گریه کردن ابی عبدالله اومد، فرمود مگه نگفتم صدای گریه تون روکسی نشنوه? عرض کرد آقا جان همچین که شمافرمودی این بچه شروع کرد به گریه کردن… یعنی بابا هنوز من هستم هنوز یه سرباز داری 😭😭 بچه رو داد بارها این حرفو زدم برا بعضیا شاید تکراری باشه اگه یجایی، اونایی که بچه کوچیک دارن توخونه، آقا میخواد بره پیش رفیقاش،، خانوم همچین بچه رو قنداق میکنه آبروی آقاش حفظ بشه پیش دوست و رفیقش قراربود اقا علی اصغرُ ببره سیرابش کنه انقده خوشکل قنداقش کرد تحویل حسین داد قنداقه رو گرفت چند قدم که رفته فرمود آقا یه لحظه… به روی دست رویش را بپوشان به پیش باد مویش را بپوشان ببین تیر و کمان حرمله را سپیدی گلویش را… 😭😭 چشماتو واکن، ببین الان کجایی میری به میدون، تو بغل بابایی 😭😭😭 وقتی میبوسم سرُ روتو دست میکشم کاکُل موتو گفتم که بابات بپوشونه سپیدی زیر گلوتو آروم آروم داریم پیش میریم امشب اشک خواهرت، ریخته پشت سرت زود برو بیا، پیش مادرت دلم برات تنگ میشه پسرم 😭😭😭 بخواب گل نازم،،، اصغر… چقدتو بی تابی چقد تو بی تابی میدونی که خیمه ها رو متفاوت زدن _جدا جلوی همه خیمه ها خیمه ی ابالفضل زدن یعنی اول باید از ابالفضل رد بشن، دستشون به حسین و خیام حسین برسه امشب که شب عطشه، گریه های علی اصغر از فردا شروع میشه دیگه همه ی زنها، خیمه های خودشونو رها کردند این حرفُ خانوما بیشتر درک میکنن همه اومدن خیمه ی رباب هرکاری میکنند بچه آروم نمیشه یا آب میخواد یا شیر میخواد خداهیچ مادری را شرمنده ی بچش نکنه بزار همینجوری پیش بریم بخواب گل نازم،،، اصغر چقد تو بی تابی همش توی خیمه راه میرم طفل بی شیرم، چرا نمیخوابی (ای قربون تو مستمع خبره) اگر چشمای بازت، چشم براه سقا موند ببند چشماتو که بابا دست برکمر برگشت، ولی عمو جا موند 😭😭😭 اینو رباب گفت حالا ببین خود امام حسین چی میگه بیا به آغوشم،،، بابا از آغوش مادر کاشکی برا چند قطره آب شرمنده ی شما نشم اصغر 😭 اومد سرم از اون چه میترسیدم ای بی شیر… مِن الاُذُن اِلَی الاُذُن وای که از شیرت گرفته اند با تیر ای جان بابا ،،، بابا ته فدا مه خاره ریکا،،، بابا ته فدا طفل بیگناه،،، بابا ته فدا سر و تن جِدا،،، بابا ته فدا ته خون ره دشندیمه تا آسمون بابا ته قربون یک قطره هم برنگردسه از اون بابا ته قربون تسه قبر بکندیمه با دله خون بابا ته قربون چِتی رو خاک دشنده مهربون بابا ته قربون اومد پشت خیمه داره قبر میکنه برا علی اصغر سریع بدن و دفن کنه 😭😭😭😭 رباب نبینه 😭😭 از دور دید رباب داره میاد… آقا خاک نشن مار بمیره مار مار بمیره ات کم صبر هکن مار بمیره مار مار بمیره بِل ونه جا ،مِن مار بمیره مار مار بمیره بورم خاکِ بِن مار بمیره مار مار بمیره تا عمر دارمه ته شرمندومه پسر مار بمیره مار مار بمیره ته شیر خواسی شیر نداشتمه دیگه مار بمیره مار از کی تا حالا تنها شونی سفِر ماربمیره مار مار بمیره من بی تو میرمه جان مه رم بَی بَوِر ماربمیره مار 😭😭😭😭😭 این بچه رو گرفت رودستش گذاشت دشمن فکر کرد قران اورده قسمشون بده😭😭 بچه رو که دیدن، ابی عبدالله… همه ی عالم منت حسینُ میکشه اینجا،،، اینی که حاج اقای پیش نمازی فرمود خدا هیچ کسی رو به چه کنم چه کنم نندازه، ارباب منو شما به اینجا رسیده عین روایت مقتل میگه مُنّوا عَلَیَّ ،،، به من منت بزارید این بچه رو ببرید خودتون سیرابش کنید 😭😭 همچین که سپیدی گلوشو حرمله دیده، تجسم کم خودت حضرت عباسی 😭😭 همچی که سپیدی گلوشو حرمله دیده تیر سه شعبه شو رها کرد 😭😭 ♥️ 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
لالالالا شه علیه بِلاره لالالالا لا ته برمه گلیه بِلاره 👈دیشب گفتم مادرا و خواهرا اگه میخوایید شیر خواره بیارن توخونه سیرابش کنن، یقیناً همینه ▪️الان اگه مادرش این صحنه رو ببینه دل تو دلش نیست ▪️لالالالا لا شه علیه بلاره ▪️لالا ته برمه گلیه بِلاره 🔸تی گلی بیته بس برمه هکردی 🔸مه دل او بَیه تو او نخردی 🔸آخ لالا لالا باخِس مه شیره خواره خدا هیچ مادری رو شرمنده بچش نکنه 🔺خله سخته وچه مار، شیر نداره شرمندومه با برمه نش مه چشه خدا کاشکی که برسنه‌ وارشه ✔️ ✅گفتم بچه را همچی خوشگل قنداق کرد بچه که قنداق میشه دست و پاش بسته هست نمیتونه تکون بخوره😭😭 ✅شب علی اصغر هرسال این حرفو میزنم ✳️بچه که قنداق میشه دست وپاش بستست نمیتونه تکون بخوره 😭😭 ✳️قشنگ صحنه راتجسم کن برا این روضه، حرمله ای که دلش ازسنگم سنگین تر بوده گریه کرد،،، 🔰گفت همچین که تیر سه شعبه رو رها کردم، تیر به حلقوم این طفل شیرخواره اصابت کرد 🔰گوش تاگوش علی اصغرُبریده یوقت دیدم حسین خنجر درآورده تودل خودم، فکر کردم میخواد باخنجر این یه مقدار پوستی که وصله به گردنه جداکنه 😭😭😭😭 🔰خوب که نگاه کردم، دیدم اول کاری که کرد بند قنداقُ پاره کرد ☑️همچی که بند قنداقُ پاره کردم دیدم این طفل شروع کرد به بال بال زدن مثل مرغی که سر از بدنش جدامیکنند، این طفل شیرخواره داره بال بال میزنه 😭😭😭 ♥️ ☑️بچه رو گرفت هی چندقدم میومد سمت خیمه برمیگشت یه چندقدم میرفت سمت خیمه دوباره برمیگشت 😭😭😭 ☑️گفت خوب نگاه کردم دیدم رباب دم خیمه منتظره 😭😭😭 به امیدی که حسین بره بچشو سیراب کنه برگرده ✔️ اومدپشت خیمه ،،،،توکربلا اینجوری بوده،،،، ابی عبدالله پدربوده پدر طفل شش ماهه رو آورده بعد مادر فهمیده 😭😭😭 ☑️که طفل شیرخواره و شش ماهش شهید شده از دنیا رفته برعکس بوده اول مادر فهمیده بعد بابا فهمیده 😭😭😭 💥خوب شد… خوب شد محسنِ من کشته شد آنجا، وَرنه (هفت شبه داریم روضه میخونیم هرشب به یه بهونه ای رفتیم مدینه) 🔥خوب شد محسن من کشته شدآنجا ورنه( ۲) 🔥خوب شد محسن من کشته شد ،آنجا ورنه 🔥من به این سینه چِسان شیر به او میدادم ⬅️ ✔️ … پیر همه بود اگر چه یک کودک بود صبرش به غریبی پدر اندک بود میکرد به نی اشاره میگفت، رباب ای کاش سر نیزه کمی کوچک بود 😭😭😭 ( کاش وقت داشتیم میتونستیم بعضی حرفارو بزنیم) ♨️ همین نیزه ای که سر ابالفضل گذاشتن، باهمون وسعت سر این طفل شیر خواره رو، رو اون نیزه ها گذاشتند 😭😭😭 ☑️ آی بین راه نیزه دارا مست میکردن، نیزه ها رو بهم میزدن یه وقتایی سرکوچولوی علی اصغر از رو نیزه می افتاد زیر دست وپا 😭😭😭 رباب میگفت مادر برات بمیره 😭😭😭 هرجا نشستی بلند و یک صدا بگو یا 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
اسم آب میاد، یاد این شعر میفتم ☑️در حرم قحط آب است واویلا ⬅️رگ خواب دل رئوفت را روضه خوان ها چه خوب میدانند ⬅️هر زمان گره به کار افتد روضه ی قحط آب میخوانند 🔹آب گفتم دلم کباب شده 🔹بس که داغ رباب، جانسوز است 🔹قلب سنگیه من، مذاب شده 🔸دست ما نیست آب میبینم 🔸یاد طفل رباب میفتیم 🔸کودکی غرق خواب میبینیم 🔸یاد طفل رباب میفتیم این بابایی که بچش کشته شده، رو دستش گرفت، از صدا و سیما دیدید رو به دشمن کرد… ❇️رو به دشمن گرفت غنچه زرد بی قرارش را ❇️تا به یک جرعه آب تازه کند حنجر خشک شیرخوارش را اینی که من و تورو میکشه، اینه گفت مُنُّوا علیَّ به من منت بزارید 🟤گفت مُنّوا علیَّ، گلم پژمرد 🟤پاسخش را به هلهله دادند 🟤گفت یک جرعه آب میخواهد 🟤تیر را دست حرمله دادند 🟤ساعتی بعد پیش چشم حرم 🟤روی نیزه سری نمایان شد 🟤پیش چشم رباب، گهواره 🟤سهم سوغات نامسلمان شد 😭😭😭 خدا هیچ پدری رو خجالت زده نکنه 😭😭 گفت میبرم سیرابش میکنم حرمله ی بی حیا با تیر 3شعبه، داغ رو دل بابا گذاشت خون به دل مادرش کردند خون به دل رباب… ☘میمیره مادرت، آویزونه سرت ☘تیرُ بیرون بیارمش، میپاشه حنجرت ☘داره چه زود تنت، میشه اسیر خاک ☘یه سالگیتو میبینی اما به زیر خاک 🍂حنجرتو خیلی فرق با حنجر مرد داره 🍂قربونی رو لب تشنه، سر ببری درد داره 😭😭😭😭 💥شرمنده ام ازت، من با همه وجود 💥خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود 🔻ببین بر دست و پا زنجیر دارم 🔺بیا پایین ز نیزه، شیر دارم 😭😭😭 🔰شرمنده ام ازت، من با همه وجود 🔰خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود 🔰بالای نیزه ها، رو میگیری همش 🔰شیرت نداده مادرت، دلخور شدی ازش 🔰به نیزه دارت گفتم، من از دلم تاب رفته 🔰تکون نده نیزه ش رو، تازه گلم خواب رفته 😭😭😭😭😭 🍁بلند مرتبه شاهی به مشکل افتاده 🍁که گیر قهقهه های اراذل افتاده 🍁لب پدر به گلوی پسر، عجب عکسی 🍁سه خط سرخ ولی بر شمایل افتاده 🍁رباب اگر که ببیند، حسین میمیرد 🍁چنین که گردن شش ماهه، مایل افتاده 🍁کمی به زیر عبا، باز بود پلک علی 🍁رسید خیمه پدر دید کامل افتاده 🍁دم غروب شده، وقت غارت حرم است 🍁عروس فاطمه تازه به مشکل افتاده 🍁لباس ملحفه بالشت بچه گهواره 🍁چقد بین بیابان، وسایل افتاده 🍁بزرگ شد پسرم، مَرد شد ببین زینب 🍁ز نیزه سایه ی اصغر، به محمل افتاده 😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه ی غیرتی بخونم برات... داداش... 🔹بگو به عباس دلاور 🔹پس از تو غارت رفته معجر 🔸در بیابان همه ناموس تو آواره شدند 🔸چادر و مقنعه ی خواهر تو پاره شده 🔰بگو به عباس دلاور 🔰پس از تو غارت رفته معجر ❇️هرگاه، عدوی کربلا ز ره آمد ❇️به هر بهانه زینبُ میزد ❇️شکسته پهلویم ز کینه تو روضه فهمی میفهمی چی میگم ☑️حرف از درد پهلو میاد... یه روزی بین در و دیوار؛ با لگد... از کربلا تا کوفه و شام انقده با لگد زدن 😭😭😭😭😭 😭😭 سلام بر اون آقایی که نگران کشتنش 😭😭😭 🟤یه گودال و این همه نیزه 🟤این همه شمشیر این همه غارت ⬅️یه پیراهن، اینهمه دعوا ⬅️اینهمه غوغا، آه از این غربت 🔥سر پیراهن تو جنگیدن بهت خندیدن 🔥العطش های تورا نشنیدن بهت خندیدن ✳️روی زخم تو نمک پاشیدن، بهت خندیدن ♥️ 😭😭😭😭😭 بدن حضرت حمزه سیدالشهدا رو مُثله کردن،،، قطعه قطعش کردن تجسم کن... پیغمبر اومد خبر دادن خواهر حمزه سیدالشهدا داره میاد، گفت هرچی بوته دارید جمع کنید خوده پیغمبر عباشو انداخت رو بدن پاها که از عبا بیرون زده بود، گفت با خارا با بوته ها بپوشونید؛ نکنه خواهرش... 😭 مدینه ببرمت یا کربلا؟؟ میدونم الان دلت کجاست دستای آقارو بستن قریب به 40نفر از رو در رد شدن آقا داره میره 😭😭 ✔️به خدا راسته که امام صادق فرمود: پرده هایی جلو چشم شیعیان گذاشتیم اگه بعضی از روضه هارو بفهمند، میمیرن؛ قالب تهی میکنن فلذا با تجمسشم باید مرد که خانم افتاده... ✔️مولا دستش بسته ✔️سر و پای برهنه اول کاری که کرد گفت یکی عبا بندازه... 😭😭 … هر بلایی سرش آوردن،،، تنها پیغمبری بود که نفرین نکرد یعنی آخر محبت آخر خلق و خو آخر احترام ☑️وحشی، قاتل عموی پیغمبر اومد خدمت رسول الله گفت آقاجان یا رسول الله اومدم توبه کنم پیغمبر یه نگاهی کرد گفت توبتو خدا قبول کنه اما از جلو چشام دور شو اصلا نمیخوام ببینمت قاتل عموشو نمیتونه ببینه ✔️هر روز جلو چشش، مغیره(لعنه الله علیه) میومد بالا منبر شروع میکرد به ناسزایی گویی و بد و بیراه گفتن ✔️هر روز امام حسن میومد تو کوچه نگاه میکرد، نگاش به قنفذ(لعنه الله علیه) میفتاده... میدونم دلت کجاست هر طرفو نگاه میکرد محرمی نبوده ☑️یه طرف شمر بوده ☑️یه طرف حرمله بوده ☑️یه طرف خولی بوده ☑️یه طرف اخنس بی حیا بوده آی حسیـــــــــــــــن... 😭😭😭😭😭😭 وای اسیری غریبی غم یار... 😭😭 🍁غم عشقت بیابون پرورم کرد 🍁هوای وصل بی بال و پرم کرد 🍁به گفتی صبوری کن صبوری 🍁صبوری طُرف خاکی بر سرم کرد بخونم دیگه ها؟؟! میدونم سیر نشدی 🔆پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🔆دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🔆نیزه دارا جلو چشم خواهرت 〽️شنیدم که یکی میگفت زدنت ثوابه ... ♻️رفتی و همسفرم شد، شمر نامرد ♻️مایه ی دردسرم شد، شمر نامرد ☑️اصلا بی بهونه بچه هارو میزد حسین.... 😭😭😭😭😭😭 خدایا مارو لحظه ای از امام حسین، جدا نکن من اگر گریه برایت نکنم میمیرم 😭😭 🍁ایستادم به بلندی، بدنم لرزان شد 🍁زیر خروار نی و سنگ، تنت پنهان شد ◀️بس که مبهوت جمال احدیت بودی ◀️که درآوردن پیراهن تو آسان شد ❇️چقدر نیزه فرو رفته به جسمت، گویی ❇️گودیه قتلگهت تنگ تر از زندان شد 🟪نعل تازه به سم اسب زدن، فکر که بود؟ 🟪که سراپای تو با سطح زمین، یکسان شد 💠آنقدر زیور و خلخال ربودند ز ما 💠که به بازار طلا، نرخ طلا ارزان شد 😭😭 😭😭 🔻الف قامتم ز داغت شد دال 🔺که شدم پیر از غمت، صدها سال 🍁به سما بنگرم، سرت بر نیزه 🍁به زمین بنگرم، تنت در گودال تنت شد پامال 🟤 همه دیدن مرکبت خونین یال 🟤همه میگفتن در این وضع و حال ❇️ذوالجناحا از چه رنگت باختی؟ ❇️جان زهرا را کجا انداختی؟؟ 😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas