eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
425 دنبال‌کننده
315 عکس
528 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🍀 یه سنگ تو کربلا به پیشونی زدن سرشکست.. اهل روضه.. یه سنگ به پیشونی حسین زدن... سرشکست.. 😭😭 نمیخوام کیفیت روضه رو بازکنم. ⬅️اینی که چیجوری سنگ به پیشونیش زدن و بعد چه اتفاقی افتاد اما همین قدر بگم اومد تو کوفه.. هی سنگ زدن.. شکاف سر بیشتر شده. بگو حسین دلت جلا بگیره‌ ♥️.. بر سر نی سرتو پای نی خواهر تو دخترا سینه زنان نوحه خوان دختر تو برای این روضه باید جون بدی ها 😭😭 در بیابان همه ناموس تو آواره شده چادر و مقنعه ی خواهر تو پاره شده 😭😭😭 ♥️ آه آه آه ♥️ آه آه آه ببخشید یه بند دیگه بخونم سینه بزنید.. ای سر نیزه نشین… از گریه ت مضایقه نکن.. باصدا بلند گریه کن برا آقای تشنه لبت حسین.. این روزا دم افطار که میشه.تشنگی بهت غلبه میکنه.. تنها چیزی که میتونی بگی اینه .. .. 😭😭 ای سر نیزه نشین از سر نیزه ببین میخورد سنگ به ما ز یسار و ز یمین این حرفُ زینب داره میزنه ها 😭😭 ✅هرچه سنگ است الهی بخورد بر سر من ✅نخورد سنگ ولی بر روی نی بر سر تو نمیدونی چه خبر بوده کوفه نمیدونی چقد اذیت شد خانم زینب تو کوفه. علی بن الحسین میگه تاوارد کوفه شدیم، دیدم رنگ از صورت عمه جانم رفته. اصلاً معلومه معذوره. معلومه خجالت میکشه.. 😭😭😭😭 عمه بابام حسین و کربلا کشتن. عمه عموم ابوالفضل و کربلا کشتن. عمه داداش اکبرمُ، کربلا بدنشو ارباً اربا کردن.‌... کوفه رنگ از صورتت پریده..؟؟ یه نگاه غریبونه ای کرد..گفت برادرزاده… همه ی زنهایی که بالا پشت بوم دارن کف میزنن،همه ی اینایی که دارن پایکوبی میکنن… یه روزی شاگردهای کلاس قرآن من زینب بودن.. 😭😭😭 ♻️گفت سالار نیزه نشین زینب حسیین ♻️نمیگویم دگر از روی نی با من تکلم کن دلم برای صدات تنگ شده.. چند روزه صداتو نمیشنوم.. اما حرفم این نیس.. 💠نمیگویم دگر از روی نی با من تکلم کن 💠نگاهت کرده آرامم به طفل خود ترحم کن ببین رقیه داره میمیره.. ... به چشم خارجی، دشمن تماشا میکند ما را 😭😭 من زینبم... دختر علی ام. اینا با انگشت نشونم میدن،،، میگن اینا مسلمون نیستن.. 😭😭 ❇️به چشم خارجی دشمن تماشا میکند مارا ❇️تو ای قرآن ناطق رفع این سوء تفاهم کن ☑️سر شروع کرد به قرآن خوندن... همه نگاه ها برگشت... هر چی سنگ داشتن به سر بریده زدن .. خجالتم میاد بخونم... انگار از قبل تمرین کرده بودن کوچیک و بزرگ سنگ میزدن به هدف میخورد.. یه بیت دیگه بگم سینه بزنید‌ 🟪به چشم خارجی دشمن تماشا میکند مارا 🟪تو ای قرآن ناطق رفع این سوء تفاهم کن ♥️ 🔷اگر بهر نماز شکر میخواهی وضوسازی 🔷ندارم آب با خاک سر زینب تیمم کن. ♥️ ♥️ 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍با دیدن این کلیپ جوری جیگرتون حال میاد که شیرینیش تا ساعتها زیر زبونتون می‌مونه ♥️ 🔻 🔺 🆔https://eitaa.com/matn_nohe
🍀🍀 بیا تا دم بگیریم ما بمیریم برای شاه صاحب دم بسوزیم بر آن آقا که موهای سپیدش به روی نیزه شد پرچم، بسوزیم به یاد هاجری که رفت و آمد ولی جاری نشد زمزم، بسوزیم ز داغ غارت پیراهنی سرخ سیه جامه در این ماتم بسوزیم به یاد ساربانی بی مروت که برد انگشت باخاتم بسوزیم ♥️ به یاد غیرت مرد علمدار بیا تا مثل یک محرم بسوزیم خلاصه تا بخواهیم ماجرا هست بیا سوته دلان باهم بسوزیم ♥️ بیا سوته دلان با هم بسوزیم غم عشقت بیابون پرورم کرد هوای وصل، بی بال و پرم کرد به مو گفتی صبوری کن صبوری صبوری طُرف خاکی بر سرم کرد 😭 ⬅️امان ای دل امان ای دل ⬅️امان ای دل امان ای دل اگه دلت کوفه و شام باشه،کربلا باشه… همین بسه.. روضه ی زینب.. آخه هروقت نگاه به سر بریده میکرد. ⬅️امان ای دل امان ای دل ⬅️امان ای دل امان ای دل ⬅️بسوز ای دل بسوز ای دل ⬅️بسوز ای دل بسوز ای دل آفتاب غرور ایلت را با نگاهت به جنگ شب بردی زخم های جمل دهان وا کرد تا که نام علی به لب بردی تا که حرف علی وسط آمد تازه شد داغ نهروانی ها دشنه در دست در کمین بودن فتنه ها کینه ها تبانی ها مکر صفین نقشه ای رو کرد تا دوباره سقیفه برد کند لشکر ظلم کوچه ای وا کرد تا علی را دوباره خرد کند 💠فهمیدی امشب میخوام چه روضه ای بخونم دیگه ♥️علی علی علی علی ♥️علی علی علی علی لشکر ظلم کوچه ای وا کرد تا علی را دوباره خرد کند کوفه از خشکی لبت دانست مست صهبای کوثری هستی نیزه از عمد زد به پهلویت چون که فهمید مادری هستی ♥️علی علی علی علی ♥️علی علی علی علی پیش چشمان باغبان پاییز تبرش را به جان تاک انداخت قد و بالای دیدنی ات را چشم شور عرب به خاک انداخت نمیدونی چه گلی داره میره.. نمیدونی جون حسین داره میره.. ناخودآگاه،،،؟دست خودش نیس… وداع کرده علی.. همینجوری داره پشت سر علی اکبر داره میره به سمت میدون... علی رفت.. یه وقت صدای علی اکبر بلندشده… ابتاعلیک من السلام اگه یه بار دیگه میخوای علی اکبرتُ ببینی عجله کن بابا.. حسین اومد. دید از دور یه عده نامرد، یه چیزیُ محاصره کردن. فقط این دستهارومیبینه بالا میره و پایین میاد. این نیزه ها و شمشیرهارو میبینه.. هر بار که دستها پایین میاد،حسین میگه آی دلم... 😭😭😭 صحرا پر علی اکبر شده.. چقد علی اصغر اینجاست. 😭😭 جوون خوش قد و بالای حسین‌ فَقَطَّعوا بالسّیوف اربا اربا 😭😭 فهمیدی دیگه ها.. اینی که همیشه روضه میخونمو گفتم.. بدنُ چید رو عبا.. یعنی بدن پاره پاره افتاده بوده.. آروم نباش… شب علی اکبرِ اهل حرم مات فقط حسین زبون گرفت فدات شه بابات امکان نداشت من بیام و جا نشی از پات جوون با ادب من علی اکبر پیغمبر کرببلا کو روی زیبات کو قد و بالات 😭😭😭😭 کو بال و پرت موذن من کو حنجرت چیجور بگیرم من در برت کجاش و بردارم?? 😭😭😭 چیجوری بگیرم من دربرت کاشکی بمیرم بالاسرت….. علی 😭😭😭 درخون تپیده مثل علی فرقت دریده جسم تو بریده بریده خدا تورو درهم خریده علی باور نمیکردم تو باشی پسرم دلت اومد ازم جداشی پسرم 😭😭 یه بوسه هم غنیمته وقت سفر با بوسه هم از هم میپاشی پسرم ♥️ چه جانگدازه… کشون کشون سجاد میاد تشییع جنازه یکی برش گردونه ورنه، جون میبازه آخه میریزه از عبا هی خون تازه 😭😭😭😭 وای چه دلخراش انگاری داره میاد باباش عباس گرفت زیرشونه هاش میکشه رو خاکا زانوهاش بمیرم دیگه توان نداره این زانوها 😭😭😭 قدکمونیه همه محاسنش خونیه چشماش سرخه و بارونیه جَوون داده و حیرونیه… بمیرم جلوبابا قتل جوون نامردیه 😭😭😭 حالاکه کشتیدش حالا دیگه بدنش و اربا اربا کردید 😭😭 جلوبابا قتل جوون نامردیه خندیدن به اشک اون نامردیه دونه دونه کندن گلبرگهای گل جلوی چشم باغبون نامردیه 😭😭😭😭 ♥️ ♥️ 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 .🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 باد آمد داد بالا پرده های خیمه را پس سنگ ها و بوته ها روی نوک انگشتها از جایشان برخاستندو آمدن از جان سراپاگوشه ای برگوش آنها ایستادندو نفهمیدند در خیمه چه رازی گرم گردش بود ناگفته چرا در چشم زینب بغض خواهش بود اما آنچه فاحش بود نور شمع خیمه بی گمان در حال کاهش بود چشم سنگ شد خسته زبس زل زد وبس که چشم زینب تا برادر خیره شد پل زد از این تصویر از نو سبز شد هر بوته و گل زد چه رازی بود سرگردان میان این دوتا عاشق دهان معشوقه لبهای هوا عاشق و ذره ذره خاک کربلا عاشق براین تصویر حتی شد خدا عاشق نمیشد تا بفهمی کیست عاشق کیست معشوقه دوتا عاشق که در جمعند بی معنی ست معشوقه فقط میدانم این راکه من بعد از ظهر عاشورا در این محموعه دیگر نیست عاشق نیست معشوقه دوتا عاشق پناه آورده درآغوش هم مست خدا مدهوش هم شب عاشورا توصیه های خویش زا گفتنی پس در گوش هم از راه ها و چاره ها شلاق و سنگ خاره ها یک کاروان آواره ها از درد گوش پاره ها از دانه ها از دام ها از کوفه ها از شام ها از خیزران و کام ها از گوشه ها پیغام ها از سنگ ها و بام ها حسییییین از داغ و دست برکمر از شمر وقتی تیغ بسته بر کمر حالا داره میگه ابی عبدالله این حرفهارو 😭😭 از داغ و دست برکمر از شمر وقتی تیغ بسته بر کمر از ظهر در گودال گل وقتی نشسته بر کمر در گوش هم گفتند از دست قلم گفتند از مشک و عدم گفتند حتی از حرم گفتند و در دلهایشان افتادشوری عشق یعنی درد دوری در غم هجر برادر تا چهل وادی صبوری هر نفس زنده به گوری عشق یعنی حنجری در آسمان نیزه هی قرآن بخواند چشم در چشمان زینب روی نی قرآن بخواند آی کوفه روی نی خون خداتان تا به کی قرآن بخواند پرده ها افتاد زینب دید در آینه ظهر روز فردا را کار علقمه دستان سقارا بدن های به خون رقصیده حتی اربا اربا را همه بی دست و بی پارا لگدکوبان گلهارا حسییییین سالار زینب سالار زینب سالار زینب حسییییین سالار زینب سالار زینب سالار زینب امشب و گفتم از شب عاشورا بخونم..شبی که ابی عبدالله بازینب یه درد دلهایی کردن.یه حرفایی زدن 😭😭 خواب دیدم در این شب غربت خواب دشتی عجیب و خون آلود خواب دیدم که پیکرم خواهر طعمه ی گرگ های وحشی بود اضطرابی به جانم افتاده که بیان کردنش میسر نیست یک جوان مرد باشرف زینب بین این ۳۰ هزار لشگر نیست ماجراهای عصر فردا را در نگاه تر تو میبینم راضی ام بر رضای معبودم تا سحر بوته خار میچینم هی می اوند پشت خیمه ها.گف میدیدم ابی عبدالله هی خم میشه.نگاه کردم..دیدم داره خارهارو جمع میکنه..بوته هارو جمع میکنه..فردا قراره رقیه ام از اینجابره. اونجایی که امام سجاد میگه همه فرار کنید..قراره نازدانه های من از اینجا رد بشن.قربون پاهای کوچولوت برم رقیه... حسییییییییین شب آخر وصیتی دارم زینب در نماز شبت دعایم کن عصر فردا به خنده ای خواهر راهی وادی منایم کن باغ سرسبزخاطراتت را غصه پاییز میکند زینب گوش کن شمر خنجر خود را آن طرف تیز میکند زینب عصر فردا از اهل بیت رسول زهر چشمی شدید میگیرند وقت تاراج خیمه های حرم چند کودک ز ترس میمیرند کوفیان شهره ی عرب هستند مردمانی که دست سنگینند رسمشان ست میوه را در باغ باهمان برگ و شاخه میچینند دور کن از زنان و دخترها هرچه خلخال در حرم داریم خواهرم داخل وسایل خود روسری اضافه هم داری عصر فردا بدون شک اینجا میوزد گرد باد خاکستر باصبوری به معجرت حتما گره محکمی بزن خواهر حسییییین باصبوری به معجرت حتما گره محکمی بزن زینب اینایی که من دیدم حیا ندارن..این نامردایی که من دیدم مردونگی سرشون نمیشه.. اصلا شرم ندارن.اصلا نامردی از وجودشون میباره..الان میبینم اون لحظه ای که به خیمه ها حمله میکنن.. رسید تا عصر روز عاشورا که زینب یه نگاه کرد در بیابان همه ناموس تو آواره شده روضه از این بالاتر میخوای؟؟؟ حسین. در بیابان همه ناموس تو آواره شده چادرو مقنعه ی خواهر تو پاره شده حسییییین حرفاشون و زدن شده روز عاشورا..شده اون وقایع هایی که ابی عبدالله گفته بود به زینب.که نمیتونم بگم..با این چند خط شعر هر چقدر خواستی گریه کن... تا اون ساعتی که زینب اومد توگودال..نیزه شکسته هارا کنار داد..سنگ ها و کلوخ هارو کنار داد.. 🔻🔻🔻🔻🔻
خبری نیست از تو و کفنت یوسف من کجاست پیرهنت یادگاری ز جنگ حک شده است مهری از سم اسب روی تنت تاخود حشر بر سنان لعنت که فرو کرد نیزه در دهنت میخونم و میگذرم پیرمردان ناتوان حتی با عصا میزدن بر بدنت آیینه بودی و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی قتلگاهت نگو که غوغا بود سر پیرهن تو دعوا بود آنچه در بین شعله ها میسوخت گیسوی دختران زهرا بود کاش مادر نبود در گودال از بد روزگار اما بود سیب من نرم همچو به شده ای زیر پاهای اسب له شده ای ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن هی روبدن حسیین.. حسییییییین 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 .🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas