eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
428 دنبال‌کننده
306 عکس
505 ویدیو
11 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
ما گرفتار شمائیم مدد یا زهرا عاشق کرببلاییم مدد یا زهرا دست بر دامن پاک علی و آل زدیم که مددکار ولائیم مدد یا زهرا هر زمان مثل تو دلتنگ علی میگردیم با علی عقده گشائیم مدد یا زهرا انبیاء ریزه خور سفره احسان تواَند ما همه اینگونه گدائیم مدد یا زهرا هر دَم و بازدم از نام تو دَم میگوئیم زنده از آل عبائیم مدد یا زهرا دست بوس تو شده خاتم پیغمبرها خاک بوسان تو مائیم مدد یا زهرا عمر اولاد پیمبر ثمره عمرم کم ما هم اولاد شمائیم مدد یا زهرا شهدا عبد و غلام کرم زهرایند ما غلام شهدائیم مدد یا زهرا تا قیامت به خدا پرچم زهرا بالاست زیر این سایه بیائیم مدد یا زهرا ♥️ ♥️ ♥️ شاخه ی تاخورده ی یاسم، از این گلشن نرو یا اگر که میروی باشد، بدون من نرو علی بی فاطمه میمیره 😭😭😭😭 همه ی مردم شهر، پشت کردن به من دلم خوشِ تو خونه، که فاطمه دارم 😭😭 یه سلام که میکنه بهم، تموم غم و غصه ی عالم از دلم بیرون میره تو دیگه تنهام نزار فاطمه… شاخه ی تاخورده ی یاسم، از این گلشن نرو یا اگر که میروی باشد، بدون من نرو قاتلانت دارند پیش من، جولان میدهند از رو عمد، مغیره(لعنه الله علیه) مسیرشو عوض میکرد که حتما چشم تو چشم بشه به علی(سلام الله علیه)، سلام بده 😭😭😭 نمیدونم میگیری من چی میگم??! خدا نیاره برا هیچکی… قاتلانت دارند پیش من، جولان میدهند جوشن خوبم، علی ماندست بی جوشن،نرو 😭😭😭 صورت پوشیده ات هم، روشنای خانه است رو بگیر، اما بمون درسته علی اذیت میشه دست به پهلو بگیر، اما بمون 😭😭😭 همینقد که هستی، علی خاطرش راحته بی خود نیست امام صادق فرمود خدا رحمت کنه اونی رو که بلند بلند برا مادرم گریه کنه صورت پوشیده ات هم، روشنای خانه است از شب تاریک ما، ای مشعل روشن نرو هی جوابم میکنی، هی التماست میکنم دست من بر دامنت ای سوخته دامن، نرو 😭😭😭😭 نذرها کرده است زینب،تا بمانی پیش ما هرشب میومد نماز میخوند میگفت خدایا مادرمو از این وضعیت نجات بده برا من زوده بی مادر بشم 😭😭😭 نذرها کرده است زینب،تا بمانی پیش ما فاطمه محض رضای دخترت، فعلا نرو خاک بر دنیا که از صدیقه شاهد خواستند کوریه کذاب ها، ای حجت مطلق نرو از اینجا به بعد شعر، مال امروزه اومد خونه، دید خونه مرتبه علی میفهمه… دیدی یه وقت کارگر میاری خونه، کارای خونه رو میرسه وقتی خانومت، کارای خونه رو انجام میده میفهمی که کار خانومته امیرالمومنین،،، خانم حضرت زهرا عشق اگه خلاصه بشه، فقط به علی و فاطمس فهمیده امروز، کار خونه رو خانومش حضرت زهرا انجام داده همه چیو مرتب کرده با اون دستای لرزونش، موهای زینب شونه کرده اومد دید موهای حسن، مرتبِ اما یه اشاره کنم… موهای حسین، پریشونه 😭😭 زینب یه امروز، موهای حسینشو پریشون دید یکی هم تو کوفه، دید سر حسین بالای نیزه موهاش، پریشونه 😭😭😭😭 اشاره کردما… خودش با دستای خودش، نون پخت اما اینی که امیرالمومنینو کشت، این بود دید فاطمه داره جارو میکنه خونه رو اول خوشحال شد گفت خدایا شکرت فاطمه ام خوب شده حالش یه چند قدم که برداشت، گفت بسه فاطمه هر قدم که برمیداشت… 😭😭😭 خیر باشد، باز نان پختی و جارو میکنی قصد رفتن که نداری، جان من تنها نرو بودنت لطف است در خانه، چه لاغر چه مریض بین بستر گر چه مانده هاله ای از تن، نرو داده ای هر چند به زینب، کفن هارا ولی مانده زهرا جان کمی از کار پیراهن، نرو زینبم… اون بقچه رو بیار آورد… دخترم، دستام رمق نداره بازش کن زینب سه چهارساله، بقچه رو باز کرد دید چنتا کفن توشِ دخترم، یکی از این کفنارو بده دست بابات علی، منو کفن کنه بیست و یک رمضان، یکی از این کفنارو بده دست داداشت حسن، بابات علی رو کفن کنه زینب یه نگاه کرد یه کفن موند و دوتا داداش 😭😭😭 دخترم، یکی از این کفن هارو 28صفر، بده دست حسین، حسنُ کفن کنه 😭😭 مادر، مگه حسینم کفن نداره?? 😭😭😭 مگه حسینم بی کفنِ?? ای وااای حسین… 😭😭😭 گفت نگران نباش این پیراهنو با دستای خودم دوختم روز عاشورا بده به حسین مانده زهرا جان کمی از کار پیراهن، نرو کربلا میبینمت در ازدحام نیزه ها با تن افتاده بین لشکر دشمن نرو خنجری با حنجری برخورد کرد،اصلا نبین یک قدم نزیک گودال حسین، اصلا نرو 😭😭 ♥️ 😭😭😭 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💠نمونده هیچ چیزی اگه از این بدن، علی 💠پس با تو گریه هات منو آتیش نزن علی ❇️حالا که این روزا بهت سلام نمیکنن ❇️دیگه چه فایده ای داره موندن من علی?? ⬅️بهتره که برم نمیتونم کاری کنم برای شوهرم ⬅️بغل نکردمش ناراحتی معلومه از چشای دخترم 😔اسباب زحمتم… سخته پرستاری از این زخم و جراحتم 😔سرفه که میکنم… خونی میشه پیراهنم میده خجالتم 😭😭😭 😢عشق من، شده وقت رفتن 😢از زهرا جون من دل بکن 🔷اسباب زحمتم… سخته پرستاری از این زخم و جراحتم 🔷سرفه که میکنم… خونی میشه پیراهنم میده خجالتم 😭😭 ✳️دیگه داره تموم میشه، دوختن این لباس ✳️این شب آخری دلم به فکر کربلاس 🔆خدا میدونه کلی حرف،توو سینه ی منه 🔆صداش کنید بیاد پیشم، دخترکم کجاس?? 🔆این شب آخری دلم به فکر کربلاس 😭😭 🟠قربون دخترم… 🔸میدونی فردا از خونه جمع میشه بسترم 🔸پس دیگه بعد از این، خانوم این خونه تویی وقتی که من برم.. ؟ 🟤بازم پیشت میام ▪️اون روزیکه گیر میکنی میون ازدحام 🟤لحظه آخرش ▪️باید سر حسینمو بگیرمش رو پام … 😭😭 🔵پیش من… تووی روز روشن لب تشنه گلوشو میبرن ♥️ 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
☑️خودشون سفارش کردن سر فاطمه رو رو زانو گرفت شروع کردن به حرف زدن، به درد دل کردن به سفارش کردن ☑️فاطمه گریه میکنه ☑️امیرالمومنین گریه میکنه فاطمه جان اگه من دارم گریه میکنم، همه سپاهم هم لشکرم،،، همه دار و ندارمو دارم از دست میدم تو چرا گریه میکنی?? ✔️عرض کرد علی جان، من برا غربت و مظلومیت تو گریه میکنم 😭😭😭 🔘فرمود فاطمه جان، نه تنها سلام نمیکنن جواب سلام منم نمیدن 😭😭 شروع کردن به سفارش کردن به وصیت کردن فاطمه ای که رشیده بوده… هیچی ازش نمونده ☑️گفت دوسه ماه کمتر و بیشتر از واقعه در و دیوار میگذره شب تا صبح، از دردپهلو خواب به این چشام نمیاد دختر طلحه هر وقت نفس میکشم، از سینه ام خون میاد… حالا داره وصیت میکنه … 🔵شبونه غسل و کفنم کن 🔵عبای کهنه تو تنم کن 🔵بدجوری مادریه بچم 🔵فکری به حال حسنم کن 😭😭 شب و نصف شب یهو از خواب بلند میشه میگه نزنید مادرمو همه صحنه هارو دید امام حسن 😭 یه گریز بزنیم تو کوچه?? نزن… 🟠ببین که مادرم جوونه 🟠جوونی قامتش کمونه 🟠میخواد پاشه، نمیتونه 😭😭 نزن.. ⚪️اونکه با تو کاری نداره ⚪️ببین که بار شیشه داره 😭😭 حسین… 🟤جونم رسیده دیگه بر لب 🟤یه خواهشی میکنم امشب 🟤با داداشت حسن، مرتب 🟤حواستون باشه به زینب 😭😭 🟪برات یه پیرهن گذاشتم 🟪ببخش اگه کفن نداشتم 🟪کاشکی میشد بودم عروسیت 🟪شب دومادیت، گل میکاشتم 😭😭 ♥️ حرفاشو زد سفارشارو کرد وصیتاشو گفت علی جان، حواست به حسنم باشه اون چیزی که حسنم دید، شما ندیدید علی جان، حسینم به تشنگی خیلی حساسه 😭😭 حواست باشه بالا سرش، هر شب آب بزاری انقدی که سفارش زینبُ کرد، سفارش کسیو نکرد در حین حرف زدن، دیدن خانوم زینب داره میاد گفت بسه دیگه ادامه نده اگه زینب مارو با این حال ببینه، میمیره زینب نمیتونه اشک چشای مادرُ ببینه اگه زینب، گریه های من و تورو ببینه میمیره یه گریزی بزنم… اگه بهترین غذای عالمو هم بیاری، اگه نمک نداشته باشه مزه ای نداره نمک همه ی روضه ها حسین… 😭😭 همه مراعات زینبُ کردن لذا ۱۹ رمضانم که نزدیک خونه شدن، گفت حسن حسین زیر بغلامو رها نکنید اگه زینب منو با این حال ببینه، میمیره ۲۸صفر هم پاره های جگر امام حسن هم تو تشتِ تا فهمید زینب داره میاد، گفت تشتُ جمش کنید اگه زینب این وضعو ببینه میمیره ❇️مگه یادم میره، شری که شمر اینجا به پا کرد ❇️مگه یادم میره با چکمه ها، رو سینه جا کرد ❇️مگه یادم میره چند ضربه زد، سرُ جدا کرد 😭😭 ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
چیزی از فاطمه نمونده بوده 😭😭😭😭 ♥️واااااااااای مادرم مادرم مادرم مادرم ⬅️فکر کردم رو به بهبودیست حال خانومم امروز خودش پا شد، همه ی کارارو انجام داد خودش شروع کرد به آب و جارو کردن خونه موهای بچه ها رو دونه دونه شونه کرده اما شونه زدن گیسوان حسین فرق داره 😭😭😭😭 من بی وضو موی تو را… 😭😭😭 💠فکر کردم رو به بهبودیست حال خانومم 💠ناگهان دیدم که تو داری وصیت میکنی یکی دوتا از وصیتای خانومو بگم ها؟؟… ♥️… ✅شبونه غسل و کفنم کن ✅عبای کُهنتو تنم کن ✅بدجوریه مادریه بچم ✅فکری به حال حسنم کن 😭😭😭 یه چیزایی پسرم میدونه بقیه نمیدونن دونه دونه بگم… ♥️ ⬅️جونم رسیده دیگه بر لب ⬅️یه خواهشی میکنم امشب ⬅️با داداشت حسن، مرتب ⬅️حواستون باشه به زینب 😭😭 تا روزیکه یه نگاه کرد گفت سالار زینب… 🔘تنها، شدم میان جمع نامحرم 🔘نظر نما به قامتم یک دم 🔘که جان من به لب رسیده 😭😭 اصلا درستشم همینه هی میری مدینه هی میری کربلا 🔶ناگهان دیدم که تو داری وصیت میکنی ☑️خانومم، پشت و پناه علی، همه سپاه علی دار و ندار علی،،، فاطمه جانم 🔵زینب از عجل وفاتی گفتنت تب کرده است بچه ها رو جمع کرد گفت برید وضو بگیرید، مادر میخواد براتون دعا کنه با چه امیدی اومدن نشستن کنار بستر مادر دستای کوچولوشونو بالا آوردن یهو یه جمله ای گفت مادر، دلشون ریخت اللهم عجّل وفاتی سریعاً خدا دیگه مرگ منو برسون 🟩 زینب از عجل وفاتی گفتنت، تب کرده است 🟩این دعاها چیست پیش بچه هایت میکنی?? زینب داره میمیره حسین داره میمیره حسن داره جون میده ☑️میگن بعد اینکه مصیبتی به کسی وارد شده، اونیکه داره گریه میکنه ناله میزنه رهاش کنید ☑️حواستون به اونی باشه که گریه نمیکنه بغض میگیرتش شاید دق کنه ☑️دیدید یه بزرگتر خونواده،،، فرزند ارشد خودشو کنترل میکنه که کوچیکترا عنان از دست ندن امام حسن مگه تو چی دیدی????? 😭😭😭😭😭 ✔️گفت قول دادم،،، به مادرم قول دادم چیزی نگم یکیشو بگم ها؟؟… 🟠ای کاش، خاک زبون وا میکرد 🟠کوچه، رازشو افشا میکرد 🟠حس بدی که داره این راه، چیه? 🟠هول و هراس این گذرگاه چیه?? 🟠گرفتگیه صورت ماه چیه?? 🟠قصه این کوچه ی غمبارو کی میدونه?? 🟠علت این خون رو دیوارو کی میدونه?? 😭😭😭😭 🟣هر چی مادر عقب تر میرفت 🟣نامرد، به سمت مادر میرفت 🟣حیا نکرد و بی هوا زد چرا?? 🟣لجش در اومد و با پا زد چرا?? 🟣سیلی به ناموس خدا زد چرا?? 🔵شکستن غرور بانو رو حسن دیده 🔵کبودیه گوشه ی ابرو رو حسن دیده 🟢تنگ غروبه تنگ غروبه 🟢از کوچه تا خونه حسن سینه میکوبه 🟢ای قد خمیده ای قد خمیده 🟢تو زیر دست و پا منم رنگم پریده 🟢آتیش به قلبم میزنه تا از فدک دم میزنه 🟢ببین چجوری بی حیا سیلی محکم میزنه 😭😭😭 🟢این دعاها چیست پیش بچه هایت میکنی?? 🟤هرچه میخواهی بگو ، اما حلالم کن نگو 🟤من خجالت میکشم اینگونه صحبت میکنی تو باید حلالم کنی ۹سال تو خونه ی من، با همه ی سختیا کنار اومدی حالا لحظه ی آخر داری آتیش به قلبم میزنی میگی حلالم کن… 😭😭 🔆خانه داری میکنی، دستاس خونی میشود 🔆با چه اوضاعی به ما لطف و محبت میکنی 🔆نان بپز، باشد ولی دیگر چرا پای تنور 🔆از سَری خاکستری، ذکر مصیبت میکنی ☑️زن خولی میگه بین چنتا زن، یه خانوم قامت خمیده ای سر بریده ای رو بغل گرفته ❤️‍🔥یمّاه یمّاه یمّاه یمّاه یمّاه ❇️فکر دوری از حسینت را نکن، میبینیَش ❇️قتلگاهش را تو قبل از ما زیارت میکنی ❇️خوشی ز عمر ندیده، صنوبری که خمیده ❇️قرار بعدیه ما، قتلگاه دم غروب کنار رأس بریده 💔… حسن خودشو انداخت رو سینه ی مادر کلمینی کلمینی مادر.. 😭😭😭 ارباب من و شما، صورت کف پای مادر گذاشت اینجا کف پای مادر به صورت ارباب خورده اما تو گودال… 🔷پا پس نمیکشه… همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه 🔷زینب رسید و گفت… مادر بیا ببین دیگه نفس نمیکشه 🔷تاختن… اونا که مُلک ری باختن بدجوری با همدیگه ساختن ♻️زیر و رو شدی پشت و رو شدی ♻️چجوری با مادرت روبرو شدی ♻️بی هوا زدن با عصا زدن ♻️جلو خواهر تو با کف پا زدن 😭السلام علی المرمل بالدما 😭السلام علی المقطع الاعضا 😭السلام علی من نحره منحور 😭السلام علی من صدره مکثور استخونای سینشو شکستن 😭😭😭😭😭😭 ♥️… ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas ⬅️
🍀🍀☝️☝️ خدا به خیر کند توی کوچه چادر مادر خدا به خیر کند توی کوچه چادر مادر اگر ز تار بیفتد اگر به پودر بماند فدک روایت تاریخ از غریبی زهراست قباله را چه کسی با غضب ربود،بماند چه میشود که زنی در نماز یومیه خود چه در قعود و قیام و چه در سجود، بماند چه در قعود و قیام و چه در سجود بماند 😭😭😭😭😭😭 ردّی از گوش تو تا کنج دهانت پیداست حجم درد است که بر سینه و جانت پیداست ماه در ابر حجاب تو اگر ناقص بود ماه پنهان شده در قد کمانت پیداست پشت هر حرکت شانه، نفست میگیرد سعی بیجا نکن از حد توانت،؟پیداست بریم جلوتر بریم اونجایی که امیرالمومنین داره غسل میده خانوم و ... تا علی دستی به زخمت می کشد هر نفس را او به زحمت می کشد زیر لب آه از ملامت می کشد هر چه میبیند خجالت می کشد 😭😭😭 زیر لب زهرا و زهرا می کند باز دارد روضه بر پا می کند همسرم،چشمان خود را باز کن صحبتی را با علی آغاز کن دیگر از من رو گرفتن چاره نیست این کبودی، جای پنج انگشت کیست?? دیدن صدای گریه ی امیر المومنین بلند شد دیگه..میدونی چرا..؟؟ گف خانوم… تازه دیدم زخم بازوی تو را جابه جایی های پهلوی تو را بستری بودی برای زخم ها گریه کردی پابه پای زخم ها بعد تو من ماندم و غسل و کفن شستن زخمت به زیر پیرهن 😭😭😭 بعد تو من ماندم و مسمار و در آیه های کوثر و دیوار و در بعد تو من ماندم و افسوس ها در هجوم هر شب کابوس ها با تو یک دنیا معما داشتم با تو زهرا آرزوها داشتم همدمی از جنس طاها داشتم ناگهان دیدم که تنها داشتم میشنیدم از دعای رفتنت گریه میکردم برای رفتنت آرومت کنم دیدگانت را به رویم بازکن 😭😭 دیدگانت را به رویم باز کن صحبت سر بسته ای از راز کن صحبتی از راز چشمان حسن کوچه گردی های پنهان حسن 😭😭😭 یاور دیرینه ام جان علی خط به خط شعر دیوان علی بی تو دنیا هم رهایم می کند با غریبی آشنایم می کند ممنونم اگر نروی میمیرم اگر بروی نمیدونم چه حسیه امشب.. دوس دارم همه روضه بخونن.. ممنونم اگر نروی میمیرم اگر بروی آخه تو میدونی امشب خونه ی علی چه خبره.. بچه ها اجازه ندارن داد بزنن. آستین به دهن ... آن دوره ی عشق و وفا یادش بخیر اون روزگار با صفا یادش بخیر امشب داره مرور میکنه 😭😭 شب عروسی یادته بابات میگف پیر شی به پای مرتضی یادش بخیر شب عروسی گفت خانه ام... ببخشیدا من، یه چندروزیه بابامو از دست دادم.. به حاج آقا گفتم،بزرگتری کرد ماکوچیکترهارو راه داد... اما گفتم خانم حضرت زهرا روضشه،مگه میشه ما نریم؟؟ خانم هجده سالش بود. مگه چندسالشه؟؟ هجده ساله تازه اول شکفتنشه،نه اینکه دست به پهلو راه بره. 😭😭 نُه سال زندگی کرد یه نگاه کرد گفت خانوم.. خانه ام فاطمه با رخت سفید آمده بود اهل شعر دوتا بیت بگم..من لال شم خانه ام فاطمه بارخت سفید آمده بود آنقدر سوخت که با پیرهن سوخته رفت دیدی آدم به چه کنم چه کنم میفته.. هی آب و اسماء ریخت..گفت آروم آب بریز..تنش درد میکنه.. 😭😭😭 این تن که غسل میدهم اینجا تن من است این پیرزن که خفته در اینجا زن من است 😭😭😭😭 ❤️.. شبونه غسل و کفنم کن عبای کهنتو تنم کن بدجوری که مادریه بچّم فکری به حال حسنم کن تمومه ها... همین چندخط که خوندم سینه بزن. ♥️.. دونه دونه شروع کرد به درد دل کردن.. ♥️ جونم دیگه رسیده بر لب یه خواهشی میکنم امشب به خدا که فهمیدی،،، خودت جلو جلو رفتی.. ♥️ جونم دیگه رسیده برلب یه خواهشی میکنم امشب با داداشت حسن مرتب حواستون باشه به زینب ♥️ برات یه پیرهن گذاشتم ♥️ ببخش اگه کفن نداشتم کاشکی میشد بودم عروسیت شب دومادیت گل میکاشتم ♥️ خوشی به عمر ندیده ، خدانگهدارت صنوبری که خمیده، خدانگهدارت ☑️قرار بعدی ما کربلا... جاااانم غروب عاشورا... کنار رأس بریده.. ♥️... ☑️به خدا همینه ها.. یوقتایی هضمش برای یه تعدادی سخت باشه که باید خودشون و وفق بدن. یه روضه ی خرابست که اینجوری بود.. هرکی یه گوشه ای روضه میخوند. یهو خانم ام کلثوم شروع میکرد به روضه خوندن. خانم تو باید کمک... گفت سر شب یه دختر اینجا یه حرفی زد، آتیشم زد. گفت عمه گرسنگی اَمانمو بریده.. یهو رباب یه گوشه شروع میکرد به روضه خوندن. یهو خانم ... خونه ی علی امشب همین وضعه.. درسته نمیتونستن بلند بلند گریه کنن، اما روضه ایِ... ⬅️به در نگاه میکردن گریه میکردن ⬅️به دیوار نگاه میکردن گریه میکردن ⬅️به بستر مادر نگاه میکردن.. امشب اینجوری شد‌‌. امشب هر کی یه گوشه دمی گرفت روضه میخوند.. تو تجسم کن خونه ی علی.... ... گفت فاطمه جان.. 🔷ماندنت چون شمع آبم میکند 🔷رفتنت خانه خرابم میکند به نظرم این یه بیت برای همه ی فاطمیه بسه ها 🍀🍀👇👇
🟣بازم یه داغ دیگه 🟣گوش کنید آی جماعت 🟣صاحب عزا چی میگه مادر هزار ساله به داغت اسیرم ☑️صاحب عزاداره روضه میخونه 😭😭 💠مادر هزارساله به داغت اسیرم 💠تا روزی که حق تو رو پس بگیرم 💠هر جایی که روضه باشه منم میرم چقد قشنگ میشه روضه… از زبون صاحب عزا از زبون امام زمان خونده بشه 😭 ♥️وای مادرم وای مادرم وای مادرم ♥️وای مادرم وای مادرم وای مادرم تو هم هم ناله شو 😭 😭 😭 مادرم 😭 مادرم 😭 مادرم یکی دیگشو بگم 🔰هزارساله که خونِ 🔰این چشای تَرِ من 🔰شیعه ها کم نزارید 🔰برای مادر من ☑️امشب سنگ تموم بزار برا مادر آقا. 🔰هزار ساله که خونِ 🔰این چشای تر من 🔰شیعه ها کم نزارید 🔰برای مادر من ❇️اهل مدینه اون روزا دِقِش دادن ❇️وقتی حرومیا به جونش افتادن ❇️همسایه ها فقط یه گوشه وایستادن 😭😭😭 ♥️وای مادرم وای مادرم وای مادرم ♥️وای مادرم وای مادرم وای مادرم نگرفتی... اهل روضه دل بِدَن... شب اولیّه خیلی باید متفاوت باشه. روزیه شبای روضه ی بعدیتو امشب بگیری. بماند که شب جمعه ست... امام حسین کمک حال من و شماست.. همون آقایی که تو نوجوونی تو کوچه های بنی هاشم...میگفت: ♻️همین جا همین مدینه سر مرا بِبُرید ♻️غلاف تیغ به بازوی مادرم نزنید 😭😭😭 🔷اهل مدینه اون روزا دِقِش دادن 🔷وقتی حرومیا به جونش افتادن 🔷همسایه ها فقط یه گوشه وایستادند ♥️وای مادرم وای مادرم وای مادرم ♥️وای مادرم وای مادرم وای مادرم ▪️سلام ایَّتُهَا الرَّشیدِه ▪️سلام مادر قدخمیده 🔸روضه ها سخته… کاش میشد خاک چادر تو رو بگیرم 🔸خدا میدونه… دوس دارم برای غربت علی بمیرم 🔹تنها دلخوشیم اینه آقام میاد 🔹روز انتقام میاد 🔹ربیعُ الاَنام میاد بخون با من ⚪️تنها دلخوشیم اینه آقام میاد ⚪️روز انتقام میاد ⚪️ربیع الاَنام میاد 🟡نمیشه که فقط براش زاری کنم 🟡باید برا اومدنش کاری کنم 🟡اماممو یاری کنم 🟡اماممو یاری کنم ♥️اللهم عَجِّل فَرَجَ الغَریبا ♥️اللهم عَجِّل فَرَجَ الغَریبا اینم سهم من از روضه ی شب اول. شب جمعه... حضرت عباسی ام نیتم اینه... جلسه قشنگ آماده بشه… عزیز و نور چشمم روضه بخونه‌،منم مثل شما گریه کنم صلی الله علیک یامظلوم نه اینکه این چندخط و بخوام بخونم مسیر روضه ی عزیزم عوض بشه..هر چی عشقشه بخونه.سهم من از شب جمعه و شب هفتگی که دور هم عشق بازی میکنیم. 🟩بازم شب جمعه ست 🟩هرکس که بیتابه 🟩حتما دلش بین زوار اربابه 🟪آی زائری که دیدی کربلا رو 🟪تو اون شلوغیا ببین خدا رو 🟨هرکسی وایستاد زیر قبه امشب 🟨دعا کنه همه جامونده ها رو 🟧تو ازدحام جمعیت بخونید 🟧غریب گیر آوردن آقای ما رو 🟫بازم شب جمعه ست 🟫زهرا تو گوداله 🟫گیسو پریشونه 🟫میخونه باناله چی میگه این مادر قدخمیده تو گودال؟؟ 😭 🔘بچه ی من که سر به تن نداره 🔘روخاک رها شده کفن نداره ✔️میخوام ببوسمش ولی نمیشه ✔️یه جای سالمی به تن نداره ◀️چادر خاکیمو به روش کشیدم ◀️کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭 ♥️ آه آه آه ♥️ آه آه آه بگو بگو… روضه بخون خودت ♥️ آه آه آه ♥️ آه آه آه الهی قربونت برم.الهی دورت بگردم.ایشالله به زودی توگودال دورهم جمع بشیم و حلقه ی عشق بزنیم .همین نوا رو باهم بخونیم. ♥️ آه آه آه ♥️ آه آه آه ⬅️من چه گویم به مدح بانویی ⬅️من چه گویم به مدح بانویی 🟤من چه خوانم به وصف او که سزاست محضر عزیزم درس پس میدم ⬅️مدح او هَل اَتی علی الانسان ⬅️وصف او کوثرست و اعطیناست ⬅️بسته بر خدمتش کمر مریم ⬅️خادم آستان او عیسی ست ⬅️بانوی بانوان عالم اوست ⬅️شاهد گفته ام حدیث کساست ⬅️شاهد گفته ام حدیث کساست ⬅️دیده ی دَهْر جز تو کی بیند ⬅️دختری را که مادر باباست ... دارم از گودال برت میگردونم... گریه کن شب جمعه ⬅️دیده ی دهر جز تو کی بیند ⬅️دختری را که مادر باباست بریم خونه ی بی بی... چه شبایی رو داره پشت سر میزاره.. همه رو جمع کرده کنار بسترش... فضه، اسماء، زینبین، حسنین‌ 🟣گل بودم و به باغ جوانی خزان شدم جانم به تو گریه کن سرحال 😭 یعنی این روزای من و نبینید 😭 🟤گل بودم و گل ساقه داره. 🟤گل ریشه داره، گل برگ داره اهل کنایه..شعرا نشستن... ☘☘👇👇
👌قسم به صاحب آهی که در نهاد من است 👌غمش نشانه ی پاکیه نژاد من است 🔻مسیر روضه، مرا میبرد به سمت خدا 🔺، ماهیت دین و اعتقاد من است 🔸مرا به پیر مُغان هیچ احتیاجی نیست 🔸کسی که پیرغلامش شود، مُراد من است 🔹به این امید به یادش، همیشه هستم که 🔹چو وقت مرگ فرا میرسد، به یاد من است ⬅️مقام سلطنتم میدهند در محشر ⬅️ اگر حسین بگوید که خانه زاد من است 😭😭 چه حُرمتیست که شرِّ گناه را کم کرد ☑️ما جلد شماییم ☑️ما جلد روضه های شماییم ☑️ما اصل و نسبمون برمیگرده به شما ☑️به نوکرای شما ☑️به خادمای شما ☑️از بچگی زلفمونو گره زدیم به پرچمتون 🔵بازم شب جمعس، هر کس که بیتابِ 🔵حتماً دلش بین، زوّار اربابِ ♨️آی زائری که دیدی کربلارو ♨️تو اون شلوغیا ببین خدارو ✅هرکسی وایساد زیر قبه امشب ✅دعاکنه همه جامونده هارو ⚪️تو ازدحام جمعیت بخونیم ⚪️غریب گیر آوردن، آقای مارو 😭😭😭😭 🔆بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله 🔆گیسو پریشونه، میخونه با ناله 😭بچه من که سر به تن نداره 😭رو خاک رها شده کفن نداره 🔘میخوام ببوسمش ولی نمیشه 🔘یه جای سالم به بدن نداره 💠چادر خاکیمو به روش کشیدم 💠کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭 ✔️ بازم شب جمعس، زهرا تو گوداله ✔️گیسو پریشونه، میخونه با ناله 🔥بچه من که سر به تن نداره 🔥رو خاک رها شده کفن نداره ⚡️میخوام ببوسمش ولی نمیشه ⚡️یه جای سالم به بدن نداره … 🥀چادر خاکیمو به روش کشیدم 🥀کسی نبینه پیرهن نداره 😭😭😭😭😭 🍃بازم شب جمعس، زهرا دلش خونِ 🍃زینب واسه مادر، هی روضه میخونه 🌱نبودی مادر ببینی چها کرد 🌱اونکه سر حسینتو جدا کرد 🍀نبودی مادر ببینی که لشکر 🍀چه آتیشی تو خیمه ها به پا کرد 🎋کاش توی قتلگاه بودی میدیدی 🎋اون گلوی پاره منو صدا کرد 😭😭 ✴️غم شده بر سرم آوار، برادر دیدی ✴️شده ام دست به دیوار برادر دیدی ✴️پابه پای لب تو، شمر مرا هم میزد ✴️خورده ام سیلی بسیار، برادر دیدی ✴️به نشان دادن انگشتر غارت شده ات ✴️ساربان میکند اصرار، برادر دیدی آه آه آه آه 💢دیدن منظره اش آه چقد سنگین است 💢همه گفتند به لبخند، که زینب این است 💢چادرش را که ندادند بگیرد به سرش 💢موقع رد شدن از جمع، سرش پایین است ❇️جلوی قافله، گهواره نشان میدادند ❇️همه اش زیر سر حرمله ی بی دین است ❇️یک نفر گفت که سنگش بزن، او خارجی است ❇️آن یکی گفت که نانش بده، او مسکین است 😭😭😭 ♻️یه روزی سایمو هیچکس رو زمین ندیده بود ♻️حالا با پای برهنه توی کوچه راه میرم ♻️این پایین خیلی شلوغه، همه گرم هلهله ان ♻️تو که اون بالا نشستی بهم بگو کجا میرن ✳️باورت میشه تموم تن من زخمی شده ✳️باورت میشه که مارو بی بهونه میزنن ◀️همه ی زنایی که شاگرد من بودن قدیم ◀️واسه ی دیدن اسیریه من اینجا اومدن ⚫️بوی سیب و بوی یاس خونمونو یادته؟ ⚫️حالا با بوی شراب و دود اینجا چه کنم؟ 🔷الشام، تو همین جمله خلاصه شد دردام 🔷روضه ی باز منه، نگاه از بام 🔶دم دروازه رسیدیم حسین 🔶ما که جز غم نچشیدیم حسین 🔳ما که خانواده ی عصمتیم 🔳حرفای بدی شنیدیم حسین 🌾ورودیه شهر شامات، حسین 🌾افتادیم توی مکافات، حسین 🍁دورمون غلام و رقاصه بود 🍁دم دروازه ی ساعات، حسین 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔸دعای پیر مغان وردِ صبحگاهِ من است 🔹منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔹دعای پیرمغان وردِ صبحگاهِ من است 🟣ز پادشاه و گدا فارغم به حمدالله 🟣گدای خاک در دوست پادشاه من است 🟤غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست 🟤جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است ♦️مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ♦️رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟩رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟢مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ☑️مگه اجل به سراغم بیاد، دیگه نتونم بگم حسین فلذا اگه یه روز نگم حسین میمیرم... ☑️لحظه شماری میکنم یه جا روضه ی آقام باشه، بیام بگم حسین و گریه کنم. ♥️ 👌تا یکی میگه میخوام برم کربلا هوایی میشم خیلی ها درک میکنن چی میگم. ☑️اونی که کربلا نرفته یه درد داره.. اما کربلا نرفته ها بیشتر میسوزن. داغ روی داغه ☑️به اسمش قسم لحظه شماری میکنیم اربعین بیاد، دوباره بیام کربلا. ♥️ ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
💠نمونده هیچ چیزی اگه از این بدن، علی 💠پس با تو گریه هات منو آتیش نزن علی ❇️حالا که این روزا بهت سلام نمیکنن ❇️دیگه چه فایده ای داره موندن من علی?? چقد عاشقونه… 💠نمونده هیچ چیزی اگه از این بدن، علی 💠پس با تو گریه هات منو آتیش نزن علی ❇️حالا که این روزا بهت سلام نمیکنن ❇️دیگه چه فایده ای داره موندن من علی?? ⬅️بهتره که برم نمیتونم کاری کنم برای شوهرم ⬅️بغل نکردمش ناراحتی معلومه از چشای دخترم آخ آخ آخ آتیشت میزنه 😭اسباب زحمتم… سخته پرستاری از این زخم و جراحتم 😭سرفه که میکنم… خونی میشه پیراهنم میده خجالتم 😭😭😭 به خدا باید برا این حرفا مُرد باید برا این روضه ها، جون داد 😭اسباب زحمتم… سخته پرستاری از این زخم و جراحتم 😭سرفه که میکنم… خونی میشه پیراهنم میده خجالتم 😭 عشق من، شده وقت رفتن از زهرا جون من دل بکن 😭😭 عشق من، شده وقت رفتن از زهرا ، جون من دل بکَن روضه ی امشبُ بخونم ✳️دیگه داره تموم میشه، دوختن این لباس با اون دستای لرزون که دیگه رمقی نداره حتی موهای زینبُ شونه بزنه داره برا حسینش لباس میدوزه ✳️دیگه داره تموم میشه، دوختن این لباس ✳️این شب آخری دلم به فکر کربلاس 🔆خدا میدونه کلی حرف،توو سینه ی منه 🔆صداش کنید بیاد پیشم، دخترکم کجاس?? زینب اومد… 🟠قربون دخترم… 🔸میدونی فردا از خونه جمع میشه بسترم 😭😭😭 🔸پس دیگه بعد از این… خانوم این خونه تویی وقتی که من برم نگران نباش زینبم 🟤بازم پیشت میام 🟤بازم پیشت میام ▪️اون روزیکه گیر میکنی میون ازدحام 🟤لحظه ی آخرش ▪️باید سر حسینمو بگیرمش رو پام 😭😭 ♥️ این چجور کشتنه?? حالا اومد سر حسینُ رو زانو گرفت ♻️این چجور کشتنه?? ♻️میزنن تو رو با صبر و حوصله ♻️این چه بد رسمیه?? ♻️میکشن تو رو به امید صله 🔰روایتِ تو مقتل، 3 ساعت افتادی 🔰روایتِ از رو اسب،با صورت افتادی 🔰سه ساعتی بیهوشی، با نیزه به هوش میای 🔰تأثیر زخم نیزه س، به لکنت افتادی 😭😭😭😭😭 ♥️ 😭😭 🟣تو تشنه بودی از قصد 🟣جلو تو آب میخوردن 🟣لباس احرامت رو 🟣یه عده حاجی بردن ⬅️دیگه به خواهرت نمیرسه صدات ⬅️تو رو اصلا کشتن بین عرفات 🔷یاشیب الخضیب 🔷ای غریب ای غریب ای غریب 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔸دعای پیر مغان وردِ صبحگاهِ من است 🔹منم که گوشه ی میخانه جایگاه من است 🔹دعای پیرمغان وردِ صبحگاهِ من است 🟣ز پادشاه و گدا فارغم به حمدالله 🟣گدای خاک در دوست پادشاه من است 🟤غرض ز مسجد و میخانه‌ام وصال شماست 🟤جز این خیال ندارم خدا گواهِ من است ♦️مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ♦️رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟩رمیدن از در دولت نه رسم و راه من است 🟢مگر به تیغ اجل خیمه برکنم ور نه ☑️مگه اجل به سراغم بیاد، دیگه نتونم بگم حسین فلذا اگه یه روز نگم حسین میمیرم... ☑️لحظه شماری میکنم یه جا روضه ی آقام باشه، بیام بگم حسین و گریه کنم. ♥️ 👌تا یکی میگه میخوام برم کربلا هوایی میشم خیلی ها درک میکنن چی میگم. ☑️اونی که کربلا نرفته یه درد داره.. اما کربلا نرفته ها بیشتر میسوزن. داغ روی داغه ☑️به اسمش قسم لحظه شماری میکنیم اربعین بیاد، دوباره بیام کربلا. ♥️ 🍀 🔸ای مسیحا دم رسول الله 🔸چون علی مَرهَم رسول الله 🔸سپر محکم رسول الله 🔸عزت پرچم رسول الله 🔸حمزه افتخار اسلامی 🔸مظهر اقتدار اسلامی 🔸درعبادت قیامتی داری 🔸با مناجات اُلفَتی داری 🔸بین میدان شجاعتی داری 🔸به علی چه ارادتی داری 🔸آسمان زیر گام پای شماست 🔸آخر عشق ابتدای شماست 🔸قد احمد زغصه ات تا شد 🔸تا که یک نیزه بر تنت جاشد 🔸آه بالا سرت چه غوغا شد 🔸بر سر غارت تو دعوا شد 🔸لشکری دور پیکرت آمد 🔸جگری را زنی به دندان زد 🔸گر چه خیلی بلا سرت آمد 🔸گر چه قاتل، برابرت آمد 🔸تا کنار تو خواهرت آمد 🔸یک عبا روی پیکرت آمد 🔸تا نبیند صفیحه حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا ♥️…سالار_زینب نمیدونی چه غوغایی میکنه این اسم… ♥️ 🔸تا نبیند حالت را 🔸وای از روضه های کرببلا کربلا چه خبر بوده؟؟ 🔰کربلا دشنه دارها بودند 🔰یک نفر نه،،، هزارها بودند 🔰وسط نیزه زارها بودند 🔰روی سینه، سوارها بودند 🔰آبروی قبیله غارت شد 🔰پیش زینب به تن جسارت شد 😭😭😭😭 برای این یه بندش معذرت میخوام همه نوکرا ببخشند. 🔰حرم الله در خطر افتاد 🔰رد شلاق بر کمر افتاد 🔰خواهری بین صد نفر افتاد 🔰بین بازار و هر گذر افتاد 🔰همه دیدند ضعف تن ها را 🔰مردها میزدند زن ها را ♥️ ♥️ ☑️وحشی, قاتل حمزه سیدالشهدا عموی پیغمبر بوده. سالها گذشت. ☑️اومد خدمت آقا رسول الله. گفت یا رسول الله، اومدم توبه کنم. پیغمبره... یا رحمت للعالمینه. گفت توبه ات خدا قبول کنه.. 🔘اما اینقدر از جلو چشام دور شو، اصلا نمیخوام ببینم... قاتل عموش بوده.. 🔘طاقت نداشت قاتل عموجانش و ببینه.. ... 🔘یه نگاه کرد دور و برش.. یه طرف شمره..یه طرف حرمله ست،یه طرف خولی.. 😭😭😭😭 کربلا تا کوفه و شام باید چشمش به کیا بخوره؟؟؟ 😭😭😭 حالا که کار به اینجارسیده بزار بعضی حرفارو بزنم. اسیر اسیره..فرقی نداره. حتی اگه اسیر پیغمبرم باشه. ☑️دخترها رو آوردن. گفتن این دختر حاتم طائیه... گفت آزادش کنید.گف آقاجان مگه فرقی هم داره برای شما. ☑️گف این باباش سفره دار بود... یکی نبود توی کوفه و شام بگه بگه این دختر علیِ 😭😭 این نوه ی پیغمبره... باباش سفره دار بوده. ♥️ جانم جانم جانم جانم… ♥️ اصلا روضه حمزه سیدالشهدا گریزهاش هر طوری گریز میزنی،میری سر سفره ی خانم حضرت زینب یاد یه روضه ای افتادم. عمربن عبدود، غولی بود برای خودش. تو عصر خودش یلی بود واسه خودش تو زور و بازو.. گفت تو یه جنگی وقت نکرد بره خونه سپرش و بگیره... ☑️یه بچه شتری و بلند کرد شده سپرش..با اون جنگید، و پیروز هم شدیم میشناختنش... تو عرب معروف بود. ✔️وقتی با امیرالمومنین جنگید‌، و به درک واصل شد،،، گفتن خواهرش داره میاد. ✔️خواهرش اومد یه نگاهی کرد..زره سپر شمشیر عبدود خیلی قیمتی بود. پهلوون بود برای خودش دیگه..اون موقع هم رسم بود غنیمت میبردن. ⬅️خواهرش اومد گفت هرچی میخوام گریه کنم نمیتونم.. اینی که تو رو کشته خیلی جوونمرد بوده.. ⬅️امیرالمومنین آقای همه ی عالم فرمود اسم و رسم داره برای خودش... درسته کافره...اما این نباید برهنه بشه. نباید ابروش بره.. اومد تو گودال. گفت حالا که سر نداره، با یادگار مادرم که پیراهنش باشه حتما میشناسمش. 💔 🟠ای زینت دوش نبی 🟠تو روح و جان زینبی 🟠تو آبروی عرشی و 🟠در زیر سم مرکبی ♥️ جانم جانم جانم جانم ♥️ ♥️ ♥️ این اسم از فاطمه، دل برده. من و تو چیکاره ایم؟؟ دلم برا کربلا تنگ شده... 😭😭😭 در همین گودال, دست و پا میزد مادرش زهرا را صدا میزد 🍀 😭😭😭😭 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 کوبیده ام کلون دری را زکودکی من دوست داشتم سفری را ز کودکی وقتی که خوب در به در مشهدش شدم از من گرفت دربه دری را ز کودکی بالا سرم که گنبد زردش طلوع کرد در سایه اش کشاند سری را ز کودکی خیلی قرار بود بیفتم به قعر چاه او دفع کرد هر خطری را زکودکی خیلی قرار بود بیفتم به قعر چاه او دفع کرد هر خطری را ز کودکی آمد مرا بدست رضا داد تا ابد داده پدر به من پدری را ز کودکی از ابتدا رفیق شدم با رضا فقط وا شد زبان من به رضا یا رضا فقط ♥️ هر نوکری برای رضا کار میکند  ماهیتاً برای خدا کار میکند ما دخل و خرجمان ز غریبه نمیرسد از دست توست هرچه گدا کار میکند آن کودک فلج که به دستت شفا گرفت حالا جوان شده سرِ پا کار میکند هر زائری رسید به من هم افاضه شد این خاک پا، شبیه طلا کار میکند فهمیدم از پری که به خُدّام داده است طاووس هم برای شما کار میکند ♥️ طوری که انقطاع ز مردم سعادت است وابستگی به قبله هفتم سعادت است دانه بهانه ایست مرا زائرم کنی پس پر زدن به نیت گندم سعادت است در ازدحام دور ضریح تو خوشترم قطره شدن میان تلاطم سعادت است صحن عتیق برد مرا صحن آینه از مشهد امدن طرف قم سعادت است یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو بین گدا و شاه تفاهم سعادت است داده به سفره ام چه صفایی چه عزتی یک دانه ی برنج ز بشقاب حضرتی ♥️ وقتی رسید فیض شما دم به دم به ما آمد لباس مشکی خُدّام هم به ما یک گوشه چشم کردی و قومی اسیر شد خیلی زیاد ساخت همین لطف کم به ما بعد از نماز صبح به هرصحن سر زدیم پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بیتی جدید داد، خود محتشم به ما شش گوشه جلوه کرده دراین چهار گوش تو داده همیشه بوی حسین این حرم به ما یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی فک کنم گفتم... 👌اونایی که روزیه کربلاشونو میخوان... روزیه محرمو میخوان‌. 👌اشک محرم و حال محرم و از امام رضا میگیرن.. ☑️گفت خود امام رضا سیاهی میزد برا جد غریبش حسین. مشغول کارکردن... 🔘ابابصیر میگه یوقت دیدم آقام امام رضا یه گوشه ای نشست.شونه های مبارکش تکون میخوره.. ☑️مثل ابر آسمون داره گریه میکنه. ✔️گفتم الهی دورت بگردم. ✔️چه اتفاقی افتاده؟ ✔️چرا گریه میکنی؟ ☑️فرمود همینجوری که داشتم سیاهی میزدم ، صدای مادرمو شنیدم. بُنیَّ قتلوک و من الماء مَنَعوک… ♥️ یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو از میهمان تشنه ی دور از وطن بگو شرح مُرمِّل بِدِما را نمیدهی؟ از اسب های رفته بروی بدن بگو حالا که وقت گفتنش از حال میروی انگشت را نگو ز عقیق یمن بگو ♥️ اصلا بگو لباس تنش را که برده است؟ از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو 😭😭😭 از نعره ها و عربده های هزار مست از ماجرای سوختن چند زن بگو 😭😭😭 آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود دور عقیله لشکری از نیزه دار بود 🍀🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔰: ⬅️به سمت گودال از خیمه دویدم خبر اومد مغیره با هیزم ناله ی من گم شد، تو خنده ی مردم سیلی و مسمار شد اجر جهاد من صدا زدم فضه برس به داد من در روی تو افتاد، از روی در رد شد تو رو زدن اما، برای من بد شد غلاف شمشیر و بازوی یار من مغیره میخنده به ذوالفقار من با گوشه ی چادر، اشکتو پاک کردم آرزوهامو من همونجا خاک کردم 🔘یه طرف مولا میگه 🔘یه طرف خانوم میگه 🟠آقای من 🟠آقای غریب من 😭😭😭😭 با گوشه ی چادر، اشکتو پاک کردم آرزوهامو من همونجا خاک کردم با آتیش او در، تو سوختی و ساختی روی من و محسن، عباتو انداختی دلا کجا رفت از، این روضه ی مادر?? عبا میشه تابوت، برا تن اکبر کرببلایی شد دلای زهرایی چه ارباً اربایی چه ارباً اربایی 😭ولدی… 😭ولدی… 😭ولدی… فَقَطَّعوا بِالسُّیوف ارباًاربا… 😭😭😭😭 ولدی علی عَلَی الدُّنیا بَعْدَکَ العَفا فرزندم  ،دیگر بعد از تو اف بر این دنیا 😭😭😭😭😭 بازم یه جا دیگه عبا به کار اومد حرمله وقتی که تیر سه شعبه زد علی رو تا خیمه زیر عبا اورد ربابم اونجا مرد، ربابم اونجا مرد علی لای علی لای علی لای لای ☑️ حضرت زهرا به این روضه حساسه تیر خلاص امشب، روضه ی عباسه چجوری تا خیمه تورو بیارم من?? عبا ندارم من عبا ندارم من ♥️ اباالفضل… یل دلاور من امیر لشکر من پاشو برادر من ابالفضل… از چه به خون نشستی نه سر نه چشم و دستی پشت منو شکستی ابالفضل… حرم تو سوز و آهِ رقیه بی گناهِ ☑️از همین الان نقشه چیدن برا بچه ها ☑️از الان تو فکرشونه چجوری رقیه مو کنک بزنن 😭😭😭😭 ♥️ 😭😭 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
منو این همه مصیبت منو زینب منو زینب ای ز من،بریده دل،ای رفیق نیمه راه خفته ای چرا به گِل،ای رفیق نیمه راه مردم از داغ جدایی مردم از داغ جدایی نیمه جان علی،جوان علی گل نیلوفر، کمان علی ❎فاطمه جان بمان به جان علی ❎سخنی حرفی هم زبان علی ⬅️ رو نگیر انقدر از من زهرا 💠پشت من،تکیه گاه نیست،بمان 💠همدمی غیر چاه نیست،بمان دور حیدر،سپاه نیست،بمان خانه ام روبه راه نیست،بمان ⬅️ ❤️ ❇️با منه خسته،خوب تا کردی ❇️سر شب،مرگ را دعا کردی پای تابوت را که وا کردی کفنت را چرا سوا کردی؟! ⬅️به دلم میزنی شرر،زهرا غم گرفتی و حرف غم نزدی تا سحر سوختی و دم نزدی شانه بر موی دخترم،نزدی حرفی از زخم سینه هم نزدی 🔹گفت قریب به دوسه ماه از واقعه در و دیوار میگذره هروقت نفس میکشم... 😭😭 ❤️ با مدینه تو بی حساب شدی خانه به خانش عذاب شدی چقدر رو زدی جواب شدی سر من از خجالت آب شدی ⬅️جلوی مردم گذر،زهرا من که یادم نرفته چین خوردی جلوی دخترت،زمین خوردی هم کشیده از آن لعین خوردی هم به دیوار،با جبین خوردی ⬅️که علی را شبیه سپر،زهرا با چه وضعیتی رسیدی تو وسط کوچه میدویدی تو شال من را که میکشیدی تو حرف های بدی شنیدی تو 🔹اصلا نیتشون این نبود که درُ بشکونن یه در چوبی،با یه لگدم باز میشه اونم نه یه نفر،،، قریب به 40نفر پشت در درُ آتیش زدن که خونه رو با اهلش بسوزونن خانوم حضرت زهرا،پشت در یکی داد زد،امروز به هر قیمتی شده باید علی رو ببریم برا بیعت مادر من و شما فرمود: مگه از رو جنازه من رد بشید یکی داد زد، اگه کار به اینجا بکشه از رو جنازتم رد میشیم امروز باید علی رو ببریم در،نیم سوخته با یه اشاره هم باز میشه فاطمه پشت در، دوتا دستش به دو طرف در... تجسم کن این در که لگد بخوره این در،کجا باید بیفته؟؟!! معطل نکردن همچین که در افتاد،،، خاک تو دهنم اینجوری دارم روضه میخونم و اینی که در رو فاطمه افتاد،قریب به 40نفر وارد منزل شدن صحنه رو تجسم کن غیرتیا ببخشید منو همینقد بهت بگم امیرالمومنین تا این صحنه رو دید، گفت یکی یه عبایی بندازه رو 😭😭 روضه رو شنیدید بیهوش شد و به هوش اومد نگفت پهلوم نگفت بازوم اماممو کجا بردن؟؟ آقای غریبمو کجا بردن؟؟ آقارو با سر و پای برهنه و دست بسته سمت مسجد میبردند بعضیا گفتن یه دست به دیوار گرفته یه دست به پهلو حسنو صدا زد حسینو صدا زد امام حسن یه طرف زیر بغل مادرو گرفت امام حسین یه طرف زیر بغل مادرو گرفت... امام مجتبی میگه یه چند قدم که رفتیم دیدم شونه هام سنگین شده خوب که نگاه کردم دیدم مادرم دوتا پاشو به زمین میکشه برا روضه حضرت زهرا باید غیرتی گریه کنی بیخود نبود امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه کسی رو که برا مادرم بلند بلند گریه میکنه رسید به امیرالمومنین، به هر زحمتی بود شال آقارو گرفت، بی حیا داد زد چرا بیکار نشستی؟؟ دست فاطمه رو کوتاه کن دیدی یه جا دعوا میشه،،، دوستاشو صدا میزنه رفیقاشو صدا میزنه دست جمعی دعوا میکنن تو این شلوغی وقتی دعوا میخوابه، میری جلو میبینی یکیخونی افتاده میگه کی زدتش؟ میگی تو این شلوغی نفهمیدم هرکی از راه رسید،زد گریه کنا... سینه زنا مادرمونو تو کوچه اینجوری زدن هرکی از راه رسید،زد.. میدونم الان دلت کجا رفت نزن،ببین که مادرم جوونه جوونی قامتش کمونه میخواد پاشه،اما نمیتونه نزن اونکه با تو کاری نداره ببین که بار شیشه داره 😭😭😭😭 آقامونم تو کربلا دوره کردن و زدنش تو گودالم تو شلوغی،هرکی رسید زد حسین... 😭😭😭😭 مگه یادم میره شری که شمر،اینجا به پاکرد مگه یادم میره با چکمه هاش رو سینه،جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد ... 😭😭😭 یه جمله دیگه بگم و سینه بزنیم زنای محجبه و متدینه با نامحرم،چش تو چش حرف نمیزنن امام حسن میگه بی هوا زد مادرمو حرف از بی هوا زدن میشه،دلت کجا میره؟؟ ♻یکی هم بی هوا موهاشو گرفت هی گفتم بهش، میام میام میام موهامو نکش،میام میام میام هرکی رسیده، بهم میخنده وَرَم چشامو، داره میبنده دختر شامی،کنایه ام زد ببین موهامو چقد بلنده 😭😭😭 🔵میگن جلو چش بچه کوچیک سعی کنید گوسفند،سر نبرید پدر و مادرا حواسشون باشه جلو چش بچه های کوچیک،دعوا نکنن 🔵بچه کوچیک صحنه های تلخ و وحشتناک ببینه، افسردگی میگیره شبا تو خواب کابوس میبینه خبره های روضه گرفتن چی میخوام بگم ☑️یهو از خواب بلند شد گفت من بابامو میخوام.. لج کردا هی میزد خودشو،، امشب من بابامو میخوام باید بابامو ببینم 😔مُلا اسماعیل میگه این دختر صحنه های تلخ و وحشتناک زیاد دیده ☑️حتما کابوس دیده تو خواب دیده باباشو دارن میزنن تو خواب دیده باباشو دارن سر میبرن حتما تو خواب دیده بزم شراب،،، چوب خیزران لب و دندان 😭😭😭😭😭 ... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
به زیر بیرق دار البکاء مادرتان   عزا گرفته‌ام آقا برای مادرتان نشسته‌ام که بریزم شبیه  قطره‌ی اشک تمام هستی خود را به پای مادرتان نوشته‌اند برای همه دعا میکرد نیازمند دعایم، دعای مادرتان تمام عالم از این روضه رزق میگیرند شدند عالم امکان ، گدای مادرتان به زیر چادر زهرا، آنچه که خیر است و روضه اش شده دارالشفای مادرتان به این امید که اُم الحسن، شفا گیرد قنوت بسته ام آقا، برای مادرتان شنیده ام که نمازش شده ست بی جوهر شنیده ام که گرفته صدای مادرتان 😭😭😭😭 ☑️بعضی واژه ها تو ذهنت روضه سازی میکنه شنیده ام که گرفته صدای مادرتان… یه دختر سه ساله هم انقده بابا گفت، صدا جوهره نداشت 😭😭😭😭 نبوده اجر رسالت حکایت کوچه نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان 😭😭😭😭 ♥️ ♥️ ♥️ نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان دوباره شد شب جمعه، خدا کند برسم به روضه خوانیه کرببلای مادرتان دوباره میرسد از مَضجَع شریف حسین صدای زمزمه ی وای وای مادرتان یُمّاه یُمّاه یُمّاه ♥️ در دل گودال، آمده زینب و بوسه زد به گلویش به جای مادرتان 🔹ته گودال نرو… نیزه رو تو بدنت جا میزنن 🔹واسه ی کشتنت… 🔹جماعت به هم بفرما میزنن 🔸سه ساعته که ذبحت 🔸طاقتتو برده آه 🔸سرت رو خولی میخواد 🔸که خورجین آورده آه 🟤سه ساعته که چشمات 🟤به سمت خیمه مونده ☑️قربون اون آقایی برم نگران کشتنش 😭😭😭 ♦️سه ساعته که چشمات ♦️به سمت خیمه مونده ❇️سه ساعته که با زخم ❇️جسمتو چین خورده آه ♥️ آه ♥️ آه ♥️ آه ♻️روایتِ تو مقتل، سه ساعت افتادی آه ♻️روایتِ از رو اسب، با صورت افتادی آه 🔰سه ساعته بیهوشی، با نیزه به هوش میای 🔰تأثیر زخم نیزه س ، به لکنت افتادی آه ♥️ تا خوده حشر ، بر سنان لعنت که فرو کرد نیزه در دهنت 😭😭😭😭 آینه بودی و ترک خوردی از همه بی هوا کتک خوردی 😭😭😭 ته گودال نرو… نیزه رو تو بدنت جا میزنن واسه ی کشتنت… جماعت به هم بفرما میزنن 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
آآآآآآآآآآی 🔸سه غم اومد به جونم، هر سه یکبار 🔸غریبی و اسیری و غم یار 🔹غریبی و اسیری چاره داره 🔹ولی آخر کُشَد ما را غم یار ▪️غم یار و غم یار و غم یار ▪️غم یار و غم یار و غم یار 🟠کار تنش زیاد، ولی وقت من کم است ☑️میدونی دیگه، بچه های حضرت زهرا اجازه داد زدن نداشتن ☑️برا همین آستین تو دهن گذاشتن که صدای گریشونو همسایه ها نشنون 😭😭😭😭 🟠کار تنش زیاد، ولی وقت من کم است 🟠یک شب برای شستشوی این بدن کم است 😭😭😭 🟤بانوی من نحیف نبود،اینچنین نبود 🟤نگاه میکنمش، ظاهراً کم است 😭😭 ▫️ای وای ای وای ای وای ای وای ▫️ای وای ای وای ای وای ای وای در زیر پارچه… فرمود از رو لباس، منو غسل بده 🟣در زیر پارچه، وَرَمَش گم نمیشود 🟣انقدر واضح است که یک پیرهن کم است 🔵باید چگونه جمع کنم این بساط را?? 🔵فرصت کم است و آب کم است و کفن کم است 🟪مسمار را خودم زده بودم به تخته ها 🟪باید بمیرم پشیمان شدن، کم است ♦️گیرم حسین دق نکند، اینچنین ولی ♦️گریه برای داد، برای حسن کم است ☑️اگه یکی داغ میبینه، اونیکه داره گریه میکنه رهاش کنید بزار گریه کنه حواستون به اونی باشه که گریه نمیکنه ☑️اینی که بغض،،، احتمال دق کردنش داره 🔘امام حسن یه همچین حال و روزی داره 😭😭😭 مخصوصاً امشب سفارش کرد بچه ها… ✔️سفارش مادرتونه کسی نباید صدای گریه تونو بشنوه تا یه جا گریه برای داد، برای حسن کم است ♥️ ❇️آینه آمدی، ترک خورده میروی ❇️یعنی برای بردن تو چهار زن کم است ✅پیراهن حسین که کارش تمام شد ✅پس جای غصه نیس اگر یک کفن کم است 😭😭😭😭 🔰بالَت ، پرت، تنت همه ی پیکرت،،،خدا 🔰این زخم ها زیاد، ولی وقت من کم است 😭😭😭😭😭 🔰بالَت ، پرت، تنت همه ی پیکرت،،،خدا 🔰این زخم ها زیاد، ولی وقت من کم است ☑️معمولا لحظه آخر، بند کفنُ میخوان ببندن میگن بچه ها… محارم بیان آخرین وداع رو بکنن ☑️بچه ها خودشونو انداختن رو بدن مادر حسن، حسین، زینبین ☑️یکی صورت کف پای مادر گذاشت ✔️غوغایی شده ✔️ندا اومد یا علی ✔️آسمونیا طاقت ندارن، بچه ها رو از بدن مادر جدا کنید ✔️بالاییا دارن دق میکنن ✔️طاقت ندارن 🔘امشب شام غریبانی بگیم یا امیرالمومنین، با احترام بچه هارو از کنار جنازه ی مادر جدا کردی آسمونیا طاقت نداشتن ☑️هرکاری کردن این دخترُ جدا کنن، نشد… تازیانه زدن نشد سیلی زدن، نشد ☑️چسبید بدن باباشو گرفت، باید کنار بدن پاره پاره ی بابام جون بدم ☑️یکی تو لشکر دشمن داد زد گفت من بلدم چیکار کنم… یه ناله ی کربلایی و یا علی مدد ⬅️چیکار کنیم?? ⬅️گفت همه حمله کنید سمت زینب 😭😭😭😭😭😭 🔘تا حمله کردن سمت زینب، گفت عمه مو نزنید 😭😭😭 ☑️دلم نمیاد این جمله رو نگم ☑️چه شام غریبانی بود خونه ی امیرالمومنین ☑️چه گریه هایی میکردن بچه های امیرالمومنین ♥️ ♥️ ♥️ اما اسم شام غریبان که میاد، من میدونم دلت کجا میره 😭😭 ☑️هیچ شام غریبانی، مثل شام غریبان امام حسین نمیشه چرا?? ◽️خیمه ها میسوزنُ ◽️مادرا میسوزنُ ◽️بچه ها میسوزنُ پا برهنه میدوم رو خار صحرا ◾️چادرا میسوزنُ ◾️دامنا میسوزنُ ◾️معجرا میسوزنُ ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
گریه کُنا رو باز باید بریم صدا کنیم فاطمیه رسید بیایید عزا به‌ پا کنیم حالا که قبر مادرُ نمی‌دونیم کجاست بیایید تو روضه حقشو بهتر اَدا کنیم 🍃چهل نفر زدن به ساقه‌های نازکِش چرا تَبر زدن؟ سوره‌ی کوثره، قابش گرفتنُ، روی سینه‌ی در زدن 😭😭😭 🍃هیچ‌کسی رو نداشت نگم که بارِ شیشه‌اشو راحت زمین نذاشت دنبالِ شوهرش دویید تو کوچه محسنو تو شعله جا گذاشت 🍁می‌افتاد، تا نشه دشمن شاد پا می‌شد دوباره وامیستاد گردیده بود قُنفُذ همدست با مغیره او با غلاف شمشیر این تازیانه می‌زد مادرِ هیجده سالمون خیلی آزُرده بود کاش پیش زینب این همه ضربه نخورده بود ما بچه‌های فاطمه مدیونِ فِضّه‌ایم اگه به داد نمی‌رسید همون جا مُرده بود 😭😭😭 🍀مردم چه بد شدن از وصیت‌های نَبی، ندیده رَد شدن پاره‌های تنش، تو کوچه و تو کربلا همه لگد شدن 😭😭😭 🔥کار به کجا رسید آتیشِ خونه دامنش به مَعجرا رسید محسن به میخِ در، سَرِ علی‌اصغرم به نیزه‌ها رسید بالای نیزه ها، رو میگیری همش شیرت نداده مادرش، دلخور شدی ازش شرمنده ام ازت، من با همه وجود خوردم اگه یه جرعه آب، اصرار عمه بود 😭😭😭 به نیزه دارت گفتم،من از دلم تاب رفته تکون نده نیزش رو، تازه گلم خواب رفته 😭😭 کار به کجا رسید آتیشِ خونه دامنش به مَعجرا رسید محسن به میخِ در، سَرِ علی‌اصغرم به نیزه‌ها رسید یا زهرا نبودی عاشورا انداختن بچتو زیر پا ♥️ ♥️ ♥️ 💠میشه بهم بگی، سپردیمون به کی 💠محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 💠هنوز نخوردم آب، که دارم اضطراب 💠من و تو میرسیم به هم، تو مجلس شراب 💠زینب تو با خولی، مسافر بازاره 💠کی بین این نامردا،هوای مارو داره 🔸نه تشنه رو آب دادن 🔸نه دشنه رو تیز کردن 🔸نه اینکه سر بریدن 🔸حسینُ ریز ریز کردن 😭😭😭😭😭 ♻️سرت رو نیزه میره دم صلاه ♻️یه عده اومدن به رمی جمرات 😭😭😭 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 😭یا شیب الخضیب، ای غریب 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
راز آیینه رو بر مَلا نکن خودتو اینهمه جابجا نکن الهی درد و بلات، به جون من در خونه رو تو دیگه وا نکن یعنی میشه دوباره صدام کنی? از دل این همه غم رهام کنی اینقدر به دنده هات فشار نیار نفست در نمیاد، سلام کنی زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زندگیمون داره زیر و رو میشه بودنت داره یه آرزو میشه زینبت رو تا میرم آروم کنم گریه حسین تو ، شروع میشه ♥️ ♥️ ♥️ گَرد غم نشسته روی دامنت چه بساطی شده جارو کردنت دیگه جون مرتضی، زمین نخور به خدا داره میبینه حسنت 😭😭😭 🔘جان علی، جان مرتضی، جان حیدر برا دلخوشیه من، کار خونه انجام نده ☑️تو داری برا دلخوشیه من جارو میزنی اما من رد خونُ میبینم 🔳تو که هربار زمین میفتی،حسن مثل بید میلرزه 😭😭😭 بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو 😭😭 ☑️یه موقعی یه زخم داری، یه جا از بدنت درد میگیره یکم که میگذره، آروم میشی دردت تموم میشه 🔘اما بعضی از دردها، به هم متصله مثلا اگه درد پهلو داری، نمیتونی سرفه کنی 😭😭 یه وقت میگی غلاف یه وقت میگی تازیونه یه وقت میگی سیلی اما یه موقع چهل پنجاه نفر، میریزن و میزنن ☑️کار به جایی رسیده وقتی اون دوتا نانجیب اومدن عیادت، گفت کمک کنید من سرمو برگردونم ☑️به اسمش قسم اصلا بنا نداشتم… گفتم امشب شعر بخونم بغض چشمای ترت، کشته منو زخمای بال و پرت، کشته منو اشک بند رخت خونه، در اومد شستشوی بسترت، کشته منو داغ حیدر تو، غربتش شده همه جا نقل مصیبتش شده دل رفتن به مسجد،ندارم قاتلت امام جماعتش شده 😭😭😭😭 زخم بازوت، دلمو تکون میده عطر پیراهن تو، بوی خون میده منو هرجا میبینه قنفذ پست غلاف شمشیرشو نشون میده 😭😭😭 مگه حرمتت، حریم حج نبود؟؟ کاشکی دشمن تو اهل لج نبود لااقل گیر نمیکردی پشت در کاشکی میخ گر گرفته، کج نبود 😭😭😭😭 لب من باید خداخدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه لب من باید خدا خدا بگه درد دل هاشو تو ربّنا بگه حسرتش علی رو داره میکشه محسنش نشد یه بار بابا بگه 😭😭😭😭 دلمو عذاب بی امون نده به من اسباب بازیشو نشون نده لالایی خوندن تو، عرشُ سوزوند اینقدر گهوارشو تکون نده 💔 💔 😭😭😭 ✔️یه مادری هم از کربلا تا کوفه و شام با طفل خیالی لالایی میخوند هی میگفت علی لای لای 😭😭😭 💔 💔 ✔️خدانکنه مادرت یا کسی رو که خیلی دوسش داری دکترا جوابش کردن، بگه چند ساعت یا یکی دو روز دیگه جون میده ✔️امشب برا امیرالمومنین حجت شده امشب شب آخر خانومشه 😭😭 ☑️بچه های خانوم فاطمه، معصومن میدونن شب آخریه که مادر تو خونه هست 🔲تو هم زبون بگیر بگو ای وای مادرم 😭😭😭 التماس امیرالمومنینِ… ⬅️حرف رفتن نزن چند روز ناخوش احوال حسن ⬅️واسه کی داری میدوزی پیرهن?? حرف رفتن نزن 😢خوشی ز عمر ندیده، خدانگهدارت 😢صنوبری که خمیده، خدا نگهدارت قرار بعدیه ما، قتلگاه،،، غروب عاشورا، کنار رأس بریده… ♥️ ♻️ ♻️وعدمون باشه وقتی که کربلا ♻️همه میرن و تاریک کربلا 💠ته گودال، تنی بی سر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده 💠روی زمین، پیکر مونده ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸وقتی میان سجده به معراج می پَری 🔸پِی میبرم که جنس پرت جور دیگریست 🔷حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد 🔷عطر بهشتی گذرت جور دیگریست 🔶در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست 🔶طعم زیارت سحرت جور دیگریست 🔹هادی ترین چراغ هدایت کلام توست 🔹نور چراغ شعله ورت جور دیگریست 🌱این جامعه ز جامعه ات رُشد کرده است 🌱محصول کِشت پر ثمرت جور دیگریست 🥀درندگان کنار تو آرام می شوند 🥀بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست ☑️به خیال خام خودشون آقا رو انداختن توی قفسی که پر از درنده بوده... که برن و برگردن کار آقاتموم شده باشه. برگشتن دیدن درنده ها، وحشی ها، پوزه هاشونو به خاک پای امام میمالن. احترام میکنن به امام هادی ♻️امامِ… معصومِ.. ☑️من میدونم بعضی از حرف ها کلیشه ای دیگه.. دلت یه جایی میره. ☑️درنده ها،حیوونای وحشی احترام گذاشتن به پسر فاطمه.. اما یه عده از خدا بی خبر.. 😭😭😭😭 🟣درندگان کنار تو آرام می شوند 🟣بر روی قلب ها اثرت جور دیگریست 🔰ارباب های ما همگی با سخاوتند 🔰امّا عنایت پدرت جور دیگریست ⬅️کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن ⬅️حال گدای پُشت درت، جور دیگریست ❇️زهری رسید و شمع وجود تو آب شد ❇️سوسوی نور مختصرت، جور دیگریست 💠دیگر گمان کنم جگری هم نمانده چون 💠خون لخته های دور و برت جور دیگریست ✅او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✅آه دمادم پسرت جور دیگریست من میدونم دلت کجاست عجله نکن 😭😭 ✳️او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✳️آه دمادم پسرت جور دیگریست ☑️خداکنه هیچ پسری دست و پازدن باباش و نبینه 😭 🟤شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد 🟤شُکر خدا کفن به تنت بوریا نشد 🟤شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد 🟤پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است 🟤آقا دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد 🟤تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا 🟤بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود 🟤شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سُمِّ اسب، پیکر تو زیر و رو نشد ♥️ 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سم اسب، پیکر تو زیرو رو نشد ☑️امام عسکری اومد نماز خوند برا پدر.. امام عسکری اومد غسل داد. کفن قیمتی آوردن. ☑️غریب بودی امام هادی...مظلوم بودی.. اون نانجیب بی احترامی زیاد کرد،،، دومی نداشت تو نامردی. آقا رو می آورد تو بزم شراب، با اون وضع... با اون حال و روز خودش شراب میخورد،تعارف میکرد به امام هادی اصلا حیا نداشت ⚫️وارد آن بزم تا آن شب شدم ⚫️سوختم پروانه ی زینب شدم امام هادی.... شیعیان اومدن محترمانه بدنتو تشییع کردن. امام عسکری اومد برات نماز خوند. احترام کردن شیعیان امام معصوم از دنیا رفت.به شهادت رسیده... امام هادی... کسی به زن و بچه ت بی احترامی نکرد. 😭😭😭😭 ♥️ امام هادی دست و پا زدی... اما سرت رو پای پسرت امام عسکری بوده. حرف از دست و پا زدن میشه، یه جا دلت میره. پا پس نمیکشه همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه زینب رسید و گفت مادر بیا دیگه حسین نفس نمیکشه 😭😭😭 ❇️تاختند… 🔻اوناکه مُلک ریُ باختند 🔻بدجوری باهم دیگه ساختند 🔻تو رو توی گودی انداختند ♥️ 💠زیر و رو شدی 💠پشت و رو شدی 💠چجوری با مادرت روبرو شدی؟؟ 💠بی هوا زدن 💠با عصازدن 💠جلو خواهر تو با، کف پا زدن ♥️ ای وای ابی عبدالله// ابی عبدالله// ابی عبدالله ای وای ابی عبدالل// ابی عبدالله// ابی عبدالله باسر و پای برهنه،،، بادست بسته آقا رو میبردن بی احترامی میکردن... همین یه بیت و گفتم برات… 🟣وارد آن بزم تا آن شب شدم 🟣سوختم پروانه ی زینب شدم شاید تو ذهن امام هادی این روضه مرور کرد. یهو یه نامرد سرخ مویی وارد بزم شد.. رو کرد به اون نانجیب گفت معلومه خیلی شادی گفت روز پیروزی منه. آره هر چی بخوای میدم. بی حیا اشاره کرد به نازدانه ی حسین غم بود و درد… عرق سرد یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد 😭😭😭😭😭😭😭 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔹درد بسیار،به دنبال دواییم هنوز 🔹چشم بر دست طبیبیم،به نواییم هنوز 🔸هرچه از یار رسد بهر غلامش نیکوست 🔸باهمه فقر،خریدار بلاییم هنوز 💥آبرو دار بود،هرکه شود سائل یار 💥خوب یا بد، همه از لطف، گداییم هنوز 🔵با همه غفلت و آلودگی و بارگناه 🔵طالب دیدن آن وجه خداییم هنوز ♻️بارها توبه شکستیم، به ما فرصت داد ♻️پُر خطاییم، به دنبال عطاییم هنوز ✳️گر نشد قسمت ما دیدن او، باکی نیست ✳️دل خوش هستم که راضی،به قضاییم هنوز 🔻تا کنون گر به غم یار، ارادتمندیم 🔻همه مدیون امام و شهداییم، هنوز ⚪️عمر رفت و دل ما زائر شش گوشه نشد ⚪️به خدا در هوس کرببلاییم هنوز دیگه نگام نمیکنی، با غصه دارم میزنی بهت میگم دوست دارم، ولی کنارم میزنی حسرت به دل تو این دیار زندگی سخت شده برام چند وقتیه تو خلوتام همش به فکر کربلام 😭😭😭😭 بد منم، بی کس منم، آقا شما مولا شما خشک و برکت منم،رحمت شما، دریا شما چله ی ترک گناهم،آخر سر کار کرد آنقدر که مادرت،ما را رسانده تا شما سودِ یک دفعه زیارت،ضربِ در سه میشود وقت مرگم با شما،قبر و قیامت با شما هی خرابش میکنم،هی تو درستش میکنی تا همیشه طفل بازیگوش من،بابا شما سفره ی ما، طوس و قم افتاده و با این حساب رزق را یا حضرت معصومه داده یا شما هیچکس غیر از شما، کاری برای من نکرد لاقیاس اِلّا شما، لا کریم اِلّا شما کربلایی که نرفتم را به مشهد دیده ام جور دوریه گدا را میکشی اینجا شما هیچکس مانند من، کفران نعمت کرده نیست چقد نمک خوردم و نمکدون شکوندم 😭😭 هیچکس مانند من، کفران نعمت کرده نیست بیشتر از هر کسی بد کرده ام، امّا شما بر در باب الجوادت، با سیه رو شد خطاب میخرم بار گناه، بار گناه شیعه را حتی شما دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت جایی ننوشتست گنهکار نیاید اصلا گنهکارا رو خوشکلتر تحویل میگیری اصلا رو سیاهارو بیشتر میخری 😭😭😭 ماه رجب، خیلیا میان مشهد خیلیا میان پابوست یه چند خطم روضه بخونم… آتشی از جگر سوخته اش رفت بالا رفت یک عبا روی سرش بود، تک و تنها رفت گفت میرم مجلس مأمون برگشتم اگه با همین حال بودم که هیچ… اگه عبا رو سرم بود، بدون کارم تمومه چقدر خورد زمین و نفسش بند آمد قریب به ۵۰ مرتبه، از مجلس مأمون تا خونه، افتاد زمین این حرفُ میشنوی یاد چه روضه هایی میفتی?? اول دلت میره مدینه، اون لحظه ای که امام حسن و امام حسین، خبر شهادت مادر رو دادند به بابا 😭😭😭😭 از مسجد تا خونه، چندین بار افتاد زمین … 😭😭😭 یه جا دیگم دلت میره از تل زینبیه تا گودیه قتلگاه، خانوم زینب به سر زنان… یا غیاث المستغیثین تا گودال، چنبار افتاد رو خاکا 😭😭😭😭 چقدر خورد زمین و نفَسَش بند آمد با مواسات، به درد کمر زهرا رفت زهر وقتی که اثر کرد، عطش می آید پای این تشنگی از پیکر آقا، نا رفت خواهرانش همگی چشم به راهش هستند به مدینه برسانید دگر آقا، رفت پسرش هم نتوانست که مانع بشود از پدر خواست بماند که پدر، امّا رفت باز هم حرف پدر با پسری آمد و بعد دل ما بی برو و برگرد فقط یک جا رفت پیرمردی ز روی اسب، خودش را انداخت به سر زانوی خود،پیش گل لیلا رفت هفت دفعه جگرش سوخت، علی را تا دید هفت دفعه ولدی گفت، کنارش تا رفت هر طرف دست که میخورد، ز هم میپاشید آخرش بین عبایی اکبرها رفت انقده با شمشیر زدن انقده با نیزه زدن بغض علی تو دلشون بود فقطعوه بالسیوف اربا اربا اربا اربا رو اینجوری تشبیه کردن تسبیح که پاره میشه، دونه هاش پخش میشه همه ی زمین کربلا شده علی اکبر هر جایی رو میدید، میگفت ولدی ولدی ولدی ولدی 😭😭😭😭😭 اسبای نجیب عرب، جوری تربیت میشدن، وقتی صاحبش زخمی میشد میاوردنش سمت خیمه هم از خانوم فاطمه زهرا نشون داشت هم از امیرالمومنین یه بی حیایی، نیزه به پهلوش زد یه بی حیایی هم عمود به فرقش زد امام حسین دید یه صدایی میاد ابتا علیک منی السلام سریع خودشو رسوند نزدیک که شد دید یه عده بی حیا، یه چیزی رو محاصره کردن شمشیر بالا میره، پایین میاد نیزه بالا میره، پایین میاد 😭 هر وقت که دستا پایین میومد، امام حسین میگفت وای جگرم… 😭 😭😭 جلو چشم بابا، روضه ی پسر خوندن خیلی سخته دارم روضه ی علی اکبرشو میخونم 🔅گیسوی پر از خون تو 🔅غمگین و زمین گیرم کرد 🔻ای دار و ندار لیلا 🔺داغ تو مرا پیرم کرد ▪️ستاره ی شب دل من ▪️تویی تموم حاصل من ▪️مرو بمان کنار قلبم 🔹کبوتر شکسته بالم 🔹فتاده ای مقابل من 🔹مرو بمان کنار قلبم نمیدونی چقد خندیدن به امام حسین وقتی علی اکبر افتاد آه… 🔸تا صدای خنده ی دشمن شنیدم 🔸تا سر نعش تو من، خود را کشیدم 🔸در تنت، یک جای سالم هم ندیدم ♥️ 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸یه گوشه بابا، سرش به دیوار 🔸یه گوشه چشمای حسین، خیره به مسمار 🟣حسن هنوزم، کابوس میبینه 🟣ماجرای کوچه براش هی میشه تکرار 😭😭😭😭😭 ☘بعد تو مادر، دل پریشونه ☘بهتر از اینم نمیشه بعد تو خونه ☘اگه تو باشی، دیگه مهم نیس ☘موهای من که چند روزه نخورده شونه ☘چادر تو، سر میکنم ☘خونه رو غرق عطر مادر میکنم ☘با خونه داری این روزا ☘روزای بی مادریو سر میکنم 😭😭😭 ☑️چادر مادر، سرش کرد داره نماز میخونه… مولا فضه رو صدا کرد فرمود ببین زینبم داره نماز میخونه آقا، زینبِ… دختر علیِ دختر فاطمه س یعنی چی داره نماز… گفت نه، ببین چجوری مثل مادرش داره نماز میخونه چجوری یه دست قنوت میره چادر مادرشو به سر کرده… 😭😭 یکم نگذشت گفت فضه دخترم داره دعا میخونه… هی زیر لب میگه خدا، بابام علی غریبِ 😭 🍁چادر تو، سر میکنم 🍁خونه رو غرق عطر مادر میکنم 🍁با خونه داری این روزا 🍁روزای بی مادریو سر میکنم 🍁برگرد به خونه، ای روشنایی 🍁دلم گرفته مادر کجایی?? 🍁هرجا که باشی، اینو میدونم 🍁تا آخر عمر، کنار مایی ♥️ ♥️ ♥️ 🍃من خنده هاتو به یاد میارم 🍃شبیه اَبرای بهار، همش میبارم 🍃حرف بهار شد، بعد تو مادر 🍃من دیگه تا آخر عمر بهار ندارم 🍃تابوت خالی، توو کنج خونه 🍃با هر نفس دلُ به آتیش میکشونه 🍃یه چیزی میگم اما باید تو 🍃قول بدی که بابام علی، چیزی ندونه 🍃توو یادگاریای تو 🍃جای یه گوشواره برا چی خالیه?? ☄من تازه فهمیدم چرا ☄داداش حسن بی تو همش یه حالیه 😭😭😭 ☄دل سوزوندی دشمن، حسود بود ☄برا همینه رخت کبود بود ☄اوج جوونی توون نداشتی ☄برای پیری یه خرده زود بود 😭😭😭 ♥️ ♥️ ♥️ ❇️خاطره هاتو، میگیم برا هم ❇️بلکه سبک شه داغ دوریه کم کم ❇️من میگم از اون روز که با لبخند ❇️شونه زدی موی منو با اشک نم نم ❇️حسن با گریه، میگه امیدم ❇️بریده شد تا سر راه، نامردُ دیدم ❇️طاقت نداشتم، چشامو بستم ❇️اما صدای ضربه دستشو شنیدم ❇️حسین میگه نصف شبا ❇️وقتی دلم از تشنگی میشد کباب ❇️مادرمونو میدیدم ❇️اومده بالای سرم با ظرف آب ♥️ کار هر شب مولا این بود بچه هارو میخوابوند با هزار زحمت… زینب میخوابید، حسن گریه میکرد با هزار زحمت، حسنُ میخوابوند، حسین گریه میکرد جای خالیه مادرُ میدیدن، بی طاقت میشدن،،، زار میزدن و گریه میکردن با زحمت بچه ها رو میخوابوند آروم آروم میرفت سمت قبر خانوم فاطمه زهرا، شروع میکرد به گریه کردن به درد دل کردن انقده تا صبح گریه میکرد مولا درد دلاشو به کی بگه?? 😭😭😭 قبلش با چاه درد دل میکرد بعد شهادتم میومد بالا قبر خانم فاطمه، با خانومش حرف میزد همه کس و کارم، تو هم تنهام گذاشتی رفتی 😭😭😭 همه دار و ندارم.. ؟ رفیق نیمه راهم 😭😭😭 یکی از این شبا، تا اومد حرکت کنه، یکی دامن مولا رو گرفت بابا… امشب منم باهات میام میدونم هر شب میری سر قبر مادرم دلم برا مادرم تنگ شده 😭😭😭😭 نشد که نشد هر کاری کرد که حسینُ آروم کنه، نشد حسینم آروم باش، یوقت داداش حسن و خواهرت زینب بیدار نشن دست حسینُ گرفت آوردتش نزدیکای قبر مادر حسین جان،،، اونجا قبر مادره 😭😭😭 خودشو انداخت سینه خیز رفت سمت قبر مادر مادر ببین حسینت اومده 😭😭😭😭 مادر ببین تشنه لبت اومده 😭😭 آی اونیکه برا حسین گریه میکنی اونیکه برا خانوم فاطمه زهرا اشک میریزی حضرت زهرا، زیر دین احدی نمیمونه حتی حسینش هر دیدی، بازدید داره اینجا حسین اومد مادر هم تلافی کرد کجا?? والشِّمرُ جالِس علی' صَدره 😭😭😭😭 ♥️ ♥️ ♥️ غم عشقت، بیابون پرورم کرد هوای وصل بی بال و پرم کرد به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری طُرف خاکی بر سرم کرد ♥️ ♥️ ♥️ الهی بشکنه دست مغیره 😭😭😭 روضه ی غریبونه بخونیم روضه، روضه ی مادره الان باید تو خونه ی علی باشی ما مجلس ختم گرفتیم برا خانوم فاطمه مردم مدینه خیلی نامردن یه روز زنای مدینه، گفتن خیلی داره بد میشه مجلس ختم گرفتن برا خانوم… رسم اینه ختم که میگیرن، صاحبین مجلس میان مجلس زنونه،امیرالمومنین که نمیتونه بره امام حسن و امام حسین هم که نمیتونن برن یه وقت از دور دیدن، دو تا دختر کوچولو… اما معمولا صاحبین مجلس خوش اومد میگن به مهمونا خوش اومد گفتن زینب، متفاوت بوده تا وارد مجلس شد، گفت زنای مدینه آیا از دست گریه های مادرم، راحت شدین یا نه?? 😭😭 آااااااااااای داد بیداد سه غم اومد به جونم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره ولی آخر کشد ما را غم یار چرا بال و پر ما را شکستی نهال بی بر ما را شکستی الهی بشکند قنفذ، دو دستت که دست مادر ما را شکستی 😭😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
السلام علیکِ یا اُمّا السلام علیکِ یا زهرا 🔸در زدن، وای اگر نوبت مادر برسد 😭😭😭 🔸وای اگر مادرمان زود دم در برسد 😭😭 🔹هان.. اگر مادرتان پشت در آمد به دفاع 🔹نگذارید که استاد لگد، سر برسد 🔘ان شاالله هیچوقت مادرتو تو این وضعیت نبینی 😭 ➖هان.. اگر مادرتان پشت در آمد به دفاع ➖نگذارید که استاد لگد، سر برسد 🔻مادری یک تنه در کوچه،اگر گیر افتاد 🔻لااقل داد بزن زود برادر برسد 🔵مادر حامله، چادر به سرش نیست هنوز 🔵وای اگر دست کسی بر نخ معجر برسد ▪️از پذیراییه هیزم،خبرش نیست هنوز ▪️شعله برخواست که تا سوره کوثر برسد 🔘از در خونه ی یه خانومی گفتم 🔘یه مریضه ای گفتم... لحظات آخر عمر پیغمبر، در خونه رو زدن خانوم حضرت زهرا اومد درو باز کرد چیکار داری؟ اومدم بابات رسول الله رو ببینم فرمود: بابام ممنوع الملاقاته رفت... دقائقی بعد، دوباره اومد در زد دوباره درو باز کرد همون پیر مرد چیکار داری؟؟ اومدم بابات رسول الله رو ببینم دوباره تکرار... بابام ممنوع الملاقاته بار سوم در زد تا خانوم حضرت زهرا درو باز کرد، آقا رسول الله فرمود: میدونی کیه دار در میزنه؟؟ گفت بابا یه پیرمردیه میخواد شمارو ببینه فرمود: دخترم میدونی کیه؟؟ اون حضرت عزراییل،مأمور مرگه از آدم ابوالبشر تا حالا، از احدی اجازه نگرفته برا گرفتن جان کسی اما به احترام توئه فاطمه، بی اجازه وارد خونه نمیشه خونه ای که فاطمه توشه،حرمت داره خونه ای که توش فاطمه باشه، احترام داره آی بی وفا زمونه 😭😭😭 🌾دری که ریشه داشت،شکست 🌾حرمت همیشه داشت،شکست 🌾یه مادری تو اون میون 🌾یه بار شیشه داشت،شکست 😭😭😭😭 آی... 🍂از پذیراییه هیزم،خبرش نیست هنوز 🍂شعله برخواست که تا سوره کوثر برسد 💠تازیانه زدن اینجاست به زن،باب شود 💠ارث مادر همینجاست به دختر برسد 🌐پای این قوم به این خانه اگر باز شود 🌐ریسمان است که بر گردن حیدر برسد ❇️غاصبان، حق علی را چه شتابان بردند ❇️نگذارن که تا دفن پیمبر برسد ♻️هیچکس نیست مگر، جان علی در خطر است ♻️حضرت فاطمه باید که به سنگر برسد 😭یه مرد تو این مدینه نیست،کمک علی کنه روایت میگه آقارو با سر و پای برهنه آوردن برا اینکه به خیال خودشون خوارش کنن، پیراهن عربی رو، رو سر مولا گرفتن یجوری آقا رو بردن، خانوم حضرت زهرا تا این صحنه رو دید... 😭😭😭 ❌گفت الان میرم سر قبر بابام رسول الله، گیسو پریشون میکنم، همه ی اهل مدینه رو نفرین میکنم سلمان میگه هنوز حرف فاطمه تموم نشده، دیدم ستون های مسجد داره میلرزه 💯امیرالمومنین،میدونه چه خبره سریع به سلمان گفت برو به فاطمه بگو نفرین نکنه اگه نفرین کنه،احدی زنده نمیمونه آی... 🔅پشت در سینه ی مادر، چو ز مسمار شکست 🔅بی گمان کار به گودال و به حنجر برسد ♨️ذکر لا حول به لب داشت و میگفت ♨️آه ای کاش که این ناله به خواهر برسد 💢دست عباس جدا بود و سرش بر نیزه 💢دست خنّاس مبادا که به حنجر برسد ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
ماه چون ليل و نهارش می گذشت چرخهء غم در مدارش می گذشت آن‌که عطرش عرش را پر کرده بود زرد و پائیزی بهارش می گذشت لحظه لحظه انتظار مرگ داشت لحظه های احتضارش می گذشت آن‌که راه انداخت کار خلق را با مشقّت روزگارش می گذشت خونِ روی آسیابش، شاهد است با چه دردی کار و بارش می گذشت ☑️با اون دستایی که زخمیه، یوقتایی خودش کار خونه رو انجام میداد. 🔘امام صادق علیه السلام، یه جمله ای فرمود که تا قیام قیامت برا این گریه کنیم، جا داره ☑️فرمود: ◀️:« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْتَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلیْها 😭سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ (لعنه الله علیه)، غلام عمر(لعنه الله علیه) با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر (لعنه الله علیه)زد؛ ☑️پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند. ✔️من از شما سوال دارم گریه کنا،،، عزادارا ✔️شمایی که دلتون مث برگ گلِ ✔️تا حالا شنیدی یکی حتی تیر به بازوش بخوره، شهید بشه؟؟ ✔️تا الان شنیدی یکی با ضرب دست، شهید بشه و جون بده؟؟ ⬅️این جمله ی امام صادق علیه السلام، خیلی حرف داره ⬅️خوده خانم فاطمه ی زهرا میفرماید: با صورت زمین خوردم 😭😭 🔰ولی تا فهمید آقا رو بردن، قیام کرد خونِ روی آسیابش، شاهد است با چه دردی کار و بارش می گذشت تا نیفتد ، از کنار بچه ها سخت با چشمان تارش می گذشت دائم از ذهن علی با دیدنش خاطرات گریه دارش، می گذشت زد به هم آرامش این خانه را آن که با داد و هوارش، می گذشت 😔همچین داد میزد، هوار کشید... خانم فاطمه ی زهرا دست رو گوشش گرفت 😭😭😭 از میان بیشه ی شیر خدا گرگ با سگ های هارَش، می گذشت یاس می لرزید و هُرم شعله ها از يَمين و از یَسارش، می گذشت فاطمه بِین گذر افتاده بود کاش دشمن از کنارش می گذشت سُفره دار شهر بود و از تنش هر که بوده ریزه خوارش، می گذشت دست‌بسته می کشیدند و علی از روی خونِ نگارش، می گذشت مرد خیبر از کنار همسرش با نگاه شرمسارش، می گذشت 😭😭😭 وعده ی دیدارشان، گودال شد کاش از قول و قرارش، می گذشت 😭😭 خوشی ز عمر ندیده، خدا نگهدارت صنوبری که خمیده، خدانگهدارت تو میروی و منو قاتل تو، ده ها سال شویم دیده به دیده،خدا نگهدارت قرار بعدیه ما کربلا، زمان غروب کنار رأس بریده، خدا نگهدارت 🔸دست و پاشو گرفتن، رفتن از پشت موهاشو گرفتن 🔸با کف چکمه هاشون، خون رو لباشو گرفتن 🔸خواهرش سینه میزد، با کف و سوت عزاشو گرفتن 🔹دست و پاشو بریدن، طول کشید تا رگهاشو بریدن ... 🔹دست و پاشو بریدن، طول کشید تا رگهاشو بریدن 🔹حرف میزد با خدا که، نیزه دارا صداشو بریدن 😭😭😭😭 ... 🍃پیرمردا با عصا بالاسرت رسیدن 🍃دقیقا تو نفسای آخرت رسیدن 🍃نیزه دارا جلو چشم خواهرت، رسیدن 🍂شنیدم که یکی میگفت زدنت ثوابه 🍂یکی گفت رد شدن از رو بدنت ثوابه 🍂داد میزد غارت اعضای تنت ثوابه ⬅️رفتی و همسفرم شد شمر بی رحم ⬅️مایه ی درد سرم شد شمر بی رحم 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🟠همه میگن ام بنینم اما 🟠حالا که من دیگه پسر ندارم 🟣دست علمدار منو بریدن 🟣فکر نکنید که من خبر ندارم 🔰خبر آوردن،،، آبروی پسرم رو بردن 🔰خبر آوردن،،، که سه شعبه ها به مشکش خوردن 🔰خبر آوردن،،، خبرش رو به حرم آوردن 🟠پسرم، تشنه، لبِ آب افتاد 🟠به فدای لب عطشان حسین 🟣پسرم، غریب و تنها جون داد 🟣به فدای تن عریان حسین 😭😭😭😭 🟤چرا رباب اینهمه غصه داره؟؟ 🟤بگید منم شبیه اون ببارم 🔵مشک علمدار منو دریدن 🔵فکر نکنید که من خبر ندارم 😭😭😭 🔰خبر آوردن،، پسر ربابُ با تیر زدن 🔰خبر آوردن،،،که به دست همه زنجیر زدن 🔰خبر آوردن،،، که حرم رو یه دل سیر زدن 🔆پسرم آب شد از شرم رباب 🔆به فدای سر طفلان حسین ♻️پسرم آب نخورده لب آب ♻️به فدای لب عطشان حسین 😭... ❇️کوچه به کوچه کاروونو بردن ❇️میخوام سر از رو خاکا بر ندارم 💠جسم علمدارُ به خون کشیدن 💠فکر نکنید که من خبر ندارم 🔰خبر آوردن،،، روسری هارو به غارت بردن 🔰خبر آوردن،،، دخترا رو به اسارت بردن 🔰خبر آوردن،،، گوشواره هارو غنیمت بردن 😭😭😭😭 ♥️ ⬅️پسرم رو سنگ بارون کردن ⬅️به فدای صوت قرآن حسین ◀️سر بچم رو پر از خون کردن ◀️به فدای لب عطشان حسین 😭😭 😭😭 ☑️شب وفات حضرت ام البنین، شب خاصیه اوناییکه کارد به استخونشون میرسه، سفره ی ام البنین پهن میکنن مادر ابالفضلِ انقده ادب کرد به بچه های فاطمه عظمتی به این بانو دادن که غیر قابل وصفِ چهارتا پسر، یکی از یکی آقاتر حالا لحظه ی آخر عمرشه... همه ی پِسراشو کربلا کشتن 🍃کاش در این دم آخر، پسرانت بودند 🍃شرزه شیران جگر دار جوانت بودند 🍂این زمین گیر شدن، علت خونین بالیست 🍂سر بالین تو جای پسرانت، خالیست 😭😭 🍃گفتن از بی کسی ات، حال بکاء میخواهد 🍃مادر داغ جوان دیده، عصا میخواهد 🍂چه بگویم که از این بغض، صدا میگیرد 🍂چه کسی گوشه ی تابوت تو را میگیرد؟؟ 🍃گفتنش نیز به جان، غصه و غم میریزد 🍃مادر از مرگ پسر، زود بهم میریزد 🍂مادر، این لحظه ی آخر کمی از ماه بگو 🍂از قد و قامت آن دلبر دلخواه بگو 🍃روضه ی مشک بخوان، پشت سرت گریه کنیم 🍃یک دل سیر برای قمرت، گریه کنیم 🍂آنگونه بخوان که جگر عالم سوخت 🍂پای این روضه شنیدم، دل مروان هم سوخت 🍃روضه ی مشک بخوان، روضه ی گودال نخوان 🍃هرچه خواندی فقط از معجر و خلخال نخوان 🍂خوب شد کرببلا را تو ندیدی مادر 🍂خنده ی حرمله ها را تو ندیدی مادر 🍃خوب شد شام بلا را تو ندیدی مادر 🍃داخل تشت طلا را تو ندیدی مادر 🍂کوهی از غم به سر شانه ی زینب دیدن 🍂دخترت را ملأعام، معذب دیدن 😭😭😭😭😭😭😭😭 انقده ادب داشت انقده بزرگوار بوده این خانوم لحظه ی ورود، گفت اول بگید بچه های فاطمه بیان من از یه بزرگی شنیدم شاید بعضی از حرفا، زبان حال باشه گفت تا زینب اومد، سر و صورت رو خاک گذاشت ام البنین اون حرفایی که معروفه و همتون میدونین که من نیومدم مادری کنم ، اومدم کنیز بچه های فاطمه باشم زینب تا این صحنه رو دید، سریع اومد زیر بغلای ام البنینُ گرفت، گفت ما خاطره خوبی نداریم صورتت خاکی شده... یه روز یه مادری تو همین مدینه،،، همیشه اولویت خانوم ام البنین، بچه های فاطمه بودن یه روز ابالفضل اومد، پرسید مادر چرا من نباید به حسین بگم داداش؟؟ سریع بغلش کرد گفت نکنه یه وقت به بچه های خانوم فاطمه (به حسن و حسین) بگی داداش منی که مادرتم، کنیز مادر حسینم کنیز بچه های فاطمه ام... تو هم تا ابدالدهر، غلام بچه های فاطمه ای و لذا همه ی محبتای خانوم ام البنین... گریه کن، سینه زن خانوم فاطمه زهرا، زیر دین کسی نمیمونه حتی ام البنین... فکر نکن یوقت کاری انجام میدی تو روضه، حضرت زهرا زیر دین من و تو میمونه نه... زیر دین ام البنینم نموند همه محبتای ام البنین جمع کرد، اون لحظه ای که ابالفضل از رو اسب افتاد... 😭😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 حاجت گرفته این رو سیاهی که ازت مهلت گرفته میخواد باهات صحبت کنه لکنت گرفته چون میدونه باغ دلش، آفت گرفته من که میدونم،پرونده‌ی من پیش تو بازه شرمنده‌ام… توو دنیا فقط، یکی مثل تو با من می‌سازه شرمنده‌ام… تو باشی دل مُردگیم احیا میشه،بیا و برگرد تو باشی هر کویری دریا میشه، بیا و برگرد آخر ساله… منتظرت رو میبینی بی پر و باله این خسته رو به این و اون نده حواله خودت نگاهی کن که تو چشمات زلاله آخرساله… هر جایی رفتم ، که تو نبودی خیری ندیدم عزیز دل… دورامو زدم، از همه جز تو دیگه بریدم عزیز دل… قنوت من غریبه‌ی آشنا، بیا و برگرد من تو را خواستم بعد هر ربنا، بیا و برگرد منم غلامت لحظه شماری میکنم برا قیامِت قربون اشک و روضه‌ی هرصبح و شامت فدای سمت کربلا عرض سلامت منم غلامت… ندیدم تو رو اما تو هیئت من نور تو رو حس می‌کنم بیشتر از هر وقت شب تاسوعا حضور تو رو حس می‌کنم به عطش غنچه‌های گل یاس بیا و برگرد به اضطراب خیمه بعد عباس، بیا و برگرد به دستای بریده‌ی اباالفضل، بیا و برگرد به اَبروی دریده‌ی اباالفضل، بیا و برگرد به گریه ی حسین تو علقمه،بیا و برگرد به لحظه ی رسیدن فاطمه،بیا و برگرد سقای دشت کربلا دستش شده از تن جدا آبروی ماست گریه، آبرو داریم ما آبروی دوعالم آبروی دوعالم آبروی دوعالم آبروی دوعالم آبرو بخر آبروی دوعالم آبرو بخر آبروی دوعالم آبروی ماست گریه آبرو داریم ما با لباس مشکی ات، عمریست خو داریم ما باطهارت بودن از ارکان مجنونی ماست حرف لیلا میشود هرجا وضو داریم ما ♥️ چشم ما بی اشک بی خیرست 👌 آره والله چشم ما بی اشک بی خیرست بی خیرش نکن که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما ♥️ چشم ما بی اشک بی خیرست یه وقتایی که من ازبالا دارم نگاه میکنم نه به ظاهر قضیه..من خاک پای همتونم. رو این حساب که اینجا نشستم و دارم همتون و میبینم. بعضی ها اینقد خوش گریه ان اینقد حالشون قشنگه حسودیم میشه میگم چه معامله ای کرد با خانوم حضرت زهرا تا میگی حسین، گُر میگیره. چشم ما بی اشک، بی خیرست بی خیرش مکن که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما 😭من اگر گریه برایت نکنم میمیرم حرف ما در روضه ها با اشک گفته میشود درمیان گریه باهم گفتگو داریم ما ♥️ ♥️ ♥️ آروم آروم بوی ماه رمضونم داره میاد. ما تو ماه رمضونم همش یاد شماییم یا اباعبدالله 💠 دامن آلوده شدیم اما تو پاکش میکنی روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما به به به به به به حضرت عباس حامی عزاداران توست چه هراس از طعنه ها وقتی عمو داریم ما خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده ایم خوب و بد به از پرچم تو، رنگ و بو داریم ما 💔 👌ان شاء الله در خونه ی امام حسین یه روز پیر بشیم.‌ تو پیر غلامی محاسن سفیدی اینو بگیم آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما ♥️ واااای ♥️ واااای امشب گریه ها بوی محرم میده ها. خیلی شبیه گریه های دهه اول.. ♥️ واااای ♥️ وااای لحظه های آب خوردن هم به فکر روی تو بغض خشکیه لب و بغض گلو داریم ما 🟠 در غمت آیات قرآن روضه خوانی می کنند آب دریا و بیابان روضه خوانی می کنند ☑️من و تو هم روضه بخونیم چقد عذابم داد طنابی که دور گردنم بود چقد عذابم داد لباس کهنه ای که توو تنم بود چقد عذابم داد چقد عذابم داد عذاب از این بدتر چیزی نباشه که تو بپوشی عذاب از این بدتر ماهارو بردن برده فروشی 😭😭😭 عذاب از این بدتر عذاب از این بدتر تورو خدا حلالم کن.. شب جمعه ی آخر ساله.. روضه ی من الشام زینب کجا و بزم حرام و سر و شراب و جام باورت میشه منو آوردن میون بزم عام؟ روضه ی من الشام… 😭😭😭😭 اونجا ربابم بود کنار سر بریده ات، جام شرابم بود به کی بگم که جمع نگاه ها سمت حجابم بود 😭😭😭 دروازه ی ساعات خلاصه ی بدترین لحظات 😭😭 دروازه ی ساعات روضه ی باز عمه ی سادات چِشام پر الماسه زینبی که مظهر عفافِ، زخمیه احساسه دور و برم پر شد از غلام و زنای رقاصه ♥️ ♥️ ❤️ ❤️ سلسله رو دستام روی سرم خاکستر و آتیش میریختن از رو بام محله ی یهودی ها شنیدم ناسزا و دشنام سلسله رو دستام کجابودی عباس؟؟ وقتی که بردن منُ تو بازار کجابودی عباس؟؟ همه منُ دیدن توی اَنظار 😭 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
من محو در تجلی این بی نهایتم سلمان سر سپرده ی سلمانی تواَم لطفا بیا به دیدنم وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لکنتم 😭ای عهده‌دار مجلس عطشان کربلا 😭من آن حسین‌گوی دم درب هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاک لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌ گُفتن تو می کُشد مرا گفتی که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم 😭😭 یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند 😭😭😭😭 ☑️فرمود: یابن الشبیب… ان کنت باکیا لشی فابک للحسین هروقت خواستید برای چیزی گریه کنید برای جد غریبم حسین گریه کنید 😭😭😭 یابن الشبیب… ذُبِحَ کَما یُذبح الکَبش مثل گوسفند جد مارو سر بریدن... اما بدون آبش ندادن،،،تشنه لب کشتنش 😭😭😭😭😭 🍀برای درهمی حسین یه عده کشتنت 🍀دیدن که پاره پاره شد تموم پیرهنت 🍀نشد که نیزه هارو در بیارم ازتنت نمیدونم بادلت جلو میام یانه.. 🍁داغت چه کرده با دل زینب حسین من 🍁بی سر شدی مقابل زینب حسین من 🍂سایه بکش به محمل زینب، حسین من 🍂بی معجریست مشکل زینب، حسین من 🌱ای هلال سر نیزه،،، میدرخشی بر نیزه 🌱بین صحرا می آید،،، بوی تو از هر نیزه ♥️ ♥️ ♥️ این یه بندُ برای امام رضا میخونم 🥺🥺 🌿ز روی نیزه کن نظاره 🌿که باغ عمرم بی بهاره 😭تنها… شدم میان جمع نامحرم 😭نظر نما به حال ما یک دم 😭ببین که قلب من شکسته 🔹دشمن به ضرب تازیانه ها هر شب 🔹دهد تسلا به دل زینب 🔹عَدو دو دست من رو بسته 💔…حسیــــــــــن 🔅کن تماشا بین نامحرم اسیرم 🔅طعنه و دشنام و خنده کرده پیرم ❤️‍🔥 ان شاء الله همه ی عمرت گریه کن امام حسین بمونی.. ان شاء الله دست لطف حضرت زهرا رو سینه ت باشه 🔰میشه بهم بگی، سپردیمون به کی? 🔰محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 🔰هنوز نخوردم آب که دارم اضطراب 🔰من و تو میرسیم به هم تو مجلس شراب 😭😭😭 🔥زینب تو باخولی، مسافر بازاره 🔥کی بین این نامردا، هوای مارو داره تو کس و کار منی، شمر جلودار شده 😭😭😭😭😭 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
نوشتم بعد عقل کل، ائمه هو الله احد را قُل، ائمه عسل الله و شهد گل، ائمه و دین کندو شد از شیخ الائمه بنازم عصمت الله ششم را گدایی میکنم شاه ششم را من و دل، دلبر صادق گرفتیم دُر از خاک در صادق گرفتیم عروج از منبر صادق گرفتیم که فرع از جعفر صادق گرفتیم اگر چه بنده ی فرمان اوییم ولی شاگرد شاگردان اوییم به گِرد ماه، یک دنیا ستاره دلم کی گم شود با راه چاره قسم بر بوبصیرش تا زُواره سر از ما و فقط از او اشاره بیا لیلی ببین مجنون رسیده تنوری گرم کن هارون رسیده آقاکمی از آتش پشت درت را مهیاکن بسوزان نوکرت را آقاکمی از آتش پشت درت را مهیاکن بسوزان نوکرت را نبینم بین شعله همسرت را مبر اینقد نام مادرت را چه شد غارت سوار آمد به یادت علیکن بالفرار آمد به یادت ☑️خیلی گریه کرد.علت گریه رو پرسیدن‌. ☑️گفت آتیش که شعله ور شد،دیدم بچه ها از این حجره به اون حجره میدوند دنبال یه پناهگاهی. ☑️آقا اتفاقی که نیفتاده برای چی داری گریه میکنی؟ ☑️گفت دلم رفت کربلا چگونه حرمتت را ساده بردند کشیدند از سر سجاده بردند گهی ایستاده گه افتاده بردند امامی را به بزم باده بردند نه عمامه نه بر دوشت عبا بود به دستت ریسمان جای عصا بود 🍁هرجوری بخوای بخونی، دلت مدینه ست.. 🍁هر جوری بخوای روضه امام صادق و بخونی دلت کربلاست تو را شلاق مرکب دار میخورد تعادل برهم از این کار میخورد سرت بر گوشه ی دیوار میخورد به پایت بوته های خار میخورد تو گریانی نه از این خار، گریان که خاری کی شود خار مغیلان? 😭😭😭 شه مذهب که لامذهب تو را کشت به بزم باده اش آن شب تو را کشت همان شب یاد چوب و لب تو را کشت از آن بدتر غم زینب تو را کشت نمیگویم چه خواست آن پَست از ایشان فقط گویم سکینه گشت پنهان سالار زینب حسین حسین میپرد مرغ دلم از قفس کهنه ی سینه تا ببیند راست یا این که دروغ است که وا گشته دوباره زخم کینه اخر این سان که شنیدیم بازهم صحبت دود و شرر و آتش و هیزم شده در شهر مدینه حرف افروختگی هست خبر از سوختگی نیست صحبت از آتش و در هست خبر از دوختگی نیست همه دم شکر خدا را اشک از دیده چکیده کسی آسیب ندیده رنگ اطفال پریده دامنی شعله ندیده بازهم شکر گزندی به رخ گل نرسیده لگدی غنچه نچیده جان عالم همه سرمست عطر گل سر تا به قدم یاس به گلدان بقیع صادق و منزلت و شأن و مقامات رفیع صادق و دست کرم، خوان کرامات وسیع ابر و باد و مه و خورشید و فلک تحت امرش همه سرباز مطیع میسِزَد رشته نخ بسته ی یک گوشه عبایش بشود بر همه ی خلق شفیع سر سجاده چه حالی دارد بگذارد اگر این ابن ربیع آخر ای پیر محاسن وسط روضه ی تو مانده بودم به که رفتی به پدر یا که به مادر رفتی آن همه هیزم و آتش که نسوزاند تو را فهمیدم که به حیدر رفتی 😭😭😭 دست بسته پا برهنه بی عمامه بی ردا در بر دیده ی همسر رفتی لیک با قدری تفاوت که علی را سوی مسجد بردند ولی ای شاه شما سوی میخانه ی یک مست و ستمگر رفتید چه کشیدید با همان موی و محاسن که درخشد ز سپیدی وسط کوچه دویدی ای عمود دین حق فاش بگو از چه خمیدی شدی شمع،،، چکیدی که بریدی ناسزا که نشنیدی شنیدی طی همین راه که به خانه رسیدی بوته خاری که ندیدی دست منصور ستمگر به کدامین غم تو گریه کنم اینکه بودی سر پا ایستاده اینکه ان مست به شخص تو تعارف میکرد جام پر از باده یا که همچون سگ هاری که رها میشود از قلاده چند دفعه ز کمر تیغ کشید و بود بر کشتن تو آماده عین این صحنه که در مسجد این شهر زمانی مادرت زهرا دید تیغ بر روی سر مولا دید حرف اینجاست اقا تو بگو که ناموس تو همینجا دید وای آقا چه سوالی ست که کردم کاش از شر سوالم لال گردم صحبت بزم شراب ست و طرب حرف می و مستی نامحرم بی شرم و ادب وای از لرزش چشمان تو معلوم شد افتاده ای ای پیر به یاد زینب زینب و دیده ی مست همه کاره زینب و طشت طلا زینب و چوب و لب پاره زینب و داغ دو انگشت بگویم یکی انگشت سلیمان سلیمان به نشانی یک انگشتری تنگ و درخشان چو ستاره دیگر انگشت که صد مرتبه داغش جگرم سوخت به والله همان بود انگشت اشاره ☑️یهو همه مستن.. ☑️مهمونا همه در جلسه هستن..از هر فرقه ای دعوت کرده.. یه نامرد سرخ مو وارد بزم شراب شده..یزید بالا نشسته. گفت اینجوری که معلومه امروز هر چی بخوایم میدی. گف بله روز پیروزی منه.. خاک تو دهنم.‌یه اشاره کرد به سکینه حسیییییییین حسییییییییین سه بار قصد جان امام صادق و کرد..تا منصرف شد.. پرسیدن تو که قصد جان امام صادق و کردی.. گفت میدونی که پیرترین اهل بیت و که پشت ناقه دووندمش.. بارها هم زمین خورد.با اون محاسن سفیدش.. 😭😭 صحنه رو مجسم کن... ☑️یک پیرمرد و سجاده از زیر پاش کشیدن..نمیخوام بگم باصورت افتاد زمین. دست بسته.سرو پای برهنه.. ☑️عین جد غریبش علیِ فقط با این تفاوت جلوی چشم امام صادق به خانومش جسارت نکردن..دست بسته بردنش.. 😭😭 👇👇👇👇
🍀🍀 نگاهت کردم اما درهمی تو میان لخته خون ها مبهمی تو تو را قطعه به قطعه چیدم اما چرا هر جور میچینم کمی تو ♥️ تورا قطعه به قطعه چیدم اما چرا هر جور میچینم کمی تو ☑️از شب اول میدونم تو دلت میگفتی خدایا یعنی میشه امام حسین بیاد پا روضه؟ اما امشب دعاکن امام حسین نیاد.. ☑️چرا ؟؟؟ اخه جلو چشم بابا روضه ی پسرخوندن سخته.. 😭😭😭 امیدوارم باباهایی که داغ جوون دیدن، تو جلسه نباشن.. باباهای شهدا ببخشن منو .. سرت را ابن ملجم ها شکستن و پهلوی تو را با پا شکستن 😭😭 قره بن منقد عبدی‌... امیرالمونین داشت از کوچه ها میگذشت، تا نگاش بهش افتاد نشست زار زار گریه میکرد‌‌. گفتن آقاجان چه اتفاقی افتاده؟ گف چشمم خورد به قره بن منقد عبدی. ☑️گفت این پرچمدار جنگ جمل بوده.. ☑️گفت از یاران شماست..گفت نه... ☑️این همون نامردیه که نوه ی من علی اکبر به دست این به شهادت میرسه. یه جمله بگم.هرشب هرچی سفره ای پهن شده.. امیرالمومنین قاتل نوه ی خودش و دیده..شروع کرد زار زار گریه کردن.. 😭هر روز نگاه مولا به قنفذ میفتاده... 😭هر روز نگاه مولا به مغیره میفتاده.. سرت را ابن ملجم ها شکستن و پهلوی تو را با پا شکستن جوانم مُرد و پیشم کِل کشیدن سر پیری غرورم راشکستن 😭😭😭😭 ☑️شب اول داد بزن گریه کن.. چون تا علی اکبر افتاد،همه شروع کردن به هلهله کردن.. 🍁همه شروع کردن به کل کشیدن... یه جوری گریه کن صدای نامردا به گوش زینب نخوره..صدا نامردا به گوش امام حسین نخوره 🍀مشو راضی که باخجلت بگردم 🍀در این صحرا به صد زحمت بگردم 🍂زمان بردنت دلشوره دارم 🍂نیفتی از عبا دورت بگردم 💔 ☑️روضه رو مجسم کن... همینجوری پرپرش کردن.. ابی عبدالله اومد.. هرجای کربلا میدید یه تیکه از علی اکبر افتاده... ولدی ولدی ولدی.. عَلَی الدُّنیا بعدک العفا جمله ی اخرم باشه... ☑️اسبهای نجیب حرم یه جوری تربیت میشدن، وقتی صاحبشون زخمی میشد برش میگردوندن سمت خیمه ی خودی.. یه نامردی نیزه به پهلوش زده... کمین کردن.. ☑️یه نامردی بی هوا عمود به فرق علی اکبر زده.. خون جلو چشم اسب و گرفت... اشتباهی به جای اینکه برگرده سمت خیمه ی خودی، رفت سمت دشمن.. 😭😭😭 دشمن کوچه باز کرد.‌تا تونستن شمشیر زدن...تا تونستن.. خیلی از همین نامردهارو علی اکبر به درک واصل کرد. ☑️از هر قبیله ای چندتارو به درک واصل کرد‌... لج داشتن.. با لج باخشم اومدن تو میدون.. ابی عبدالله صدا علی اکبرُ شنید ابتا علیکَ مِنّی السلام ابی عبدالله سریع خودش و رسوند..دید از دور خنجر بالا میره پایین میاد..شمشیر بالا میره پایین میاد.. این دستا که پایین میاد حسین میگف آخ دلم..آخ جیگرم..آخ پسرم.. دیده بستی یا ز من دل کنده ای?? دست و پا زن تا ببینم زنده ای حاج حسین کبیر یه دونه پسر داشت شهید شد. میگه هر روز آب خنک میگرفت روی سینه اش میریخت... میگف جیگرم داره میسوزه. قربون دلت برم امام حسین..قربون جیگر سوخته ت برم.. هرجانشستی بلندبگو یاحسین. مرحوم آیت الله کوهستانی فرمود: مردم حواستون باشه.هرچی میخواید در خونه ی علی اکبرِ کم نخوایید از این شهزاده... ☑️ان شاء الله احدی امشب دست خالی بیرون نره.. ☑️به عشق علی اکبر بلند و یکصدا بگید ♥️ 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔻ابوفاضل میاد اونجا برا عرض ارادت 🔺 🍃غروبِ و مؤذن داره اذون میده 🍃نفس آخرِ، دیگه داره جون میده 🍃به یاد کوچه ایه که بوی خون میده 🍃چادر خاکیه مادرُ نشون میده 🍂مگه یادم میره میخ در و سینه ی مادر 🍂مگه یادم میره اون بازو و غلاف خنجر 🍂مگه یادم میره گوشواره و خون رو معجر 😭مگه یادم میره اون بی حیا مادرمو زد 😭مگه یادم میره تو کوچه ها مادرمو زد 😭مگه یادم میره که بی هوا مادرمو زد 😭😭😭😭 💠مگه یادم میره اون قومی که دنیا پرستن 💠مگه یادم میره که دستای بابامو بستن 💠مگه یادم میره که با لگد، در شکستن غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام غریب آقام 🔵یا امام حسن... 💥شده دیگه از این زهرکینه جون بر لب ☑️اگه یه وقت یجایی آتیش بگیره، اونو با آب خاموش میکنن ☑️آقای غریب ما همچین که آبُ نوش جان کرد، گفت آخ جیگرم... آتیش گرفته آروم آروم بخونم... 🔰شده دیگه از این زهرکینه جون بر لب 🔰دارم میسوزه پا تا سرش دیگه از تب 🔰میزنه حرفای آخرش رو با زینب زینب... 🌾خواهرم تو میبینی خنجری به روی حنجر 🌾خواهرم میشنوی تو قتلگاه صدای مادر 🌾خواهرم میری از کرببلا ولی بی معجر 🔸خواهرم کربلا بعد از حسین میری اسارت 🔸خواهرم خیمه میسوزه و میره به غارت 🔸خواهرم توی هر کوچه به تو میشه جسارت ☑️چنتا از اهل بیت ما، زود پیر شدن تو همون خردسالی ☑️گفتن یا امام حسن، چرا موهات سفید شده؟؟ 😭چیزی که من دیدم شما ندیدید 😭من شاهد کتک خوردن مادر... یهو از خواب میپرید میگفت نزنید مادرمو یجا دیگه هم دلتو ببرم... 🔳شما به پیر زنا میگید بی بی 🔳گفت چرا به دختر سه ساله میگید بی بی؟ ✔️گفت شما میگین سه سالشه ✔️تو سه سالگی پیرش کردن ✔️گفت باور ندارم مگه میشه؟؟ 🔴گفت مگه تو قرآن نوشته نیست یوم یجعل الولدان شیبا 🔴بچه های شیرخواره فردای قیامت از شدت ترس، پیر میشن ⚪️این دخترو انقده ترسوندنش انقده زدنش بابا... همین یه مصرع... 🔘خواستی عروس شوم، پیر زن شدم یجا دیگه هم دلتو ببرم 🔘ام البنین اومد،،، دنبال زینب میگشت از این خیمه به اون خیمه از اون خیمه به خیمه ی بعدی ☑️اومد مستقیم جلو خانم زینب به من بگو خانومم زینب کجاست؟؟ ⬅️حق داری نشناسی منو اون زینبی که تو دیدی من نیستم، پیر شدم جلو چشم، سر حسینمو بریدن 😭😭😭😭😭😭 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
🔸بر جسم و بر روحم،عذابی تام دادند 🔸بابا،کجا بودی بمن دشنام دادند 🔺زنهای خود را از نظر مخفی نمودند 🔺مارا عیان کردند، بار عام دادند 😭زینب و کوچه و بازار،کجا 😭زینب و مجلس اغیار،کجا .......... ☑️در مجلس مِی،حاضرین بسیار بودند ☑️به غایبین هم در خفا،پیغام دادند 🔵جاتون خالی، چه مهمونی داده یزید 🔵جاتون خالی همه مست 🔵جاتون خالی،بچه های پیغمبرو وارد کردن 🔵جاتون خالی،یه نامرد سرخ مو بلند شده ✳️بابا،بوی غذا می آمد از مطبخ سراشان ✳️من گشنه ام بود، آن زمان که شام دادند 😔همه شام میخوردن،ما نگاشون میکردیم حسین.... ⚪️حتی خودم هم باورم شد،یک کنیزم ⚪️از بس مرا اینگونه، اینان نام دادند ▪️بابا به جد من بگو با سنگ و آتش ▪️مزد رسالت را ز پشت بام دادند 🔰فریاد زد یک مرد نامحرم سر ما 🔰عمه جوابش را، ولی آرام دادند ⬅️حکم زدن باچوب،روی لبت را ⬅️این قوم بی دین با کدام احکام دادند 💥ای عمه،دخترهای شامی را خبر کن 💥شاید ببینن دشت،به بازی رام دادند ..... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🍀🍀 🔸وقتی میان سجده به معراج می پَری 🔸پِی میبرم که جنس پرت جور دیگریست 🔷حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد 🔷عطر بهشتی گذرت جور دیگریست 🔶در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست 🔶طعم زیارت سحرت جور دیگریست 🔹هادی ترین چراغ هدایت کلام توست 🔹نور چراغ شعله ورت جور دیگریست 🌱این جامعه ز جامعه ات رُشد کرده است 🌱محصول کِشت پر ثمرت جور دیگریست 🥀درندگان کنار تو آرام می شوند 🥀بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست ☑️به خیال خام خودشون آقا رو انداختن توی قفسی که پر از درنده بوده... که برن و برگردن کار آقاتموم شده باشه. برگشتن دیدن درنده ها، وحشی ها، پوزه هاشونو به خاک پای امام میمالن. احترام میکنن به امام هادی ♻️امامِ… معصومِ.. ☑️من میدونم بعضی از حرف ها کلیشه ای دیگه.. دلت یه جایی میره. ☑️درنده ها،حیوونای وحشی احترام گذاشتن به پسر فاطمه.. اما یه عده از خدا بی خبر.. 😭😭😭😭 🟣درندگان کنار تو آرام می شوند 🟣بر روی قلب ها اثرت جور دیگریست 🔰ارباب های ما همگی با سخاوتند 🔰امّا عنایت پدرت جور دیگریست ⬅️کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن ⬅️حال گدای پُشت درت، جور دیگریست ❇️زهری رسید و شمع وجود تو آب شد ❇️سوسوی نور مختصرت، جور دیگریست 💠دیگر گمان کنم جگری هم نمانده چون 💠خون لخته های دور و برت جور دیگریست ✅او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✅آه دمادم پسرت جور دیگریست من میدونم دلت کجاست عجله نکن 😭😭 ✳️او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را ✳️آه دمادم پسرت جور دیگریست ☑️خداکنه هیچ پسری دست و پازدن باباش و نبینه 😭 🟤شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد 🟤شُکر خدا کفن به تنت بوریا نشد 🟤شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد 🟤پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است 🟤آقا دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد 🟤تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا 🟤بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد 🟤شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود 🟤شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سُمِّ اسب، پیکر تو زیر و رو نشد ♥️ 🟤عمامه و عبای تو سهم عدو نشد 🟤با سم اسب، پیکر تو زیرو رو نشد ☑️امام عسکری اومد نماز خوند برا پدر.. امام عسکری اومد غسل داد. کفن قیمتی آوردن. ☑️غریب بودی امام هادی...مظلوم بودی.. اون نانجیب بی احترامی زیاد کرد،،، دومی نداشت تو نامردی. آقا رو می آورد تو بزم شراب، با اون وضع... با اون حال و روز خودش شراب میخورد،تعارف میکرد به امام هادی اصلا حیا نداشت ⚫️وارد آن بزم تا آن شب شدم ⚫️سوختم پروانه ی زینب شدم امام هادی.... شیعیان اومدن محترمانه بدنتو تشییع کردن. امام عسکری اومد برات نماز خوند. احترام کردن شیعیان امام معصوم از دنیا رفت.به شهادت رسیده... امام هادی... کسی به زن و بچه ت بی احترامی نکرد. 😭😭😭😭 ♥️ امام هادی دست و پا زدی... اما سرت رو پای پسرت امام عسکری بوده. حرف از دست و پا زدن میشه، یه جا دلت میره. پا پس نمیکشه همه رفتن ولی شمر که دست نمیکشه زینب رسید و گفت مادر بیا دیگه حسین نفس نمیکشه 😭😭😭 ❇️تاختند… 🔻اوناکه مُلک ریُ باختند 🔻بدجوری باهم دیگه ساختند 🔻تو رو توی گودی انداختند ♥️ 💠زیر و رو شدی 💠پشت و رو شدی 💠چجوری با مادرت روبرو شدی؟؟ 💠بی هوا زدن 💠با عصازدن 💠جلو خواهر تو با، کف پا زدن ♥️ ای وای ابی عبدالله// ابی عبدالله// ابی عبدالله ای وای ابی عبدالل// ابی عبدالله// ابی عبدالله باسر و پای برهنه،،، بادست بسته آقا رو میبردن بی احترامی میکردن... همین یه بیت و گفتم برات… 🟣وارد آن بزم تا آن شب شدم 🟣سوختم پروانه ی زینب شدم شاید تو ذهن امام هادی این روضه مرور کرد. یهو یه نامرد سرخ مویی وارد بزم شد.. رو کرد به اون نانجیب گفت معلومه خیلی شادی گفت روز پیروزی منه. آره هر چی بخوای میدم. بی حیا اشاره کرد به نازدانه ی حسین غم بود و درد… عرق سرد یه بی حیا خواهرمو اشاره کرد 😭😭😭😭😭😭😭 🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲🏻 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas