eitaa logo
روضه حاج عباس طهماسب پور
480 دنبال‌کننده
386 عکس
670 ویدیو
13 فایل
کانال تخصصی روضه همراه با متن با نوای دلنشین #حاج_عباس_طهماسب_پور هیئت محبان الزهرا سلام الله علیها #بابل 📲ارتباط با خادم کانال @youssof_62
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🍀 یکسال و نیم گذشت..اما مگه یادم میره. مگه یادم میره شرّی که شمر اینجا به پا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد سرُ جدا کرد 😭😭😭 هرضربه ای که میزد یه صدا از حسین بلند میشد.. شاید ضربه ی اول یارسول الله. ضربه ی بعدی واعلیا واحسنا..واعطشا.. اماضربه ی دوازدهمی یهو لحن صحبت عوض شد.. وا اماه.. 😭😭😭 ☑️روضه بخونم دیگه..آه..شب حضرت زینبِ 🌿دیدم باچکمه به جونت افتاد 🌿گردنت و زد مثل یه جلاد 🍃داداش حلال کن تقصیر من بود 🍃ذبح تو رو شمر این همه طول داد 🌿صد دفعه زیر و رو شدی فقط 🌿به خاطر یه بوسه از گلو 🌱منو صدا نزن با نیزه ای 🌱که رفته توی دهنت فرو 🌿میخوای به من بگی نمونم اینجا 🌿وسط یه مشت بی چشم و رو 🍃دست و پاش و گرفتن 🍃رفتن از پشت موهاشو گرفتن 🌿با کف چکمه هاشون 🌿خون روی لباشو گرفتن 🍃خواهرش سینه میزد 🍃با کف و سوت عزاشو گرفتن 🌿دست و پاشو بریدن 🌿طول کشید تا رگاشو بریدن 🍃حرف میزد با خدا که 🍃نیزه دارا صداشو بریدن 🌿خواهرش التماس کرد 🌿باز گلوی داداشو بریدن 😭 🥺🥺 یک طرف پنجه به گیسویش زد یک طرف چکمه به پهلویش زد رسیدن... 🟣پیرمردها با عصا بالاسرترسیدن 🟣دقیقاً تو نفسای آخرت رسیدن 🟣 نیزه دارا جلو چشم خواهرت رسیدن ثوابِ… 🟤شنیدم یکی میگف که زدنت ثوابِ 🟤یکی گف رد شدن از رو بدنت ثوابِ 🟤داد میزد غارت اعضای تنت ثوابِ 🟠رفتی و همسفرم شد شمر بی رحم مایه ی درد سرم شد وقتی که اینی که خانوم حضرت زینب… 🔘وقتی که خطبه خوند..قدیمی های مجلس..اونایی که بودن تو حکومت امیرالمومنین. گفتن علی زنده شد. صدا صدای حیدرِ.. صدا صدای علیِ.. احدی تکون نخورد از جاش..صدایی از کسی بلند نشد فقط زینب خطبه میخوند.فقط زینب حرف میزد. دست و پاشون داره میلرزه.. الانه که حکومتش زیر و رو بشه. حتی دشمن هم داره گریه میکنه از صحبتهای دختر امیر المومنین.. چیکار کنیم.. ☑️یکی تو جمع بلند شد گفت من بلدم زینب دو سه روزه داداششو ندیده.. سر بریده ی حسینو آوردن.. یهو لحن صحبت کردن عوض شده.. قربونت برم داداش غریبم حسین. دلت اومد دوسه روزه نتونستم ببینمت.. دوسه روزه دلم برات تنگ شده 🥺🥺 میدونی دلم کجا رفت.. این نامردا کارُ بلد شدن. میدونستن چیکار باید بکنن.. هرجاکه احساس خطر میکرد، سر بریده می آوردن. هر جا میخواستن اهل بیتُ ساکت کنن، سر بریده میآوردن. تو خرابه ی شامم دیدن صدای دختر سه ساله سربریده ی باباشو براش آوردن..انداختن جلو رقیه‌.. 🍁وای غم عشقت بیابون پرورم کرد 🍁هوای وصل بی بال و پرم کرد 🍁به مو گفتی صبوری کن صبوری 🍁صبوری طُرفه خاکی بر سرکرد 🍂لب خندون که نداره 🍂بابای عزیزتر از جون که نداره 🍂شب و روز سنگ میخوره نون که نداره 🍂حالا نون هم باشه دندون که نداره 🍂سر و سامون که نداره 🍂لباس درست و درمون که نداره 🍂یتیمی دردیه درمون که نداره 🍂زجر نامرد دین و ایمون که نداره 🍀بازی نمیکنن باهاش میگن مریضه 🍀طفل سه ساله ام مگه موهاش میریزه؟؟ اَداشو هی در میارن ❇️سه غم اومد سراغم هرسه یکبار ❇️غریبی و اسیری و غم یار ❇️وای غریبی و اسیری چاره داره ❇️ولی اخر کُشَد ما را غم یار 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
خدا لعنتش کنه گفت به من بگو چرا آستین جلو صورتت گرفتی؟؟ یزید این مجلسی که تو تشکیل دادی،مجلس نامحرمه یزید، دختر حسین کجا؟؟ بزم شراب کجا؟ دختر حسین کجا اینهمه نامحرم چشم چرون کجا؟؟ همه چشاشون هرزس ببین از نکاهاشون میفهمی گفت خب، بخاطر اینکه حجابتو حفظ کرده باشی، آستین جلو صورتت گرفتی چرا دست دیگتو، پشت گردنت گرفتی؟ یزید این ریسمانی که به گردنم بستن، آزارم میده ✅یه غوغایی شده بلوایی شده همهمه ای شده اگه اجازه بدید اشاره ای روضه رو بگم و ادامه روضه... 🟣یهو یه نامرد سرخ مویی از تو جمع بلند شد یزید اینجور که معلومه خیلی خوشحالی روز پیروزیه منه روز خوشحالیه منه یزید اینجور که معلومه هرچی بخواییم به ما میدی گفت بله یه نگاه کرد به نازدانه حسین وضعیت یجوری شد همه شروع کردن به گریه کردن از یه طرف،زینب روضه خوند از یه طرف حضرت زین العابدین،خانم سکینه با حرفاش یه فضایی ایجاد شد همه شروع کردن گریه کردن یزید گفت الانه که حکومتش زیر و رو بشه چیکار کنم؟ حکومتم داره از دستم میره یکی تو جمع بلند شد گفت من میدونم چیکار باید کرد این زینبی که من میشناسم، جونش به حسین بستس چند روزه حسینُ ندیده داره میمیره خیلی دلتنگ حسینشه یوقت دیدن یه تشتی وارد بزم شد دوتا سر بریده داخل تشته یه دونه سر خوده امام حسینه یه سَرَم، سَر شیرخواره علی اصغره روایت میگه سرا روبروی هم بوده اشک از چشای امام حسین جاری بوده خوده بی حیا... جام شراب، چوب خیزران یه وقتایی هم شراب میریخت رو سر بریده 😭😭😭😭 💔... 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
💔 به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم ⬅️تو گودال رفتی دیگه... ها؟ کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم چشم سرتو ببند یه چند لحظه خودتو تو گودال قتلگاه ببین تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه صدا میزدم مادرت رو یا مظلـــوم نشون میدادم حنجرت رو یا مظلـــوم صدا میزدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم 💔 به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من، پیرهنت رو تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت 😭😭😭 به آتیش کشیدن حرم رو،یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو،با غیرت شلوغیه دور و ورم رو،... 💔 زینب و کوچه و بازار،کجا زینب و مجلس اغیار،کجا 😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
😭به سمت گودال از خیمه دویدم من 😭شمر جلوتر بود دیر رسیدم من 😭سر تو دعوا بود ناله کشیدم من 😭سرتو رو بردن دیر رسیدم من ✅همهٔ اینها یه طرف حسین جان 😭من که ز آغاز عمر با تو نکردم سفر 😭خیز و ببین یا اخا با که سفر می کنم 🔺 حسین جان من همون زینبم، من همونی ام که وقتی می خواستیم بریم زیارت آقا رسول الله، زیارت مادرم زهرا، امیرالمومنین جلو حسن حسین طرف ابالفضل دست به قبضهٔ شمشیر پشت سر، سایه زینبم کسی نتونست ببینه 🔺حالا بیا ببین دور تا دورمو کی گرفته، یه طرف شمر، یه طرف خولی، یه طرف سنان 👌 آبروی دو عالم.... 😭به گوشهٔ گودال مادر و دیدم من 😭که رفته بود از حال دیر رسیدم من 😭صدا زدی من رو خودم شنیدم وای 😭صدای رگهات بود دیر رسیدم من 😭سرتو رو بردن دیر رسیدم من 😭عمامه تو بردن دیر رسیدم من 😭افتان و خیزانُ نفس بریدم من 😭پیراهنُ بردن دیر رسیدم من 😭با بوسه از رگهات به خون طپیدم من 😭میان خاک و خون دیر رسیدم من 👌آبروی دو عالم.... حسین جان ای.. آبروی دو عالم... تماشا کن ای دلاور زینب... عدو برده معجر از سر زینب... ای برادر زینب.. حسین جان ای آبروی دو عالم.... التماس کن آبرو بخر... آبروی دو عالم..... برای در همی حسین یه عده کُشتنت دیدم که پاره پاره شد تموم پیراهنت نشد که نیزه ها رو در بیارم از تنت نگاهمه به علقمه، کجاست برادرم ببینه دست به دست داره میگرده معجرم آبروی دو عالم... 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
بر نفس خود دچارم،یابن الحسن اغثنی ☘عبدی خرابکارم، یابن الحسن اغثنی ☘در غفلت از قیامت ، با شعله جهالت ☘آتش گرفته بارم ، یابن الحسن اغثنی ☘تاریک و روسیاهم ، افتاده قعر چاهم ☘ای شمس روزگارم ، یابن الحسن اغثنی ☘از شرم ناگزیرم ، از شرم سر به زیرم ☘از شرم بی قرارم ، یابن الحسن اغثنی ☘جز رحمت نگاهت ، جز گرمی پناهت ☘آرامشی ندارم ، یابن الحسن اغثنی 🔘ما از دو جهت با شما نسبت داریم آقاجان ☑️جد شما، جد بزرگوار شما پیغمبر اکرم فرمود: انا و علی اَبَوا هذه الامة من و علی، پدران این اُمتیم این امت، فرزندان ما هستن 🔲اگه مارو به فرزندی قبول کرده باشن، ما با شما نسبت داریم از یه باب دیگه بگم… 🟣یابن الحسن جد شما امام صادق فرمود: ⬅️شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا شیعیان ما از باقیمونده گل ما خلق شدن از این جهتم، ما به شما نسبت داریم 🟤مگه شما نفرمودی صله رحم واجبه؟؟ ما از فرزندان جد شما، امیرالمومنین هستیم یه سری هم به ما بزن ☑️بدم… میدونم گنهکارم… میدونم اما از یه باب دیگه میخوام حرف بزنم آقاجان… 🔹به خوبات سر میزنی 🔹مگه بدا، دل ندارن؟ 🔹یه سرم به ما بزن 🔹ای خوب خوبا آقاجون ☘ای ذوالکرم میایی ، بالا سرم میایی ☘هنگام احتضارم ، یابن الحسن اغثنی ☘اصلا فقیر خوانت ، بر لطف بی کرانت ☘خیلی امیدوارم ، یابن الحسن اغثنی ☘مانند والدینم ، گریه‎ کن حسینم ☘این است اعتبارم ، یابن الحسن اغثنی ☘عقده ‎گشایی ‎ام کن ، کرب و بلایی ‎ام کن ☘دلتنگ آن دیارم ، یابن الحسن اغثنی ☘دلتنگ آن دیارم ، یابن الحسن اغثنی اِنقده دلم، تنگ حرم جد غریبت، حسینِ 😔مخصوصاً این روزا، همش فکر میکنم نکنه امسال حرمتو نبینم 😔نکنه امسال نتونم اربعین، پیاده بیام کربلا… ♥️ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
امان ز قلب عقیله، چه دید در گودال؟؟ تنی بدون سر و نیزه خورده و پامال 💔 😭😭😭 شب جمعس… صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله یا رحمة الله الواسعه… یا باب نجات الاُمّة… صلی الله علیک یا عطشان 😭😭😭 ☘دوره کرده بودن و توو قتلگاه ☘با حوصله کشتن جد مارو ☘اینور عمه جان ما، جون به لب و ☘آتیش زدن اونور خیمه هارو ☘دور دیدن چشم علمدار و نگم ☘حکایت اسارت زن هارو 😭😭 🍁دختر حیدر و اسارت 🍁یه مشت حرومی و جسارت 🍁رقیه و کابوس غارت 🍁رقیه و کابوس غارت … 🌱خورشید من آمدی شبانه 🌱قدری بغلم کن عاشقانه 🌱کی زیر گلوت را عزیزم 🌱اینطور بریده ناشیانه؟؟ 🌱تقصیر حرارت تنور است 🌱این سوختگیه زیر چانه 😭😭😭 من که همه عمر رفته بودم تنها به مجالس زنانه رفتم وسط شرابخواران کَت بسته به زور تازیانه 😭😭😭 برخورده به من، چرا نبوده برخورد کسی مودبانه من سیر غذا نخوردم اما خوردم دل سیر، تازیانه 😭😭 😭… در شام، شام دختر تو تازیانه بود عمه، تمام خرج سفر را حساب کرد 😭😭😭 🟣من سیر غذا نخوردم اما 🟣خوردم دل سیر، تازیانه.. 🍂شنیدم رفتی تنور خولی و 🍂سوخته موهات، بابای شهیدم 🍂به خدا یه تار موی سوختتُ 🍂من به همه دنیاشون نمیدم 🍂خدا مرگم بده تو کجا آخه، تشت طلا؟؟ 🍂اونجا بودم خمیدم… خوب شدش نبودی و ندیدی که آدم بدا خندیدن به ماها ماهارو بسته بودن به همدیگه صبح تا غروب از بازار تا اینجا خرابه نشین شده فرشته ی توو قصه ها خوابیده رو خاکا دختر حیدر و اسارت… عمه جای همه کتک خورد هزار دفه زنده شد و مُرد وقتیکه دید پیرهنتو برد… همه عالم، پیغمبر به مهربانی و رأفت میشناسن وحشی، قاتل عموی پیغمبر… اومد محضر آقا رسول الله،،، گفت توبه کردم منو ببخش پیغمبر با اون رأفت و مهربانیش، فرمود: توبه تو خدا قبول کنه… اما انقده از جلو چشام دورشو که نمیخوام ببینمت قاتل عموشه، نتونست ببینتش نمیدونم دلتو مدینه ببرم یا کربلا… اون دوتا نانجیب اومدن در خونه ی امیرالمومنین رو زدن اومدیم عیادت فاطمه(سلام الله علیها) همونیکه دست بلند کرد رو خانوم فاطمه ی زهرا… 😭😭😭😭 قاتلای خانم فاطمه ی زهرا، روبرو چشمای امیرالمومنین… لطمه بر این تحمل مردانه ام زدن مَردُم، زن مرا وسط خانه ام زدن 😭😭😭 یه نگاه کرد به علقمه… یه نگاه کرد به گودال داداش غیرتیه من من که همیشه هرجا میرفتم، جوونای بنی هاشم دورمو میگرفتن حالا قاتلت کنارمه… 😭😭😭 اخنس، سنان، خولی، شمر بی حیا… زینب تو با خولی مسافر بازاره کی بین این نامردا هوای مارو داره؟؟… 😭😭😭 💔 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
توکه روح وفا و عشق و احساسی حسین جان از آن ترسم مرا دیگر تو نشناسی حسین جان 😭 شده فصل خزانم،تو کردی نیمه جانم ببین ابرو کمانم،کمان تر از کمانم 😭😭😭 🌿ببین همسفر،ندارم دگر 🌿 نفس در کنج سینه 🌿منه قد کمان،ندانم چِِسان 🌿 روم سوی مدینه ♥ بریزد اشک تنهایی ز چشمم، دانه دانه ز هجده یوسفم یک پیرهن دارم نشانه 🔸دو چشم من پر آب هست 🔸دلم در پیچ و تاب هست 🔸هنوزم بر دو دستم 🔸ببین جای طناب است 🔹همه کوفیان به زخم زبان 🔹دل من را شکستند 🔹مرا نور عین،تو دیدی حسین 🔹 که دستم را ببستند 😭 ♥ خودم دیدم سرت برمحمل من، سایه بان شد خودم دیدم لب تو بوسه گاه، خیزران شد 🍁چرا پیمان گسستی 🍁دل من را شکستی 🍁مرا دیدی تو از طشت 🍁ولی چشمت ببستی 😭😭 🍃به دردم طبیب،امام غریب 🍃 به حالم کن نظاره 🍃منه بی نشان به هفت آسمان 🍃 ندارم یک ستاره ♥ 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
🔻یه گودال و اینهمه نیزه 🔺اینهمه شمشیر، اینهمه غارت 🔰یه پیراهن، اینهمه دعوا 🔰اینهمه غوغا، آه از این غربت 🟤سر پیراهن تو جنگیدن، بهت خندیدن 🟤العطش های تورا نشنیدن،بهت خندیدن 🟤روی زخم تو نمک پاشیدن، بهت خندیدن 😭😭😭😭😭 ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 🔹یه آقا و اینهمه مرکب 🔹روبرو زینب،شد تنش پامال 🔸یه نامرد و خنجر کهنه 🔸روبرو مادر، اومده گودال 😭😭😭 ⬅️نانجیب میزد تورو با کینه نشست رو سینه ⬅️نمیگه خواهر تو میبینه نشست رو سینه ⬅️سینه ی تو چقدر سنگینه نشست رو سینه… ♥️… آه ♥️… آه ♥️… آه 😭😭😭😭 🟪یه خواهر که وسط گودال 🟪بین اون جنجال شده آواره ◀️یه خواهر که جلوی چشماش ◀️رو تن داداش، نیزه میباره ❇️زینبت میون نامحرم هاست کجایی عباس?? ❇️پیکر حسین، رو خاک صحراست کجایی عباس?? ♥️… ✔️تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت 😭😭😭😭😭 🔻 🔺 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
همیشه بوسه نشان خوشیست،ایندفعه از اتفاق بدی میدهد خبر،بوسه از اتفاق بدی مثل ظهر،در گودال از اتفاق بدی مثل تیغ،سر، بوسه از اتفاق بد خیزران، لب و دندان که داده اند بین تشت زهر، بوسه ببین که سنگ،بسوی تو میزنند نبی گرفته است مگر ز پیشانیت،بوسه?? به کربلاست که رویانده از لب شمشیر به شانه های ابالفضل، بال و پر ، بوسه به کربلاست که حتی در اوج جنگ و گریز گرفته است پدر، از لب پدر، بوسه ♥️… 😭😭 به کربلاست که تیر سه شعبه ثابت کرد همیشه فاجعه ای هست،پشت هر بوسه ♥ به کربلاست که تیر سه شعبه ثابت کرد همیشه فاجعه ای هست،پشت هر بوسه به کربلاست که تیغِ وضو گرفته به خون تمام جسم تورا غرق کرد در بوسه ✔️روایت میگه 1950 زخم،خورده بود حضرت سیدالشهدا توو روز عاشورا 😭😭😭 ☑️اما شیخ جعفر شوشتری میگه به تعداد آیه های قرآن ، بدن امام حسین زخم داشت خودت تجسم کن… 😭😭 🔸کربلا، به هرکسی که به این خاک پا گذاشته است 🔸میاورد به تبرک، از این سفر… بوسه 🔘روضه بخونم دیگه... ها؟! بزا برم به بالای تل خاک غم دوباره ای برادر،برات بگیرم دم ☑️رفتی تو گودال،همه حرفایی که زد از گودال بود از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... مگه یادم میره،اون لحظه ی عجیب مقتل مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل 😭😭 مگه یادم میره شَرّی که شمر،اینجا بپا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش، رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد 💔 💔 مگه یادم میره مُردم سَرِ کوچه و بازار مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار مگه یادم میره خون بود جلو چِشِ علمدار مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی مگه یادم میره بزم شراب، خودت که بودی 💔 💔 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
من محو در تجلی این بی نهایتم سلمان سر سپرده ی سلمانی تواَم لطفا بیا به دیدنم وقت رحلتم بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است عمریست داده ای به همین راه عادتم نُطقم کنار پنجره‌فولاد باز شد با ذکر یا رقیه بهم ریخت لکنتم 😭ای عهده‌دار مجلس عطشان کربلا 😭من آن حسین‌گوی دم درب هیئتم تو روضه‌خوان آن لب سرنیزه‌خورده ای من سینه‌چاک لطمه‌ی ذکر مصیبتم یَابْن‌َالشَّبیب‌ گُفتن تو می کُشد مرا گفتی که زخم خورده‌ی آن هتک حرمتم 😭😭 یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند 😭😭😭😭 ☑️فرمود: یابن الشبیب… ان کنت باکیا لشی فابک للحسین هروقت خواستید برای چیزی گریه کنید برای جد غریبم حسین گریه کنید 😭😭😭 یابن الشبیب… ذُبِحَ کَما یُذبح الکَبش مثل گوسفند جد مارو سر بریدن... اما بدون آبش ندادن،،،تشنه لب کشتنش 😭😭😭😭😭 🍀برای درهمی حسین یه عده کشتنت 🍀دیدن که پاره پاره شد تموم پیرهنت 🍀نشد که نیزه هارو در بیارم ازتنت نمیدونم بادلت جلو میام یانه.. 🍁داغت چه کرده با دل زینب حسین من 🍁بی سر شدی مقابل زینب حسین من 🍂سایه بکش به محمل زینب، حسین من 🍂بی معجریست مشکل زینب، حسین من 🌱ای هلال سر نیزه،،، میدرخشی بر نیزه 🌱بین صحرا می آید،،، بوی تو از هر نیزه ♥️ ♥️ ♥️ این یه بندُ برای امام رضا میخونم 🥺🥺 🌿ز روی نیزه کن نظاره 🌿که باغ عمرم بی بهاره 😭تنها… شدم میان جمع نامحرم 😭نظر نما به حال ما یک دم 😭ببین که قلب من شکسته 🔹دشمن به ضرب تازیانه ها هر شب 🔹دهد تسلا به دل زینب 🔹عَدو دو دست من رو بسته 💔…حسیــــــــــن 🔅کن تماشا بین نامحرم اسیرم 🔅طعنه و دشنام و خنده کرده پیرم ❤️‍🔥 ان شاء الله همه ی عمرت گریه کن امام حسین بمونی.. ان شاء الله دست لطف حضرت زهرا رو سینه ت باشه 🔰میشه بهم بگی، سپردیمون به کی? 🔰محرمامو دیدم روی نیزه یکی یکی 🔰هنوز نخوردم آب که دارم اضطراب 🔰من و تو میرسیم به هم تو مجلس شراب 😭😭😭 🔥زینب تو باخولی، مسافر بازاره 🔥کی بین این نامردا، هوای مارو داره تو کس و کار منی، شمر جلودار شده 😭😭😭😭😭 🍀🍀 ✍️ التماس دعای فرج🤲 🍀🍀 🔻 🔺 🆔http://eitaa.com/rozehajabbas
تازه دلم شد روبه راه،سخته آقا گدا داره گناه،سخته وداع با پیرهن سیاه سخته 🔺 گریه و اشک و آه،خداحافظ دل خوشیه دوماه خداحافظ آهای پیرن سیاه،خداحافظ 🔺 حالا که بین ما جدایی هست شکر خدا امام رضایی هست به روی لب،نوای چاووشه شرار غم تو سینه میجوشه تنگ دلم برای شیش گوشه 🔺 منم غلام مادرت،زهرا منم گدای خواهرت،آقا میخوام بیام حرم،همین حالا 🔺 جوونیمو میدم برای تو تا که بیام به کربلای تو دلت میاد که جابمونم،من؟! حرم نیام کجا بمونم،من؟! 🔺... 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas
… 🌾زهر افتاده به جانِ جگرم،مهدی جان 🌾لرزه افکنده زِ پا، تا به سرم،مهدی جان ⚡️به لب خشک پدر،جرعه ی آبی برسان ⚡️که من از روز عطش،شعله ورم مهدی جان *جگرم داره میسوزه، یه قطره آب برام بیار* من نمیدونم تو جمع ما، کسی مسموم شده یا نه حالا به دلایلی نمیخوام بگم زهر عطش غلبه میکنه به آدم اونم زهری که به اهل بیت دادن و به قصد کشتن و شهید کردن امامامون… مث شخص مارگزیده به خودش میپیچید مهدی من کجایی?? ✨قبل از آنی که به دل،زهر،اثر بگذارد ✨کشته است صحنه دیوار و درم،مهدی جان 🔹لحظه ای نیست عزیزم،که تداعی نشود 🔹وقعه ی کرببلا در نظرم،مهدی جان 🔸قدح آب روان، تا به لبم شد نزدیک 🔸عطش اهل حرم،زد شررم مهدی جان 🔻بشکند دستی که با بغض علی،سیلی زد 🔺به رخ عمه ی نیکو سیرم، مهدی جان یه وقتایی من و تو روضه میخونیم یوقتاییم هم خوده اهل بیت میخونن ✔️بشکند دستی که با بغض علی،سیلی زد ✔️به رخ عمه ی نیکو سیرم، مهدی جان ⬅️تا درخشید رخ ماه تو یاد آوردم ⬅️سر نورانی هجده قمرم،مهدی جان ◀️زینب و بزم یزید و لب خشکیده و چوب ◀️خون قلبم چکد از چشم ترم،مهدی جان آب طلبید. پسر امامِ،،، سن و سالی هم نداره ☑️رفت آب آورد برا بابای غریبش که از شدت تشنگی داره به خودش میپیچه ☑️آبُ داد. امام حسن عسکری دستاش لرزون.. آب گرفت. ظرف آب از دستش افتاد ☑️اینی که میگی بچه ای برا تشنگیه باباش آب آورده، چه روضه ای تو دهنت تداعی میشه?? 💎یقینا دلت همونجاییکه من میخوام بگم ☑️دامن آتیش گرفت. دشمن به هوای خاموش کردن آتیش دامنش، پشتش دوید. اینم به هوای اینکه دوباره تازیانه و سیلی در کاره، میدوید ☑️هرچی سرعتش بیشتر میشد، سرعت دختر سه ساله هم بیشتر میشد به آتیش که باد بخوره، شعله ورتر میشه دختر دوید… اما دشمن بهش رسید ☑️یه نگاهی بهش انداخت. فهمید اومد برا کمک کردن چرا فرار میکنی? ☑️گفتم حتما تو هم میخوای مثل اونا کتکم بزنی ☑️همه بدنم کبوده، دیگه نای کتک خوردن ندارم ☑️دیگه نای سیلی خوردن ندارم ☑️دیگه توان تازیانه خوردن ندارم انقده زدن مارو… یکی با دست یکی با تازیانه یه عده ای با لگد همه جای بدنم درد میکنه ♨️چه کمکی از دستم برمیاد?? اگه امکان داره، یه مقدار آب بهم بده ♨️مشک آبُ گرفت. یه مقدار آب بهش داد. آقا یه سوالی ازت دارم، جوابمو میدی?? گفت بگو 〽️به من بگو گودیه قتلگاه کدوم وره? تو تشنه بودی آب میخواستی، گودیه قتلگاه برا چی?? بابام که رفت میدون، لب تشنه بود 😭😭😭😭 ✅اما تفاوتش اینه مهدی فاطمه آب برا بابا برد، اما این دختر نتونست ببره یه موقعی یادش اومد که سر از بدن جدا شد ✅بدن با عزت و احترام، غسل دادن سامرا شهر بدیه،،، الانم همینه 🔰به ندرت پیش میاد اوناییکه کربلا رفتن بگن سامرا هم رفتیم از همون موقع، همیشه حکومت نظامی بوده همیشه مراقب امام حسن عسکری بودن همیشه تو غربت بود حتی تو خونه ی خودش ❇️آقارو بعد از غسل، تشییع کردن یه عده از شیعیان اومدن ❇️موقع نماز، برادر امام هادی که عموی امام حسن عسکری بود، اومد نماز بخونه که مهدی فاطمه اومد فرمود: بر بدن امام ، فقط امام باید نماز بخونه ❇️خوده امام زمان شروع کرد به نماز خوندن 💠تو کربلا هم اینجوری شده اما تفاوتش اینه نه تشییع جنازه ای داشت، نه غسل و کفنی داشت بنی اسد اومدند بدنهارو جابجا کردن 💠خوده آقا زین العابدین اومد شناسایی کرد ✳️این بدن، بدن قاسمِ ✳️این بدن، بدن اربا اربای علی اکبرِ ✳️این بدن، بدن عموم ابالفضلِ ✳️این بدن، بدن پاره پاره ی بابای غریبم حسینِ کفن که نمیشد… گفت بنی اسد، یکی بوریا بیاره 😭😭😭😭😭 حسین… 🔵مگر به کربلا، کفن به غیر بوریا نبود? 🔵مگرحسین تشنه لب،عزیز مصطفی نبود?? حسیــــــن 🔰از سوز زهر کینه، هی رو خاکا میشینه 🔰دست به دیوار میگیره، مادرش رو میبینه 🍃ناله هاش، قلب میسوزونه 🍃رو لباش، لخته های خونِ 🍃روضه ی کوچه رو میخونه 🍂چشم به راه مونده حالا 🍂تا بیاد مهدی از راه 💢مث یک مار گزیده 💢سر گذاشته رو خاکا ✴️سر باباشو داره، روی پاهاش میزاره ✴️زیر لبهاش میخونه، روضه ای با اشاره 🔘خوبه که پیش تو نیست، خواهر 🔘خوبه اصلا نداری دختر 🔘تا ببینه تورو بی سر … 🔥دیدم بزم شرابُ، میچشیدم عدابُ 🔥وقتی مرد غریبه، بست به دستم طنابُ 🔥پُر شدیم از کبودی، بابا 🔥بین چنتا یهودی بابا 🔥خوب شد اصلا نبودی بابا 😭زود رسیدم به پیری، بابا 😭تو لباس اسیری، بابا 😭مُردم از سر به زیری، بابا 🆔 http://eitaa.com/rozehajabbas