eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
386 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5805249754879234692.mp3
4.23M
‍ هدیه به حضرت زهرا صلوات شور طوفانی. حضرت زهرا شعررضا نصابی به نفس کربلایی سجاد عینلو رمز ایمان زهرا معنیه قرآن زهرا آذری می خونم جان سن قوربان زهرا عشق حیدر زهرا معنیه کوثر زهرا مادر هستی و نبض پیمبر زهرا دل و دلبر می. سایه سرمی بچه شیعه هستم و فاطمه مادرمی خیلی محترمی. نداری حرم تو قلبم صاحب حرمی‌ قوت پرمی‌ غم ندارم وقتی که شفیع محشرمی تا نفس دارم می گم. یا زهرا تا سر دارم می گم. یا زهرا ای بهار حیدر ای کس و کار حیدر قدرت بازوو ذوالفقار حیدر ای نگار حیدر دارو ندار حیدر علی بی تاب تو تو بی قرار حیدر ای سلام علی ای تمام علی غیر تو کسی نمی دونه مقام تکیه گاه علی هستی تو تمام لشگرو‌ سپاه علی ارزوی اشک چشم تو شده آب وضوی علی. تا سر دارم می گم. یا زهرا تا نفس دارم می گم یا زهرا رضا نصابی
4_5899787684485793332.mp3
11.31M
‍ هدیه به امام حسن صلوات شور یه زمینه ی رو ضه ای کوچه امام حسن شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی مجید رضا یی ای کاش من و مادر تنها نبودیم ای کاش تنها تو کوچه ها نبودیم ای کاش مسیر ما جای دیگه بود ای کاش میونه نامردا نبودیم مردم تو کوچه وقتی رسید از راه که نامرد مردم تو کوچه دستش و وقتی که بلند کرد مردم تو کوچه سیلی به روی مادرم زد ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه ارغوان ننه ای کاش دست عدو کوچک تر بود ای کاش قدم کمی بلند تر بود ای کاش صورتم توی کوچه ها ای کاش سپر برای مادر بود مردم تو کوچه مادرو نیمه جون دیدم مردم تو کوچه مادر و ار غوون دیدم مردم تو کوچه مادر و قد کمون دیدم ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه. ار غوان ننه ای کاش انصاف کمی تو ی دلا بود ای کاش بابا علی کنار ما بود ای کاش تو مسیر بر گشت تا خونه ای کاش همراه مادرم عصا بود ن مردم تو کوچه مادرو روی خاکا دیدم مردم تو کوچه ناسزا وقتی که شنیدم مردم تو کوچه مادرو تا خونه کشیدم ای وای ننه قد کمان ننه ای وای ننه ارغوان ننه
4_5911357518927366159.mp3
6.76M
هدیه به امام رضا صلوات شور احساسی امام رضا سلام ای ضامن اهو شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی بهروز سوری
4_5893441445104191398.mp3
5.92M
هدیه به امام رضا صلوات شور احساسی امام رضا سلام ای ضامن اهو شعر و سبک رضا نصابی به نفس کربلایی بهروز سوری
4_5913595188298646324.MP3
4.69M
‍ هدیه به حضرت زینب صلوات شور گودال مقتل شعرو شبک رضا نصابی به نفس حاج حسین امید علی ای برادر ای برادر با لبای تشته جون می کنی ای وای ای برادر.  ای برادر جلو چشمام دست و پا می زنی ای وای ای برادر ای برادر بمیرم بدونه پیراهنی ای وای ای برادر ای برادر تا دیدم سنان و که به جانت افتاد ای برادر ای برادر با نیزه تا به جان دهانت افتاد ای برادر ای برادر از نفس خواهر قد کمانت افتاد یکی داره می زنه نیزه به پهلوی تو یکی گرفته به مشت برادرم موی تو یکی با سنگ می زنه میونه ابروی تو یکی با خنجر داره میاد حسین سوی تو ای برادر ای برادر از رومرکب تا به زیر افتادی دیدم ای برادر ای برادر ته گودال وقتی گیر افتادی دیدم ای برادر ای برادر زیر پا مثل حصیر افتادی دیدم ای برادر. ای برادر دیدم خنجراشون و که تیز می کردن ای برادر ای برادر سر فرصت تن تو که ریز می کردن ای برادر ای برادر تیغارو با لباست تمیز می کردن ای برادر ای برادر دیدم با پا تن تو پشت ورو می کرد ای برادر ای برادر پنج شو میونه موج گیسو می کرد ای برادر ای برادر به گلوت خنجرش و که فرو می کرد داره کجا می زنه چه ضربه ها می زنه ضربه هاشو بی حیا که  از قفا می زنه نفس نفس می زنه هر ضربه تا می زنه جلو چشم خونه مادر مامی زنه رضا نصابی
            من رفتنی هستم دگر یاور نداری مظلوم! با مظلومه ات کاری نداری؟ تا رفع زحمت کردنم چیزی نمانده فردا در این بستر، تو بیماری نداری مثل جنین زانو بغل کردن ندارد خانه نشین! گیرم طرفداری نداری با گریه دردت را بگو عیبی ندارد وقتی که غم داری و غم خواری نداری وقتی که دفنم می کنی آقا بمیرم تاریک تر از آن شب تاری نداری مردم اگر از تو سراغم را گرفتند از قبر من مولا خبر داری! نداری! دیگر خداحافظ، حلالم کن علی جان جان تو جان بچه ها، کاری نداری 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  پشتِ در خانه ی علی بلوا شد با فاطمه بر سر علی دعوا شد یک ضربه و یک بازو و یک آه بلند شال از کمر امیر مردان وا شد دربی که تمام قد در آتش میسوخت آوار به روی صورت زهرا شد در حال نفس نفس زدن بود هنوز یک میخ گداخته سرش پیدا شد سربسته بگویم سخن از ناموس است سربسته بگویم که چه در آنجا شد با طفل زمین خورد در آنجا مادر بی طفل ولی بود که از جا پا شد شرحِ غم زهرای جوان را باید از رنگِ محاسن علی جویا شد 🔸شاعر:            ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  قاری حسین(ع) و گریه کنِ فاطمه(س)؛ خداست در خانهٔ علی(ع) چه عزاخانه ای به پاست جانم فدایِ مجلسِ ختمی غریب که مهمان ندارد و پُر از اندوهِ بیصداست حتی "در"ی که سوخته، مرثیه خوان شده با اشک، همنشین شده و صاحبِ عزاست شاید حسن(ع) به زینبِ(س)آشفته حال گفت: گریه نکن! که رفتنِ مادر خودش شفاست در شهر؛ یک نفر به علی(ع) تسلیت نگفت این رسم ناسپاسیِ دنیایِ بی وفاست زهرا(س) کجاست؟! تا که ببیند هنوز هم ردّ طناب، دورِ دو دستانِ مرتضاست(ع) حرفش نداشت هیچ خریدار بعد از این سنگِ صبورِ روز و شبِ مرتضی(ع) کجاست؟! مادر کجاست؟ تا بشود حالِ خانه؛ خوب مادر که نیست، خانه نفس-گیر و بی صفاست عالم عزا گرفته برایش ولی بدان صدّیقة الشهیده؛ عزادارِ نینواست قلبش هنوز میشود آرام با حسین(ع) آرامگاهِ مادرِ سادات؛ کربلاست هر روزِ هفته؛ بر  لبِ گودالِ قتلگاه گریانِ پیکری ست که مابینِ بوریاست! 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  غم پشت غم ، غم پشت غم ، غم بی شماره قرآن ِ بی کوثر ، دلش شد پاره پاره هفت آسمان را ابر باران کرده امشب این آسمان ، بی ماه و خورشید و ستاره 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  تصویر هجرِ دلدار ، از چشم تر نرفته در ساغرِ دلم جز ، خون‌ِ جگر نرفته یوسف رسید و یعقوب ، هر روز گریه می کرد داغ پسر هنوز از ، ذهنِ پدر نرفته درکِ حضورت ای نور ، در ترکِ خوابِ صبح است پس باخت داده هر کس ، سویِ سحر نرفته اشکِ دم سحرگاه ، از واجباتِ وصل است هرگز کسی به معراج ، بی بال و پر نرفته مال مرا بگیرید ، حال مرا نگیرید آن دل که با تو خوش بود ، دنبال زر نرفته پیری به پای معشوق ، تضمین هر جوانی‌ست عاشق شکسته امّا ، عمرش هدر نرفته بختی سیاه دارم ، کوهی گناه دارم از دست من چگونه ، صبر تو سر نرفته؟! ترک ثواب کردم ، خیلی خراب کردم دریاب این گدا را ، تا سمت شر نرفته بیچاره ی غمت را ، چاره به جز نجف نیست بیچاره تر کسی که ، رفت و دگر نرفته اطراف صحن حیدر ، دنبالِ استخوانم کلب سرای بابا ، جز این گذر نرفته* ما بی تو نا نداریم ، برگرد..،جانِ زهرا این خستگی کماکان ، از تن به در نرفته ▪️ ▪️ حسی عجیب دارد ، دفنی غریب دارد زهرا بدون حیدر ، هرگز سفر نرفته هنگام غسل،شب شد ، حیدر که جان به لب شد... این زخم‌ها که تازه است ، حتّی اثر نرفته دادِ علی بلند است ، بغضش به آه بند است چون فکر کرد با خود ، میخ این‌قَدَر نرفته! 🔸شاعر: ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  این بار چندم است کفن باز می‌کنم دارم به این بهانه تو را ناز می‌کنم* پلکی تبسمی نفسی یا شکایتی باشد بخواب فاطمه هر طور راحتی باشد بُرو ولی جگرم را نگاه کن پُشتم شکسته‌ای کمرم را نگاه کن برخیز باز چاره‌ی درد مرا بده برخیز و دستمالِ نبرد مرا بده مثل قدیم پشت سرم آب را بریز جای علی تو برجگرم آب را بریز این بار چندم است کفن باز می‌کنم دارم به این بهانه تو را ناز می‌کنم داریم مثل سوز خزان گریه می‌کنیم با آستین بین دهان گریه می‌کنیم دارم به دوش خویش دو تابوت می‌کشم دستی به زخم گوشه‌ی اَبروت می‌کشم این مرد کوه بود که درهم شکسته شد دیدم که هفت جای تو باهم شکسته شد تو غرق زخم رفتی و حیدر تمام کرد امروز بی تو فاتح خیبر تمام کرد دارند بچه‌ها همه از دست می‌روند خواهر تمام کرد برادر تمام کرد پیش حسن حسین به زانو نشسته است وقتی به گریه گفت که مادر تمام کرد دیدم که قاتلت اثر ضربِ خویش را با چوب‌های شعله‌ورِ در تمام کرد وای از قلاف ، زخمش از اول عجیب بود وای از مغیره کارِ خود آخر تمام کرد روز دوشنبه بود به آتش  شروع کرد روز دهم به ضربه‌ی خنجر تمام کرد این بار چندم است کفن باز می کنم دارم به این بهانه تورا ناز می کنم.... 🔸شاعر:   ===================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️
  پشتِ در خانه ی علی بلوا شد با فاطمه بر سر علی دعوا شد یک ضربه و یک بازو و یک آه بلند شال از کمر امیر مردان وا شد دربی که تمام قد در آتش میسوخت آوار به روی صورت زهرا شد در حال نفس نفس زدن بود هنوز یک میخ گداخته سرش پیدا شد سربسته بگویم سخن از ناموس است سربسته بگویم که چه در آنجا شد با طفل زمین خورد در آنجا مادر بی طفل ولی بود که از جا پا شد شرحِ غم زهرای جوان را باید از رنگِ محاسن علی جویا شد 🔸شاعر:            ====================== https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️