eitaa logo
🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
386 ویدیو
67 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
کبوترای حرمت ، پر می زنن سوی بهشت از حرم تو می رسه ، به عاشقا بوی بهشت مرغ دلا پر می زنه ، بالای گلدسته ی تو همیشه تُو حریمته ، زائر دل خسته ی تو دل حرم یاد توِه، طالب امداده توِه هر کی اسیر تو بشه ، کفتر آزاد توِه توی رواق عشق تو ، کفتر دل پر می کشه تا آسمون ضریحت ، بال می زنه سَر می کِشه تا لب سقا خونه و ، صحن و سرای تو میره میاد تُو ایوون طلات ، ذکر رضا رو می گیره میاد می افته دم در ، رو خاک پای زائرات اینقده پرپر می زنه ، تا این که جون بده برات هر کی برا تو جون بده ، به عشق تو زنده میشه کسی که عاشقت باشه ، نمی میره تا همیشه محبّتِ زندگیه ، معرفتت آب حیات چه خوبه که هستی ما ، همه ش بشه نذر چشات تا گوشه چشمی کنی و ، به سوی ما نگاه کنی نگاه به این گداهای ، غریب و بی پناه کنی آب حیات مهمونه تُو ، پیاله ی سقا خونَه ت قسم به نام مادرت ، نمیرم از در خونَه ت پیچیده تُو هفت آسمون ، صحبت جود و کرمِت بهشت میاد زیارتِ صحن و سرا و حرمِت جبرئیل و جمع ملک ، زائر بارگاهتن ای ضامن آهو همه ، نشسته در پناهتن تویی غریب الغربا ، ماهم غریبیم به خدا به بی کَسا مدد کن ای ، رضا معین الضعفا پنجره فولادت کجاست ، دلم گرفته زمزمه فدای غربتت بِشم ، رضا عزیز فاطمه 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
هر خانه ای حالش به مادر بستگی دارد در این حرم اما به خواهر بستگی دارد وصل است آب ناب سقاخانه بر جنت یعنی شفا اینجا به کوثر بستگی دارد از مرکز ایران به پایین،دادن حاجت حتما به تایید برادر بستگی دارد از بین هرباری که می آیی حرم با اشک گاهی فقط به دیده ی تر بستگی دارد از سر به زیری سربلندت می کند، تنها آقایی عالم به یک سر بستگی دارد هرکس که تو، هرجا که تو، هرجور می خواهی هر گونه تغییری به این هر بستگی دارد دقت بکن گاهی قبول حاجتت حتی به نوع داخل گشتن از در بستگی دارد وقتی شدی مانند آهو بی کس و تنها تازه به توضیح کبوتر بستگی دارد 🔸شاعر: ___________________________ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
«کربلا» می خواهم آقا التماست می کنم گریه دارم می کنم، داری تماشا می کنی؟؟ آخرش هم ضامنم«سلطان مشهد» میشود بعد از آن برگ براتم را تو امضا می کنی https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────————
تعجیل در فرج آقا امام زمان عج صلوات اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم کاشکی تو راهه عشقه تو منم مثله کافی بشم توی لیست نوکراتون یه روزی ا ضافی بشم از فراقت. مثل ابره نوبهارم آخه دسته خودم نیست که هی می بارم گل نرگس. گل نرگس. بیا آقا تو بیایی بساط ظلم دیگه آقا تعطیل میشه دولت اسلامی بیای با ظهور ت تکمیل میشه روز و ماه و هفته و سال میاد میره لحظه مأمون سخته بی تو سپری شه گل نرگس. گل نرگس. بیا آقا هزار و چند صد ساله که منتظر یم بر گردی تو ای مرد با وقار دنیا چقدر دیر کردی تو. تا به کی ندبه بخونم که کجایی چقدر مونده زمان که تو بیایی گل نرگس. گل نرگس بیا آقا رضا نصابی https://t.me/rozeneshinan
4_5999079026197533078.mp3
2.11M
شور فراق امام زمان عج کاشکی تو راهه عشقه تو اجرا برادر عزیزم کربلایی مجید منصوری https://t.me/rozeneshinan
🔸روضه های شب جمعه وقتی امام حسین علیه السلام فریاد زد: آیا یاری کننده ای نیست که برای خدا ما را کمک کند؟! آیا حمایت گری نیست تا از حرم رسول خدا دفاع کند؟! حرّ بن یزید این سخن را شنید، دلش پریشان و اشکش روان شد. در حال گریه و زاری همراه غلام ترکی اش سوی امام رفت. او ابتدا نزد عمر سعد آمد و پرسید: آیا واقعاً با این مرد می جنگی؟ عمر گفت: بله، جنگی سخت که کمترینش افتادن سرها و دست ها باشد. حرّ گفت: آیا پیشنهادهای او مورد پذیرش شما نیست؟ عمر گفت: به خدا اگر دست من بود می پذیرفتم، ولی امیرِ تو راضی نمی شود. حرّ با یکی از اقوام خود به نام قره بن قیس از جمعیت دور شد و به کناری رفت. به قره گفت اسبت را آب داده ای؟ گفت: نه. گفت: نمی خواهی سیرابش کنی؟ قره می گوید: مطمئن شدم که می خواهد از جنگ کناره گیرد، در عین حال نمی خواهد من ببینم و او را لو دهم. گفتم: اسبم را آب نداده ام و با تو می آیم. با او کناری رفتم و اگر گفته بود که چه قصدی دارد، همراه او به سوی حسین علیه السلام می رفتم. حرّ شروع به رفتن کرد که شخصی به او گفت: ابایزید! مشکوک به نظر می رسی، چه قصدی داری؟ گفت: خودم را بین بهشت و دوزخ می بینم و چیزی را بر بهشت ترجیح نمی دهم حتی اگر قطعه قطعه شوم یا بسوزم. آن گاه اسبش را هِی کرد و با غلام ترکی اش به امام پیوست و گفت: یا بن رسول اللَّه! فدایت گردم، من همانم که از برگشت شما جلوگیری کردم و مجبورت کردم در این محل فرود آیی. به خدا سوگند! گمان نمی کردم پیشنهادهای تو را رد کنند و اگر می دانستم که می خواهند تو را بکشند هرگز چنین برخوردی با تو نمی کردم. اکنون توبه کار آمده ام تا در برابرت بجنگم و کشته شوم. آیا توبه ام پذیرفته می شود؟ امام فرمود: آری خدا بازگشتت را می پذیرد و تو را می بخشد. اسمت چیست؟ گفت: حُرّ (آزاد). فرمود: تو آزاده ای همان گونه که مادرت نام نهاده است، آزاد در دنیا و آخرت، فرود آی. 📚منبع: برگرفته از مقتل خوارزمی ،جز الثانی، ص ۵۶۷ @rozeneshinsn
☑️بنداول بچه بودیم با دوستامون یه هیات می‌زدیم با چادرای مادرامون با آب رنگ روو، درب و دیوار مینوشتیم حسین و زینب ورقیه خاتون ...... کاشکی میشد بازم بچه بشیم دوباره کوچه ی قدیمی تو رو یادم میاره خدایی کجا رفت اون همه صفا آره یادش بخیر چه روزگاری داشتیم زندگی رو برا هیاتمون میذاشتیم حیف که جا موندیم همه از رفیقا ...... جا موندیم از خیل جمع شهدا دل خوش کردیم به همین سیاهی یا یا ثارالله یا اباعبدالله(ع) ☑️بند دوم ارباب من آقای من می‌دونی که یه عمره نوکر سینه زناتم سالار من دلدار من یه دیوونه ی زنجیریه مجلس عزاتم ارباب ارباب ارباب مُحرما تو عشقه علم و بیرق و پیرهن سیاتو عشقه بزم مجلسای عزا تو عشقه شکرحق یه عمره با عشق توعجینم یعنی میشه بازم محرم و ببینم میون نوکرای تو بشینم ذکر نامت تپش قلب منه ذکر نامت عشق هر سینه زنه یا ثارالله یا اباعبدالله(ع) ☑️بندسوم غرقه دردم بی تو هردم شبیه یه ویروونه ی غمم ساکت و سردم من دل خونم بی سامونم کاشکی راهم بدی کرببلات دورت بگردم ..... دل من به عشقت میتپه توی سینه م به امیدی که باز توحرمت بشینم میشه زنده باشم حرم ببینم لحظه احتضار دل بیقرارم حسین توی یوم الورود چشم انتظارم حسین ای طبیب دلم بیمارم حسین ذکر لبهام،شاه بین الحرمین و صل اللهُ علیک یا حسین (ع) یا ثارالله یا اباعبدالله(ع) 💠💠💠1⃣0⃣4⃣7⃣💠💠💠 ⛈ 🦋 نشرواستفاده ازکلیہ آثاراین کانال نه تنها حرام نیست بلکہ ثواب جاریہ دارد. باذڪر(صلوات) https://t.me/rozeneshinan
 عاقبت آه کشیدم نَفسِ آخر را نفسِ سوخته از خاطره‌ای پرپر را روضه‌خوانیِ مرا گرم نمودی امشب روضه‌یِ آنهمه گُل ، آنهمه نیلوفر را آخرین حلقه‌یِ شب‌هایِ محرّم هستم شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده‌است باورم نیست تماشایِ تَنی بی سر را باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود دیدنِ سوختنِ چـارقَدِ دختر را غارتِ خود و عَلَم ، غارتِ گهواره و مَشک غـارتِ پیرهن و غارتِ انگشتر را ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون می‌ریخت نیزه‌هایی که رُبودند سَرِ اکبر را آه در گوشه‌ی ویرانه که دِق مرگ شدیم تا که همبازیِ من زد نَفسِ آخـر را کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم بیـن زنجیر نهان کرد تَنی لاغر را چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم سرخ دیدم بدنش ، تکّه‌ای از معجر را 🔸شاعر: _________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
یکبارِ دیگر هفتِ ذلحجّه آمد ولی حالا مزارِ تو خالی شده از جمعِ یارانت حجاج رفتند ازکنارِ تو از غربتت هرسال میسوزم وقتی کمی فرصت نمی ماند وقتی که حتی یک نفر روزِ هجرانِ تو پیشَت نمی ماند صحنِ تو بویِ کربلا دارد عاشق فقط میفهمد این بورا بینِ تمام گریه های خود بینِ زیارت های عاشورا میخواهم امشب شاعرَت باشم رخصت بگیرم از نگاهِ تو هر بَندبَندش نور خواهد شد شعری که باشد در پناهِ تو از نسلِ باران از دو خورشیدی بابایِ تو یک شیر زن دارد خون رگت تنها حسینی نیست تو مادرت خونِ حسن دارد قدرِ تورا خورشید می داند عطرِ تو در تورات می ماند! عشق از نگاهَت باده می نوشد علم از شکوهَت مات می ماند من شک ندارم بی نگاهِ تو هر عالِمی خودکامه خواهد شد من شک ندارم با نگاهِ تو دیوانه هم عَلامه خواهد شد از آسمانَت نور می بارَد بَر دفتر ِ شیخِ کُلینی ها تاریخ هم پایِ تو می گریَد در کاروانی از حسینی ها در کودکی دیدی هزاران غم حتی تمامِ جنگ ها را هم از کربلا تا کوفه می دیدی خون گریه های سنگ ها را هم آن روزهای سردِ پاییزی دستِ قضا هَمبازی ات را بُرد داغِ سه ساله داغِ سنگینیست سنگین تر از دستی که بر او خورد!!! شاعر شدم تنها به عشقِ تو تا شعر من با بودنَت باشد شعرم کُمیتی می شود آقا وقتی صِله پیراهنَت باشد... 🔸شاعر: ___________________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم از غصه جانسوز تو پژمرده گشتیم هر شیعه در دل حجله داغ تو بسته سنگینى داغت دل ما را شكسته سوز دلت از سینه ات بار سفر ساخت در سینه ما رفت و ما را دیده‏تر ساخت پنجم امام و هفتمین معصوم هستى جانم فدایت پس چرا مسموم هستى اى صبر مطلق، گشته‏اى بى تاب از چه؟ اى كشتى عدل خدا، گرداب از چه؟ جسم شریفت از چه كم كم آب گشته بنگر كه صادق از غمت بى تاب گشته تو یادگار آخرینِ كربلایى تو داغدار و دل غمینِ كربلایى تفسیر دشت كربلا در سینه توست دلها گرفتار غم دیرینه توست با رفتنت دیگر تو آسوده ز دردى داغ یتیمى را به صادق هدیه كردى تاریكى صحن تو بر غربت گواه است شمعى ندارد قبر تو بى بارگاه است اى كاش بر قبرت حرم سازیم امامم بر گنبدش پرچم بیافرازیم امامم آییم پابوس و تو را زوّار گردیم ما بى كسان هم لایق دیدار گردیم 🔸شاعر: _______________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————
منم که زنده نمودم خدا پرستی را منم که شیخ و مرادم تمام هستی را منم که زنده نمودم علوم قرآن را کشانده ام به تماشا بهشت ایمان را منم که زنده نمودم قیام جدّم را منم که زنده نگه داشتم محرّم را در اوج عرش مقامی رفیع دارم من و غربتی چو غروب بقیع دارم من منم که سنگ مزارم پر کبوترهاست منم که زائر تنهای هر شبم زهراست منم که در نفسم عطر کربلا جاری است شمیم غربت من در دل منا جاری است هزار حرف نگفته میان دل دارم هزار درد نهفته میان دل دارم هزار حرف نگفته ز ماجرای حسین چقدر روضه گرفتم فقط برای حسین هزار حرف نگفته ز ظهر روز عطش ز ماجرای رباب و ز داغ سوز عطش سه چار ساله ولی ماجرا که یادم هست سری که رفت روی نیزه ها که یادم هست همین که رفت عمو، قامت حسین خمید همین که رفت عمو، ضرب تازیانه رسید میان سلسله ها یک به یک قطار شدند به روی ناقه ی عریان همه سوار شدند چه زلف ها که در این ماجرا سپیده شدند چه حرف ها که در این کوچه ها شنیده شدند هنوز بر تن من جای سلسله است هنوز هنوز بر کف پا زخم آبله است هنوز هنوز قصّه ی بازار شام یادم هست هنوز سنگ سرِ پشت بام یادم هست چه ناله ها که در این سینه ها بریده شدند چه موی ها که سر هر گذر کشیده شدند هنوز قصّه ی آن نیزه دار یادم هست صدای دخترکی بی قرار یادم هست هنوز در دل ما بغض حرمله است هنوز هنوز بر تن من جای سلسله است هنوز شکست پهلوی آن دختری که خورد زمین شبیه پهلوی آن مادری که خورد زمین «سه ساله بود ولی پیر عشق بابا بود» سه ساله بود ولیکن شبیه زهرا بود 🔸شاعر: _______________________ ╭┅──────——————─ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️ ╰┅────────—————