eitaa logo
روزهای التهاب🌱
6.9هزار دنبال‌کننده
537 عکس
170 ویدیو
0 فایل
🍀هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي🍀 رمانهای بانو ققنوس (ن.ق) ✅️روزهای التهاب(کامل) ✅️باعشق تو برمی خیزم(کامل) ✅️پایان پریشانی(درحال بارگزاری) #کپی_رمانها_ممنوع_است و نویسنده این کانال رضایت ندارد. کانال دوم ما👈https://eitaa.com/eltehab2 @sha124 ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
💫💖💫💖💫 💖💫💖💫💖 💖💫💖💫 💖💫💖 💖💫 💖 قسمت# با حس نوازش دستی روی صورتم و لحن صدای ملایمی که کنار گوشم صدام می زد، چشم باز کردم -ثمین، ثمین جان...بیدار شو عزیزم پلکهای سنگینم رو به زور باز کردم و ماهان رو کنار خودم دیدم. نگاهش نگران بود و لبخند روی لبش نشست. -سلام، خوب خوابیدی من رو نصف عمر کردیا. لب باز کردم تا پاسخش رو بدم اما صدام از توی گلوم بالا نمیومد، با صدای گرفته ای جواب سلامش رو دادم و نگاهی به اطرافم کردم -بچه...بچم کجاست؟ لبخندش عمیق تر شد و گفت -اونم همین دور براست، گفتند تا چند دقیقه دیگه میارنش. به زور آب نداشته ی دهانم رو قورت دادم و گفتم -حالش خوبه؟ سری تکون داد و با خنده گفت -فکر کنم از تو بهتر باشه. لبخند بی جونی زدم و گفتم -تو از دیشب تنها اینجا موندی؟ -تنها که نبودم، حاجی و دخترش هم موندند. الان حاجی رفت صبحونه اورد، نرگس هم رفت پایین صبحونه اش بخوره بیاد. مکثی کرد و گفت -سمیه و آقا رحمان هم تو راه هستند، احتمالا تا ظهر که تو مرخص بشی می رسند دیگه. -تو بهشون خبر دادی؟ -آره، صبح زود بهشون زنگ زدم. با صدای در اتاق و ورود پرستار، نگاه از هم گرفتیم. پرستار در حالی که دستگاه فشار رو توی دستش آماده می کرد گفت -سلام خانم، بالاخره بیدار شدی؟ این پسرت شکموت که ما رو کشت از بس گریه کرد. جلو اومد و کاپ رو دور دستم بست و فشارم رو گرفت. چیزی روی برگه نوشت و گفت -الان همکارم بچه رو میاره، سعی کن بهش شیر بدی سری تکون دادم و به شوق دیدن پسرم، نگاهم رو به در دوختم. هنوز پرستار از اتاق خارج نشده بود که نرگس و زینت و پشت سرشون پرستار دیگه ای با تخت کوچک چرخداری وارد اتاق شد. نرگس کنارم ایستاد و دستم رو گرفت. سلامی به هم دادیم . زینت هم که انگار تازه رسیده بود، سلامی به من و ماهان داد کنار تخت نوزاد ایستاد. دستی به سینه اش زد و با ذوق گفت -آقا مبارک بارشه، چه گل پسریرهم هست. ماهان در جوابش لبخندی زد و چیزی نگفت. شرایط عضویت کانال Vip در لینک زیر😍😍👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433 ⛔️کپی برداری پیگرد قانونی و‌الهی دارد⛔️ 🖋نویسنده:(ن.ق) 💖💫@rozhay_eltehb 💫💖 💖💫💖 💖💫💖💫 💖💫💖💫💖 💖💫💖💫💖💫