eitaa logo
روزهای التهاب🌱
8هزار دنبال‌کننده
538 عکس
123 ویدیو
4 فایل
🍀هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي🍀 تنها کانال تخصصی رمانهای بانو ققنوس (ن.ق) #کپی_رمانهای_این_کانال_ممنوعععععععع_است و نویسنده این کانال رضایت ندارد. کانال دوم ما👈https://eitaa.com/eltehab2 @sha124 ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
💖💫💖💫💖💫 💖💫💖💫💖 💖💫💖💫 💖💫💖 💖💫 💖 قسمت# بازوم رو از دست سعید کشیدم و سمت در رفتم. درونم پر از جوشش بود و آروم نمی شدم. طول و عرض هال رو قدم می زدم و منتظر اومدن بابا بودم. دوباره صدای پچ پچ های سعید و سمیه مخل اعصابم شد و نتونستم تحمل کنم. با حرص به در نیمه باز اتاق نگاه کردم و با چند قدم بلند جلو رفتم. خواستم بی هوا در رو باز کنم و بخاطر این کازشون بهشون اعتراض کنم اما صدای سمیه مانعم شد و ترجیح دادم همونجا پشت در بمونم تا شاید بفهمم درمورد چی حرف می زنند -کاش از اول بهش گفته بودیم سعید. خب حق داره پیش خودش هزارتا فکر کنه. -بگیم که چی بشه؟ -آخرش که چی؟ آخرش که میفهمه -بله میفهمه، ولی لازم نبود تو این مدت ذهنش درگیر این مسله بشه. یادت نیست چند روز پیش که بابا اون حرفها رو زد خودت چقدر ناراحت شدی و چند روز گریه می کردی؟ اگه اون حرفها رو جلوی ثمین گفته بود که دوباره می رفت تو فاز افسردگی، حالا بیا و درستش کن! من از اولم حرفم این بود که لازم نیست ثمین درجریان جزییات قرار بگیره چون خودش اذیت میشه. -خب الانم داره اذیت میشه -الان فقط از دست ما ناراحته، بعدا خودش متوجه میشه و ناراحتیش برطرف میشه. ولی اگه از اول همه چیز رو می گفتیم ذره ذره عذاب می کشید. لحن سعید درمونده شد و گفت -سمیه من دیگه می ترسم، تو اون چند ماه نمی دونی من چی کشیدم تا ثمین حالش یکم بهتر شد. الانم اگه اصرار دارم چیزی نفهمه بخاطر خودشه. دشمنی که باهاش ندارم که بخوام اذیتش کنم من فقط... با صدای بسته شدن در حیاط، نگاه از در اتاق گرفتم. نمی دونم از سر عصبانیت بود یا بخاطر حرفهلی سعیدبود تا بابا رو دیدم بغضی توی گلوم نشست و چشمهام پر از آب شد. شرایط عضویت کانال Vip در لینک زیر😍😍👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433 ⛔️کپی برداری پیگرد قانونی و‌الهی دارد⛔️ 🖋نویسنده:(ن.ق) 💖💫@rozhay_eltehb 💫💖 💖💫💖 💖💫💖💫 💖💫💖💫💖 💖💫💖💫💖💫
😍😍رمان کامل شد😍😍 با عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال رمان"باعشق تو برمی خیزم" با ۲۱۴۷ پارت در وی آی پی کامل شده و اعضایی که تمایل دارند، می تونند برای اشتراک وی آی پی اقدام کنند👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3765633929C40614dec86
هدایت شده از  حضرت مادر
عزیزان برای خانمی که چند سال درگیر بیماری روماتیسم و توانایی خرید داروها و پیگیری درمان نداشتن و الان مریضیشون به سیل استخوانی رسیده و توان شستن لباس با دست ندارن برای خرید لباسشویی نزدیک شرایط مالی خوبی ندارن همسرشون کارگر هستن هر عزیزی میتونه از ۲۵یا ۵۰هزار یا بیشتر کمک کنید خیلی از وسایل زندگیشون دیگه قابل استفاده نیست به نیابت از یا یا واریز بزنید
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی عزیزان اگر بیشتر جمع شد برای کارهای خیر دیگه ای هزینه میشه https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید 🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س)
هدایت شده از  حضرت مادر
امام صادق(ع)فرمودند: از جا نمونید داره ها عزیزان فیلم و مدارک پزشکی این بنده خدا رو ببینید🙏 دوستانی که واریز میزنن بگن برای قمری یا خرید عزیزان اگر بیشتر جمع شد برای کارهای خیر دیگه ای هزینه میشه @Karbala15 https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
😍😍رمان کامل شد😍😍 با عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال رمان"باعشق تو برمی خیزم" با ۲۱۴۷ پارت در وی آی پی کامل شده و اعضایی که تمایل دارند، می تونند برای اشتراک وی آی پی اقدام کنند👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3765633929C40614dec86
💖💫💖💫💖💫 💖💫💖💫💖 💖💫💖💫 💖💫💖 💖💫 💖 قسمت# در باز شد و بابا داخل اومد بغض دار سلامی کردم و اولین قطره ی اشک از چشمم پایین ریخت. متعجب نگاهم کرد و جلو اومد -سلام بابا، چی شده؟ نیم نگاهی سمت اتاق من کرد و گفت -بچه ها اینجان؟ اشکم رو پاک کردم و سری تکون دادم -آره، تو اتاقند صدا بلند کرد -سعید، سمیه هر دو بلافاصله از اتاق بیرون اومدند و سلامی به بابا دادند. سعید جلو اومد و دست داد و بابا هم دست داد و پرسید -ثمین چشه؟ سعید نگاه سوالیش رو به صورتم دادو با دیدن اشکهام، چشم غره ای رفت و نفسش رو حرصی بیرون داد و بدون اینکه نگاه اخمدارش رو از من بگیره گفت -هیچی، چیزی نیست. فقط دوباره خانم سر لج افتاده سعی کردم بغضم رو فرو بخورم اخمی کردم و به سمت بابا جلو اومدم -من هیچ لجبازی ندارم بابا قراره با سعید برید تهران منم گفتم یا منم همراهتون میام یا همینجا تو خونه ی خودمون می مونم. سعید کلافه سری تکون داد و گفت -دِ داری لج می کنی دیگه. میگم این یکی دو روز برو خونه ی ما میگی نه! میگم برو خونه ی سمیه قبول نمی کنی. می خوای بمونی خونه در رو هم رو هیچ کس باز نکنی. این اسمش لجبازی نیست؟ -نخیر نیست، اگه قراره من نیام پس دوست دارم تو خونه ی خودمون باشم، هیچ کسی هم نیاد اینجا -ببین ثمین خیلی داری... -بسه دیگه چه خبرتونه افتادید به جون هم؟ با عتاب بابا، هر دو ساکت شدیم و سعید با چشم و ابرو برام خط و نشون می کشید. قیافه ی مظلومی به خودم گرفتم و گفتم -بابا، خب مگه من چی گفتم؟ بخدا خسته شدم، دلم نمی خواد همش برم خونه ی این و اون. دوست دارم همینجا بمونم، چه اشکالی داره؟ بابا دلخور نگاهم کرد و گفت -منظورت از این و اون، خواهر و برادرتند؟ نگاه ازش گرفتم و سر به زیر انداختم و زیر لب گفتم -ببخشید -اینقدر با هم بحث نکنید، ثمینم با ما میاد. بابا با این حرفش نگاه من و سعید رو سمت خودش کشید. من خوشحال بودم و سعید متعجب و ناراضی -آخه بابا... بابا نذاشت چیزی بگه و گفت -ثمین برو یه لیوان چایی برای من بیار خوشحال و ذوق زده گفتم -چشم بابایی، الان میارم شرایط عضویت کانال Vip در لینک زیر😍😍👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2794062104C60d7dbb433 ⛔️کپی برداری پیگرد قانونی و‌الهی دارد⛔️ 🖋نویسنده:(ن.ق) 💖💫@rozhay_eltehb 💫💖 💖💫💖 💖💫💖💫 💖💫💖💫💖 💖💫💖💫💖💫
😍😍رمان کامل شد😍😍 با عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال رمان"باعشق تو برمی خیزم" با ۲۱۴۷ پارت در وی آی پی کامل شده و اعضایی که تمایل دارند، می تونند برای اشتراک وی آی پی اقدام کنند👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3765633929C40614dec86
هدایت شده از  حضرت مادر
عزیزان ۱۰میلیون ۵۰۰هزار برای خرید لباسشویی جمع شده ۱۳۰۰برای صدقه اول ماه که احتمالا لوازم تحریر برای دانش آموزهای که توان خرید ندارن بخریم رفقا برای خرید لباسشویی ۷یا۸میلیون کمه هر عزیزی میتونه کمک کنه صدقه بده یاعلی بگه واریز بزنه قدمی برای این خانواده برداریم به نیابت از یا یا واریز بزنید
5892107046105584
کارت بنام گروه جهادی حضرت مادر اگر برای شماره کارت گروه جهادی واریز نشد به این شماره کارت واریز بزنید بزنید روی شماره کارت کپی میشه
5894631547765255
محمدی عزیزان اگر بیشتر جمع شد برای کارهای خیر دیگه ای هزینه میشه https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c رسید رو برای ادمین بفرستید 🙏 @Karbala15 اجرتون باحضرت زهرا(س)
😍😍رمان کامل شد😍😍 با عرض سلام خدمت اعضای محترم کانال رمان"باعشق تو برمی خیزم" با ۲۱۴۷ پارت در وی آی پی کامل شده و اعضایی که تمایل دارند، می تونند برای اشتراک وی آی پی اقدام کنند👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3765633929C40614dec86