eitaa logo
روزنگار
838 دنبال‌کننده
63هزار عکس
30.5هزار ویدیو
1.5هزار فایل
مجله روزنگار ، حاوی مطالب مفید در موضوعات مختلف مرتبط با حال و هوای روز و کاربردی است. قدمت چندین ساله این کانال آنرا به مرجعی قابل جستجو تبدیل کرده است.
مشاهده در ایتا
دانلود
:: امروز: پنجشنبه 1441 هجری قمری 🌙 رویدادهای مهم امروز در : 0 ه.ق : درگذشت عبدالمطلب پدربزرگ حضرت محمد(ص)، پیامبر اسلام 984 ه.ق : جلوس "شاه اسماعیل دوم" در قزوین 1178 ه.ق : درگذشت "عبدالکریم بن احمد حَلَبی" محدث مسلمان 1306 ه.ق : واگذاری امتیاز تأسیس بانک شاهی ایران به "رویتر" سرمایه ‏دار انگلیسی 1428 ه.ق : دومین بمب گذاری در حرمین عسکریین علیه السّلام @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
پنج جدید بشر را بشناسید. @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
:: ♦️ امروز: پنجشنبه 2020 میلادی 🎄 رویدادهای مهم امروز در : 1556 م : وقوع زلزله شدید در چین 1783 م : تولد "ماری هانری بیل" معروف به "استاندال"، ادیب فرانسوی 1871 م : تقاضای صلح فرانسه پس از شکست از آلمان 1907 م : تولد هیدکی یوکاوا دانشمند ژاپنی 1950 م : تعیین شهر بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم غاصب صهیونیستی توسط پارلمان این رژیم 2002 م : درگذشت پیربوردیو جامعه شناس و مردم‌شناس برجسته فرانسوی @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
🌨 نکات ایمنی در زمان و @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
تصویر مقایسه‌ای از شدت اخیر در @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
🔻پیرمردی در دامنه‌ی کوه‌های دمشق هیزم جمع می‌کرد ودر بازار می‌فروخت تا ضروریات خویش را رفع کند. یک روز (ع) پیرمرد را درحالت جمع‌آوری هیزم دید دلش برایش بسیار سوخت. تصمیم گرفت زندگی پیرمرد را تغییر دهد یک نگین قیمتی به پیرمرد داد که بفروشد تا زندگی‌اش بهبود یابد پیرمرد ازحضرت سلیمان (ع) تشکر کرد وبسوی خانه روان شد و نگین قیمتی را به همسرش نشان داد همسرش بسیار خوشحال شد و نگین را در نمکدانی گذاشت یک ساعت بعد بکلی فراموشش شد که نگین را کجا گذاشته بود. زن همسایه نمک نیاز داشت به خانه‌ی آنها رفت و زن نمکدان را به او داد زن همسایه همینکه چشمش به نگین افتاد نگین را پیش خود مخفی کرد. پیرمرد بسیار مایوس شد و از دست همسرش بسیار ناراحت و عصبانی و خانم پیرمرد هم گریه میکرد که چرا نگین را گم کردم. چند روز بعد پیرمرد به طرف کوه رفت درآنجا با حضرت سلیمان (ع) روبرو شد جریان گم شدن نگین را به حضرت سلیمان (ع) گفت. حضرت سلیمان (ع) یک نگین دیگری به او داد و گفت احتیاط کن که این را گم نکنی! پیرمرد از حضرت سلیمان (ع) تشکری کرد و خوشحال بسوی خانه روان شد در مسیر راه نگین را از جیب خود بیرون کشید و بالای سنگ گذاشت و خودش چند قدم دور نشست تا نگین را خوب ببیند و لذت ببرد. در این وقت ناگهان پرنده‌ای نگین را در نوکش گرفت و پرید. پیرمرد هرچه که دوید و هیاهو کرد فایده نداشت. پیرمرد چند روز از خانه بیرون نرفت همسرش گفت برای خوراک چیزی نداریم تا کی در خانه مینشینی. پیرمرد دوباره به طرف کوه رفت هیزم را جمع‌آوری کرد که صدای حضرت سلیمان (ع) را شنید دید که حضرت سلیمان (ع) ایستاده است وبه حیرت بسوی او می‌نگرد. پیرمرد باز قصه نگین را تعریف کرد که پرنده آن را ربود. حضرت سلیمان (ع) گفت میدانم که تو به من دروغ نمی‌گویی این نگین از هر دو نگین قبلی گرانبهاتر است بگیر و مراقب باش که این را گم نکنی و حتما بفروش که در حال زندگیت تغییری آید. پیرمرد وعده کرد که به قیمت خوب می‌فروشد پشتاره خود را گرفت بسوی خانه حرکت کرد خانه پیر مرد کنار دریا بود هنگامی به لب دریا رسید خواست که کمی نفس بگیرد ونگین را از جیب خود کشید که در آب بشوید نگین از دستش خطا رفت به دریا افتاد. هرچه که کوشش کرد و شنا کرد، چیزی بدستش نیآمد. با ناراحتی و عجز تمام به خانه برگشت از ترس سلیمان (ع) به کوه نمی‌رفت همسرش به او اطمینان داد صاحب نگین هر کسی که است ترا بسیار دوست دارد اگر دوباره اورا دیدی تمام قصه برایش بگو من مطمئن هستم به تو چیزی نمیگوید. پیرمرد با ترس به طرف کوه رفت هیزم را جمع‌آوری کرد به طرف خانه روان شد که تخت حضرت سلیمان (ع) را دید پشتاره را به زمین گذاشت دویدو گریخت . حضرت سلیمان (ع) میخواست مانعش شود که فرستاده خدا امین آمد که ای سلیمان خداوند میگوید که تو کی هستی که حال بنده مرا تغییر دهی ومرا فراموش کرده‌ای ! (ع) با سرعت به سجده رفت و از اشتباه خود مغفرت خواست. خداوند بواسطه جبرییل به حضرت سلیمان گفت که تو حال بنده مرا نتوانستی تغییر دهی حال ببین که من چطور تغییر میدهم . پیرمرد که به سرعت بسوی قریه روان بود با ماهی گیری روبرو شد ماهی گیر به او گفت ای پیرمرد من امروز بسیار ماهی گرفتم بیا چند ماهی به تو بدهم پیرمرد ماهی‌ها را گرفت و برایش دعای خیر کرد و به خانه رفت همسرش شکم ماهی‌ها را پاره کرد که در شکم یکی از ماهی‌ها نگین را یافت و به شوهرش مژده داد شوهرش با خوشحالی به او گفت تو ماهی را نمک بزن من به کوه میروم تا هیزم بیاورم هنگامیکه زن پیرمرد نام نمک را شنید نگین اول به یادش آمد که در نمکدانی گذاشته بود سریع به خانه همسایه رفت وقتی که زن همسایه زن پیرمرد را دید ملتمسانه عذرخواهی کرد گفت نگینت را بگیرمن خطا کردم خواهش میکنم به شوهرم چیزی نگویی چون شخص پاک نفس است اگر خبردار شود من را از خانه بیرون خواهد کرد. پیرمرد در جنگل بالای درختی رفت که شاخه خشک را قطع کند چشمش به نگین قیمتی در آشیانه پرنده خورد. نگین را گرفت به خانه آمد زنش ماهی ها را پخت و شکم سیر ماهی‌ها را خوردند. فردا پیرمرد به بازار رفت هر سه نگین را به قیمت گزاف فروخت. حضرت سلیمان (ع) تمام جریان را به چشم دید و یقین یافت که بنده حالت بنده را نمیتواند تغییر دهد تاکه خداوند نخواهد به خداوند یقین و باور داشته باشید. 🌼 مَنْ یتَوَکلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ ۚ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا (3) ☘ و هر کس بر خدا کند پس او برایش کافی است؛ در حقیقت خدا کارش را (به انجام) می‌رساند. ( آیه۳) 🌹حق غنّی است، برو پیش غنی 🌹نزد مخلوق، گدایی بس کن @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ بهمن ۱۳۹۸
💠 قبله ام هر شبِ جمعه، طرفِ کرببلاست . . . ، شب زیارتی حضرت امام حسین علیه السلام، هدیه به محضر حضرتش صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
همه آقازاده‌های « نشین» @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
پنج نشانه این هنوز وارد ایران نشده است. @Roznegaar
۳ بهمن ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ بهمن ۱۳۹۸
بِسم الله الرَّحمنِ الرَّحیم 🔆 آدینه ۰۴ بهمن ۱۳۹۸ هجری خورشیدی 🌛الجمعه ۲۸ جمادی‌الاول ۱۴۴۱ هجری قمری 🎄 Friday 24 January 2020 AD 🔹 ۳۱۰مین روز سال، ۰۵۵روز مانده از سال 🔸 ۴۵مین هفته سال، ۰۸هفته مانده از سال 🌹 امروز متعلق است به : حضرت امام زمان علیه‌السلام 📿 اذکار توصیه شده جمعه :: الف) ۲۵۶ مرتبه " یا نور " بعد از نماز صبح که موجب "عزیزشدن در چشم خلایق" می‌گردد. ب ) ۱۰۰ مرتبه : « اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم » «خدایا بر محمد و خاندان محمد درود فرست و در ظهور ولی‌شان تعجیل بفرما » ج ) ۱۰۰۰ مرتبه : «یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام» «ای صاحب جلال و بزرگواری» www.Roznegaar.ir @Roznegaar‌
۴ بهمن ۱۳۹۸