23.01.Ramazan87TAH.mp3
1.76M
#دارم_امید_از_کرمت
دارم امید از کرمت یاری ام کنی
یک گوشه چشم بر من و بر زاری ام کنی
بار گناه هر چه که داشتم دگر بس است
مانند اشک آمده ام جاری ام کنی
شاید خدای خواست و چشمت مرا گرفت
بی قیمت آمدم که خریداری ام کنی
بی تو یتیمم ...
*همین روز اولی میگم آقا*
بی تو یتیممای گل زهرا چه میشود ...
در سایه سار خویش نگه داری ام کنی
حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
شجاع و با ادب...می خواست این زن بهترین باشد
علی می خواست بانویش ، همان ام البنین باشد
همان ام البنینی که خودش یک پا اباالفضل است
برای زینت دست خدا مثل نگین باشد
علی در فکر فردا بود... در فکر مباداها
وقسمت بوده این ، ام البنین ، مردآفرین باشد
خدیجه وار آرامش دهد پیغمبر خود را
قرار بی قراری امیرالمومنین باشد
علی را دوست می دارد ، به زهرا عشق می ورزد
و باید خانه ی مولا برایش دلنشین باشد
ادب دارد... خودش را فاطمه دیگر نمی خواند
از این بانو نباید انتظاری غیر از این باشد
از این بانو که هر لحظه به عباس خودش می گفت :
حسین فاطمه از نسل ختم المرسلین باشد
به او هرگز برادر نه ... بگو آقا بگو مولا
همیشه دست بر سینه ، نگاهت بر زمین باشد
و شاید مادرش روزی تو را فرزند خود خواند
اگر جسمت کنار علقمه قطع الیمین باشد
ببینی مادری قامت کمان آغوش وا کرده
اگرچه از خجالت چشم هایت شرم گین باشد
تو پای گریه های مادرش زهرا بمان شاید
که زهرا هم کنارت لحظه های واپسین باشد
بیا فردای محشر پیش زهرا رو سپیدم کن
فدای قد و بالایت شود ام البنین...باشد ؟
ادب را شیر داد و شیرمردش را ادب داد و
ادب یاد عرب داد و از این پس نقطه چین باشد.....
ابراهیم_زمانی
1_8532834986.mp3
2.99M
#روضه_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#مرحوم_کوثری
از اون موقعی که این کاروان از مدینه بیرون آمد ، اُم البنین ( سلام الله علیها ) ، می آمد کنار قبرستان بقیع صدا میزد دیگه به من اُم البنین نگویید
دیگر مرا اُم البنین نخوانید
دیگر مرا به این سِمَت ندانید
من نبودم کربلا ، ببینم با عباسم چکار کردند ؟ ولی برام خبر آوردن ، دست هاشو از بدنش جدا کردند ... واویلا ... چه موقعی رو این بی بیِ مُجلّله ، در نظر داشت ؟ همان موقعی که « «لَمّا قُتِلَ الْعَبّاسُ بانَ الْانْکِسارُ فى وَجْهِ الْحُسَیْنِ » در زیارت نامه اش بخوانیم : « أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً » مظلوم شهید شدی آقاجان ، ... چون در میدان شجاعت ، اگه از یک طرف دشمن بیاد ، دفاع برای شجاع خیلی آسانه ، اما درباره اباالفضل داره : « وَ حَمَلُوا عَلَیْهِ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ » ... از همه طرف حمله شد به اباالفضل ، ... یاالله ...
عرض کنم یا نکنم ، برادرها ، دیده اید آدم از بالای بلندی ، بخواد رو زمین بیاید ، باید این دستها رو جلوی صورت بگیره ، با صورت نیاد به روی زمین ، ... یاالله ... ابالفضل که دست در بدن نداشت ، بمیرم ، یه وقت دیدند آقا با صورت ، به روی زمین ..
ای اهل حرم
میرو علمدار نیامد
علمدار نیامد ، علمدار نیامد
« حسین ... »
سقای حسین سید و سالار نیامد
علمدار نیامد ، علمدار نیامد
« حسین ... »
وَ قَتَلْ عَبَّاسْ ، وَ سَقَطَ الْعَبَّاسْ ، وَ سَقَطَ الْعَبَّاسْ ...
نوحه ی حضرت رقیه س #زنجیرزنی #واحد
یتیمی درد جگر سوز و، درد بی درمان
یتیمی خون جگر خوردن، زاری دوران
اسیری درد نفس گیر و،سینه ی سوزان
اسیری یعنی زمین خوردن،با تن بی جان
کف پاها آبله داره، زخمی و خونه
کبوده پهلوی این دختر، بر لبش جونه
زمین گیر و خسته و عاجز، در شب تاریک
میخواد پاشه راه بره اما، آخ نمی تونه
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
یه گوشه با گریه و هق هق، با خودش گیره
چرا بابایم سراغی از، من نمی گیره
براش مهمون اومده امشب،وقت پروازه
یه کم لبخند رو لبش اومد، وقتی می میره
بیا بابا جان به قربانت، در کجا بودی
چرا بابا از من تنها، تو جدا بودی
بابا گفتن در سفر هستی، برمی گردی زود
ولی دیدم با عمو روی، نیزه ها بودی
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
سر خونین آمدی پیشم، آمدی بی پا
فقط بابا با تو می گویم عقده ی دل را
سرت را امشب مثه مادر،در بغل گیرم
نشد گر آغوش بگشایی، نازنین بابا
کتک خوردم بر زمین خوردم، آخ زانویم
ببین بابا زخمی دستم ، سوخته گیسویم
کف پاهایم پر از تاول، شد به صحراها
ببین بابا مثل زهرا شد ،زخم پهلویم
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
سه ساله دختر کتک خورده، آه و واویلا
رقیه از بی کسی مُرده، آه و واویلا
بابا امشب کنج ویرونه، آه و واویلا
اومد اون و با خودش برده، آه و واویلا
لالا لالا دختر بابا ، ای رقیه
لالا لالا دختر زیبا، ای رقیه
شدی راحت از غم دنیا، ای رقیه
لالا لا دختر تنها، ای رقیه
آه و واویلا از یتیمی
آه و واویلا از غریبی
آه و واویلا از اسیری
#هادی_همتی
#رقیه #خرابه #زنجیرزنی #واحد
18969_1625731499267.mp3
694.2K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_ام_البنین__س__زمینه
حال دلم خرابه و میباره اشکام نم نم
گرفته این دل من و میسوزم از این همه غم
بعد تو ای عباسم آب میشه مادر کم کم
وای مادر
دل من از این همه غم کبابه
مادرتو شرمنده ی ربابه
آخه همش به زیر آفتابه
وای مادر
نشسته بعد تو غمی تو سینه
تموم غصه های من همینه
اسارت رقیه و سکینه
مولاتی ام البنین مولاتی مولاتی ام البنین
بند دوم:
شنیدم ازاون روزکه گرفتی مشک و روی دوش
شرمنده ی چشمات شده آبی که رفته آبروش
وقتی که افتادی زمین دشمن رسید به آرزوش
وای مادر
روسپیدم کردی کنار دریا
نخوردی آبی ای امیر و سقا
تشنه ترین عموی کل دنیا
وای مادر
تیر سه پر زدن به چشمت اما
نیفتادی یه لحظه ام تو از پا
پیشت نبودم اما بوده زهرا
مولاتی ام البنین مولاتی مولاتی ام البنین
بند سوم:
زینب برام میخونه از ماجرای کرب و بلا
میگه که تنها بودیم بین یه عده بی حیا
وسط میدون دیدم دستای عباس رو جدا
وای وای
مشک اباالفضل تو رو دریدن
به سمت خیمه های ما دویدن
معجر و گوشواره ها رو کشیدن
وای وای
فرق علمداره تو رو شکستن
دست تموم بچه ها رو بستن
به روی سینه ی حسین نشستن
مولاتی ام البنین مولاتی مولاتی ام البنین
شعروسبک:
علی علی بیگی
4_5780594361972565397.mp3
2.45M
زمینه
حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها_
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها
┅┅┅┅┅┅┄┄┄┅┅┅┅┅┅
پناهِ این دلم،،عبّاسه تمومِ حاصلم،عبّاسه
اونیکه ساقیِ،لب تشنَه ست
با دستایِ قلم،عبّاسه/
امّ البنین،،مویِ سفیدِ زینب رو ببین
امّ البنین،،نبودی ماهِت اُفتاد رو زمین
حالا شدی،،بدونِ ماه و اُمِّ بی بنین
امّ البنین امّ البنین
(آه و واویلتا،،،ابالفضل.)..........)))))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با درد و با غم و،سوز و تب
با گریه ی تو هر،روز وشب
به یادِ مادرم،،اُفتادم
بیا و گریه کن،،با زینب/
اُمّ البنین،،خدا میدونه زینب چی کشید
از علقمه،،صدایِ ناله ی سقّا رسید
دیدم حسین،،بالا سرِ داداش قدِّش خمید
امّ البنین امّ البنین
(آه و واویلتا،،،ابالفضل)..........)))))
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ولی امون از اون،روزِ بد
بگو حسینمو،کی میزد
فدا سرِ حسین،عبّاسَم
بگو سرِ حسین،چی اومد/
ای وای نگو،،چی شد میونِ اون گودالِ خون
ای وای نگو،،یکی میزد با سنگِ بی امون
ای وای نگو،،که حمله ور شدن به خیمَمون
وای زینبم وای زینبم
(آه و واویلتا،،وای زینب)...))))
●شاعر:
محمد جواد خلیلی
زبانحال حضرت ام البنین سلام ا... علیها
🎶سبک(منم باید برم آره برم سرم...
عبّاسِ من بیا / که لحظه های آخره
بیا عزیزِ من بیا / لحظه ی مرگِ مادره
چشمم به راهِ وُ / میگَرده دل سُراغِ تو
ببین که خونه مو/ ویرونه کرد، فِراقِ تو
زینب میگه زَدن/ لشکَریایِ بیحَیا
تنها شدی میگه/ /وَسطِ قومِ اَشقیا
میگم بیا ولی / زَخمات زیاده تو نَیا
امان امان امان /امان امان امان امان
جان اوستیم اوغول/سنه دلبستیم اوغول
چوخ اینجیدوب فلک/قلبی شکستیم اوغول
قالموب داخی دوزوم/حسرت باخیر یولا گوزوم
کرب و بلاده من/حیف اولسون اولمادیم اوزوم
دورت اوغلومون غمی/آناوی سالدی غصّیه
ایکاش اوغول صبا/حالیمی بیرسنه دیه
عبّاس آنان ئولور/یتیر اوزون مدینیه
امان امان امان /امان امان امان امان
اشکیله گوز دولوب/خزان گلوب گولوم سولوب
دیولّه قوللارون/فرات اوسته قلم اولوب
غمدن اوسانموسان/مشک اوخلاناندا یانموسان
آنان ئولیدی کاش/ربابیدن اوتانموسان
رقیّه دن سنی/قوشون خجالت ایلیوب
قولسوز گوروب سنی/نوفل شمادت ایلیوب
دَمیر عمودیله /سنه جسارت ایلیوب
امان امان امان /امان امان امان امان
ای قامتی رشید/یخدی سنی قوم پلید
ایلوبدی غیرتون/ام البنینی رو سفید
ای با وفا اوغول/وار دیلده چوخ نوا اوغول
شُکر اولسون،اولموسان/حسینیمه فدا اوغول
عطشانیدون ولی/سو وورمادون دوداقیوه
دوشنده توپراقا/زهرا گلوب سراغیوه
بَند اولمییدی کاش/اوزَنگی بیر ایاقیوه
امان امان امان /امان امان امان امان
اورک نوالیدی/باشدان باشا خیالیدی
هرکیم گلوب دیور/کیچیک قبرون صفالیدی
من(بیکَسم)آقا/دردیمه ایله سن دوا
بوشدور الیم ولی/وار باشدا شوق کربلا
کرب و بلا ددیم/قلبیمه دوشدی وَلوَله
قبرون گورَم گینه /منظور دیل گَله اَله
یوخ حاجتیم فقط/آرزیم بودور آقام گَله
امان امان امان /امان امان امان امان
التماس دعای فرج
الاحقر مهدی عبادی
وفات_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
1_5123176289343111334.mp3
14.29M
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مداح_کربلایی_محمود_عیدانیان
شاعررضانصابی
سبک_زمینه
متن_یابن_الشبیب
🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶
#بند_اول
یابن الشبیب یابن الشبیب
گریه کن از غم و غربت حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
که شدش شکسته حرمت حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
تشنه لب سر از تنش بریده شد
یابن الشبیب یابن الشبیب
زیر نعل ها بدنش کشیده شد
هر چی بود دور و برش غارت رفت
عبا و انگشترش غارت رفت
روی نیزه ها سرش غارت رفت
روسریه دخترش غارت رفت
امون ای اوای امون از غربت
🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶
بند_دوم
یابن الشبیب یابن الشبیب
جدم و تو کربلا سر بریدن
یابن الشبیب یابن الشبیب
تنش و به روی خاکا کشیدن
یابن الشبیب یابن الشبیب
زینت دوش نبی کفن نداشت
یابن الشبیب یابن الشبیب
یه جای سالمی در بدن نداشت
غارت رفت پیروهنه جده من
روی خاک موند بدنه جده من
پر خون شد دهنه جده من
بوریا شد کفنه جده من
امون ای وای امون از غربت
🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶
بند_سوم
یابن الشبیب یابن الشبیب
خنجر کندو به حنجرش کشید
یابن الشبیب یابن الشبیب
سرش و از پشت گردن می برید
یابن الشبیب یابن الشبیب
عمه مو با تازیونه ها زدن
یابن الشبیب یابن الشبیب
عمه مو میونه کوچه ها زدن
زینب با غم برادر موندش
زینب با یک تنه بی سر موندش
زینب با یه دشت پر پر موندش
زینب با غارت معجر موندش
🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶🔹🔶
4_5778226980293985142.mp3
3.25M
هدیه به حضرت عباس صلوات
واحد یا زمزمه و سینه زنی و زنجیر زنی حضرت عباس
از جا بلند شو یا اخا
تشنه لبه اصغر من
با لبای تاول زده
منتظر دختر من
پاشو ستون خیمه هام
الان که نیست موقع خواب
پاشو باهم خیمه بریم
فدا سرت که ریخته اب
پاشو ستون خیمه هام
ببین چشای ترم و
به جای مادرت ببین
با قد خم مادرمو
بعد تو من چیکار کنم
با کوه غم برادرم
صورت ماه تو چقد
ریخته به هم برادرم
برادرم تنهام نزار تنها با غصه هام نزار
زمزمه ها بلند شدش
گفتن که هیبتت شکست
بی دست تا افتادی زمین
دیدم که صورتت شکست
چقد منظم تو تنت
تیرها برادر جا شده
روی زمین پاتو نکش
ببین که پشتم تا شده
بالاسر ت نشستم و
با دیده های گریونم
تیرارو می کشم بیرون
با این دو دسته لرزونم
دوباره یاد مدینه
تداعی شد برای من
تا تیر بارون شدی برام
زنده شدش یاد حسن
رضا نصابی
4_5915826458168657604.mp3
1.91M
هدیه به حضرت عباس صلوات
شور روضه ای حضرت عباس
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس کربلایی احسان صفری
قوته قلبه خواهرم برادرم برادرم برادرم
یک تنه کل لشگرم برادرم. برادرم
دل خوشیه اهل حرم برادرم. برادرم
ارامشی به دخترم برادرم. برادرم
بی تو زینب اسیر میشه
بی تو رقیه پیر میشه
از زندگیش که سیر میشه
برادرم برادرم برادرم
نگاهی کن دورو برت فقط پاشو. فقط پاشو
میخندن به برادرت فقط پاشو. فقط پاشو
بی تو اسیر خواهرت فقط پاشو فقط پاشو
اب نداری فداسرت فقط پاشو. فقط پاشو
امیر لشگرم بمون
کنار دخترم بمون
کناره خواهرم بمون
4_5992454387035801299.mp3
4.61M
زمینه_جانسوز_وفات_ام_بنین_س
🎼سبک_ام_مصائب
م_الادب_هستی
🔘🔘🔘🔘
☑️بنداول مدحی
ام الادب هستی و
تو معدن احساسی
تو کوهی از الماسی
تو مادر عباسی.
ام الادب هستی و
نور هدایت هستی
اصل سخاوت هستی
ذوب ولایت هستی
ام الادب هستی و
مادر سقا هستی
همسر مولا هستی
کنیز زهرا هستی
ام بنین ام بنین (س)
🔘➖➖➖➖🔘
☑️بنددوم گریز به مدینه
ام بنین بی بی جان
شنیدی تو ازحیدر
با حال زار و مضطر
روضه ی دیوارو در
ام بنین بی بی جان
شنیدی از کوچه ها
از سیلیه بی هوا
روی کبوده زهرا
ام البنین بی بی جان
بودی اسیر غمها
از ماتم کربلا
ماجرای عاشورا
ام بنین ام بنین (س)
🔘➖➖➖➖🔘
☑️بند سوم گریزه علقمه
شنیدم ای عباسم
دستات قلم شد آخر
جدا شدش از پیکر
سرت عمود خورد مادر
شنیدم ای عباسم
جدا شد از تن بازوت
نیزه زدن به پهلوت
رد شدن با پا از روت
شنیدم ای عباسم
چشم تو بستن با تیر
شدی تو صحرا تکثیر
از بس زدن با شمشیر
عباسم عباسم
🔘➖➖➖➖🔘
☑️بندچهارم گریزبه گودال
شنیدم ای عباسم
تو علقمه غوغا شد
سرت تا ابرو وا شد
پشت حسینم تا شد
شنیدم ای عباسم
تن تو شدغرق خون
ازبعد اون تیربارون
پیش حسین دادی جون
شنیدم. ای عباسم
از زینب و گودال و
از مقتل وجنجال و
جسمی که شد پامال و
امان از دله زینب (س)
🔘➖➖➖➖🔘
☑️بندپنجم گریز به قتلگاه
تو رفتی و بعد از تو
حسین و تشنه کشتن
به زیر دشنه کشتن
با تیر و نیزه کشتن
تو رفتی و بعد از تو
زینب و دادن ازار
بردن میونه انظار
در کوچه و در بازار
تو رفتی و بعد از تو
خیلی جسارت کردن
شروع به غارت کردن
خیلی جسارت کردن
شعرای_آیینی
کربلایی_رضانصابی
کربلایی_مجیدمرادزاده
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_6034870732431823011.mp3
11.5M
زمینه_جانسوز_فاطمیه
یار_جانانه_ی_من
🔘🔘🔘🔘
✅بند اول
یار جانانه ی من
یاس گلخانه ی
من
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
حرف از سفر نزن
ز میخ و در نزن
بیا و بیش از این دگر زهرا جان به دل شرر نزن
پرستوی مهاجرم از این خانه ام تو پر نزن
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*''''''''''"""""""""""""""""""""""*
✅بنددوم
بنگر برچشم ترم
آه ای شمع سحرم
می میرم اگر که روی زهرا ز برم
ببین تو اهه من غمه نگاهه من
تویی تمام هستی ام ای زهرا تویی پناه من
رسدپس از تو برهمه دنیاها صدای آه من
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*"""""""""""""""""""""""""*
✅بندسوم
ماه شبهای علی
دین و دنیای علی
زود پیر شدی فاطمه جان
در پای علی
......
نزن نفس نفس
نرن پر از قفس
بمان کنار حیدرت بی تو من ندارم هیچُ کس
نرو بدون حیدرت زهرا جان به فریادم برس
آتش نزن و نرو از
کاشانه ی من
یار جانانه ی من......
*''''''''''"""""""""""""""""""""""""*
✅بند چهارم گودال
وای از اعضای تَنَت
پاره پاره بدنت
خار و خاشاک زمین ها شد کفنت
بمیرد خواهرت
بریده حنجرت
به پیش چشم مضطرم رفت ای وای روی نیزه سرت
رسیده ساروان پست در گودال پی انگشترت
خار و خاشاک زمین ها شد کفنت
💠💠5⃣8⃣4⃣💠💠
*''''''''''"""""""""""""""""""""""""*
شعرای_آیینی
کربلایی_رضانصابی
کربلایی_مجیدمرادزاده
به_نفس_کریلایی. میلاد. مجنونی
yeknet.ir_-_zamine_-_vafat_omolbanin_99.11.07_-_majid_banifatemeh.mp3
9.56M
دیدنت آرزومه بی تو نفس حرومه
کجایی که ببینی عمر منم تمومه
منم آسمونی که دیگه قمر نداره
منم اون بهاری که دیگه ثمر نداره
تو رفتی نگفتی که بی تو برگ خزونم
من اُمّ البنینم که دیگه پسر نداره پسر نداره
وای که بی تو چی کشیدم
بیا ببین بریدم یه مادر شهیدم
****
برو بیایی داشتم یه روزی تو مدینه
پهلوونم کجاست تا حال منو ببینه؟
لبِ تشنه پیش فرات افتادی رو خاکا
شنیدم نشد آب بیاری برات بمیرم
غرورت شکسته شد امّا شیرم حلالت
من هر روز برای تو مادر روضه میگیرم
برات بمیرم برات بمیرم برات بمیرم
وای علمدار رشیدم به آرزوم رسیدم
یه مادر شهیدم یه مادر شهیدم
****
باور نکردم اون روز زینبو وقتی دیدم
دق کرده بودم عباس قصّشو تا شنیدم
کجا بودی وقتی دخترام آتیش گرفتن
کجا بودی وقتی هر چی بود بردن به غارت
شنیدم که زینب تو بازار سرش شکسته
کجا بودی بردن حرم رو برا اسارت برا اسارت
وای خجالت میکشیدم رقیمو ندیدم
بیا ببین بریدم یه مادر شهیدم
با نوای سید مجید بنی فاطمه 🎤
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
💚💚💚 منتظران قائم المهدی عجل الله 👇👇
گلچین+مداحی+مخصوص+سوم+امام+حسین.mp3
4.81M
شور سینه زنی رضا نریمانی
اسمتو بردم زیر بارون بارون گفت حسین
تربت گذاشتم لای قرآن قرآن گفت حسین
قرآن وا کردم سوره ی الرحمن گفت حسین
حسین جانم .....
الحمدلله الذی خلق الحسین بی بدل حسین خمس الحسین
مشکلات من توی چایی روضه های تو میشه حل حسین
ای جانم ای جانم اباعبدالله.....
یاد حرم کردم توی هیأت پرچم گفت حسین
تپش قلبم توی روضه ات هر دم گفت حسین
به علم ابالفضل تکیه کردم گفت حسین
حسین جانم .....
الحمدلله الذی خلق الحسین بی مثل زاده ی یل حسین
شیر بیشه ی هاشمی نسب ای برادر شیر جمل حسین
ای جانم ای جانم اباعبدالله.....
یاد حرم کردم توی هیأت پرچم گفت حسین
تپش قلبم توی روضه ات هر دم گفت حسین
به علم ابالفضل تکیه کردم گفت حسین
حسین جانم .....
الحمدلله الذی خلق الحسین بی مثل زاده ی یل حسین
شیر بیشه ی هاشمی نسب ای برادر شیر جمل حسین
ای جانم ای جانم اباعبدالله.....
دل و زدم به دریا دریا دریا گفت حسین
چرخ فلک آروم شد وقتی دنیا گفت حسین
اسم تو مجنون از دل گفتم لیلا گفت حسین
حسین جانم .....
الحمدلله الذی خلق الحسین ای غزل حسین نقش کتل حسین
میزنم صدا شه کربلا میگم السلام علی الحسین
ای جانم ای جانم اباعبدالله....
خوشنودی آقا
امام زمان
صلوات
💚💚💚 منتظران قائم المهدی عجل الله 👇👇👇
واحد حضرت رقیه
شعر رضا نصابی
با نفس کربلایی هادی رسولی
دختری دل شکستم و
از این زمونه خستم و
مس بارون میبارم و
خسته زروزگارم و
سر به دیوار میزارم و
غصه دارم خیلی زیاد
بی اختیار اشکم میاد
دلم فقط بابا م و میخواد
زخم و کبود بدنم
جای پا مونده رو تنم
از این غم زمونه فریاد
با باحسین بابا حسین
بابا حسینم
بعد عموی پهلوون
همه تنم شد ارغوون
میونه اتیش دویدم
با لگد از خواب پریدم
سه ساله ی مو سپیدم
رد طناب رو دستامه
لخته ی خون رو لبامه
جون دادن دیگه از خدامه
اسم بابا م و میبرم
این لحظه های اخرم
ارزوم دیدنه بابامه
بابا حسین بابا حسین
بابا حسینم
چی به سر تو اومده
کی به لب تو چوب زده
خودم دیدم که بی امان
میزد با چوب خیزران
به اون لب و به اون دهان
دلم شده از غصه خون
هلهله کردن برامون
میخندیدن به گریه هامون
امون ز مجلس شراب
دنیا شد رو سرم خراب
وقتی کنیز کردن صدامون
یارقیه
AUD-20160206-WA0002.mp3
4.11M
واحد سنگین حضرت رقیه
دختری دل شکستم و
شعر رضا نصابی
به نفس کربلایی هادی رسولی
هدایت شده از شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه
09129317823
4_5811993038217548158.mp3
17.19M
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
(کربلایی مجتبی چوپانی)
شعررضا نصابی مجید مراد زاده
مقتل:نزن ای نامرد درد گرفته کمرم
(هيئت فدائیان بقیة اللّه)
#وقایع_تاریخی
#ام_البنین
#کانال_نوحوا_علی_الحسین
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
💠 ام البنين(س) و تولدي نوراني:
🔹در کتب تاريخي نوشته اند: حَزام بن خالد به همراه جمعي از «بني کلاب» به سفر رفته بود. در يکي از شبها به خواب فرو رفته و در عالم رؤيا ديد که در زمين سرسبزي نشسته است و مرواريدهاي درخشاني از اطراف بر دستان او مي ريزد و او از زيبايي آنها متعجب مي شود.
🔸سپس مردي را مي بيند که به سوي او مي آيد ـ از طرف بلندي ـ و هنگامي که به او مي رسد سلام مي کند و حزام او را جواب مي دهد.
💠 آن مرد به او مي گويد: اين مرواريد را به چه قيمت مي فروشي؟ حزام نگاه کرد و آن درّ زيبا را در دستان خود ديد؛ رو به مرد کرده و گفت: من قيمت اين درّ را نمي دانم که به شما بگويم، شما آن را به چه قيمت خريداري؟
مرد گفت: من نيز نمي دانم قيمت او را ولي اين هديه اي است که يکي از پادشاهان عطا کرده است. و من ضامن هستم براي تو به چيزي که از درهم و دينار بالاتر است.
حزام گفت: آن چيز چيست؟ مرد گفت: تضمين مي کنم که او شرافت و سيادت ابدي دارد و بهره و بزرگي از او است. حزام گفت: آيا اين را برايم ضمانت مي کني. و مرد پاسخ داد: آري. و حزام در پايان به مرد گفت: و تو اکنون واسطه در اين امر مي شوي.
و مرد نیز گفت:
گفت: و من واسطه مي شوم؛ او را به من اعطاء کرده اند و من به تو عطا مي کنم. وقتي حزام از خواب بيدار شد رؤياي خود را براي بني کلاب گفت و خواستار تعبير آن شد. يکي از خاندان وي گفت: اگر رؤياي صادقه باشد دختري روزي تو خواهد شد که يکي از بزرگان او را عقد خواهد کرد و به سبب اين دختر مجد و شرافت و آقايي نصيب تو خواهد شد. و هنگامي که او از سفر برگشت، ثمامة بنت سهيل، همسر باوفاي او، که حامله بود وضع حمل کرده و دختري چونان مرواريد درخشان وزيبا به دنيا آورد. حزام پس از آگاه شدن از تولد دخترش به خود گفت: «قد صدّقت الرؤيا» و از اين بشارت شاد و مسرور شد. نام او را «فاطمه» نهاد، و به رسم عرب کنيه اي براي وي برگزيدند که «ام البنين» بود. به هر حال پس از اين رؤياي صادقه فاطمه، مادر فضليت ها، به دنيا آمد و دوران کودکي را چونان ديگر کودکان گذراند و در دامان مادري مهربان و پاک و پدري شجاع که داراي سجاياي اخلاقي فراوان بودند رشد کرد. مورخان در مورد مادر بزرگوار فاطمه اين گونه مي نويسند:«ثمامه، مادر ام البنين، بانويي اديب و کامل و عاقل بود. آداب عرب را به دخترش آموخت و هر آنچه مورد نياز يک دختر است در زندگاني از مسايل مربوط به خانه داري و اَداي حقوق و همسرداري و غيره را به او ياد داد.»[5]
پی نوشت:
(5) محمدعلی الناصری، مَولِد العباس بن علی(ع)، ص28.
هشتک کانال حذف نشود ❌
روایتی بسیار زیبا و شنیدنی ا🙏🙏🙏🙏
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم
.
وفات_حضرت_ام_البنین
السلام علیک یا ام البنین
ای که بر گل های زهرا تو ارادت داشتی
بعد زهرا راه در گلزار جنّت داشتی
درمقام ومنزلت آئینۀ نور و کمال
مظهر شرم وعفافی و نجابت داشتی
از نگاه رأفتت عطر ولایت می چکید
بر امیر مؤمنان ایمان و الفت داشتی
عمرتو طی شد به طوف کعبۀ ایمان وعشق
دائماً ازاشک خود غسل زیارت داشتی
عطرمادر باز هم پیچید درگلزار وحی
بس که برگل های زهرا تو محبّت داشتی
خوانده ای خود را کنیز خانۀ زهرا ،ولی
محضر گل های او قدر وشرافت داشتی
هم ادب آموز پرچمدار عاشورا شدی
هم برای بچه هایت درس غیرت داشتی
درکنار علقمه عباس تو باخون نوشت
درقیام روز عاشورا شراکت داشتی
مادری می کرد زهرا جای تو درعلقمه
جای آن رأفت که برگل های عترت داشتی
واژۀ اُم البنین را خط زدی ازدفترت
در دل از داغ بنین خود مصیبت داشتی
تاکه مردم را کنی بیدار از خوابی عمیق
با قیام گریه های خود رسالت داشتی
هیچ گه غافل مشو از حُرمت اُم البنین
ای «وفایی» ازخدا هرگاه حاجت داشتی
سید_هاشم_وفایی✍
.
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم
.
#وفات_حضرت_ام_البنین
عطر تو دل انگیزتر از هریاس است
گلزار تو گنجینه ی از احساس است
ای مادر ایثار و وفاداری وفضل
دامان تو مهد حضرت عباس است
سید_هاشم_وفایی✍
.
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم
ey-yavare (1).mp3
856.4K
حضرت_اُمُالبنین_سلاماللهعَلیها
ای یاور حق الیقین ای کوکب دنیا و دین
مدح تو واولاد تو ذکر تمام مومنین
یا سیّده امّ البنین (3)
*بند دوم *
ای مادر فضل و ادب ، ای بانوی حجب و حیا
ای نور چشم زینب و ، یارِ علیّ مرتضی
یا سیّده امّ البنین (3)
*بند سوم *
این شد زبانحال تو ، هستم کنیز زینبین
من خادمه باشم زِ جان ، هم بر حسن هم بر حسین
یا سیّده امّ البنین (3)
*بند چهارم *
اولاد تو معناگرِ ، آزادگی و حُریّت
بهرِ شهیدِ کربلا ، خادم نمودی تربیت
یا سیّده امّ البنین (3)
*بند پنجم *
گردیده ای اِی با وفا ، در پیش زهرا رو سپید
در علقمه در موجِ خون ، عباس تو گشته شهید
یا سیّده امّ البنین (3)
*بند ششم *
بِنمود خصم بی حیا ، بر او جنایت ها روا
در اوج شرم و تشنگی ، دستش هم از تن شد جدا
یا سیّده امّ البنین (3)
*بند هفتم *
تیر جفای دشمنان ، بر جسم و بر مشکش رسید
هم از سکینه هم رباب ، سقا خجالت میکشید
یا سیّده امّ البنین
🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹