هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در تعاليم اسلامی چه سفارش هایی درباره «بی تکلف بودن» و «آسان گرفتن بر مردم در امور زندگی و برخوردهای اجتماعی» بیان شده است؟ (بخش اول)
🔹 #امام_علی (ع) در بخشی از #خطبه_متقين در بيان اوصاف ايشان مى فرمايد: «[مى بينى پرهيزكار را كه] امورش آسان و به اصطلاح #خفيف_المؤوْنه است». از #صفات_متقيان سادگی امور و #كم_خرجى آنها است. آنها با مسائل، ساده و #آسان برخورد مى كنند، نه با سختى و شدت و تكلّف؛ و اين، ناشى از #روح_بلند و #ايمان_قوى آنهاست. انسان گاهى #افرادى را مى بيند كه وقتى مى خواهند از خانه خارج شوند يا به ميهمانى روند يا مسافرتى كنند، بسيار #ساده امور خود را ترتيب مى دهند و #سريع به كار خود مى رسند؛ ولى بعضيها براى يك ميهمانى رفتن آنقدر خود را در چهارچوب آداب و #رسوم_تجملاتى محصور مى كنند و چنان خود را به #تكلف و #زحمت مى اندازند كه مسافرت رفتن آنها نيز با #مشقت و زحمت همراه است،
🔹بايد حتماً چند چمدان از اين طرف لباس ببرند و چند چمدان سوغاتى از آن طرف بخرند و بياورند، به زيارت حج و طواف خانه كعبه مى روند، ولى #تجملات و تكلّفات آنها را ببين چه قدر است؛ برعكس #انسانخفيفالمؤونة و ساده كه با يك كيف كوچك به سفرى چند ماهه مى رود و باز مى گردد و خود را مقيد به اين قيود و #آداب_زائد نمى كند. انسان #پرهيزكار در معامله با مردم #آسان مى گيرد، در قرض دادن و كارهاى خير ديگر سختگيرى نمى كند، در گرفتن #طلب و #قرض خود شدت به خرج نمى دهد، در مسئله #ازدواج بسيار راحت برخورد مى كند، و از #تنگ_نظرى به دور است، نه خود را به زحمت مى اندازد و نه #ديگران را به دردسر.
🔹و همين #نيك_نفسى و خوش حسابى با مردم موجب مى شود كه #رحمت_الهى بر او نازل شده و خداوند نيز با او همان گونه محاسبه كند. براى اينكه #سهل_الامر بودن و در مقابل آن #سختگيربودن روشن شود، حديثى را از تفسير برهان كه در ذيل «آيه ۲۱ سوره رعد» وارد شده نقل مى كنيم. خداوند در #سوره_رعد در مورد كسانى كه دعوت حق را اجابت نكردند مى فرمايد: «أُوْلَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمِهَادُ؛ [رعد، ۱۸] براى آنها، #حساب_سخت و جايگاهشان #جهنم است كه بسيار بد جايگاهى است»؛ و در دنباله همين سوره درباره كسانى كه #دستورات_خداوند را عمل كرده و خاشع شدند میفرمايد: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ؛ [رعد، ۲۱] از سختى و بدى حساب مى ترسند».
🔹حمّاد بن عثمان گفت: «مردى بر امام صادق (عليه السلام) وارد شد و درباره يكى از اصحاب امام شكايت كرد؛ در همان موقع آن مردى كه از اصحاب بود، سر رسيد، حضرت به او فرمودند: چرا فلانى از تو شكايت می كند! گفت: چون مى خواهم تمام حقّم را از او بگيرم [تا دينار آخر را مى خواهم در سر وقت بگيرم] حضرت با حالت غضب نشستند و فرمودند: تو گمان مى كنى وقتى تا آخرين حقّت را گرفتى بدى نكرده اى و كار سوئى انجام نداده اى! آيا نديده اى قول خداوند را كه از قول افراد نيك حكايت مى كند: «يَخَافُونَ سُوءَ الْحِسَابِ» (از #حساب_سخت و دشوار بیم دارند)؛ آيا فكر مى كنى از خدا مى ترسند كه ظلم بر آنها روا دارد، نه به خدا قسم نمى ترسند؛ مگر از اين كه خداوند تا آخرين چيزِ آنها را محاسبه كند؛ اين گونه #حساب را خداوند عز و جل بدحسابى [سوء الحساب] ناميده است». [۱] #ادامه_دارد...
پی نوشت:
[۱] البرهان فى تفسير القرآن، بحرانى، سيد هاشم، تحقيق: قسم الدراسات الاسلامية موسسة البعثة، بنياد بعثت، چ اول، ج ۳، ص ۲۴۶، سوره رعد، آيات ۲۰ الى ۲۱؛ تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ اول، ج ۱۰، ص ۱۷۹، (تفسير: آنها كه دعوت حق را اجابت كردند).
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#متقين #پرهيزكاران #ساده_زیستی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد