هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چرا خداوند در دنیا به «ظالمان» مهلت می دهد؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در خطبه ۹۷ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «وَ لَئِنْ أَمْهَلَ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ، وَ هُوَ لَهُ بِالمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ، وَ بِمَوْضعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِهِ». (اگر خداوند، #ظالم و #ستمگر را [چند روزى] مهلت دهد، چنان نيست كه فرصت #مجازات او از دستش برود، او در كمينگاه، بر سر راه ستمگر است و گلوى وى را در دست دارد؛ هر زمان بخواهد مى فشارد، آنچنان كه نتواند آب دهان را فرو بَرَد).
🔹اين همان چيزى است كه #قرآن_مجيد كراراً به آن اشاره كرده و مى فرمايد: «وَ لَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ». [۱] (آنها كه #كافر شدند تصوّر نكنند اگر به آنان #مهلت مى دهيم به سودشان است؛ ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنكه بر #گناهان خود بيفزايند و براى آنها #عذابخواركنندهاى است».
🔹و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ». [۲] (به يقين پروردگار تو در #كمينگاه [ظالمان] است). اين موضوع، نه تنها در عصر امام على (علیه السلام) و درباره ستمگران شام و گردنكشان لشكر عراق صادق است، بلكه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است كه #مهلتهاىالهى درباره #ستمگران، نبايد سبب غرور و غفلت آنها گردد.
🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه: «خداوند فرشتهاى را [براى مأموريتى] به زمين فرستاد؛ مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج كرد؛ به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب ترين چيزهايى كه ديدم اين بود كه بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم؛ رزق و روزىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى كرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از حلم تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از #حلم من تعجّب كردى؟! من چهارصد سال به او مهلت دادم، كمترين ناراحتى جسمانى پيدا نكرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او كمترين تغييرى پيدا نمى كرد [اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش كنم]». [۳]
پی نوشتها:
[۱] سوره آل عمران، آیه ۱۷۸
[۲] سوره فجر، آیه ۱۴
[۳] الخصال، ابن بابويه، انتشارات اسلامى، قم، چ اول، ج ۱، ص ۴۱
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول، ج ۴، ص ۲۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#ظلم #ستم #ظالم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه «امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۵۱ نهج البلاغه، «پيامبر اكرم» (صلی الله علیه و آله) چه تأثيراتی بر جامعه جاهليّت آن زمان گذاشتند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در خطبه ۱۵۱ «نهج البلاغه» پس از حمد و ثنای الهی به سراغ شهادت بر يكتايى خدا و رسالت #پيغمبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) مى رود و مى فرمايد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ». (گواهى مى دهم جز خداوندِ يكتا معبودى نيست و شهادت مى دهم كه #محمّد، بنده و فرستاده و برگزيده و انتخاب شده اوست).
🔹بسيارى از شارحان «نهج البلاغه»، كلمات #نجيبه و #صفوته را به يك معنا تفسير كرده [به معناى منتخب و برگزيده] و تأكيدِ يكديگر دانسته اند؛ ولى با توجه به اين كه «نجيب» به معناى «نفيس» و پرارزش است. تفاوتى ميان اين دو واژه وجود دارد، كه اوّلى در واقع، زمينه ساز دوّمى است؛ زيرا هنگامى كه چيزى نفيس و پرارزش شد به هنگام انتخاب، آن را بر مى گزينند.
🔹در ادامه آن حضرت به دو وصف ديگر اشاره كرده، مى فرمايد: «لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ، وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ». (در #فضل و #برترى همتا ندارد و فقدانِ او قابل جبران نيست). به يقين چيزى كه در فضيلت همتا ندارد، هنگامى كه از دست برود جانشينى نخواهد داشت. در هفتمين و آخرين وصف به آثار وجودى آن حضرت در شرايط #عصر_جاهليّت اشاره كرده، مى فرمايد:
🔹«أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ، وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ، وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ». (به بركت وجود او شهرهايى كه غرق در #ضلالت و #ظلمت بود و #جهل بر افكارِ مردمش غلبه داشت و #قساوت و #سنگدلى بر آنها چيره شده بود روشن گشت)؛ و در ادامه مى افزايد: «وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ، وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ؛ يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ، وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ!». (در زمانى كه مردم حرام را حلال مى شمردند، دانشمندان را تحقير مى كردند، در دوران غيبتِ اولياى الهى، قدم به عرصه حيات مى گذاشتند و در كفر و بى دينى جان مى سپردند).
🔹اين اوصاف هفتگانه كه در عبارات كوتاهى درباره #عصر_جاهليّت بيان شده، ترسيم گويايى از آن زمان است. گمراهى و جهل و قساوت، حلال شمردن حرام و تحقير دانشمندان، نداشتن رهبر و سرانجام، بى ايمان از دنيا رفتن. #گمراهى آنها چنان تاريك و ظلمانى بود كه به جنايات خود افتخار مى كردند. كشتن و زنده به گور كردن فرزندان، نشانه غيرت، و غارتگرى دليل شجاعت شمرده مى شد.
🔹#جهل و #خرافات، آنچنان بر جامعه آنها سايه افكنده بود كه خدايانشان را با دست خود مى ساختند؛ گاه از سنگ و چوب و گاه از مواد غذايى و سپس در زمان قحطى همانها را مى خوردند. #قساوت و #سنگدلى آنچنان بود كه كينه ها را از نسلى به نسلى منتقل مى ساختند و خونريزى و آدمكشى براى آنها يك امر ساده بود، و همچنين مفاسد ديگر. در اين زمان مى توان به عظمت خدمات #پيامبر_اكرم (صلی الله علیه و آله) و اهميّت رسالتِ ایشان در آن محيط تاريك و ظلمانى پى برد، كه در مدت كوتاهى از آن قومِ وحشى و خرافى و جاهل، قومى متمدّن و عالم و آگاه ساخت.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۲۰
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#پیامبر #پيامبر_اکرم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا می توان مسئله «معاد» را با دلیل عقلی اثبات نمود؟ (بخش اول)
🔸گذشته از دلائل نقلى فراوانى كه براى اثبات #معاد در قرآن مجيد آمده است و شامل صدها آيه در اين زمينه مى شود «دلائل عقلى روشنى» نيز بر اين امر وجود دارد كه به طور فشرده در اينجا قسمتى از آنها يادآورى مى شود:
1⃣«برهان حكمت»
🔹اگر زندگى اين جهان را بدون جهان ديگر در نظر بگيريم پوچ و بى معنى خواهد بود، درست به اين مى ماند كه زندگى دوران جنينى را بدون زندگى اين دنيا فرض كنيم. اگر قانون خلقت اين بود كه تمام جنينها در لحظه تولد خفه مى شدند و مى مردند چقدر دوران جنينى بى مفهوم جلوه مى كرد؟ همچنين اگر زندگى اين جهان بريده از جهان ديگر تصور شود اين سردرگمى وجود خواهد داشت؛
🔹زيرا چه لزومى دارد كه ما هفتاد سال يا كمتر و بيشتر در اين دنيا در ميان مشكلات دست و پا زنيم؟ مدتى خام و بى تجربه باشيم «و تا پخته شود خامى، عمر تمام است!». مدتى به دنبال تحصيل علم و دانش باشيم هنگامى كه از نظر معلومات به جائى رسيديم برف پيرى بر سر ما نشسته! تازه براى چه زندگى مى كنيم؟ خوردن مقدارى غذا و پوشيدن چند دست لباس و خوابيدن و بيدار شدن هاى مكرر و ادامه دادن اين برنامه خسته كننده تكرارى را دهها سال؟!
🔹آيا به راستى اين آسمان گسترده، اين زمين پهناور و اين همه مقدمات و مؤخّرات و اين همه استادان و مربيان و اين همه كتابخانه هاى بزرگ و اين ريزه كارى هايى كه در آفرينش ما و ساير موجودات به كار رفته، همه براى همان خوردن و نوشيدن و پوشيدن و زندگى مادى است؟ اينجا است كه آنها كه #معاد را قبول ندارند، اعتراف به پوچى اين زندگى مى كنند و گروهى از آنها اقدام به خودكشى و نجات از اين زندگى پوچ و بى معنى را مجاز و مايه افتخار مى شمرند! چگونه ممكن است كسى به خداوند و حكمت بى پايان او ايمان داشته باشد و زندگى اين جهان را بى آنكه مقدمه اى براى زندگى جاويدان جهان ديگر باشد قابل توجه بشمرد؟
🔹#قرآن_کریم مى فرمايد: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ». [۱] (آيا گمان كرديد #بيهوده آفريده شده ايد و به سوى ما باز نمى گرديد؟) يعنى اگر بازگشت به سوى خدا نبود زندگى اين جهان عبث و بيهوده بود. آرى در صورتى زندگى اين دنيا مفهوم و معنى پيدا مى كند و با #حكمت_خداوندى سازگار مى شود كه اين جهان را مزرعه اى براى جهان ديگر «اَلدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ» و گذرگاهى براى آن عالم وسيع «اَلدُّنْيَا قَنْطَرَةٌ» و كلاس تهيه و دانشگاهى براى جهان ديگر و تجارتخانه اى براى آن سرا بدانيم،
🔹همانگونه كه #امام_علی (عليه السلام) در كلمات پرمحتوايش فرمود: «اين #دنيا جايگاه صدق و راستى است براى آن كس كه با آن به راستى رفتار كند، و خانه تندرستى است براى آن كس كه از آن چيزى بفهمد، و سراى بى نيازى است براى آن كس كه از آن #توشه برگيرد و محل اندرز است، براى آنكه از آن #اندرز گيرد، مسجد دوستان خدا است، نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارت خانه اولياء حق است». [۲] كوتاه سخن اينكه مطالعه و بررسى وضع اين جهان به خوبى گواهى مى دهد بر اينكه #عالم_ديگرى پشت سر آن است: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشأَةَ الأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ» [۳] (و به راستی پیدایش نخستین را [که جهان فعلی است] شناختید، پس چرا متذکّر [پدید شدن جهان دیگر] نمی شوید؟!). #ادامه_دارد...
پی نوشتها:
[۱] سوره مؤمنون، آيه ۱۱۵
[۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، چ ۱، ص ۴۹۳ (حکمت ۱۳۱).
[۳] سوره واقعه، آيه ۶۲
📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۴، ص ۳۱۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#معاد
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۶۷ «نهج البلاغه»، درباره آماده شدن برای «مرگ» چه هشداری می دهد؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۶۷ #نهج_البلاغه، مخاطبان خود را به مسئله #پايان_عمر كه براى همه رخ خواهد داد توجّه مى دهد و مى فرمايد: «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِكُمْ وَ هُوَ الْمَوْتُ، فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَكُمْ، وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ مِنْ خَلْفِكُمْ». (به سوى آن امر عمومى و خصوصى، يعنى #مرگ، مبادرت ورزيد [و براى آن آماده شويد]؛ چرا كه [گروهى از] مردم، پيش از شما رفتند و #قيامت از پشت سر، شما را بانگ مى زند [و به پيش مى راند]).
🔹منظور از امر عمومى و خصوصى، همان #مرگ است؛ زيرا اگر به كلّ جامعه انسانى نگاه كنيم، «مرگ» در سرنوشت همه آنها رقم زده شده است، بنابراين جنبه عمومى دارد و اگر تنها به خودمان بنگريم، باز #مرگ را در پايان عمر حاضر مى بينيم، بنابراين جنبه خصوصى دارد؛ و با توجّه به تفسيرى كه امام (عليه السلام) فرموده، جمله «وَ هُوَ الْمَوْتُ» [۱] ترديدى در اين تفسير باقى نمى ماند؛ و شگفت آور است كه چگونه بعضى از مفسّرانِ «نهج البلاغه» جمله «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ» را به معناى اصلاح امور جامعه تفسير كرده اند.
🔹جمله هاى بعد نيز نشان مى دهد كه آنچه در اين عبارت آمده مربوط به #مرگ و پايان زندگى است، نه اصلاح جامعه انسانى، كه آن مقوله ديگرى است. آرى، دو دليل بر حقانيت مرگ ـ كه يك قانون عمومى است - وجود دارد: ۱) نخست اينكه با چشم خود گروهى را مى بينيم، كه پيش از ما بار اين سفر را مى بندند و در جلوى اين قافله به حركت در مى آيند. جسد بى جان آنها را بر دوش مى گيريم و به قبرستان مى بريم و به خاك مى سپاريم و باز مى گرديم. آيا ميان ما و آنها تفاوتى است كه آنها بروند و ما بمانيم؟!!
🔹۲) ديگر اينكه نشانه هاى حركت به سوى پايان زندگى، در وجود همه ما يكى بعد از ديگرى آشكار مى شود: آثار پيرى، موهاى سفيد و ناتوانى اعضا؛ تمام اينها نشانه آن است كه #قيامت از پشتِ سر، ما را می خواند. با اين دو دليل روشن، آيا هيچ عاقلى احتمال مى دهد كه از اين قانون استثنا شود؟! سپس امام (عليه السلام) به نتيجه گيرى مهمّى مى پردازد. حضرت مى فرمايد: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ». ([حال كه چنين است] #سبكبار شويد تا به قافله برسيد؛ چرا كه پيشينيان را در انتظار رسيدن بازماندگان نگه داشته اند [تا همه در يك زمان محشور شوند]).
🔹آرى، #سفر_آخرت، سفرى است بسيار پر فراز و نشيب و داراى گردنه هاى صعب العبور؛ تنها #سبكباران مى توانند از اين راه بگذرند؛ همان كسانى كه در زندگى دنيا به حداقل قناعت كردند و از ثروت اندوزى و زندگى پر زرق و برق و سرشار از تجملات چشم پوشیدند؛ همچون مسافری که حداقل آب و غذای لازم را برای سفر با خود می برد و از فراز و نشیب ها به آسانی می گذرد؛ نه همچون كسانى كه بر اثر خيالات خام، بارهاى سنگينى بر دوش گرفته اند كه در همان گردنه اوّل و دوّم مى مانند و از قافله جدا مى شوند و تلف مى گردند.
🔹مرحوم سيّد رضى چند جمله اخير را با مختصر تفاوتى در خطبه ۲۱ نقل كرده و در توضيح آن تصريح كرده كه جمله «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» (سبكبار شويد تا به قافله برسيد) كلامى است كه از آن كوتاه تر و پربارتر يافت نمى شود، كلامى كه روح تشنگان طالب حكمت را سيراب مى كند و مهم ترين درس زندگى را به انسان مى دهد.
پی نوشت:
[۱] توجّه داشته باشيد ضمير «هو» مذكّر است و به «امر» بر مى گردد و بنابراين «خاصّة» بايد مجرور باشد، نه مفتوح آنچنان كه در متن مذكور آمده است.
📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ اول، ج ۶، ص ۴۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت)
#مرگ #عمر #آخرت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) چه وصیتی درباره «اصلاح ذات البین» فرموده اند؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از نامه ۴۷ #نهج_البلاغه [به مخاطبان خود، از فرزندانشان گرفته تا تمام کسانی که تا قيامت اين وصيتنامه به دست ايشان مى رسد، شامل می شود] پس از توصیه به #تقوا و #نظم، مى فرمايد: «أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی، بِتَقْوَى اللهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلاَحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ، فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا يَقُولُ: صَلاَحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ». ([شما را به] #اصلاحذاتالبين توصيه مى كنم؛ زيرا من از جدّ شما (صلی الله علیه و آله) شنيدم كه مى فرمود: «اصلاح ميان #مردم از تمام نمازها و روزه ها برتر است).
🔹اما «اصلاح ذات البين» كه امام علی (علیه السلام) از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) نقل فرموده كه از نماز و روزه هم بالاتر است دليل روشنى دارد؛ زيرا اگر مسأله #اصلاح در ميان دوستان و رفع كدورت ها و زدودن دشمنى ها و تبديل آن به #صميميت و #دوستى نباشد، منجر به تشتت و تزلزل ميان آنها مى شود و به تعبير قرآن به فشل و سستى مى انجامد. به همين دليل «اصلاح ذات البين» از برترين عبادت ها شمرده شده است. حتى در روايتى به منزله «جهاد فى سبيل الله» عنوان گرديده كه «جَعَلَ النَّبِىُّ اَجْرَ المُصْلح بَيْنَ النّاسِ كَاَجْرِ المُجاهِدِ عِنْدَ النّاسِ». [۱] (پيامبر، پاداش كسى را كه در ميان مردم #صلح و #صفا برقرار سازد، همچون كسى كه در راه خدا #جهاد مى كند، قرار داد).
🔹بى شك «جهاد» موجب عزّت اسلام است و كسى كه ميان مردم تفاهم ايجاد مى كند و جامعه اسلامى را به وحدت و اتّحاد سوق مى دهد، كار او هم موجب عزت اسلام و مسلمانان است. امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: «صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللهُ إِصْلاَحُ بَيْنِ النَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا وَ تَقَارُبُ بَيْنِهِمْ إِذَا تَبَاعَدُوا». [۲] (بخششى را كه خداوند دوست دارد، همان #اصلاح ميان مردم است، هنگامى كه ميان آنها فسادى شود و نزديك ساختن آنها به يكديگر است به هنگامى كه از هم دور شوند).
🔹اين حديث از امام صادق (عليه السلام) معروف است كه به مفضل (يكى از ياران خود) دستور داده بود: «إِذَا رَأَيْتَ بَيْنَ اثْنَيْنِ مِنْ شِيعَتِنَا مُنَازَعَةً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِي». (هنگامى كه بين دو نفر از پيروان ما مشاجره اى ببينى [كه مربوط به امور مالى باشد] از مال من بپرداز [و آنها را با هم #صلح ده]). لذا در روايتى مى خوانيم كه روزى دو نفر از شيعيان با هم اختلافى داشتند، مفضل آنها را به منزل خود دعوت و چهارصد درهم به مدعى پرداخت كرد و نزاع را خاتمه داد، سپس به آنها گفت: بدانيد اين از مال من نبود. [بلكه] از مال امام صادق (عليه السلام) بود كه براى حل اين گونه مشكلات در اختيار من گذارده است. [۳]
🔹اين بحث را با حديث ديگرى از احاديث فراوانى كه در اين زمينه وارد شده پايان مى دهيم: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «ألا أُخْبِرُكُمْ بِأفْضَل مِنْ دَرَجَةِ الصِّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ إصْلاحُ ذاتِ الْبَيْنِ فَإنَّ فَسادَ ذاتِ الْبَيْنِ هِيَ الْحالِقَةُ». (آيا به شما خبر بدهم به چيزى كه از درجه روزه و نماز و صدقه [و زكات] بالاتر است؟ آن #اصلاحذاتالبين است؛ زيرا #فساد و #اختلاف در ميان مردم نابوده كننده است).
🔹مرحوم علاّمه مجلسى پس از نقل روايت نبوى كه در كلام امام (عليه السلام) به آن اشاره شده، از امالى شيخ طوسى نقل مى كند كه پس از ذكر اين روايت مى نويسد: «منظور از «عَامَّةِ الصَّلاَةِ وَ الصِّيَامِ» در اينجا نمازها و روزه هاى مستحب است». [۵] گويا اين توضيح شيخ طوسى به قرينه روايت معتبرى از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) است كه فرمود: «هيچ كس بعد از انجام واجبات، عملى بهتر از #اصلاح در ميان #مردم انجام نداده است». [۶]
پی نوشتها؛
[۱] الكشف و البيان عن تفسير القرآن، ثعلبى نيشابورى، چ ۱، ج ۹، ص ۸۰. [۲] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۲، ص ۲۰۹. [۳] همان، ح ۳ و ۴. [۴] مجموعة ورّام، مكتبة فقيه، چ ۱، ج ۱، ص ۳۹. [۵] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۷۳، ص ۴۴. [۶] الأمالي، دار الثقافة، چ اول، ص ۵۲۲
📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول، ج ۱۰، ص ۲۶۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️امام علی (علیه السلام):
🔸«إن جَعَلتَ دِينَكَ تَبَعاً لدُنياكَ أهلَكتَ دينَكَ و دُنياكَ و كُنتَ فی الآخرةِ مِن الخاسِرينَ، إن جَعَلتَ دُنياكَ تَبَعاً لِدينِكَ أحرَزْتَ دِينَكَ و دُنياكَ و كُنتَ فی الآخرةِ مِن الفائزينَ».
🔹«اگر دينت را تابع دنيايت كنى، دين و دنيايت، هر دو را از بين برده اى و در آخرت از زيانكاران خواهى بود، اما اگر دنياى خود را تابع دينت كنى، دين و دنيايت، هر دو را به دست آورده اى و در آخرت از رستگاران خواهى بود».
📕غرر الحكم ۳۷۵۰ - ۳۷۵۱
#امام_علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش سوم)
🔸#نماز، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این #فریضه_الهی باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی میشود، و روحیه مردمگرایی را در انسان زنده میکند. #نماز موجب تنزیه وجدان اخلاقی میشود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان میگردد.
3⃣تنزیه وجدان اخلاقی
🔹#وجدان از ریشه لغوی «وجد» به معنای «یافتن» آمده است؛ به این معنا که آدمی پارهای از امور را در باطنش به خودی خود مییابد و نیاز به اکتساب آن از منبع دیگری ندارد، نظیر «احساس عدالتخواهی» و «ظلم ستیزی» و گرایش به «خیر اخلاقی» و امثال آنها که در همه انسانها، عمومیت دارد. از جمله مظاهر وجدان اخلاقی #احساس_گناه ناشی از ارتکاب خطاست، که بلافاصله پس از عمل، #وجدان را فرا راه هدف قرار میدهد تا او را به #توبه و #جبران خطا وادارد.
🔹امروزه غالب مکاتب روانشناسی با «احساس گناه» به مبارزه برمیخیزند و آن را منافی رشد و تعالی شخصیت میدانند. از سوی دیگر تقویت چنین احساسی نیز به مصلحت فرد نمیباشد، زیرا امکان بازگشت به شخصیت سالم و رشید را از آدمی میگیرد، و لیکن حد متعادل میان این دو، پسندیده و مطلوب است، به این معنا که احساس گناه متناسب با عمل لازم است و در خطاکار ایجاد شده تا او را برای ترک آن و جبران مافات برانگیزد.
🔹از عواملی که موجب آمرزش گناهان و بالنتیجه رفع احساس گناه فرد میشود، #نماز است، و این امر زمینهای برای پاکسازی وجدان اخلاقی، محسوب میشود. در کلامی گهربار از #امام_علی (علیهالسّلام) آمده است: «#نماز گناهان را همچون برگ درختان میریزد». [۱] آمده است که مردی خدمت #رسول_اکرم (صلّی الله علیه و آله) شرفیاب شد و عرض کرد: «ای رسول خدا، گناهانم بسیار و اعمال نیک من اندک است چه کنم؟ حضرت فرمود: بسیار سجده کن، زیرا سجده گناهان را میریزد، چنانکه باد برگ درخت را میریزد». [۲]
🔹حکایت زیر، مؤید تاثیر #نماز در تنزیه وجدان اخلاقی است: «جوانی از انصار نمازهای یومیه را با پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) به جماعت میخواند و بسیاری از #گناهان را نیز، مرتکب میشد. چون حال او را برای رسول خدا تعریف کردند، حضرت فرمود: به زودی #نمازش او را از گناهانش باز میدارد. چیزی نگذشت که آن جوان توفیق #توبه یافت و از صحابه زاهد شد آن گاه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) فرمود: من نگفتم که نمازش او را از گناهانش باز میدارد». [۳] #ادامه_دارد...
پی نوشتها:
[۱] نهج البلاغه، خطبه۱۹۹، ص۲۱۳
[۲] محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، ج۴، ص۳۰۰
[۳] دیلمی، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، ص۱۰۳
منبع: ویکی فقه
#نماز
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش هشتم)
🔸#نماز، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این #فریضه_الهی باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی میشود، و روحیه مردمگرایی را در انسان زنده میکند. #نماز موجب تنزیه وجدان اخلاقی میشود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان میگردد.
8⃣تعادل پایدار
🔹آدمی در مصاف با زندگی و رویدادهای آن، واکنش های متفاوتی از خود نشان میدهد، که بعضاً با حفظ تسلط و کنترل موقعیت، آنها را به گونهای حل میکند و در مواردی دیگر، از موقعیت مذکور، متاثر شده و تحتالشعاع آن قرار میگیرد و به اصطلاح، تعادل خود را از دست میدهد و برای دستیابی به تعادل مجدد، نیاز به زمان مقتضی و ابتکار مناسب دارد.
🔹در حدیثی از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) چنین آمده است: «دل فرزند آدم همچون گنجشک است و هر روز هفت بار دگرگون میشود». [۱] و یا در روایتی دیگر فرمودند: «دل مانند ریشهای در بیابانی به درختی آویخته که باد پیوسته آن را زیر، و رو میکند». [۲]
🔹#نماز، چون موجب تقویت قلب #نمازگزار است، #تعادل_درون او را حفظ نموده و آن را پایدار میسازد. در شرح حال اميرالمؤمنين #امام_علی (علیه السّلام) آمده است که در جنگ صفین، در یکی از سختترین شبهای نبرد که به نام «لیلة الهریر» معروف است فرشی برای آن حضرت گستردند و امام (علیه السّلام) بر روی آن مشغول #نماز شدند.
🔹در حالی که تیرهای بسیاری از اطراف و چپ و راست او میگذشت، و هرگز تزلزلی در او ایجاد نمیکرد، آن حضرت از جایش تکان نخورد تا آن که #نمازش را به پایان رساند». [۳] آری #امام_علی (علیه السّلام) در چنین شرایطی که دهشتانگیز بود، با قلبی آرام به #نماز ایستاد و درس پایبندی به نماز و اهمیت آن را به جهانیان آموخت. #ادامه_دارد...
پی نوشتها:
[۱] تنکابنی، فرید، راهنمای انسانیت، ترجمه موضوعی نهج الفصاحه، سخنان حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله)، ص۵۲۹.
[۲] همان.
[۳] دیلمی، حسین، هزار و یک نکته درباره نماز، ص۲۰ - ۲۱.
منبع: ویکی فقه
#نماز
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) «بزرگی و عظمت خداوند» را چگونه بیان می کند؟
🔹#امام_علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۱۸۵ #نهج_البلاغه مى فرمايد: «لَيْسَ بِذِی كِبَرٍ اِمْتَدَّتْ بِهِ النِّهَايَاتُ فَكَبَّرَتْهُ تَجْسِيماً، وَ لَا بِذِی عِظَمٍ تَنَاهَتْ بِهِ الْغَايَاتُ فَعَظَّمَتْهُ تَجْسِيداً؛ بَلْ كَبُرَ شَأْناً، وَ عَظُمَ سُلْطَاناً» ([او بزرگ است] اما نه به اين معنا كه حد و مرز جسمش طولانى است، [او با عظمت است] اما نه به اين معنا كه ابعاد جسمانى فوق العاده بزرگ دارد؛ بلكه شأن و مقامش بزرگ و والاست و سلطه اش با عظمت!».
🔹اشاره به اينكه وقتى مى گوييم الله اكبر (خداوند از همه چيز بزرگتر است) گاه به ذهن افراد ناآگاه چنين مى آيد كه ابعاد وجودى او شرق و غرب و شمال و جنوب عالم را پر كرده است، و هنگامى كه مى گوييم خداوند عظمت دارد، فكر مى كنند نسبت به موجودات ديگر مانند كوه ها و درياها و آسمان ها چنين است؛ در حالى كه بزرگى و #عظمت_خداوند جنبه جسمانى ندارد، بلكه بزرگی و #عظمت_معنوى است؛ زيرا اگر او داراى جسم بزرگى بود حتماً اجزايى داشت و نهايتى و زمان و مكانى، حال آنكه #خداوند از همه اينها برتر و بالاتر است؛
🔹و چهزيبا فرمود #امام_صادق (عليه السلام) آنجا كه شخصى در حضورش گفت: «اَللهُ اَكْبَر»؛ حضرت از او پرسيد: «#خدا از چه چيز بزرگتر است؟ عرض كرد: «مِنْ كُلِّ شَىْءٍ»؛ (از همه چيز). امام (عليه السلام) فرمود: در اين صورت خدا را محدود [به زمان و مكان] ساختى. آن مرد عرض كرد: پس چه بگويم؟ فرمود: «بگو: «اَللهُ اَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ؛ [۱] خداوند برتر از آن است كه به وصف درآيد».
🔹اشاره به اينكه ما هر وصفى براى او قائل شويم در نهايت از اوصاف مخلوقات است؛ زيرا در فكر ما بيش از اين نمى گنجد، بنابراين او برتر از همه اين اوصاف است. #قرآن_مجيد نيز مى فرمايد: «سُبْحَانَ اللهِ عَمَّا يَصِفُونَ • إِلَّا عِبَادَ اللهِ الْمُخْلَصِينَ» [۲] (منزه است خداوند از آنچه توصيف مى كنند • مگر بندگان مخلص خدا [كه او را به آنچه شايسته است وصف مى كنند]).
پی نوشت؛
[۱] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ۱، ص ۱۱۷
[۲] سوره صافات، آیات ۱۵۹ و ۱۶۰
📕پيام امام امير المؤمنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۱۴۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#الله #خدا
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) از بیان حوادث آینده برای مردم چه اهدافی را دنبال می كرد؟
🔹در بسيارى از خطبه هاى #نهج_البلاغه [۱] به مواردى برخورد مى كنيم كه #امام_على (عليه السلام) از #فتنه هاى مهمّى كه مردم در پيش داشتند، خبر مى دهد و در بسيارى از موارد، جزئيّات آن را نيز تشريح مى فرمايد و با صراحت مى فرمايد: «من اينها را از پيشوايم #پيغمبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) آموختم».
🔹به نظر مى رسد كه هدف اميرالمؤمنين (عليه السلام) از اين پيشگويى ها دو چيز بوده است: نخست اينكه، به خاطر محبّتى كه امام علی (عليه السلام) به مردم داشته، در صدد بوده که آنان را آماده كند، تا ضايعات اين #فتنهها به حداقل برسد؛ درست مثل اينكه شخصِ آگاهى، مردم را از آمدن سيل، يا زلزله باخبر كند؛
🔹گر چه مردم نمى توانند جلو آن را بگيرند، ولى با داشتن آگاهى قبلى، مى توانند خطرات آن را كم كنند. ديگر اينكه، به آنها بفهماند كوتاهى در جهاد و #تنبلى و #سستى و #اختلاف هاى گوناگون و در يك جمله: «ارتكاب گناهان عظيم» چنين حوادثى را در پيش دارد؛ شايد بيدار شوند و #توبه كنند و به راه خدا بازگردند.
پی نوشت؛
[۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت، قم، چ ۱، ص ۱۴۷، (خطبه ۱۰۱)؛ همان، ص ۱۸۶، (خطبه ۱۲۸)؛ همان، ص ۱۸۷، (خطبه ۱۲۹)
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۴، ص ۳۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️طبق بیان «امام علی» (علیه السلام)، «پیامبر اکرم» (صلی الله علیه و آله) چه فتنهای را برای امت اسلامی بعد از خودش پیش بینی کرده بود؟
🔹#امام_علی (ع) در بخشی از خطبه ۱۵۶ «نهج البلاغه» به سؤال خود از #پیامبر_اكرم (ص) در خصوص «فتنه و آزمون بزرگی» که بعد از آن حضرت رخ می دهد اشاره نموده و می فرماید: «آن حضرت [به من] فرمود: «اى علی، مردم بعد از من با #ثروتشان آزمايش مى شوند؛ #ديندار بودن را منّتى بر خدا قرار مى دهند و [با اين كه مرتكب گناهان بزرگى مى شوند] انتظار رحمت از خدا دارند و خود را از خشمش در امان مى بينند، #حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس هاى غفلت زا حلال مى شمرند، #شراب را به نام «نبيذ»، و #رشوه را به نام «هديه» و #ربا را به اسم «تجارت» حلال مى پندارند!».
🔹رسول خدا (ص) در اين بخش از فرمایشش بر جزئياتى از اين آزمون بزرگ و فتنه فراگير انگشت مى نهد و به پنج وصف از اوصاف گروهى كه امتحان مى شوند اشاره مى كند. قبل از هر چيز تصريح مى كند كه آنها به اموال شان امتحان مى شوند؛ اشاره به اينكه #مال، عمده ترين وسيله #امتحان آنهاست؛ همانگونه كه در هر عصر و زمانى چنين است، و ديگر اينكه آنها گرفتار غرور بى دليلى اند؛ چرا كه مسلمان بودنِ خود را به رخ مردم مى كشند و گويا منّتى بر خدا دارند؛ با تمام آلودگى هايى كه مرتكب میشوند خود را مشمول رحمت خدا و در امان از عذاب او مى پندارند و چنين است حال تمام گنهكارانِ مغرور و از خود راضى.
🔹«قرآن مجيد» درباره گروهى از اعرابِ تازه مسلمان كه داراى همين صفات بودند، مى فرمايد: «آنها بر تو #منّت مى نهند كه اسلام آورده اند؛ بگو: اسلام آوردنِ خود را بر من منّت نگذاريد؛ بلكه خدا بر شما منّت مى نهد كه شما را به سوى ايمان هدايت كرده است، اگر [در ادعاى ايمان] راستگوييد». [ترجمهی آيه ۱۷ سوره حجرات] و از ويژگى هاى ديگر آنها اين است كه #كارهاى_حرام را كه مورد علاقه آنهاست، زير پوشش های فريبندهاى قرار مى دهند، يا براى اينكه مردم را بفريبند و يا حتى وجدان خود را نيز فريب دهند، به سراغ #شراب مى روند.
🔹وقتى به آنها گفته شود: شراب از مُحرّمات مُسلّم است مى گويند: اين همان نبيذى است كه پيامبر اكرم (ص) و اصحابش از آن مى نوشيدند؛ در حالى كه آن نبيذ نه مُسكر بود و نه حرام؛ بلكه رسول خدا (ص) هنگامى كه يارانش بعد از ورود به مدينه از سرد بودن طبيعتِ آب مدينه و ناراحتی هاى گوارشى شكايت كردند، به آنها فرمود: چند دانه اى خرما درون خمره آب بريزيد تا مشكل شما برطرف گردد. اين آب نه مضاف مى شد و نه خرما در حدّى بود كه مُسكر شود. از آن مى نوشيدند و وضو مى گرفتند؛
🔹ولى بعضى از گمراهان آن را بهانه كردند؛ مقدار زيادى خرما در آب مى ريختند و در جاى گرمى قرار مى دادند تا تخمير و به مُسكر تبديل شود و آن را به نام نبيذ مى نوشيدند. همچنين بسيارى از افرادِ گناهكار و ضعيف الايمان در گذشته و حال، نام #رشوه را بر هديه مى گذاشتند و نيز در پوشش معاملاتِ صورى به #رباخوارى مشغول شده و میشوند. بديهى است در محيط هاى مذهبى كه گناهِ آشكار، مشكلات زيادى دارد، #گنهكاران ترجيح مى دهند كه اعمال خود را در پوشش عناوين فريبنده اى انجام دهند. اين همان است كه به نام #فتنه و #آزمون_بزرگ از آن خبر داده اند.
🔹به يقين، اين نوع مخالفت با قوانين الهى از مخالفتِ صريح و آشكار بدتر و خطرناكتر است، زيرا ممكن است به سرعت در جامعه فراگير شود، بى آنكه به مانعى برخورد كند؛ در حالى كه گناهانِ آشكار چنين نيست و در يك جامعه مذهبى با موانع زيادى برخورد مى كند. افزون بر اين، اينگونه فرار از قانون، گناه مضاعفى است؛ هم گناه رباخوارى است و هم رياكارى و بازى با احكام دين. به تعبير ديگر، در اين نوع فرار از قانون، تنها صورتى از قانون و حكم الهى باقى مى ماند، بى آن كه محتوا و فلسفه آن وجود داشته باشد؛
🔹مثلا تحريم #رباخوارى به دليل مفاسد زيادى است كه در نظام اقتصادى جامعه به وجود مى آيد و سبب #فاصله_طبقاتى و ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقيرتر شدن فقيران مى گردد؛ به همين جهت زشتى آن از زناى با محارم بيشتر شمرده شده و به جنگ با خدا رفتن معرفى شده است، و در احاديث اسلامى، هفت نوع مفسده مختلف براى آن ذكر شده كه در بحث ربا شرح آن را داده ايم. آيا با يك صورت سازى و مثلا اضافه كردن يك سير نبات يا يك قوطى كبريت با يك معامله سنگين ربوى، همه اين مفاسد حل مى شود؟!! هرگز! آيا به گفته مرحوم وحيد بهبهانى تمام مشكل در كلمه سُحت و رباست؟ و تمام گناه ربا فقط به اين الفاظ بر مى گردد يا حكمتى در اين حكم بوده، كه بايد مورد توجه قرار گیرد؟!
• مآخذ در منبع موجود است
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️هدف «امام حسن مجتبی» (علیه السلام) از صلح با معاویه چه بود؟
🔹بزرگان و زمامداران جهان، هنگامى که اوضاع و شرایط را بر خلاف هدف ها و نظریات خود مى یابند، همواره سعى مى کنند در موارد دو راهى، جانبى را بگیرند که زیان کمترى دربر داشته باشد، و این یک اصل اساسى در محاسبات سیاسى و اجتماعى است. #امام_حسن_مجتبی (علیه السلام) نیز بر اساس همین رویه معقول مى کوشید هدف هاى عالى خود را تا آنجا که مقدور است، به طور نسبى تامین نماید.
🔹از اینرو هنگامى که ناگزیر شد با #معاویه (لعنة الله علیه) کنار آید، طبق ماده اول با این شرط حکومت را به وى واگذار کرد که در اداره امور جامعه اسلامى تنها بر اساس قوانین #قرآن و #روش_پیامبر (صلی الله علیه و آله) رفتار نماید. بدیهى است نظر #امام (علیه السلام) تنها رسیدن به قدرت و تشکیل حکومت اسلامى نبود، بلکه هدف اصلى، صیانت و نگهدارى #قوانین_اسلام در اجتماع و رهبرى جامعه بر اساس این قوانین بود، و اگر این روش به وسیله معاویه اجرا مى شد، باز تا حدودى هدف اصلى تامین شده بود.
🔹بعلاوه، طبق ماده دوم، پس از مرگ #معاویه، #امام_مجتبى (علیه السلام) مى توانست آزادانه رهبرى جامعه اسلامى را به عهده بگیرد؛ و با توجه به اینکه #معاویه در حدود سى سال از آن حضرت بزرگتر بود [۱] و در آن ایام دوران پیرى را مى گذرانید و طبق شرایط عادى امید زیادى مى رفت که عمر وى چندان طول نکشد، روشن مى گردد که این شرط، روى محاسبات عادى تا چه حد به نفع اسلام و مسلمانان بود.
🔹بقیه مواد پیمان نیز هر کدام حائز اهمیت بسیار بود، زیرا در شرايطى که امیر مومنان #امام_علی (علیه السلام) در مراسم نماز جمعه و در حال نماز با کمال بى پروایى مورد سب و شتم قرار مى گرفت، و این کار به صورت یک بدعت ریشه دارى در آمده بود و شیعیان و دوستداران آن حضرت و افراد خاندان پیامبر همه جا مورد تعقیب و در معرض تهدید و شکنجه بودند، ارزش گرفتن چنین تعهدى از #معاویه غیر قابل انکار بود.
🔹مردمى که به سبب تحمل جنگ هاى متعدد از جنگ خسته و بیزار بودند، و به پیروى از روساى خود و تحت تاثیر تبلیغات و وعده هاى فریبنده عمال معاویه، دل به صلح و سازش بسته بودند، لازم بود بیدار شوند و متوجه گردند که به خاطر اظهار ضعف از تحمل عواقب جنگ، و فریفتگى به وعده هاى #معاویه و پیروى کورکورانه از روساى خود، چه اشتباه بزرگى مرتکب شده اند! و این ممکن نبود مگر آنکه به چشم خود آثار و عواقب شوم و خطرناک عمل خود را مى دیدند.
🔹بعلاوه لازم بود #مسلمانان عملاً با چهره اصلى #حکومت_اموى آشنا شده و به فشارها، محرومیت ها، تعقیب هایى مداوم، و خفقان هایى که حکومت اموى به عمل مى آورد، پى ببرند. در حقیقت، آنچه لازم بود #امام_حسن (علیه السلام) و یاران صمیمى او در آن برهه حساس از تاریخ انجام دهند، این بود که این #واقعیتها را عریان و بى پرده بر همگان مکشوف سازند، و در نتیجه عقول و افکار آنها را براى درک و فهم این حقایق تلخ، و قیام و مبارزه بر ضد آن، آماده سازند.
🔹بنابراین اگر #امام_مجتبى (علیه السلام) #صلح کرد، نه براى این بود که شانه از زیر بار مسئولیت خالى کند، بلکه براى این بود که #مبارزه را در سطح دیگرى شروع کند.
اتفاقاً حوادثى که پس از انعقاد پیمان صلح به وقوع پیوست، به این مطلب کمک کرد و عراقیان را سخت تکان داد. «طبرى» مى نویسد: «#معاویه - پس از آتش بس - در «نخلیه» (نزدیکى کوفه) اردو زد. در این هنگام گروهى از #خوارج بر ضد #معاویه قیام کرده وارد شهر کوفه شدند.
🔹معاویه یک ستون نظامى از شامیان را به جنگ آنها فرستاد. #خوارج آنها را شکست دادند. #معاویه به اهل کوفه دستور داد خوارج را سرکوب سازند، و تهدید کرد که اگر با خوارج نجنگند، در امان نخواهند بود!». [۲] بدین ترتیب مردم عراق که حاضر به جنگ در رکاب امیرمومنان و حسنبنعلى (علیهم السلام) نبودند، از طرف معاویه که دشمن مشترک آنها و خوارج بود، مجبور به جنگ با خوارج شدند! و این نشان داد که در #حکومت_معاویه هرگز به صلح و آرامشى که آرزو مى کردند نرسیدند.
پی نوشتها؛
[۱] آل یاسین، همان کتاب، ص ۲۷۸
[۲] تاریخ الامم و الملوک،بیروت، دارالقاموس الحدیث، ج ۶، ص ۹۵
📕سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۳۹۰ش، چاپ بیست و سوم، ص ۱۱۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_حسن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد