هدایت شده از تبیین
💥☄💥☄💥☄💥☄💥
☄
⭕️چرا «وجدان» نميتواند به اندازه «مذهب» جلوی مفاسد اخلاقى و اجتماعى را بگيرد؟
🔹ممكن است كسى بگويد: اگر #وجدان نمى تواند صددرصد مفاسد اخلاقى و اجتماعى را ريشه كن سازد و انسان ها را به يك زندگى صحيح و خالى از هر گونه خلافكارى سوق دهد، #مذاهب هم تاكنون نتوانسته اند چنين كارى را انجام دهند و به اصطلاح يك #مدينه_فاضله_انسانى به وجود آورند، پس اين ايراد تنها متوجه وجدان نيست، بلكه گريبانگير مذاهب هم مى باشد. در پاسخ بايد گفت: از نظر نظارت و كنترل اجتماع، #وجدان دچار نارسايى هايی هست. البته منظور ما اين نيست كه بگوييم: مذاهب در هر اجتماعى كه قدم گذارده است، مفاسد را به كلى ريشه كن ساخته است، بلكه منظور ما مقايسه وجدان و مذهب از نظر «مقدار تأثير در اصلاح فرد و اجتماع و مبارزه با مفاسد گوناگون» ميباشد. ما مى خواهيم ثابت كنيم كه: #اثر_ايمان و عقايد مذهبى صحيح در كنترل اعمال و گفتار انسان به مراتب بيش از تأثير #وجدان است، حتى چندان قابل مقايسه با هم نيستند.
🔹علاوه بر اين، تعليمات پيامبران بزرگ الهی، تأثيرات ديگرى نيز در تكامل فرد و اجتماع ـ غير از مسئله نظارت بر اعمال ـ دارد كه تأثير وجدان از اين نظر در برابر آن صفر است. نظارت وجدان، نارسايى هايى دارد كه هيچيك از آنها در حكومت عقايد مذهبى ديده نمى شود. به همين دليل #تأثير_عقايد_مذهبى، عميق و ريشه دار و #تأثير_وجدان، ضعيف است. جوامع بزرگى بوده اند كه در سايه تعليمات پيامبران بزرگ، موفق به اصلاحات اساسى و همه جانبه اى در شئون مختلف اجتماعى شده اند، در صورتى كه اگر مى خواستند تنها به نداى وجدان گوش دهند، هرگز چنين موفّقيّتى نصيب آنها نمى شد.
🔹راه دور نرويم؛ اگر امروزه هم اعتقادات مذهبى، با آن همه تحريف ها! از جوامع بشرى برداشته شود و مردمِ جهان هيچگونه مسئوليتى جز مسئوليتِ وجدانى در خود احساس نكنند، به طور يقين مفاسد كنونى چندين برابر مى شود و حتى عدّه اى از مردم به آدم خوارى خواهند پرداخت! اگر دائماً به وسيله رسانه هاى جهان، يك سرى تبليغات صحيح مذهبى متنوع و مطابق با زبان روز و اصول روانشناسى، به گونه اى اجرا شود كه عقايد مذهبى در تمام مردم دنيا زنده و تقويت گردد و ايمان به خدا، روز رستاخيز و پاداش و كيفر اعمال، در كانون دلها جاىگير شود، بدون شك چهره دنياى كنونى عوض خواهد شد و مفاسد اخلاقى و اجتماعى به حدّاقل كاهش خواهد يافت؛ ولى اگر همين تبليغات درباره وجدان صورت گيرد، مسلماً يك دهم اين تأثير را نخواهد داشت و علت آن، همان نواقص و نارسايى هاى مختلفى است كه وجدان در كار خود دارد. بنابراين اگر ما مى گوييم: #وجدان در هيچ قسمت، حتى در قسمت نظارت و كنترل اعمال نمى تواند جاى #مذهب را بگيرد، به اين دليل است.
📕رهبران بزرگ، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابیطالب(ع)، قم، ۱۳۷۳، چ اول، (برگرفته از) ص ۸۲ الی ۸۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مذهب #دین #ايمان #اعتقاد #وجدان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️ملامت وجدان
🔹انسان #گناه مرتکب میشود، بعد خودش را #ملامت میکند. این ملامت وجدان یعنی چه؟ این #عذاب_وجدان که همه شنیدهاید یعنی چه؟ دولت های استعماری افرادی را طوری تربیت میکنند که #وجدان در اینها بمیرد. در عین حال موقعش که میشود، وجدانی که خیال میکنند مرده است، باز یک چراغ کوچکی در آن روشن و زنده است. خلبان هیروشیما را اصلًا برای یک چنان جنایتی تربیت کرده بودند، ولی وقتی که رفت بمب خودش را انداخت و بعد هم نگاه کرد به شهری که در آتش میسوخت و دید مردم بیگناه، پیرمرد، پیرزن، بچه کوچک، افرادی که اساساً در میدان جنگ وارد نشدهاند دارند چه جور در میان آتش دست و پا میزنند، از همان ساعت حالش بهم خورد. بعد در آمریکا آمدند از او استقبال و تجلیل و او را تشویق کردند، اما جلوی #عذاب_وجدان او را نتوانستند بگیرند. کم کم همان آدم به خاطر عذاب وجدان دیوانه شد، بردندش دارالمجانین.
🔹قرآن هم میفرماید: «لا اقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَة». [قیامة، ۲] خدا در انسان #نفس_لوّامه آفریده؛ انسان خودش واعظ خودش میشود. امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «مَنْ لَمْ یجْعَلِ اللهُ لَهُ واعِظاً مِنْ نَفْسِهِ لَمْ ینْفَعْهُ مَوْعِظَةُ غَیرِهِ؛ هر کسی که خداوند در درونش برای او واعظی از خودش برای خودش قرار ندهد، موعظه دیگران در او اثر نمیکند». یعنی شما اگر خیال میکنی که پای موعظه دیگران بنشینی و بهره ببری، اشتباه میکنی. اول باید در درون خودت واعظی ایجاد کنی، #وجدان خودت را زنده کنی، آن وقت از موعظه واعظ بیرونی هم استفاده میکنی. انسان خودش، خودش را موعظه میکند، خودش خودش را ملامت میکند، خودش علیه خودش حکم صادر میکند و قضاوت میکند. انسان خودش را محاسبه میکند.
🔹جزء دستورهای عجیب مسلّم دینی ما #محاسبة_النفس است، میگوید از خودتان حساب بکشید: «حاسِبوا انْفُسَکمْ قَبْلَ انْ تُحاسَبوا» (متأسفانه این حرفها فراموش شده) از خودتان حساب بکشید، و انسان میتواند از خودش حساب بکشد و باید از خودش حساب بکشد. «وَ زِنوا انْفُسَکمْ قَبْلَ انْ توزَنوا» [۱] خودتان را وزن کنید، بسنجید قبل از آنکه شما و اعمال شما را در قیامت بسنجند، وزن کنند. انسان، خودش خودش را وزن میکند، میسنجد، خودش از خودش حساب میکشد. انسان خودش را مجازات میکند. همه اینها دلیل بر این است که انسان شخصیت مرکبی دارد. این شخصیت مرکب، قسمت عالی دارد که قسمت انسانی اوست و قسمت دانی دارد که قسمت حیوانی اوست. #آزادی_معنوی یعنی قسمت عالی و انسانی انسان از قسمت حیوانی و شهوانی او آزاد باشد.
پی نوشت؛
[۱] وسائل الشيعة، ج ۱۱، ص ۳۸، ح ۹
📕آزادی معنوی، مطهری، مرتضی، (نسخه سایت) ص ۳۵ و ۳۶
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
#شهید_مطهری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «علم اليقين»، «حق اليقين» و «عين اليقين» در قرآن چيست؟
🔹واژه #يقين و مشتقات آن ۲۸ بار در #قرآن بكار رفته است، كه هشت كاربرد آن بصورت كلمه يقين است. واژه #يقين به معنای از بين رفتن شك است؛ [۱] بنابراين وقتی می گوييم كسى دارای #يقين است كه قبلا دچار #شك شده باشد. #موقن كسی است كه پس از سرگردانی شك، به #علم و آگاهى برسد. به همين دليل است كه #شك را هميشه مقابل #يقين بكار می برند، نه مقابل علم؛ زيرا به كسى كه بدون سابقه شك، به آگاهی برسد عالم می گويند، نه موقن. در #قرآن_كريم سه اصطلاح در ارتباط با #يقين بكار رفته است كه نشان دهنده #مراتب_يقين است. قرآن از «علم اليقين»، «عين اليقين» و «حق اليقين» سخن گفته است. مفسران در بيان تفاوت اين سه مرتبه از يقين چنين گفته اند:
1⃣«#علم_اليقين»: علمی است كه از روی #براهين_عقلی پديد آمده باشد، بطوری كه احتمال خلاف در آن نباشد. مانند اينكه انسان از دود پی به وجود آتش ببرد و اين مرتبه اول يقين است
2⃣«#عين_اليقين»: يقينی است كه از روی #مشاهده و #وجدان پديد می آيد، و نسبت آن با علم اليقين مثل ديدن است به شنيدن. در مثال بالا مانند ديدن خود آتش است.
3⃣«#حق_اليقين»: امری است #حقيقى و #عينی و صرفا يك يقين ذهنی يا نفسانی نيست كه خطا در آن راه نداشته باشد. در مثال مذكور مانند اين است كه انسان در آتش بسوزد و سوزش آن را لمس كند. [۲]
🔹در سوره تكاثر، آیات ۵ تا ۷، به دو مرتبه اول يقين اشاره شده است: «كلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ، لَترََوُنَّ الجَْحِيمَ، ثُمَّ لَترََوُن لَتَرَوُنَّهَا عَينَْ الْيَقِين» (چنان نيست كه شما خيال می كنيد، اگر شما #علم_اليقين (به آخرت) داشتيد، قطعاً جهنّم را خواهيد ديد! سپس آن را به #عين_اليقين خواهيد ديد). چنانچه می بينيم در اين آيه ابتدا به #علم_اليقين اشاره شده، كه اگر انسان ها «علم اليقين» داشتتند، با #چشم_بصيرت می توانستند #حقايق را در همين دنيا مشاهده كنند و #جهنم را ببينند؛
🔹و در آيه بعد به #علم_اليقين اشاره كرده كه گفتيم مانند ديدن خود آتش است، كه در اينجا منظور ديدن جهنم در قيامت است. [۳] مرتبه آخر يقين كه گفتيم اتحاد با حقيقت است، در آيه ۵۱ سوره حاقه آمده است: «وَ إِنَّهُ لَحَقُّ الْيَقِين» و آن (قرآن) #يقين_خالص است! در اين آيه #قرآن #حق_اليقين دانسته شده است، يعنى مرتبه آخر يقين است كه هيچ شكی در آن نيست. يعنى #قرآن يقينی است خالص؛ با اين حال كوردلان آنرا انكار مي كنند. «ذَلِكَ الْكِتَبُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِين»؛ [۳] (آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است).
پي نوشتها؛
[۱] كتاب العين، فراهيدى خليل بن احمد، انتشارات هجرت، قم، ۱۴۱۰، ج ۵، ص، ۲۲۰؛ التحقيق فی كلمات القرآن الكريم، مصطفوى حسن، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، ۱۳۶۰، ج ۱۴، ص، ۲۶۲
[۲] تفسير نمونه، دار الكتب الإسلامیه، تهران، ۱۳۷۴، ج ۲۷، ص، ۲۸۰
[۳] الميزان فی تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسين حوزه علميه، قم، ۱۴۱۷، ج ۲۰، ص، ۳۵۲
[۳] قرآن کریم، سوره بقره، آيه ۲
منبع: وبسایت انوار طاها
#یقین
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد