eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش سوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه در زندگى و مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد: 1⃣در حديث‌معروفى‌از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّيْنِ فَاِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ». [۱] ( را فرا گيريد هر چند در كشور چين باشد؛ زيرا تحصيل بر هر واجب است). بايد توجّه داشت كه مملكت چين در آن زمان دورترين كشور جهان شناخته مى شد؛ بنابراين منظور اين است كه به سراغ برويد هر چند در دورافتاده ترين كشورهاى دنيا باشد. بديهى است كه در آن روز در چين يافت مى شد معارف قرآنى و دينى نبود؛ چرا كه جاى آنها [معارف قرآنى و دينى] مراكز وحى بود؛ بلكه منظور است. 2⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَاطْلُبُوهَا وَ لَوْ عِنْدَ الْمُشْرِكِ». [۲] (، گمشده است، پس آن را طلب كنيد هر چند نزد باشد). روشن است، آنچه نزد مشركان يافت مى شود، معارف توحيدى و علوم الهى نيست، بلكه ديگرى است كه در زندگى به كار مى آيد، و گاه نزد آنان است. اين گونه احاديث شعار معروف «علم، وطن ندارد» را تداعى مى كند و تأكيد مى نمايد كه و گمشده مؤمنان است، هر جا و نزد هر كس بيابند، آن را فرا مى گيرند. چنانچه در حديث ديگرى آمده است «كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَحَيثُ وَجَدَهَا فَهُوَ اَحَقُّ بِهَا». [۳] (، گمشده است، هر جا آن را بيابد به آن سزاوارتر است). 3⃣در حديث ديگر از همان حضرت آمده است: «اَلْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ». [۴] ( بر سه گونه است: آگاهى نسبت به ، و براى بدن ها، و [ادبيات] براى زبان). در اين حديث سه شاخه مهم از علوم الهى و بشرى مطرح شده است؛ علوم دينى و علم پزشكى و ادبيات كه در واقع كليد علوم ديگر است. 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اَلْعُلُومُ اَرْبَعَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ، وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الاَزْمَانِ». [۵] ( چهار بخش است: فقه براى دين، پزشكى براى بدن، نحو [ادبيّات] براى زبان، ستاره شناسى براى شناخت اوقات). ... پی نوشت‌ها [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۱، ص ۱۸۰، ب ۱؛ [۲] بحار الأنوار، همان، ج ۷۵، ص ۳۴، تتمة باب ۱۵؛ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ‏۲، ص ۹۹، باب ۱۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ‏۷۵، ص ۴۵، باب ۱۶؛ [۵] بحار الأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۲۱۸، باب ۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️«قدرت» را باید در جای خودش اِعمال کرد 🔹همه ملت ما، همه انسان‌ها باید توجه به این معنا داشته باشند که را به جای خودش اعمال کنند. قدرت‌شان را به محل خودش انجام می‌دادند. عصایش را می‌برد با فرعون مقابله می‌کرد، با دیگران با آن محبت بود. 🔹 قدرت خودشان را برای سرکوبی اشخاصی که از جهات آدمیت خارج شده‌اند، از مرز انسانیت خارج شده‌اند و مردم را دارند به تباهی می‌کشند اعمال می‌کرد. باید اعمال اگر شد برای جلوگیری از باشد نه خودش فساد بیاورد. 📕صحیفه امام، ج ۱۸، ص ۲۱۰ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️شاهدان شهدای بزرگ 🔹صدر اسلام، شاهد شهدای بسیار بزرگ بوده است؛ و بعد ایشان هم - سلام الله علیه - هم شهید شد، و هم شاهد شهدای بزرگ بود. بعد از او هم - سلام الله علیه - هم شهید شد و هم شاهد شهدای بزرگ بود؛ همیشه از این فدایی‌ها داشته است. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۰۶/۱۵ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اعتقاد و توجه به «عدل الهی» چه تأثيری بر عمل و اخلاق انسان دارد؟ 🔹در مسائل اعتقادى از مسائل علمى جدا نيست. توجّه به سبب مى شود كه انسان، چشم دل را عميقاً به آن نقطه بدوزد و سعى كند در سير درونى و برونى، خود را به او نزديك و نزديكتر سازد، و اين نزديكى سرانجام سبب تخلّق به و انعكاس صفات او در و انسان مى شود. بنابراين هر قدر به او نزديكتر شود، اين صفات در او قوى تر مى گردد، 🔹مخصوصاً در مسأله (خواه عدالت را به مفهوم وسيعش تفسير كنيم كه قرار دادن هر چيزى در جاى شايسته خويش است، يا به معناى اداى حقوق و مبارزه با هرگونه تبعيض و اجحاف) اين عقيده در فرد فرد مسلمانان و جوامع اسلامى اثر مى گذارد، و آنها را به سوى در كارها و برافراشتن پرچم و ، نه تنها در كشورهاى اسلامى كه در كل جهان دعوت مى كند. اهميّت مسأله در به قدرى است كه هيچ چيز نمى تواند مانع آن گردد، دوستى ها و دشمنى ها، قرابت و خويشاوندى، دورى و نزديكى در آن اثر ندارد، و هرگونه انحراف از آن، متابعت از است، 🔹چنانكه در «آيه ۲۶ سوره ص» خطاب به داود نبی (عليه السلام) مى خوانيم: «يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللهِ». (اى داوود! ما تو را [و نماينده خود] در زمين قرار داديم؛ پس در ميان مردم به داورى كن و از هواى نفس پيروى مكن كه تو را از راه خدا منحرف سازد)؛ و در «آيه ۸ سوره مائده» مى فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامينَ للهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلّا تَعْدِلُوا». (اى کسانى که ایمان آورده اید! همواره براى خدا قیام کنید، و از روى ، گواهى دهید. دشمنى با جمعیّتى، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند). 🔹اهميّت اين موضوع تا آن حد است كه اجراى اگر از طرق مسالمت آميز ميسّر نشود، مى توان از يك سو را بسيج كرده و به دعوت نمود، و از سوى ديگر براى حمايت از آنان با جنگيد؛ چنانكه در «آيه ۷۵ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ فی سَبيلِ اللهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ». (چرا در راه خدا، و [براى رهايى] مردان و زنان و كودكانى كه [به دست ستمگران] تضعيف شده اند، نمى كنيد؟!). 🔹اين بحث را با چند روايت ناب خاتمه مى دهيم: (عليه السلام) در كلام كوتاه و تعبير جالب و پرمغزى می‌فرماید:  «اَلْعَدْلُ حَياةٌ». ( مايه حيات و زندگى است!). در حديث ديگرى (عليه السلام) مى فرمايد:  «اَلْعَدْلُ اَحْلى مِنَ الْماءِ يُصيبُهُ الظَّمْآنُ». ( گواراتر از آبى است كه تشنه كام به آن مى رسد). همچنین در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده: «جَعَلَ اللهَ الْعَدْلَ قِواماً لِلأَنامِ وَ تَنْزيهاً مِنَ الْمَظالِمِ وَ الآثامِ وَ تَسْنِيَةً لِلأسْلامِ». (خداوند، را قوام مردم و سبب پاكسازى جامعه از ظلم و گناه، و موجب شكوه و سربلندى اسلام قرار داده است). 🔹حضرت در حديث ديگرى می فرماید:  «اَلْعَدْلُ رَأسُ الأيمانِ وَ جِماعُ الأَحْسانِ، وَ اَعْلى مَراتِبِ الأيمانِ». ( به منزله سر براى پيكر ايمان است، تمام نيكى ها در آن جمع است و برترين مراتب ايمان محسوب مى شود). نیز در كلام بسيار والایى (صلی الله علیه و آله) مى فرماید: «عَدْلُ ساعَة خَيْرٌ مِنْ عِبادَةِ سَبْعِيْنَ سَنَة، قِيامٌ لَيْلُها وَ صِيامٌ نَهارِها وَ جَوْرُ ساعَة فى حُكْم، اَشَدُّ وَ اعْظَمُ عِنْدَالله مِنْ مَعاصِى سِتِّينَ سَنَة». (يك ساعت بهتر از هفتاد سال عبادت است كه همه شب تا صبح عبادت كند و همه روز با روزه بگذرد؛ و يك ساعت در حكم و داورى نزد خدا سخت‌تر و بزرگتر است از معصيت هاى شصت سال!). 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چاپ نهم، ج ۴، ص ۵۸۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش اول) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ». [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 1⃣در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «قيس بن عاصم» [صحابى مشهور] مى گويد با جماعتى از «بنى تميم» خدمت (صلی الله علیه و آله) رسيدم؛ عرض كردم: اى پيامبر خدا! ما را موعظه كن، موعظه اى كه از آن بهره مند شويم؛ زيرا ما جمعيتى هستيم كه از بيابان ها عبور مى كنيم [و دور از شهر زندگى داريم] (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنَّ قَيْسُ! اِنَّ مَعَ الْعِزّ ذُلّاً وَ اِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ اِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً، فَاِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً و اِنَّ لِكُلِّ اَجَلٍ كِتاباً وَ اِنَّهُ لَابُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ، فَاِنْ كانَ كَريماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ، ثُمَّ لَا يُحْشَرُ اِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ اِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْئَلُ اِلَّا عَنْهُ، فَلَا تَجْعَلْهُ اِلَّا صَالِحاً، فَاِنَّهُ اِنْ صَلُحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشْ اِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُكَ» 🔹[ترجمه‌ی فرمایش حضرت:] (اى قيس [همراه] با عزّت، ذلّت است و با حيات، مرگ و با دنيا، آخرت و هر چيزى حسابگرى دارد و هر اجلى كتابى، اى قيس! تو خواهى داشت كه با تو دفن مى شود؛ در حالى كه او است و تو با او دفن مى شوى، در حالى كه تو مرده‌اى، اگر او گرامى باشد تو را گرامى مى دارد، و اگر پست باشد تو را تسليم [بدبختى] مى كند؛ او فقط با تو مى شود، تو نيز فقط با او و تنها از او سؤال مى شوى، پس آن را قرار ده؛ چرا كه اگر باشد موجب آرامش تو است و اگر فاسد باشد مايه وحشت تو است و او تو است!). 🔹جالب اينكه در ذيل اين روايت آمده است كه: «قيس بن عاصم عرضه داشت: يا رسول الله! دوست دارم اين كلام در قالب اشعارى ريخته شود تا به آن در برابر كسانى كه نزد ما هستند مفتخر باشم و آن را ذخيره كنم، (صلى الله عليه وآله) دستور داد حسان بن ثابت را حاضر كنند؛ ولى مردى بنام صلصال بن صلصال در خدمت حضرت حاضر بود، عرض كرد: اى رسول خدا! ابياتى به نظرم رسيده گمان مى كنم موافق مقصود قيس باشد، فرمود: بخوان! 🔹او اشعارى خواند كه بعضى از آن چنين است: «تَجَنَّبْ خَليطاً مِنْ مَقالِكَ اِنَّما قَرينُ الْفَتى فى الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَلُ؛ وَ لَنْ يَصْحَبَ الْاِنْسانَ مِنْ قَبْلِ مَوْتِهِ وَ مِنْ بَعْدِهِ اِلَّا الذَّى كانَ يَعْمَلُ!» (از بپرهيز كه همنشين انسان در قبر، اوست. و هيچ چيز قبل از و بعد از مرگ با انسان مصاحبت نمى كند مگر او). [۲] 2⃣در حديث ديگرى از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق (عليهم السلام) آمده است: «هنگامى كه مى ميرد همراه او در شش صورت وارد مى شود كه يك صورت از همه زيباتر است... صورتى در طرف راست، صورتى در طرف چپ، صورتى در پيش رو، ديگرى در پشت سر، ديگرى در پائين پا و آن صورتى كه از همه زيباتر است بالاى سر او قرار مى گيرد، و هرگاه عذابى از سمت راست آيد صورت سمت راست مانع مى شود و همچنين از پنج جهت ديگر. 🔹صورتى كه از همه زيباتر است خطاب به بقيه كرده مى گويد: شما كيستيد؟ خدا جزاى خيرتان دهد، صورت طرف راست مى گويد: من و آن كه دست چپ است مى گويد من و آن كه پيش رو است مى گويد: و آنكه پشت سر است مى گويد: و عمره ام و آنكه پايين پاست مى گويد: من هستم كه نسبت به برادرانت كردى؛ سپس آنها به آن صورت زيبا مى گويند: تو كيستى كه از همه زيباترى ... مى گويد: «اَنَا الْوَلَايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله)» [۳] (من ولايت آل محمّدم!)». ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از منظر امام علی (علیه السلام) حمایت از مظلوم چه جایگاهی دارد؟ (بخش اول) 🔹این مسأله که باید مدافع و یار و یاور آنها باشد و در برابر هجوم از آنان حمایت و دفاع کند، در عبارات متعددى از منعکس است که یک نمونه روشن آن «خطبه شقشقیه» است که در پایان آن، (علیه السلام) با صراحت مى فرماید: «لَو لا حُضورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ النّاصِرِ، و ما أخَذَ اللهُ عَلى العُلَماءِ ألاّ يُقارُّوا عَلى كَظَّةِ ظالِمٍ و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَيتُ حَبلَها عَلى غارِبِها» (اگر نبود گرد آمدن آن جمعيت انبوه و اين كه با وجود يار و ياور، حجّت تمام است و اگر نبود كه خداوند از دانشمندان پيمان گرفته است كه در برابر سيرىِ و گرسنگىِ آرام ننشينند و بدان رضايت ندهند، هر آينه مهار شتر را بر پشت آن مى انداختم). 🔹در آخرین وصایا در بستر شهادت نیز به فرزندانش تأکید مى کند که همواره دشمن ظالمان و یاور مظلومان باشند، «کُونا لِلظّالِمِ خَصماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوناً». [۱] (عليه السلام) در نامه ۵۳ خود به مالک اشتر صریحاً توصیه مى کند که بخشى از وقت خود را در اختیار بگذار و، درهاى دارالاماره را بگشاى و پاسبانان را کنار بزن، تا آزادانه با تو تماس بگیرند و نیازها و خود را بى واسطه با تو در میان بگذارند. 🔹سپس مى افزاید: این به خاطر آن است که از (صلى الله علیه و آله) بارها این سخن را شنیدم که مى فرمود: «لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لا یُؤخَذُ لِلضَّعیفِ فیهِا حَقُّهُ مِنَ الْقَوىِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِع» [۲] (امّتى که حقّ را از با صراحت نگیرد، هرگز پاک نمى شود و روى را نمى بیند). سراسر زندگى (علیه السلام) و حوادث جالبى که در حیات آن حضرت واقع شد، نشان مى دهد که در نیز همیشه به این اصل اساسى وفادار بود و لحظه اى در انجام دادن آن کوتاهى نفرمود. 🔹در خطبه دیگرى از همین معنا با تعبیر داغ و پرجوش دیگرى آمده است مى فرماید: «وَ أیَمُ اللهِ! لاَُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظالِمِه وَ لاََقُودَنَّ الظّالِمَ بِخِزامَتِه حَتّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ کانَ کارِهاً» [۳] (به خدا سوگند! داد را از مى گیرم و افسار را مى کشم تا وى را به آبشخور حق وارد سازم، هر چند کراهت داشته باشد). اساساً این یک است که در بر آن تأکید شده است و با صراحت، به دستور مى دهد که براى نجات به پا خیزند و حتى اگر لازم باشد، دست به اسلحه ببرند و با پیکار کنند. 🔹و مى فرماید: «وَ ما لَکُمْ لا تُقِاتِلُونَ فى سَبیلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِالْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَریَةِ الظّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلیّاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً» [۴] (چرا در راه خدا و [در راه] مردان و زنان و کودکانى که [به دست ستمگران] شده اند نمى کنید؟! همان افراد [ستمدیده اى] که مى گویند: پروردگارا! ما را از این شهر [مکّه] ـ که اهلش ـ بیرون ببر! و از طرف خود براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود یار و یاورى براى ما تعیین فرما). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغه، نامه ۴۷ [۲] نهج البلاغه، نامه ۵۳، فرمان به مالک اشتر. [۳] نهج البلاغه، خطبه ۱۳۶ [۴] سوره نساء، آیه ۷۵ 📕پيام امام اميرالمومنين(ع)، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۹۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️نقش «اسوه ها» و «الگوها» در رشد اخلاقی انسان 🔹یک «گرایش فطری» در بشر هست که داشته باشد، که او در زندگی قرار گیرد. قهرمانی با «کمالات فراوان و ویژگی های برجسته»، که دیگران فاقد آن هستند. چنین گرایشی در ابعاد اجتماعی هم مطرح می‌باشد؛ به همین دلیل است که هر ملتی قهرمان و اسطوره ای، هر چند خیالی دارد، که بخشی از هویت آن جامعه را تشکیل میدهد. این گرایش نقش مهمی در صعود و نزول در بشر دارد. وقتی پوشالی باشد، یا قهرمانی اش را مدیون معیارهای مبتذل و سطح پایین جامعه باشد، قرار دادنش در بهترین حالت، انسانی می‌سازد مثل خودش . 🔹پس ضروری است که هم «معیارهای صحیح و ارزشمند» را شناخت، و هم که با آن معیارها هماهنگ باشد. برای پیروانش شخص (صلّی الله علیه و آله) را بعنوان و معرفی می‌نماید:  «لَقَدْ کانَ لَکُمْ فی رَسُولِ اللهِ اسْوَهٌ حَسَنَهٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً». [۱] (یقیناً برای شما در [روش و رفتار] الگوی نیکویی است، برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد، و خدا را بسیار یاد می کند). 🔹آیت الله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر این آیه می‌فرماید: «این آیه ناظر به جنگ احزاب است؛ به نکته مهمّی اشاره میکند و آن اینکه، علیرغم ضعفها و بیتابی ها و بدگمانی های بعضی از تازه مسلمانان در این میدان نبرد عظیم، (صلّی الله علیه و آله) مانند کوهی استوار، مقاومت و ایستادگی کردند؛ از آرایش جنگ های صحیح و انتخاب بهترین روش های نظامی، لحظه ای غافل نمی ماندند، و در عین حال از راههای مختلف برای ایجاد شکاف در جبهه دشمن از پای نمی نشستند؛ همراه دیگر مؤمنان کلنگ به دست گرفتند و خندق کندند، و برای حفظ یارانشان با آنها مزاح و شوخی می کردند؛ برای دلگرم ساختن مؤمنان، آنان را به خواندن اشعار حماسی تشویق می‌نمودند؛ آنی از یاد خدا غافل نبودند، و یارانشان را به آینده درخشان و فتوحات بزرگ نوید می‌دادند. 🔹همین امور سبب حفظ جمعیّت اندک مسلمین در برابر گروه عظیم احزاب، که از نظر ظاهری کاملًا برتری داشتند، شد؛ این ایستادگی و مقاومت عجیب، سرمشقی‌ برای‌ همه بود. قرآن کریم می‌فرمايد:  « (در میدان جنگ احزاب) بود برای آنها که امید به خدا و روز رستاخیز دارند، و خدا را بسیار یاد می‌کنند». نه تنها در میدان جنگ احزاب که مصداق محسوب می‌شد، (صلی الله علیه و آله) و بودند، بلکه در میدان و مبارزه با هوی و هوس های نفسانی و تهذیب اخلاق نیز «اسوه و سرمشق بسیار مهمّی» بودند و می‌باشند؛ 🔹و آن کسی که بتواند گام در جای گام‌های آن بزرگوار بنهد، این راه پر فراز و نشیب را با سرعت خواهد پیمود. قابل توجّه اینکه در این آیه، علاوه بر مسأله «ایمان به خدا و روز جزا» (لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الآخِرَ)، روی نیز تکیه شده است، و با ذکر جمله «وَ ذَکَرَ اللهَ کَثیراً» نشان می‌دهد، آنهایی که بسیار به یاد خدا هستند، از هدایت های چنین پیشوایی الهام می‌گیرند، زیرا و ، آنها را متوجّه مسئولیّت های بزرگشان می‌کند، در نتیجه به دنبال رهبر و پیشوایی می‌گردند، و کسی را بهتر از (صلی الله علیه و آله) برای این کار نمی یابند». [۲] پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره احزاب، آیه ۲۱ [۲] اخلاق در قرآن، جلد ۱، ص۳۷۱ منبع: وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه، درباره «شوخی های بی محتوا» چه هشداری داده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از نامه ۳۱ ، خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (علیه السلام) مى فرمايد: «إِيَّاكَ أَنْ تَذْكُرَ مِنَ الْكَلَامِ مَا يَكُونُ مُضْحِكاً، وَ إِنْ حَكَيْتَ ذَلِكَ عَنْ غَيْرِكَ». (از گفتن سخنان خنده آور [و بى محتوا] بپرهيز، هر چند آن را از ديگرى نقل كنى). زيرا اين گونه سخنان از يكسو هيبت و را برباد مى دهد، و از سويى ديگر غالباً همراه با غيبت يا استهزاء فرد آبرومندى است؛ بنابراين هم مايه نقص انسان در دنيا و هم در آخرت است. خواه اين سخن از خودش باشد يا به نقل از ديگرى. چه تفاوت مى كند كه غيبت يا سُخريه، ابداعِ خود انسان باشد يا حكايت از ديگرى. 🔹البتّه اين سخن به آن معنا نيست كه انسان از شوخى و بپرهيزد و خشك و عَبُوس در مجالس بنشيند؛ زيرا مى دانيم شخص (صلى الله عليه و آله) و (عليهم السلام) و اين گونه شوخى و مزاحِ مشروع را داشته اند؛ حتى توصيه شده در سفرها براى از بين بردن فشار مشكلاتِ سفر، بيشتر كنيد. مرحوم علّامه بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گويد: وَ اَكْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا - لَمْ يَسْخَطِ الرَّبَ وَ لَمْ يَجْلِبْ أذىً «در سفرها مزاح بيشتر كن مشروط بر اينكه موجب خشم خدا و آزار شنوندگان نباشد». 🔹اين سخن برگرفته از حديث پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) است كه فرمود: «وَ أَمَّا الَّتِي فِي السَّفَرِ فَبَذْلُ الزَّادِ وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ الْمِزَاحُ فِي غَيْرِ الْمَعَاصِی». [۱] (مروّت در سفر آن است كه انسان از زاد و توشه خود به ديگران ببخشد و داشته باشد و خالى از معصيت كند). كوتاه سخن اينكه اين امور در حد اعتدالش نيكوست، و اگر از حد اعتدال بگذرد، يا موجب وهن شخصيت انسان مى شود و مردم همچون دلقكى به او نگاه مى كنند، و يا اينكه وارد گناهانى مى شود كه خشم خدا را برمى انگيزد. پی نوشت: [۱] الخصال‏، ابن بابويه، محمد بن على‏، محقق، غفارى، على اكبر، انتشارات اسلامى‏، قم، ۱۳۶۲، چاپ اول‏‏، ج ‏۱، ص ۳۲۴ 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چاپ اول‏، ج ۹، ص ۶۸۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفاوت معنای دو واژه «قسط» و «عدل» 🔹دو واژه و گاه به صورت جداگانه به كار مى روند، که تقريباً مفهومى معادل يكديگر دارند، و گاه در برابر هم واقع مى شوند، مانند حديث معروفى كه شيعه و اهل سنّت از (صلی الله علیه و آله) نقل كرده اند كه فرمود: «لَوْ لَمْ‌يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا اِلاّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدى فَيَمْلأُها عَدْلا و قِسْطاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً». [۱] (اگر از عمر جهان جز يك روز باقى نماند، خداوند آن روز را طولانى مى كند تا مردى از فرزندان‌ من، نمايد و زمين را از و پر كند آنگونه كه از و جور پر شده باشد). 🔹در اين روايت و مانند آن و در برابر هم قرار گرفته، همان گونه كه و در برابر يكديگر است. در اين كه ميان اين دو چه تفاوتى است؟ ممكن است چنين گفته شود: همان گونه كه در معنای لغوى آن آمده به معناى «تقسيم عادلانه» است و نقطه مقابل آن تبعيض است، بنابراين آن است كه حق هركس به او برسد و به ديگرى داده نشود؛ ولى در مقابل جور و تجاوز به حقوق ديگران است، به اين صورت كه فردى حق ديگرى را غصب كرده و براى خود بردارد، و مى دانيم در جامعه انسانى آن زمان برقرار مى شود كه نه كسى تجاوز به حقوق ديگرى كند و نه حق كسى را به ديگرى دهد. 🔹از تعبيرى كه در بعضى احاديث آمده تفاوت ديگرى نيز استفاده مى شود و آن اين است كه در مورد حكومت و داورى است، و در مقابل تقسيم حقوق است. در «لسان العرب» مى خوانيم كه در بعضى از احاديث آمده: «اِذا حَكَمُوا عَدَلُوا وَ اِذا قَسَّمُوا اَقْسَطُو». (آنها هنگامى كه حكومت مى كنند، پيشه مى كنند و هنگامى كه تقسيم مى نمايند رعايت مى كنند». [۲] اين احتمال نيز وجود دارد كه «عدل»، مفهومى وسيعتر و گسترده تر از «قسط» دارد؛ چرا كه در مورد تقسيم گفته مى شود و هم در آن مورد و هم در موارد ديگر. پی نوشت‌ها؛ [۱] من لا يحضره الفقيه‏، دفتر انتشارات اسلامى، چ ۲، ج ‏۴، ص ۱۷۷ [۲] لسان العرب، ابن منظور، دار صادر، بيروت، چ۳، ج ‏۷، ص ۳۷۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه‏، چ۹، ج ۴ ص ۴۵۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️باید محکم در میدان بود 🔹اصلاً برای خاطر از میدان در کردن عده‌ای متعهد، ناگواری هایی برایشان پیش می‌آورند، باید در میدان بود. به اندازه‌ای که برای گرفتاری پیش آمد برای هیچ کس پیش نیامد، ولی ایشان تا آخر ایستادند و به تکلیف‌ شان عمل کردند. همین‌ طور برای - علیهم السلام - ولی آنها هم ایستادند. 🔹بیخود نبود که حبس می‌شدند، برای این زندان می‌شدند که جلوی آنهایی که بر ضد اسلام قیام کرده بودند می‌ایستادند. ما هم که ان شاء الله متعهد به می‌باشیم و رشد اسلام را می‌خواهیم، تصمیم داریم جهان را برگردانیم و امیدواریم که ملت‌ها انجام دهند. نباید از دروغ و بدنامی و حرف زشتی که به ما نسبت می‌دهند از میدان به در برویم. بیانات حضرت امام ۶۲/۱۰/۱۲ منبع: وبسایت روح الله (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه «امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۵۱ نهج البلاغه، «پيامبر اكرم» (صلی الله علیه و آله) چه تأثيراتی بر جامعه جاهليّت آن زمان گذاشتند؟ 🔹 (عليه السلام) در خطبه ۱۵۱ «نهج البلاغه» پس از حمد و ثنای الهی به سراغ شهادت بر يكتايى خدا و رسالت (صلی الله علیه و آله) مى رود و مى فرمايد: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ، وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ». (گواهى مى دهم جز خداوندِ يكتا معبودى نيست و شهادت مى دهم كه ، بنده و فرستاده و برگزيده و انتخاب شده اوست). 🔹بسيارى از شارحان «نهج البلاغه»، كلمات و را به يك معنا تفسير كرده [به معناى منتخب و برگزيده] و تأكيدِ يكديگر دانسته اند؛ ولى با توجه به اين كه «نجيب» به معناى «نفيس» و پرارزش است. تفاوتى ميان اين دو واژه وجود دارد، كه اوّلى در واقع، زمينه ساز دوّمى است؛ زيرا هنگامى كه چيزى نفيس و پرارزش شد به هنگام انتخاب، آن را بر مى گزينند. 🔹در ادامه آن حضرت به دو وصف ديگر اشاره كرده، مى فرمايد: «لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ، وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ». (در و همتا ندارد و فقدانِ او قابل جبران نيست). به يقين چيزى كه در فضيلت همتا ندارد، هنگامى كه از دست برود جانشينى نخواهد داشت. در هفتمين و آخرين وصف به آثار وجودى آن حضرت در شرايط اشاره كرده، مى فرمايد: 🔹«أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ، وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ، وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ». (به بركت وجود او شهرهايى كه غرق در و بود و بر افكارِ مردمش غلبه داشت و و بر آنها چيره شده بود روشن گشت)؛ و در ادامه مى افزايد: «وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ، وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ؛ يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ، وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ!». (در زمانى كه مردم حرام را حلال مى شمردند، دانشمندان را تحقير مى كردند، در دوران غيبتِ اولياى الهى، قدم به عرصه حيات مى گذاشتند و در كفر و بى دينى جان مى سپردند). 🔹اين اوصاف هفتگانه كه در عبارات كوتاهى درباره بيان شده، ترسيم گويايى از آن زمان است. گمراهى و جهل و قساوت، حلال شمردن حرام و تحقير دانشمندان، نداشتن رهبر و سرانجام، بى ايمان از دنيا رفتن. آنها چنان تاريك و ظلمانى بود كه به جنايات خود افتخار مى كردند. كشتن و زنده به گور كردن فرزندان، نشانه غيرت، و غارتگرى دليل شجاعت شمرده مى شد. 🔹 و ، آنچنان بر جامعه آنها سايه افكنده بود كه خدايانشان را با دست خود مى ساختند؛ گاه از سنگ و چوب و گاه از مواد غذايى و سپس در زمان قحطى همانها را مى خوردند. و آنچنان بود كه كينه ها را از نسلى به نسلى منتقل مى ساختند و خونريزى و آدمكشى براى آنها يك امر ساده بود، و همچنين مفاسد ديگر. در اين زمان مى توان به عظمت خدمات (صلی الله علیه و آله) و اهميّت رسالتِ ایشان در آن محيط تاريك و ظلمانى پى برد، كه در مدت كوتاهى از آن قومِ وحشى و خرافى و جاهل، قومى متمدّن و عالم و آگاه ساخت. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۲۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) از بیان حوادث آینده برای مردم چه اهدافی را دنبال می كرد؟ 🔹در بسيارى از خطبه هاى [۱] به مواردى برخورد مى كنيم كه (عليه السلام) از هاى مهمّى كه مردم در پيش داشتند، خبر مى دهد و در بسيارى از موارد، جزئيّات آن را نيز تشريح مى فرمايد و با صراحت مى فرمايد: «من اينها را از پيشوايم (صلى الله عليه و آله) آموختم». 🔹به نظر مى رسد كه هدف اميرالمؤمنين (عليه السلام) از اين پيشگويى ها دو چيز بوده است: نخست اينكه، به خاطر محبّتى كه امام علی (عليه السلام) به مردم داشته، در صدد بوده که آنان را آماده كند، تا ضايعات اين به حداقل برسد؛ درست مثل اينكه شخصِ آگاهى، مردم را از آمدن سيل، يا زلزله باخبر كند؛ 🔹گر چه مردم نمى توانند جلو آن را بگيرند، ولى با داشتن آگاهى قبلى، مى توانند خطرات آن را كم كنند. ديگر اينكه، به آنها بفهماند كوتاهى در جهاد و و و هاى گوناگون و در يك جمله: «ارتكاب گناهان عظيم» چنين حوادثى را در پيش دارد؛ شايد بيدار شوند و كنند و به راه خدا بازگردند. پی نوشت‌؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ ۱، ص ۱۴۷، (خطبه ۱۰۱)؛ همان، ص ۱۸۶، (خطبه ۱۲۸)؛ همان، ص ۱۸۷، (خطبه ۱۲۹) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۴، ص ۳۸۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel