eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️معلم، شاگرد را همچون فرزند خویش بداند 🔹 را مثل خودش بداند. شما در مورد پسر خودتان یا دختر خودتان چه آرزوهایی دارید؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی خواهید رفتار او در جوامع، در خانواده‌ها، باشد؟ انسان راجع به این چیزها را می خواهد؛ 🔹عین همینها را از این هم بخواهید. یعنی کار شما در درجه‌ی اوّل است، امّا در خلال هر درسی ـ بنده بارها گفته‌ام گاهی مثلاً یک ریاضی یا معلّم فیزیک، در اثنای درس، یک کلمه می گوید که از یک ساعت سخنرانی‌ای که بنده‌ی مثلاً واعظ میکنم تأثیرش در این بیشتر است! با یک کلمه؛ 🔹اینها را دیده‌ایم ـ با ، با ، با ، را، را، را در این پرورش بدهید. فرض کنید است، دارید او را می‌دهید؛ این اوّلین توقّعی است که انسان از دارد. البتّه این غیر از مسئله‌ی «پرورشی» است که بعداً عرض خواهم کرد؛ 🔹آن امور ، مستقلّاً یک مسئله‌ی جداگانه‌ای است؛ بعضیها اینها را با هم مخلوط میکنند. آنهایی که می خواستند را تعطیل کنند، می گفتند « در همان حالِ ، هم بدهد»، که خب این حرف ناقص و ناتمامی است؛ لکن در اثنای تعلیم می شود به معنای واقعی هم انجام داد، «پرورشی» هم به جای خود. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۴۰۲/۰۲/۱۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ زيربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار مى شود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پا برجا است! 🔹در آيه ۶ سوره تحریم، خداوند مؤمنان را مخاطب ساخته و مى گويد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوْا اَنْفُسَكُمْ وَ اَهْليكُمْ ناراً وَقُوْدُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ». (اى كسانى كه ايمان آورده ايد، و خويش را از آتشى كه آتش افروزه و هيزمش انسانها و سنگهاست، بركنار داريد!)؛ اين آيه، به دنبال آياتى است كه در آغاز سوره تحريم آمده و به همسران پيامبر (صلی الله علیه و آله) هشدار مى دهد كه دقيقاً مراقب اعمال خويش باشند؛ سپس مطلب را به صورت يك حكم عام مطرح نموده و همه مؤمنان را مخاطب ساخته است. 🔹بديهى است، منظور از آتش در اينجا همان است، و دور داشتن از آن، جز از طريق و كه موجب و اقبال بر طاعات و و پرهيزگارى گردد، نخواهد بود؛ و به اين ترتيب اين آيه هم وظيفه را نسبت به خانواده تحت سرپرستى خود روشن مى سازد، و هم و تربيت را در تقوا و . اين برنامه اى است كه بايد از نخستين سنگ زير بناى خانواده يعنى از ، سپس نخستين لحظه آغاز گردد و در تمام مراحل با برنامه ريزى صحيح و با نهايت دقّت تعقيب شود. 🔹در حديثى مى خوانيم هنگامى كه آيه فوق نازل شد، يكى از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال كرد: چگونه خود را از حفظ كنيم؟ فرمود:  «تَـأْمُـرُهُـمْ بِما اَمَرَ اللهُ وَ تَـنْهاهُمُ عَمّا نَـهاهُمْ اللهُ اِنْ اَطاعُوكَ كُنْتَ قَدْ وَقَيتَهُمْ، وَ اِنْ عَصَوْكَ كُنْتَ قَـدْ قَضَـيْتَ ما عَلَـيْكَ» [۱] (آنها را و كن، اگر از تو پذيرا شوند، آنها را از آتش دوزخ حفظ كرده اى و اگر نپذيرند، وظيفه خود را انجام داده اى!). 🔹اين نكته نيز روشن است كه يكى از ابزار كار براى دور داشتن خانواده از آتش دوزخ است؛ و براى تكميل اين هدف بايد از هر وسيله استفاده كرد و از تمام جنبه هاى عملى، روانى و قولى كمك گرفت؛ حتّى بعيد نيست آيه، شامل مسائل مربوط به نيز بشود؛ مثلاً، به هنگام انعقاد نطفه غذاى حلال خورده باشد، و به ياد خدا باشد تا جنين در حال انعقاد نطفه از وراثت مثبتى برخوردار گردد، چرا كه دور نگه داشتن از آتش، همه آنها را شامل مى شود. 🔹همچنین در آیه ۲۸ سوره مریم، اشاره به داستان (سلام الله علیها) و تولّد (عليه السلام) بدون پدر مى كند و مى فرمايد هنگامى كه مريم نوزاد خود حضرت مسيح (عليه السلام) را با خود به نزد بستگان و اقوام خويش آورد، آنها از روى تعجّب گفتند تو كار عجيب و بدى انجام دادى؛ «يا اُخْتَ هارُونَ ما كانَ اَبُوكِ امْرَأَ سَوْء وَ ما كانَتْ اُمُكِ بَغِيّاً». (اى خواهر هارون! پدر تو آدم بدى نبود، مادرت نيز هرگز آلودگى به اعمال خلاف نداشت (پس تو چرا بدون همسر صاحب فرزند شدى)!). 🔹اين تعبير (مخصوصاً با توجّه به اين كه قرآن آن را نقل كرده است و عملاً به آن صحّه نهاده) نشان مى دهد كه تأثير از سوى پدر و مادر و همچنين در اخلاق انسانها از مسائلى بوده كه همه مردم آن را به تجربه دريافته بودند و اگر چيزى بر خلاف آن مى ديدند تعجّب مى كردند. از مجموع آيات بالا به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه و از عوامل مؤثّر و مهم در چه در جنبه هاى مثبت و چه در جنبه هاى منفى مى باشد. پی نوشت؛ [۱] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، چ چهارم، ج ۵، ص ۳۷۲، [سورة التحريم، آيات ۶ الى ۱۲] 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️احاطه علمی امام علی (علیه اسلام) به همه مسائل، از کجا نشأت گرفته بود؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۱۰ پس از بیان تعدادی از مشكلات مربوط به نقل احاديث به این مشکل می پردازد كه: «وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله) مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ، حَتَّى إِنْ كانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الاَعْرَابِيُّ وَ الطَّارِيءُ، فَيَسْأَلَهُ حَتَّى يَسْمَعُوا». (چنان نبود كه همه (صلى الله عليه و آله) از او كنند و مسائل مختلف را جويا شوند تا آنجا كه عدّه اى دوست مى داشتند مرد عرب يا سؤال كننده اى تازه وارد بيايد و مطلبى از آن حضرت بپرسد تا آنها جواب آن را بشنوند و فرا گيرند). 🔹ظاهر اين است كه اين عبارت اشاره به گروهى از اصحاب دارد كه زياد اهل و «جستجوگرى» نبودند و ابتكار طرح سؤالات مختلف درباره اصول و فروع دين نداشتند و همين سبب مى شد كه از ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محكم و متشابه و مجمل و مبيّن، سؤال نكنند و از به طور شفّاف آگاهى نيابند، ولى اگر تازه واردى پيدا مى شد و مسئله جديدى طرح مى كرد و پاسخ شايان توجّهى مى شنيد از آن استقبال مى كردند. 🔹بعضى از شارحان، جمله بالا را چنين تفسير كرده اند كه گروهى از به لحاظ ابهّت و عظمت پيامبر و يا اينكه سؤال هاى متعدّد شايد حمل بر بى ادبى شود، از طرح سؤال خوددارى مى كردند؛ [۱] ولى اين احتمال با جمله هايى كه بعد در مورد (عليه السلام) آمده است سازگار نيست، زيرا (عليه السلام) در ادامه سخن چنين مى فرمايد: «وَ كَانَ لاَ يَمُرُّ بِی مِنْ ذلِكَ شَيْءٌ إِلاَّ سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ». (من [اين گونه نبودم، بلكه] هر چه از خاطرم مى گذشت از آن حضرت و مى كردم [به همين دليل چيزى از فروع و اصول اسلام بر من مخفى نماند]). 🔹در بعضى از منابع اسلامى از جمله «كتاب كافى» جمله هاى گوياى ديگرى نيز در ذيل اين خطبه آمده، از جمله اينكه (عليه السلام) مى فرمايد: «من همه روز يك بار بر (صلى الله عليه و آله) وارد مى شدم و همچنين هر شب، و به من اجازه مى داد هر جا باشد همراه او باشم و اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى دانند كه او اين اجازه را به هيچ كس جز من نمى داد... و لذا هيچ آيه اى از قرآن بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نازل نشد مگر اينكه بر من قرائت كرد و آن را بر من خواند؛ 🔹و من به خط خود آن را نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست كه قدرت فهم و درك و حفظ آن را به من عطا كند... و چيزى از حلال و حرام و امر و نهى مربوط به گذشته و آينده و دستوراتى كه بر انبياى پيشين درباره اطاعت و معصيت نازل شده بود نبود مگر اينكه همه را به من ، داد و آن را حفظ كردم و حتى يك حرف آن را فراموش ننمودم. سپس دست خود را بر سينه من نهاد و دعا كرد كه خداوند مرا پر از علم و فهم و دانش و نور كند». [۲] پی نوشت؛ [۱] البتّه عوامل ديگرى نيز در كار بود كه مانع از طرح سؤال مى شد؛ پرداختن گروهى به عبادات به گمان اينكه فقط مأمور به عبادتند، يا غرق شدن در دنيا كه انسان را از همه چيز غافل مى سازد، از ديگر عوامل ترك سؤال بود. [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ‏۱، ص ۶۴، باب اختلاف الحديث، ح ۱ 📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۱۶۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️معلومات همراه با مهار نفس و امانتداری 🔹مهم در دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در [و] در این است که یک همراه علم باشد. عالِم تربیت شده به «تربیت انسانی»، که همان است. کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمی‌دارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد در خودتان، ایجاد ، در خودتان بکنید، 🔹که وقتی از دانشگاه ان شاء الله بیرون می‌آیید یک انسانی باشید که هم داشته باشید و هم باشید. برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم کرده باشید؛ نفس خودتان را مهار کرده باشید. سرکش است، و سرکشی آن انسان را به زمین می‌زند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد این اسب سرکش انسان را به هلاکت می‌رساند، 🔹 بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت می‌رساند. هر قدمی که برای و برمی‌دارید، همراه آن قدم، قدمی باشد برای «مهار کردن نفستان» که از این سرکشی که دارد و آزادی که برای خودش فرض می‌کند که هیچ مهاری در کار نباشد؛ خودتان مهار کنید را. بیانات‌ حضرت‌ امام ۵۸/۴/۱۷ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش اول) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت و و به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در ، موارد زير به چشم مى خورد: 1⃣در داستان (عليه السلام) مسأله بيان شده كه اشاره به علم و آگاهى بر «اسرار آفرينش تمام موجودات است» نه اينكه در علوم دينى منحصر باشد: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاءَ كُلَّهَا». [۱] 2⃣در «سوره الرّحمن» به از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك «موهبت‌ عظيم‌ الهى» در آغاز سوره اى كه مجموعه بزرگترين نعمت ها در آن ذكر شده است معرّفى مى كند «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ». [۲] 3⃣در «سوره يوسف» به علم و حكايت رؤياها از حوادث آينده ـ كه گاه مى تواند در سرنوشت ملّتى همچون ملّت مصر اثر بگذارد ـ اشاره كرده، و از قول يوسف نقل مى كند: «ذلِكُمَا مِمّا عَلَّمَنِى رَبِّى». [۳] 4⃣باز در همين سوره به مسأله «تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريّت بيت المال» اشاره كرده، و از قول (عليه السلام) خطاب به عزيز مصر مى گويد: «اِجْعَلْنِى عَلَى خَزَائِنِ الاَرْضِ اِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ» [۴] (مرا اين سرزمين [مصر] بگمار كه من نگاه دارنده و آگاهم [و مديريّت آن را به خوبى مى دانم]). 5⃣باز قرآن در زمینه داستان و ، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مى كند، مى گويد: «اِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ». [۵] (خداوند او را بر شما برگزيده است، و و او را وسعت بخشيده). بديهى است امتياز بر ساير بنى اسرائيل تنها در معارف الهى نبود، بلكه و در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبّر وجود داشت، نيز مورد توجّه و استدلال بوده است. 6⃣در داستان (عليه السلام) نيز تعليم «صَنعَةَ لَبُوسٍ» () را يكى از افتخارات بزرگ او مى شمرد، بلكه «لبوس» به گفته طبرسى در مجمع البيان هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مى شود و منحصر به زره نيست [۶] و مى فرمايد: «وَ عَلّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأسِكُمْ». [۷] 7⃣در «سوره كهف» در داستان حضرت موسى و حضرت خضر (علیهم السلام)، از و دانش هايى سخن مى گويد كه از سوى خضر (عليه السلام) به موسى (عليه السلام) آموخته شد و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعه انسانى را طبق اداره مى كند، مى فرمايد: «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [۸] (در آنجا [موسى و دوست همسفرش يوشع] بنده اى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، به او تعليم داده بوديم). و سپس در آيات بعد سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مى كند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست، بلكه همه آنها مربوط به تدبير است. 8⃣در «سوره نمل» از آگاهى حضرت سلیمان (عليه السلام) نسبت به چگونگى سخن به ميان آورده، و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مى كرد ذكر مى كند: «وَ قالَ يا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ». [۹] (گفت: اى مردم به ما تعليم داده شده است). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره بقره، آيه ۳۱؛ [۲] سوره الرّحمن، آيه ۴؛ [۳] سوره يوسف، آيه ۳۷؛ [۴] همان، آيه ۵۵؛ [۵] سوره بقره، آيه ۲۴۷؛ [۶] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چ ۳، ج ‏۷، ص ۹۲، المعنى؛ ولى قرائنى در آيه وجود دارد كه بيشتر اشاره به زره دارد. [۷] سوره انبياء، آيه ۸۰؛ [۸] سوره كهف، آيه ۶۵؛ [۹] سوره نمل، آيه ۱۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت و و به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در ، موارد زير به چشم مى خورد: 9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان سخن از او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك سد نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً». [۱] ( را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و اشاره مى كند. 🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه و و دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و ترشرويى نكن، مغرورانه بر زمين راه نرو، در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، بلند سخن‌ نگو، فرياد نكش و صبر و شكيبايى و استقامت در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام را به خاطر برخوردارى از موهبت و و ، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است! 1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده و به ميان آمده است، كه زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ». [۳] (آنها هر چه مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند معبدها، تمثال‌ها، ظروف‌ بزرگ‌ غذا همانند حوض و ديگ هاى ثابت!). و در آيه قبل از آن، به دستيابى (عليه السلام) به «دانش‌ ذوب‌ فلزّات» اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ». [۴] (ما چشمه هاى [مذاب] را براى او روان ساختيم). 2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره زمامدارى (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ». [۵] ( [جوان مؤمن نیرومندی که در سپاه طالوت بود] را كشت و خداوند و و را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است علم و حكمت در اينجا دانشى است كه براى تدبير و لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به كشوردارى و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود. 💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از به ميان نياورده است، براى اين بخش از علوم اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از «مواهب‌ بزرگ‌ الهيّه» مى شمرد، و را تشويق به فراگيرى هر گونه «علم مفيد و نافع» در زندگى مادّى و معنوى مى نمايد. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره كهف، آيه ۹۶ [۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹ [۳] سوره سبأ، آيه ۱۳ [۴] همان، آيه ۱۲ [۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش سوم) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه در زندگى و مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد: 1⃣در حديث‌معروفى‌از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّيْنِ فَاِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ». [۱] ( را فرا گيريد هر چند در كشور چين باشد؛ زيرا تحصيل بر هر واجب است). بايد توجّه داشت كه مملكت چين در آن زمان دورترين كشور جهان شناخته مى شد؛ بنابراين منظور اين است كه به سراغ برويد هر چند در دورافتاده ترين كشورهاى دنيا باشد. بديهى است كه در آن روز در چين يافت مى شد معارف قرآنى و دينى نبود؛ چرا كه جاى آنها [معارف قرآنى و دينى] مراكز وحى بود؛ بلكه منظور است. 2⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَاطْلُبُوهَا وَ لَوْ عِنْدَ الْمُشْرِكِ». [۲] (، گمشده است، پس آن را طلب كنيد هر چند نزد باشد). روشن است، آنچه نزد مشركان يافت مى شود، معارف توحيدى و علوم الهى نيست، بلكه ديگرى است كه در زندگى به كار مى آيد، و گاه نزد آنان است. اين گونه احاديث شعار معروف «علم، وطن ندارد» را تداعى مى كند و تأكيد مى نمايد كه و گمشده مؤمنان است، هر جا و نزد هر كس بيابند، آن را فرا مى گيرند. چنانچه در حديث ديگرى آمده است «كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَحَيثُ وَجَدَهَا فَهُوَ اَحَقُّ بِهَا». [۳] (، گمشده است، هر جا آن را بيابد به آن سزاوارتر است). 3⃣در حديث ديگر از همان حضرت آمده است: «اَلْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ». [۴] ( بر سه گونه است: آگاهى نسبت به ، و براى بدن ها، و [ادبيات] براى زبان). در اين حديث سه شاخه مهم از علوم الهى و بشرى مطرح شده است؛ علوم دينى و علم پزشكى و ادبيات كه در واقع كليد علوم ديگر است. 4⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) آمده است: «اَلْعُلُومُ اَرْبَعَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ، وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الاَزْمَانِ». [۵] ( چهار بخش است: فقه براى دين، پزشكى براى بدن، نحو [ادبيّات] براى زبان، ستاره شناسى براى شناخت اوقات). ... پی نوشت‌ها [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۱، ص ۱۸۰، ب ۱؛ [۲] بحار الأنوار، همان، ج ۷۵، ص ۳۴، تتمة باب ۱۵؛ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ‏۲، ص ۹۹، باب ۱۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ‏۷۵، ص ۴۵، باب ۱۶؛ [۵] بحار الأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۲۱۸، باب ۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن و و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از و هم از اهميّت و و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه در زندگى و مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد: 5⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ كَذلِكَ اَعْطَى [اَلاِنْسَانَ] عِلْمَ مَا فِيهِ صَلَاحُ دُنْيَاهُ كَالزِّرَاعَةِ وَ الغِرَاسِ وَ اسْتِخْرَاجِ الاَرَضِينَ، وَ اقْتِنَاءِ الاَغْنَامِ وَ الاَنْعَامِ وَ اسْتِنْبَاطِ المِيَاهِ، وَ مَعْرِفَةِ الْعَقَاقِيرِ الَّتِى يُسْتَشْفَى بِهَا مِنْ ضُرُوبِ الاَسْقَامِ، و الْمَعَادِنِ الَّتِى يُسْتَخْرَجُ مِنْهَا اَنْوَاعُ الْجَوَاهِرِ، وَ رُكُوبِ السُّفُنِ وَ الْغَوْصِ فِى الْبَحْرِ ... وَ التَّصَرُّفِ فِى الصِّنَاعَاتِ وَ وُجُوهِ الْمَتَاجِرِ وَ الْمَكَاسِبِ» [۱] 🔹(امام صادق (عليه السلام) مطابق اين روايت ضمن بر شمردن و دانش هاى مفيدى كه خداوند به لطف و كرمش بر انسان ارزانى داشته، مى فرمايد: همچنين به او علومى بخشيده كه او در آن است، مانند: كشاورزى، باغدارى، استخراج زمين [۲] دامدارى و استخراج آبها از زمين، شناخت گياهان دارويى كه براى انواع بيمارى ها مفيد است و شناخت معادنى كه از آنها انواع جواهر استخراج مى شود، و سوار شدن بر كشتى ها و غواصّى در درياها... و تصرّف در انواع صنايع و انواع تجارت ها و كسب ها). به اين ترتيب امام (عليه السلام) تمام اين علوم را از شمرده و انسانها را به ، و آن تشويق فرموده است. 6⃣در حديثى از (صلى الله عليه وآله) ضمن بيان حقوق فرزندان بر پدران آمده است: «وَ يُعَلِّمَهُ كِتابَ اللهِ وَ يُطَهِّرَهُ وَ يُعَلِّمَهُ السِّبَاحَةِ». [۳] (از حقوق فرزندان بر پدر اين است كه را به او تعليم كند، و او را از و پاك سازد، و فن شنا را به او بياموزد). از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه حتّى تعليم فن شنا از نظر قانونگذار دور نمانده، و تعليم آن را به فرزندان توصيه كرده است. 7⃣در حديثى ديگر از (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ بَعْدَ عِلْمِ الْقُرآنِ مَا يَكُونُ اَشْرَفَ مِنْ عِلْمِ النُّجُومِ وِ هُوَ عِلْمُ الاَنْبِيَاءِ وَ الاَوْصِيَاءِ وَ وَرَثَةِ الاَنْبِيَاءِ الَّذِينَ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَ عَلَامَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ». [۴] (بعد از علم قرآن، علمى شريف تر از و ستاره شناسى نيست و آن علم انبياء و اوصياء و وارثان آنها است، همانها كه خداوند متعال در حقّ آنها فرموده: خداوند علاماتى قرار داد و به وسيله ستارگان هدايت مى شوند). 💠از مجموع آيات و روايات فوق و نيز روايات ديگرى كه شرح همه آنها به طول مى انجامد به خوبى استفاده مى شود كه چگونه يك نيرومند را پايه گذارى كرد؛ و به همين دليل با گذشت دو سه قرن اين نهال برومند رشد و نمو كرد و شاخ و برگ آن سراسر را زير پوشش خود قرار داد، و چنان به ثمر نشست كه در مدّت كوتاهى كتاب هاى فراوان در علمى اعم از معارف الهى، فلسفه، طب، بهداشت، جغرافيا، فيزيك، شيمى و غير آنها تأليف و تصنيف شد؛ كه بخشى از آن به صورت ترجمه، و بخش ديگرى به صورت تحقيقات جديد دانشمندان اسلام، در رشته هاى مختلف علمى انتشار يافت. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ‏۳، ص ۸۳، باب ۴ [۲] با توجّه به اينكه استخراج معادن در عبارات بعد آمده، بعيد نيست كه منظور از استخراج زمين ها، آماده كردن زمين های موات براى كشاورزى بوده باشد. [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج ‏۲۱، ص ۴۸۱، باب ۸۶ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ‏۴۸، ص ۱۴۶، باب ۶؛ سوره نحل، آيه ۱۱۶ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد «تعلیم و تربیت فرزندان» چیست؟ 🔹دستور «امر به معروف» و «نهى از منکر»، یک دستور عام است، که همه مسلمین نسبت به یکدیگر دارند؛ ولى از آیات قرآن، و روایاتى که درباره «حقوق فرزند» و مانند آن در منابع اسلامى وارد شده، به خوبى استفاده مى شود که انسان در مقابل و خویش، مسئولیت سنگین ترى دارد، و موظف است تا آنجا که مى تواند، در و آنها بکوشد، آنها را از بازدارد و به دعوت نماید، نه این که تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند. 🔹در حقیقت، اجتماع بزرگ از واحدهاى کوچکى تشکیل مى شود که نام دارد، و هرگاه این واحدهاى کوچک، که رسیدگى به آن آسانتر است اصلاح گردد، کل اصلاح مى شود، و این مسئولیت در درجه اول بر دوش و است. مخصوصاً در عصر ما که امواج کوبنده در بیرون خانواده ها بسیار قوى و خطرناک است، براى خنثى کردن آنها از طریق و ، باید برنامه ریزى اساسى تر و دقیق تر انجام گیرد. نه تنها آتش هاى قیامت، که آتش هاى دنیا نیز از درون وجود انسان ها سرچشمه مى گیرد، و هر کس موظف است خود را از این آتش ها حفظ کند. 🔹در حدیثى مى خوانیم: هنگامى که آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ» [۱] (اى کسانى که آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاه دارید)، نازل شد، کسى از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال کرد: چگونه خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت فرمود:  «تَأْمُرُهُمْ بِما أَمَرَ اللّهُ، وَ تَنْهاهُمْ عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ، إِنْ أَطاعُوکَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ، وَ إِنْ عَصُوکَ کُنْتَ قَدْ قَضَیْتَ ما عَلَیْکَ» [۲] (آنها را و مى کنى، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده اى، و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام داده اى). 🔹در حدیث جامع و جالب دیگرى از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «أَلا کُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، فَالاْ َمِیْرُ عَلَى النّاسِ راع، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَ الرَّجُلُ راع عَلى أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْهُمْ، فَالْمَرْئَةُ راعِیَةٌ عَلى أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِها وَ وَلَدِهِ، وَ هِىَ مَسْؤُلَةٌ عَنْهُمْ، أَلا فَکُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ» [۳] (بدانید! همه شما نگهبانید، و همه در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید، هستید، امیر و رئیس حکومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است، ، نگهبان خویش است و در مقابل آنها مسئول، نیز، نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسئول مى باشد؛ بدانید! همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید!). 🔹این بحث دامنه دار را با حدیثى از (علیه السلام) پایان مى دهیم؛ امام علی (علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود: «عَلِّمُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمُ الْخَیْرَ، وَ أَدِّبوُهُمْ» [۴] (منظور این است که خود و خانواده خویش را بیاموزید و آنها را ادب کنید). پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره تحریم، آیه ۶ [۲] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۳۷۲ [۳] «مجموعه ورّام»، ج ۱، ص ۶ [۴] «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۲۴۴ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ۲۶، ج ۲۴، ص ۳۰۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️غیب یعنی چه؟ 🔹 یعنی «نهان»، «پشت پرده»، یعنی آن چیزهایی که از ما نهان است و «پشت پرده محسوسات» واقع شده است. این کلمه را زیاد به کار برده است، گاهی تنها، مثل اینکه می‌فرماید: «الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ» [۱] (آنان که به ایمان دارند)؛ یا می‌فرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها الّا هُوَ» [۲] ( نزد خداست و جز او کسی از آنها آگاه نیست)، 🔹و گاهی همراه با کلمه «شهادت» مثل اینکه می‌فرماید: «عالِمُ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ» [۳] (خداوند هم به آگاه است و هم به شهادت). فلاسفه اسلامی از همین تعبیر قرآنی استفاده کرده، «جهان طبیعت» را عالم شهادت و «جهان ملکوت» را عالم غیب اصطلاح کرده‌اند. برای ایمان و اعتقاد ما به «عالم شهادت»، حواسّ ما کافی است. 🔹اساساً این عالم از آن جهت نامیده شده است که ما با حواسّ خود با آن سر و کار داریم و محسوس و ملموس ماست؛ علیهذا نیازمند به معرّف و معلّمی برای اینکه به وجود چنین جهانی مؤمن بشویم نیستیم. نیازمندی ما به و و ، برای آشنا شدن بیشتر با حقایق آن است. امّا این حواس برای ایمان و اعتقاد به «جهان غیب» کافی نیست؛ 🔹برای ایمان و اعتقاد به ، «قوّه عقل» که خود مرتبه غیب وجود ماست، باید دست به کار و فعّالیت بشود، و یا قوّه‌ای نهان‏تر و مخفی‏تر از عقل باید غیب را شهود نماید. ، راهنمایان جهان غیب‏اند؛ آمده‌اند که مردم را به غیب و ماورای ظاهر و محسوسات، مؤمن و معتقد نمایند. 🔹پیغمبران به اینکه مردم به وجود غیب ایمان داشته باشند اکتفا نکرده‌اند، آمده‌اند که میان و رابطه برقرار کنند، حلقه اتّصال میان مردم و جهان غیب باشند، مردم را مؤمن به و «عنایت های خاصّ» در شرایط خاصّی بنمایند. اینجاست که مسئله‌ عملًا با زندگی بشر تماس پیدا می‌کند. پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه ۳ [۲] سوره انعام، آیه ۵۹ [۳] سوره انعام، آیه ۷۳ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۵۹-۶۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معلم» در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش اول) 🔹از منظر «فراگيرى علم و دانش» است، و در پاره اى قسمت ها محسوب مى شود؛ يعنى بخشى از علوم را همگان بايد فرا گيرند، و آن بخش كه جنبه تخصّصى دارد و فراگيرى آن براى همه ميسّر نيست، واجب كفايى مى باشد. تعليم علوم نيز همين گونه است، بخشى از آن توسّط كسانى كه از آن آگاهند بايد به همگان تعليم داده شود، در حالى كه تعليمِ بخشى ديگر هم واجب كفايى است. 🔹بر این اساس و تمام علومى كه قوام جامعه بشرى از نظر معنوى و مادّى بدان بستگى دارد، گاه به صورت واجب عينى، و گاه به صورت واجب كفايى لازم و ضرورى است، و به همين دليل هيچ نمى تواند خود را از «پيشرفت هاى علمى روز» جدا سازد، بلكه براى تقويت پايه‌هاى‌ ، بايد بيشترين سعى و تلاش براى و آن صورت گيرد، و به يقين اگر در اين زمينه كوتاهى كنند و مايه عقب افتادگى كشورهاى اسلامى گردند در پيشگاه خدا مسئولند! 🔹، «نخستين معلّم» را ، و «نخستين شاگرد» را (علیه‌ السلام)، و نخستين علمى كه به او تعليم داده شد علم الاسماء مى شمرد‌. (به احتمال قوى منظور از آن، آگاهى بر اسرار آفرينش و موجودات جهان است). تنها آدم (علیه‌ السلام) نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به (علیه السلام) تعليم تعبير خواب داد: «وَ عَلَّمْتَنِى مِنْ تَأوِيلِ الاَحَادِيثِ». [۱]، و به (عليه السلام)، زبان پرندگان آموخت: «وَ قَالَ يَا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ». [۲] 🔹و به (علیه السلام) زره ساختن را: «وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ». [۳]، و به (علیه السلام)، علم و آگاهى فراوانى داد: «وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً». [۴]، و به ، علوم فراونى بخشيد:  «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا اِلاّ ما عَلَّمْتَنا». [۵]، و به ، نطق و بيان آموخت: «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» و از همه بالاتر اينكه به (صلی الله علیه و آله)، علوم و دانش هايى كه هرگز تحصيل آن از طرق عادى براى او ممكن نبود آموزش داد: «وَ عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ». [۶]. 🔹فرشته بزرگ الهى يعنى پيك وحى (جبرئيل علیهالسلام) نيز تعليمات فراوانى به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) داد:  «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى». [۷]  نيز به نوبه خود در زمره بزرگترين معلّمان جهان اند كه علوم و دانش هاى فراوانى را در زمينه دين و دنيا به نسل بشر آموختند؛ درباره پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) - كه بزرگترين پيامبر الهی است - مى فرمايد: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ». (و به مردم، كتاب [قرآن] و حكمت مى آموزد). [۸]  🔹همين برنامه را هر در مورد امت خويش اجرا كرد و علمِ دين و دنيا را به آنها آموخت. و - كه وارثان پيامبران اند - بعد از آنها به كرسى تعليم نشستند و علم و دانش را به انسانها آموختند، و مقامشان از نظر قرآن آنقدر والا و بالا است كه قرآن کریم درباره آنها مى گويد: «يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ». [۹] (خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند و كسانى را كه علم به آنها داده شده است، درجات عظيمى مى بخشد». ... پی نوشت‌ها: [۱] قرآن کریم، سوره یوسف، آیه ۱۰۱. [۲] همان، سوره نمل، آیه ۱۶. [۳] همان، سوره انبیاء، آیه ۸۰. [۴] همان، سوره کهف، آیه ۶۵. [۵] همان، سوره بقره، آیه ۳۲. [۶] همان، سوره نساء، آیه ۱۱۳. [۷] غالب مفسّران «شديد القوى» را به جبرئيل (ع) تفسير كرده اند؛ ولى بعضى آن را ذات پاك خداوند مى دانند، قرآن کریم، سوره نجم، آيه ۵. [۸] همان، سوره جمعه، آیه ۲. [۹] همان، سوره مجادله، آیه ۱۱. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«معلم» در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش دوم و پایانی) 🔹در روايات‌اسلامى آنقدر والاست كه خدا و فرشتگان و همه موجودات ـ حتّى مورچه در لانه خود و ماهيان در درياها ـ بر كسى كه به مردم نیکی بیاموزد درود مى فرستند؛ چنانكه در حديثى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «اِنَّ اللهَ و مَلَائِكَتَهُ حَتَّى النَّمْلَةِ فِى حُجْرِهَا وَ حَتّى الْحُوتِ فِى الْبَحْرِ يُصَلُّونَ عَلَى مُعَلِّمِ النّاسِ الْخَيْرَ». [۱] همين مضمون در احاديث متعدد ديگرى نيز وارد شده است. 🔹در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اَ لَا اُخْبِرُكُمْ بِاَجْوَدِ الاَجْوَادِ؟ اللهُ اَلاَجْوَدُ الاَجْوَادِ! وَ اَنَا اَجْوَدُ وُلْدِ آدَمَ! وَ اَجْوَدُكُمْ مِنْ بَعْدِى رَجُلٌ عَلِمَ عِلْماً فَنَشَرَ عِلْمَهُ يُبْعَثُ يَومَ الْقِيَامَةِ اُمَّةً وَاحِدَةً!». [۲] (آيا به شما خبر دهم كه بخشنده ترين بخشنده ها كيست؟ بخشنده ترين بخشنده ها خداست، و من بخشنده ترين فرزندان آدم هستم؛ و بعد از من از همه شما بخشنده تر كسى است كه و را فرا گيرد، و آن را دهد و به ديگران بياموزد، چنين كسى روز قيامت به تنهايى به صورت امّتى برانگيخته خواهد شد!). 🔹تعبير به امّت به خوبى نشان مى دهد كه گسترش وجودى به موازات گسترش تعليمات آنها در ميان صورت مى گيرد، و هر قدر شاگردان بيشترى را و كنند به همان نسبت شخصيّت معنوى و اجتماعى آنها گسترده تر مى شود و گاه به اندازه يك امّت مى گردد. اهميّت نشر و و فرهنگ در تا آن حدّ است، كه در حديثى معروف، مجلس علم را، باغى از باغ هاى بهشت شمرده است. 🔹جالب اينكه در اسلام هر كارى كه مقدّمه فراگيرى ، يا مناسبتى با آن داشته باشد، شمرده شده است. در حديثى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاءِ عِبَادَةٌ». [۳] (همنشينى با عبادت است». در حديث ديگرى از امام موسى کاظم (علیه السلام) مى خوانيم: «اَلنَّظَرُ اِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ حُبّاً لَهُ عِبادَةٌ». [۴] (نگاه به صورت از روى محبّت، عبادت است). 🔹در حديث ديگرى پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ابوذر فرمود: «اَلْجُلُوسُ سَاعَةً عِنْدَ مُذَاكَرَةِ الْعِلْمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ، صِيَامٍ نَهَارُهَا، وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ النَّظَرُ اِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِتْقِ اَلْفِ رَقَبَةٍ». [۵] (يك ساعت در جلسه مذاكره شركت كردن، براى تو بهتر از عبادت يكسال است كه روزها روزه باشى و شب ها مشغول عبادت شوى، و نگاه به صورت عالِم، براى تو بهتر است از آزاد كردن يك هزار برده!). 🔹احاديث در اين زمينه فراوان و پربار است كه ذكر همه آنها، به طول مى انجامد، سخن را كوتاه مى كنيم و اين بحث را با حديثى از لقمان حكيم - كه سخنانش در قرآن مجيد در كنار سخنان خدا قرار گرفته - به پايان مى بريم، او به فرزندش فرمود: «يا بُنَىَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ ... فَاِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحيِى الْقُلُوبَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَمَا يُحْيِى الاَرْضَ بِوَابِلِ السَّمَاءِ». [۶] (فرزندم! با همنشين شو...، زيرا خداوند دلها را به نور روشن مى كند، آنگونه كه زمين را با قطره هاى درشت باران زنده مى كند). پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال فى سنن الأقوال و الأفعال، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۵۵، ح ۲۸۷۳۶. [۲] همان، ص ۲۶۷، ح ۲۸۷۷۱. [۳] كشف الغمة فی معرفة الأئمة، چ ۱، ج ‏۲، ص ۲۶۸. [۴] الجعفريات، چ۱، ص ۱۹۴. [۵] جامع الأخبار، شعيری، مطبعة، چ۱، ص ۳۸. [۶] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، چ۱، ج ‏۱، ص ۱۱ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۶۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel