eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
69 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ویژگی‌های انسان عاقل و هوشمند (بخش اول) 🔹در طول تاریخ در هیچ مکتب و مذهب و در هیچ حزب و گروهی، بیشتر از «مکتب اسلام» و خصوصا «مذهب شیعه»، و در هیچ کتابی بیشتر از «قرآن» و در تعالیم هیچ پیامبری، بیش از تعالیم «پیامبر گرامی اسلام» (ص) بر اهمیت «عقل» و استفاده از آن و چگونگی شکوفایی آن تکیه نشده است. به راستی در کدام مکتب می توان سراغ گرفت که هرچه بی ارتباط با عقل و هرچه مخالف با عقل مداری باشد، بی ارزش خوانده شود؟ لذا به جرأت باید گفت که معتقدترین و متعهدترین مکتب و کتاب و رهبر به حجیت عقل، مکتب اسلام و کتاب قرآن و شخص رسول اکرم (ص) می باشد. فریاد «أفلا تعقلون» و «لعلکم تعقلون» و «ان کنتم تعقلون»؛ و «ما عبدالله بشیء افضل من العقل» و «العقل مصلح کل امر» و «العقل اقوی اساس» و موارد فراوان دیگر در آیات نورانی قرآن، و فرمایشات گهربار ائمه طاهرین عليهم السلام، نشان از اهمیت این مسئله دارد. 🔹در بیان تعریف «عقل»، سخن های بسیاری از طرف فلاسفه و منابع دینی و روایی بیان شده است که در این فرصت مجالی برای بیان آن نیست. نکته ای که می خواهیم در این فرصت بیان کنیم، ویژگی‌ هایی است که پیامبر اکرم (ص) برای «انسان‌ عاقل» بیان کرده اند. ویژگی هایی که اگر با شخصیت هر یک از ما تطبیق پیدا کنند، ما را انسان عاقلی می کند که می توانیم از طریق چنین نورانیتی که به فرموده رسول اکرم (ص): «العقل نور یفرق به بین الحق والباطل؛ ، نوری است که به وسیله آن میان حق و باطل فرق نهاده می شود»، عقل را نوری برای تمایز حق و باطل معرفی می کنند، در هر مسیر تاریک و باریکی به سلامت عبور کرد. [۱] 🔹پیامبر اکرم (ص) در بیانی می‌ فرماید:  «ویژگی این است که در برابر رفتار جاهلانه بردباری کند، از کسی که به او ظلم کرده درگذرد، در برابر زیردست خود متواضع باشد، با بالادست خود در طلب نیکی رقابت کند، هرگاه بخواهد سخن بگوید بیندیشد، اگر خوب بود بگوید و سود برد و اگر بد بود سکوت کند و سالم ماند، هرگاه با فتنه ای رو به رو شود به خدا پناه برد، دست و زبان خود را نگاه دارد، هرگاه فضیلتی ببیند آن را غنیمت شمارد، شرم و حیا از او جدا نشود و حریص نباشد؛ اینها ده خصلتی هستند که عاقل با آنها شناخته می شود. [۲] در بخش بعدی این نوشتار، به بیان دو ویژگی از انسان های عاقل از دیدگاه قرآن کریم می پردازیم. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالانوار، ج ۱، ص ۹۷ [۲] تحف العقول، ص ۲۸ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ویژگی‌های انسان عاقل و هوشمند (بخش دوم و پایانی) 🔸در طول تاریخ در هیچ مکتب و مذهب و در هیچ حزب و گروهی، بیشتر از «مکتب اسلام» و خصوصا «مذهب شیعه»، و در هیچ کتابی بیشتر از «قرآن» و در تعالیم هیچ پیامبری، بیش از تعالیم پیامبر گرامی اسلام «حضرت محمد مصطفی» (ص) بر اهمیت «عقل» و استفاده از آن و چگونگی شکوفایی آن تکیه نشده است. در این بخش نوشتار، به بیان دو ویژگی از انسان های عاقل، از دیدگاه قرآن کریم می پردازیم. 💠صبر در برابر رفتار جاهلی 🔹خداوند در قرآن کریم می‌فرمايد: «وَ عِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا؛ [فرقان، ۶۳] بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند)». درباره این آیه تفسیرهای گوناگونی بیان شده است؛ یکی از آن تفاسیر، تفسیر نمونه است که می‌فرماید: «و هنگامی که جاهلان آنها را مورد خطاب قرار می‌دهند و به جهل و جدال و سخنان زشت می پردازند، در پاسخ آن ها «سلام» می‌گویند، سلامی که نشانه بی‌اعتنایی توأم با بزرگواری است، نه ناشی از ضعف؛ سلامی که ناشی از عدم مقابله به مثل در برابر جاهلان و سبک مغزان است؛ سلام و وداع گفتن با سخنان بی رویه آنها است، نه سلام تحیّت که نشانه محبت و پیوند و دوستی است، خلاصه سلامی که نشانه حلم و بردباری و بزرگواری است». [۱] 🔹یا در آیه ۳۴ سوره مبارکه فصلت میفرماید: «وَ لَا تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لَا السَّيِّئَةُ ۚ ادْفَعْ بِالَّتِی هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ؛ هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!». و در پایان آیه به قسمتی از فلسفه عمیق این برنامه در یک جمله کوتاه اشاره کرده، میفرماید: «نتیجه این کار آن خواهد شد که دشمنان سرسخت همچون دوستان گرم و صمیمی شوند». 💠گذشت از ظلم دیگران 🔹حق کسی که به تو بدی کرده آن است که او را ببخشی و اگر دانستی که عفو مضر است، او را مجازات کنی. خداوند در قرآن کریم در سوره شوری می‌فرماید: «وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَٰئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ ﴿٤١﴾ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ يَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ ۚ أُولَٰئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿٤٢﴾ وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذَٰلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿٤٣﴾ ؛ و کسانی که پس از ستم دیدنشان [به حکم حق و برابر قوانین اسلام] در مقام انتقام برآیند، ایرادی بر آنان نیست [و در شرع مقدس مجوزی وجود ندارد که حق آنان را باطل کنند.] (۴۱) ایراد و محکومیت فقط متوجه کسانی است که به مردم ستم روا می دارند و به ناحق در زمین سرکشی می کنند، اینانند که برای آنان عذابی دردناک خواهد بود، (۴۲) امّا کسانی که شکیبایی و عفو کنند، این از کارهای پرارزش است!، (۴۳)». 🔹همچنین خداوند در سوره نحل آیه ۱۲۶ می‌فرماید: «وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ ۖ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ؛ و اگر [ستمگر را] مجازات کردید، پس فقط به مانند ستمی که به شما شده مجازات کنید، و اگر شکیبایی ورزید [و از مجازات کردن بگذرید] این کار برای شکیبایان بهتر است». بخشش به معنای بی خیالی نیست؛ بخشیدن خطای دیگران و نادیده گرفتن آن از بی توجهی، بی اعتنایی یا بی خیالی ناشی نمی‌شود، و آن هایی که فکر می‌کنند، بخشش، مترادف سستی و زد و بند و مطالبه گری و... است، اشتباه می‌کنند. بخشش واقعی از عشق حق، ریشه گرفته است، و انسان با بخشش به یکی از صفات الهی مجهز می‌شود و در می یابد که با بخشیدن چگونه می تواند یک گام به انسانیت نزدیکتر شود. به امید آنکه ان شاء الله هر چه بیشتر با مصادیقی که پیامبر اکرم (ص) فرموده است خود را بیشتر تطبیق داده و در مسیر «انسان های عاقل» البته به معنای واقعی، زندگی سعادتمندی داشته باشیم. پی نوشت؛ [۱] تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۱۴۹ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️باطن «اخلاص» و «ریا» چیست؟ 🔹 دارای شئون و آثاری مثل و است، و اين عقل همان نوری است كه وسيله شناخت و پرستش خدا و در نهايت بهشتی شدن انسان میشود. [۱] هرگاه اين نور بدون هيچ مانع و خسوفی تابش داشت، حالت و ايجاد می‌شود، و هرگاه اين عقل به سبب پيروى از ، مكسوف و پوشيده شد، حالت و بيدار می‌شود. شيخ كلينى (ره) از امام صادق (ع) روايت كرده است: «لَيْسَ بَيْنَ الْإِيمَانِ وَ الْكُفْرِ إِلَّا قِلَّةُ الْعَقْلِ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ يَرْفَعُ رَغْبَتَهُ إِلَى مَخْلُوقٍ فَلَوْ أَخْلَصَ نِيَّتَهُ لِلهِ لَأَتَاهُ الَّذِی يُرِيدُ فِی أَسْرَعَ مِنْ ذَلِك‏». [۲] آری مرز ايمان و كفر چيزى جز نيست؛ چون انسان به منظور جلب توجه ديگران عبادت می‌كند در حالی كه اگر اين عبادت را برای خدا خالصانه انجام دهد، خداوند زودتر او را به مطلوبش می‌رساند. شبيه اين روايت نيز از امام باقر (ع) نقل شده كه حضرت فرق بين حق و باطل را «كم ‏عقلی» بيان فرمود. 🔹پس ، است و كسی كه عاقل نيست، مخلص نخواهد بود؛ در نتيجه «ريا» می‌كند. چنانكه عاقل، رياكننده نيست و «رياكار» عاقل نخواهد بود. حذيفة بن يمان می‌گويد: از رسول خدا معنای اخلاص را پرسيدم، حضرت فرمود: «من از جبرئيل و او از خدا سؤال كرد. خدای سبحان فرمود: سرّی است كه در دل محبوب خود قرار ميدهم». [۳] بنده سالك وقتی دوستدار خدای سبحان شد، تابع و پيرو چيزى است كه بر زبان دوست و حبيب خدا نازل شود، و آن كسی نيست جز وجود اقدس رسول اكرم (ص). پيروى او سبب محبوبيت خدای تعالی می‌شود. آرى پيروى از محبوب، محبوبيت می آورد؛ چنانكه خدای سبحان ميفرمايد: «قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهُ فَاتَّبِعُونی يُحْبِبْکُمُ الله». [آل عمران، ۳۱] در اين صورت، وعده قرب ولایی عملی می‌شود. چون خود وعده فرموده: هر كس به وسيله «نوافل» تقرب جويد، لاجرم محبوب حق تعالی شده به مقامی می‌رسد كه خدا، گوش، چشم و دست وی می‌شود. [۴] 🔹پس «اخلاص» كه اساس در نيت است، حكمتی ملكوتی دارد، كه كسى جز محبوب خدا به آن نمی‏رسد و كسى را خدا دوست ندارد، مگر آنكه نوافل و فرايض را انجام دهد. «ريا»، يعنی اينكه به مردم نشان دهد برای خدا كار ميكنم، در حالی كه برای خدا كار نكند، و معنای «سُمعه» آن است كه به گوش ديگران ميرساند كه برای خدا كار ميكنم، در حالی كه نكند. ريا و سُمعه اگر در متن عمل عبادی باشد، عمل باطل است. لذا در عبادات، نيت را شرط ميكنند و ريا را مبطل عمل می‏دانند. در بعضی از نصوص آمده است كه اگر كسى كار خيری را انجام داد و برای مردم بازگو كرد، مقداری از ثواب آن كم ميشود. اگر چند بار گفت، كم كم بی ‏ثواب ميگردد. مثل اينكه باغبانی زحمت بكشد گُلی را فراهم كند، سپس برگهای لطيف اين گل را مكرر لمس كند اين گل كم كم پژمرده ميشود. عمل خيری كه انسان انجام داد، اگر يكبار برای ديگران گفت، مثل آن است كه يكبار به برگ گل دست بزند، ده بار گفت مثل اينكه ده بار برگ گل را لمس كند، سرانجام، گل به صورت تفاله‌ای درمی‌آيد. 🔹 در عبادات لازم است ولی در مسائل غير عبادی (توصليات) دستوری نيست كه حتماً برای خدا كاری را انجام دهد. ولی اگر همين توصلی را رنگ عبادی داده در آن ريا كند، خود را گرفتار كرده است. مثلا لازم نيست دست آلوده را با قصد قربت بشويد، بلكه برای پاك شدن، صرف شستن كافی است. ولی اگر شخص نشان دهد كه اين عمل را برای رضای خدا ميكنم، شرك و معصيت محسوب ميشود؛ زيرا او مى توانست عمل را مثل ساير توصّليات انجام دهد، اما اگر خواست ثواب ببرد، بايد به قصد قربت باشد. پس شريك قرار دادن حرام است؛ زيرا اگر كسى در گوشه ‏ای از كارهای خود غير خدا را شريك قرار داد، در آن قسمت ديگر عبد خدا نيست. در نتيجه عمل او به خاطر ناقص بودن مورد قبول پروردگار نبوده و او بنده خدا نيست. در خطبه شعبانيه از رسول خدا (ص) رسيده است كه خدا را با نيتهای صادق و قلب طاهر بخوانيد. امام صادق (ع) ميفرمايد: قلب طاهر قلبی است كه در آن خاطره ‏ای غير [از] خاطره «الله» نباشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سئل عن الصادق(ع) ما العقل؟ قال: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمنُ، وَ اكْتُسِبَ بِهِ الْجِنَان‏» (كافی ج۱ ص۱۱) [۲] همان ص۲۸ [۳] روض الجنان و روح الجنان فى تفسيرالقرآن، ابوالفتوح رازى، بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، ج۲، ص۱۹۰ [۴] «وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْت‏...» (كافى، ج۲، ص۳۵۲) 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، چ۱۵، ص۷۵ منبع: وبسایت آیت الله مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️معلم، شاگرد را همچون فرزند خویش بداند 🔹 را مثل خودش بداند. شما در مورد پسر خودتان یا دختر خودتان چه آرزوهایی دارید؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی‌ خواهید باشد؟ نمی خواهید رفتار او در جوامع، در خانواده‌ها، باشد؟ انسان راجع به این چیزها را می خواهد؛ 🔹عین همینها را از این هم بخواهید. یعنی کار شما در درجه‌ی اوّل است، امّا در خلال هر درسی ـ بنده بارها گفته‌ام گاهی مثلاً یک ریاضی یا معلّم فیزیک، در اثنای درس، یک کلمه می گوید که از یک ساعت سخنرانی‌ای که بنده‌ی مثلاً واعظ میکنم تأثیرش در این بیشتر است! با یک کلمه؛ 🔹اینها را دیده‌ایم ـ با ، با ، با ، را، را، را در این پرورش بدهید. فرض کنید است، دارید او را می‌دهید؛ این اوّلین توقّعی است که انسان از دارد. البتّه این غیر از مسئله‌ی «پرورشی» است که بعداً عرض خواهم کرد؛ 🔹آن امور ، مستقلّاً یک مسئله‌ی جداگانه‌ای است؛ بعضیها اینها را با هم مخلوط میکنند. آنهایی که می خواستند را تعطیل کنند، می گفتند « در همان حالِ ، هم بدهد»، که خب این حرف ناقص و ناتمامی است؛ لکن در اثنای تعلیم می شود به معنای واقعی هم انجام داد، «پرورشی» هم به جای خود. بیانات‌مقام‌معظم‌رهبری ۱۴۰۲/۰۲/۱۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️راهکار شناخت امام زمان واقعی از دروغین 🔸 (علیهم‌ السلام) با ارائه صفات و نشانه‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به پیروان خود راهکار را ارائه کردند. 🔹باور به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اساسی‌ترین باورهای می‌باشد. این باور افزون بر آنکه در ریشه دارد، دارای پشتوانه حدیثی از (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) و (علیهم‌ السلام) می‌باشد. اقتضا می‌کند که در دنیا بتوانند در زندگی کنند که هیچ و آنها را آزار ندهد. بی‌تردید این هنگامه با رهبری محقق خواهد شد. 🔹یکی از شرایط و زمینه‌های باور به (علیه‌ السلام) آن است که با و آن حضرت آشنا باشند. اهمیت این آشنایی به دلیل آن است که با از باور به ، مردم غافل و ساده‌اندیش را به می‌کشانند. امروز و مکاتب فراوانی هستند که به ترویج اندیشه می‌پردازند، بنابراین شیعیان برای شناخت از منجی غیر واقعی و ، لازم است از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به خوبی آگاهی داشته باشند. [۱] 🔹امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) فرمودند:‌ «بی‌تردید خداوند باید در روی زمین برای مردم یک و قرار دهد تا برای مردم واضح باشد. اگر این و در باشد، او در قالب و که در جاری و ساری است، به مردم می‌رسد». [۲] 💠صفات و ویژگی‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طور کلی بر دو دسته تقسیم می‌شود: 1⃣صفاتی که در تمام (علیهم‌ السلام) مشترک می‌باشد؛ 🔹 ، از و و ارائه از مهم‌ترین ویژگی‌های (علیهم‌ السلام) می‌باشد. 2⃣صفات منحصر به فرد علیه‌ السلام؛ 🔹بر اساس احادیث، بیشتر این ویژگی‌ها در بستر واقع می‌شود و آن حضرت در دنیا و رخ می‌دهد که آمدن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشارت می‌دهد، همانند فریاد شدید و ، و در دنیا، و مبارزه با . [۳] 🔹پیامد این دو گونه صفات آن است که هر انسان و با در نظر گرفتن هر دو نوع ویژگی می‌تواند از امام غیر واقعی را تشخیص دهد. بنابراین اگر کسی کرد که امام زمان است، باید ابتدا از او درخواست داشت و سپس ایشان را نیز در نظر داشت. فقدان یکی از این ویژگی‌ها و نشانه‌ها نتیجه‌ای جز بودن ادعای مهدویت ندارد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] اصفهانی، محمدتقی، مكيال المكارم، ج‏۲، ص۱۲۳، مؤسسة الإمام المهدي (عج)؛ [۲] صدوق، محمد، كمال الدين، ج‏۱، ص۳۰۲، اسلامیة؛ [۳] نعمانی، محمد، ‌الغيبة، ص۲۵۲، نشر صدوق نویسنده؛ عبد آبق منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تفکر» قبل از سخن گفتن، چه تاثیری در درمان بیماری های زبان دارد؟ 🔸یکی از داروهایی که برای تجویز شده آن است كه قبل از سخن گفتن ابتدا كند تا مصداق اين كلام شود: «كم گوى و گزيده گوى چون دُرّ». در روايات اهل بيت (عليهم السلام) دو تعبير ديده مى شود: 1⃣«لِسَانُ المُؤمِنِ وَرَاءُ قَلبِهِ وَ قَلبُ المُنَافِقِ وَرَاءُ لِسَانِهِ»؛ [۱] ( پشت قلب او و پشت زبان او است)؛ يعنى حرف خود را از فيلتر و دستگاه تصفيه قلب مى گذراند و بعد به روى زبان منتقل مى كند؛ ولى برعكس است، اول حرفى را مى زند و سپس [درباره آن] مى انديشد و لذا در بسيارى از موارد سخنانش موجب پشيمانى او می شود. بايد شعار «اول انديشه بعد گفتار» را نصب العين خود قرار دهيم؛ البته گاهى هم انديشه بدون گفتار است و آن در جايى است كه انديشه هيچ تصديقى و تأييدى براى سخن گفتن ندارد، بلكه انسان را از بازگو كردنِ حرف منع مى كند. 🔹بعضى ها واقعاً چه جرأتى دارند كه كسى را كه در هفتاد سال كسب كرده با اى يا از بين مى برند، ولى بايد گفت به ظاهر شايد چنين باشد، ولى در واقع ثواب خود را از بین برده و بر ثواب متهم افزوده است. اين بيچاره نمى داند كه ممكن است براى اين تمام ثواب هاى او محو شود. اگر گفته شود اين معقول نيست كه با يك شايعه يا تهمت هاى هفتاد ساله اين شخص مثلاً از بين برود، زيرا با اين زحمت اين همه عبادت كرده تا توانسته است اين همه ثواب و اجر كسب كند! 🔹در جواب مى گویيم آن شخص هم هفتاد سال براى كسب زحمت كشيده و شما آن را با شايعه اى از بين بردى، تعجب ندارد كه با شايعه اى هم ثواب هاى هفتاد ساله شما از دست برود، مواظب باشيد زود خود را از دست ندهيد يا اين كه زود فرد ديگرى را قبول نكنيد. اگر در نامه اعمالت داشته باشى، با زدن به شخصى به نامه اعمال او مى رود و اگر حسنه اى نداشته باشى بايد سيئات او را قبول كنى. 2⃣تعبير دومى كه در روايات ديده مى شود اين است: «لِسَانُ العَاقِلِ وَرَاءُ قَلبِهِ وَ قَلبُ الاَحمَقِ وَرَاءُ لِسَانِهِ» [۲] ( پشت قلب او و پشت زبان او است). بازگشت هر دو تعبير به يك مطلب است؛ زيرا در واقع در تعبير اول، و هم همان است. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج۶۸، ص۲۹۲، باب۷۸ [۲] وسائل الشيعة، شيخ حر عاملى، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج۱۵، ص۲۸۱، باب۳۳ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج ۱، ص ۱۰۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت انتخابات - تکلیف در انتخابات - شرکت در انتخابات  🔹خداوند متعال را و آفریده و از هر آنچه متعلّق اختیار اوست از او بازخواست خواهد نمود. بلکه اساساً این های ما انسانهاست که وجود و جایگاه و ما را می‌سازد. لذا حتّی همین دنیوی نیز یکی از ماست و ما از آن، مورد سوال واقع خواهیم شد. 🔹بلکه شرکت در از آن جهت که از یک طرف طمع را به نظام اسلامی از بین می برد و از طرف دیگر در تأثیر دارد، از بزرگترین و ماست. لذا بر لازم است که برای اصل شرکت در نیّت «قربة الی الله» داشته باشند و در نیز در حدّ توانشان تلاش کنند و هر که را به حال دین خدا و مردم مفیدتر دیدند انتخاب نمایند، 🔹و در این امر نیز را در نظر داشته باشند، و از خدا طلب نمایند که شایسته ترین را خادم مردم قرار دهد. پس ما از دو جهت می‌توانیم در نیّت تقرّب به خدا نموده، اجر فراوان آن را ذخیره آخرت خود کنیم و افزون بر آن در رشد دنیایی نیز قدمی مفید برداریم. حتّی توصیه‌ی دیگران به شرکت در انتخابات و نیز توصیه فرد به دیگران از مصادیق نهی از منکر بوده اجر الهی را در پی دارد. منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اهمیت انتخابات - تکلیف در انتخابات - شرکت در انتخابات  🔹خداوند متعال را و آفریده و از هر آنچه متعلّق اختیار اوست از او بازخواست خواهد نمود. بلکه اساساً این های ما انسانهاست که وجود و جایگاه و ما را می‌سازد. لذا حتّی همین دنیوی نیز یکی از ماست و ما از آن، مورد سوال واقع خواهیم شد. 🔹بلکه شرکت در از آن جهت که از یک طرف طمع را به نظام اسلامی از بین می برد و از طرف دیگر در تأثیر دارد، از بزرگترین و ماست. لذا بر لازم است که برای اصل شرکت در نیّت «قربة الی الله» داشته باشند و در نیز در حدّ توانشان تلاش کنند و هر که را به حال دین خدا و مردم مفیدتر دیدند انتخاب نمایند، 🔹و در این امر نیز را در نظر داشته باشند، و از خدا طلب نمایند که شایسته ترین را خادم مردم قرار دهد. پس ما از دو جهت می‌توانیم در نیّت تقرّب به خدا نموده، اجر فراوان آن را ذخیره آخرت خود کنیم و افزون بر آن در رشد دنیایی نیز قدمی مفید برداریم. حتّی توصیه‌ی دیگران به شرکت در انتخابات و نیز توصیه فرد به دیگران از مصادیق نهی از منکر بوده اجر الهی را در پی دارد. منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️در منابع اسلامی چه ارزش و اهميتی برای «سكوت» بيان شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در روایات اسلامی تاکید زیادی به شده است. (عليه السلام) در فرازی از خطبه متقين در بيان اوصاف ايشان ميفرمايد: «اگر پرهيزكار سكوت كند، سكوت او، او را محزون نمیكند». 🔹كسى كه ارزش و مقدار را فهميده باشد، را شعار خود قرار داده و بدون و سخن نمى گويد، و كسى كه اطلاع و احاطه بر و خصوصيات دقيق و باريك پيدا كرده و «سكوت» را نگهبان امين اسرار و حقایق قلبى خود قرار داده است، البته و چنين آدمی عبادت خواهد بود و كسى بر اين عبادتِ او آگاهى نمى يابد بجز پادشاه با جبروت كه همان است. [۱] 🔹ابن ابى الحديد در ذيل اين فراز ميگويد: « از فوت كلام و سخن نگفتن محزون و ناراحت نمیشود، زيرا را غنيمت میداند، نه خسران و زيان». [۲] آرى ساكتان ناطقند، آنها گرچه ساكتند، ولى روش و منش آنها گوياى ارزش هاى اخلاقى است. آنها مجسمه و تابلوى تمام نماى قرآن‌اند. « هم امر و هم نهى مى كند و است». [۳] (صلی الله علیه و آله) ميفرمايد: «چهار چيز است كه فقط دارا است، يكى از آنها است و آن اولين عبادت است». [۴] 🔹 (عليه السلام) ميفرمايد: «كسانى كه قبل از شما بودند، را فرا گرفتند و شما سخن را، اگر فردى از شما خواست و عبادت كننده [با خلوص نيت] باشد، بايد را قبل از آن به مدت ده سال فرا گيرد، اگر اين كار را به خوبى انجام داد و بر آن كرد، مى شود وگرنه بايد بگويد: «مَا اَنَا لِمَا اَرُومُ بِاَهْلٍ» [۵] (من اهليّت آنچه را در نيت دارم، ندارم). 🔹از (صلی الله علیه و آله) نقل شده كه: «حضرت به مردى كه نزد ايشان آمده بود فرمود: آيا تو را به امرى كه وارد میكند، راهنمایى كنم؟ گفت: بله يا رسول الله! فرمود: از آنچه خدا به تو داده به ديگرى بده؛ گفت: اگر محتاجتر از ديگرى بودم چطور؟! فرمود: مظلوم را يارى كن؛ گفت: اگر ضعيفتر از كسى باشم كه ياريش میكنم؟! فرمود: راهنماى انسان جاهل و احمق باش؛ گفت: اگر خود، جاهلتر از ديگرى بودم؟! فرمود: « خود را كن، جز براى خير»؛ تو را خوشحال نمیكند اينكه در وجودت خصلتى از اين خصال باشد كه تو را به سوى بهشت سوق دهد؟». [۶] 🔹 (عليه السلام) نيز درباره در «نهج البلاغه» میفرمايد: «، زياد و وقتش مشغول است». [۷] آنقدر به دنبال كار خير است كه ديگر، وقتى براى كلام و ندارد. «كم گوى و بجز مصلحت خويش مگوى - چيزى كه نپرسند تو خود پيش مگوى ؛ گوش تو دو دادند و زبان تو يكى - يعنى كه دو بشنو و يكى بيش مگوى». [۸] 🔹«آنرا كه شراب معرفت نوش كنند - از هرچه به جز اوست فراموش كنند ؛ آنرا كه زبان دهند، ديده ندهند - و آن را كه دهند ديده خاموش كنند». [۹] (عليه السلام) ميفرمايد: «در حكمت آل داود (عليه السلام) چنين آمده است: «بر فرد لازم است كه عارف به زمان خود باشد و روى آورنده به شأن و امورات خود گردد و بررسى احوال خود كند و خود باشد». [۱۰] «وَشّا» ميگويد: «شنيدم از (عليه السلام) كه میفرمود: اگر مردى از بنى اسرائيل میخواست عابد بشود مى بايست ده سال قبل از آن اختيار كند». [۱۱]  🔹پيرگوى (گوينده اى كه پيرمرد بود) درباره خودستايى نزد حكيمى لاف میزد، كه بر سه زبان مسلط است و میتواند با آن زبانها نطق كند؛ حكيم گفت: بفرمائيد كه به چه زبانى ميتوانيد كنيد. [۱۲] در مجلس معاويه يكى از بزرگان خاموش بود و هيچ نمیگفت، معاويه گفت: «چرا سخن نمیگويى؟ آن مرد فاضل گفت: چه گويم، اگر راست گویم از تو بترسم و اگر دروغ گويم از خدا بترسم، پس در اين مقام اولاتر [از سخن گفتن است]». [۱۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲ ج‏۶۸ ص۲۸۴ باب۷۸. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، چ۱ ج۱۰ ص۱۳۸ ص۱۶۰. [۳] بحارالأنوار، همان، ج۸۹ ص۲۰ باب۱. [۴] همان، ج۷۴ ص۸۸ باب۴. [۵] همان، ج۷۵ ص۲۸۸ باب۲۴. [۶] همان، ج۶۸ ص۲۹۶ باب۷۸. [۷] همان، ج۶۴ ص۳۰۵ باب۱۴. [۸] مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، امام صادق (ع)، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چ۱ ص۱۲۱. [۹] همان [۱۰] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ۴ ج۲ ۱۱۶. [۱۱] الكافی، همان، ج۲ ص۱۱۶. [۱۲] مجله پاسدار اسلام، ش۹۰، ص۳۸ [۱۳] خواندنی های دلنشین، سعیدی لاهیجی، کتاب سعدی، ۱۳۶۸ش، ج۱ ص۹۱ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين‏، نسل جوان‏، قم‏، ۱۳۸۵ش، چ۱، ج۲، ص۵۶۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام صادق» (عليه السلام) چه صفاتی را برای شخصی كه با او «مشورت» می‌شود لازم می دانند؟ 🔹 (عليه السلام) در روايتى كه محدث قمى آن را در «سفينة البحار» آورده است می فرمايد: «المَشوِرَةٌ لَا يَكُونُ الَّا بِحُدُودِها فَمَن عَرِف بِحُدُودِها وَ اِلَّا كانَتْ مَضَرَّتُها عَلَى المُسْتَشِيرِ اَكثَرُ مِن مَنْفَعَتِهَا لَهُ فَأوَّلُهَا اَنْ يَكُونَ الَّذِى يُشَاوِرُهُ عَاقِلاً وَ الثَّانِيَةُ أَن يَكُونَ حُرّاً مُتَدَيِّناً وَالثَّالِثَةُ اَن يَكُونَ صَدِيقاً مُوَاخِِياً وَالرَّابِعَةُ اَن تُطَلِّعَهُ عَلَى سِرِّكَ فَيَكُونُ عِلمُهُ بِهِ كَعِلْمِكَ بِنَفْسِكَ ثُمَّ يَستُرُ ذَلِكَ وَ يَكتُمُهُ فَاِنَّهُ اِذَا كَانَ عَاقِلاً اِنْتَفَعَتْ بِمَشورَتِهِ وَ اِذَا كَانَ حُرّاً مُتَدَيِّناً جَهَدَ نَفسَهُ فِى النَّصِيحَةِ لَكَ وَ اِذَا كَانَ صَدِيقاً مُوَاخِياً كَتَمَ سِرَّكَ اِذَا اِطَّلَعتَهُ عَلَيهِ وَ اِذَا اِطَّلَعتَهُ عَلَى سِرِّكَ فَكَانَ عِلمُهُ بِهِ كَعِلمِكَ تَمَّتِ المَشوِرَةُ وَ كَمُلَتِ النَّصِيحَةُ». [۱] 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] ( حاصل نمی‌شود، مگر به حدود و خصوصيات آن؛ كسى كه حدود آن را شناخت [به نتيجه رسيده و نفع مى برد] و گرنه ضرر آن نسبت به مشورت كننده بيشتر از نفع آن است. نخستين حدّ از آن حدود اين است كه با مشورت كند. دوم اين كه كسى كه مورد مشورت قرار مى گيرد و باشد. سوّم اين كه و باشد. چهارم اين كه كسى باشد كه او را بر و خود مطلع كنى، و علمش به آن راز، مثل علم تو به نفس خودت باشد و آن را مستور و كتمان كند. 🔹پس اگر شخص مورد مشورت باشد از مشورتش نفع مى برى، و اگر و باشد، در نصيحت تو با نفس خود مجاهدت كرده و از تو مضايقه نمى كند، و اگر و برادر باشد، كتمانِ سرّ تو كرده و علمش به راز تو مثل علم تو باشد، در اين صورت و نصيحت كامل مى شود). از روايت فوق خصوصيات و اوصاف شخص مورد مشورت، روشن شد و اينكه: «عاقل»، «حرّ»، «متدين»، «صديق»، «برادر» و «امين بر سرّ» باشد. پی نوشت: [۱] مستدرك سفينه البحار، نمازى شاهرودى، جامعه مدرسين‏، چ اول‏، ج ‏۶، ص ۶۲ 📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، نسل جوان‏، قم‏، چ اول‏، ج ۲، ص ۳۵۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فلسفه «رشد تدریجی» عقل و حواس در کودکان چیست؟ 🔹اگر از آغاز مى‌ داشت، مسلّمآ بسيار رنج مى‌ برد؛ زيرا احساس ناتوانى و مذلّت مى‌ كرد، که چرا نمى‌ تواند راه برود، غذا بخورد و كمترين حركتى داشته باشد؛ بايد او را در پارچه‌ اى بپيچند و در گهواره بخوابانند و جامه‌ اى بر او بيفكنند و تر و خشك كنند. (علیه السلام) ضمن اشاره به اين مطلب در حديث معروف توحيد مفضّل مى‌ فرماید: 🔹«بعلاوه اگر متولّد مى‌ شد و زندگى مستقل داشت، شيرينى حركات كودكانه و حلاوت تربيت اولاد و رابطه‌ اى كه از اين طريق ميان فرزندان و پدر و مادر در تمام عمر برقرار مى‌ شود از ميان مى‌رفت». [۱] گذشته از اينها انتقال به دنياى كاملا جديد و ناشناخته، چنان وحشت و اضطرابى در او ايجاد مى‌ كرد كه ممكن بود فكر و اعصاب او را آزار دهد؛ ولى آن قدرت لايزالى كه انسان را براى تكامل آفريده همه اين اصول را در او پيش‌ بينى فرموده است. 🔹همچنين اگر او كامل بود، يك مرتبه چشم باز مى‌ كرد و صحنه‌ هاى تازه را مشاهده مى‌ نمود و گوش او صداها و آهنگ‌ هاى جديد را مى‌ شنيد؛ و چه بسا قدرت تحمّل آنها را نداشت؛ لذا اين امور تدريجآ و يكى پس از ديگرى صورت مى‌ گيرد. جالب توجّه اينكه مى فرماید: «وَاللهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ ۙ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ». [۲] (و خداوند شما را از شكم مادران تان خارج نمود، در حالى كه هيچ چيز نمى دانستيد؛ و براى شما، و و قرار داد تا شكر به جا آوريد». 🔹طبق اين آيه، در آغاز هيچ علمى نداشت و حتّى گوش و چشم نداشت؛ سپس خداوند قدرت شنيدن، ديدن و انديشيدن را به او داد. شايد ذكر واژه (گوش) قبل از ذكر (چشم‌ ها) اشاره به اين است كه در نخست فعاليّت شروع مى‌ شود و بعد از مدّتى ها توانايى ديدن را پيدا مى‌ كنند. حتّى بعضى معتقدند كه گوش در عالم جنين، كم و بيش قدرت شنوايى دارد و آهنگ قلب مادر را مى‌ شنود و به آن عادت مى‌ كند. پی نوشت: [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، چ ۲ ج ‏۳، ص ۶۴، باب ۴ [۲] سوره نحل، آیه ۷۸ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چ نهم، ج ۲، ص ۹۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel