eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️غیب یعنی چه؟ 🔹 یعنی نهان، پشت پرده، یعنی آن چیزهایی که از حواسّ ظاهری ما نهان است و پشت پرده محسوسات واقع شده است. «قرآن کریم» این کلمه را زیاد به کار برده است، گاهی تنها، مثل اینکه می‌فرماید: «الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ؛ [بقره، ۳] آنان که به ایمان دارند»؛ یا می‌فرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها الّا هُوَ؛ [انعام، ۵۹] نزد خداست و جز او کسی از آنها آگاه نیست»، و گاهی همراه با کلمه «شهادت» مثل اینکه می‌فرماید: «عالِمُ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ؛ [انعام، ۷۳] خداوند هم به غیب آگاه است و هم به شهادت». 🔹فلاسفه اسلامی از همین تعبیر قرآنی استفاده کرده، جهان طبیعت را «عالم شهادت» و جهان ملکوت را «عالم غیب» اصطلاح کرده‌اند. برای ایمان و اعتقاد ما به عالم شهادت، حواسّ ما کافی است. اساساً این عالم از آن جهت «شهادت» نامیده شده است که ما با حواسّ خود با آن سر و کار داریم و محسوس و ملموس ماست، علیهذا نیازمند به معرّف و معلّمی برای اینکه به وجود چنین جهانی مؤمن بشویم نیستیم. نیازمندی ما به معلّم و تعلیم و تحقیق، برای آشنا شدن بیشتر با حقایق آن است. امّا این حواس برای ایمان و اعتقاد به «جهان غیب» کافی نیست؛ 🔹برای ایمان و اعتقاد به جهان غیب، «قوّه عقل» که خود مرتبه غیب وجود ماست، باید دست به کار و فعّالیت بشود، و یا قوّه‌ای نهان‏تر و مخفی‏تر از عقل باید غیب را شهود نماید. «پیغمبران»، راهنمایان جهان غیب‏اند؛ آمده‌اند که مردم را به غیب و ماورای ظاهر و محسوسات، مؤمن و معتقد نمایند. پیغمبران به اینکه مردم به وجود غیب ایمان داشته باشند اکتفا نکرده‌اند، پیغمبران آمده‌اند که میان مردم و غیب رابطه برقرار کنند، حلقه اتّصال میان مردم و جهان غیب باشند، مردم را مؤمن به «مددهای غیبی» و «عنایت های خاصّ» در شرایط خاصّی بنمایند. اینجاست که مسئله‌ عملًا با زندگی بشر تماس پیدا می‌کند. 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۵۹-۶۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️مددهای غیبی‏ 🔹گذشته از اینکه اشیاء در اصل هستی خود از مدد می‌گیرند، به عبارت دیگر سراسر طبیعت مدد غیبی است، در زندگی بشر یک سلسله مددهای غیبی خاصّی هم وجود دارد. یعنی چه؟ مگر مددهای عمومی و خصوصی در کار است؟ بلی. لازم است قبلًا اصطلاحی از قرآن ذکر کنم و سپس به توضیح مطلب بپردازم. قرآن، خداوند را هم با صفت «رحمان» و هم با صفت «رحیم» یاد می‌کند. «بسم الله» که خود آیه‌ای از قرآن است هم مشتمل بر رحمان است، هم مشتمل بر رحیم. 🔹رحمان و رحیم دو مشتق از «رحمت» می‌باشند با این تفاوت که «رحمت رحمانی» عبارت است از رحمت عمومی که شامل همه موجودات است - وجود هر موجودی برای آن موجود رحمت است، وسائلی که برای ابقاء و ادامه وجود او آفریده شده است رحمت است - امّا «رحمت رحیمیه» عبارت است از الطاف و دستگیری‌ های خاصّی که یک موجود مکلّف در اثر حسن انجام وظیفه مستحقّ آن می‌گردد؛ لطف خاصّی است که طبق قانون خاص، نه قانون عامّ طبیعت، شامل حال می‌گردد. پیامبران آمده‌اند که ما را به این گونه مددهای غیبی مؤمن نمایند. اگر چنین ایمانی در ما پیدا شود، ما عملًا با خداوند وارد معامله و بده و بستان می‌شویم، 🔹احساس می‌کنیم که نیکی کردیم و خداوند به ما پاداش نیک داد، ما را حفظ و نگهداری کرد؛ بر عکس، بدی کردیم و کیفر دیدیم. به‌ هر حال بشر در زندگی خاصّ خود، اعمّ از زندگی فردی یا اجتماعی، احیاناً مشمول لطف ها و رحمت های خاصّی می‌شود که او را دستگیری می‌کند و از سقوط نجات می‌دهد. خداوند درباره رسول اکرم می‌فرماید: «ألَمْ یجِدْک یتیماً فَاوی‏، وَ وَجَدَک ضالّا فَهَدی‏، وَ وَجَدَک عائِلًا فَاغْنَی‏». [ضحی، ۶ الی ۸] ما در نمازهای پنجگانه می‌گوییم: «ایاک نَعْبُدُ وَ ایاک نَسْتَعینُ؛ خدایا! تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم»، این خود نوعی استمداد از غیب است. 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۷۰ و ۷۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️راهکار شناخت امام زمان واقعی از دروغین 🔸 (علیهم‌ السلام) با ارائه صفات و نشانه‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، به پیروان خود راهکار را ارائه کردند. 🔹باور به (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از اساسی‌ترین باورهای می‌باشد. این باور افزون بر آنکه در ریشه دارد، دارای پشتوانه حدیثی از (صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) و (علیهم‌ السلام) می‌باشد. اقتضا می‌کند که در دنیا بتوانند در زندگی کنند که هیچ و آنها را آزار ندهد. بی‌تردید این هنگامه با رهبری محقق خواهد شد. 🔹یکی از شرایط و زمینه‌های باور به (علیه‌ السلام) آن است که با و آن حضرت آشنا باشند. اهمیت این آشنایی به دلیل آن است که با از باور به ، مردم غافل و ساده‌اندیش را به می‌کشانند. امروز و مکاتب فراوانی هستند که به ترویج اندیشه می‌پردازند، بنابراین شیعیان برای شناخت از منجی غیر واقعی و ، لازم است از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به خوبی آگاهی داشته باشند. [۱] 🔹امیرالمؤمنین (علیه‌ السلام) فرمودند:‌ «بی‌تردید خداوند باید در روی زمین برای مردم یک و قرار دهد تا برای مردم واضح باشد. اگر این و در باشد، او در قالب و که در جاری و ساری است، به مردم می‌رسد». [۲] 💠صفات و ویژگی‌های (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به طور کلی بر دو دسته تقسیم می‌شود: 1⃣صفاتی که در تمام (علیهم‌ السلام) مشترک می‌باشد؛ 🔹 ، از و و ارائه از مهم‌ترین ویژگی‌های (علیهم‌ السلام) می‌باشد. 2⃣صفات منحصر به فرد علیه‌ السلام؛ 🔹بر اساس احادیث، بیشتر این ویژگی‌ها در بستر واقع می‌شود و آن حضرت در دنیا و رخ می‌دهد که آمدن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بشارت می‌دهد، همانند فریاد شدید و ، و در دنیا، و مبارزه با . [۳] 🔹پیامد این دو گونه صفات آن است که هر انسان و با در نظر گرفتن هر دو نوع ویژگی می‌تواند از امام غیر واقعی را تشخیص دهد. بنابراین اگر کسی کرد که امام زمان است، باید ابتدا از او درخواست داشت و سپس ایشان را نیز در نظر داشت. فقدان یکی از این ویژگی‌ها و نشانه‌ها نتیجه‌ای جز بودن ادعای مهدویت ندارد. پی‌نوشت‌ها؛ [۱] اصفهانی، محمدتقی، مكيال المكارم، ج‏۲، ص۱۲۳، مؤسسة الإمام المهدي (عج)؛ [۲] صدوق، محمد، كمال الدين، ج‏۱، ص۳۰۲، اسلامیة؛ [۳] نعمانی، محمد، ‌الغيبة، ص۲۵۲، نشر صدوق نویسنده؛ عبد آبق منبع؛ وبسایت اندیشه برتر حوزه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) آگاهی خود از «علم غیب» را چگونه برای مردم مطرح نموده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از خطبه ۹۳ مى فرمايد: «فَاسْأَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونی» (از من كنيد [و آنچه را مى خواهيد درباره از من بپرسيد] پيش از آن كه مرا از دست دهيد). سپس حضرت مى فرمايد: «فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِيَدِهِ! لَا تَسْأَلُونِی عَنْ شَيْ‏ءٍ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ السَّاعَةِ، وَ لَا عَنْ فِئَةٍ تَهْدِی مِائَةً وَ تُضِلُّ مِائَةً إِلَّا أَنْبَأْتُكُمْ بِنَاعِقِهَا وَ قَائِدِهَا وَ سَائِقِهَا، وَ مُنَاخِ رِكَابِهَا، وَ مَحَطِّ رِحَالِهَا وَ مَنْ يُقْتَلُ مِنْ أَهْلِهَا قَتْلاً، وَ مَنْ يَمُوتُ مِنْهُمْ مَوْتاً» 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (سوگند به كسى كه جانم در دست قدرت اوست! از هيچ اى كه از امروز تا دامنه قيامت واقع مى شود از من نمى كنيد، [مگر اينكه آن را آماده دارم] و همچنين درباره هيچ گروهى كه حتّى يك صد نفر را هدايت يا گمراه مى كنند پرسش نمى كنيد، مگر اينكه از دعوت كننده و رهبر و كسى كه آنها را به پيش مى راند و از جايگاه خيمه و خرگاه و محلّ اجتماع آنها و كسانى كه از آنها كشته مى شوند، يا به مرگ طبيعى مى ميرند، [از همه اينها] شما را آگاه مى سازم). 🔹بسيارند كسانى كه ممكن است را به صورت مبهم و كلّى در آينده اى نزديك پيش بينى كنند، و اين كارى است كه سياستمداران، در مسائل مربوط به اطراف عصر خود، هميشه دارند و ممكن است گاهى صحيح و گاهى اشتباه از آب درآيد؛ ولى جزئيّات با تمام مشخّصات، آن هم در زمان هاى بسيار دور، براى هيچ كس ممكن نيست، جز آنها كه با ارتباطى دارند و از ، مدد مى گيرند، 🔹و جالب اين است كه (علیه السلام) در جمله هاى بالا از يكسو، تأكيد بر اين دارد كه من را تا دامنه مى توانم براى شما پيشگويى كنم، و از سوى ديگر اشاره به آنها مى كند؛ چيزى كه براى غير (صلی الله علیه و آله) و كسانى كه از او بهره دارند، امكان پذير نيست. در اينجا فوراً اين سؤال به ذهن مى آيد كه آيا (صلی الله علیه و آله) يا (عليه السلام)، - آن هم به اين گستردگى - مى توانند داشته باشند با اينكه «قرآن مجيد» با صراحت مى گويد: «قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللهُ» [۱] (بگو كسانى كه در آسمان و زمين هستند جز خدا از آگاه نيستند)؛ 🔹اين سخن پاسخ روشن و معروفى دارد كه هم از آيات «قرآن مجيد» استفاده مى شود، و هم در كلمات خود آن حضرت آمده است و آن اينكه به صورت مخصوص خداست، ولى هر مقدار از آن را لازم بداند در اختيار مى گذارد؛ همان گونه كه در آيات ۲۶ - ۲۷ «سوره جنّ» مى‌خوانيم: «عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَداً - إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ» ( عالِم به امور پنهانى است و هيچ كس را بر آگاه نمى كند - مگر رسولى كه او را برگزيده و از وى راضى شده است). 🔹هنگامى كه (علیه السلام) از پاره اى از خبر داد و كسى همين سؤال را مطرح كرد حضرت در پاسخ او فرمود: «لَيْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَيْبٍ، وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْمٍ» (اين، نيست، بلكه آموزشى است از ». اشاره به اينكه ، مخصوص خداست و علم من [علی (علیه السلام)] جنبه دارد؛ من همه اين امور را از (صلی الله علیه و آله) آموختم و او از . 🔹به هر حال، هيچ كس بعد از (صلی الله علیه و آله)، جز اميرالمؤمنين (عليه السلام) چنين سخنى را نگفته و نمى توانسته بگويد؛ ولى (علیه السلام) اين سخن را فرموده و بارها هايى كرده كه عيناً واقع شده است. «ابن ابى الحديد» در «شرح نهج البلاغه» خود فصلى تحت عنوان «امور غيبى كه امام (عليه السلام) از آن خبر داد، سپس تحقّق يافت» در ذيل همين خطبه آورده است. پی نوشت‌؛ [۱] سوره نمل، آيه ۶۵ (در آيات متعدّد ديگرى شبيه به اين مضمون نيز آمده است) 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج۴، ص۲۲۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️«کلام نور» 🔹«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ» ﴿٣﴾ (آنان که به ایمان دارند و را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، می کنند). 🔹«وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ« ﴿٤﴾ (و آنان که به آنچه به سوی تو و به آنچه پیش از تو نازل شده، هستند و به یقین دارند). 🔹«أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ« ﴿٥﴾ (آنانند که از سوی پروردگارشان بر [راهِ] هدایت اند و آنانند که رستگارند). 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره، آیات ۳ الی ۵ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️قرآن کریم 🔹 یک سفره‌ای است که خدای تبارک و تعالی به وسیله در بین بشر گسترده است، که تمام از آن هر یک به مقدار استعداد خودش استفاده کند. این کتاب و این سفره گسترده در شرق و غرب و از زمان وحی تا کتابی است که ، عامی، عالم، فیلسوف، عارف، فقیه، همه از او استفاده می‌کنند؛ 🔹یعنی، کتابی است که در عین حال که نازل شده است از مرحله به مرحله ، و گسترده شده است پیش ما جمعیتی که در عالم طبیعت هستیم، در عین حالی که متنزل شده است از آن مقام و رسیده است به جایی که استفاده بتوانیم از او بکنیم، در عین حال، مسائلی در او هست که همه مردم، عامی و عارف و عالم و غیر عالم، از او استفاده می‌کنند، 🔹و مسائلی در او هست که مختص به «علمای بزرگ» است، «فلاسفه بزرگ» است، «عرفای بزرگ» است، و «انبیاء و اولیاست». بعض مسائل او را غیر از اولیای خدای تبارک و تعالی کسی نمی‌تواند ادراک کند، مگر با تفسیری که از آنان وارد می‌شود، به مقدار استعدادی که در بشر هست، مورد استفاده قرار می‌گیرد و مسائلی هست که عرفای بزرگ اسلام از آنها استفاده می‌کنند، 🔹و مسائلی هست که «فلاسفه و حکمای اسلام» از آن استفاده می‌کنند و مسائلی هست که «فقهای بزرگ» از آن استفاده می‌کنند، و این سفره همگانی است برای همه و این طوایف از آن استفاده می‌کنند. مسائل سیاسی، مسائلی اجتماعی، مسائل فرهنگی و مسائل ارتشی و غیر ارتشی، همه در این کتاب مقدس هست. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۰/۰۳/۱۱ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️غیب یعنی چه؟ 🔹 یعنی «نهان»، «پشت پرده»، یعنی آن چیزهایی که از ما نهان است و «پشت پرده محسوسات» واقع شده است. این کلمه را زیاد به کار برده است، گاهی تنها، مثل اینکه می‌فرماید: «الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ» [۱] (آنان که به ایمان دارند)؛ یا می‌فرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها الّا هُوَ» [۲] ( نزد خداست و جز او کسی از آنها آگاه نیست)، 🔹و گاهی همراه با کلمه «شهادت» مثل اینکه می‌فرماید: «عالِمُ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ» [۳] (خداوند هم به آگاه است و هم به شهادت). فلاسفه اسلامی از همین تعبیر قرآنی استفاده کرده، «جهان طبیعت» را عالم شهادت و «جهان ملکوت» را عالم غیب اصطلاح کرده‌اند. برای ایمان و اعتقاد ما به «عالم شهادت»، حواسّ ما کافی است. 🔹اساساً این عالم از آن جهت نامیده شده است که ما با حواسّ خود با آن سر و کار داریم و محسوس و ملموس ماست؛ علیهذا نیازمند به معرّف و معلّمی برای اینکه به وجود چنین جهانی مؤمن بشویم نیستیم. نیازمندی ما به و و ، برای آشنا شدن بیشتر با حقایق آن است. امّا این حواس برای ایمان و اعتقاد به «جهان غیب» کافی نیست؛ 🔹برای ایمان و اعتقاد به ، «قوّه عقل» که خود مرتبه غیب وجود ماست، باید دست به کار و فعّالیت بشود، و یا قوّه‌ای نهان‏تر و مخفی‏تر از عقل باید غیب را شهود نماید. ، راهنمایان جهان غیب‏اند؛ آمده‌اند که مردم را به غیب و ماورای ظاهر و محسوسات، مؤمن و معتقد نمایند. 🔹پیغمبران به اینکه مردم به وجود غیب ایمان داشته باشند اکتفا نکرده‌اند، آمده‌اند که میان و رابطه برقرار کنند، حلقه اتّصال میان مردم و جهان غیب باشند، مردم را مؤمن به و «عنایت های خاصّ» در شرایط خاصّی بنمایند. اینجاست که مسئله‌ عملًا با زندگی بشر تماس پیدا می‌کند. پی نوشت‌ها: [۱] سوره بقره، آیه ۳ [۲] سوره انعام، آیه ۵۹ [۳] سوره انعام، آیه ۷۳ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۵۹-۶۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️پرده غیب‏ 🔹 یعنی نهان، پسِ پرده. این «پرده» چیست؟ چگونه پرده‏ای است که جلو چشم ما کشیده شده که نمی‌توانیم ببینیم؟ آیا واقعاً پرده‏ای وجود دارد که باید پس برود تا ببینیم، یا اینکه این تعبیرات کنایه از حقایق دیگری است؟ اتّفاقاً همین تعبیر در خود نیز آمده است. 🔹درباره می‌فرماید: «لَقَدْ كُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هَٰذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ». [۱] ([به او می گویند:] تو از این روز بزرگ در بی خبری و بودی، پس ما بی خبری را از دیده [بصیرت] ات کنار زدیم، در نتیجه دیده ات امروز بسیار تیزبین است). 🔹جمله معروفی منسوب است به حضرت امیر (عليه السلام): «لَوْ کشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ یقیناً». (فرضاً بر افتد، بر یقین من افزوده نمی‌شود). مسلّما این از نوع مادّه و جسم نیست؛ این «پرده» جز حجاب محدودیت حواسّ ما که تنها امور نسبی و محدود را درک می‌کند نمی‌باشد. پی نوشت: [۱] سوره ق، آیه ۲۲ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۶۱ و ۶۲ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️«مددهای غیبی‏» 🔹گذشته از اینکه اشیاء در اصل هستی خود از مدد می‌گیرند، به عبارت دیگر سراسر طبیعت است؛ در زندگی بشر یک سلسله «مددهای غیبی خاصّی» هم وجود دارد. یعنی چه؟ مگر مددهای عمومی و خصوصی در کار است؟ بلی. لازم است قبلًا اصطلاحی از ذکر کنم و سپس به توضیح مطلب بپردازم. قرآن، را هم با صفت و هم با صفت یاد می‌کند. «بسم الله» که خود آیه‌ای از قرآن است هم مشتمل بر «رحمان» است، هم مشتمل بر «رحیم». 🔹 و دو مشتق از «رحمت» می‌باشند با این تفاوت که عبارت است از «رحمت عمومی» که شامل همه موجودات است - وجود هر موجودی برای آن موجود رحمت است، وسائلی که برای ابقاء و ادامه وجود او آفریده شده است رحمت است - امّا عبارت است از «الطاف و دستگیری‌ های خاصّی که یک موجود مکلّف در اثر حسن انجام وظیفه مستحقّ آن می‌گردد»؛ است که طبق قانون خاص، نه قانون عامّ طبیعت، شامل حال می‌گردد. پیامبران آمده‌اند که ما را به این گونه مؤمن نمایند. اگر چنین در ما پیدا شود، ما عملًا با خداوند وارد معامله و بده و بستان می‌شویم، 🔹احساس می‌کنیم که کردیم و خداوند به ما نیک داد، ما را و نگهداری کرد؛ بر عکس، کردیم و دیدیم. به‌ هر حال در زندگی خاصّ خود، اعمّ از زندگی فردی یا اجتماعی، احیاناً مشمول لطف ها و رحمت های خاصّی می‌شود که او را دستگیری می‌کند و از سقوط نجات می‌دهد. خداوند درباره می‌فرماید: «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ، وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَىٰ، وَ وَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ». [۱] ما در نمازهای پنجگانه می‌گوییم: «ایاک نَعْبُدُ وَ ایاک نَسْتَعینُ». (خدایا! تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو کمک می‌خواهیم)؛ این خود نوعی استمداد از است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره ضحی، آیات ۶ الی ۸ 📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۷۰ و ۷۱ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«علم غیب» به چه معناست؟ 🔹در ، به این موضوع تکیه شده که: و در پیشگاه خدا روشن است؛ اساساً «غیب» و «شهود» دو مفهوم نسبى است که در مورد موجودى که علم و هستى اش محدود است، به کار مى رود؛ فى المثل، ما داراى حواسى هستیم، آنچه در شعاع دید و شنوایى و سایر حواس ما قرار دارد، براى ما است، و آنچه از حوزه دید و شنید ما بیرون است نسبت به ما محسوب مى شود. 🔹و اگر فرضاً قدرت دید ما نامحدود بود، و به داخل و باطن اشیاء و ذرات عالم نفوذ مى کرد، همه چیز براى ما «شهود» بود. و از آنجا که همه چیز، غیر از ذات پاک محدود است، براى همه آنها «غیب و شهود» وجود دارد، ولى چون نامحدود است و همه جا حضور دارد، بنابراین همه چیز، براى او است و درباره ذات پاکش، مفهوم ندارد. 🔹و اگر مى گوئیم خداوند «عالِمُ الْغَیْب وَ الشَّهادَةِ» [۱] مى باشد، معنی اش این است آنچه براى ما یا محسوب مى شود، براى او «یکسان و شهادت» است. فرض کنید: ما به کف دست خود در روشنایی نگاه کنیم، آیا ممکن است از آنچه در آن است بى خبر باشیم؟ عالم هستى در برابر علم خداوند، به مراتب از این واضح و آشکارتر است. پی نوشت؛ [۱] قرآن کریم، سوره رعد، آیه ۹ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چ سی و یکم، ج ۱۰، ص ۱۶۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش نهم) 🔸، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که‌ پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی می‌شود، و روحیه مردم‌گرایی را در انسان زنده می‌کند. موجب تنزیه وجدان اخلاقی می‌شود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان می‌گردد. 9⃣معرفت شهودی 🔹«جهان‌بینی الهی»، مبتنی بر و است، و هر یک را مراتبی است (عالم الغیب و الشهاده). برخی از بزرگان معتقدند که: «اساس در شهود عینی نمازگزار نهفته است، و یا به عبارت دیگر اوج راز نماز در شهود خداوند مکنون است. «و اعبد ربک حتی یاتیک الیقین»، و از محدوده «لا حول و لا قوة الا بالله» گذشتن و مرحله «لا اله الا الله» را پیمودن، به ذروه «لا هو الا هو» رسیدن است، و معنای توحید نام «قطع» توجه به غیر خدا نیست، زیرا قطع توجه به نوبه توجه و التفات است، بلکه «انقطاع» توجه به غیر است و برای اینکه این «انقطاع» هم دیده نشود، کمال انقطاع، مطلوب موحدان ناب می‌باشد، به طوری که نه تنها غیر حق دیده نشود و این فقط در متن عبارت، مخصوصاً ، تعبیه شده است. [۱] 🔹امام راحل نیز در بحث از «راز نماز» و در ضمن نامه عرفانی خویش به فرزند گرامی‌شان آورده‌اند: «پسرم، سعی کن که به این پیروزی دست یابی، یا دست به بعض مراحل آن. همت کن و از که حد و حصر ندارد، بکاه و از خدای متعال جل و علاء استمداد کن که بی مدد او کس به جایی نرسد، و این معراج عارفان و سفر عاشقان، به این مقصد است، و اگر توفیق یابی و یابیم به تحقق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن، و لو به قدر طاقت خویش، شمه‌ای از مقصد و مقصود اولیای خدا را استشمام نمودیم و دورنمایی از صلاة معراج سید انبیاء و عرفا (علیه‌ و علیهم‌ و علی‌ آله‌ الصلوه‌ والسلام) را مشاهده کردیم». [۲] ... پی نوشت‌ها: [۱] خمینی، سید‌روح‌الله، سر الصلوة، ص۱۰. [۲] همان، ص۳۹. منبع: ویکی فقه @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️«غیب» چیست؟ 💠آیت الله شهید مطهری (ره): 🔹 عبارت است از اینکه انسان اقرار و اعتراف داشته باشد که در و هست که من با پوستهِ بدن خودم یعنی با حواس خودم نمی‌توانم آنها را کنم، ولو اینکه اینجا حضور داشته باشند؛ چشم من، گوش من، ذائقه من، لامسه و شامه من قادر به نیستند. یعنی من درباره خودم این‏طور قضاوت کنم که این حواسی که من دارم، وسایل بسیار بسیار محدودی است که برای تماس پیدا کردن من با دنیای خارج به من داده شده است. 🔹اصلًا چشم را برای چه به من داده‌اند؟ برای اینکه وقتی می‌خواهم با این دنیا از راه رنگ‌ها و شکل‌ها ارتباط پیدا کنم، بتوانم و راه خودم را به دست آورم، همین. گوش را برای چه به من داده‌اند؟ برای اینکه امواج دیگری است به نام اصوات که به وسیله گوش ادراک می‌شوند. لذا وقتی می‌خواهم در این دنیا کارهای زندگی‌ام را انجام دهم، باید گوش داشته باشم. همچنین سایر حواس. اما آیا این که من دارم ابزاری است برای من که هرچه را در است با آنها درک کنم، به طوری که اگر چیزی را با حواس خودم درک نکنم، قبول نداشته باشم؟ 🔹نه، این اشتباه است. بلکه بزرگترین اشتباهی که بشر در زندگی خودش مرتکب می‌شود، و شکل علمی هم به آن می‌دهد، همین است که خیال کند حواسی که به او در دنیا و در این طبیعت داده‏ شده است برای این است که هرچه را در این دنیا هست با همین حواس کشف کند، به طوری که اگر چیزی را با حواس خودش درک نکرد، آن را نفی کند و بگوید وجود ندارد، چرا که اگر می‏‌بود من با دست خودم آن را لمس می‌کردم، با چشم خودم آن را می‌دیدم یا با گوش خودم آن را می‏‌شنیدم یا با ذائقه خودم آن را می‏‌چشیدم. 🔹تمام چیزهایی را که باید به آنها داشته باشد، با کلمه بیان کرده است؛ ایمان به اینکه و هست که از حدود من بیرون است. پس با چه چیزی من وجود آنها را قبول کنم؟ راه دیگری به انسان نشان داده شده است؛ دلایلی به انسان داده شده که از راه آنها می‌تواند را قبول کند. البته این هم معلوم است که معنای اینکه می‌گوید « کسانی هستند که ایمان به می‌آورند» این نیست که هر چیزی را که به شکل امر نهانی به ما گفتند، بگوییم ما مؤمنیم پس آن را قبول داریم. 🔹مثلًا فلان جن‌گیر می‌آید و می‌گوید من لشکری از جن دارم که چنین و چنان می‌کند، بگوییم: الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ‏، به ما گفته شده است که به غیب ایمان داشته باشید، پس ما باید به ادعای این جن‌گیر هم ایمان داشته باشیم! اینکه آن چیست، در جاهای دیگر و در غیر قرآن توضیح داده شده است. نگفتم به هر ادعایی که به صورت باشد باید ایمان آورد، بلکه نباید منکر غیب بود. منکر نباید بود. 📕آزادی معنوی، مرتضی مطهری، ص ۲۱۶ و ۲۱۷ منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری @tabyinchannel