eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
⭕️امام حسین (عليه السلام):  🔸«وَ يْحَكُمْ يا شِيعَةَ آلِ اَبى سُفْيانَ، اِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِيْنٌ وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ فَكُونُوا اَحْـراراً فِى دُنْيـاكُمْ».  🔹«واى بـر شـما اى پيـروان آل ابی سـفيان، اگر نداريد و از روز نمى ترسيد، پس حداقلّ در دنياى خودتان باشيد». 📕بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۱ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 3⃣در حديثى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) مى خوانيم كه فرمود: جبرئيل به من گفت: «يا مُحَمَّدُ! عِشْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مَيِّتّ ... وَ اعْمَلْ ما شِئْتَ فَاِنّكَ مُلَاقِيهِ». [۱] (اى محمد! هرچه مى خواهى زندگی كن، ولى سرانجام بدرود حيات خواهى گفت... و هر مى خواهى انجام بده كه سرانجام، آن را ملاقات خواهى كرد). 4⃣باز در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اِنّ الْمُؤْمِنَ اِذَا خَرَجَ مِنْ قَبْرِهِ صُوِّرَ لَهُ عَمَلُهُ فِي صُورَةٍ حَسَنَةٍ فَيَقُولُ لَهُ مَا اَنْتَ؟ فَوَ الله اِنِّي لَاَرَاكَ اِمْرَأَ صِدْقٍ، فَيَقُوُلُ لَهُ اَنَا عَمَلُكَ فَيَكُونُ لَهُ نُوراً وَ قَائِداً اِلَى الْجَنَّةِ...». [۲] (هنگامى كه از قبرش [در قيامت] خارج مى شود او در صورت زيبايى در برابر او ظاهر مى شود و مى گويد: تو كيستى كه به خدا سوگند من تو را شخص صادقى مى بينم؟ او در جوابش مى گويد: من توام و او براى نور و روشنايى و راهنما به سوى است...). 5⃣و بالاخره در حديثى از (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اِذا وُضِعَ الْمَيِّتُ فِي قَبْرِهِ مُثِّلَ لَهُ شَخْصٌ وَ قالَ لَهُ يَا هَذَا كُنَّا ثَلَاثَةً، كانَ رِزْقُكَ فَانْقَطَعَ بِاِنْقِطَاعِ اَجَلِكَ وَ كانَ اَهْلُكَ فَخَلَّفُوكَ وَ انْصَرَفُوا عَنْكَ وَ كُنْتُ عَمَلُكَ فَبَقَيْتُ مَعَكَ، اَمَا اِنِّي كُنْتُ اَهْوَنُ الثَّلَاثَةِ عَلَيْكَ!». [۳] (هنگامى كه در گذارده مى شود، شخصى در برابر او نمايان مى گردد و به او مى گويد: اى انسان! ما سه چيز بوديم: يكى رزق تو بود كه با پايان عمرت قطع شد و ديگرى خانواده ات بودند كه تو را گذاشتند و رفتند و من توام كه با تو مانده ام؛ ولى من از هر سه براى تو كم ارزش تر بودم). 🔹احاديث در اين زمينه بسيار است از جمله «احاديث معراج» كه (صلى الله عليه و آله) از كنار و مى گذرد و هر گروهى از را به و كيفرى شبيه خود گرفتار ديد، و نيز اعمال را مشاهده كرد كه سبب پيدايش مرافق تازه اى در مى شود. اخبارى كه درباره وارد شده و تجسّم آن را به صورت پاره كه غيبت کننده آن را تناول مى كند بيان مى دارد شاهد ديگرى بر اين مدّعاست. 🔹از مجموع روايات گذشته به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه در صورت هاى مناسبى در عالم و ، مجسّم مى گردد، حتّى تعبير «اَلَّذِينَ يَأْكُلُونَ اَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْماً اِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَاراً». [۴] (كسانى كه را از روى ظلم و ستم مى خورند، فقط در شكم خود داخل مى كنند) نشان مى دهد كه در عالَم دنيا نيز از نوعى تجسّم برخوردار است، به طورى كه در باطن به شكل است، هر چند كسانى كه چشم واقع بين ندارند آن را نمى بينند. دليلى ندارد كه همه روايات را بر معناى مجازى و كنايى حمل كنيم و همه را تأويل و توجيه نماييم، با اينكه عمل به ظواهر آنها بى مانع است و مشكلى ايجاد نمى كند. پی نوشت‌ها؛ [۱] كنز العمال في سنن الأقوال و الأفعال، متقي هندی، مؤسسة الرسالة، چ ۵، ج ۱۵، ص ۵۴۶؛ [۲] همان، ج ۱۴، ص ۳۶۶؛ [۳] الکافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ‏۳، ص ۲۴۰؛ [۴] سوره نساء، آیه ۱۰ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ». (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى قيامت] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا». (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند ظلم نيست، بلكه احقاق حق است، و اگر بيش از مقداری که به او ظلم شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة» (به دندان گزيدن) كنايه از شدت ناراحتى است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، ناراحتی‌ هايى كه از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از كار خويشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ». [۱] (آن كس كه ابتدا كرده است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»؛ ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص دشنام دهنده عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد گناه او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از ائمه‌ معصومین (عليهم السلام) نقل شده است. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید:  «الظُّلْمُ نَدامَةٌ». [۴] (، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين پشيمانى است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه امام على (عليه السلام) فرموده است:  «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم». و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ». 🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت ظلمت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز قيامت ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه كيفر و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد؛ همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند انتقام او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه ثواب آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه مجازات آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ لَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ». 🔹«و [یاد کنید] هنگامی که از شما گرفتیم که خون همدیگر را نریزید، و یکدیگر را از خانه های خود آواره نکنید، سپس [به پیمانتان] اقرار کردید و بر آن هم گواهی می دهید». 🔸«ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَ مَا اللهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ». 🔹«باز این شما هستید که یکدیگر را می کشید، و گروهی از خودتان را از خانه هایشان آواره می کنید، و از روی گناه و تجاوز یکدیگر را بر ضد آنان [که آواره کرده اید] یاری و کمک می دهید، و اگر آنان در حال اسارت نزد شما آیند، برای آزاد شدنشان فدیه می دهید، در صورتی که آواره کردنشان بر شما حرام بود. آیا به بخشی از کتاب [آسمانی] ایمان می آورید و به بخشی دیگر کفر می ورزید؟ [حرام بودن جنگ و آواره کردن را مردود می شمارید، و وجوب آزاد کردن هم کیشان را از اسارت قبول می کنید!] پس کیفر کسانی از شما که چنین تبعیضی را [در آیات خدا] روا می دارند، جز خواری و رسوایی در زندگی دنیا نیست، و روز به سوی سخت ترین عذاب بازگردانیده می شوند، و خدا از آنچه انجام می دهید، بی خبر نیست». 🔸«أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ». 🔹«اینها همان کسانند که را به زندگی فروخته‌اند؛ از این رو عذاب آنها تخفیف داده نمی‌شود؛ و کسی آنها را یاری نخواهد کرد». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۸۴ تا ۸۶ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حدیث «ثقلین» چگونه دلالت بر وجود «امام زمان» (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد؟ 🔹 (صلى الله عليه و آله) در حديثى فرمود: «إِنِّی تَارِكٌ فِيكُمْ خَلِيفَتَيْنِ كِتَابَ اللهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ أَوْ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَيْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْض» [۱] (همانا من دو جانشين را در ميان شما مى گذارم، ريسمان كشيده شده مابين آسمان و زمين يا مابين آسمان تا زمين، و عترتم ، و همانا اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند». 🔹در اين حديث پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) مى فرمايد: « و تا از يكديگر جدا نمى شوند». مطابق اين گفتار اگر زمانى «عدل كتاب»، كه همان است در روى زمين نباشد، لازم مى آيد كه اين دو از يكديگر جدا شده باشند، و اين با ظاهر حديث مخالف است. ابن حجر مكى مى گويد: «در احاديثى كه سفارش به شده به اين نكته اشاره دارد كه تا روز زمين خالى از اهل بيتى كه دارند نخواهد بود، همان گونه كه كتاب عزيز چنين است، و لذا ، امان براى اهل زمين معرفى شده اند و نيز در روايات آمده است: «در هر قوم و دسته اى عدولى از اهل بيت من است». [۲] 🔹حافظ سمهودى مى گويد: «از اين حديث (ثقلين) استفاده مى شود كه هر زمان بايد فردى از كه «سزاوار تمسك» به اوست تا «روز قيامت» موجود باشد، تا امر به تمسكى كه در روايت به آنها شده معنا پيدا كند، همان گونه كه كتاب عزيز چنين است. و لذا امان اهل زمين معرفى شده اند كه هر گاه از روى زمين بروند زمين نيز نابود خواهد شد». [۳] همين معنا از علامه مناوى در شرح جامع الصغير سيوطى رسيده است. [۴] 🔹نتيجه اينكه از كه مورد اتفاق بين شيعه و سنى بوده و از احاديث متواتر است به خوبى استفاده مى شود كه در هر زمان از عترت پيامبر (صلى الله عليه و آله) و «اهل بيت معصوم» او بايد موجود باشد، امامى كه اهليت براى «اقتدا» و «تمسك» را داشته باشد، كسى كه خود به «هدايت مطلق» رسيده و از ضلالت به دور است، و لذا مى تواند ديگران را نيز به هدايت مطلق رسانده و از مطلق ضلالت و گمراهى دور كند. چنين شخصى در اين زمان غير از (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] مسند أحمد بن حنبل، عالم الكتب، چ۱، ج۵، ص۱۸۱. [۲] الصواعق المحرقة على أهل الرفض و الضلال و الزندقة، إبن حجر الهيتمی، مؤسسة الرسالة، چ۱، ج۲، ص۴۴۲. [۳] جواهر العقدين فى فضل الشرفين‏، السمهودى، مطبعة العانى‏، بغداد، ‏چ۱، ج۲، ص۱۱۹. [۴] فيض القدير شرح الجامع الصغير، عبد الرؤوف المناوی، المكتبة التجارية الكبرى، مصر، چ۱، ج۳، ص۱۴. 📕موعود شناسی و پاسخ به شبهات، رضوانی، علی اصغر، مسجد مقدس جمکران، چ هفتم، ۱۳۹۰ش، ص ۳۰۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه درباره «مرگ» و «قبر» چه فرموده است؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۵۷ «نهج البلاغه» از و سخن می گوید؛ «مرگ» و «قبرى» كه توجّه به آن، را بيدار و را هوشيار مى كند؛ مى فرمايد: «وَ إِنَّ غَداً مِنَ الْيَوْمِ قَرِيبٌ، يَذْهَبُ الْيَوْمُ بِمَا فِيهِ، وَ يَجِيءُ الْغَدُ لَاحِقاً بِهِ». (فردا به امروز نزديك است، امروز آنچه را در آن است با خود مى برد و فردا پشت سر آن فرا مى رسد [و به اين ترتيب، عمر به سرعت سپرى مى شود]). 🔹منظور از «فردا»، فرداى مرگ و است كه اگر آن را دور پندارد، در گرداب فرو مى رود، و هنگامى كه آن را نزديك ببيند «مراقب‌ اعمال‌ خويش» و «تسويه حساب و اداى حقوق» و «توبه از گناهان» مى شود، و به راستى «پايان عمر» دور نيست، حتى اگر انسان عمر طبيعى طولانى كند؛ چرا كه سال و ماه به سرعت می‌گذرد و كودكان، جوان و جوانان پير می‌شوند؛ ضمن اينكه حوادث غير منتظره، طوفان بلاها و بيماری ها همواره در كمين عمرند و گاه در يك چشم بر هم زدن همه چيز پايان مى يابد. 🔹بعضى از شارحان «نهج البلاغه»، «غد» را در عبارت بالا به معناى فرداى تفسير كرده اند؛ گرچه آن هم نزديك است، ولى با توجه به جمله هاى بعد كه سخن از قبر است، معناى اوّل صحيح تر به نظر مى رسد. سپس همگان را به تنهايى در توجه مى دهد و مى فرمايد: «فَكَأَنَّ كُلَّ امْرِئٍ مِنْكُمْ قَدْ بَلَغَ مِنَ الْأَرْضِ مَنْزِلَ وَحْدَتِهِ، وَ مَخَطَّ حُفْرَتِهِ، فَيَا لَهُ مِنْ بَيْتِ وَحْدَةٍ، وَ مَنْزِلِ وَحْشَةٍ، وَ مُفْرَدِ غُرْبَةٍ!». (گويى هر يك از شما به سر منزل تنهايى و حفره گور خويش رسيده است، اى واى از آن خانه تنهايى و منزلگاه وحشت و جايگاه غربت). 🔹آرى، انسانى كه يك ساعت تنهايى را به آسانى تحمل نمى كرد و هميشه در جمع دوستان و بستگان و ياران مى زيست، هنگامى كه چشم از اين دنيا مى پوشد از همه دوستان و ياران و خويشان براى هميشه فاصله مى گيرد و در گورى سرد و تاريك و وحشتناك در تنهايى مطلق گرفتار مى شود و چه سخت و دردناك است؛ مگر اين كه توفيق يابد ياران جديدى از ميان اعمال صالح خود و فرشتگان پروردگار برگزيند و او روضه اى از رياض جنّت و باغى از باغ هاى بهشت شود؛ نه حفره اى از حفره هاى جهنّم. 🔹در حديثى از «امام صادق» (علیه السلام) مى خوانيم: «إِنَّ لِلْقَبْرِ كَلَاماً فِي كُلِّ يَوْمٍ يَقُولُ: أَنَا بَيْتُ الْغُرْبَةِ، أَنَا بَيْتُ الْوَحْشَةِ، أَنَا بَيْتُ الدُّودِ، أَنَا الْقَبْرُ، أَنَا رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّارِ». [۱] (، هر روز اين سخن را تكرار مى كند: من خانه غربت، خانه وحشت، خانه حشرات، خانه قبرم. من باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى دوزخ هستم). پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ چهارم، ج ‏۳، ص ۲۴۲ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۱۸۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فرمول شناسایی «دوست» از «دشمن» 🔹یکی از ‌نشانه‌ های‌ «دوست‌ خوب» را امام‌ حسین‌ (علیه‌ السلام) این چنین بیان فرمودند: «کسی که تو را دارد، تو را نهی می‌کند و کسی که با تو دارد، تو را فریب می‌دهد». [۱] 🔹نهی کردن از کاری، معمولا ناخوشایند است، و یا بچه‌ها از ممنوعیت‌ های والدین خسته و ناراحت هستند، و این در حالی است که وقتی کسی ما را دارد، دلش نمی‌خواهد ما گرفتار شویم و به مشکلات بیافتیم و وظیفه دارد ما را از کاری که به صلاح‌مان نیست باز دارد. 🔹اما آنچه دیده می شود وقتی کسی به جرمی دستگیر می‌شود در اعترافش می‌گوید فریب را خوردم، او نمی‌دانسته که هیچ وقت‌ یک‌ انسان را فریب نمی‌دهد، و به کار زشت دعوت نمی‌کند. 🔹لذا کسانی که گرفتار «دوست بد» شوند در فردای هم از این حسرت می‌خورند و میگویند: «يَا وَيْلَتَىٰ لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا» [۲] (اى واى بر من! کاش فلانى را نگرفته بودم). پس سعی‌ کنیم‌ از که خیرخواه‌مان هستند و ما را از انجام کارهایی که به نفعمان نیست باز می‌دارند، خسته و رنجور نشویم. پی نوشت‌ها؛ [۱] نزهة الناظر و تنبيه الخاطر، ج ۱، ص ۷۷ [۲] قرآن کریم، سوره فرقان، آیه ۲۸ منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش دوم) 🔸 نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. «عفت» به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه (۱) 1⃣«تفکر و اندیشه» 🔹یکی از موانع مهم و یکی از علل انجام گناه، و بی‌خبری است. امام‌ خمینی‌ (ره) می‌فرماید: «اوّل‌ شرط‌ مجاهده‌ با نفس‌ و حرکت‌ به‌ جانب‌ حق‌ تعالی‌، است‌». اگر ما در شبانه روز سرگرم زندگی دنیا باشیم، و و را فراموش کنیم، و اگر ساعتی در کارهای خود و عواقب آن نداشته باشیم، به احتمال زیاد گرفتار و معصیت می‌شویم؛ و اگر به توجه داشته باشیم، و شرایط سخت پس از و عالم برزخ و حساب و کتاب را همواره در نظر داشته باشیم، مسلماً خود را آلوده به گناه و نخواهیم کرد، و ما شروع به رشد و بالندگی خواهد نمود. امام علی (علیه السلام) می‌فرماید: «هرکس که قلبش را با تداوم ، آباد سازد افعالش در باطن و ظاهر خوب خواهد شد». [۱] 2⃣«ترس از خداوند» 🔹برترین افسار و لگامی که بدان پیش رانده می‌شود، «ترس از خداوند عز و جل» است. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ أمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهیَ النَّفْسَ عَنِ الْهَوَی - فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأَوَی» [۲] (و آن کس که از ترسان باشد و را از بازدارد - قطعاً جایگاه اوست!). ابزارها و وسایل فراهم سازی ترس از خداوند بسیارند که در رأس آنها «بسیار به یاد مرگ بودن» است. 3⃣«توجه به کرامت ذات و تقویت ارزش‌های انسانی» 🔹اگر توجه کند که موجود گرانبهایی است، و از علم و کمال و جمال الهی برخوردار است و مقامی بس بلند و رفیع دارد، و ارتکاب را دون شأن خویش می‌داند، و طبعاً از آنها بیزار، و در این راه پایدار خواهد بود. وقتی فهمید ، موجودیت حقیقی انسان، است، و از عالم بالا آمده، و خواسته‌های حیوانی در نظرش بی‌ارزش، و تمایل به در وجودش احیاء خواهد شد. امام علی (علیه السلام) فرمود: «هرکس که خودش را گرامی بدارد، شهوت‌ها برایش کوچک و بی‌ارزش خواهد بود». [۳] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] غررالحکم، ص ۶۹۰ [۲] سوره نازعات، آیات ۴۰ و ۴۱ [۳] نهج البلاغه، قصار، ص۴۴۹ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️بر اساس روایات اسلامی چگونه مردم می توانند با سرعت از «پل صراط» بگذرند؟ 🔹از پاره اى روايات استفاده مى شود كه سرعت عبور مردم از بستگى به ميزان «ايمان» و «اخلاص» و «اعمال صالح» آنها دارد. 🔹در حديثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ الْبَرْقِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مِثْلَ عَدْوِ الْفَرَسِ وَ مِنْهُمُ مَنْ يَمُرُّ حَبْواً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مَشْياً وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمُرُّ مُتَعَلِّقاً قَدْ تَاُخُذُ النَّارُ مِنْهُ شَيْئاً وَ تَتْرُكُ شَيْئاً!». [۱] (بعضى مانند برق از آن مى گذرند، و بعضى همچون اسب تيزرو، بعضى با دست‌ و زانوها، بعضى همچون پيادگان و بعضى به آن آويزان مى شوند [و مى گذرند] گاه آتش دوزخ از آنها چيزى را مى گيرد و چيزى را رها مى كند). 🔹آری گروهى با سرعت در سايه و از اين جاده خطرناك مى گذرند. علاوه بر این بدون شك ارتباط با پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) و خاندان‌ رسول‌ الله مى تواند عبور از اين را آسان سازد. 🔹در حديثى از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «اِذا كانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ وَ نُصِبَ الصِّراطُ عَلَى جَهَنَّمَ لَمْ يَجُزْ عَلَيْهِ اِلا مَنْ كانَ مَعَهُ جَوازٌ فيه وَلايَةُ عَليِّ بْنِ اَبيطالِب (عليه السلام)!» [۲] (روز هنگامى كه روى جهنّم قرار داده شود، تنها كسانى از آن عبور مى كنند كه اجازه اى داشته باشند و در آن اجازه، ولايت‌ علی‌ بن‌ ابيطالب (عليه السلام) بوده باشد). 🔹نظير همين معنا به تعبير ديگر درباره بانوى اسلام حضرت فاطمه (عليها السلام) آمده است. بديهى است ولايت امام على (عليه السلام) و حضرت فاطمه (علیها السلام) از ولايت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) و علاقه به قرآن و اسلام و ساير پيشوايان معصوم جدا نيست، در واقع تا ارتباطى از نظر و و با اين پيشوايان بزرگ برقرار نباشد، عبور از ممكن نيست، و در اين زمينه روايات متعددى وارد شده است. [۳] پی نوشت‌ها؛ [۱] الأمالی، ابن بابويه، كتابچى‏، چ۶، ص۱۷۷. [۲] الأمالی، طوسى، دارالثقافة، ‏چ۱، ص۲۹۰. [۳] علاقمندان براى آگاهى بيشتر مى توانند به بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ۸، ص ۶۸، باب ۲۲ (الصراط)، روايات ۱۲ تا ۱۷ مراجعه كنند. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️جایگاه امر به معروف و نهی از منکر (بخش دوم و پایانی) 💠«جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در سخنان پیامبر اکرم» (صلی الله علیه و آله) 🔹در کلام (صلی الله علیه و آله) رهنمود های گوناگونی درباره این دو و اهمیت آن آمده است که نمونه ای از آن چنین است: «قالَ النَّبيُّ صلى الله عليه و آله: إنَّ اللهَ عَزَّ و جلَّ لَيُبْغِضُ المُؤْمِنَ الضَّعيفَ الّذی لا دِينَ لَهُ، فقيلَ لَهُ: و ما المُؤْمِنُ الّذي لا دِينَ لَهُ؟ قالَ: الّذی لا يَنهى عَنِ المُنكَرِ» [۱] (خداوند عزّ و جلّ از كه دين ندارد نفرت دارد. عرض شد: مؤمنى كه دين ندارد كيست؟ فرمود: كسى كه نمى كند). 🔹 به واسطه «امر به معروف» و «نهی از منکر»، نوعی «مراقبت عمومی و وظیفه نظارت بر همگان» را بر عهده همه قرار داده است، لذا یک نمی تواند فقط خودش خوب بوده و کاری به دیگران نداشته باشد. باید به وسیله دیگران را نیز به خوبی ها واداشته و به وسیله آنان را از کارهای زشت باز دارد. هر فردی در برابر همه دارد، اجتماع، خانواده، زیردستان و بالادستانش. خلاصه در حد توان، دارد، که اگر این مسئولیت را انجام داد، وظیفه دینی اش را انجام داده و مسلمان درستی است وگرنه اسلامش ناقص است.   🔹یک فرد نمی تواند بگوید: «من فقط خودم نماز می خوانم، حالا دیگران بی نماز هستند، باشند»؛ یا پدر بگوید: «من خودم نماز می خوانم، اما اگر پسرم بی نماز باشد کاری ندارم، یا چنانچه برادر و خانواده ام و یا دیگران بی نماز باشند ربطی به من ندارد». این را نمی پذیرد، بلکه می گوید: خودت نماز بخوان و داری دیگران را هم نمازخوان کنی: «کُلُکم راع و کُلُکم مسؤول عَن رَعیته»؛ همه در مقابل یکدیگر مسئولیت دارید. حتی سرباز در برابر فرماندهش مسئولیت دارد. آحاد رعیت در برابر رئیس و نیز کل حکومت مسئولیت دارند. 🔹 چنین وضعی را خواسته است. ما این همه دستور «امر به معروف» و «نهی از منکر» داریم، و از اسلام هم هست، اما چرا ما این گونه شدیم! قاعدتا اگر این وظیفه انجام می‌گرفت، دیگر در میان ما نبود، یا بسیار کم بود. در باید همه خوب باشند، اما متأسفانه این واجب از بین ما رخت بربسته، اصلا احساس مسئولیت در برابر گناهان نمی کنیم. اگر کسی را ببینیم ظلم می کند، یا فعل حرامی را مرتکب می شود، به راحتی رد می شویم و فکر نمی کنیم که ما هم مسئولیم. می‌گوییم: «او گناه می کند، ما را که با او داخل یک قبر نمی گذارند!» 🔹این تفکر، غلط و غیر اسلامی است. اگر انسان گناهی را می بیند و و نکند و وظیفه اش را انجام ندهد، در مسئول است. فردی که واجباتش را انجام می دهد و محرمات را ترک می کند، آدم مقدس خوبی است؛ در منزل عبادت می کند، اما کاری به خانواده اش و دیگران ندارد، او خودش فکر می کند خیلی آدم خوبی است و توقع دارد همین که از دنیا رفت، ملائکه فوری به استقبالش آمده و او را به بهشت می برند! اما چنین نیست؛ گرچه او کارهای خوبی دارد و انجام وظیفه کرده، اما وظایف بالاتر و دو واجب مهم را ترک گفته و آن و است... پی نوشت؛ [۱] الكافی، ۵/۵۹/۱۵ 📕مهم ترین واجب فراموش شده؛ امر به معروف و نهی از منکر، آیت الله ابراهیم امینی، ص‌ ۲۳-۱۸، مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم) چ دوم منبع: راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا می توان مسئله «معاد» را با دلیل عقلی اثبات نمود؟ (بخش دوم) 🔸گذشته از دلائل نقلى فراوانى كه براى اثبات در قرآن مجيد آمده است و شامل صدها آيه در اين زمينه مى شود «دلائل عقلى روشنى» نيز بر اين امر وجود دارد كه به طور فشرده در اينجا قسمتى از آنها يادآورى مى شود: 2⃣«برهان عدالت» 🔹دقت در نظام هستى و قوانين آفرينش نشان مى دهد كه همه چيز آن حساب شده است. در سازمان تنِ ما، آنچنان نظام عادلانه‌اى حكمفرما است كه هر گاه كمترين تغيير و ناموزونى رخ مى دهد سبب بيمارى يا مرگ مى شود. حركات قلب ما، گردش خون ما، پرده هاى چشم ما و جزء جزء سلول هاى تن ما مشمول همان است كه در كل عالم حكومت مى كند: «وَ بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْاَرْضُ». [۱] (آسمانها و زمين به وسيله بر پا است) آيا انسان مى تواند يك وصله ناجور در اين عالم پهناور باشد؟! 🔹درست است كه خداوند به انسان، آزادىِ اراده و اختيار داده تا او را بيازمايد و در سايه آن مسير تكامل را طى كند، ولى اگر انسان از آزادى سوء استفاده كرد، چه مى شود؟ اگر ظالمان و ستمگران، گمراهان و گمراه كنندگان با سوء استفاده از اين موهبت الهى به راه خود ادامه دادند چه اقتضا مى كند؟ درست است كه گروهى از بدكاران در اين دنيا مجازات مى شوند و به كيفر اعمال خود ـ يا لااقل قسمتى از آن ـ مى رسند، اما مسلماً چنان نيست كه همه مجرمان، همه كيفر خود را ببينند و همه پاكان و نيكان به پاداش اعمال خود در اين جهان برسند؛ آيا ممكن است اين دو گروه در كفه پروردگار يكسان باشند؟ 🔹به گفته قرآن مجيد: «َفَنَجْعَلُ المُسْلِمِينَ كَالمُجْرِمِينَ مَا لَكمْ كَيْف تَحْكُمُونَ». [۲] (آيا كسانى را كه در برابر قانون خدا به و تسليم‌اند همچون مجرمان قرار دهيم، شما را چه شده؟ چگونه حكم مى كنيد؟) و در جاى ديگر مى فرمايد: «أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ». [۳] (آيا ممكن است پرهيزكاران را همچون فاجران قرار دهيم؟). به هر حال در تفاوت داشتن انسانها در اطاعت فرمان حق جاى ترديد نيست، همان گونه كه عدم كفايت دادگاه «مكافات اين جهان» و «محكمه وجدان» و «عكس العمل هاى گناهان» براى برقرارى نيز به تنهایی كافى به نظر نمى رسد، 🔹بنابراين بايد قبول كرد كه براى اجراى لازم است محكمه و دادگاه عدل عامى باشد كه سر سوزن كار نيك و بد در آنجا حساب شود، وگرنه اصل تأمين نخواهد شد. بنابراين بايد پذيرفت كه قبول مساوى است با قبول وجود و . قرآن کریم مى فرمايد: «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ». [۴] (ما ترازوهاى را در روز قيامت بر پا مى كنيم)؛ و نيز مى فرمايد: «وَ قُضِىَ بَيْنَهُم بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لَا يُظلَمُونَ‏». [۵] (در روز قيامت در ميان آنها به حكم مى شود و ظلم و ستمى بر آنها نخواهد شد). ... پی نوشت‌ها: [۱] تفسير الصافى، فيض كاشانى، ملا محسن، تحقيق: اعلمى، حسين، انتشارات الصدر، تهران، ۱۴۱۵ق، چ ۲، ج ‏۵، ص ۱۰۷. [۲] سوره قلم، آيات ۳۵ و ۳۶. [۳] سوره ص، آيه ۲۸. [۴] سوره انبياء، آيه ۴۷. [۵] سوره يونس، آيه ۵۴. 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ ۴، ‏ص ۳۱۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام‌ علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۶۷ «نهج البلاغه»، درباره آماده شدن برای «مرگ» چه هشداری می دهد؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۶۷ ، مخاطبان خود را به مسئله كه براى همه رخ خواهد داد توجّه مى دهد و مى فرمايد: «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِكُمْ وَ هُوَ الْمَوْتُ، فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَكُمْ، وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ‌ مِنْ خَلْفِكُمْ». (به سوى آن امر عمومى و خصوصى، يعنى ، مبادرت ورزيد [و براى آن آماده شويد]؛ چرا كه [گروهى از] مردم، پيش از شما رفتند و از پشت سر، شما را بانگ مى زند [و به پيش مى راند]). 🔹منظور از امر عمومى و خصوصى، همان است؛ زيرا اگر به كلّ جامعه انسانى نگاه كنيم، «مرگ» در سرنوشت همه آنها رقم زده شده است، بنابراين جنبه عمومى دارد و اگر تنها به خودمان بنگريم، باز را در پايان عمر حاضر مى بينيم، بنابراين جنبه خصوصى دارد؛ و با توجّه به تفسيرى كه امام (عليه السلام) فرموده، جمله «وَ هُوَ الْمَوْتُ» [۱] ترديدى در اين تفسير باقى نمى ماند؛ و شگفت آور است كه چگونه بعضى از مفسّرانِ «نهج البلاغه» جمله «بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ» را به معناى اصلاح امور جامعه تفسير كرده اند. 🔹جمله هاى بعد نيز نشان مى دهد كه آنچه در اين عبارت آمده مربوط به و پايان زندگى است، نه اصلاح جامعه انسانى، كه آن مقوله ديگرى است. آرى، دو دليل بر حقانيت مرگ ـ كه يك قانون عمومى است - وجود دارد: ۱) نخست اينكه با چشم خود گروهى را مى بينيم، كه پيش از ما بار اين سفر را مى بندند و در جلوى اين قافله به حركت در مى آيند. جسد بى جان آنها را بر دوش مى گيريم و به قبرستان مى بريم و به خاك مى سپاريم و باز مى گرديم. آيا ميان ما و آنها تفاوتى است كه آنها بروند و ما بمانيم؟!! 🔹۲) ديگر اينكه نشانه هاى حركت به سوى پايان زندگى، در وجود همه ما يكى بعد از ديگرى آشكار مى شود: آثار پيرى، موهاى سفيد و ناتوانى اعضا؛ تمام اينها نشانه آن است كه از پشتِ سر، ما را می خواند. با اين دو دليل روشن، آيا هيچ عاقلى احتمال مى دهد كه از اين قانون استثنا شود؟! سپس امام (عليه السلام) به نتيجه گيرى مهمّى مى پردازد. حضرت مى فرمايد: «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا، فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ». ([حال كه چنين است] شويد تا به قافله برسيد؛ چرا كه پيشينيان را در انتظار رسيدن بازماندگان نگه داشته اند [تا همه در يك زمان محشور شوند]). 🔹آرى، ، سفرى است بسيار پر فراز و نشيب و داراى گردنه هاى صعب العبور؛ تنها مى توانند از اين راه بگذرند؛ همان كسانى كه در زندگى دنيا به حداقل قناعت كردند و از ثروت اندوزى و زندگى پر زرق و برق و سرشار از تجملات چشم پوشیدند؛ همچون مسافری که حداقل آب و غذای لازم را برای سفر با خود می برد و از فراز و نشیب ها به آسانی می گذرد؛ نه همچون كسانى كه بر اثر خيالات خام، بارهاى سنگينى بر دوش گرفته اند كه در همان گردنه اوّل و دوّم مى مانند و از قافله جدا مى شوند و تلف مى گردند.‌ 🔹مرحوم سيّد رضى چند جمله اخير را با مختصر تفاوتى در خطبه ۲۱ نقل كرده و در توضيح آن تصريح كرده كه جمله «تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا» (سبكبار شويد تا به قافله برسيد) كلامى است كه از آن كوتاه تر و پربارتر يافت نمى شود، كلامى كه روح تشنگان طالب حكمت را سيراب مى كند و مهم ترين درس زندگى را به انسان مى دهد.‌ پی نوشت: [۱] توجّه داشته باشيد ضمير «هو» مذكّر است و به «امر» بر مى گردد و بنابراين «خاصّة» بايد مجرور باشد، نه مفتوح آنچنان كه در متن مذكور آمده است. 📕پيام امام اميرالمؤمنين (ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۴۳۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel