eitaa logo
کانال سردار سپهبد شهید 🌷حاج قاسم سلیمانی شهرستان نجف اباد
62 دنبال‌کننده
9هزار عکس
4.8هزار ویدیو
39 فایل
این کانال اطلاع رسانی وترویج گفتمان انقلاب اسلامی واسلام ناب است و زمینه سازان ظهور حضرت 💐❤️مهدی❤️ یاوران رهبر انقلاب این زمان هستند 🌷❤️خون که درتن ماست هدیه به رهبر ماست 🌷❤️ #لبیک یاحسین #لبیک یا صاحب الزمان #لبیک یا خامنه ای بهترین ره
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«حب دنیا» چگونه مانع کسب معرفت و شناخت می شود؟ 🔹خداوند در «سوره نحل»، آیات ۱۰۶ - ۱۰۸، می فرماید: «مَنْ كَفَرَ بِاللهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَ لَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ - ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللهَ لَا يَهْدِی الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ - أُولَٰئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ» 🔹[ترجمه آیات شریفه:] (کسانى که بعد از ایمان‌شان، به خدا شوند [مجازات مى شوند] ـ به جز آنها که تحت فشار واقع شده اند در حالى که قلبشان با ایمان، آرام است ـ آرى، آنها که سینه خود را براى پذیرش کفر گشوده اند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمى در انتظارشان! - این بخاطر آن است که زندگى پست را بر ترجیح دادند؛ و خداوند (لجوج) را هدایت نمى کند. - آنها کسانى هستند که [بر اثر فزونى گناه،] خدا بر دلها و گوش و چشمان شان مُهر نهاده؛ [به همین دلیل نمى فهمند،] و غافلان [واقعى] همانها هستند). 🔹خداوند در این آیات، به گروهى اشاره مى كند كه نخست را از جان و دل پذيرا گشتند و بعد شدند. مى فرمايد: اين به خاطر آن نيست كه چيزى بر خلاف حق در اسلام ديده باشند، بلكه آنها را بر ترجيح دادند، و به همين جهت با اسلام وداع گفتند، و به وادى قدم نهادند، و چون شايسته هدايت نيستند، خداوند هدايت شان نمى كند؛ بلكه به خاطر بر و و آنها مهر مى نهد، و درهاى معرفت را به روى آنها مى بندد، در نتيجه در فرو مى روند. 🔹 خواه در شاخه عشق به مال و ثروت باشد، يا مقام و جاه و يا انواع شهوات ديگر، به مى ماند كه در درون جان انسان می‌وزد و تعادل ترازوى عقل را به كلّى بر هم مى زند. مى دانيم ترازوهاى دقيق را در محفظه اى مى گذارند كه كمترين نسيم به آن نوزد، و حتى كسى كه مشغول سنجش با آنها است موقّتاً نفس را در سينه حبس مى كند، مبادا امواج هوايى كه از ريه او خارج مى شود تعادل آن را بر هم زند. آيا از چنين ترازويى در برابر يك طوفان شديد كارى ساخته است؟! 🔹 خواه شكل قارونى داشته باشد و يا فرعونى، يا سامرى و يا غير آنها، مسلّماً به انسان اجازه و را نمى دهد. اگر آيه فوق مى گويد خداوند بر قلب و گوش و چشم آنها مهر مى نهد، اين در واقع همان تأثيرى است كه در قرار داده، و چون آنها به سراغ سبب مى روند، گرفتار چنين مسببى مى شوند. 🔹در تعبيرات جالبى در اين زمينه ديده مى شود؛ از جمله در حديثى (عليه السلام) مى فرمايد: «مَثَلُ الْحَريص عَلَى الدُّنْيا كَمَثَلِ دُوْدَةِ القَزّ كُلَّمَا ازْدادَتْ مِنَ القَزِّ عَلى نَفْسِها لَفّاً كانَ أَبْعَدَ لَها مِنَ الْخُرُوجِ حَتّى تَمُوتَ غمّا». [۱] ( بر دنيا همچون كرم ابريشم است، هر قدر بيشتر ابريشم برگرد خود مى تند زندانى تر مى شود، و راه خروج بر او مسدودتر مى گردد، تا از غم و اندوه بميرد). در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلدُّنيا تَقُرُّ وَ تَضُرُّ و تَمُرُّ». [۲] ( مى فريبد، زيان مى رساند و مى‌گذرد). 🔹در حديث ديگرى مى خوانيم كه (عليه السلام) نامه اى به يكى از ياران اش نوشت و او را نصيحت فرمود. از جمله نصايح امام (عليه السلام) اين بود: «فَارْفُضِ الدُّنْيا فَاِنَّ حُبَّ الدُّنْيا يُعْمِى، وَ يُصِّمٌ وَ يُبْكِمٌ وَ يُذِلُّ الرِّقابٌ فَتَدارَكْ مابِقَىَ مِنْ عُمُرِكَ وَ لا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَد، فَانَّما هَلَكَ مَنْ كانَ قَبْلَكَ بِاِقامَتِهِمْ عَلى الأَمانِىِّ وَالتَّسْوِيْفِ». [۳] ( را رها كن كه ، چشم را كور و گوش را كر و زبان را لال و گردن ها را به زير مى آورد. در باقى مانده عمرت گذشته را كن و نگو فردا و پس فردا، زيرا كسانى كه پيش از شما بودند به خاطر تكيه بر و امروز و فردا كردن شدند). پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ دوم، ج ۷۰، ص ۲۳؛ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، چ اول، ص ۵۴۸، قصار [۴۲۲] ۴۱۵؛ [۳] بحارالأنوار، همان، ص ۷۵ 📕کتاب پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶، چ نهم، ج ۱، ص ۳۱۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️امام حسین (عليه السلام):  🔸«لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا إلاّ يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدى، فَيَمْلاَءُها عَدْلاً وَ قِسْطاً كَما مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً، كَذلِكَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلی الله عَليه و آلِه يَقُول».  🔹اگر از دنيا به جز يك روز باقى نمانده باشد، خـداوند آن روز را طـولانى خواهـد كـرد، تا اينكه «مردى از خاندان» من كند، و را پـر از و نماید، همانگونه كه از و پر شده است، از رسول خدا صلی الله عليه و آله چنين شنيدم. 📕بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۱۳۳ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) «غم و اندوه» چه آثار زیان باری دارد؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۴۳ «نهج البلاغه» تأثير غم و اندوه را در و انسان بيان میدارد و ميفرمايد: «اَلْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ» ( و نيمى از پيرى است). اشاره به اين كه غم و اندوه، در موارد بسیار انسان را پير میكند، هرچند انسان به حسب سن و سال پير نشده باشد، موهاى او تدريجاً سفيد شده، و قامت وى خميده و قواى بدن رو به تحليل میرود و از نظر فكرى و روحى نيز احساس پيرى میكند. منظور حضرت اين است كه انسان تا میتواند و را به خود راه ندهد و از آثار سوء آن بپرهيزد. 🔹البته انكار نمیتوان كرد اسباب غم و اندوه مختلف است و بخشى از آن قابل اجتناب نيست؛ گاه مربوط به مسائل دينى و معنوى است كه انسان به هرحال باآن دست به گريبان خواهد بود. در حديث معروفى از ابن عباس میخوانيم كه میگفت: «هيچ آيه اى شديدتر و مشكلتر از اين آيه «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ...» [۱] بر پيامبر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد و از اين رو هنگامى كه اصحاب آنحضرت پرسيدند: اى رسول خدا! چرا به اين زودى موهاى شما سفيد شده و آثار پيرى نمايان گشته؟ فرمود: «شَيَّبَتْني هُودُ وَ الْواقِعَةُ»؛ [۲] (سوره هود و واقعه مرا پير كرد). 🔹گفته شده علت همان دستورى است كه خداوند به پيغمبرش درباره در مقابل دشمنان سرسخت و كينه توز و بى رحم داده است. ميدانيم سوره «هود» و «واقعه» هر دو در مكه نازل شده در زمانى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) سخت از طرف مشركان در فشار بود و گفته اند: سوره «هود» بعد از وفات «ابوطالب» و «خديجه» نازل شد كه امواج غم و اندوه از هر سو قلب پاك پيامبر را احاطه كرده بود. 🔹امابسيارى از عوامل غم و اندوه، امورى هستند كه انسان میتواند خود را ازآن دور دارد يا نسبت به آن بى اعتنا باشد، از اين رو در حديثى آمده است كه غم و اندوه را زايل میكند؛ زيرا سرچشمه بسيارى از غمها است؛ هنگامى كه انسان به زيارت اهل قبور میرود و پايان كار دنيا را مى بيند كه ثروتمند و مسكين همه در يكجا خفته اند و هيچكدام جز كفنى با خود از اين دنيا نبرده اند پيدا میكند. 🔹در طب امروز اين مسئله به روشنى ثابت شده كه سرچشمه بسيارى از بيماریهاى جسمى ناراحتی های روحى است، بيمارى هاى اعصاب، قلب، معده و غير آن در بسيارى از موارد از فشارهاى عصبى و به اصطلاح و غم و ناشى میشود و درمانى جز خلاص كردن خود از غم و اندوهها ندارد، و اگر انسان عزم راسخ و اراده قوى داشته باشد میتواند خود را ازآن دور دارد. بسيارى از حكما و شعرا براى كمك كردن به انسانها براى فراموشىِ اسبابِ اينگونه غم و اندوه ها سخنان نغز و پربارى دارند. 🔹شاعر عرب ميگويد: «ما فاتَ مَضى وَ ما سَيَأْتيكَ فَأَيْنَ - قُمْ فَاغْتَنِمِ الْفُرْصَةَ بَيْنَ الْعَدَمَيْنِ». و شاعر فارسى زبان ميگويد: «از دى كه گذشت هيچ از آن ياد مكن - فردا كه نيامدست فرياد نكن». در واقع اين دو شاعر گويا مطلب خود را از حديث (عليه السلام) اخذ كرده اند، آنحضرت ميفرمايد: «در برابر صبر و شكيبايى پيشه كنيد، زيرا ساعتى بيش نيست؛ آنچه گذشته است نه دردى از آن احساس میكنى نه سرورى و آنچه نيامده است نمیدانى چيست، بنابراين براى تو همان ساعتى است كه در آن هستى پس در برابر شكيبايى پيشه كن و بر صبر نما». [۳] 🔹در حقيقت بسيارى از افكار غم انگيز، افكار بيهوده‌اى است كه ما خودمان آن را براى خود فراهم ميكنيم. مثلا مى نشينيم خود را با افراد بالادست ميكنيم و بر محروميت خود اشك حسرت میريزيم و گاه میگوييم: اى كاش فلان فرصت را از دست نمیداديم كه اگر نداده بوديم امروز چه ثروت يا چه مقامى داشتيم. به همين دليل دستور داده شده است كه هميشه به پايينتر از خود نگاه كنيد تا و خرم باشيد و نگاه به بالاتر نكنيد تا و اندوهگين نشويد. [۴] 🔹البته بسيار میشود كه به هنگام وقوع حوادث ما يك روى سكه را مى بينيم و نگران ميشويم، درحالى كه سوى ديگر سكه ممكن است امورى باشد كه بهترين كمك را به ما بكند. ميفرمايد: «فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ يَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا». [۵] (چه بسا چيزى شما نباشد، و خداوند در آن قرار میدهد). شاعر ميگويد: «جبين گره مكن از هر بدى كه پيش آيد - كز اين نوشته تو يك روى صفحه میخوانى؛ به روى ديگر آن نهفته خداى - كه شكر كردنِ آن تا به حشر نتوانى». [۶] 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱ ج ۱۳ ص ۱۶۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در تبیین پیامدهای «ظلم» به دیگران چه می فرمايند؟ 🔹 (عليه السلام) در حکمت ۱۸۶ هشدار شديدى به و مى دهد و مى فرمايد: «لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِكَفِّهِ عَضَّةٌ». (آن كه ابتداى به مى كند [فرداى قيامت] دست خود را از پشيمانى [به دندان] مى گزد). حضرت اين سخن را از «آيه ۲۷ سوره فرقان» برگرفته است، آنجا كه مى فرمايد: «وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَىٰ يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا». (و [همان] روزى كه دست خود را [از شدت حسرت] به دندان مى گزد و مى گويد: اى كاش با رسول [خدا] راهى برگزيده بودم). 🔹نكته شايان توجه اين است كه حضرت در اينجا را مقدم به «بادى» كرده، يعنى آن كسى كه ابتداى به مى كند، از اين نظر كه شخص دوم اگر «مقابله‌ به‌ مثل» كند ظلم نيست، بلكه احقاق حق است، و اگر بيش از مقداری که به او ظلم شده مقابله به مثل كند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه كسى كه «ابتدا به كرده» نيست و تعبير به «عَضَّة» (به دندان گزيدن) كنايه از شدت ناراحتى است؛ زيرا انسان هنگامى كه به ناراحتى هاى شديد گرفتار مى شود، ناراحتی‌ هايى كه از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده، مى خواهد از خود انتقام بگيرد و براى اين كار به آزار خويشتن مى پردازد؛ 🔹گاه بر سر و صورت خود مى كوبد و گاه دست خود را كه با آن كار خلافى انجام داده مى گزد، و همه اينها نشانه «ناراحتى شديد از كار خويشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود» است. حديثى از (علیه السلام) نقل شده است که: حضرت در مورد دو نفر كه به هم مى دادند فرمود: «الْبَادِی مِنْهُمَا أَظْلَمُ وَ وِزْرُهُ وَ وِزْرُ صاحِبِهِ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ». [۱] (آن كس كه ابتدا كرده است و او و گناه نفر ديگر بر اوست مادامى كه از حدّ تعدّى نكند). جمله اخير «ما لَمْ يَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ» ممكن است اشاره به آن قسم از سبّ باشد كه در انجام آن مجاز است؛ 🔹مثل اين كه كسى به ديگرى بگويد: «لعنة الله عليك» و او در جوابش بگويد: «عليك لعنة الله»؛ ولى در همان كتاب «اصول كافى» و در جای ديگر به جاى «ما لَمْ يَتَعَدَّ»، عبارت «ما لَمْ يَعْتَذِرَ» آمده است [۲]، اشاره به اين كه اگر شخص دشنام دهنده عذرخواهى كند و از كار خود توبه كرده و جبران نمايد گناه او برداشته مى شود. اين نسخه صحيح تر به نظر مى رسد؛ زيرا درباره نفر دوم تعبير به «وِزْر» شده كه نشان مى دهد او هم گناهكار است؛ خواه تعدى كند يا تعدى نكند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پيش آيد مشكل حل مى شود. [۳] 🔹درباره و عاقبتِ كار او احاديث ديگرى نيز از ائمه‌ معصومین (عليهم السلام) نقل شده است. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در این رابطه می فرماید:  «الظُّلْمُ نَدامَةٌ». [۴] (، پشيمانى است). با اين كه مى دانيم سبب پشيمانى است، ولى به قدرى اين رابطه شديد است كه حضرت فرموده ستمگرى عين پشيمانى است. در حكمت ۳۴۱ آمده كه امام على (عليه السلام) فرموده است:  «يَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُوم». و شبيه همين تعبير در حكمت ۲۴۱ آمده است: «يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظّالِمِ أشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ». 🔹و مفهوم هر دو اين است كه روزى كه از انتقام مى گيرد بسيار شديدتر است از روزى است كه ظالم به ستم مى كند. در مورد در روز از بعضى روايات استفاده مى شود كه به صورت ظلمت و تاريكى مجسم مى شود، همان گونه كه در حديثى از (صلی الله علیه و آله) نقل شده است كه فرمود: «از بپرهيزيد كه در روز قيامت ظلمت و تاريكى است). [۵] 🔹بر اساس روايات، از جمله گناهانى است كه كيفر و عقوبت آن در اين دامان انسان را مى گيرد؛ همان گونه (عليه السلام) در حدیثی می فرماید: «هيچ كس به ديگرى نمى كند، مگر اين كه خداوند انتقام او را در جان يا مال او خواهد گرفت). [۶] اين سخن را با حديثى از (صلی الله علیه و آله) پايان مى دهيم كه فرمود: «چيزى كه ثواب آن بسيار زود به انسان مى رسد است، و چيزى كه مجازات آن زود دامن انسان را مى گيرد و ستم است». [۷] 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۴۶۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
⭕️«کلام نور» 🔸«وَ إِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ لَا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ». 🔹«و [یاد کنید] هنگامی که از شما گرفتیم که خون همدیگر را نریزید، و یکدیگر را از خانه های خود آواره نکنید، سپس [به پیمانتان] اقرار کردید و بر آن هم گواهی می دهید». 🔸«ثُمَّ أَنْتُمْ هَٰؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَ تُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَ إِنْ يَأْتُوكُمْ أُسَارَىٰ تُفَادُوهُمْ وَ هُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ ۚ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ ۚ فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ ۗ وَ مَا اللهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ». 🔹«باز این شما هستید که یکدیگر را می کشید، و گروهی از خودتان را از خانه هایشان آواره می کنید، و از روی گناه و تجاوز یکدیگر را بر ضد آنان [که آواره کرده اید] یاری و کمک می دهید، و اگر آنان در حال اسارت نزد شما آیند، برای آزاد شدنشان فدیه می دهید، در صورتی که آواره کردنشان بر شما حرام بود. آیا به بخشی از کتاب [آسمانی] ایمان می آورید و به بخشی دیگر کفر می ورزید؟ [حرام بودن جنگ و آواره کردن را مردود می شمارید، و وجوب آزاد کردن هم کیشان را از اسارت قبول می کنید!] پس کیفر کسانی از شما که چنین تبعیضی را [در آیات خدا] روا می دارند، جز خواری و رسوایی در زندگی دنیا نیست، و روز به سوی سخت ترین عذاب بازگردانیده می شوند، و خدا از آنچه انجام می دهید، بی خبر نیست». 🔸«أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ». 🔹«اینها همان کسانند که را به زندگی فروخته‌اند؛ از این رو عذاب آنها تخفیف داده نمی‌شود؛ و کسی آنها را یاری نخواهد کرد». 📕قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۸۴ تا ۸۶ @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«جوان» و اهمیت دوره جوانی 🔹 فصل پاکدامنی، آزادگی، پیشرفت و دوران تجربه های جدید برای آبادانی مادی و معنوی فرد و جامعه و فصل بروز خوبی ها و استعدادهاست. ، چون رودی است جاری و بی بازگشت؛ ستاره‌ای است که تنها یک بار در آسمان عمر آدمی طلوع می کند. پس اینک که می‌توانی، دامنی از گل سرخ پر کن! چرا که عقاب کهنسال زمان، همچنان در پرواز است و این گُل که امروز به روی تو می خندد، فردا همه بر باد خواهد رفت. 🔹از عمر آدمی، بهترین بخش آن است، آن هنگام که خون گرم جوانی در تن جاری است؛ و چون این دوران سپری شود، ایامی سخت‌تر و ناخوش تر، آن روزگار خوش را در پی خواهد بود. پس ناز و بهانه را رها کن و غنیمت شمار که چون را بی بهره پشت سر نهادی، جز آه و پیش رو نخواهی داشت. این سخن (صلی الله علیه و آله) را آویزه گوش ساز که: «فرشته ای الهی هر شب بیست ساله را ندا می دهد که شما را فریب ندهد». [۱] 🔹بدان، که چون سلامتی، فراغت، قدرت، امنیت و مانند آن، هشیاری و می طلبند. (صلی الله علیه و آله) در سخنی دیگر می فرمایند: «کسی که دَرِ نیکی و خیری بر او گشوده شد، باید آن را شمارد؛ چه اینکه نمی داند چه وقت بر روی او بسته خواهد شد». [۲] ، بهاری سبز و خرم است که در سرزمین عمر آدمی تنها یک بار به گل و شکوفه می نشیند، و چون دست خزانِ میانسالی و کهنسالی بر آن افتد، امیدی به رویش و شادابی و سرسبزی دگر باره آن نخواهد بود. 🔹از زمانی که به عرصه وجود پا می نهد، دوره های گوناگون را پشت سر می‌گذارد؛ نوزادی، خردسالی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری. هر یک از این دوره ها، شرایط ویژه خود را دارد. در میان این دوره ها، ، بهاری است که در آن رقم می‌خورد، شخصیت وی شکل می‌گیرد و استعدادهایش، بارور و پایه های دینی و عقیدتی اش استوار می شود. ، بهار زندگی است؛ بهاری ارزشمند، ولی زودگذر. ، فصل رویش ها و شکفتن ها، دوران درخشندگی و نشاط زندگی، زمان ظهور غریزه ها و کشش ها و آرزوهاست. 🔹روح کنجکاو و پرخروش «جوان»، همیشه در جستجو برای آشنایی با پدیده های وجود خود و پیرامون خویش است. بر اساس موقعیت، محیط زندگی، شرایط زمانی و همنشینی با دوستان، زمینه های شکل گیری دیدگاه ها، باورها، عواطف و شخصیت جوان فراهم می شود. همواره از مسائل و عوامل درونی و بیرونی اثر می پذیرد و هر لحظه به شکلی، توجه وی را به خود جلب می کند و رشته خواسته ها و اندیشه های او را به سوی خود می‌کشاند. همه این حالات و نوسان های روحی و روانی، از ویژگی های است. 🔹 برای درک بهتر خود و آشنایی با پیرامون خویش، به و نیاز دارد. او همواره در حال رشد است و رشد جسمی اش، به طور طبیعی، با حالت ها و هیجان های روحی و عاطفی همراه است. اگر از نظر ، و در راه درست و الهی و در مسیر تکاملی قرار گیرد، بالندگی و کمالش حتمی و عینی است. بنابراین، او به راهنمایی و خیراندیش نیازمند است تا چگونه زیستن را به او بیاموزند. در این میان، «تربیت اصولی» و «آموزش درست و مطمئن» در جوانی، بیشترین اثر را در آینده انسان دارد. 🔹 (صلی الله علیه و آله) نیز بر ارزش و اهمیت دوره تأکید دارد و در سفارشی به ابوذر می فرماید: «یا اَباذَر اِغْتَنِمْ خَمْساً قَبْلَ خَمْسٍ ... شَبابَک قَبْلَ هَرَمِک» [۳] (ای ابوذر، پنج چیز را قبل از پنج چیز دریاب و شمار ... و را قبل از پیری». که به قدر و منزلت جوانی آگاه است، هرگز آینده خود را از نظر دور نمی‌دارد و می‌کوشد تا از رهگذر جوانی، توشه های گرانسنگی برای باروری و بالندگی آینده اش برگیرد، از جمله گنج ها و ذخیره های دوران جوانی،  و اصلاح نفس است که به شمار می آید و تلاش در این زمینه، از سفارش های پیاپی (علیهم السلام) بوده است. پی نوشت‌ها؛ [۱] مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۲۵۳ [۲] بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۱۶۵ [۳] وسائل الشیعه، ج ۱، ص ۸۶ منبع: حوزه نت @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش اول) 🔹 (علیه السلام) می‌فرماید: «طُوبَى لِمَنْ تَحَلَّى بِالْعَفَافِ وَ رَضِیَ بِالْکَفَاف». [۱] (خوشا به حال کسی که خود را به و بیاراید و با روزى به اندازه کفاف بسازد). نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. 🔹 به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. «عفت» به گفته راغب اصفهانى در کتاب «المفردات»، به معنى پدید آمدن حالتى در است که آدمى را از «غلبه شهوت» باز مى دارد، و به کسى گفته می‌شود که داراى این وصف و حالت باشد. 🔹 از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. در زندگى نیز آبرو و حیثیت و شخصیت انسان در گرو است. مرحوم آیت الله مجتهدی می‌فرماید: گناه نکردن است. حال برای گناه نکردن و باید را به «نیکی ها» آراست و از «بدی ها و زشتی ها» پیراست و در حقیقت به پرداخت. ... منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«عفت نفس» چگونه به دست می آید؟ (بخش چهارم و پایانی) 🔸 نقطه مقابل «شکم پرستى و شهوت پرستى»، و صفتی است که باعث حفظ در «نیروی شهوت» در انسان می‌شود. به معنای دور داشتن خود در صحنه عمل و رفتار، از هرگونه و است. از «بزرگترین فضایل انسانى» است و هیچ کس در «سیر الى الله»، بدون داشتن «عفت» به جایى نمى رسد. 💠اقدامات لازم برای تزکیه نفس و دوری از گناه (۳) 8⃣«مؤاخذه‌ و مجازات‌» 🔹پس‌ از محاسبه‌ لازم‌ است،‌ به‌ خاطر که‌ انجام‌ داده‌، و مجازات‌ شود تا از تکرار آن‌ جلوگیری‌ گردد. در آغاز، خودمان را مورد خطاب و تهدید قرار دهیم که: من گرفته‌ام که فلان گناه را ترک کنم، اگر در این کار با من همکاری نکنی و مرتکب شوی، فلان را درباره‌ات اجرا می‌کنم. مثلاً اگر به نامحرم نگاه کنی، یک روز روزه می‌گیرم. به‌ منظور تنبیه‌ و تأدیب‌ خویش‌، تکالیف‌ و انجام‌ اموری‌ را برخود الزام‌ می‌کردند. از قبیل‌ شب‌ زنده‌ داری‌، گرسنگی‌، روزه‌ داری،‌ کم‌ گویی‌، اطعام‌ و غیره. (علیه السلام) می‌فرماید: « برای به اسارت در آوردن و شکستن عادت‌های بد، کمک خوبی است». [۱] 9⃣«دعا و توسل» 🔹کمک و از ، در رشد و ضروری است؛ زیرا بدون استعانت از خداوند متعال هیچ کسی نمی تواند در این مسیر موفق شود، و به علیهم السلام بسیار موثر، بلکه لازم است. هنگامی که پیراهن حضرت یوسف (عليه السلام) شفاء می‌دهد، یک نظر و توجه (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که جان‌ها به فدایش باد چه خواهد کرد. 🔟«پایداری» 🔹هیچ صفتی یکباره در وجود آدمی پدید نمی آید و از بین نمی‌رود. برای اینکه دچار نشویم، لازم است به مواردی که در بالا ذکر شد توجه و تأمل کنیم؛ و اینکه بر اثر به انجام ندادن گناه، «ملکه ترک گناه» در ما پدید می آید و دیگر به راحتی از فاصله می‌گیریم. البته در ابتدا مشکل به نظر می‌رسد، اما بعد از گذشت مدتی به خوبی را در خود می توان مشاهده کرد، که لازمه این موفقیت و سعادت، است. هنگامی این پایداری از ما سر می‌زند که به کار و برنامه خود ایمان و اعتقاد کامل داشته باشیم. 🔹دیگر اینکه به پیامد دوری از گناه که همان رسیدن به «کمال» و «سعادت حقیقی» خود در این دنیا و «بهشت» و «قرب الهی» در آخرت است، فکر کنیم؛ و نکته آخر اینکه بدانیم ما نهایتا صد سال در این دنیا می‌خواهیم زندگی کنیم، و برای همیشه از این می رویم، و تا بی نهایت در خواهیم بود. توجه به این امور عزم و اراده و قدرت ما را در تضمین خواهد کرد ان شاء الله. پی نوشت؛ [۱] غررالحکم، ص ۷۷۳ منبع: وبسایت پرسمان @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«امام علی» (علیه السلام) در خطبه ۱۷۳ «نهج البلاغه» درباره ناپايداری دنیا و غفلت از آخرت چه هشداری می دهد؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۷۳ «نهج البلاغه» به ناپايدارى و بى قرارى آن اشاره مى كند و به همگان هشدار مى دهد كه زرق و برق آن را نخورند؛ (علیه السلام) مى فرمايد: «أَلا وَ إِنَّ هذِهِ الدُّنْيَا الَّتِي أَصْبَحْتُمْ تَتَمَنَّوْنَهَا وَ تَرْغَبُونَ فِيهَا، وَ أَصْبَحَتْ تُغْضِبُكُمْ وَ تُرْضِيكُمْ، لَيْسَتْ بِدَارِكُمْ، وَ لَا مَنْزِلِكُمُ الَّذِي خُلِقْتُمْ لَهُ وَ لَا الَّذِي دُعِيتُمْ إِلَيْهِ». (آگاه باشيد! اين كه شما پيوسته آن را آرزو مى كنيد و به آن عشق می ورزيد، و آن نيز گاه شما را خشمگين و گاه خشنود مى سازد، خانه و شما نيست كه براى آن آفريده شده و به سوى آن دعوت گرديده ايد). 🔹اين تعبير اشاره به همان چيزى است كه بارها در بيان شده و نيز در بعضى از آيات به آن اشاره مى كند كه سراى جاويدان و جايگاه اصلى ما نيست، بلكه است كه در سفر خود به سوى آخرت در آن مسكن گزيده ايم تا زاد و برگيريم و به سلامت از اين راه پر خوف و خطر بگذريم و به دار كه به فرموده قرآن «لَهِيَ الحَيَوانُ»؛ [۱] ( در آن است» نايل شويم. سپس براى تأكيد بيشتر مى افزايد: «أَلَا وَ إِنَّهَا لَيْسَتْ بِبَاقِيَة لَكُمْ وَ لا تَبْقُونَ عَلَيْهَا». (آگاه باشيد! نه براى شما باقى مى ماند و نه سلطه شما بر آن باقى خواهد ماند، [بلکه هر دو رو به زوال و پايان پذير است]). 🔹و در ادامه اين سخن در پاسخ كسانى كه را همواره فريبنده معرفى مى كنند، مى افزايد: «وَ هِيَ وَ إِنْ غَرَّتْكُمْ مِنْهَا فَقَدْ حَذَّرَتْكُمْ شَرَّهَا. فَدَعُوا غُرُورَهَا لِتَحْذِيرِهَا، وَ أَطْمَاعَهَا لِتَخْوِيفِهَا». (اين گرچه از جهتى شما را داده، ولى از جهتى ديگر شما را از بر حذر داشته است؛ پس به دليل از فريبندگى هايش چشم بپوشيد و مظاهر را به جهت جنبه هاى هشدار دهنده اش رها سازيد). درست است كه بسيارى از زرق و برق هاى فريبنده و غافل كننده است، ولى در كنار آن، صحنه هايى به ما نشان مى دهد كه هر غافلى را از بيدار مى كند. 🔹درست در همان لحظه اى كه شخصى بر اريكه قدرت مى نشيند، ديگرى از تخت سقوط مى كند؛ در همان زمانى كه شخصى وارث آلاف و الوف مى شود، جنازه صاحب اصلى آن اموال بر دوش انسانها روانه گورستان مى گردد؛ در همان زمان كه نوزادى متولّد مى شود و پدر و مادر خندان مى شوند، در گوشه ديگرى جمعى را مى بينيم كه براى از دست دادن عزيزان، ناله و شيون سر داده اند! چرا ما تنها بخش اوّل را مى بينيم و از بخش دوّم ؟ 🔹اين نكته مهمى است كه اميرالمؤمنين (عليه السلام) با عبارات پرمعناى ياد شده، همگان را به آن توجّه مى دهد و در كلمات قصار و عبارات ديگر «نهج البلاغه» نيز بر آن تأكيد شده است. در ادامه اين سخن و در نتيجه گيرى مى فرمايد: «وَ سَابِقُوا فِيهَا إِلَى الدَّارِ الَّتِي دُعِيتُمْ إِلَيْهَا، وَ انْصَرِفُوا بِقُلُوبِكُمْ عَنْهَا». ([بنابراين] و در اين جهان به سوى سرايى كه به آن دعوت شده ايد سبقت جوييد و با جان و دل از روى بگردانيد». پی نوشت: [۱] سوره عنکبوت، آیه ۶۴ 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، چ اول‏، ج ۶، ص ۵۱۶ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️تفاوت منظر دید یک انسان دین‌دار به دنیا با انسانی که سکولار است در چیست؟ 🔹 در «جامعه اسلامی» به مراتب بالاتر از یک «جامعه سکولار» است، و به همین خاطر مشکلاتی از قبیل در بین بسیار کمتر از است. جهان‌بینی یک «انسان دین‌دار»، با یک انسان بی اعتقاد به دین بسیار متفاوت است. یک ، «دنیا» را جایی برای پر کردن جیب شخص، و احساس لذت بیشتر در یک دوره‌ی زندگی خاص نمی‌داند و برای این دفتر یک سر‌آغازی و سرانجامی قائل است. 🔹او اذعان دارد که انسان‌ هایی که ما هستیم و در این زندگی می‌کنیم از یک جایی آمده‌ایم و به یک جا خواهیم رفت، به تعبیری «انا لله و انا الیه راجعون». در تک تک اعمالی که در این دنیا می‌کنیم، هستیم و باید پاسخگو باشیم. 🔹در مقابل، منطق این است که ما به دنیا آمده‌ایم، ولی برای چه آمده‌ایم را نمی‌ دانیم، ولی آنچه که روشن است این است که باید از این زندگی نهایت لذت را ببریم و کمتر درد بکشیم. هنگامی که این دو را کنار هم قرار می‌دهیم، به و جهت داشتن زندگی آن پی می‌بریم. منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا می توان مسئله «معاد» را با دلیل عقلی اثبات نمود؟ (بخش اول) 🔸گذشته از دلائل نقلى فراوانى كه براى اثبات در قرآن مجيد آمده است و شامل صدها آيه در اين زمينه مى شود «دلائل عقلى روشنى» نيز بر اين امر وجود دارد كه به طور فشرده در اينجا قسمتى از آنها يادآورى مى شود: 1⃣«برهان حكمت» 🔹اگر زندگى اين جهان را بدون جهان ديگر در نظر بگيريم پوچ و بى معنى خواهد بود، درست به اين مى ماند كه زندگى دوران جنينى را بدون زندگى اين دنيا فرض كنيم. اگر قانون خلقت اين بود كه تمام جنين‌ها در لحظه تولد خفه مى شدند و مى مردند چقدر دوران جنينى بى مفهوم جلوه مى كرد؟ همچنين اگر زندگى اين جهان بريده از جهان ديگر تصور شود اين سردرگمى وجود خواهد داشت؛ 🔹زيرا چه لزومى دارد كه ما هفتاد سال يا كمتر و بيشتر در اين دنيا در ميان مشكلات دست و پا زنيم؟ مدتى خام و بى تجربه باشيم «و تا پخته شود خامى، عمر تمام است!». مدتى به دنبال تحصيل علم و دانش باشيم هنگامى كه از نظر معلومات به جائى رسيديم برف پيرى بر سر ما نشسته! تازه براى چه زندگى مى كنيم؟ خوردن مقدارى غذا و پوشيدن چند دست لباس و خوابيدن و بيدار شدن هاى مكرر و ادامه دادن اين برنامه خسته كننده تكرارى را دهها سال؟! 🔹آيا به راستى اين آسمان گسترده، اين زمين پهناور و اين همه مقدمات و مؤخّرات و اين همه استادان و مربيان و اين همه كتابخانه هاى بزرگ و اين ريزه كارى هايى كه در آفرينش ما و ساير موجودات به كار رفته، همه براى همان خوردن و نوشيدن و پوشيدن و زندگى مادى است؟ اينجا است كه آنها كه را قبول ندارند، اعتراف به پوچى اين زندگى مى كنند و گروهى از آنها اقدام به خودكشى و نجات از اين زندگى پوچ و بى معنى را مجاز و مايه افتخار مى شمرند! چگونه ممكن است كسى به خداوند و حكمت بى پايان او ايمان داشته باشد و زندگى اين جهان را بى آنكه مقدمه اى براى زندگى جاويدان جهان ديگر باشد قابل توجه بشمرد؟ 🔹 مى فرمايد: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثاً وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنَا لا تُرْجَعُونَ». [۱] (آيا گمان كرديد آفريده شده ايد و به سوى ما باز نمى گرديد؟) يعنى اگر بازگشت به سوى خدا نبود زندگى اين جهان عبث و بيهوده بود. آرى در صورتى زندگى اين دنيا مفهوم و معنى پيدا مى كند و با سازگار مى شود كه اين جهان را مزرعه اى براى جهان ديگر «اَلدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَةِ» و گذرگاهى براى آن عالم وسيع «اَلدُّنْيَا قَنْطَرَةٌ» و كلاس تهيه و دانشگاهى براى جهان ديگر و تجارتخانه اى براى آن سرا بدانيم، 🔹همانگونه كه (عليه السلام) در كلمات پرمحتوايش فرمود: «اين جايگاه صدق و راستى است براى آن كس كه با آن به راستى رفتار كند، و خانه تندرستى است براى آن كس كه از آن چيزى بفهمد، و سراى بى نيازى است براى آن كس كه از آن برگيرد و محل اندرز است، براى آنكه از آن گيرد، مسجد دوستان خدا است، نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى و تجارت خانه اولياء حق است». [۲] كوتاه سخن اينكه مطالعه و بررسى وضع اين جهان به خوبى گواهى مى دهد بر اينكه پشت سر آن است: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشأَةَ الأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ‏» [۳] (و به راستی پیدایش نخستین را [که جهان فعلی است] شناختید، پس چرا متذکّر [پدید شدن جهان دیگر] نمی شوید؟!). ... پی نوشت‌ها: [۱] سوره مؤمنون، آيه ۱۱۵ [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ ۱، ص ۴۹۳ (حکمت ۱۳۱). [۳] سوره واقعه، آيه ۶۲ 📕يكصد و هشتاد پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دار الكتب الاسلامية، تهران، ‏۱۳۸۶ش، ‏چ ۴، ‏ص ۳۱۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️از ديدگاه روايات حقيقت «پل صراط» چيست؟ 🔹در اينكه منظور از چيست؟ بايستی به سراغ روايات رفت و از آنها كمك گرفت؛ در حديثى از «مفضّل بن عمر» مى خوانيم كه: «مى گويد از (عليه السلام) درباره «صراط» سؤال كردم فرمود: همان طريق به سوى معرفت و شناخت خداوند متعال است. 🔹سپس افزود: «هُما صِرَاطَانِ: صِرَاطٌ فِی الدُّنْيا وَ صِرَاطٌ فِی الْآخِرَةِ، فَاَمَّا الصِّراطُ الَّذِی فِی الدُّنْيا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمَفْرُوضُ الطّاعَةُ، مَنْ عَرَفَهُ فِی الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُداهُ مَرَّ عَلَى الصِّراطِ الَّذِی هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِی الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِی الدُّنْيا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّراطِ فِی الْآخِرَةِ، فَتَرَدَّى فِی نَارِ جَهَنَّمَ». [۱] ( است: صراطى در و صراطى در ؛ و امّا صراط در دنيا همان «امام‌ واجب‌ الاطاعه» است؛ هركس او را بشناسد و به هدايت او اقتدا كند از - كه پلى است بر روی جهنّم - در مى گذرد، و هر كس او را در نشناسد قدمش بر مى لرزد و در سقوط مى كند». 🔹در تفسير امام حسن عسكرى (عليه السلام) اين دو : «صراط و » به صراط مستقيم معتدل بين «غلّو و تقصير» و «صراط آخرت» تفسير شده است. [۲] اين نكته نيز قابل توجّه است كه در روايات اسلامى عبور از اين راه پرخطر مشكل شمرده شده است. در حديثى از (صلى الله عليه و آله) و هم از (عليه السلام) آمده است: «اِنَّ عَلَى جَهَنَّمَ جِسْراً اَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ اَحَدُّ مِنَ السَّيْفِ». [۳] (بر [روی] پلى است باريكتر از مو و تيزتر از شمشير!». 🔹صراط «مستقيم» و حقيقت «ولايت» و «عدالت» در اين دنيا نيز چنين است، باريكتر از مو و تيزتر از شمشير؛ چرا كه ، خط باريكى بيش نيست و بقيه هر چه هست خطوط انحرافى در چپ و راست است. علاوه بر این، عبور بندگان از روی که از جهنّم می گذرد نکات لطیفی را در بر دارد؛ از يكسو با مشاهده ، قدر عافيتِ بهشت را بهتر مى دانند، و از سوى ديگر وضع در آنجا تجسمى است از وضع ما در اينجا، بايد از روى جهنّمِ‌ سوزانِ‌ شهوات گذر كرد و به بهشت تقوا رسيد و از سوى سوّم تهديدى است جدّى براى همه مجرمان و آلودگان كه سرانجام گذرگاهشان از اين راه باريكِ خطرناك خواهد گذشت. 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ نهم، ج ۶، ص ۱۴۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel