هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا آفرینش «روح» با آفرینش سایر موجودات متفاوت است؟
🔹با اينكه #قرآن_مجيد به هنگام ذكر آيات الهى مربوط به آسمان و زمين، و گياهان و حيوانات، بسيارى از جزئيات آنها را شرح مى دهد، ولى هنگامى كه به مسأله #روح مى رسد تنها مى فرماید: «قُلِ الرُّوْحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّى وَ ما أُوتِيْتُمْ مِنَ الْعِلْمِ اِلّا قَلِيْلا» [۱] (بگو #روح از «فرمان پروردگار» من است، و علم شما براى فهم #اسرار آن ناچيز است). و يا مى فرماید: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها» [۲] (قسم به كسى كه جان آدمى را نظام بخشيد).
🔹يا تعبير به انشاء خلق ديگر كرده و می فرماید: «ثُمُّ اَنْشَأناهُ خَلْقآ آخَرَ» [۳] (بعد از تكامل نطفه ما #آفرينش_جديدى به انسان داديم). همچنین در آیه دیگر #روح را به خودش نسبت داده و می فرماید: «وَ نَفَخْتُ فِيْه مِنْ رُوحِى» [۴] (و در او از #روح_خود [روحى شایسته و بزرگ] دمیدم). همه اين تعبيرات حاكى از آن است كه #آفرينش_روح با آفرينش ساير موجودات متفاوت است؛ و اين نيست مگر به خاطر «پيچيدگی مسأله روح و اسرار فوق العاده» آن.
پی نوشتها؛
[۱] قرآن کریم، سوره اسراء آیه ۸۵
[۲] همان، سوره شمس، آیه ۷
[۳] همان، سوره مومنون، آیه ۱۴
[۴] همان، سوره حجر، آیه ۲۹
📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ نهم، ۱۳۸۶ش، ج ۲، ص ۱۲۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#روح
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️نقش غذا در سعادت و شقاوت انسان
🔹وای بر ما اگر در خصوص #خوردنیها و #نوشیدنیها از #حرام اجتناب نکنیم؛ زیرا همین غذاهاست که منشأ #علم و #ایمان و یا #کفر ما میشود، و یک وقت نگاه میکنیم و میبینیم که به #یزید ایمان آوردهایم! از آیه «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمينَ» [۱] (و نزدیک این درخت نشوید، تا مبادا از ستمکاران شوید)، استفاده میشود که همین اکل و تناول بود که در سلسله علل و معالیلِ هبوط آدم علیه السلام قرار گرفت!
🔹#انسانی که قابلیت #مَلَک و فرشته شدن را دارد، هر چند طرف مقابل آن در پستی اسفل السافلین میباشد، در اثر #خوردن و #آشامیدن است که نیروی آن در خون، و بالاخره اثر آن در اعضا، بلکه در #روح و مغز و #فکر انسان ظاهر میشود. علمای سابق که آن همه در علم و عمل موفق بودند و عمر با برکت داشتند و از انحراف فکری سالم بودند، در اثر خوردن #غذای_حلال و اجتناب از غذاهای شبههناک بوده است.
پینوشت
[۱] بقره، ۳۵؛ اعراف ۱۹
📕در محضر بهجت، ج۱، ص ۳۳۷
منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیتالله العظمی بهجت (ره)
#آیت_الله_بهجت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) نقش «زبان» در تجلی «شخصیت انسان» را چگونه تبیین می کنند؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در حکمت ۱۴۸ #نهج_البلاغه درباره نقش زبان در تجلی #شخصیت_انسان مى فرمايد: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ» (انسان زير #زبان خود پنهان است [و تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد]). منظور از «مرء» (انسان) در اينجا #شخصيت و ارزش انسان است و منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه #سخن بگويد «شخصيت» او آشكار مى شود، چرا كه #سخن، ترجمان #عقل و دريچه اى به سوى روح آدمى است، و هر چه در #روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر #زبان و كلماتش ظاهر مى شود.
🔹گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پُر ابهت اند، اما همين كه زبان به #سخن مى گشايند، مى بيند كه چقدر توخالى است؛ و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى آراسته ندارند، اما هنگامى كه زبان به #سخن مى گشايند، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است.
🔹مرحوم علامه مجلسى اين كلام را از «مصباح الشريعة» با اضافه اى از امام صادق از اميرمؤمنان امام على (عليهم السلام) نقل كرده است و آن اين كه امام (عليه السلام) به دنبال اين جمله مى فرمايد: «فَزِنْ كَلاَمَكَ وَ اعْرِضْهُ عَلَى الْعَقْلِ وَ الْمَعْرِفَةِ فَإِنْ كَانَ لِلَّهِ وَ فِي اللَّهِ فَتَكَلَّمْ بِهِ وَ إِنْ كَانَ غَيْرَ ذَلِكَ فَالسُّكُوتُ خَيْرٌ مِنْه» [۱] (حال كه چنين است #كلام خود را بسنج، و بر #عقل و #معرفت عرضه دار، هرگاه رضای خدا در آن است آن را بر زبان جارى كن، و اگر غير از آن است، #سكوت از چنين سخن گفتنى بهتر است).
🔹درباره اهميت اين جمله كوتاه و تاثير آن در شناخت انسانها، دانشمندان اسلامی، سخن هاى برجسته اى گفته اند، از جمله ابنابىالحديد (عالم اهل سنت) در ذيل همين كلام حكمت آميز مى گويد: «مفهوم اين كلام در عبارات مختلفى آمده، اما تعبيرى كه در اينجا آمده از نظر كوتاه بودن و پرمعنا بودن نظير و مانند ندارد». [۲]
🔹مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» خود مى گويد: «اديب، فقيه و فيلسوف تنها با سخنانشان شناخته مى شوند، و همچنين وكلا و اخترشناسان؛ ولى طبيب و مهندس و مانند آنها، هم با سخنانشان شناخته مى شوند و هم با كارهايشان، و به هر حال هر انسانى كه سخنان تازه و مفيدى در اختيار برادر هم نوعش بگذارد، عاقل، عالم، اديب، فقيه و فيلسوف است، اما سخنوران فصيحى كه اثر با ارزشى از خود به يادگار نگذارده اند، سوفسطائيانى بيش نيستند، هر چند هزاران جلد نثر و نظم نوشته باشند». [۳]
🔹تأثير اين سخن امام (عليه السلام) به قدرى است که در شعر شعرا و اديبان به خوبی نمايان است؛ سعدى مى گويد: «تا مرد #سخن نگفته باشد - عيب و هنرش نهفته باشد»؛ نيز مى گويد: «#زبان در دهان اى خردمند چيست - كليد در گنج صاحب هنر - چو در بسته باشد چه داند كسى - كه گوهر فروش است يا پيله ور». شاعر ديگرى مى گويد: «آدمى مخفى است در زير #زبان - اين #زبان پرده است بر درگاه جان». شاعر ديگرى مى گويد: «مرد، ار خزف و طلاى كان است - در زير #زبان خود نهان است».
پی نوشتها؛
[۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۶۸، ص ۲۸۵، باب ۷۸. [۲] شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحديد، مكتبة آية الله المرعشی النجفی، قم، چ ۱، ج ۱۸، ص ۳۵۳، ۱۴۴. [۳] فی ظلال نهج البلاغة، مغنية، محمد جواد، دارالعلم للملايين، چ۳، ج ۴، ص ۳۱۶
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۱۳، ص ۲۲۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#سخن #کلام #زبان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️چه موقع قطرهای اشک برای امام حسین (علیه السلام) یک دنیا ارزش دارد؟
🔹اگر #اشکی که ما برای او میریزیم، در مسير هماهنگی #روح ما باشد، روح ما پرواز کوچکی با #روح_حسینی (عليه السلام) بکند، ذره ای از «همت او»، ذره ای از «غیرت او»، ذره ای از «حریت او»،
🔹ذره ای از «ایمان او»، ذره ای از «تقوای او»، ذره ای از «توحید او» در ما بتابد و چنين #اشکی از چشم ما جاری شود، آن اشک هرچه دلتان بخواهد #قیمت دارد. اگر گفتند به اندازه یک بال مگسش هم یک دنیا ارزش دارد باور کنید.
📕حماسه حسینی (نسخه سایت)، ج ۱، ص ۱۰۰
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
#شهید_مطهری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منظور از «برزخ» چیست؟
🔹#برزخ به معناى چيزى است كه در ميان دو شىء حايل شود، سپس اين معنا توسعه يافته و به هر امرى كه در ميان دو چيز يا دو مرحله قرار گيرد، اطلاق شده است. [۱] در «مسائل اعتقادی» منظور از #برزخ، جهانى است كه ميان «دنيا» و «عالَم آخرت» قرار دارد، يعنى هنگامى كه #روح از بدن جدا مى شود، پيش از آنكه بار ديگر در #قيامت به بدن اصلى باز گردد، در عالَمى كه ميان اين دو عالَم است و #برزخ ناميده مى شود قرار خواهد داشت.
🔹براى اثبات #عالَم_برزخ، دليل عمده ما دلائل نقلى و آيات و روايات است، هر چند اين مسئله از طرق عقلى يا حسى (از طريق تماس و ارتباط با ارواح) نيز امكان پذير است. #قرآن_مجيد گرچه بحث زيادى در مورد #برزخ ندارد و نسبتاً از كنار این مسأله، ساده گذشته است، ولى با اين حال، تعبيرات صريح و روشنى در آيات متعدد در اين زمينه دارد كه مى تواند اصول كلى مربوط به #جهان_برزخ را براى ما روشن سازد.
🔹قرآن در سوره مومنون، آيات ۹۹ و ۱۰۰، بحث در مورد #برزخ را از چگونگى وضع كفّار و ظالمان و مجرمان آغاز كرده مى فرمايد: «حَتى إذا جَاءَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ إِرجِعُونِ - لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ». ([آنها همچنان به راه نادرست خويش ادامه مى دهند] تا زمانى كه #مرگ يكى از آنان فرا رسد، در اين حال مى گويد: پرورگارا! مرا برگردانيد شايد عمل صالحى انجام دهم در آنچه ترك كردم [و گذشته تاريك خودم را جبران نمايم]).
🔹اما به زودى با جواب منفى آميخته با دليل و برهان روبرو مى شود، به او مى گويند: «كَلاّ إنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائَلُها» (چنين نيست، اين سخنى است كه او به زبان مى گويد [و اگر باز گردد همان برنامه هاى سابق را تكرار مى كند]). سپس مى افزايد: «وَ مِنْ وَرائِهِمْ بِرْزَخٌ إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ». (و پيش روى آنها #برزخى است تا روزى كه مبعوث مى شوند). آغاز اين آيه اشاره به منزلگاه اوّل يعنى منزلگاه #مرگ است، و پايان آن اشاره به منزلگاه دوّم يعنى #برزخ است.
🔹گرچه بعضى اصرار دارند كه «برزخ» را در اينجا به معناى حائلى كه در ميان انسان و درجات عالى بهشت قرار دارد تفسير كنند، ولى جمله «إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ» (تا روز رستاخيز) قرينه روشنى است بر اينكه #عالَم_برزخ مرحله اى قبل از «روز رستاخيز» و بعد از مرگ است. بعضى نيز برزخ را به معناى مانعى براى بازگشت به اين دنيا تفسير كرده اند؛ اين معنا نيز با ذيل آيه كه مى گويد اين برزخ تا روز قيامت ادامه دارد سازگار نيست. (دقت كنيد) به اين ترتيب آيه فوق، به وضوح اشاره به وجود چنين عالَمى در ميان #دنيا و #آخرت مى كند.
🔹در روايتى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم كه فرمود: «اَتَخَوَّفُ عَلَيْكُمْ فى الْبَرْزَخِ» (من از #برزخ درباره شما مى ترسم) راوى سؤال كرد: «ما الْبَرْزَخُ»؛ (برزخ چيست؟) فرمود: «أَلْقَبْرُ مُنْذُ حِينَ مَوْتِه إلى يَوْمِ القِيامَة»؛ [۲] (#برزخ، همان قبر است، از آن زمانى كه انسان مى ميرد تا روز قيامت). و در حديث ديگرى از #امام_سجاد (عليه السلام) آمده است: «إنَّ ألْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ الْنِيرانِ» (#قبر باغى از باغ هاى #بهشت يا حفره اى از حفره هاى #دوزخ است).
پی نوشتها؛
[۱] در سوره رحمان، آيه ۲۰ درباره درياى آب شيرين و شور كه در كنار هم قرار دارند مى فرمايد: «بِيْنَهُما بَرْزَخُ لا يَبْغِيانِ» (در ميان آن دو، برزخى است كه مانع از غلبه يكى بر ديگرى است).
[۲] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، قم، ۱۴۱۵ق، چ۴، ج۳، ص۵۵۴، سوره مؤمنون، آيات ۹۷ الى ۱۰۰؛ و...
📕پیام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ۹، ج۵، ص۳۵۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#برزخ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۰ نهج البلاغه درباره احوال و حوادث عالَم «قبر» چه می فرماید؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۱۹۰ «نهج البلاغه» به ذكر بخشى از حوادث تكان دهنده #مرگ و #قبر مى پردازد و مى فرمايد: «وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَايَةِ مَا تَعْلَمُونَ مِنْ ضِيقِ الْاَرْمَاسِ، وَ شِدَّةِ الْاِبْلَاسِ، وَ هَوْلِ الْمُطَّلَعِ، وَ رَوْعَاتِ الْفَزَعِ، وَ اخْتِلاَفِ الْاَضْلِاعِ، وَ اسْتِكَاكِ الْاَسْمَاعِ، وَ ظُلْمَةِ اللَّحْدِ، وَ خِيفَةِ الْوَعْدِ، وَ غَمِّ الضَّرِيحِ، وَ رَدْمِ الصَّفِيحِ».
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (و پيش از فرا رسيدن #قيامت، امورى است كه مى دانيد از جمله: تنگى قبرها، شدت غم و اندوه، ترس از #حوادث_قيامت، بيم و وحشت پىدرپى، در هم فرو رفتن استخوان ها [بر اثر فشار قبر]، كر شدن گوش ها، تاريكى لحد، ترس از وعده عذاب، غم و اندوه تنگناى گور و پوشانده شدن آن از سنگ ها [و سرانجام خفتن در زير خروارها سنگ و خاك]).
🔹با توجّه به اينكه #مرگ در نزد ما به معناى پايان همه چيز نيست و #روح بعد از آن، هوشيار مى ماند، و بسيارى از مسائل بعد از مرگ را لمس مى كند، قبرهای تنگ و تاريكى كه در مقايسه با خانه هاى وسيع و زيبا بسيار وحشت انگيز است، و نگرانى هاى مربوط به فشار قبر و وحشت از آينده، جدايى از دوستان و عزيزان و احساس تنهايى مطلق و متلاشى شدن اعضاى پيكر در زير خاك و در يك كلمه منتقل شدن از محيطى آرام و مرفه به محيطى بسيار وحشتناك، همه اينها امورى است كه فكر آن لرزه بر اندام مى اندازد و به همگان #هشدار مى دهد كه آماده براى چنين #سفر_پرخوف و خطرى بشوند.
🔹شايان توجّه است كه #امام_علی (عليه السلام) ضمن ده تعبير گويا و كوتاه و تكان دهنده، گويى همه چيز را در مقابل چشم مخاطبان در ارتباط با مسئله #مرگ و #قبر مجسم مى سازد، امورى كه همه بدون استثناء بايد در انتظار آن باشند و انديشه در آن، انسان را از #خواب_غفلت، هر چند عميق باشد بيدار مى سازد، و به اصلاح برنامه هاى زندگيش وادار مى كند.
🔹شايد به همين دليل است كه در دستورات اسلامى آمده هنگامى كه #ميّت را به سوى #قبر مى بريد، قبل از رسيدن به قبر، او را به زمين بگذاريد، اندكى صبر كنيد باز جلوتر ببريد و به زمين بگذاريد و اندكى صبر كنيد و به اين ترتيب او را براى ورود به جايگاه وحشتناكش آماده كنيد.
پی نوشت؛
[۱] علل الشرائع، ابن بابويه، كتابفروشى داورى، قم، ۱۳۸۵ش، چ اول، ج ۱، ص ۳۰۶
📕پيام امام امير المؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلامية، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۷، ص ۳۰۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مرگ #قيامت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«امام علی» (علیه السلام) چگونه ارزش فرصت «عمر» را به مردم یادآور می شود؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در آخرين بخش از خطبه ۸۳ «نهج البلاغه»، همه بندگان خدا را مخاطب ساخته و با جمله هاى كوتاه، زيبا و پرمعنا، براى از دست ندادن #فرصتها، پيش از پايان گرفتن #زندگى، هشدار مى دهد و مى فرمايد: «اَلآنَ عِبَادَ اللهِ وَ الْخِنَاقُ مُهْمَلٌ وَ الرُّوحُ مُرْسَلٌ فِي فَيْنَةِ الاِرْشَادِ وَ رَاحَةِ الاَجْسَادِ وَ بَاحَةِ الاِحْتِشَادِ وَ مَهَلِ الْبَقِيَّةِ وَ أُنُفِ الْمَشِيَّةِ وَ إِنْظَارِ التَّوْبَةِ وَ انْفِسَاحِ الْحَوْبَةِ قَبْلَ الضَّنْكِ وَ الْمَضِيقِ وَ الرَّوْعِ وَ الزُّهُوقِ وَ قَبْلَ قُدُومِ الْغَائِبِ الْمُنْتَظَرِ وَ إِخْذَةِ الْعَزِيزِ الْمُقْتَدِرِ»
🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (اى بندگان خدا! هم اكنون كه ريسمان #مرگ بر گلوى شما نيفتاده و #روح [براى بدست آوردن كمالات] آزاد است و #بدنها راحت و مى توانيد با كمك يكديگر #مشكلات را حل كنيد و هنوز #مهلتى داريد و فرصت براى تصميم گرفتن باقى است و راه #توبه و بازگشت از گناه باز است [از اين فرصت های گرانبها استفاده كنيد] پيش از آنكه در سختى، تنگنا، ترس و نابودى قرار گيريد و پيش از فرا رسيدن #مرگى كه در انتظار است و قبل از آنكه دست قدرت خداوند قوى مقتدر، شما را بگيرد [آرى پيش از همه اينها فرصت را مغتنم بدانيد و زاد و توشه سفر آخرت را از اين جهان برگيريد كه اگر اين فرصت ها از دست برود، نه راه بازگشتى وجود دارد و نه پشيمانى سودى دارد!]».
🔹آنچه #امام_علی (عليه السلام) در جمله هاى بالا فرمود، ابعاد مختلف #فرصتهايى است كه #انسان در دست دارد: «باقى بودن #عمر»، «آرامش روح»، «راحتى جسم»، «امكان كسب كمالات»، «امكان اجتماع و مشورت»، «بقاء فرصت براى تصميم گيرى»، «توانايى بر #توبه و بازگشت از #گناه».
🔹هر يك از اينها بخشى از فرصت هاى عظيم و گرانبهاى آدمى را تشكيل مى دهد كه با وجود آن، همه كار مى توان كرد و هر #خير و #سعادتى قابل اكتساب است؛ در حالى كه ممكن است يك روز ديگر همه اينها از دست برود و تمام سرمايه هاى سعادت انسان، نابود گردد و چه #غافلاند كسانى كه به اين واقعيتها توجّه ندارند و همچون گوسفندان، در اين چراگاهِ زندگى به لذّات زودگذر سرگرمند و از گرگِ اَجَل كه يكايك از اين گله مى برد، بى خبرند و آسوده مى چرند.
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، چ اول، ج ۳، ص ۴۵۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#عمر #فرصت
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
⭕️بی نیاز شدن روح از بدن
💠شهید آیت الله مرتضی مطهری (ره):
🔹#انسان در نتیجه #تقرب به خداوند - و تقرب به خداوند در نتیجه عبودیت و اخلاص و خود را فراموش کردن و تذلل در نزد پروردگار و اطاعت محض در برابر پروردگار - میرسد به این مرحله که در عین اینکه #بدنش نیازمند به #روح است، روحش از بدنش بینیاز میشود، چطور؟ ما الآن، هم #روحمان نیازمند به بدنمان است، هم #بدنمان نیازمند به روحمان. الآن اگر آن روح و قوه حیات ما نباشد، این بدن ما زنده نیست؛ اگر هم این بدن ما نباشد این روح ما در اینجا کاری از او ساخته نیست، نمیتواند کاری بکند.
🔹اما آیا همه انسانها همین جورند؟ هم بدنشان نیازمند به روح است و هم روحشان نیازمند به بدن؟ یا اینکه #انسانهایی در نتیجه #تقرب به خدا و #عبودیت_پروردگار، میرسند به این حد که لااقل #روحشان از #بدنشان بینیاز میشود. چطور بینیاز میشود؟ یعنی این قدرت را پیدا میکنند که به اصطلاح «روح» را از این «بدن» تخلیه کنند (البته در اینجا تخلیه به معنی مردن نیست)، یعنی همان #استقلال_روح را در مقابل بدن حفظ میکنند.
🔹در زمان خودمان، هستند چنین اشخاصی که قدرت دارند تخلیه کنند، یعنی #روح را از #بدن منفک کنند به طوری که خودش را مسلط بر این بدن میبیند. بدنِ خودش را میبیند که در اینجا مثلاً مشغول عبادت است و خودش در جای دیگر سیر میکند، #افقوسیعتری را دارد میبیند. شیخ شهاب الدین سهروردی، معروف به «شیخ اشراق» عبارتی دارد، میگوید ما حکیم را حکیم نمیشماریم، مگر آن وقتی که قدرت داشته باشد بر اینکه روح خودش را از بدنش خلع کند.
🔹#میرداماد میگوید ما حکیم را حکیم نمیشماریم مگر در آن مرحلهای که #خلع_بدن برایش ملکه شده باشد، یعنی هر وقت که اراده کند بتواند روح خودش را از بدنش مستقل و جدا کند. برای ما خیلی این حرفها سنگین و زیاد است. چنین چیزهایی را باور نمیکنیم؛ حق هم داریم باور نکنیم، برای اینکه ما خیلی از این مراحل پرت هستیم. ولی از آن بدبینی و باورنکردن های خودتان کمی پایین بیایید...
📕آزادی معنوی (نسخه سایت)، مرتضی مطهری، ص ۶۷
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
#شهید_مطهری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️چگونه انسان می تواند از تسلّط و «وسوسه شیطان» در امان باشد؟
🔹پاسخ این سؤال در «آیه ۲۷ سوره اعراف» آمده است. خداوند مى فرماید: «إِنّا جَعَلْنَا الشَّیاطینَ أَوْلِیاءَ لِلَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ». (ما #شیاطین را اولیاء و سرپرستان #افراد_بىایمان قرار دادیم). یعنى آنها هرگز اجازه ورود به منطقه روح و قلب افرادى که آمادگى خود را براى پذیرش آنان اعلام نداشته اند، ندارند؛ و به تعبیر دیگر گام هاى نخستین از طرف خود #انسان برداشته مى شود، و اجازه ورود به کشور تن از طرف او داده مى شود، و تنها پس از موافقت خود انسان است که #شیطان مى تواند از مرزهاى روح او بگذرد.
🔹بنابراین، کسانى که دریچه هاى #روح خود را به روى #شیاطین ببندند، آنها قدرت عبور از آن را نخواهند داشت. آیات دیگر #قرآن نیز شاهد این حقیقت است. در «آیه ۱۰۰ سوره نحل» مى خوانیم: «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُون». (#تسلط_شیطان بر آنها است که به او عشق می ورزند و او را #سرپرست خود انتخاب کرده اند و کسانى که او را #پرستش مى کنند).
🔹همچنین در «آیه ۴۲ سوره حجر» مى خوانیم: «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ». (تو بر بندگان من تسلط نخواهى داشت، مگر بر #گمراهانى که از تو پیروى مى کنند). به تعبیر دیگر: درست است که ما #شیطان و همکارانش را نمى بینیم، ولى به اصطلاح ردّ پاى آنها را مى توانیم مشاهده کنیم.
🔹هر جا #مجلس_گناه است، در هر نقطه اى #وسائل_معصیت، آماده است، در هر موقع پاى زرق و برق دنیا و #تجمل_پرستى به میان مى آید، به هنگام #طغیان_غرائز،
و در موقع برافروخته شدن آتش #خشم و غضب، حضور #شیطان قطعى است، و گویا در چنین مواردى، انسان صداى #وسوسه او را با گوش دل مى شنود و ردپاى او را با چشم خود مى بیند.
🔹در این زمینه حدیث جالبى از #امام_باقر (علیه السلام) نقل شده است که فرمود:
«هنگامى که #حضرت_نوح (علیه السلام) به قوم خود نفرین کرد (و هلاکت آنها را از خدا خواست و طوفان همه را در هم کوبید) #ابلیس نزد او آمده گفت: تو حقى بر گردن من دارى که من مى خواهم آن را تلافى کنم! نوح نبی عليه السلام (در تعجب فرو رفت) گفت: بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟! گفت:
🔹همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى، و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، بنابراین من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى به پاخیزند و من به گمراه ساختن آنها مشغول شوم. #حضرت_نوح علیه السلام [با این که حداکثر کوشش را براى هدایت قوم خود کرده بود، در عین حال ناراحت شد و] به #ابلیس گفت: حالا مى خواهى چه جبرانى بکنى؟
🔹گفت: در «سه موقع» به یاد من باش! که من نزدیک ترین فاصله را به بندگان در این سه موقع دارم: هنگامى که #خشم، تو را فرا مى گیرد به یاد من باش! هنگامى که میان دو نفر #قضاوت مى کنى به یاد من باش! و هنگامى که با #زن_بیگانهاى تنها هستى و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش»! [۱]
پی نوشت:
[۱] بحار الانوار، ج ۱۱، ص ۳۱۸؛ و جلد ۶۰، ص ۲۲۲؛ خصال صدوق، ج ۱، ص ۱۳۲، انتشارات جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق؛ درر الاخبار، ص ۱۲۲، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامى، طبع اول، ۱۴۱۹ق
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمي مکارم شيرازي، دارالکتب الإسلامیه، چ ۳۲، ج ۶، ص ۱۶۶
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#شیطان #ابلیس
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️از ديدگاه امام علی (علیه السلام) «غم و اندوه» چه آثار زیان باری دارد؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در حکمت ۱۴۳ «نهج البلاغه» تأثير غم و اندوه را در #جسم و #روح انسان بيان میدارد و ميفرمايد: «اَلْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ» (#غم و #اندوه نيمى از پيرى است). اشاره به اين كه غم و اندوه، در موارد بسیار انسان را پير میكند، هرچند انسان به حسب سن و سال پير نشده باشد، موهاى او تدريجاً سفيد شده، و قامت وى خميده و قواى بدن رو به تحليل میرود و از نظر فكرى و روحى نيز احساس پيرى میكند. منظور حضرت اين است كه انسان تا میتواند #غم و #اندوه را به خود راه ندهد و از آثار سوء آن بپرهيزد.
🔹البته انكار نمیتوان كرد اسباب غم و اندوه مختلف است و بخشى از آن قابل اجتناب نيست؛ گاه مربوط به مسائل دينى و معنوى است كه انسان به هرحال باآن دست به گريبان خواهد بود. در حديث معروفى از ابن عباس میخوانيم كه میگفت: «هيچ آيه اى شديدتر و مشكلتر از اين آيه «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ...» [۱] بر پيامبر (صلى الله عليه و آله) نازل نشد و از اين رو هنگامى كه اصحاب آنحضرت پرسيدند: اى رسول خدا! چرا به اين زودى موهاى شما سفيد شده و آثار پيرى نمايان گشته؟ فرمود: «شَيَّبَتْني هُودُ وَ الْواقِعَةُ»؛ [۲] (سوره هود و واقعه مرا پير كرد).
🔹گفته شده علت همان دستورى است كه خداوند به پيغمبرش درباره #استقامت در مقابل دشمنان سرسخت و كينه توز و بى رحم داده است. ميدانيم سوره «هود» و «واقعه» هر دو در مكه نازل شده در زمانى كه پيامبر (صلی الله علیه و آله) سخت از طرف مشركان در فشار بود و گفته اند: سوره «هود» بعد از وفات «ابوطالب» و «خديجه» نازل شد كه امواج غم و اندوه از هر سو قلب پاك پيامبر را احاطه كرده بود.
🔹امابسيارى از عوامل غم و اندوه، امورى هستند كه انسان میتواند خود را ازآن دور دارد يا نسبت به آن بى اعتنا باشد، از اين رو در حديثى آمده است كه #زيارتاهلقبور غم و اندوه را زايل میكند؛ زيرا سرچشمه بسيارى از غمها #امور_مادى است؛ هنگامى كه انسان به زيارت اهل قبور میرود و پايان كار دنيا را مى بيند كه ثروتمند و مسكين همه در يكجا خفته اند و هيچكدام جز كفنى با خود از اين دنيا نبرده اند #آرامش پيدا میكند.
🔹در طب امروز اين مسئله به روشنى ثابت شده كه سرچشمه بسيارى از بيماریهاى جسمى ناراحتی های روحى است، بيمارى هاى اعصاب، قلب، معده و غير آن در بسيارى از موارد از فشارهاى عصبى و به اصطلاح #استرسها و غم و #اندوهها ناشى میشود و درمانى جز خلاص كردن خود از غم و اندوهها ندارد، و اگر انسان عزم راسخ و اراده قوى داشته باشد میتواند خود را ازآن دور دارد. بسيارى از حكما و شعرا براى كمك كردن به انسانها براى فراموشىِ اسبابِ اينگونه غم و اندوه ها سخنان نغز و پربارى دارند.
🔹شاعر عرب ميگويد: «ما فاتَ مَضى وَ ما سَيَأْتيكَ فَأَيْنَ - قُمْ فَاغْتَنِمِ الْفُرْصَةَ بَيْنَ الْعَدَمَيْنِ». و شاعر فارسى زبان ميگويد:
«از دى كه گذشت هيچ از آن ياد مكن - فردا كه نيامدست فرياد نكن». در واقع اين دو شاعر گويا مطلب خود را از حديث #امام_صادق (عليه السلام) اخذ كرده اند، آنحضرت ميفرمايد: «در برابر #امور_دنيا صبر و شكيبايى پيشه كنيد، زيرا ساعتى بيش نيست؛ آنچه گذشته است نه دردى از آن احساس میكنى نه سرورى و آنچه نيامده است نمیدانى چيست، بنابراين #دنيا براى تو همان ساعتى است كه در آن هستى پس در برابر #اطاعت_خداوند شكيبايى پيشه كن و بر #ترك_معصيت صبر نما». [۳]
🔹در حقيقت بسيارى از افكار غم انگيز، افكار بيهودهاى است كه ما خودمان آن را براى خود فراهم ميكنيم. مثلا مى نشينيم خود را با افراد بالادست #مقايسه ميكنيم و بر محروميت خود اشك حسرت میريزيم و گاه میگوييم: اى كاش فلان فرصت را از دست نمیداديم كه اگر نداده بوديم امروز چه ثروت يا چه مقامى داشتيم. به همين دليل دستور داده شده است كه هميشه به پايينتر از خود نگاه كنيد تا #شاد و خرم باشيد و نگاه به بالاتر نكنيد تا #غمگين و اندوهگين نشويد. [۴]
🔹البته بسيار میشود كه به هنگام وقوع حوادث ما يك روى سكه را مى بينيم و نگران ميشويم، درحالى كه سوى ديگر سكه ممكن است امورى باشد كه بهترين كمك را به ما بكند. #قرآن_مجيد ميفرمايد: «فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ يَجْعَلَ اللهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا». [۵] (چه بسا چيزى #خوشايند شما نباشد، و خداوند #خير_فراوانى در آن قرار میدهد). شاعر ميگويد: «جبين گره مكن از هر بدى كه پيش آيد - كز اين نوشته تو يك روى صفحه میخوانى؛ به روى ديگر آن #نعمتى نهفته خداى - كه شكر كردنِ آن تا به حشر نتوانى». [۶]
#مآخذدرمنبعموجوداست
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، ۱۳۸۶ش، چ ۱ ج ۱۳ ص ۱۶۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#غم #اندوه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۸۹ نهج البلاغه، «ایمان» را به چند دسته تقسیم نموده است؟
🔹#امام_علی(عليه السلام) در بخش اوّل خطبه ۱۸۹ #نهج_البلاغه، با اشاره به اقسام #ايمان مى فرمايد: «فَمِنَ الْاِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ، وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِيَ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ، إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ». (بعضى از #ايمانها ثابت و استوار در دل هاست، و بعضى ديگر ناپايدار و عاريتى است در ميان قلبها و سينه ها تا سرآمدى معلوم). تقسيم #ايمان به #ثابت و مستقر و #متزلزل و ناپايدار و به بيان ديگر عاريتى، چيزى است كه در احاديث اسلامى به آن اشاره شده است.
🔹در حديثى از #امام_رضا (عليه السلام) در تفسير آيه شريفه «وَ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ». [۱] اين چنين مى فرماید: «فَالْمُسْتَقَرُّ اَلْإِيمَانُ الثَّابِتُ وَ الْمُسْتَوْدَعُ الْمُعَارُ». [۲] (#مستقرّ به معناى ايمان ثابت است و #مستودع، ايمان عاريتى است). در حديث ديگرى از امام ابوالحسن (عليه السلام) در تفسير همان آيه آمده است: «مَا كانَ مِنَ الْإِيمَانِ اَلْمُسْتَقَرِّ فَمُسْتَقَرٌّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ أَبَداً وَ مَا كَانَ مُسْتَوْدَعاً سَلَبَهُ اللهُ قَبْلَ الْمَمَاتِ». [۳] (#ايمانى كه #مستقر باشد تا ابد ادامه خواهد يافت، و اما #ايمان_عاريتى، خداوند آن را قبل از ممات مى گيرد).
🔹گرچه در تفسير آيه فوق نظرات مختلفى داده شده است، از جمله اينكه منظور از #مستقر، آنهايى هستند كه از قرارگاه رَحِم به دنيا گام نهادند و #مستودع، آنهايى هستند كه هنوز در رَحِم مادرانند، ولى مانعى ندارد كه يك آيه داراى چند تفسير باشد. به هر حال اگر انسان داراى #نفس_مطمئنّه شود و #ايمان در اعماقش نفوذ كند، ايمان او #مستقرّ است و با دگرگونى شرايط، تهديدها و تطميع ها متزلزل نمى شود؛ ولى اگر #راسخ نباشد، زوال آن در برابر زر و زور كاملا ممكن است.
🔹عوامل #تزلزل_ايمان متعدد است؛ عدم آگاهى از دلايل محكم و هواپرستى ها و ضعف نفس و آلودگى به گناهان بزرگ. هر يك از اينها امورى هستند كه ممكن است در پايان عمر، #ايمان انسان را متزلزل سازند و سرانجام آدمى #بىايمان از دنيا برود. تعبير به «عَوَارِيَ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ» كنايه از اين است كه #ايمان هنوز در #قلب و #روح آدمى نفوذ نكرده، و به همين دليل استقرار نيافته است. درست مانند انسانى كه به كنار ديوار خانه اى مى رسد و وارد آن نمى شود. به يقين چنين شخصى استقرارى ندارد.
پی نوشتها؛
[۱] قرآن کریم، سوره انعام، آيه ۹۸
[۲] قرب الإسناد، حميرى، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ ۱، ص ۳۸۲
[۳] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، قم، چ ۴، ج ۱، ص ۷۵۱
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج۷، ص۲۷۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#ایمان
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
هدایت شده از تبیین
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️امام علی (علیه السلام) چه راهکاری را برای به دست آوردن «نشاط» در انجام کارها ارائه می نماید؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در حکمت ۱۹۷ #نهج_البلاغه راه به دست آوردن #نشاط براى انجام كارهاى مهم زندگى را نشان داده و مى فرمايد: «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ كَمَا تَمَلُّ الاَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِكْمَةِ». (اين #دلها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند، براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حكمتآميز و زيبا و ظريف انتخاب كنيد). اين يك واقعيت است كه #روح و #جسم بر اثر كارهاى مختلف #خسته مى شوند، زيرا توان و نيروى انسان محدود است و اين محدوديت سبب خستگى جسم و جان مى گردد.
🔹اما خداى متعال كه #انسان را براى ادامه زندگى آفريده به وى قدرتى داده كه مى تواند جوششى از درون ايجاد كند و اين جوشش، نيرو و توان جديدى براى كارهاى مجدد به او بدهد. براى اين كه اين جوشش در زمان خستگى و ناتوانى شتاب گيرد بايد از #وسايل_تفريح استفاده كرد. تفريحات مادى و انواع ورزش ها، جسم را نيرو مى بخشد و #تفريحات_معنوى، لطيفه ها، مزاح ها، شعرهاى زيبا، داستان های نشاط آور و لطائف الحكم، خستگى روح را مى زدايد، و به انسان براى #عبادت و اطاعت پروردگار و #مديريت_كارهاى زندگى و تحقيق و كشف مطالب علمى نيرو مى دهد.
🔹از قديم معمول بوده كه در ميان ساعات درس، زنگ تفريح مى گذاشتند، براى اين كه خستگى و ملالت را از دانش آموز و دانشجو بگيرند. روايات، مزاح كردن را از آداب مستحبِ سفر دانسته البته مزاحى که به دور از #افراط و آلودگى به گناه باشد. مرحوم علامه طباطبايى بحر العلوم در اشعار فقهى خود مى گويد. «وَ أكْثِرِ الْمِزاحَ فِى السَّفَرِ إذا * لَمْ يَسْخَطِ الرَّبَ وَ لَمْ يَجْلِبْ أذَىً» (در سفرها #مزاح زياد كن، مزاحى كه سبب خشم خدا نشود و موجب آزار كسى نگردد).
🔹اين شعر برگرفته از حديثى از پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) است كه مى فرمايد: شش چيز است كه نشانه شخصيت انسان است سه چيز در حضر و سه چيز در سفر؛ سه چيز در سفر را به اين صورت بيان فرمود: «فَبَذْلُ الزّادِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ وَ الْمِزاحُ فِی غَيْرِ الْمَعاصی» [۱] (بخشيدنِ بخشى از زاد و توشه به ديگران و حُسن خُلق و #مزاح كردن به صورتى كه موجب عصيانى نشود). اين موضوع در مورد سفر تأكيد شده؛ زيرا در گذشته، سفرها غالباً آميخته با خستگى هاى جسمى و روحى بوده و اين مزاح ها مى توانست خستگى و ملالت جسمى و روحى را برطرف سازد.
🔹ناگفته پيداست كه #مزاح بايد در حد #اعتدال و خالى از افراط و بى بند و بارى و دور از اذيت و آزار ديگران و آنچه موجب خشم خداوند مى شود باشد. «طرائف» جمع «طريفة» به معناى هر چيز زيبا، دل انگيز و شگفتى آور است و «حِكَم» جمع «حكمت» به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراين «طرائف الحكم» به معناى نكته هاى لطيف و زيبا است؛ خواه علمى باشد يا ادبى، در قالب شعر باشد يا به شكل نثر، ولى مى توان آن را به قرينه روايات و به اصطلاح از باب «تنقيح مناط» به هر گونه مزاح و سخنانى نشاط انگيز هر چند جنبه علمى نداشته باشد تعميم و تسرّى داد.
🔹در حديثى مى خوانيم كه: «گاه يك مرد عرب بيابانى خدمت پيغمبر اكرم (صلى الله عليه وآله) مى رسيد و هديه اى براى آن حضرت مى آورد. سپس عرض مى كرد: اى رسول خدا؟ «أعْطِنا ثَمَنَ هَدِيَّتِنا»؛ (قيمت اين هديه را لطف كنيد) پيغمبر (صلى الله عليه و آله) با شنيدن اين سخن مى خنديد و گاه هنگامى كه غمگين مى شد مى فرمود: «ما فَعَلَ الاَعْرابِىُ لَيْتَهُ أَتَانَا» [۲] (آن مرد اعرابى كجاست؟ اى كاش! سراغ ما مى آمد). بار ديگر تأكيد مى كنيم كه نبايد براى رفع خستگى آلوده به #گناه شد، آنگونه كه در دنياى امروز معمول است كه هرگونه سرگرمى سالم و ناسالم را براى رفع خستگى مى پسندند؛ بلكه بايد #تقوا و #اعتدال را در آن رعايت كرد.
🔹اين سخن را با شعرى كه ابن ابى الحديد در شرح اين كلام حكمت آميز مولا آورده پايان مى دهيم: «أفِدْ طَبْعَكَ الْمَكْدُودَ بِالْجِدِّ راحةً * تَجَمُّ وَ عَلِّلْهُ بِشَىء مِنَ الْمَزْحِ - وَ لكِنْ إذا أعْطَيْتَهُ ذكَ فَلْيَكُنْ * بِمَقْدارِ ما يُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ». [۳] (طبع فرسوده و خسته خود را راحتى ببخش تا راحت پذيرد و به وسيله چيزى از #مزاح آن را درمان كن ولى هنگامى كه اين فرصت را به طبع خود دادى بايد به مقدار نمكى باشد كه در طعام مى ريزند [كه اگر بيش از حد باشد طعام را شور و غير قابل استفاده مى كند]).
#مآخذدرمنبعموجوداست
📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ اول، ج ۱۳، ص ۵۳۱
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#نشاط
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد