eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پیامبر (ص) حکم بغض و دشمنی نسبت امام علی (ع) را چگونه بیان فرموده اند؟ 🔹با مراجعه به روایات اهل سنّت پى مى بریم که (ص) عموم مردم را از بغض و عداوت و دشمنى با (ع) منع کرده است. اینک به ذکر برخى از روایات اشاره مى کنیم: ۱) ابو رافع مى گوید: رسول خدا (ص) (ع) را به عنوان امیر بر یمن فرستاد، با آن حضرت، شخصى از قبیله اسلم به نام عمرو بن شاس اسلمى حرکت کرد. عمرو از یمن بازگشت؛ در حالى که على (ع) را مذمّت نموده و شکایت مى کرد. رسول خدا (ص) کسى را به سوى او فرستاد و فرمود: ساکت شو اى عمرو! آیا از (ع) ظلمى در حکم یا لغزشى در تقسیم مشاهده کردى؟ او گفت: هرگز. حضرت فرمود: پس براى چه، مطلبى را مى گویى که به من رسیده است؟ او گفت: جلوى بغضم را نمى توانم بگیرم. حضرت چنان غضبناک شد که نتوانست جلوى خود را بگیرد به حدّى که غضب در چهره او نمایان شد، آن گاه فرمود: «من أبغضه فقد أبغضنی و من أبغضنی فقد أبغض الله، و من أحبّه فقد أحبّنی، و من أحبّنی فقد أحبّ الله تعالی؛ [۱] هر کس (ع) را دشمن بدارد، به طور حتم مرا دشمن داشته و هر کس مرا دشمن بدارد، به طور حتم خدا را دشمن داشته است؛ و هر کس (ع) را دوست بدارد به طور حتم مرا دوست داشته است و هر کس مرا دوست بدارد به طور حتم خدا را دوست داشته است». 🔹۲) رسول خدا (ص ) فرمود: «یا علیّ! أنت سیّد فی الدنیا، سیّد فی الآخرة، حبیبک حبیبى و حبیبی حبیب الله و عدوّک عدوّی، و عدوّی عدوّ الله، والویل لمن أبغضک بعدی؛ [۲] اى تو آقاى در دنیا و آقاى در آخرتى، دوستدار تو دوستدار من است، و دوستدار من دوستدار خداست و دشمن تو دشمن من است و دشمن من دشمن خداست و واى بر کسى که بعد از من تو را دشمن بدارد». ۳) و نیز فرمود: «یا علیّ! طوبى لمن أحبّک و صدق فیک و ویل لمن أبغضک و کذب فیک؛ [۳] اى ! خوشا به حال کسى که تو را دوست داشته و در مورد تو راست بگوید. و واى بر کسى که تو را دشمن داشته و در مورد تو دروغ بگوید». 🔹۴) همچنین به سند صحیح از (ص) نقل شده که بعد از حدیث غدیر و ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین امام علی (ع) فرمود: «اللّهمّ وال من والاه، و عاد من عاداه ...؛ [۴] بار خدایا! دوست بدار هر کس که (ع) را دوست بدارد و دشمن بدار هر کس که على (ع) را دشمن دارد...». ۵) و نیز فرمود: «عادى الله من عادى علیّاً؛ [۵] خدا دشمن بدارد کسى را که را دشمن بدارد». ۶) ابن عساکر از محمّد بن منصور نقل کرده که گفت: ما نزد احمد بن حنبل بودیم که شخصى به او گفت: اى اباعبدالله! چه مى گویى درباره حدیثى که روایت مى شود که (ع) فرمود: من تقسیم کننده آتشم؟ او گفت: چه چیز باعث شده که این حدیث را انکار مى کنید؟ آیا براى ما روایت نشده که پیامبر (ص) خطاب به (ع) فرمود: «لا یحبّک إلاّ مؤمن و لا یبغضک إلاّ منافق؛ دوست ندارد تو را مگر مؤمن و دشمن ندارد تو را مگر منافق»؛ ما گفتیم: آرى. احمد گفت: پس مؤمن کجاست؟ گفتند: در بهشت. گفت: و منافق کجاست؟ گفتند: در آتش. احمد گفت: پس (ع) تقسیم کننده آتش است. [۶] پی نوشت‌ها؛ [۱] مجمع‌الزوائد، ج۹، ص۱۷۴، ح۱۴۷۳۷ [۲] مستدرک‌حاکم، ج۳، ص۱۳۸، ح۴۶۴۰ [۳] همان، ج۳، ص۱۳۵، ح۴۶۵۷ [۴] همان، ج ۳، ص ۱۱۸، ح ۴۵۷۶ [۵] کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۱، ح۳۲۸۹۹ [۶] تاریخ دمشق، ج ۴۲، ص ۳۰۱، ح ۸۸۳۲ 📕سلفی گری و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد جمکران، چ پنجم، ص ۱۴۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امامت امیرالمومنین علیه السلام 🔹در مورد (ع) و معرّفی شخصیّت این بزرگوار، یک مرحله، مرحله‌ آن بزرگوار است؛ امامت نه به معنای ریاست دین و دنیا و این حرف هایی که ما در باب امامت می زنیم؛ اینها مورد نظر نیست؛ بلکه آن امامتی که خدای متعال به حضرت ابراهیم (ع) فرمود: اِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ ‌اِمامًا. خب این چه زمانی به ابراهیم (ع) گفته شده است؟ این بدون شک در زمان سالخوردگی حضرت ابراهیم (ع) است؛ چون حضرت در پاسخ پروردگار عرض میکند: وَ مِن ذُرِّیَّتی؛ پیدا است ذرّیّه داشته؛ و ذرّیّه‌ حضرت ابراهیم مال پیرمردی او است. اَّلحَمدُلله الَّذی وَهَبَ لی عَلَی الکِبَرِ اِسمٰعیلَ وَ اِسحٰق. 🔹حضرت در دوران جوانی و میانسالی و حتّی اوایل کهنسالی هم فرزندی نداشتند؛ فرزند مال اواخر کار است. پس این مربوط است به اواخر دوران زندگی حضرت ابراهیم (ع)؛ در حالی که ابراهیم (ع) ده‌ها سال قبل از آن، پیغمبر بود و پیغمبرها رئیس دین و دنیایند؛ در این شکّی نیست، امّا این امامت را بعد خدای متعال داد. پس این امامت یک مرحله‌ دیگری است، یک چیز بالاتری است، یک امر معنوی است. مسئله‌ با این ترازوهای عرفیِ ما قابل اندازه‌ گیری و توزین نیست؛ این همانی است که امام صادق (ع) [در تبیین آن] در منیٰ در حضور جمعیّت‌های مردم فریاد کشید: اِنَّ رَسولَ اللهِ کانَ الاِمام؛ ، بود؛ امام به آن معنا [مدّ نظر است]. بیانات مقام معظم رهبری ۱۴۰۰/۲/۱۲ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
⭕️برترین عید اسلام 💠عید غدیر، عید ولایت است 🔹به‌ حسب ظاهر [آیا] می‌شود انسان بگوید [عید غدیر] عیدی است که در عیدیت بالاتر از همۀ این اعیاد باشد؟ چطور می‌شود که بالاتر از همه این اعیاد باشد؟ با اینکه آن‌ها عید اسلامی‌اند، این عید تشیع است، عید وصایت است، عید ولایت است. چطور این بالاتر شد؟ به اعتبار آن‌که «چون که صد آمد، نود هم پیش ماست». به اعتبار این‌ که کسی که قائل به ولایت است، قائل به اسلام است و لاعکس. کسی که این روز را عید بداند، آن سه‌ تا (عید قربان، فطر و روز جمعه) را هم عید می‌داند، لاعکس. … و [از طرفی] خاص بالاتر از عام است. منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️کدام یک از آیات قرآن به «آيه حكمت» معروف است و در شأن چه كسی نازل شده است؟ 🔹در آيه ۲۶۹ سوره «بقره» مى خوانيم: «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً؛ خداوند و را به هركس بخواهد [و شايسته باشد] مى دهد و به هر كس دانش داده شود خير فراوانى داده شده است». حاكم حسكانى در «شواهد التنزيل» از ربيع بن خيثم نقل مى كند كه نام (عليه السلام) را نزد او بردند، گفت: «لَمْ اَرِهِم يَجِدُونَ عَلَيْهِ فى حُكْمِهِ وَ اللهُ تَعالى يَقُول وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كَثيراَ؛ نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد و خداوند متعال مى گويد كسى كه دانشى به او داده شده است خير فراوانى به او داده شده است». [۱] 🔹در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى كند كه (ص) فرمود: «مَن اَرادَ اَن يَنْظُرَ اِلى اِبْراهِيْمَ فى حِلْمِهِ وَ اِلى نُوْحِ فى حِكْمَتِهِ وَ اِلى يُوسُفَ فى اِجْتِماعِهِ فَلْيَنْظُر اِلى عَلىِّ بْنِ اَبى طالِب؛ كسى كه مى خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در حكمتش، و به يوسف در مردم داريش بنگرد؛ نگاه به (ع) كند». [۲] 🔹و در جاى ديگر از ابى العمراء نقل مى كند كه: ما نزد پيامبر (ص) بوديم، (ع) به سوى ما آمد، رسول خدا (ص) فرمود: «مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَنْظُرَ اِلى آدَمَ فى عِلْمِهِ وَ نُوح فى فَهْمِهِ وَ اِبْراهيمَ فى خُلَّتِهِ فَلْيَنْظُر اِلى عَلِىِّ بْن اَبيطالب؛ كسى كه خشنود مى شود كه به آدم (ع) در علمش نگاه كند و به نوح (ع) در فهمش و به ابراهيم در مقام خليل اللّهی اش پس نگاه به (ع) كند [كه همه اين صفات در او جمع است]». [۳] و نيز از عبدالله بن عباس نقل مى كند كه نزد رسول خدا (ص) بودم، درباره (ع) از او سؤال شد فرمود: «قُسِّمتِ الْحِكْمَةُ عَشَرَةِ اَجْزاءَ فَاُعْطِىَ عَلى تِسْعَةُ اَجْزاءَ وَ اُعْطِىَ النّاسُ جُزْءً واحِداً؛ و به ده قسمت تقسيم شده، نه قسمت آن به (ع) داده شده و يك قسمت آن به همه مردم». [۴] 🔹اين تعبيرات به خوبى نشان مى دهد كه در امت اسلامى بعد از (ص) كسى در علم‌ و دانش و حكمت، به پاى (ع) نمى رسد، و از آنجا كه مهم‌ترين ركن امامت، علم و حكمت است، لايق ترين فرد براى و بعد از پيامبر گرامى اسلام (ص) او بوده است. در صحيح ترمذى نيز آمده است كه پيامبر اكرم (ص) فرمود: «اَنَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها؛ من خانه دانشم و (ع) درب آن خانه است». [۵] مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه اى شود بايد از در وارد گردد، همانگونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است: «وَ أتُوا الْبُيُوتَ مِنْ اَبْوابِها؛ و از در خانه ها وارد شويد». [بقره، ۱۸۹] بنابراين هر كس مى خواهد به خزائن علم و دانش پيامبر اسلام (ص) راه يابد، بايد از (ع) آغاز كند و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. پی نوشت‌ها؛ [۱] شواهد التنزيل لقواعد التفضيل، حسكانى، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامى، چ اول، ج ‏۱، ص ۱۳۸، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۵۰ [۲] همان، ص ۱۳۷، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۴۷ [۳] همان، ص ۱۰۰، [سوره بقره، آيه ۳۱]، ح ۱۱۶ [۴] همان، ص ۱۳۵، [سوره بقره، آيه ۲۶۹]، ح ۱۴۶ [۵] الجامع الصحيح سنن الترمذي، محمد بن عيسى أبو عيسى الترمذی السلمی، دار إحياء التراث العربی، بی تا، ج ۵، ص ۶۳۷، كتاب المناقب، باب مناقب على بن ابيطالب، ح ۳۷۲۳ 📕پیام قرآن، مکارم شیرازی، ناصر، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، چ ششم، ج ۹، ص ۲۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️امام‌ علی عليه السلام:  🔸التَّدبيرُ قَبلَ العَمَلِ يُؤمِنُكَ مِنَ النَّدَمِ؛ 🔹 پيش از عمل، تو را از در امان مى دارد. 📕عيون أخبار الرّضا (ع)، ج ۲، ص ۵۴ @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش سوم و پایانی) 🔸اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت محيط است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ زيربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار مى شود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً ، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پا برجا است! 🔹در آيه ۶ سوره تحریم، خداوند مؤمنان را مخاطب ساخته و مى گويد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوْا اَنْفُسَكُمْ وَ اَهْليكُمْ ناراً وَقُوْدُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ». (اى كسانى كه ايمان آورده ايد، و خويش را از آتشى كه آتش افروزه و هيزمش انسانها و سنگهاست، بركنار داريد!)؛ اين آيه، به دنبال آياتى است كه در آغاز سوره تحريم آمده و به همسران پيامبر (صلی الله علیه و آله) هشدار مى دهد كه دقيقاً مراقب اعمال خويش باشند؛ سپس مطلب را به صورت يك حكم عام مطرح نموده و همه مؤمنان را مخاطب ساخته است. 🔹بديهى است، منظور از آتش در اينجا همان است، و دور داشتن از آن، جز از طريق و كه موجب و اقبال بر طاعات و و پرهيزگارى گردد، نخواهد بود؛ و به اين ترتيب اين آيه هم وظيفه را نسبت به خانواده تحت سرپرستى خود روشن مى سازد، و هم و تربيت را در تقوا و . اين برنامه اى است كه بايد از نخستين سنگ زير بناى خانواده يعنى از ، سپس نخستين لحظه آغاز گردد و در تمام مراحل با برنامه ريزى صحيح و با نهايت دقّت تعقيب شود. 🔹در حديثى مى خوانيم هنگامى كه آيه فوق نازل شد، يكى از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال كرد: چگونه خود را از حفظ كنيم؟ فرمود:  «تَـأْمُـرُهُـمْ بِما اَمَرَ اللهُ وَ تَـنْهاهُمُ عَمّا نَـهاهُمْ اللهُ اِنْ اَطاعُوكَ كُنْتَ قَدْ وَقَيتَهُمْ، وَ اِنْ عَصَوْكَ كُنْتَ قَـدْ قَضَـيْتَ ما عَلَـيْكَ» [۱] (آنها را و كن، اگر از تو پذيرا شوند، آنها را از آتش دوزخ حفظ كرده اى و اگر نپذيرند، وظيفه خود را انجام داده اى!). 🔹اين نكته نيز روشن است كه يكى از ابزار كار براى دور داشتن خانواده از آتش دوزخ است؛ و براى تكميل اين هدف بايد از هر وسيله استفاده كرد و از تمام جنبه هاى عملى، روانى و قولى كمك گرفت؛ حتّى بعيد نيست آيه، شامل مسائل مربوط به نيز بشود؛ مثلاً، به هنگام انعقاد نطفه غذاى حلال خورده باشد، و به ياد خدا باشد تا جنين در حال انعقاد نطفه از وراثت مثبتى برخوردار گردد، چرا كه دور نگه داشتن از آتش، همه آنها را شامل مى شود. 🔹همچنین در آیه ۲۸ سوره مریم، اشاره به داستان (سلام الله علیها) و تولّد (عليه السلام) بدون پدر مى كند و مى فرمايد هنگامى كه مريم نوزاد خود حضرت مسيح (عليه السلام) را با خود به نزد بستگان و اقوام خويش آورد، آنها از روى تعجّب گفتند تو كار عجيب و بدى انجام دادى؛ «يا اُخْتَ هارُونَ ما كانَ اَبُوكِ امْرَأَ سَوْء وَ ما كانَتْ اُمُكِ بَغِيّاً». (اى خواهر هارون! پدر تو آدم بدى نبود، مادرت نيز هرگز آلودگى به اعمال خلاف نداشت (پس تو چرا بدون همسر صاحب فرزند شدى)!). 🔹اين تعبير (مخصوصاً با توجّه به اين كه قرآن آن را نقل كرده است و عملاً به آن صحّه نهاده) نشان مى دهد كه تأثير از سوى پدر و مادر و همچنين در اخلاق انسانها از مسائلى بوده كه همه مردم آن را به تجربه دريافته بودند و اگر چيزى بر خلاف آن مى ديدند تعجّب مى كردند. از مجموع آيات بالا به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه و از عوامل مؤثّر و مهم در چه در جنبه هاى مثبت و چه در جنبه هاى منفى مى باشد. پی نوشت؛ [۱] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، چ چهارم، ج ۵، ص ۳۷۲، [سورة التحريم، آيات ۶ الى ۱۲] 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️حضور مردم، ضامن بقای کشور و اسلام 🔹سرتاسر ایران است که همان طور که در ، حاضر در بودند و با حضور خودشان کردند این را و را، الآن هم در سرتاسر کشور همه حضور دارند در صحنه. بیانات‌ حضرت‌ امام ۶۰/۰۱/۲۲ منبع: سایت جامع امام خمینی (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«میزان» یا همان ترازوى سنجش اعمال در قيامت چگونه است؟ 🔹آنها كه آن جهان را هم چون ترازوهاى اين دنيا پنداشته اند، مجبور شده اند كه براى اعمال انسان ها در آنجا نوعى سنگينى و وزن قائل شوند تا با آن ترازوها قابل توزين باشد؛ ولى قرائن نشان مى دهد كه منظور از ، «وسيله سنجش» به معنى عام آن است؛ زيرا مى دانيم هر چيزى مناسب خود را دارد. وسيله سنجش حرارت را «ميزان الحراره» يا «دماسنج» مى گويند و از جمله وسيله های هواشناسی را «ميزان الهواء» يا «هواسنج». 🔹بنابراين منظور از «ميزان هاى سنجش اعمال»، كسانى هستند كه و را با اعمال آنها مى سنجند، چنانكه مرحوم علامه مجلسى از شيخ مفيد نقل مى كند كه در روايت آمده: «إنّ اَميرَالْمؤمِنينَ وَ الأئمّةَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ (عليهم السلام) هُمُ الْمَوازِينُ» [۱] ( و از فرزندان او (عليهم السلام) هستند). 🔹در «اصول كافى» و «معانى الاخبار» نيز از (عليه السلام) نقل شده كه شخصى از معنى آيه: «وَ نَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ» [انبیاء، ۴۷] (ما را در روز نصب مى كنيم»؛ سؤال كرد، فرمود: «هُمُ الْاَنْبِياءُ وَ الاُوْصِياءُ»؛ [۲] (ميزان های سنجش، همان و هستند!). 🔹در يكى از زيارات مطلقه امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام) مى خوانيم:  «اَلسَّلامُ عَلَى مِيزَانِ الأَعْمَالِ» [۳] (سلام بر !). در واقع اين شخصيت هاى بزرگ و نمونه، مقياس هاى ، و اعمال هر كس به آن اندازه اى كه به آنها شباهت دارد است، و آنچه به آنها شباهت ندارد بی وزن يا كم وزن است؛ حتى در اين جهان نيز مقياس سنجش اند، ولى در جهان ديگر اين مسأله به مرحله ظهور و بروز مى رسد. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۷، ص ۲۵۲ [۲] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۱، ص ۴۱۹ [۳] مرحوم محدث قمى در كليات مفاتيح الجنان‏، قمى، شیخ عباس‏، اسوه‏، قم، بی تا، ص ۳۴۶ اين زيارت را به عنوان زيارت اول از زيارات مطلقه آورده است. 📚پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلامية‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۲۴؛ و کتاب ۱۸۰ پرسش و پاسخ‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: حسينى، سيد حسين، دارالكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، ‏چ ۴، ‏ص ۳۷۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
تبیین
⭕️تحلیل زمانه و عصر امام موسی بن جعفر (ع) 🔹این مقطع سی‌وپنج ساله (از ۱۴۸ تا ۱۸۳ هجری) یعنی دوران امامت حضرت ابی‌الحسن (علیهما السّلام) یکی از مهمترین مقاطع زندگینامه‌ی ائمه (علیهم‌ السّلام) است. دو تن مقتدرترین سلاطین بنی عباس - منصور و هارون - و دو تن از جبّارترین آنان - مهدی و هادی - در آن حکومت می‌کردند. 🔹بسی از قیامها و شورشها و شورشگرها در خراسان، در افریقیه، در جزیره‌ی موصل، در دیلمان و جرجان، در شام، در نصیبین، در مصر، در آذربایجان و ارمنستان و در اقطاری دیگر، سرکوب و منقاد گردیده و در ناحیه‌ی شرق و غرب و شمال قلمرو وسیع اسلامی، فتوحات تازه و غنایم و اموال وافر، بر قدرت و استحکام تخت عباسیان افزوده بود. 🔹جریان های فکری و عقیدتی در این دوران، برخی به اوج رسیده و برخی زاده شده و فضای ذهنی را از تعارضات، انباشته و حربه‌ای در دست قدرتمداران و آفتی در هوشیاری اسلامی و سیاسی مردم گشته و میدان را بر عَلَم‌دارانِ صحنه‌ی معارف اصیل اسلامی و صاحبان دعوت علوی، تنگ و دشوار ساخته بود. 🔹شعر و هنر، فقه و حدیث و حتّی زهد و ورع، در خدمت ارباب قدرت درآمده و مکمل ابزار زر و زور آنان گشته بود. در این دوران، دیگر نه مانند اواخر دوران بنی‌امیه و نه همچون ده‌ساله‌ی اول دوران بنی‌عباس و نه شبیه دوران پس از مرگ هارون که در هر یک، حکومت مسلط وقت، به نحوی تهدید می‌شد، تهدیدی جدی دستگاه خلافت را نمی‌لرزاند و خلیفه را از جریان عمیق و مستمر دعوت اهل بیت (علیهم‌ السّلام) غافل نمی‌ ساخت. 🔹در این دوران، تنها چیزی که می‌ توانست مبارزه و حرکت فکری و سیاسی اهل بیت (علیهم‌ السّلام) و یاران صدیق آنان را مجال رشد و استمرار بخشد، تلاش خستگی‌ ناپذیر و جهاد خطیر آن بزرگواران بود و توسل به شیوه‌ی الهی «تقیه». و بدین ترتیب است که عظمت حیرت‌آور و دهشت‌ انگیز جهاد حضرت (علیه‌ و علی‌ ابائه‌ التحیّة والسّلام) آشکار می‌گردد. بیانات مقام معظم رهبری ۶۸/۰۷/۲۶ منبع: وبسایت‌دفترحفظ‌و‌نشرآثارمعظم‌له @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت «امام موسی کاظم (ع)» چیست؟ (بخش اول) 🔸با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت (علیه السلام) مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم: 1⃣محمد بن ادریس شافعى:  وى مى گوید: «قبر موسى بن جعفر التریّاق المجرّب؛ [۱] قبر موسى بن جعفر (ع) اکسیر تجربه شده اى است). این کلام اشاره به اجابت دعا در کنار قبر حضرت دارد. 2⃣حسن بن ابراهیم، ابوعلى خلال، شیخ حنابله (از علماى قرن سوّم ه.ق): «ما همّنى امر فقصدت قبر موسى بن جعفر فتوسّلت به الاّ سهّل الله تعالى لى ما أحبّ؛ [۲] هیچ امرى بر من دشوار نشد جز آن که قصد قبر (ع) را مى نمودم و به او توسل مى کردم و خداوند متعال آنچه دوست داشتم را براى من تسهیل مى نمود». 3⃣محمّد بن ادریس بن منذر، ابوحاتم رازى (ت: ۲۷۷ ه.ق): او درباره (علیه السلام) مى نویسد: «ثقة صدوق، امام من ائمة المسلمین؛ [۳] او ثقه، صدوق، و امامى از امامان مسلمین است». 4⃣عبدالکریم بن محمّد سمعانى (ت: ۵۶۲ق):  «هو موسى بن جعفر بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... و مشهده ببغداد مشهور یزار... زرته غیر مرّة مع ابنه محمّد بن الرضا على بن موسى؛ [۴] بن محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب... مرقد او در بغداد مشهور و محلّ زیارت است... من قبر او و قبر فرزندش محمّد پسر على بن موسى (الرضا) را چندین بار زیارت کردم». 5⃣ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزى (ت: ۵۹۷ ه.ق): «کان یدعى العبد الصالح لأجل عبادته واجتهاده و قیامه باللیل و کان کریماً حلیماً، اذا بلغه عن رجل یؤذیه بعث إلیه بمال...؛ [۵] او را به جهت عبادت و کوشش فراوان و قیام در شب، عبد صالح مى خوانند. او مردى کریم و حلیم بود. هر گاه از کسى به او اذیتى مى رسید مالى براى او مى فرستاد...». 6⃣ابن اثیر جزرى (ت: ۶۳۰‌ ه.ق): «و کان یلقّب بالکاظم لأنّه کان یحسن إلى من یسىء إلیه، کان هذا عادته ابداً؛ [۶] او را لقب داده اند؛ زیرا به هر کس که او را اذیت مى کرد احسان مى نمود و این عادت همیشگى او بود». 7⃣محمّد بن طلحه شافعى (ت: ۶۵۲ ه.ق): «او امامى بزرگ مقدار، عظیم الشأن، مجتهدى بزرگ، کوشا در اجتهاد، مشهور به عبادت، مواظب بر طاعات و مشهور به کرامات بود. شب را تا به صبح به سجده و قیام بیتوته مى نمود، و روز را به صدقه و روزه ختم مى کرد. و به جهت کثرت بردبارى و گذشتش از متجاوزان، او را «کاظم» نامیدند. او انسان بدکار را به احسان خود پاسخ مى داد. و با انسان جنایتکار با عفو برخورد مى کرد. و به جهت کثرت عبادتش، او را عبد صالح نامیدند. و در عراق معروف به باب الحوائج الى الله است؛ زیرا حوائج متوسلین به خدا، به وسیله او برآورده مى شود. کرامت او عقل ها را متحیّر مى کند، و براى او نزد خداوند قدم صدقى است که زائل نشده و زائل نخواهد شد...  و اما مناقب او بسیار است، و اگر چیزى به جز عنایت الهى نسبت به او نباشد، همین منقبت او را بس است...». آن گاه برخى از مناقب آن حضرت را بازگو کرده است. [۷] 8⃣شمس الدین محمّد بن احمد بن عثمان ذهبى (ت: ۷۴۸ ه.ق): «او مردى صالح، عالم، عابد، بخشنده، بردبار و بزرگوار بود». [۸] و در جایى دیگر مى گوید: «او مردى صالح، عالم، عابد و الهى... بود». [۹] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] تحفة العالم، ج ۲، ص ۲۲ [۲] تاریخ بغداد، خطیب بغدادى، ج ۱، ص ۱۲۰، به نقل از او؛ المنتظم ج ۹، ص ۸۹ [۳] الجرح و التعدیل، ج ۸، ص ۱۳۸ [۴] انساب السمعانى، ج ۵، ص ۴۰۵ [۵] صفة الصفوة، ج ۲، ص ۱۸۴، ترجمه رقم ۱۹۱ [۶] الکامل فى التاریخ، ج ۶، ص ۱۴ [۷] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۲۰ [۸] العبر، ج ۱، ص ۲۲۲ [۹] تاریخ الاسلام، حوادث وفیات ۱۹۰ - ۱۸۱ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۱۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️دستورالعمل شفای بیماران 🔸حضرت آیت‌ الله بهجت (قدس‌ سره) برای شفای بیماران دستورالعمل ذیل را تأکید می‌فرمودند: 🔹مریض پس از نماز صبح دو رکعت نماز حاجت بخواند و پس از آن سه مرتبه بگوید: «اللَّهُمَ اشْفِنِي بِشِفَائِكَ، وَ دٰاوِنِی بِدَوَائِكَ، وَ عَافِنِی [بِعَافِیَتِكَ] مِنْ بَلَائِكَ، فَإِنِّی عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ». (خدایا، مرا به شفای خود شفا ده و به دوای خود دوا ده و از بلایت عافیتم بخش؛ چرا که من بندۀ تو و فرزند بندۀ توام). پس از آن یک بار بگوید:  «بِحُرْمَةِ الإمامِ الکاظِم علیه‌ السلام». 📕بهجت‌الدعا، ص٣۴٩ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن کریم حقیقت «امامت» را چگونه تبیین مى کند؟ (بخش اول) 🔸با مراجعه به پى مى بریم که براى معناى جامع و کاملى است که مرجعیت دینى و سیاسى از شئونات آن به حساب مى آید، در اینجا به برخى از آیات اشاره مى کنیم: 1⃣امامت عهد الهى است 🔹خداوند می فرماید: «وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمات فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمِینَ» [بقره، ۱۲۴] (و به یاد آر هنگامى که خداوند ابراهیم را به امورى چند کرد و او همه را به جاى آورد، و خداوند به او گفت: من تو را به برگزیدم. ابراهیم عرض کرد: این پیشوایى را به فرزندان من نیز عطا خواهى کرد؟ فرمود: عهد من هرگز به ستمکاران نخواهد رسید). 2⃣جعل امامت به امر خداوند است 🔹از استفاده مى شود که به امر خداست، و آن را براى هر کس که قابل بداند قرار می‌دهد و این به جهت عظمت مقام و  است. در آیه فوق خداوند میفرماید: «إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِمام» (من تو را به برگزیدم). و بدین ترتیب جعل را به خود نسبت مى دهد. 🔹 از زبان (عليه السلام) نقل کرده که فرمود: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی - وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی - وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی - یَفْقَهُوا قَوْلِی - وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی - هارُونَ أَخِی...» [طه ۲۵-۳۰]؛ ( عرض کرد: پروردگارا! پس شرح صدرم عطا فرما و کار مرا آسان گردان و عقده زبانم را بگشا تا مردم سخنم را فهم کنند. و از اهل بیت من یکى را وزیر و معاون من قرار ده، برادرم هارون را...). 🔹و نیز خداوند می فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُو» (آنان را به جهت آن که صبر پیشه کردند قرار دادیم تا خلق را به امر ما هدایت کنند). از مجموعه این آیات و آیات دیگر استفاده مى شود که براى ، معناى خاصى ـ غیر از آنچه اهل سنّت مى گویند ـ وجود دارد. 3⃣اطاعت مطلق براى امام به جهت ولایت کلیه الهى 🔹خداوند می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الاَْمْرِ مِنْکُمْ» [نساء، ۵۹] (اى اهل ایمان! از خدا و رسول و  از میان خود اطاعت کنید). فخر رازى در ذیل آیه فوق مى گوید: «صاحبان امر غیر از کسانى دیگر نمى توانند باشند؛ زیرا امر به از غیر معصوم محال است». [۱] ... پی نوشت؛ [۱] تفسیر فخر رازى، ذیل آیه ۵۹ سوره نساء. 📕امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد جمکران، چ دوم، ج۱، ص۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️قرآن کریم حقیقت «امامت» را چگونه تبیین مى کند؟ (دوم و پایانی) 🔸با مراجعه به پى مى بریم که براى معناى جامع و کاملى است که مرجعیت دینى و سیاسى از شئونات آن به حساب مى آید، در اینجا به برخى از آیات اشاره مى کنیم: 4⃣امامت، روح تمام دستورات اسلام 🔹خداوند متعال میفرماید: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَاللهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ» [مائده، ۶۷] (اى پیامبر! آنچه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان که اگر نرسانى تبلیغ رسالت و اداى وظیفه نکرده اى و خداوند تو را از آزار مردم نگه خواهد داشت). 🔹به اتفاق علماى و طبق نظر جماعت کثیرى از دانشمندان اهل تسنن، این آیه در ، در شأن امیرالمؤمنین (عليه السلام) نازل شد و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بعد از نزول آیه، ولایت امیرالمؤمنین را به مردم ابلاغ نمود. از عبارت «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» استفاده میشود که قرآن معناى خاصى از را در نظر دارد، و این معنا غیر از آن است که اهل سنّت به آن معتقدند. 🔹 قائل است که از و روح تمام دستورات شریعت است. این چه معنایى براى امامت است و این چیست که اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را براى مردم نکند گویا هیچ کارى را انجام نداده است؟ آیا غیر از ابلاغ ولایت (عليه السلام) است؟ 5⃣هدایت موجودات توسط امام 🔹خداوند می‌فرماید: «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ» [سجده، ۲۴] (و از آنان و پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) مى کردند، چون نمودند و به آیات ما یقین داشتند). و نیز می‌فرماید: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ نافِلَةً وَکُلاّ جَعَلْنا صالِحِینَ - وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَیْنا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ...» [انبیاء، ۷۲-۷۳] (و اسحاق و علاوه بر او یعقوب را به وى بخشیدیم و همه آنان را مردانى صالح قرار دادیم. 🔹و آنان را قرار دادیم که به فرمان ما (مردم را) هدایت مى کنند و به آنها انجام کارهاى نیک را وحى کردیم...). در این آیه خداوند متعال براى تعدادى از انبیا بعد از و صبر پیشه کردن هنگام بلاها، و هدایت را عنایت کرده است. این امامت و هدایت به طور حتم، و  و تکوینى است نه تشریعى؛ زیرا قبل از رسیدن به مقام امامت، داراى مقام هدایت و امامت تشریعى به جهت نبوّت بوده اند. 📕امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد جمکران، چ دوم، ج۱، ص۳۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️گفتار علماء و بزرگان اهل سنت درباره شخصیت «امام موسی کاظم (ع)» چیست؟ (بخش دوم و پایانی) 🔸با مراجعه به کلمات اهل سنت در طول تاریخ پى مى بریم که حضرت (علیه السلام) مورد توجه خاص و احترام ویژه آنان بوده است. در اینجا به نقل برخى از این کلمات مى پردازیم: 9⃣یافعى یمنى مکّى (ت: ۷۶۸ ه.ق): «و فیها توفّى السید ابوالحسن موسى الکاظم ولد جعفر الصادق کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً کبیر القدر... و کان یدعى بالعبد الصالح من عبادته واجتهاده، و کان سخیاً کریماً. کان یبلغه عن الرجل انّه یؤذیه فبعث إلیه بصرّة فیها الف دینار...؛ [۱] در سال ۱۸۳ آقاى ما ابوالحسن موسى (بن جعفر) کاظم فرزند جعفر صادق وفات یافت. او مردى صالح، عابد، بخشنده، بردبار و بزرگوار بود... او را به جهت عبادت و کوشش فراوانش «عبد صالح» نامیدند. مردى سخى و کریم بود. هر گاه به او خبر مى دادند که شخصى شما را اذیت مى کند، حضرت کیسه اى با هزار دینار براى او مى فرستاد...». 🔟ابوالفداء، اسماعیل بن کثیر دمشقى (ت: ۷۷۴ ه.ق): «وکان کثیر العبادة والمروءة، اذا بلغه عن احد انّه یؤذیه ارسل إلیه بالذهب والتحف؛ [۲] او مردى کثیر العبادة و بامروّت و مردانگى بود. هر گاه به او خبر مى رسید که کسى قصد اذیت شما را دارد براى او طلا و هدایا مى فرستاد...». 1⃣1⃣ابن حجر عسقلانى (ت: ۸۵۲ ه.ق): او از یحیى بن حسن بن جعفر نسّابه نقل کرده که گفت: «کان موسى بن جعفر یدعى بالعبد الصالح من عبادته واجتهاده... ومناقبه کثیرة؛ [۳] موسى بن جعفر را به جهت عبادت و کوشش بسیارش «عبد صالح» نامیدند... و مناقب او بسیار است». 2⃣1⃣جمال الدین یوسف بن تغرى اتابکى (ت: ۸۷۴ ه.ق): «در سال ۱۸۳ ه.ق موساى کاظم فرزند جعفر صادق... وفات یافت. او به جهت عبادتش معروف به «عبد صالح» و به جهت حلمش معروف به «کاظم» بود... او سیدى عالم، فاضل، باارزش، بخشنده، مورد ستایش و مستجاب الدعوه بود». [۴] 3⃣1⃣ابن حجر هیتمى (ت: ۹۷۴ ه.ق): «موسى الکاظم و هو وارثه علماً و معرفة و کمالا و فضلا. سمّى الکاظم لکثرة تجاوزه و حلمه. و کان معروفاً عند اهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله. و کان اعبد اهل زمانه واعلمهم واسخاهم...؛ [۵] موسى کاظم؛ او وارث جعفر صادق در علم و معرفت و کمال و فضل بود. به جهت کثرت حلمش او را «کاظم» نامیدند. او در عراق به «باب قضاء الحوائج عند الله» معروف است. او عابدترین و عالم ترین و سخاوتمندترین اهل زمان خود بود...». 4⃣1⃣شیخ‌محمّد‌بن‌على‌صبّان (ت: ۱۲۰۶ ه.ق): «امّا موسى الکاظم فکان معروفاً عند اهل العراق بباب قضاء الحوائج عند الله، و کان من اعبد اهل زمانه و من اکابر العلماء الأسخیاء... و لقّب بالکاظم لکثرة تجاوزه وحلمه؛ [۶] امّا موسى کاظم؛ او نزد اهل عراق معروف به باب قضاء الحوائج عند الله بود. او عابدترین اهل زمان خود و از بزرگان علماى با سخاوت بود... و به جهت کثرت بردبارى اش او را «کاظم» لقب داده اند». 5⃣1⃣ابن تیمیه حرّانى (ت: ۷۲۸ ه.ق):  «موسى بن جعفر مشهور بالعبادة والنسک»؛ (موسى بن جعفر مشهور به عبادت و عمل صالح بود). او همچنین مى گوید: «و امّا من بعد جعفر، فموسى بن جعفر. قال فیه ابوحاتم الرازى: ثقة امین صدوق من ائمة المسلمین؛ [۷] و امّا بعد از جعفر، موسى بن جعفر است که ابوحاتم رازى او را ثقه، امین، صدوق و از امامان مسلمین برشمرده است». پی نوشت‌ها؛ [۱] مرآةالجنان، ج۱، ص۳۰۵، حوادث سال۱۸۳ ه.ق [۲] البدایة و النهایة، ج۱۰، ص۱۹۷ [۳] تهذیب التهذیب، ج۸، ص۳۹۳ [۴] النجوم الزاهرة، ج۲، ص۱۱۲ [۵] صواعق المحرقة، ص ۳۰۷ و ۳۰۸ [۶] اسعاف الراغبین در حاشیه نورالابصار، ص۲۴۶ [۷] منهاج السنة، ج۲، ص۱۲۴ 📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۵ش، ص ۱۲۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
⭕️نقش بانوان در جامعه 🔹ما معتقدیم در هر جامعه‌ی سالم بشری قادرند و می‌باید فرصت پیدا کنند که در حد سهم خود، تلاش و مسابقه‌ی خویش را در های علمی و اجتماعی و سازندگی و اداره‌ی این جهان به عهده بگیرند. از این جهت، میان و هیچ تفاوتی نیست. هدف از آفرینش هر فرد انسان، عبارت از همان هدف آفرینش بشریت است؛ 🔹یعنی رسیدن‌ به‌ و بهره بردن از بیشترین که یک انسان می‌تواند به آن فضائل آراسته بشود. فرقی هم بین زن و مرد نیست. نشانه‌اش در درجه‌ی اول، سلام‌ الله علیها و در درجه‌ی بعد، دیگر زنان بزرگ تاریخ است. بیانات مقام معظم رهبری ۶۸/۱۰/۲۶ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری @tabyinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️دیدگاه اسلام در مورد احترام به پدر و مادر چیست؟ (بخش اول) 🔸گرچه عواطف انسانى و مسأله ، به تنهایى براى رعایت در برابر کافى است، ولى از آنجا که حتى در مسائلى که هم عقل در آن استقلال کامل دارد و هم عاطفه آن را به وضوح درمى یابد، سکوت روا نمى دارد، بلکه به عنوان تأکید در اینگونه موارد دستورات لازم را صادر مى کند. در مورد آنقدر تأکید کرده است که در کمتر مسأله اى دیده مى شود. به عنوان نمونه به چند قسمت اشاره مى کنیم: 1⃣در چهار سوره از ، نیکى به ، بلافاصله بعد از مسأله قرار گرفته؛ این هم‌ردیف بودن دو مسأله، بیانگر این است که تا چه حدّ براى و احترام قائل است. در «سوره بقره» آیه ۸۳ مى خوانیم: «لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره نساء» آیه ۳۶: «وَ اعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره انعام» آیه ۱۵۱ مى فرماید: «أَلاّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»؛ و در «سوره اسراء» آیه ۲۳ نیز، این دو را قرین با هم مى بینیم: «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاّ تَعْبُدُوا إِلاّ إِیّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً». 2⃣اهمیت این موضوع تا آن پایه است که هم و هم صریحاً توصیه مى کنند که حتى اگر و باشند رعایت احترام‌شان لازم است. در «سوره لقمان» آیه ۱۵ مى خوانیم: «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوف» (اگر آنها به تو اصرار کنند که مشرک شوى، اطاعتشان مکن، ولى در زندگى دنیا به با آنها معاشرت نما!). 3⃣ در برابر و در قرآن مجید، در ردیف شکرگزارى در برابر قرار داده شده، چنان که مى خوانیم: «أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ». [لقمان، ۱۴] با این که نعمات خداوند بیش از آن اندازه است که قابل احصاء و شماره باشد، و این دلیل بر عمق و وسعت مى باشد. 4⃣، حتى کمترین بى احترامى را در برابر و اجازه نداده است. در حدیثى از امام صادق (عليه السلام) مى خوانیم: «لَوْ عَلِمَ اللّهُ شَیْئاً هُوَ أَدْنَى مِنْ أُفّ لَنَهى عَنْهُ وَ هُوَ مِنْ أَدْنَى الْعُقُوقِ وَ مِنَ الْعُقُوقِ أَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ إِلى والِدَیْهِ فَیُحِدَّ النَّظَرَ إِلَیْهِم». [۱] (اگر خداوند چيزى كمتر از (اوه) گفتن سراغ داشت از آن نهى مى كرد: و از كمترين مراتب شدن است. نوعى از عاق شدن اين است كه انسان به و تيز نگاه كند. (خيره شود)). ... پی نوشت: [۱] «جامع السعادات»، جلد ۲، صفحه ۲۵۸ 📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دارالکتب الإسلامیه، چ ۲۶، ج ۱۲، ص ۹۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel