✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا قرآن تربیت خانوادگی و وراثت را در شکل گیری اخلاقیات انسان ها موثر می داند؟ (بخش سوم و پایانی)
🔸اوّلين مدرسه براى تعليم و تربيت #كودك محيط #خانواده است، و بسيارى از زمينه هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمّو مى كند؛ محيط سالم يا ناسالم خانواده تأثير بسيار عميقى در پرورش فضائل اخلاقى، يا رشد رذائل دارد، و در واقع بايد سنگ زيربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. اهمّيّت اين موضوع، زمانى آشكار مى شود كه توجّه داشته باشيم اوّلاً #كودك، بسيار اثر پذير است، و ثانياً آثارى كه در آن سنّ و سال در روح او نفوذ مى كند، ماندنى و پا برجا است!
🔹در آيه ۶ سوره تحریم، خداوند مؤمنان را مخاطب ساخته و مى گويد: «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوْا اَنْفُسَكُمْ وَ اَهْليكُمْ ناراً وَقُوْدُهَا النّاسُ وَالحِجارَةُ». (اى كسانى كه ايمان آورده ايد، #خود و #خانواده خويش را از آتشى كه آتش افروزه و هيزمش انسانها و سنگهاست، بركنار داريد!)؛ اين آيه، به دنبال آياتى است كه در آغاز سوره تحريم آمده و به همسران پيامبر (صلی الله علیه و آله) هشدار مى دهد كه دقيقاً مراقب اعمال خويش باشند؛ سپس مطلب را به صورت يك حكم عام مطرح نموده و همه مؤمنان را مخاطب ساخته است.
🔹بديهى است، منظور از آتش در اينجا همان #آتش_دوزخ است، و دور داشتن از آن، جز از طريق #تعليم و #تربيت_خانواده كه موجب #ترك_معاصى و اقبال بر طاعات و #تقوا و پرهيزگارى گردد، نخواهد بود؛ و به اين ترتيب اين آيه هم وظيفه #سرپرست_خانواده را نسبت به خانواده تحت سرپرستى خود روشن مى سازد، و هم #تأثير_تعليم و تربيت را در تقوا و #فضائل_اخلاقى. اين برنامه اى است كه بايد از نخستين سنگ زير بناى خانواده يعنى از #مقدّمات_ازدواج، سپس نخستين لحظه #تولّد_فرزند آغاز گردد و در تمام مراحل با برنامه ريزى صحيح و با نهايت دقّت تعقيب شود.
🔹در حديثى مى خوانيم هنگامى كه آيه فوق نازل شد، يكى از ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال كرد: چگونه #خانواده خود را از #آتش_دوزخ حفظ كنيم؟ فرمود: «تَـأْمُـرُهُـمْ بِما اَمَرَ اللهُ وَ تَـنْهاهُمُ عَمّا نَـهاهُمْ اللهُ اِنْ اَطاعُوكَ كُنْتَ قَدْ وَقَيتَهُمْ، وَ اِنْ عَصَوْكَ كُنْتَ قَـدْ قَضَـيْتَ ما عَلَـيْكَ» [۱] (آنها را #امر_به_معروف و #نهى_از_منكر كن، اگر از تو پذيرا شوند، آنها را از آتش دوزخ حفظ كرده اى و اگر نپذيرند، وظيفه خود را انجام داده اى!).
🔹اين نكته نيز روشن است كه #امر_به_معروف يكى از ابزار كار براى دور داشتن خانواده از آتش دوزخ است؛ و براى تكميل اين هدف بايد از هر وسيله استفاده كرد و از تمام جنبه هاى عملى، روانى و قولى كمك گرفت؛ حتّى بعيد نيست آيه، شامل مسائل مربوط به #وراثت نيز بشود؛ مثلاً، به هنگام انعقاد نطفه غذاى حلال خورده باشد، و به ياد خدا باشد تا جنين در حال انعقاد نطفه از وراثت مثبتى برخوردار گردد، چرا كه دور نگه داشتن از آتش، همه آنها را شامل مى شود.
🔹همچنین در آیه ۲۸ سوره مریم، اشاره به داستان #حضرت_مريم (سلام الله علیها) و تولّد #حضرت_مسيح (عليه السلام) بدون پدر مى كند و مى فرمايد هنگامى كه مريم نوزاد خود حضرت مسيح (عليه السلام) را با خود به نزد بستگان و اقوام خويش آورد، آنها از روى تعجّب گفتند تو كار عجيب و بدى انجام دادى؛ «يا اُخْتَ هارُونَ ما كانَ اَبُوكِ امْرَأَ سَوْء وَ ما كانَتْ اُمُكِ بَغِيّاً». (اى خواهر هارون! پدر تو آدم بدى نبود، مادرت نيز هرگز آلودگى به اعمال خلاف نداشت (پس تو چرا بدون همسر صاحب فرزند شدى)!).
🔹اين تعبير (مخصوصاً با توجّه به اين كه قرآن آن را نقل كرده است و عملاً به آن صحّه نهاده) نشان مى دهد كه تأثير #عامل_وراثت از سوى پدر و مادر و همچنين #تربيت_خانوادگى در اخلاق انسانها از مسائلى بوده كه همه مردم آن را به تجربه دريافته بودند و اگر چيزى بر خلاف آن مى ديدند تعجّب مى كردند. از مجموع آيات بالا به خوبى مى توان نتيجه گرفت كه #عامل_وراثت و #تربيت از عوامل مؤثّر و مهم در #مسائل_اخلاقى چه در جنبه هاى مثبت و چه در جنبه هاى منفى مى باشد.
پی نوشت؛
[۱] تفسير نور الثقلين، عروسى حويزى، انتشارات اسماعيليان، چ چهارم، ج ۵، ص ۳۷۲، [سورة التحريم، آيات ۶ الى ۱۲]
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب(ع)، چ اول، ج ۱، ص ۱۶۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تربیت #وراثت #اخلاق
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آیا از منظر آیات و روایات قابلیت تغییر در اخلاقیات افراد وجود دارد؟ (بخش اول)
🔸آیات و روایات به روشنی بر قابلیّت تغییر در #اخلاق دلالت دارند؛ زيرا:
1⃣نفس مسأله #بعثت_انبياء و ارسال رسل و #انزالكتبآسمانى، و بطور كلّى مأموريّتى كه آنها براى #هدايت و تربيت همه #انسانها داشتند، محكمترين دليل بر امكان تربيت و پرورش #فضائل_اخلاقى در تمام افراد #بشر است. آياتى مانند: «هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الاُْمِّيِينَ رَسُولا مِنْهُم يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ وَ اِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلال مُبِيْن». [۱] ، [۲] و آيات مشابه آن به خوبى نشان مى دهد كه هدف از مأموريّت #پيامبر_اسلام (صلی الله علیه و آله) #هدايت و #تربيت و #تعليم و #تزكيه همه كسانى بود كه در «ضَلال مُبِيْن» و #گمراهی_آشكار بودند.
2⃣تمام آياتى كه خطاب به همه انسانها به عنوان «يا بَنى آدَمَ» و «يا اَيُّها النّاسُ» و «يا اَيُّها الاِْنْسانُ» و «يا عِبادى» مى باشد، و مشتمل بر اوامر و نواهى و مسائل مربوط به #تهذيب_نفوس و كسب فضائل اخلاقى است، بهترين دليل بر امكان تغيير «اخلاق رذيله» و #اصلاح صفات ناپسند است، در غير اين صورت عموميّت اين خطابها لغو و بيهوده خواهد بود.
🔹ممكن است گفته شود: اين آيات غالباً مشتمل بر احكام است، و احكام مربوط به جنبه هاى عملى است، در حالى كه #اخلاق ناظر به #صفات_درونى است، ولى نبايد فراموش كرد كه «اخلاق» و «عمل» لازم و ملزوم يكديگر و به منزله علّت و معلول اند و در يكديگر #تأثير_متقابل دارند؛ هر #اخلاق_خوبى سرچشمه اعمال خوب است، همان گونه كه #اخلاق_رذيله، اعمال زشت را به دنبال دارد؛ و در مقابل اعمال نيك و بد نيز اگر تكرار شود تدريجاً تبديل به خلق و خوى خوب و بد مى شود.
3⃣اعتقاد به عدم امكان تغيير اخلاق سر از اعتقاد به #جبر در مى آورد؛ زيرا مفهومش اين است كه صاحبان اخلاق بد و خوب قادر به تغيير آن نيستند، و چون اعمال آنها بازتاب اخلاق آنها است پس در انجام كار خوب يا بد مجبورند و در عين حال مكلّف به انجام خوبيها و ترك بديها هستند؛ اين عين جبر است و تمام #مفاسدى را كه مذهب جبر دارد بر آن مترتّب مى شود. [۳]
4⃣آياتى كه با صراحت تشويق به #تهذيب_اخلاق مى كند و از #رذايل_اخلاقى بر حذر مى دارد نيز دليل محكمى است بر امكان تغيير صفات اخلاقى، مانند: «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكّيها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّيها» [۴] (هر كس #نفس خود را #تزكيه كند، #رستگار شده، و آن كس كه نفس خويش را با #معصيت و گناه آلوده سازد نوميد و #محروم گشته است). تعبير به «دسّيها» از ماده «دسّ» و «دسيسه» در اصل به معنى آميختن شىء ناپسندى با چيز ديگر است؛ مثل اين كه گفته مى شود: «دسّ الحنطة بالتراب» (گندم را با خاك مخلوط كرده)؛ اين تعبير نشان مى دهد كه #طبيعت_انسان بر پاكى و #تقوا است و آلودگيها و #رذائل_اخلاقى از خارج بر انسان نفوذ مى كند، و هر دو قابل #تغيير و تبديل است.
🔹در آيه ۳۴ سوره فصّلت مى خوانيم: «اِدْفَعْ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ فَاِذاَ الَّذى بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَاَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِيْمٌ» (#بدى را با #نيكى دفع كن، ناگهان [خواهى ديد] همان كسى كه ميان تو و او دشمن است، گويى #دوست_گرم و صميمى [و قديمى تو] است!). اين آيه به خوبى نشان مى دهد كه #عداوت و دشمنی هاى عميق كه در خلق و خوى انسان ريشه دوانده باشد، با #محبّت و رفتار شايسته ممكن است تبديل به دوستی هاى داغ و ريشه دار شود؛ اگر #اخلاق قابل تغيير نبود اين امر امكان نداشت. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] قرآن کریم، سوره جمعه، آيه ۲؛ [۲] آيه ۱۶۴ آل عمران نيز همين مضمون را در بردارد. [۳] ر.ک: الكافی، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۱، ص ۱۵۵؛ و كشف المراد فى شرح تجريد الإعتقاد، علامه حلی، مؤسسة النشر الإسلامی، بحث قضا و قدر درباره مفاسد مذهب جبر. [۴] همان، سوره شمس، آيه ۹ و ۱۰
📕اخلاق در قرآن، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابيطالب (ع)، قم، چ اول، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۴
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اخلاق #تربيت #تزکیه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️دشمن درونی انسان (بخش دوم و پایانی)
🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟
🔹اگر گفته می شود، #نفس خود را تقویت کن و پرورش بده، مراد #مرتبهانسانینفس است و اگر گفته می شود او را سرکوب و مغلوب و کنترل کن مراد #مرتبهپایینحیوانی او است. بین این دو «خود» یا دو مرتبه وجودی #نفس، کشمکش دائم وجود دارد. #خودِ_حیوانی کوشش دارد که خود را با ارضای خواسته ها و تمایلات #سرگرم سازد و راه ترقی و تکامل و صعود الی الله را بر نفس انسانی سد نماید و او را مسخر خود گرداند؛
🔹برعکس #خودِ_انسانی یا مرتبه عالی وجود انسان، همواره در تلاش است #مراحل_عالی کمالات انسانی را طی کند و به مقام #قرب_الهی برسد. برای نیل به این مقام منیع، باید غرایز و تمایلات حیوانی را کنترل و مهار نماید و به استخدام خود درآورد. اگر #خودِ_انسانی و ملکوتی در این مبارزه چیره گردد، #ارزشهای_انسانی زنده می شود و انسان را به مقام شامخ #قربالیالله صعود می دهد؛ و اگر #خودِ_حیوانی غالب گردد، چراغ عقل انسان را خاموش می سازد و او را در وادی #ضلالت و گمراهی ساقط می گرداند.
🔹بر این اساس و با این تحلیل مسأله #هوای_نفس و نفس اماره، مربوط به #روح و #نفس انسان، ولی مرتبه پایین و پست آن همردیف حیوان است، و #مرتبه_عالی و والای آن از سنخ «مجردات» و «ملکوتیان» و «فرشتگان» میباشد. «نفس اماره» و «نفس لوامه» و «نفس مطمئنه»، در واقع حالات و مراحل یک حقیقت واحدند.
🔹#نفس_سرکشی که در افق حیوانیت و مرتبه پست است و به #گناهان و زشتی ها فرمان می دهد، با #تعلیم و #تربیت و #مجاهدت به جایی می رسد که هر چند در برخی موارد دچار لغزش و انحراف می گردد، ولی میدان را به کلی به تمایلات و خواهش ها واگذار نکرده، و گاهی بر اوضاع مسلط می گردد و خود را نسبت به گناهان سرزنش و #ملامت می کند و تصمیم بر جبران خطاها می گیرد و دل و جان را با آب #توبه می شوید، و در هر صورت کفه سنگین مبارزه به نفع #عقل و #ایمان است؛ چنین نفسی که به این مرحله راه یافته، #نفس_لوامه یعنی «سرزنشگر» نام دارد.
🔹اگر #انسان مردانه وارد میدان مبارزه گردد، پس از #تصفیه و #تهذیب و #تربیت_کامل، به مرحله ای می رسد که غرائز، رام او می گردند و دیو #تمایلات_سرکش، در بند عقل و ایمان اسیر میشوند و متعادل می گردند. این همان مرحله آرامش و سکینه است و نفسی که به این مرحله رسیده، #نفس_مطمئنه نام دارد که از آنِ #بندگان_خاص و مقرب درگاه الهی، مانند پیامبران و اولیاء و رهروان راستین مکتب آنها است.
🔹در #قرآن_کریم به هر سه این مرحله نفس اشاره شده است: ۱) #نفس_اماره: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ َلأَمّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاّ ما رَحِمَ رَبّی إِنَّ رَبّی غَفُورٌ رَحیمٌ». [یوسف، ۵۳] ۲) #نفس_لوامه: «لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوّامَةِ». [قیامت، ۱و۲] ۳) #نفس_مطمئنه: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی جَنَّتی». [فجر، ۲۷-۳۰]
برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به: ۱- خودسازی (ابراهیم امینی)، بحث روح انسانی و حیوانی؛ ۲- تعلیم و تربیت در اسلام (مرتضی مطهری)؛ ۳- فلسفه اخلاق (مرتضی مطهری)
منبع: وبسایت پرسمان
#نفس #دشمن
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️احاطه علمی امام علی (علیه اسلام) به همه مسائل، از کجا نشأت گرفته بود؟
🔹#امام_علی (عليه السلام) در بخشی از خطبه ۲۱۰ #نهج_البلاغه پس از بیان تعدادی از مشكلات مربوط به نقل احاديث به این مشکل می پردازد كه: «وَ لَيْسَ كُلُّ أَصْحَابِ رَسُولِ اللهِ (صلى الله عليه و آله) مَنْ كَانَ يَسْأَلُهُ وَ يَسْتَفْهِمُهُ، حَتَّى إِنْ كانُوا لَيُحِبُّونَ أَنْ يَجِيءَ الاَعْرَابِيُّ وَ الطَّارِيءُ، فَيَسْأَلَهُ حَتَّى يَسْمَعُوا». (چنان نبود كه همه #صحابه #رسول_خدا (صلى الله عليه و آله) از او #پرسش كنند و مسائل مختلف را جويا شوند تا آنجا كه عدّه اى دوست مى داشتند مرد عرب يا سؤال كننده اى تازه وارد بيايد و مطلبى از آن حضرت بپرسد تا آنها جواب آن را بشنوند و فرا گيرند).
🔹ظاهر اين است كه اين عبارت اشاره به گروهى از اصحاب دارد كه زياد اهل #تحقيق و «جستجوگرى» نبودند و ابتكار طرح سؤالات مختلف درباره اصول و فروع دين نداشتند و همين سبب مى شد كه از ناسخ و منسوخ و عام و خاص و محكم و متشابه و مجمل و مبيّن، سؤال نكنند و از #مسائل_مختلف به طور شفّاف آگاهى نيابند، ولى اگر تازه واردى پيدا مى شد و مسئله جديدى طرح مى كرد و پاسخ شايان توجّهى مى شنيد از آن استقبال مى كردند.
🔹بعضى از شارحان، جمله بالا را چنين تفسير كرده اند كه گروهى از #صحابه به لحاظ ابهّت و عظمت پيامبر و يا اينكه سؤال هاى متعدّد شايد حمل بر بى ادبى شود، از طرح سؤال خوددارى مى كردند؛ [۱] ولى اين احتمال با جمله هايى كه بعد در مورد #امام_على (عليه السلام) آمده است سازگار نيست، زيرا #امام (عليه السلام) در ادامه سخن چنين مى فرمايد: «وَ كَانَ لاَ يَمُرُّ بِی مِنْ ذلِكَ شَيْءٌ إِلاَّ سَأَلْتُهُ عَنْهُ وَ حَفِظْتُهُ». (من [اين گونه نبودم، بلكه] هر چه از خاطرم مى گذشت از آن حضرت #مىپرسيدم و #حفظ مى كردم [به همين دليل چيزى از فروع و اصول اسلام بر من مخفى نماند]).
🔹در بعضى از منابع اسلامى از جمله «كتاب كافى» جمله هاى گوياى ديگرى نيز در ذيل اين خطبه آمده، از جمله اينكه #امام_علی (عليه السلام) مى فرمايد: «من همه روز يك بار بر #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) وارد مى شدم و همچنين هر شب، و به من اجازه مى داد هر جا باشد همراه او باشم و اصحاب رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى دانند كه او اين اجازه را به هيچ كس جز من نمى داد... و لذا هيچ آيه اى از قرآن بر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) نازل نشد مگر اينكه بر من قرائت كرد و آن را بر من خواند؛
🔹و من به خط خود آن را نوشتم و تأويل و تفسير و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه و خاص و عام آن را به من آموخت و از خدا خواست كه قدرت فهم و درك و حفظ آن را به من عطا كند... و چيزى از حلال و حرام و امر و نهى مربوط به گذشته و آينده و دستوراتى كه بر انبياى پيشين درباره اطاعت و معصيت نازل شده بود نبود مگر اينكه همه را به من #تعليم، داد و آن را حفظ كردم و حتى يك حرف آن را فراموش ننمودم. سپس دست خود را بر سينه من نهاد و دعا كرد كه خداوند #قلب مرا پر از علم و فهم و دانش و نور كند». [۲]
پی نوشت؛
[۱] البتّه عوامل ديگرى نيز در كار بود كه مانع از طرح سؤال مى شد؛ پرداختن گروهى به عبادات به گمان اينكه فقط مأمور به عبادتند، يا غرق شدن در دنيا كه انسان را از همه چيز غافل مى سازد، از ديگر عوامل ترك سؤال بود.
[۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۴۰۷ق، چ ۴، ج ۱، ص ۶۴، باب اختلاف الحديث، ح ۱
📕پيام امام اميرالمومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية، ۱۳۸۶ش، چ ۱، ج ۸، ص ۱۶۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_علی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش اول)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و #تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در #آيات_قرآن، موارد زير به چشم مى خورد:
1⃣در داستان #حضرت_آدم (عليه السلام) مسأله #تعليم_اسماء بيان شده كه اشاره به علم و آگاهى بر «اسرار آفرينش تمام موجودات است» نه اينكه در علوم دينى منحصر باشد: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الاَسْمَاءَ كُلَّهَا». [۱]
2⃣در «سوره الرّحمن» به #تعليم_بيان از سوى خداوند پرداخته، و آن را به عنوان يك «موهبت عظيم الهى» در آغاز سوره اى كه مجموعه بزرگترين نعمت ها در آن ذكر شده است معرّفى مى كند «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ». [۲]
3⃣در «سوره يوسف» به علم #تعبير_خواب و حكايت رؤياها از حوادث آينده ـ كه گاه مى تواند در سرنوشت ملّتى همچون ملّت مصر اثر بگذارد ـ اشاره كرده، و از قول يوسف نقل مى كند: «ذلِكُمَا مِمّا عَلَّمَنِى رَبِّى». [۳]
4⃣باز در همين سوره به مسأله «تدبير امر يك كشور و آگاهى بر مديريّت بيت المال» اشاره كرده، و از قول #حضرت_يوسف (عليه السلام) خطاب به عزيز مصر مى گويد: «اِجْعَلْنِى عَلَى خَزَائِنِ الاَرْضِ اِنِّى حَفِيظٌ عَلِيمٌ» [۴] (مرا #سرپرست_خزائن اين سرزمين [مصر] بگمار كه من نگاه دارنده و آگاهم [و مديريّت آن را به خوبى مى دانم]).
5⃣باز قرآن در زمینه #مديريّت_كشور داستان #طالوت و #جالوت، هنگامى كه دليل انتخاب طالوت را از سوى پيغمبر آن زمان (اشموئيل) بيان مى كند، مى گويد: «اِنَّ اللهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَ زَادَهُ بَسْطَةً فِى الْعِلْمِ وَ الْجِسْمِ». [۵] (خداوند او را بر شما برگزيده است، و #علم و #قدرت_جسمانى او را وسعت بخشيده). بديهى است امتياز #طالوت بر ساير بنى اسرائيل تنها در معارف الهى نبود، بلكه #آگاهى و #مديريّت در امور نظامى و سياسى كه در نهاد اين جوان هوشيار و مدبّر وجود داشت، نيز مورد توجّه و استدلال بوده است.
6⃣در داستان #حضرت_داود (عليه السلام) نيز تعليم «صَنعَةَ لَبُوسٍ» (#علم_زرهبافى) را يكى از افتخارات بزرگ او مى شمرد، بلكه «لبوس» به گفته طبرسى در مجمع البيان هر گونه اسلحه دفاعى و تهاجمى را شامل مى شود و منحصر به زره نيست [۶] و مى فرمايد: «وَ عَلّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأسِكُمْ». [۷]
7⃣در «سوره كهف» در داستان حضرت موسى و حضرت خضر (علیهم السلام)، از #علوم و دانش هايى سخن مى گويد كه از سوى خضر (عليه السلام) به موسى (عليه السلام) آموخته شد و هيچ كدام از آنها از علوم و معارف دينى به معنى خاص نبود، بلكه از علومى بود كه جامعه انسانى را طبق #نظام_احسن اداره مى كند، مى فرمايد: «فَوَجَدَا عَبْداً مِنْ عِبادِنَا آتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً» [۸] (در آنجا [موسى و دوست همسفرش يوشع] بنده اى از بندگان ما را يافتند كه او را مشمول رحمت خود ساخته و از سوى خود، #علم_فراوانى به او تعليم داده بوديم). و سپس در آيات بعد سه نمونه از اين علوم را مشروحاً بيان مى كند كه هيچ كدام از علوم و معارف دينى نيست، بلكه همه آنها مربوط به تدبير #امور_زندگى است.
8⃣در «سوره نمل» از آگاهى حضرت سلیمان (عليه السلام) نسبت به چگونگى #سخنگفتنپرندگان سخن به ميان آورده، و آن را به عنوان يكى از افتخارات سليمان كه به آن مباهات مى كرد ذكر مى كند: «وَ قالَ يا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ». [۹] (گفت: اى مردم #زبان_پرندگان به ما تعليم داده شده است). #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره بقره، آيه ۳۱؛ [۲] سوره الرّحمن، آيه ۴؛ [۳] سوره يوسف، آيه ۳۷؛ [۴] همان، آيه ۵۵؛ [۵] سوره بقره، آيه ۲۴۷؛ [۶] مجمع البيان فى تفسير القرآن، طبرسى، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چ ۳، ج ۷، ص ۹۲، المعنى؛ ولى قرائنى در آيه وجود دارد كه بيشتر اشاره به زره دارد. [۷] سوره انبياء، آيه ۸۰؛ [۸] سوره كهف، آيه ۶۵؛ [۹] سوره نمل، آيه ۱۶
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعليم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش دوم)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از آيات قرآن و هم از روايات اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و #تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. شواهد اين معنى فراوان است از جمله در #آيات_قرآن، موارد زير به چشم مى خورد:
9⃣در اواخر «سوره كهف» در داستان #ذىالقرنين سخن از #سد_سازىِ او به عنوان يك واقعه مهم به ميان آمده، و حتى جزئياتى از چگونگى تدبير او در امر ساختن يك سد نيرومند آهنين براى جلوگيرى از هجوم قبايل فاسد و مفسد [يأجوج و مأجوج] را بيان مى كند: «آتُونِى زُبُرَ الْحَدِيدِ حَتّى اِذَا ساوَى بَيْنَ الصَّدَفَيْنِ قَالَ انْفُخُوا حَتّى اِذَا جَعَلَهُ نَاراً قَالَ آتُونِى اُفْرِغْ عَلَيْهِ قِطْراً». [۱] (#قطعاتبزرگآهن را برايم بياوريد [و آنها را روى هم بچينيد] تا هنگامى كه كاملا ميان دو كوه را پوشانيد، سپس گفت: [در اطراف آن آتش بيفروزيد] و در آن بدميد [آنها دميدند] تا #قطعات_آهن را سرخ و گداخته كرده، گفت اكنون مس مذاب برايم بياوريد تا بر روى آن بريزم). اين موهبت نيز به علم و #دانش_سدسازى اشاره مى كند.
🔟در «سوره لقمان» نيز در آياتى كه شرح وصاياى #لقمان به فرزندش مى باشد به يك سلسله دستورات برخورد مى كنيم كه جنبه #روانشناسى و #اجتماعى و #مردمدارى دارد كه رعايت آنها براى همگان در زندگى مهم و كارساز است؛ از جمله اينكه به پسرش دستور مى دهد: «نسبت به مردم بى اعتنايى و ترشرويى نكن، مغرورانه بر زمين راه نرو، در راه رفتن اعتدال را رعايت كن، بلند سخن نگو، فرياد نكش و صبر و شكيبايى و استقامت در كارها داشته باش». [۲] اين در حالى است كه خداوند مقام #لقمان را به خاطر برخوردارى از موهبت #علم و #حكمت و #دانش، بزرگ داشته است، تا آنجا كه سخن او را در كنار سخن خويش قرار داده است!
1⃣1⃣در «سوره سبأ» در شرح حال #سليمان (عليه السلام)، سخن از برنامه هاى گسترده #عمرانى و #هنرى به ميان آمده است، كه #پريان زير نظر سليمان (عليه السلام)، انجام مى دادند: «يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَ تَماثيلَ وَ جِفانٍ كَالْجَوَابِ وَ قُدُورٍ رَاسِيَاتٍ». [۳] (آنها هر چه #سليمان مى خواست [و دستور مى داد] برايش درست مى كردند معبدها، تمثالها، ظروف بزرگ غذا همانند حوض و ديگ هاى ثابت!). و در آيه قبل از آن، به دستيابى #سليمان (عليه السلام) به «دانش ذوب فلزّات» اشاره كرده، و مى فرمايد: «وَ اَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ القِطْرِ». [۴] (ما چشمه هاى #مس [مذاب] را براى او روان ساختيم).
2⃣1⃣در «سوره بقره» درباره زمامدارى #داوود_پيامبر (عليه السلام)، مى فرمايد: «وَ قَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَ آتَاهُ اللهُ الْمُلْكَ وَ الْحِكْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّا يَشَاءُ». [۵] (#داوود [جوان مؤمن نیرومندی که در سپاه طالوت بود] #جالوت را كشت و خداوند #حكومت و #حكمت و #دانش را به او بخشيد و از آنچه مى خواست به او تعليم داد). روشن است علم و حكمت در اينجا دانشى است كه براى تدبير #مُلك و #مملكت لازم است؛ و اگر معنى وسيع ترى نيز داشته باشد، اين بخش از علوم مربوط به كشوردارى و نظام حكومت را قطعاً شامل مى شود.
💠از مجموع اشاراتى كه در آيات فوق و بعضى ديگر از آيات قرآن وارد شده به خوبى مى توان استفاده كرد كه: بر خلاف پندار كسانى كه تصوّر مى كنند، #قرآن تنها به علوم دين و معارف الهيّه اهميّت داده و سخنى از #علوم_ديگر به ميان نياورده است، #قرآن براى اين بخش از علوم اهميّت فوق العاده اى قائل است، و آن را از «مواهب بزرگ الهيّه» مى شمرد، و #مسلمانان را تشويق به فراگيرى هر گونه «علم مفيد و نافع» در زندگى مادّى و معنوى مى نمايد. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] سوره كهف، آيه ۹۶
[۲] سوره لقمان، آيات ۱۷ تا ۱۹
[۳] سوره سبأ، آيه ۱۳
[۴] همان، آيه ۱۲
[۵] سوره بقره، آيه ۲۵۱
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعلیم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش سوم)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از #آيات_قرآن و هم از #روايات_اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در #احاديث_اسلامى نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه #علم_مفيد در زندگى #مادّى و #معنوى مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد:
1⃣در حديثمعروفىاز #پيغمبر_اكرم (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم كه فرمودند: «اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّيْنِ فَاِنَّ طَلَبَ الْعِلْمِ فَريضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ». [۱] (#دانش را فرا گيريد هر چند در كشور چين باشد؛ زيرا تحصيل #دانش بر هر #مسلمانى واجب است). بايد توجّه داشت كه مملكت چين در آن زمان دورترين كشور جهان شناخته مى شد؛ بنابراين منظور اين است كه به سراغ #دانش برويد هر چند در دورافتاده ترين كشورهاى دنيا باشد. بديهى است #دانشى كه در آن روز در چين يافت مى شد معارف قرآنى و دينى نبود؛ چرا كه جاى آنها [معارف قرآنى و دينى] مراكز وحى بود؛ بلكه منظور #دانشهاىمفيددنيوى است.
2⃣در حديث ديگرى از #امام_على (عليه السلام) مى خوانيم: «اَلْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَاطْلُبُوهَا وَ لَوْ عِنْدَ الْمُشْرِكِ». [۲] (#دانش، گمشده #شخص_باايمان است، پس آن را طلب كنيد هر چند نزد #مشركان باشد). روشن است، آنچه نزد مشركان يافت مى شود، معارف توحيدى و علوم الهى نيست، بلكه #علوم_مفيد ديگرى است كه در زندگى به كار مى آيد، و گاه نزد آنان است. اين گونه احاديث شعار معروف «علم، وطن ندارد» را تداعى مى كند و تأكيد مى نمايد كه #علم و #دانش گمشده مؤمنان است، هر جا و نزد هر كس بيابند، آن را فرا مى گيرند. چنانچه در حديث ديگرى آمده است «كَلِمَةُ الْحِكْمَةِ ضَالَّةُ الْمُؤمِنِ فَحَيثُ وَجَدَهَا فَهُوَ اَحَقُّ بِهَا». [۳] (#دانش، گمشده #مؤمن است، هر جا آن را بيابد به آن سزاوارتر است).
3⃣در حديث ديگر از همان حضرت آمده است: «اَلْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ». [۴] (#علم بر سه گونه است: آگاهى نسبت به #اديان، و #پزشكى براى بدن ها، و #نحو [ادبيات] براى زبان). در اين حديث سه شاخه مهم از علوم الهى و بشرى مطرح شده است؛ علوم دينى و علم پزشكى و ادبيات كه در واقع كليد علوم ديگر است.
4⃣در حديث ديگرى از #امام_علی (عليه السلام) آمده است: «اَلْعُلُومُ اَرْبَعَةٌ: اَلْفِقْهُ لِلاَدْيَانِ وَ الطِّبُ لِلاَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ، وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الاَزْمَانِ». [۵] (#دانش چهار بخش است: فقه براى دين، پزشكى براى بدن، نحو [ادبيّات] براى زبان، ستاره شناسى براى شناخت اوقات). #ادامه_دارد...
پی نوشتها
[۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربى، چ۲، ج ۱، ص ۱۸۰، ب ۱؛ [۲] بحار الأنوار، همان، ج ۷۵، ص ۳۴، تتمة باب ۱۵؛ [۳] بحار الأنوار، همان، ج ۲، ص ۹۹، باب ۱۴؛ [۴] بحار الأنوار، همان، ج ۷۵، ص ۴۵، باب ۱۶؛ [۵] بحار الأنوار، همان، ج ۱، ص ۲۱۸، باب ۶
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعليم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آيا اهميت «تعليم و تعلم»، منحصر به علوم دينی است؟ (بخش چهارم و پایانی)
🔸ممكن است بعضى چنين تصوّر كنند که اين همه تأكيدات كه درباره فراگرفتن #تعليم و #تعلّم و نشر علوم و دانش ها در آيات «قرآن مجيد» و «روايات اسلامى» آمده است تنها ناظر به «علوم دينى» است، و آنچه را در «بحث حكومت اسلامى» و گسترش همه علوم مورد توجّه است، شامل نمى شود؛ ولى اين اشتباه بزرگى است، زيرا هم از #آيات_قرآن و هم از #روايات_اسلامى اهميّت #علم و #تعليم و تربيت به طور مطلق استفاده مى شود. در #احاديث_اسلامى نیز (به پيروى از آيات قرآن مجيد)، تنها اكتفا به تشويق فراگيرى علوم دينى نشده، بلكه علاوه بر آن هر گونه #علم_مفيد در زندگى #مادّى و #معنوى مورد توجّه قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه به روايات زير توجّه كنيد:
5⃣در حديث ديگرى از #امام_صادق (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ كَذلِكَ اَعْطَى [اَلاِنْسَانَ] عِلْمَ مَا فِيهِ صَلَاحُ دُنْيَاهُ كَالزِّرَاعَةِ وَ الغِرَاسِ وَ اسْتِخْرَاجِ الاَرَضِينَ، وَ اقْتِنَاءِ الاَغْنَامِ وَ الاَنْعَامِ وَ اسْتِنْبَاطِ المِيَاهِ، وَ مَعْرِفَةِ الْعَقَاقِيرِ الَّتِى يُسْتَشْفَى بِهَا مِنْ ضُرُوبِ الاَسْقَامِ، و الْمَعَادِنِ الَّتِى يُسْتَخْرَجُ مِنْهَا اَنْوَاعُ الْجَوَاهِرِ، وَ رُكُوبِ السُّفُنِ وَ الْغَوْصِ فِى الْبَحْرِ ... وَ التَّصَرُّفِ فِى الصِّنَاعَاتِ وَ وُجُوهِ الْمَتَاجِرِ وَ الْمَكَاسِبِ» [۱]
🔹(امام صادق (عليه السلام) مطابق اين روايت ضمن بر شمردن #علوم و دانش هاى مفيدى كه خداوند به لطف و كرمش بر انسان ارزانى داشته، مى فرمايد: همچنين به او علومى بخشيده كه #اصلاح_دنياى او در آن است، مانند: كشاورزى، باغدارى، استخراج زمين [۲] دامدارى و استخراج آبها از زمين، شناخت گياهان دارويى كه براى انواع بيمارى ها مفيد است و شناخت معادنى كه از آنها انواع جواهر استخراج مى شود، و سوار شدن بر كشتى ها و غواصّى در درياها... و تصرّف در انواع صنايع و انواع تجارت ها و كسب ها). به اين ترتيب امام (عليه السلام) تمام اين علوم را از #مواهب_الهى شمرده و انسانها را به #تحصيل، #تعليم و #گسترش آن تشويق فرموده است.
6⃣در حديثى از #پيامبر_اكرم (صلى الله عليه وآله) ضمن بيان حقوق فرزندان بر پدران آمده است: «وَ يُعَلِّمَهُ كِتابَ اللهِ وَ يُطَهِّرَهُ وَ يُعَلِّمَهُ السِّبَاحَةِ». [۳] (از حقوق فرزندان بر پدر اين است كه #كتاب_خدا را به او تعليم كند، و او را از #پليدىها و #گناهان پاك سازد، و فن شنا را به او بياموزد). از اين حديث به خوبى استفاده مى شود كه حتّى تعليم فن شنا از نظر قانونگذار #اسلام دور نمانده، و تعليم آن را به فرزندان توصيه كرده است.
7⃣در حديثى ديگر از #امام_کاظم (عليه السلام) مى خوانيم: «وَ بَعْدَ عِلْمِ الْقُرآنِ مَا يَكُونُ اَشْرَفَ مِنْ عِلْمِ النُّجُومِ وِ هُوَ عِلْمُ الاَنْبِيَاءِ وَ الاَوْصِيَاءِ وَ وَرَثَةِ الاَنْبِيَاءِ الَّذِينَ قَالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَ عَلَامَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ». [۴] (بعد از علم قرآن، علمى شريف تر از #علم_نجوم و ستاره شناسى نيست و آن علم انبياء و اوصياء و وارثان آنها است، همانها كه خداوند متعال در حقّ آنها فرموده: خداوند علاماتى قرار داد و به وسيله ستارگان هدايت مى شوند).
💠از مجموع آيات و روايات فوق و نيز روايات ديگرى كه شرح همه آنها به طول مى انجامد به خوبى استفاده مى شود كه چگونه #اسلام يك #نهضت_علمى نيرومند را پايه گذارى كرد؛ و به همين دليل با گذشت دو سه قرن اين نهال برومند رشد و نمو كرد و شاخ و برگ آن سراسر #جهان_اسلام را زير پوشش خود قرار داد، و چنان به ثمر نشست كه در مدّت كوتاهى كتاب هاى فراوان در #رشتههاى_مختلف علمى اعم از معارف الهى، فلسفه، طب، بهداشت، جغرافيا، فيزيك، شيمى و غير آنها تأليف و تصنيف شد؛ كه بخشى از آن به صورت ترجمه، و بخش ديگرى به صورت تحقيقات جديد دانشمندان اسلام، در رشته هاى مختلف علمى انتشار يافت.
پی نوشتها؛
[۱] بحار الأنوار، دار احیاء التراث العربی، ج ۳، ص ۸۳، باب ۴
[۲] با توجّه به اينكه استخراج معادن در عبارات بعد آمده، بعيد نيست كه منظور از استخراج زمين ها، آماده كردن زمين های موات براى كشاورزى بوده باشد.
[۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، چ۱، ج ۲۱، ص ۴۸۱، باب ۸۶
[۴] بحار الأنوار، همان، ج ۴۸، ص ۱۴۶، باب ۶؛ سوره نحل، آيه ۱۱۶
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، تهران، ۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۵۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعليم #تعلم #علم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
⭕️معلومات همراه با مهار نفس و امانتداری
🔹مهم در دانشجویی و در دانشیاری و در استادی و در شاگردی و در #تربیت [و] در #علم این است که یک #تربیت_صحیح همراه علم باشد. عالِم تربیت شده به «تربیت انسانی»، که همان #تربیت_اسلامی است. کوشش کنید که هر قدمی که برای علم برمیدارید، برای عمل ظاهری و برای اعمال باطنی، ایجاد #تقوا در خودتان، ایجاد #استقامت، #امانت در خودتان بکنید،
🔹که وقتی از دانشگاه ان شاء الله بیرون میآیید یک انسانی باشید که هم #معلومات داشته باشید و هم #امانتدار باشید. برای معلوماتتان، هم امانتدار باشید و هم #تزکیه_نفس کرده باشید؛ نفس خودتان را مهار کرده باشید. #نفس_انسان سرکش است، و سرکشی آن انسان را به زمین میزند. همان طوری که اگر انسان سوار یک اسب سرکش باشد و مهار نداشته باشد این اسب سرکش انسان را به هلاکت میرساند،
🔹#نفس_انسان بدتر از هر سرکشی است. سرکشی نفس، انسان را به هلاکت میرساند. هر قدمی که برای #تعلیم و #تعلم برمیدارید، همراه آن قدم، قدمی باشد برای «مهار کردن نفستان» که از این سرکشی که دارد و آزادی که برای خودش فرض میکند که هیچ مهاری در کار نباشد؛ خودتان مهار کنید #نفس_خودتان را.
بیانات حضرت امام ۵۸/۴/۱۷
منبع: سایت جامع امام خمینی (ره)
#امام_خمینی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️فلسفه وجود «عالَم برزخ» چیست؟
🔹فلسفه زندگى #دنيا به خوبى روشن است؛ چرا كه محل #امتحان و #آموختن و پرورش و #تحصيل_كمالات علمى و عملى براى عالَم ديگر است. #دنيا به تعبير روايات اسلامى و بعضى از آيات قرآن، مزرعه، تجارتخانه، دانشگاه، #ميدان_تمرين و يا به تعبير ديگر به منزله «عالَم جنين» براى جهان ديگر است. #آخرت مركز انوار الهى، دادگاه بزرگ حقّ، محل رسيدگى به #حساب_اعمال و جوار قرب و رحمت خداست. در اينجا اين سؤال باقى مى ماند كه فلسفه #برزخ چيست؟
🔹در پاسخ اين سؤال مى توان گفت: كه #فلسفهعالمبرزخ كه در ميان دنيا و آخرت قرار گرفته، مانند فلسفه هر مرحله متوسّط ديگر است؛ زيرا انتقال از محيطى به محيط ديگر كه از هر نظر با آن متفاوت است، در صورتى قابل تحمل خواهد بود كه مرحله ميانه اى وجود داشته باشد، مرحله اى كه بعضى از ويژگى هاى مرحله اول و پاره اى از ويژگى هاى مرحله دوّم در آن جمع باشد. به علاوه #قيامت براى همه انسان ها در يك روز تحقق مى يابد؛ چرا كه زمين و آسمان بايد دگرگون شود و عالمى نو ايجاد گردد و حيات نوين انسان ها در آن عالم نو صورت گيرد.
🔹با اين حال راهى جز اين نيست كه در ميان دنيا و آخرت #برزخى باشد و ارواح بعد از جدا شدن از بدن هاى مادّىِ عنصرى به #برزخ منتقل گردند و تا پايان دنيا در آنجا بمانند، و پس از پايان دنيا و آغاز شدن قيامت، همه با هم محشور نشوند؛ زيرا ممكن است هر انسانى براى خود مستقلا قيامتى داشته باشد، چرا كه #قيامت بعد از فناء دنيا و تبديل زمين و آسمان ها به زمين و آسمان هاى ديگرى است. از اين گذشته از رواياتى استفاده مى شود كه در #برزخ پاره اى از كمبودهاى #تعليم و تربيت #افراد_مؤمن جبران مى گردد، درست است كه آنجا جاى انجام عمل صالح نيست، ولى چه مانعى دارد كه محل معرفت بيشتر و آگاهى افزون تر باشد؟
🔹در حديثى از #امام_کاظم (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ ماتَ مِنْ أَوْلِيائِنا وَ شِيعَتِنا وَ لَمْ يُحْسِن الْقُرانَ عُلِّم فى قَبْرِهِ لِيَرْفَعُ اللهُ بِهِ مِنْ دَرَجَتِهِ، فَاِنَّ دَرَجاتِ الْجَنَّةِ عَلى قَدْرِ آياتِ الْقُرآنِ، يُقالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ ارْقَ، فَيَقْرأُ ثُمَّ يَرْقى» [۱] (هركس از #دوستان و #پيروان ما بميرد و هنوز #قرآن را به طور كامل فرا نگرفته باشد، در #قبرش به او #تعليم مى دهند تا خداوند بدين وسيله #درجاتش را بالا برد، چرا كه #درجات_بهشت به اندازه آيات قرآن است به او گفته مى شود بخوان و بالا رو، او مى خواند [و از درجات بهشت] بالا مى رود).
پی نوشت:
[۱] الكافی، دارالكتب الإسلاميه، چ ۴، ج ۲، ص ۶۰۶، باب؛ بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۸۹، ص ۱۸۸، باب ۲۰
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه، چ ۹، ج ۵، ص ۳۷۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#برزخ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️دیدگاه اسلام در مورد تعلیم و تربیت فرزندان چیست؟
🔹دستور «امر به معروف» و «نهى از منکر»، یک دستور عام است، که همه #مسلمین نسبت به یکدیگر دارند؛ ولى از آیات قرآن، و روایاتى که درباره «حقوق فرزند» و مانند آن در منابع اسلامى وارد شده، به خوبى استفاده مى شود که انسان در مقابل #همسر و #فرزند خویش، #مسئولیت سنگین ترى دارد، و موظف است تا آنجا که مى تواند، در #تعلیم و #تربیت آنها بکوشد، آنها را از #گناه بازدارد و به #نیکیها دعوت نماید، نه این که تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند.
🔹در حقیقت، اجتماع بزرگ از واحدهاى کوچکى تشکیل مى شود که #خانواده نام دارد، و هرگاه این واحدهاى کوچک، که رسیدگى به آن آسانتر است #اصلاح گردد، کل #جامعه اصلاح مى شود، و این مسئولیت در درجه اول بر دوش #پدران و #مادران است. مخصوصاً در عصر ما که امواج کوبنده #فساد در بیرون خانواده ها بسیار قوى و خطرناک است، براى خنثى کردن آنها از طریق تعلیم و #تربیت_خانوادگى، باید برنامه ریزى اساسى تر و دقیق تر انجام گیرد. نه تنها آتش هاى قیامت، که آتش هاى دنیا نیز از درون وجود انسان ها سرچشمه مى گیرد، و هر کس موظف است #خانواده خود را از این آتش ها حفظ کند.
🔹در حدیثى مى خوانیم: هنگامى که آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ» [۱] (اى کسانى که #ایمان آورده اید! #خود و #خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاه دارید)، نازل شد، کسى از یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله) سؤال کرد: چگونه #خانواده خود را از آتش دوزخ حفظ کنم؟ حضرت فرمود: «تَأْمُرُهُمْ بِما أَمَرَ اللّهُ، وَ تَنْهاهُمْ عَمّا نَهاهُمُ اللّهُ، إِنْ أَطاعُوکَ کُنْتَ قَدْ وَقَیْتَهُمْ، وَ إِنْ عَصُوکَ کُنْتَ قَدْ قَضَیْتَ ما عَلَیْکَ» [۲] (آنها را #امر_به_معروف و #نهى_از_منکر مى کنى، اگر از تو پذیرفتند آنها را از آتش دوزخ حفظ کرده اى، و اگر نپذیرفتند وظیفه خود را انجام داده اى).
🔹در حدیث جامع و جالب دیگرى از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است: «أَلا کُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، فَالاْ َمِیْرُ عَلَى النّاسِ راع، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَ الرَّجُلُ راع عَلى أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ هُوَ مَسْؤُلٌ عَنْهُمْ، فَالْمَرْئَةُ راعِیَةٌ عَلى أَهْلِ بَیْتِ بَعْلِها وَ وَلَدِهِ، وَ هِىَ مَسْؤُلَةٌ عَنْهُمْ، أَلا فَکُلُّکُمْ راع، وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُلٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ» [۳] (بدانید! همه شما نگهبانید، و همه در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید، #مسئولید، امیر و رئیس حکومت اسلامى نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است، #مرد، نگهبان #خانواده خویش است و در مقابل آنها مسئول، #زن نیز، نگهبان خانواده شوهر و فرزندان است و در برابر آنها مسئول مى باشد؛ بدانید! همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانى که مأمور نگهبانى آنها هستید مسئولید!).
🔹این بحث دامنه دار را با حدیثى از #اميرالمؤمنين (علیه السلام) پایان مى دهیم؛ امام علی (علیه السلام) در تفسیر آیه فوق فرمود: «عَلِّمُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمُ الْخَیْرَ، وَ أَدِّبوُهُمْ» [۴] (منظور این است که خود و #خانواده خویش را #نیکى بیاموزید و آنها را ادب کنید).
پی نوشتها؛
[۱] سوره تحریم، آیه ۶
[۲] «نور الثقلين»، ج ۵، ص ۳۷۲
[۳] «مجموعه ورّام»، ج ۱، ص ۶
[۴] «درّ المنثور»، ج ۶، ص ۲۴۴
📕تفسیر نمونه، آيت الله العظمی مکارم شيرازى، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ۲۶، ج ۲۴، ص ۳۰۵
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#تعلیم #تربیت #خانواده
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
تبیین
⭕️غیب یعنی چه؟
🔹#غیب یعنی «نهان»، «پشت پرده»، یعنی آن چیزهایی که از #حواسّ_ظاهری ما نهان است و «پشت پرده محسوسات» واقع شده است. #قرآن_کریم این کلمه را زیاد به کار برده است، گاهی تنها، مثل اینکه میفرماید: «الَّذینَ یؤْمِنونَ بِالْغَیبِ» [۱] (آنان که به #غیب ایمان دارند)؛ یا میفرماید: «وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها الّا هُوَ» [۲] (#کلیدهای_غیب نزد خداست و جز او کسی از آنها آگاه نیست)،
🔹و گاهی همراه با کلمه «شهادت» مثل اینکه میفرماید: «عالِمُ الْغَیبِ وَ الشَّهادَةِ» [۳] (خداوند هم به غیب آگاه است و هم به شهادت). فلاسفه اسلامی از همین تعبیر قرآنی استفاده کرده، «جهان طبیعت» را #عالم_شهادت و «جهان ملکوت» را #عالم_غیب اصطلاح کردهاند. برای ایمان و اعتقاد ما به «عالم شهادت»، حواسّ ما کافی است.
🔹اساساً این عالم از آن جهت #شهادت نامیده شده است که ما با حواسّ خود با آن سر و کار داریم و محسوس و ملموس ماست؛ علیهذا نیازمند به معرّف و معلّمی برای اینکه به وجود چنین جهانی مؤمن بشویم نیستیم. نیازمندی ما به #معلّم و #تعلیم و #تحقیق، برای آشنا شدن بیشتر با حقایق آن است. امّا این حواس برای ایمان و اعتقاد به «جهان غیب» کافی نیست؛
🔹برای ایمان و اعتقاد به #جهان_غیب، «قوّه عقل» که خود مرتبه غیب وجود ماست، باید دست به کار و فعّالیت بشود، و یا قوّهای نهانتر و مخفیتر از عقل باید غیب را شهود نماید. #پیغمبران، راهنمایان جهان غیباند؛ آمدهاند که مردم را به غیب و ماورای ظاهر و محسوسات، مؤمن و معتقد نمایند.
🔹#پیغمبران به اینکه مردم به وجود غیب ایمان داشته باشند اکتفا نکردهاند، «پیغمبران» آمدهاند که میان #مردم و #غیب رابطه برقرار کنند، حلقه اتّصال میان مردم و جهان غیب باشند، مردم را مؤمن به #مددهای_غیبی و «عنایت های خاصّ» در شرایط خاصّی بنمایند. اینجاست که مسئله #غیب عملًا با زندگی بشر تماس پیدا میکند.
پی نوشتها:
[۱] سوره بقره، آیه ۳
[۲] سوره انعام، آیه ۵۹
[۳] سوره انعام، آیه ۷۳
📕امدادهای غیبی در زندگی بشر، مرتضی مطهری، ص ۵۹-۶۱
منبع: پورتال جامع استاد شهید مطهری
#شهید_مطهری
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد