✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️اهميت «مشورت» در احاديث اسلامی
🔹در احاديث اسلامى، چه احاديثى كه از شخص پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده، يا از پيشوايان معصوم ديگر، اهميّت فوق العادهاى براى #مشورت ذكر شده، تا آنجا كه در حديث نبوى، «مشورت» از «اسباب حيات جامعه»، و ترك آن يكى از «اسباب مرگ جامعه» معرّفى شده است.
🔹حضرت مى فرمايد: «هنگامى كه زمامداران شما نيكان شما باشند، و توانگران شما سخاوتمندان، و كارهايتان به #مشورت انجام گيرد، در اين موقع روى زمين از زير زمين براى شما بهتر است ـ و شايسته حيات و زندگى هستيد ـ ولى هرگاه زمامدارانتان بدان شما، و ثروتمندان افراد بخيل باشند و در كارها «مشورت» نكنيد، در اين صورت زير زمين از روى آن براى شما بهتر است!». [۱] اهميّت #مشورت تا آن پايه است كه امام على (عليه السلام) فرمود: «#مشورت عين #هدايت است، و كسى كه تنها به فكر خود قناعت كند، خويشتن را به خطر انداخته است!». [۲]
🔹در حديث ديگرى از همان حضرت آمده: «انسان عاقل خود را بى نياز از #مشورت نمى بيند». [۳] دليل آن هم روشن است، و آن - به تعبير زيبايى كه در بعضى از روايات از امام على (عليه السلام) در اين زمينه وارد شده است - چنين است: «سزاوار است كه عاقل، #رأى و #فكر ساير عقلا را به رأى و فكر خود اضافه كند، و علوم دانشمندان را به علم خود ضميمه نمايد [و از مجموع آنها براى كارهاى مهم تصميمگيرى كند]». [۴] و در حديث ديگر از امام علی (عليه السلام) آمده است: «هر كس با خردمندان #مشورت كند، از نور خرد آنها روشنى مى گيرد». [۵]
🔹بنابراين #مشورت، سبب افزودن #عقل و #علم و #تجربه ديگران بر عقل و علم و تجربه خويش است، كه در اين صورت انسان كمتر گرفتار خطا و اشتباه مى شود. احاديث در اين زمينه بسيار فراوان است، و اين بحث فشرده را با حديث ديگرى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله)، و حديثى از امام على (عليه السلام) پايان مى دهيم. رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هيچ #پشتيبانى و يا مددى محكمتر از #مشورت نيست». [۶] و امام على (عليه السلام) مى فرمايد: «با #خردمندان #مشورت كن تا از لغزش و پشيمانى در امان بمانى!». [۷]
🔹اين نكته نيز قابل توجه است كه لزومى ندارد كه #مشاوران حتماً بالاتر از خود انسان باشند، اى بسا افراد كوچكترى كه داراى عقل و خرد خدادادى هستند و #مشورت با آنها راه گشا است؛ چنانكه در حديثى از امام رضا (علیه السلام) مىخوانيم كه: وقتی در محضرشان، سخن از پدر گراميش به ميان آمد، فرمود: «عقل و خرد آن حضرت هرگز با عقل و خردهاى ديگران قابل مقايسه نبود، ولى در عين حال، گاه با غلامان سياه #مشورت مى كرد؛ عرض كردند [آيا] با مثل اينها مشورت مى كنى؟! فرمود: «چه بسا خداوند متعال، حق را بر زبان او بگشايد». [۸]
🔹سخن را درباره اهميّت #مشورت با شعر زيبايى از يكى از شعراى عرب پايان مى دهيم: «اَقْرِنْ بِرَأيِكَ رَأىَ غَيْرِكَ وَاسْتَشِرْ - ْفَالْحَقُّ لايَختفى عَلَى الاِثْنَيْنِ لِلْمَرْءِ مِرآة تُريهِ وَجْهَهُ - وَ يَرى قَفاهِ بِجَمْعِ مِرآتَيْنِ» [۹] (نظر و فكر ديگران را به نظر و فكر خويش قرين كن و در كارها #مشورت نما؛ زيرا حق بر دو نفر پنهان نمى گردد؛ چرا كه يك آئينه تنها صورت انسان را به او نشان مى دهد ـ ولى اگر دو آئينه در برابر هم قرار دهد مى تواند پشت سر خويش را نيز ببيند!).
پی نوشتها؛
[۱] تحف العقول، ص ۳۶. [۲] نهج البلاغة، صبحی صالح، ص ۵۰۶، قصار [۲۰۷] ۲۱۱. [۳] غررالحكم و دررالكلم، ص ۷۷۸، قصار ۲۵۶
[۴] عيون الحكم و المواعظ، ص ۲۳۲. [۵] غررالحكم و دررالكلم، ص ۶۲۷، قصار ۹۷۹
[۶] الكافی، ج ۸، ص ۲۰. [۷] غررالحكم و دررالكلم، ص ۴۱۳، قصار ۲. [۸] مكارم الأخلاق، ص ۳۱۹، فی الاستخارة. [۹] الوافى بالوفيات، صفدى، ج ۲، ص ۱۱
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دارالكتب الاسلاميه، چ ۹، ج ۱۰، ص ۸۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#مشورت #مشاوره
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️مهدویت؛ کلید آمادگی جهان (بخش دوم و پایانی)
🔸آمادگی برای #ظهور یعنی، اشتیاق مؤمنانه به #موعود_منتظَر و ناامیدی از هرچه غیرخدایی است. اشکالی در قابلیت بینهایت فرستادگان الهی و ائمه معصومین علیهم السلام در هدایت بشریت و سامان دادن به امور جهان نبوده، بلکه «عدم آمادگی بشریت» مانع از بهرهمندی انسان ها از فیوضات و برکات الهی شده است. بر این اساس، تا زمانی که #بشریت آمادگی ظهور و اقامه حکومت اسلامی در سراسر دنیا را نیابد، همچنان در فراق آن دولت کریمه و آرمانی خواهد سوخت.
💠گمشده بزرگ پیش از ظهور
🔹امام صادق (عليه السلام) در روایتی دلیل نامگذاری #حضرت_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را اینگونه بیان میکنند: «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ دَعَا النَّاسَ إِلَى الْإِسْلَامِ جَدِيداً وَ هَدَاهُمْ إِلَى أَمْرٍ قَدْ دَثَرَ وَ ضَلَّ عَنْهُ الْجُمْهُورُ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْمَهْدِيُّ مَهْدِيّاً لِأَنَّهُ يُهْدَى إِلَى أَمْرٍ مَضْلُولٍ عَنْه» [۱] (هنگامى كه #قائم قيام كند، مردم را به سوی اسلام جديدى دعوت خواهد كرد و مردم را به امورى میطلبد كه در نزد بسیاری كهنه شده است، و او از آن جهت #مهدى نامیده شده كه مردم را به سوی چیزی که از آن گمراه شده اند هدایت میکند).
🔹تفاوت جاهلیت قبل از اسلام، با گمراهیای که قبل از ظهور #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) روی میدهد، در این است که جهالت اول، جهالت و دوری از اصل اسلام بود، ولی جهالت قبل از ظهور، جهل در فهم #حقیقت_اسلام است. به عبارت دیگر، با این که اسلام وجود دارد و بسیاری خود را مسلمان مینامند، اما به دلیل جهالت نسبت به #اسلام_ناب، و چگونگی تحقق همه جانبه آن، عطش بشریت به سوی جهانی عاری از گمراهی، برطرف نشده است.
🔹اینجاست که #بشر برای درمان پریشانی دنیای خود، #منتظر کسی هستند که بتواند انواع #معضلات و پیچیدگی های امور جهان را با #هدایتی_الهی برطرف کرده و به سامان برساند. چرا که تدبیرها برای سامان دادن به مشکلات جهان به در بسته خورده است، و تنها با #هدایت_الهی و تبعیت از #ولیِ_خدا است که میتوان بر مشکلات متعدد جهان فائق آمد؛ چنانکه این گونه ندا سر میدهیم: «أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ» [۲] (کجاست آنکه برای راست نمودن #انحراف و #کجی به انتظار اویند).
💠«بلوغ و شکوفایی علم»
🔹با اینکه در دوران کنونی، #علم به سرعت پیش میرود، اما هنوز «زوایای بسیاری از #علوم»، مخفی مانده است، و همین امر باعث شده با وجود پیشرفت نسبی در حوزه هایی مثل تکنولوژی و صنعت، در حوزه های اساسی مانند «دینشناسی» و «انسان شناسی» و «مدیریت جهان بشری» و «رشد روحی»، #جوامع هنوز اندر خم یک کوچه مانده و با #مشکلات_فراوانی دست به گریبان باشند.
🔹یکی دیگر از زوایای قابلیتها و فیوضات #حضرت_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، باز کردن گرههای کور و ناشناخته در مسیر هدایت و تعالی بشر است؛ چنان که امام صادق (عليه السلام) دلیل این نامگذاری آن حضرت به #مهدی را اینگونه بیان میکنند: «لِأَنَّهُ يُهْدَى إِلَى كُلِّ أَمْرٍ خَفِي». [۳] (زيرا براى هر امر پوشيدهاى راهنمايى شده است). از این روایت نیز اینگونه برمیآید، اموری که بر دیگران پوشیده است و راهکار آن را نمیدانند، #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با درایت و بصیرتِ برآمده از #اسلام، حل خواهد نمود.
💠«نزدیکی به افق وجودی حضرت مهدی» (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🔹چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی، #بشریت باید سنخیت و #مشابهتی با وجود مقدس #حضرت_ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیابد، تا #آمادگی کمک به آن حضرت در تشکیل جهان آرمانی را داشته باشد؛ مثل این که لااقل غالب مردم جهان از هرگونه راه حل های بشری، برای رهایی از مشکلات جهان ناامید شوند و به نوعی منتظر #راهی_الهی برای برون رفت از گرفتاریها باشند. این فضا، در راستای همان چیزی است که همه فرستادگان الهی و ائمه معصومین (علیهم السلام) برای اقامه حق و دین خدا در پی آن بودند و با اشاره به #ظهور_موعود، در واقع، ایجاد چنین آمادگی در عصر #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را نوید داده اند.
پی نوشتها؛
[۱]إعلام الورى بأعلام الهدى(فضلبنحسنطبرسی) ص۴۶۱
[۲] مفاتیح الجنان، دعای ندبه
[۳] الغيبة (للطوسی)، كتاب الغيبة للحجة، ص۴۷۱
نویسنده: محسن رفیعی وردنجانی
منبع: وبسایت رهروان ولایت
#امام_زمان #قائم #انتظار #ظهور
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️منابع تاريخی چگونه از جايگاه رفيع علمی «امام باقر» (علیه السلام) ياد می كنند؟ (بخش اول)
🔹«موقعیت علمی» #امام_باقر (عليه السلام) آنقدر ممتاز بود كه بی تردید از نظر بسیاری از علمای اهل سنت، ايشان در زمان حیات خویش شهرت فراوانی داشته و همواره محضر او از دوستدارانش، از تمامی بلاد و سرزمین های اسلامی پر بوده است. موقعیت علمی ایشان، به مثابه شخصیتی عالم و فقیه، به ویژه به عنوان نماینده علوم #اهل_بیت (علیهم السلام) بسیاری را وا میداشت تا از محضر او بهره گیرند و حل اشکالات علمی و فقهی خود را از او بطلبند. در این میان اهل عراق که شیعیان بسیاری در میان آنها وجود داشت، مفتون شخصیت آن حضرت شده بودند. [۱]
🔹در میان مراجعه کنندگان، آنچنان خضوعی نسبت به شخصیت علمی #امام_باقر (عليه السلام) به چشم می خورد که «عبداللّه بن عطای مکی» میگفت: «مَا رَأَيْتُ اَلْعُلَمَاءَ عِنْدَ أَحَدٍ قَطُّ أَصْغَرَ مِنْهُمْ عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ وَ لَقَدْ رَأَيْتُ اَلْحَكَمَ بْنَ عُيَيْنَةَ مَعَ جَلاَلَتِهِ فِي اَلْقَوْمِ بَيْنَ يَدَيْهِ كَأَنَّهُ صَبِيٌّ بَيْنَ يَدَيِ مُعَلِّمِهِ» [۲] (علما را در محضر هیچکس کوچکتر از آنها در محضر #ابوجعفر ندیدم؛ حکم بن عیینه با تمام عظمت علمی اش در میان مردم، در برابر آن حضرت مانند دانش آموزی در مقابل معلم خود به نظر می رسید).
🔹#شهرتعلمیحضرت، در حدّ تعبیر «ابن عنبة»، «كانَ واسِعَ الْعِلْمِ وَ وافِرَ الْحلْمِ» مشهورتر از آن است که کسی بخواهد آن را بیان کند. [۳] این شهرت در زمان خود ایشان، نه تنها در حجاز که «كَان سَّيِّد فُقَهَاء الْحِجَاز» [۴]، بلکه حتی در عراق و خراسان نیز بطور گسترده فراگیر شده بود. چنانکه راوی می گوید: «دیدم که مردم خراسان دورش حلقه زده و اشکالات علمی خود را از او می پرسیدند». [۵] همچنین «ذهبی» درباره #امام_باقر (عليه السلام) می نویسد: «وَ کانَ احدَ مَن جَمعَ بَینَ العِلمِ و العَملِ و السُّؤَدد وَ الشَّرفِ وَ الثِّقهِ وَ الرِّزانهِ وَ کَانَ اَهلاً لِلخِلافَهِ» [۶] (از کسانی است که بین #علم و #عمل و #آقائی و #شرف و #وثاقت و #متانت جمع کرده و اهلیّت برای #خلافت داشت).
🔹استاد «ابو زهره» درباره مرجعیت عام امام می نویسد: «#امام_باقر (علیه السلام) وارث امام سجاد (عليه السلام) در #امامت و #هدایت مردم بود، از این رو علمای تمام بلاد اسلام از هر سو به محضر او می شتافتند و کسی از مدینه دیدن نمی کرد، جز این که به خدمت او شرفیاب شده و از علوم بی پایانش بهره ها می گرفت». و همو می نویسد: «كانَ يقْصُدُهُ مِنْ ائِمَّةِ الفقه وَالْحَديثِ كَثيرونَ» [۷] (از #بزرگانفقهوحدیث، خیلی ها به قصد بهره گیری علمی پیش حضرتش می آمدند). و از عیون الاخبار نقل شده است که: «قَدْ اَخَذَ عَنْهُ اهلُ الْفِقْهِ ظاهِرَ الْحَلالِ وَالْحرام» [۸] (#فقیهان، احکام حلال و حرام را از او می گرفتند).
🔹او همانند پدرش امام سجاد (عليه السلام) که شهرت عظیم علمی در میان مردم داشت، مورد احترام خاص و عام بود. «محمد بن منکدر» که خود یکی از محدثان معروف اهل سنت بود، در «عظمت امام پنجم شیعیان» چنین می گوید: «من جانشین علی بن الحسین (عليه السلام)، از میان فرزندان او را - که نزدیکترین آنان به او از نظر علم و فضیلت هم می بایست باشد - ندیده بودم تا روزی که به محضر فرزندش #محمد_باقر (عليه السلام) رسیدم». [۹] بسیاری از دانشمندان بزرگ اسلامی درباره #مقام_علمی و #موقعیت_فقهی حضرتش جملات زیبایی بر زبان رانده اند که استاد «اسد حیدر» آنها را در کتاب خود گرد آورده است. [۱۰] #ادامه_دارد...
#مآخذدرمنبعموجوداست
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_باقر
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️در روايات اسلامی چگونه بر مسأله «جهاد با نفس» تأكيد شده است؟
🔹#امام_على (عليه السلام) در «خطبه متقين»، يكی از ويژگى هاى ايشان را #جهاد_با_نفس می شمارد و مى فرمايند: «اِنْ استَصْعَبَتْ عَلَيهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكْرَه لَم يُعطِهَا سُؤلَها فِيمَا تُحِبُّ». (هرگاه #نفس او در انجام وظایفى كه خوش ندارد سركشى كند، او هم از آنچه دوست دارد محرومش سازد). در اين فراز امام (علیه السلام) به «مجاهدت نفسانى متقين» مى پردازد كه از #معاصى كراهت، و به #حسنات شوق دارند، برخلاف #نفس_اماره كه از حسنات كراهت و به معاصى شوق دارد. مخالفت «متقين» با #اميال_نفسانى به خاطر آگاهى آنها به اين است كه #نفس، «دشمن ترين دشمنان» است: «اَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِى بَينَ جَنْبَيكَ». [۱]
🔹آنها مى دانند كه #دشمن به هيچ وجه خير و صلاح آنها را نمى خواهد و از اين رو با آن مبارزه مى كنند! #امام_صادق (عليه السلام) به مردى فرمودند: «اِجعَل قَلبَكَ قَرِيناً بِرّاً وَ وَلَداً وَاصِلاً وَ اجعَل عِلمَكَ وَالِداً تَبِعَهُ وَ اجعَل نَفسَكَ عَدُوّاً تُجَاهِدُهُ وَ اجعَل مَا لَكَ عَارِيَةً تَرُدُّهَا». [۲] (#قلب خود را رفيق و همنشين نيك و فرزند رسيده [و صالح] قرار ده، و #علم خود را پدرى كه متابعتش مى كنى قرار ده، و #نفس خود را دشمنى كه با آن مجاهدت مى كنى قرار ده، و آنچه از #اموال و غيره به دست تو است عاريتى قرار ده كه [به صاحب اصليش] رد خواهى كرد).
🔹و نيز مرحوم صدوق نقل كرده كه از كلمات رسول الله (صلی الله علیه و آله) اين بود: «اَلشَّدِيدُ مَنْ غَلَبَ نَفْسَهُ». [۳] (انسان محكم و قوى كسى است كه بر #نفسش غلبه كند). مفضل بن عمر گفت: #امام_صادق (عليه السلام) فرمودند: «مَنْ لَمْ يَكُن لَهُ وَاعِظٌ مِنْ قَلبِهِ وَ زَاجِرٌ مِنْ نَفسِهِ وَ لَم يَكُنْ لَهُ قَرِينٌ مُرشِدٌ اِسْتَمكَنَ عَدُوُّ مِن عُنُقِهِ». [۴] (كسى كه براى او پند دهنده و #واعظى از درون قلبش و #نهىكنندهاى از درون نفسش نباشد، و #راهنمائى مصاحب او نباشد #دشمن او قدرت پيدا مى كند كه گردنش را بگيرد).
🔹و اين جهاد و مبارزه نفسانى همان #جهاد_اكبر است كه از امام صادق (عليه السلام) نقل شده كه نبىّ اكرم (صلی الله علیه و آله) لشكرى را به جنگى فرستادند وقتى بازگشتند، فرمودند: «مَرحَباً بِقَومٍ قَضَوا اَلجِهَادَ الاَصغَرَ وَ بَقِىَ عَلَيهِمُ الجِهَادُ الاَكبَرُ فَقِيلَ: يَا رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله) مَا الجِهَادُ الاَكبَرُ قَالَ جِهَادُ النَّفسِ». (آفرين به گروهى كه جهاد اصغر را تمام كردند و باقى ماند بر آنها جهاد و #جنگ_بزرگترى؛ پس گفته شد: يا رسول الله (صلی الله علیه و آله) [اين همه سختى و مشقت و مجروح و كشته در جنگ است چه چيزى بالاتر از اين است؟] جهاد اكبر چيست؟ فرمودند: جهاد و #مبارزه_با_نفس!).
🔹«شعيب عقرقوقى» از #امام_صادق (عليه السلام) نقل كرد كه فرمودند: «مَنْ مَلِكَ نَفسَهُ اِذَا رَغِبَ وَ اِذَا رَهِبَ وَ اِذَا اِشتَهَى، وَ اِذَا غَضِبَ وَ اِذَا رَضِىَ حَرَّمَ اللهُ جَسَدَهُ عَلَى النَّارِ». [۶] (كسى كه #مالك_نفس خود شد، و وقتى او اراده كرد يا ترسيد يا اشتها و ميل داشت يا غضبناك و راضى از چيزى شد، آن را #كنترل كرد خداوند بدنش را بر آتش حرام كرده است).
پی نوشتها:
[۱] بحار الأنوار دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ۶۷، ص ۶۴، باب ۴۵. [۲] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، چ۱، ج ۱۵، ص ۱۶۲. [۳] من لا يحضره الفقيه، محقق، غفارى، على اكبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چ۲، ج ۴، ص۳۷۸. [۴] من لا يحضره الفقيه، همان، ص ۴۰۲.. [۵] الكافی، محقق / مصحح: غفارى، على اكبر و آخوندى، محمد، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۵، ص ۱۲.
📕اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، ۱۳۸۵ش، چ ۱، ج ۲، ص
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#نفس #جهاد_با_نفس
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️علماى اهل سنت در مورد شخصیت «امام جواد» (علیه السلام) چه دیدگاهى دارند؟
🔸با مراجعه به کتب تاریخ و تراجم و رجال #اهل_سنت پى مى بریم که #حضرت_جواد (علیه السلام) از احترام و منزلت خاصى نزد آنان برخوردار بوده است. در اینجا به ذکر برخى از کلمات آنان مى پردازیم:
1⃣ابوعثمان عمرو بن بحر جاحظ: او در مدح ده نفر از #امامان_شیعه که از آن جمله #امام_جواد (علیه السلام) است، مى گوید: «...کل واحد منهم عالم زاهد ناسک شجاع جواد طاهر زاک... و هذا لم یتفق لبیت من بیوت العرب ولا من بیوت العجم». [۱] (...هر یک از آنان #عالم، #زاهد، #عابد، #شجاع، #جواد، و #تزکیه_شدهاند... و این براى هیچ بیتى از بیوت عرب و عجم تحقق نیافته است).
2⃣محمّد بن طلحه شافعى: «...و هو و ان کان صغیر السنّ فهو کبیر القدر، رفیع الذکر... و امّا مناقبه فما اتسعت حلبات مجالها و لا امتدّت اوقات آجالها، بل قضت علیه الأقدار الإلهیة بقلّة بقائه فی الدنیا بحکمها وانجالها...». [۲] (...او گر چه سنّ کمى داشت، ولى بزرگوار و موقعیتى عالى داشت... #مناقب او به جهت کثرت، قابل شمارش نیست، و تقدیر الهى اقتضا کرده که آن حضرت با کمى مدت بقاء در دنیا، داراى حکمت ها و #مقامات_عالى گردد...).
3⃣سبط بن جوزى: «و کان على منهاج ابیه فی العلم والتُقى والزّهد والجود». [۳] (او بر روش پدرش در #علم و #تقوا و #زهد و #سخاوت بود).
4⃣ابن تیمیه: «محمّد بن على الجواد کان من اعیان بنى هاشم و هو معروف بالسخاء والسؤدد، و لهذا سمّى الجواد». [۴] (#محمّدبنعلىِجواد از بزرگان بنى هاشم بود. او معروف به سخاوت و بزرگوارى بود، و لذا او را #جواد (بخشنده) نامیده اند).
5⃣صلاح الدین صفدى: وى مى نویسد: «محمد بن على هو الجواد بن الرضا بن الکاظم موسى بن الصادق جعفر رضى الله عنهم کان یلقّب بالجواد و بالقانع و بالمرتضى و کان من سروات آل بیت النبوة زوّجه المأمون بابنته و کان یبعث إلى المدینة فى کلّ عام اکثر من ألف ألف درهم.... و کان من الموصوفین بالسخاء و لذالک لقب بالجواد». (محمد بن على همان #جواد، فرزند رضا فرزند موسى کاظم فرزند جعفر صادق (علیهم السلام)است. وى به «جواد»، «قانع» و «مرتضى» ملقّب و از سران و بزرگان #اهلبیت_نبوت است. مأمون او را به دخترش (ام الفضل) تزویج کرد، و هر ساله هزار هزار درهم براى او به مدینه مى فرستاد. و از جمله کسانى بود که به #سخاوت و #بخشندگى معروف بودند و براى همین به #جواد ـ یعنى بخشنده ـ ملقب شد).
6⃣ابن صبّاغ مالکى: «...هو الامام التاسع...». [۵] (...او #نهمین_امام است...).
7⃣شیخ عبدالله بن محمّد بن عامر شبراوى شافعى: «...وکراماته کثیرة ومناقبه شهیرة». [۶] (... #کرامات او بسیار و #مناقبش مشهور است).
8⃣یوسف بن اسماعیل نهبانى: «محمّد الجواد بن على الرضا، احد أکابر الأئمة و مصابیح الأمة من ساداتنا اهل البیت...». [۷] (#محمّد_جواد فرزند على الرضا، از بزرگان ائمه و چراغان امت و از سادات اهل بیت بود..).
9⃣شریف على فکرى قاهری: «لقد احسن المأمون إلیه و قرّبه و بالغ فی اکرامه... لما ظهر له من فضله و علمه و کمال عقله...». [۸] (مأمون به او احسان کرد و او را به خود نزدیک نمود. و در اکرام او مبالغه کرد... زیرا #فضل و #علم و #کمال_عقل آن حضرت براى او روشن شده بود...).
🔟خیرالدین زرکلى: «محمّد بن على الرضا بن موسى الکاظم... کان رفیع القدر کأسلافه...». [۹] (#محمّدبنعلىالرضا بن موسى الکاظم همانند اجدادش #مردى_عالیقدر بود...).
1⃣1⃣محمود بن وهیب: «و هو الوارث لأبیه علماً وفضلا، واجلّ اخوته قدراً وکمالا». [۱۰] (او وارث علم و فضل پدرش بود، و در میان برادرانش از قدر و کمال ویژه اى برخوردار بود).
2⃣1⃣شیخ محمود شیخانى: «و کان محمّد الجواد جلیل القدر عظیم المنزلة». [۱۱] (#محمّد_جواد جلیل القدر و عظیم المنزله بود)
پی نوشتها:
[۱] رسائل جاحظ، ص ۱۰۶. [۲] مطالب السؤول، ج ۲، ص ۱۴۰ و ۱۴۱. [۳] تذکرة الخواص، ص ۳۲۱. [۴] منهاج السنة، ج ۴، ص ۶۸. [۵] الفصول المهمة، ص ۲۶۵. [۶] الاتحاف بحبّ الأشراف، ص ۱۶۸. [۷] جامع کرامات الاولیاء، ج ۱، ص ۱۶۸ و ۱۶۹. [۸] احسن القصص، ج ۴، ص ۲۹۵. [۹] الأعلام، ج ۶، ص ۲۷۱ و ۲۷۲. [۱۰] جوهرة الکلام، ص ۱۴۷. [۱۱] الصراط السوىّ، ص ۴۰۲.
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد مقدس جمکران، قم، ۱۳۸۵ش، ص ۱۶۷.
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_جواد
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️ولایت معنوی و توکیلی «حضرت زینب» (سلام الله علیها)
🔹#حضرت_زینب (سلام الله علیها) به مقامی رسید که با شواهد تاریخی می توان گفت وی به نوعی از #مقام_عصمت دست یافت. از او خطا و گناهی مشاهده نشد و در تمام ابعاد زندگی بر محور #تقوای_الهی حرکت کرد. زهد، تقوا و پیروی محض او از خدا، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و امام زمانش او را به مقامی رساند که #امام_حسین (علیه السلام) در لحظه های آخر حیات، به دلیل بیماری امام سجاد (علیه السلام)، خواهرش را نایب خاص خود قرار داد و کارها را به او واگذار کرد. این حرکت امام، بیانگر #مقاموالایزینب (سلام الله علیها) و برخورداری وی از #ولایت_توکیلی است. [۱]
🔹شاهد دیگر بر مقام ملکوتی #حضرت_زینب (سلام الله علیها) این است که آن بانو، گاهی امام سجاد (علیه السلام) را به اموری که او را از گزند خطر حفظ کند سفارش می کرد و همین طور در کارها مورد مشورت حضرت سجاد (علیه السلام) بود. زمانی که یزید اظهار پشیمانی کرد و به امام سجاد (علیه السلام) گفت: «ای علی بن الحسین! هر حاجتی داری بیان کن. » حضرت فرمودند: «نیازی به تو ندارم، در ضمن در هر موردی باید با عمه ام #زینب (سلام الله علیها) سخن بگویم (و مشورت کنم) زیرا او پرستار یتیمان و غمگسار اسیران است». [۲]
🔹از نشانه های دیگر برخورداری #حضرت_زینب (سلام الله علیها) از ولایت معنوی این است که آن بانو #مسْتَجابُ_الدَّعوه بود. چه بسیار مردم گرفتار و دردمند که نزد #زینب_کبری (سلام الله علیها) می آمدند و از وی برای اجابت دعایشان درخواست دعا می کردند. شخصی از «آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی» خواست جملاتی به عنوان تبرک برای دیگران نقل نماید. ایشان فرمود: «به مردم بگو هر زمان حاجتمند شدند خدای متعال را به عظمت #زینب (سلام الله علیها) قسم دهند تا خداوند حاجتشان را برآورد؛ زیرا #زینب نزد خداوند بسیار آبرومند است».
🔹و از #امام_مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقل شده که فرمودند: «در گرفتاری ها واسطه ای آبرومند چون عمه ام #زینب (سلام الله علیها) به درگاه خداوند معرفی کنید تا خدای متعال رنج شما را برطرف سازد». [۳] از نشانه های ولایت معنوی و تکوینی #حضرت_زینب (سلام الله علیها) است که وقتی در کوفه خواست خطبه بخواند، اشاره کرد به جمعیت و نفس ها در سینه ها حبس شدند و زنگ های کاروان آرام گرفتند. [۴]
🔹علامه دربندی درباره خطبه #زینب_کبری (سلام الله علیها) می نویسد: «هر کس در خطبه #حضرت_زینب در مجلس یزید و احتجاج آن حضرت و نفحات انفاس قدسیه و شیوایی فصاحت کلمات شریف او بنگرد، خواهد دانست که #علم و #معرفت زینب (سلام الله علیها) از نوع کلمات و معارف اکتسابی نبود؛ زیرا صدور چنان خطبه ای، آن هم بدون مقدمه و به طور ناگهانی جز از کسی که صاحب عصمت یا همطراز آن است، ممکن نیست.
🔹روح نورانی و قدسی فوق العاده #حضرت_زینب (سلام الله علیها) موجب شد که مجلس در قبضه او قرار گیرد، و کفر و خباثت باطن #یزید آشکار شود؛ به طوری که یزید نتوانست سخن را در دهان آن بانوی عُظمی بشکند و خود و حاضران، زشتی ها و پلیدی های پدر و اجدادش را از زبان #زینب_کبری (سلام الله علیها) نشنوند؛ چنین #اقتدار و #قهاریّتی از مردم عادی ساخته نیست، بلکه از ویژگی های صاحبان ولایت مطلقه است». [۵]
پی نوشتها:
[۱] زندگانی حضرت زینب (ع)، دستغیب شیرازی، ص ۲۴ - ۲۶ و فروغ تابان کوثر، ۹۰ - ۹۱. [۲] الخصائص الزینبیه، ص ۲۹۴. [۳] الوقایع و الحوادث، ج ۱، ص ۱۲۳ و سوگنامه حضرت زینب(س)، علیرضا رجالی، انتشارات نبوغ، ص ۹۲ و ۹۳. [۴] لهوف، ص ۱۹۲. [۵] اسرار الشهاده، به نقل از الطراز المذهب، ص ۸۰ و سیره عملی حضرت زینب(س)، ص ۶۴.
منبع: پاسدار اسلام، دی و بهمن ۱۳۹۶ - شماره ۴۳۱ و ۴۳۲؛ حسینی، سیدجواد
#حضرت_زینب
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️تاريخ چگونه از «امام كاظم» (عليه السلام) و جايگاه ايشان در امت اسلامی ياد کرده است؟ (بخش اول)
🔹هفتمین امام شیعه امامیّه، #امام_موسی_کاظم (علیه السّلام) است که مسلمانان، به ویژه شیعیان، او را به دلیل حلم و بردباری اش در برابر معاندان و فرونشاندن غیظ و خشم خویش در مقابل دشمنان [۱]، لقب #کاظم داده اند. تولّد آن حضرت به سال ۱۲۸ - و در منابع اندکی ۱۲۹ - در «ابواء» - که منطقه ای است میان مکه و مدینه - از مادری با نام «حمیده بربریه» [۲] بوده است. ماه تولد در هیچ منبعی نیامده و تنها به سال اکتفا شده است. [۳] شهادت ایشان در بیست و پنجم رجب [۴] سال ۱۸۳ در بغداد، در زندان حاکم ستمگر عباسی، #هارون_الرشید، صورت گرفته است. برخی روز شهادت را پنجم و برخی ششم ماه رجب دانسته اند. [۵]
🔹#امام_کاظم (علیه السّلام) پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال ۱۴۸، رهبری شیعیان را بر عهده گرفت و عمر شریف خود را در #مدینه و #بغداد گذراند. در میان شخصیّت های علوی موجود در عصر آن حضرت، کسی را توان برابری با وی نبوده، و از نظر #علم و #تقوا و #زهد و #عبادت سرآمد روزگار خویش به شمار می آمد. «شیخ مفید» درباره آن حضرت می گوید: «کان أبو الحسن موسی (علیه السّلام) أعبد أهل زمانه و أفقههم و أسخاهم کفّاً و أکرمهم نفساً». [۶] (#ابوالحسن_موسی (علیه السّلام) پرستنده ترین و سخیترین و با شخصیّت ترین اهل زمان خود بود).
🔹«شیخ طبرسی» می نویسد: «کان علیه السّلام أحفظ النّاس لکتاب الله ... و کان النّاس بالمدینة یسمّونه زین المجتهدین». [۷] (آن حضرت حافظ ترین مردم نسبت به کتاب خدا بود ... و مردم مدینه او را زینت کوشندگان در عبادت خدا می نامیدند). «ابن ابی الحدید» درباره آن حضرت چنین می نویسد: «جمع من الفقه و الدّین و النّسک و الحلم و الصّبر». [۸] (#فقاهت، #دیانت، #عبادت و #بردباری و #شکیبایی، همه در آن حضرت جمع بود). «یعقوبی»، مورّخ شهیر، درباره وی می نویسد: «و کان موسی بن جعفر من أشدّ النّاس عبادة». [۹] (#موسیبنجعفر (علیه السّلام) عابدترین مردم زمان خود بوده است).
🔹در «شذرات الذّهب» آمده است: «کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً کبیر القدر». (آن حضرت از #صالحان، #عابدان، #سخاوتمندان و #بردباران بود و شخصیّتی بس بزرگ داشت). همانجا از قول «ابو حاتم» نقل می کند که گفت: «ثقة امام من أئمّة المسلمین». [۱۰] (آن حضرت مورد وثوق و #امامی از ائمه مسلمین است). «یافعی» می گوید: «کان صالحاً عابداً جواداً حلیماً و کان سخیّاً». [۱۱] «یحیی بن حسن بن جعفر»، نسب شناس مشهور، درباره آن حضرت چنین نوشته است: «کان موسی بن جعفر یدعی العبد الصّالح من عبادته و اجتهاده». [۱۲] (#موسیبنجعفر (علیه السّلام) به علت عبادت و اجتهادش، عبد صالح خوانده می شد).
🔹این جملات، نمونه هایی است از آنچه مورّخان و محدّثان #شیعه و #سنّی، آن حضرت را با آن توصیف کرده اند. «استاد عطاردی» جملات زیادی از این قبیل را در کتاب گرانبهای خود «مسند الامام الکاظم (عليه السلام)» فراهم آورده است: «آنچه از سجایای امام، بیش از همه قابل توجه بوده، #کرم و #سخاوت آن حضرت است که ضرب المثل بوده است». «ابن عنبه» در این باره می نویسد: «و فی کمّه صرر من الدّراهم فیعطی من لقیه و من ارد برّه و کان یضرب المثل بصرّة موسی». [۱۳] (همواره نزد او کیسه هایی از زر بود و به هر کسی که می رسید و یا به هر کسی که به احسان آن حضرت چشم داشت، از آنها می بخشید، به طوری که کیسه های زر او ضرب المثل شده بود). #ادامه_دارد...
#مآخذدرمنبعموجوداست
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_کاظم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«معلم» در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش اول)
🔹از منظر #اسلام «فراگيرى علم و دانش» #واجب_عينى است، و در پاره اى قسمت ها #واجب_كفايى محسوب مى شود؛ يعنى بخشى از علوم را همگان بايد فرا گيرند، و آن بخش كه جنبه تخصّصى دارد و فراگيرى آن براى همه ميسّر نيست، واجب كفايى مى باشد. تعليم علوم نيز همين گونه است، بخشى از آن توسّط كسانى كه از آن آگاهند بايد به همگان تعليم داده شود، در حالى كه تعليمِ بخشى ديگر هم واجب كفايى است.
🔹بر این اساس #تعليم و #تعلّمِ تمام علومى كه قوام جامعه بشرى از نظر معنوى و مادّى بدان بستگى دارد، گاه به صورت واجب عينى، و گاه به صورت واجب كفايى لازم و ضرورى است، و به همين دليل هيچ #مسلمانى نمى تواند خود را از «پيشرفت هاى علمى روز» جدا سازد، بلكه براى تقويت پايههاى #حكومت_اسلامى، بايد بيشترين سعى و تلاش براى #تعليم و #تعلّم آن صورت گيرد، و به يقين اگر #مسلمانان در اين زمينه كوتاهى كنند و مايه عقب افتادگى كشورهاى اسلامى گردند در پيشگاه خدا مسئولند!
🔹#قرآن_مجيد، «نخستين معلّم» را #خداوند، و «نخستين شاگرد» را #حضرت_آدم (علیه السلام)، و نخستين علمى كه به او تعليم داده شد علم الاسماء مى شمرد. (به احتمال قوى منظور از آن، آگاهى بر اسرار آفرينش و موجودات جهان است). تنها آدم (علیه السلام) نبود كه خداوند به او تعليم داد، بلكه به #يوسف_نبی (علیه السلام) تعليم تعبير خواب داد: «وَ عَلَّمْتَنِى مِنْ تَأوِيلِ الاَحَادِيثِ». [۱]، و به #حضرت_سليمان (عليه السلام)، زبان پرندگان آموخت: «وَ قَالَ يَا اَيُّهَا النّاسُ عُلِّمْنَا مَنْطِقَ الطَّيْرِ». [۲]
🔹و به #داود_نبی (علیه السلام) زره ساختن را: «وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ». [۳]، و به #خضر_نبی (علیه السلام)، علم و آگاهى فراوانى داد: «وَ عَلَّمْنَاهُ مِنْ لَدُنّا عِلْماً». [۴]، و به #فرشتگان، علوم فراونى بخشيد: «سُبْحانَكَ لا عِلْمَ لَنا اِلاّ ما عَلَّمْتَنا». [۵]، و به #انسانها، نطق و بيان آموخت: «عَلَّمَهُ الْبَيَانَ» و از همه بالاتر اينكه به #پيامبر_اسلام (صلی الله علیه و آله)، علوم و دانش هايى كه هرگز تحصيل آن از طرق عادى براى او ممكن نبود آموزش داد: «وَ عَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ». [۶].
🔹فرشته بزرگ الهى يعنى پيك وحى (جبرئيل علیهالسلام) نيز تعليمات فراوانى به پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) داد: «عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَى». [۷] #پيامبران نيز به نوبه خود در زمره بزرگترين معلّمان جهان اند كه علوم و دانش هاى فراوانى را در زمينه دين و دنيا به نسل بشر آموختند؛ #قرآن درباره پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) - كه بزرگترين پيامبر الهی است - مى فرمايد: «وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ». (و به مردم، كتاب [قرآن] و حكمت مى آموزد). [۸]
🔹همين برنامه را هر #پيامبرى در مورد امت خويش اجرا كرد و علمِ دين و دنيا را به آنها آموخت. #علما و #دانشمندان - كه وارثان پيامبران اند - بعد از آنها به كرسى تعليم نشستند و علم و دانش را به انسانها آموختند، و مقامشان از نظر قرآن آنقدر والا و بالا است كه قرآن کریم درباره آنها مى گويد: «يَرْفَعِ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ». [۹] (خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند و كسانى را كه علم به آنها داده شده است، درجات عظيمى مى بخشد». #ادامه_دارد...
پی نوشتها:
[۱] قرآن کریم، سوره یوسف، آیه ۱۰۱. [۲] همان، سوره نمل، آیه ۱۶. [۳] همان، سوره انبیاء، آیه ۸۰. [۴] همان، سوره کهف، آیه ۶۵. [۵] همان، سوره بقره، آیه ۳۲. [۶] همان، سوره نساء، آیه ۱۱۳. [۷] غالب مفسّران «شديد القوى» را به جبرئيل (ع) تفسير كرده اند؛ ولى بعضى آن را ذات پاك خداوند مى دانند، قرآن کریم، سوره نجم، آيه ۵. [۸] همان، سوره جمعه، آیه ۲. [۹] همان، سوره مجادله، آیه ۱۱.
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۶۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#معلم #علم #تعليم #تعلم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️«معلم» در اسلام چه جایگاهی دارد؟ (بخش دوم و پایانی)
🔹در رواياتاسلامى #مقام_معلّم آنقدر والاست كه خدا و فرشتگان و همه موجودات ـ حتّى مورچه در لانه خود و ماهيان در درياها ـ بر كسى كه به مردم نیکی بیاموزد درود مى فرستند؛ چنانكه در حديثى از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده است: «اِنَّ اللهَ و مَلَائِكَتَهُ حَتَّى النَّمْلَةِ فِى حُجْرِهَا وَ حَتّى الْحُوتِ فِى الْبَحْرِ يُصَلُّونَ عَلَى مُعَلِّمِ النّاسِ الْخَيْرَ». [۱] همين مضمون در احاديث متعدد ديگرى نيز وارد شده است.
🔹در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اَ لَا اُخْبِرُكُمْ بِاَجْوَدِ الاَجْوَادِ؟ اللهُ اَلاَجْوَدُ الاَجْوَادِ! وَ اَنَا اَجْوَدُ وُلْدِ آدَمَ! وَ اَجْوَدُكُمْ مِنْ بَعْدِى رَجُلٌ عَلِمَ عِلْماً فَنَشَرَ عِلْمَهُ يُبْعَثُ يَومَ الْقِيَامَةِ اُمَّةً وَاحِدَةً!». [۲] (آيا به شما خبر دهم كه بخشنده ترين بخشنده ها كيست؟ بخشنده ترين بخشنده ها خداست، و من بخشنده ترين فرزندان آدم هستم؛ و بعد از من از همه شما بخشنده تر كسى است كه #علم و #دانشى را فرا گيرد، و آن را #نشر دهد و به ديگران بياموزد، چنين كسى روز قيامت به تنهايى به صورت امّتى برانگيخته خواهد شد!).
🔹تعبير به امّت به خوبى نشان مى دهد كه گسترش وجودى #معلّمان به موازات گسترش تعليمات آنها در ميان #جامعه_بشرى صورت مى گيرد، و هر قدر شاگردان بيشترى را #تعليم و #تربيت كنند به همان نسبت شخصيّت معنوى و اجتماعى آنها گسترده تر مى شود و گاه به اندازه يك امّت مى گردد. اهميّت نشر #علم و #دانش و فرهنگ در #اسلام تا آن حدّ است، كه در حديثى معروف، مجلس علم را، باغى از باغ هاى بهشت شمرده است.
🔹جالب اينكه در اسلام هر كارى كه مقدّمه فراگيرى #علم، يا مناسبتى با آن داشته باشد، #عبادت شمرده شده است. در حديثى از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) مى خوانيم: «مُجَالَسَةُ الْعُلَمَاءِ عِبَادَةٌ». [۳] (همنشينى با #دانشمندان عبادت است». در حديث ديگرى از امام موسى کاظم (علیه السلام) مى خوانيم: «اَلنَّظَرُ اِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ حُبّاً لَهُ عِبادَةٌ». [۴] (نگاه به صورت #عالِم از روى محبّت، عبادت است).
🔹در حديث ديگرى پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به ابوذر فرمود: «اَلْجُلُوسُ سَاعَةً عِنْدَ مُذَاكَرَةِ الْعِلْمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ، صِيَامٍ نَهَارُهَا، وَ قِيَامٍ لَيْلُهَا وَ النَّظَرُ اِلَى وَجْهِ الْعَالِمِ خَيْرٌ لَكَ مِنْ عِتْقِ اَلْفِ رَقَبَةٍ». [۵] (يك ساعت در جلسه مذاكره #علم شركت كردن، براى تو بهتر از عبادت يكسال است كه روزها روزه باشى و شب ها مشغول عبادت شوى، و نگاه به صورت عالِم، براى تو بهتر است از آزاد كردن يك هزار برده!).
🔹احاديث در اين زمينه فراوان و پربار است كه ذكر همه آنها، به طول مى انجامد، سخن را كوتاه مى كنيم و اين بحث را با حديثى از لقمان حكيم - كه سخنانش در قرآن مجيد در كنار سخنان خدا قرار گرفته - به پايان مى بريم، او به فرزندش فرمود: «يا بُنَىَّ جَالِسِ الْعُلَمَاءَ ... فَاِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحيِى الْقُلُوبَ بِنُورِ الْحِكْمَةِ كَمَا يُحْيِى الاَرْضَ بِوَابِلِ السَّمَاءِ». [۶] (فرزندم! با #علما همنشين شو...، زيرا خداوند دلها را به نور #دانش روشن مى كند، آنگونه كه زمين را با قطره هاى درشت باران زنده مى كند).
پی نوشتها؛
[۱] كنز العمال فى سنن الأقوال و الأفعال، چ ۵، ج ۱۰، ص ۲۵۵، ح ۲۸۷۳۶. [۲] همان، ص ۲۶۷، ح ۲۸۷۷۱. [۳] كشف الغمة فی معرفة الأئمة، چ ۱، ج ۲، ص ۲۶۸. [۴] الجعفريات، چ۱، ص ۱۹۴. [۵] جامع الأخبار، شعيری، مطبعة، چ۱، ص ۳۸. [۶] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، چ۱، ج ۱، ص ۱۱
📕پيام قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه، چ ۹، ج ۱۰، ص ۲۶۲
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#معلم #علم #تعليم #تعلم
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش دهم)
🔸#نماز، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این #فریضه_الهی باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی میشود، و روحیه مردمگرایی را در انسان زنده میکند. #نماز موجب تنزیه وجدان اخلاقی میشود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان میگردد.
🔟معنا بخشیدن به زندگی
🔹از ویژگی های عصر جدید، احساس روزمرّگی و بیهودگی انسان است، به این معنا که وی از درون عمیقاً، احساس پوچی و بیمحتوایی میکند، و در مقابل، راههای شناخته شده و مطمئنی فرا روی خویش نمییابد و یا حداقل آنها را نمیشناسد. «فردریک مایر» یکی از اندیشمندان تربیتی معتقد است: عصر ما، دوران سرخوردگی است. خوشبینیای که از ویژگیهای بخشی از سده نوزدهم بوده، در اثر جنگها، بحرانها و بروز خودکامگیها، تضعیف شده است. [۱]
🔹وی در فراز بعدی سخنانش میافزاید: راحت ما از همیشه بیشتر است: ولی وقتی که به آینده مینگریم، احساس ناراحتی عمیقی میکنیم، برای تفریح و سرگرمی وسایل بهتر و راههای بیشتری داریم، و در عین حال بسیاری از ما احساس میکنیم که زندگی ما کاملا میان تهی است. [۲] زندگی درون تهی به عنوان یک ویژگی دنیای معاصر در آثار برخی اندیشمندان با عنوان «ترس» با منشا درونی، توصیف شده است، که از آن جمله به «سیدنی پولارد» اشاره میکنیم؛ وی مینویسد: امروزه ماهیت ترس فرق میکند، امروزه ترس از درون است و نه از بیرون. [۳]
🔹شاید یکی از عوامل مؤثر در پیدایش این حالت روحی، فاصله گرفتن تدریجی بشر از #مذهب و رویکرد عجولانه و شتابنده او به #علم، پس از دوره نوزایی (تجدید حیات علم) در اروپاست. او به تصور جایگزینی «علم» به جای «مذهب»، کوشید تا پیوندهای دینی خود را بگسلد، ولی زمانی که در این راه ناکام شد و #علم از عهده تامین خواستههای آدمی برنیامد، دیگر جایگزینی برای آن وجود نداشت. لذا از درون احساس خلا، بیهودگی و پوچی نمود.
🔹#نماز، پیوند میان آدمی و بینهایت است. رشته های چنین ارتباطی از زمین تا آسمان، برقرار میشود و علاوه بر اتصال روح به مطلق وجود، او را از محتوی و معنا، سرشار و اقناع میکند. زیرا هر نوع ارتباطی، بر روح انسان تاثیر معینی بر جای میگذارد و به همان میزان و متناسب با آن «تصویر فرد از خویشتن» نیز، تغییر مییابد. این پدیده همچنان در جریان زندگی، دستخوش تحولات مختلفی واقع میشود.
🔹چنین تصویری از درون خود داشتن، به گونهای بر رفتارهای فرد، آثاری بر جای مینهد که لحظهای از وی جدا نیست، بلکه شخص در حقیقت با آنها زندگی میکند، و هر لحظه و در صورت اراده، میتواند آن تصویر را بدون واسطه در ذهن خویش حاضر نماید. این یکی از وجوه علم حضوری است، یعنی علم آدمی به خویشتن خود بدون واسطه، است. علاوه بر آن آدمی، بیش از سایرین به نفس خویش، بینش و بصیرت دارد. #ادامه_دارد...
پی نوشتها؛
[۱] مابر، فردریک، تاریخ فلسفه تربیتی، ترجمه علی اصغر فیاض، ج۱، ص۵.
[۲] همان
[۳] بولارد، سیدنی، اندیشه ترقی، ترجمه حسن اسد پیروزانفر، ص۳۰۸.
منبع: ویکی فقه
#نماز
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️علماى اهل سنت چه گفتارى درباره شخصیت «امام باقر» (علیه السّلام) دارند؟
🔸با مراجعه به تاریخ و کلمات بزرگان و علماى اهل سنت پى مى بریم که #امام_باقر (علیه السلام) مورد احترام و تعظیم عموم آنان بوده است. در اینجا به کلمات برخى از آنان اشاره میکنیم:
1⃣محمّد بن سعد زهرى. او درباره #امام_باقر (علیه السلام) ميگويد: «محمّد از طبقه سوم از تابعین مدینه، مردى عابد، عالم و ثقه بود». [۱] او همچنین درباره حضرت ميگويد: «او ثقه و کثیر الحدیث بود».[۲]
2⃣ابوعثمان عمروبن بحر جاحظ. وى اینگونه ميگويد: «... او سید فقهاى حجاز است، که مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فرا گرفتند. او ملقّب به #باقر است، کسى که علم را مى شکافد، و این لقبى است که #رسول_خدا (صلى الله علیه وآله) بر او گذارده است...». [۳]
3⃣حافظ ابونعیم اصفهانى. وى مى نویسد: «از جمله اولیا، حاضر، ذاکر، خاشع، صابر، ابوجعفر محمّد بن على الباقر است...». [۴]
4⃣فخر رازى. او ذیل آیه «انا اعطیناک الکوثر» در معناى کوثر ميگويد: «قول سوّم آن است که مراد از کوثر اولاد اویند... و مقصود آن است که خداوند به او نسلى عنایت خواهد کرد که در طول زمان باقى خواهند ماند؛ پس بنگر که چه مقدار از #اهل_بیت کشته شدند، ولى عالم از آنان پر است، و در مقابل از #بنى_امیه در دنیا کسى که قابل توجه باشد وجود ندارد؛ نظر کن چه افرادى از بزرگان علما همانند باقر و کاظم و صادق و رضا (علیهم السلام) در میان آنان وجود دارد...». [۵]
5⃣محمّد بن طلحه شافعى. او درباره حضرت میگوید:«او #شکافنده_علم و جمع کننده آن، و شهرت دهنده و بالا برنده #علم بود. کسى که قلبش باصفا و عملش تزکیه شده و نفسش پاک و اخلاقش با شرف بود. تمام اوقاتش به طاعت خدا مشغول و در مقام تقوا ثابت قدم بود...». [۶]
6⃣ابن ابى الحدید معتزلى. او در شرح نهج البلاغه، کلام جاحظ را نقل کرده و آن را تقریر نموده است. وى همچنین میگوید: «محمّد بن على بن الحسین... بزرگ فقهاى حجاز بود...». [۷]
7⃣محمّد بن احمد بن ابى بکر قرطبى. او در تفسیر آیه «إِنَّ اللهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً...» [۸] ميگويد: «و منه الباقر لابى جعفر محمّد بن على زین العابدین، لأنّه بقر العلم وعرف اصله اى شقّه»[۹] (... از همین ماده است اسم #باقر براى ابى جعفر محمّدبن على زین العابدین، زیرا او #علم را شکافت و اصل آن را به دیگران شناساند).
8⃣ابو زکریّا محیى الدین بن شرف نووى. او درباره #امام_باقر (علیه السلام) ميگويد: «او از تابعین بزرگوار و امامى نمونه است. کسى که بر جلالتش اجماع بوده و در جمله فقهاى مدینه و امامان فقها به حساب مى آید».[۱۰]
9⃣ابوالعباس ابن خلکان. او مى نویسد: «...#باقر، مردى عالم، سیّد و بزرگ بود؛ او را #باقر نامیده اند، زیرا #علم را وسعت داد».[۱۱]
🔟شمس الدین ذهبى. ميگويد: «او از فقهاى مدینه به حساب مى آمد؛ به او #باقر گفته اند، زیرا #علم را شکافته و اصل و ریشه آن را شناخته است».[۱۲]
1⃣1⃣ابن کثیر دمشقى. او مى نویسد: «او محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب، قرشى، هاشمى، ابوجعفر #باقر است... او تابعى بزرگوار، بسیار بزرگ مقدار، یکى از بزرگان این امت از حیث علم و عمل و بزرگى و شرف است... از او جماعتى از بزرگان تابعین و دیگران روایت نقل کرده اند...».[۱۳]
2⃣1⃣حافظ احمد بن على بن حجر عسقلانى. «محمّد بن على بن الحسین بن على بن ابى طالب، ابوجعفر باقر، ثقه، فاضل و از طبقه چهارم رجال حدیث است». [۱۴]
3⃣1⃣ابن صبّاغ مالکى. «و امّا مناقب او بسیار و اوصاف او پسندیده و بزرگ است». [۱۵]
4⃣1⃣شمس الدین محمّد بن طولون. «... #باقر، شخصى عالم و بزرگ مرد بود؛ او را به جهت توسعه در علم، #باقر نامیدند». [۱۶]
5⃣1⃣احمد بن حجر هیتمى مکّى. «...وارث على بن الحسین در عبادت و علم و زهد، ابوجعفر #محمّد_باقر بود؛ او را به جهت شکافتن علم #باقر نامیدند... به همین جهت است که او گنجهاى معارف و حقایق احکام و حِکَم و لطایف را آشکار ساخت...».[۱۷]
پی نوشتها:
[۱]تذکرة الخواص ص۳۰۲، به نقل از او. [۲]البدایة و النهایة ج۹ص۳۳۸، به نقل از او. [۳]رسائل جاحظ ص۱۰۸. [۴]حلیةالاولیاء ج۳ص۱۶۶. [۵]تفسیر فخر رازى ج۳۲ص۱۲۵ ج۱۶. [۶]مطالب السؤول ج۲ص۱۰۰. [۷]شرح نهج البلاغه ج۱۵ص۲۷۷. [۸]سوره بقره آیه۶۷. [۹]تفسیرقرطبى ج۱ص۴۸۳. [۱۰]تهذیب الاسماء واللغات ج۱ص۱۰۳. [۱۱]وفیات الاعیان ج۴ص۳۰. [۱۲]العبر فى خبر من غبر ج۱ص۱۴۲. [۱۳]البدایة و النهایة ج۹ص۳۳۸. [۱۴]تقریب التهذیب ج۲ص۵۴۱. [۱۵]الفصول المهمة ص۲۰۱. [۱۶]الأئمة الاثنا عشر ص۸۱. [۱۷]الصواعق المحرقة ص۳۰۴.
#جهتکاهشحجممطلب، از آوردن متن عربی کلمات صرف نظر گردیده است.
📕اهل بیت از دیدگاه اهل سنت، على اصغر رضوانى، مسجد جمکران، ۱۳۸۵ش ص۷۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#امام_باقر
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨
✨
⭕️خدا و نظم جهان (بخش دوم)
🔸«برهان نظم» چیست و چگونه از طریق آن بر وجود خدا استدلال میشود؟
💠«تعریف نظم»
🔹برای روشن تر شدن موضوع ابتدا باید تعریف #نظم را بررسی و سپس دلالتش بر وجود خدا را کاوید. آیت الله العظمی سبحانى در تعریف نظم آورده اند: «#نظم عبارت است از نوعى پیوند و همکارى بین اجزاى یک مجموعه، در راستاى تحقق هدفى معین، به گونه اى که هر جزئى از اجزاء، مکمل دیگرى بوده و فقدان هر جزء موجب می شود که مجموعه اثر مطلوب و هدف مورد نظر را فاقد باشد». [۱]
🔹ایشان همچنین آورده است: «واقعیت #نظم در یک پدیده طبیعى، جز این نیست که اجزاى مختلفى از نظر کیفیت و کمیت دور هم گرد آیند، تا در پرتو همکارى اجزاى آن، هدف مشخص تحقق یابد». [۲] واکاوى مفهوم نظم و تعاریف آن نشان می دهد که تحقق #نظم در گرو چند رکن اساسى است: ۱) وجود اشیاء یا اجزاى مختلف با کمیت و کیفیت مناسب؛ ۲) چینش، آرایش و ترتیب ویژه بین آنها؛ ۳) وجود عامل ربط دهنده و برقرار کننده پیوند خاص بین آنها؛ ۴) وجود هدفى معین؛ ۵) تأثیر نسبى هر یک از اجزاء در تحقق هدف و وابستگى تحقق هدف به اجتماع آنها.
💠«تقریر برهان»
🔹بر اساس آنچه گذشت «سامانمندی» و «هدفداری» دو رکن اساسی #برهان_نظم است. در این نگرش، #جهان یک واحد #نظاممند و #هدفدار است. استاد مطهرى در این باره آورده است: « ...نوعى #هماهنگى در هدف در میان اجزاى جهان مشاهده می شود؛ مثلاً در قسمتى از جهان که ما زندگى می کنیم، اوضاع و احوال نشان می دهد که زمین، گازهاى مجاور آن، آب هاى آن، گیاه ها، حیوانات، ماه که به دور زمین می گردد، خورشید که زمین به دور آن می گردد، با یکدیگر نوعى #هماهنگى و #انطباق دارند و مجموعاً هدف یا هدف هایى مشخص را تأمین می کنند». [۳]
🔹مقدمه دیگر #برهان_نظم این است که هر مجموعه منظمى، معلول علتى آگاه، حکیم و دلیل بر وجود ناظمى با شعور، مدبر و هدفدار است؛ به عبارت دیگر گزینش اشیاء یا اجزاى مختلف، با کمیت و کیفیت مناسب، ایجاد ترتیب و آرایش و پیوند مناسب بین آنها در راستاى تأمین هدفى معین، عین تدبیر است، و استناد آن به غیرفاعل هوشمند چیزى جز تصادف گروى و یا تناقض گویى نیست. نتیجه آنکه «رابطه نظم جهان با ناظمى باشعور و هدفدار امرى قطعى و انکارناپذیر است».
🔹آیت الله العظمی سبحانى در تلازم منطقى #نظم و #شعور می نویسد: «عقل و خرد به روشنى درک می کند که یک نوع رابطه منطقى میان نظم و دخالت عقل و یا هماهنگى و آگاهى و نیز هدفدارى و شعور وجود دارد، و هرگز معقول نیست که بخش نخست از هر یک از این سه معادله بدون دومى پدید آید». [۴]
🔹ایشان راز چنین تلازمى را وجود فرایند محاسبه و اندازه گیرى کمى و کیفى در جهت ایجاد تناسب و هماهنگى بین پدیده ها دانسته که بدون آن #نظم از اساس منتفى است. محاسبه و اندازه گیرى نیز به هیچ روى از عنصر ناآگاه ساخته نیست. «به دیگر سخن، عقل و خرد، در هر پدیده منظمى سه عنصر را لمس می کند: ۱) برنامه ریزى. ۲) سازماندهى. ۳) هدفدارى.
🔹از طرف دیگر عینیت بخشیدن به هر یک از این سه عنصر، به محاسبه و اندازه گیرى و انتخاب اجزاى پدیده ها از نظر کمیت و کیفیت و بینش صحیح و هماهنگ نیاز دارد، به گونه اى که اگر یکى از این عملیات درست انجام نگیرد، #نظم دچار خلل می گردد، ماهیت چنین عملیاتى جدا از #علم و #آگاهى نیست و هرگز نمی توان چنین عملیاتى را از طریق عامل ناآگاه که درست نقطه مقابل این نوع عملیات است تفسیر کرد». [۵]. به گفته نیوتون: «این زیباترین سیستم خورشید و سیّارات و ستارگان تنها می تواند از تدبیر و حاکمیت یک موجود دانا و توانا نتیجه شود». #ادامه_دارد...
پی نوشتها:
[۱] جعفر سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۳. [۲] همان. [۳] طباطبایى، محمد حسین (علامه) و مطهرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج ۵، ص ۹۲، پاورقى. [۴] جعفر سبحانى، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ص ۷۵و۷۶. [۵] همان، ص ۷۶
📕دفتر اول پرسش ها و پاسخ ها «خدا شناسی»، محمدرضا کاشفی
منبع؛ پرسمان
#خدا #خداشناسی
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکموردرضایتنمیباشد